پروژه بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران در 45 صفحه ورد قابل ویرایش
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه:
بدون شک سلامت افراد جامعه اهمیت بسزایی دارد. جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند. بیماری و ناتوانی، روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می سازد. پس طبیعی است که علم طب با هدف دستیابی به اطلاعات جدید همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش میکند. حفظ سلامت جسمانی افراد یک جامعه معنی جلوگیری از شیوع یا ریشه کن ساختن بیماریهایی که باعث از کار افتادن یا نابودی انسان می شوند.
همانطور که بهداشت به عنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی برخودار است و حفظ سلامت جسمانی افراد بدان وابسته است، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندرکاران قرار گرفته است. آنچه امروزه به عنوان بهداشت روانی[1] در جوامع مختلف مطرح است، در حقیقت یک رشته تخصصی در محدوده روانپزشکی محسوب می شود. اما آنچه در بدو امر باید بدان اشاره کرد این مسئله مهم است که با توجه به تفاوتهای عمدهای که بین بیمارهایی روانی و بیماریهایی جسمانی وجود دارد، بهداشت روانی در عملی ساختن اهداف خود با مشکلات فراوانی روبروست.
علائم رفتاری، هیجانی و شناختی ممکن است در پاسخ به حوادث پراسترس ایجاد شود یک یا چند عامل استرسزا می تواند زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانپزشکی باشد. تعداد و شدت عامل استرسزا همیشه پیش بینی کننده ی شدت علائم و اختلال روانپزشکی نیست. عامل استرسزا ممکن است منفرد، متعدد، یا مداوم باشد. بیماری جسمی یکی از عوامل استرسزا می باشد که در صورت مزمن شدن می تواند خطری برای بهداشت روانی فرد محسوب شود.
باید بدانیم که خانواده، اجتماع و متخصصین رشته های مختلف طب همانند روانپزشکان در بهداشت روانی بیماران مبتلا به بیماریهای جسمانی نقش بسزایی دارند. برای مثال، خانواده و اجتماع با رعایت مورد پیشگیری کننده از ابتلا به بیماریهای جسمی (در حد امکان) و با حمایت عاطفی و اجتماعی از بیماران بعد از ابتلا به بیماریهای جسمانی و قبول و پذیرش بیماری به جای طرد آنان می توانند در زمینه بالا بردن بهداشت روان فدر یا حداقل متعادل نمودن آن نقش مفیدی ایفا کنند.
موضوع و بیان مسئله
- بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران در تابستان 85 .
سرطان، یک بیماری است که تغییر تصور زندگی، تهدید به کاهش عملکرد فرد و تهدید به تغییرات ظاهری را موجب می شود.
تشخیص سرطان باعث ایجاد بخران در زندگی فرد می شود. بیمار بایستی سعی کند سطح ناراحتی هیجانی خود را ضمن تصمیم گیریهای حیاتی برای درمان کنترل کند. نگرانیهای اصلی بیمار عبارتند از ترسهای ناشی از مرگ، وابستگی، بدشکل شدن ، ناتوانی، طرد و قطع روابط، مسائل مالی. واکنشهای بیمار به وسیله عوامل روان شناختی و بین فردی تعدیل می شوند. عوامل مدیکال عبارتند از: محل تومور، علائم، سیر بیماری. عوامل روان شناختی شامل منش،[2] توانایی تطابق[3]، قدرت ایگو[4] و مرحله تکاملی[5] زندگی و اثرات و معنای سرطان در آن مرحله هستند. عوامل بین فردی مربوط به خانواده و حمایتهای اجتماعی هستند.
بیماران ممکن است، اضطراب، غمگینی، ترس و خشم را تجربه کنند یا ممکن است بی حسی و کرخت شوند. گناه و مکانیزمهای مشترک در آن، نقش اصلی را بازی می کنند. از نظر شناختی بیماران ممکن است با حالت تهاجمی در جستجوی اطلاعات باشند، یا گیج و فلج یا ناتوان برای تمرکز حواس شوند.ممکن است شکایات بدنی زیاد شود و فعالیت روزانه، اشتها و خواب آشفته گردد. واکنشهای استرس حاد ممکن است شدید باشد ولی معمولاً متغیر و گذرا هستند. وقتی اختلال بیش از 14- 10 روز طول بکشد باسیتی بیمار را از نظر وضعیت روانپزشکی ارزیابی کرد.
- زندگی پس از درمان سرطان:
بررسی کیفیت زندگی پس از درمان موفقیتآمیز سرطان را شانس زنده ماندن فرد میگویند. میزان بهبود بعد از درمان به عواملی چون سن، ژنتیک، نحوه زندگی فرد بستگی دارد. بهبود کامل هنگامی صورت میگیرد که تمام علائم از میان رفتهباشد و هیچ مدرکی دال بر وجود سلولهای سرطانی در بدن وجود نداشتهباشد. اگر سرطان پس از 5 سال عود مجدد نداشته باشد، درمان بیماری بالاست.
درمان سرطان اغلب باعث تغییراتی در بدن میشود که ممکن است موجب مشکلات روحی گردد. به عنوان مثال برداشتن پستان به دنبال درمان سرطان میتواند زنان را از لحاظ برخوردهای اجتماعی منزوی کرده و بهداشت روانی آنان را پائین آورد.
- تأثیر دین و نظام ارزشها در بهداشتروانی:
در مورد تأثیر اعتقادات دینی بر بهداشتروانی از گذشته با کنون بحثهای بسیاری صورت گرفته است. از طرفی روانپزشکی چون فروید اعتقادات دینی را یک اختلال نوروتیک تلقی کرد و دین باوری را نه تنها مؤثر بر سلامتروانی افراد ندانسته بلکه برعکس، مخاطرهآمیز برای بهداشتروانی دانسته است.(شهیدی، شهریار- 1381)
علیرغم وجود نظرات متضاد در این زمینه، از مجموعه پژوهشهای ارائه شده در زمینه بهداشتروانی به نظر میرسد که احتمالاً اعتقاد الهی به عنوان یک عامل در سلامتروانی و گاه در سیستمهای اعتقادی خاص در عدم سلامتروانی مطرح شدهاست.
در این زمینه میدان پژوهش باز است و شایسته است که تحقیقات میدانی و کنترل شده انجام گیرد. ذیلاً به چند پژوهش انجام شده در کشورمان به طور خلاصه اشاره میشود:
1- سازگاریروانی و مذهبی بودن: رابطه میان مذهبی بودن و سازگاریروانی کراراً مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. در بیشتر این تحقیقات بین مذهبی بودن و سازگاریروانی فرد ارتباط و همبستگی مثبت و در پارهای از آنها رابطه ابعاد منفی به دست آمدهاست.
2- استفاده از رواندرمانی مذهبی برای بیماران مبتلا به اختلال افسردگی و اضطراب: پژوهشهای انجامشده روی افرادی که بیماریهای سخت جسمانی داشتهاند و در کنار آن اعتقادات مذهبی راسخ داشتند، نشان دادهاست که این دسته از افراد در مواجهه با انواع مشکلات، درجات کمتری از اضطراب و افسردگی را نشان میدهند. از سوی دیگر این پژوهشها نشان دادهاست که وقتی رواندرمانی مذهبی برای بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب همراه دارودرمانی اعمال میگردد این افراد بهبود سریعتر پیدا میکنند (آلوارد و همکاران 1955، اظهرو وارمه 1955، وارومهارپ 1994). این یافتهها لزوم توجه به بعد معنوی بیماران و بهرهبرداری از اعتقادات مذهبی آنان را به عنوان یک پتانسیل مثبتدرمانی مطرح مینماید. از این رو توجه به انجام تحقیقات بیشتر در زمینه نقش اعتقادات مذهبی در اپیدمیولوژی بیماریهای روانی و درمان آنها میبایست در فعالیتهای آکادمیک بیشتر مطرح گردد (کاکس، 1994) با توجه به مطالب ارائه شده به نظر میرسد تحقیقات میدانی گستردهتر در مورد ارتباط میان اعتقادات مذهبی و سلامتروانی ضروری است و شایسته است که مراکز علمی در این زمینه توجه بیشتر بنمایند.
میزان Hy:
ناراحتیهای جسمانی و شرایطی که فرد در آن از برقراری ارتباط با دیگران خودداری میکنند را نشان میدهد. 24 سؤال در فرم کوتاه به آن اختصاص یافته است. نمره زیاد، توجه بیش از حد به خود و توقع حمایت و محبت افراطی فرد را نشان میدهد. رفتار جنسی پرخاشگرانه است. فرد نسبت به ناراحتیهای خود بینش کافی ندارد. و توقعات زیادی از رفتار و فرآیند درمانگر و رواندرمانی دارد.
میزان Pd :
مربوط است به ناسازگاریهای اجتماعی، نداشتن تجربیات خوش در زندگی و شکایت و عدم رضایت از وضع و محیط خانوادگی. نمره بالا در افرادی است که خود را قربانی خانواده خویش میدانند، لذا عصیان دارند از طرح نقشه برای آینده خود عاجزند، تکانشی رفتار میکنند، در برخورد اولیه افراد را تحت تأثیر قرار میدهند. اما به طور کلی روابط آنها سطحی و ظاهری است و در دوستیها، وفاداری و صداقت بندرت دارند. رواندرمانی با آنها بسیار دشوار است. در پروفایل نوجوانان بزهکار میزان Pd
بالاست. در فرم کوتاه 19 سؤال به آن اختصاص دارد.
]