پژوهش بررسی رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در 66 صفحه ورد قابل ویرایش
پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر کلاس پنجم دو تا از مدارس کرج انجام شده است.
جامعه پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان سال پنجم ابتدایی در شهرستان کرج که از بین آنها 100 آزمودنی با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق عبارت است از آزمون مداد کاغذی چند جوابی برای سنجش خلاقیت (MPPT ) و همین طور برای سنجش عملکرد تحصیلی آزمودنیها ازمعدل نیم سال گذشته آنها استفاده شد که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون به تحلیل داده ها پرداخته شد که ضریب همبستگی (%29r= )به دست آمد و معلوم شد که بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی آزمودنیها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مقدمه :
کنجکاوی و تفکر پیرامون افراد سرآمد و با استعداد سابقه ای بس طولانی،در حدود دو هزار سال دارد و احتمالاً به زمانی برمی گردد که برای اولین بار انسان علاقه مند شد بداند چرا افراد با هم تفاوت دارند.در جوامع مختلف همیشه افرادی بوده اند که از خود توانایی ها وبرجستگی خاص نمایان می ساختند که این امر موجب تحریک حسن کنجکاوی دیگران می گردید و سوء ظن،نفرت و یا ترغیب و تشویق آنها را در پی داشت.اشخاصی بوده اند که با استعداد فراوان و نبوغ فوق العادة خویش در طول زندگی توجه و تحسین همه را به خود جلب نموده اند و یا بدون توجه مردم،زندگی کرده اند و گاه پس از مرگشان به نبوغ آنها پی برده شده است.گرچه تمدن و فرهنگ انسانی نتیجه تلاش تمام افراد بشر است اما غنا و عظمت آن مدیون افراد خلاق،متفکران،نوابغ،کاشفان و مخترعان بوده است.از این رو،اهمیت شناخت و پرورش این افراد آشکار می شود.بنابراین در دنیای پیچیدةکنونی که شاهد رقابتهای بسیارفشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم.افراد تیزهوش و خلاق و صاحبان اندیشه های نو و متکبر همانند گرانبهاترین سرمایه ها از جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند.زیرا هرقدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر شود نیاز به شناسایی و پرورش ذهنهای خلاق و آفریننده محسوس و روشن تر می گردد.در همین رابطه توین بی [1] معتقد است که شانس برای به دست آوردن خلاقیت بالقوه می تواند موضوع زندگی و مرگ هر جامعه ای باشد.همچنین تورنس[2] (1959)نقل از نیسان و دیگران(1377)استدلال می کند که تصاویر آگاه و ناخودآگاه ازآینده نیروی محرکة مهمی در پس دستاوردهای آینده اند.تصاویر مثبت آینده نیروهای پرتوان مغناطیسی هستند که ما را به تحرک واداشتند و به ما انرژی لازم را برای حرکت به پیش،به سوی امکانات،راه حل ها و دستاوردهای خلاق و جدید – می دهند،ازطرفی برای آنکه بتوانیم قدرت تصور خود را پرورش دهیم و تصاویر مثبتی از آینده خلق کنیم باید خلاقیت خود را پرورش دهیم.چه نیاز به خلاقیت اجتناب ناپذیر است(نیسان،حیدری پاک نیکرو 1377)
به همین دلیل امروزه جامع ما بیش از هر زمان دیگر به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد و در شرایط کنونی مسأله خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی است.به طوری که در اصل 25 کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای تغییر بنیادهای نظام آموزش و پرورش (1367) تحت عنوان پرورش توان تفکر،نقد و ابتکار آمده است که:در تدوین و اجرای برنامه های آموزش و پرورش باید از شیوه هایی استفاده شود که توان تفکر،تحلیل و نقد،ابتکار و خلاقیت را تقویت کنند و زمینة مناسب را برای خودآموزی دانش آموزان فراهم نمایند.همچنین این اصل می افزاید که … برنامه
ریزی آموزشی و درسی باید به گونه ای باشد که به دانش آموزان مجال تفکر داده شود و آنان را به اندیشیدن و تفکر ترغیب نماید…تعلیمات باید به گونه ای باشد که در دانش آموزان رشد فکری وقوّة تجزیه و تحلیل را تقویت بنماید…
جامعه
جامعه عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر کلاس پنجم ابتدایی
نمونه
نمونه آوری در این پژوهش 100 نفر دانش آموز دختر کلاس پنجم دو تا از مدارس کرج می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند
طرح تحقیق
این پژوهش از نوع همبستگی می باشد،چون این تحقیق به دنبال رابطه بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی می باشد،به عبارت دیگر هیچ کدام از متغیرها دستکاری نشده اند و صرفاً رابطه بین دو متغیر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی مورد نظر می باشد.
ابزار اندازه گیری:
در این پژوهش به منظور اندازه گیری متغیر های مورد نظر از ابزارهای زیر استفاده شده است:
1- آزمون مداد کاغذی چند جوابی برای سنجش خلاقیت(MPPT)[3] 2- ریزنمرات دروس مختلفی که دانش آموزان گذرانده اند.
آزمون مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت(MPPT):
عابدی(1372) کوشش کرد که وسیله ای برای اندازه گیری خلاقیت بیابد که ضمن دارابودن اعتبار و پایایی قابل قبول در زمان نسبتاً کوتاهی اجرا و نمره گذاری شود.در سالهای 63-1362 عابدی بر پایه تئوری و تعریف تورنس از خلاقیت یک آزمون 75 سئوالی (چند جوابی) برای اندازه گیری خلاقیت ساخت. مواد این آزمون در چهارگروه سیالی،ابتکار،انعطاف پذیری و بسط قرارمی گیرد وی در سال 1986 در دانشگاه کالیفرنیا با کمک یکی از دانشجویان درس آمار و روش تحقیق این آزمون را از نو طراحی نموده و بارها مورد تجدید قرار دادند. فرم کنونی آن در سال 1992 توسط گروه استادان دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس ساخته شد.
دو نمونه از سئوالهای این آزمون در زیر آمده است:
1- آیا از تجارب تازه لذت می برید؟
الف- از تجارب تازه لذت نمی برم
ب- گاهی از تجارب تازه لذت می برم
ج- از تجارب تازه لذت می برم.
2- با افرادی که به سختی متقاعد می شوند چگونه برخورد می کنید؟
الف- دریافتن دلایل متقاعد کننده اشکال دارم
ب- سعی می کنم برای متقاعد کردن آنان چند دلیل مختلف بیاورم
ج- برای متقاعد کردن آنان دلایل بسیار می یابم.
روش نمره گذاری این آزمون به این صورت است که چون این آزمون دارای 60 ماده می باشد که تعداد 22 ماده در بخش ابتکار، 16 ماده در بخش سیالی، 11 ماده در بخش انعطاف پذیری و 11 ماده در بخش بسط تقسیم شده است و هر ماده دارای 3 گزینه می باشد. و گزینه ها نیز به ترتیب میزان خلاقیت را از کم به زیاد مشخص می کنند که به ترتیب نمره ای از 1 تا 3 به آنها تعلق می گیرد. این نمره ها در چهار گروه جمع شده و بدین ترتیب چهار نمره به دست آمده و با جمع چهارنمره می توان یک نمره کل برای خلاقیت آزمودنی بدست آورد.(عابدی 1372)