پایان نامه مشکلات خانوادگی و مالی و تاثیر آن بر سلامت روانی بین دانشجویان
مقدمه :
انسان دنیای امروزی به لحاظ پیچیدگی های زندگی و سرعت تغییرات با مسائل و بحرانهای زیادی مانند مشکلات خانوادگی، شغلی ، اجتماعی و... دست بگریبان است هر کدام از این بحرانها می تواند مشکلات جدی بر چگونگی زندگی ، رفتارهای فردی و اجتماعی به او تحمیل کند . مواجه شدن با این بحرانها مهارتهای خاص را می طلبد . استرس یا فشار روانی نیرویی است که چون فشار آن بر سیستمی از بدن داده شود کار آن را مختل می کند و یا اساس واکنش انسان در مواجه با موقعیت هایی که انجام عملی را مشکل می سازد و در ورای توانای انسان است زمینه استرس را فراهم می کند هر عملی که موجب برهم خوردن تعادل روانی انسان می شود استرس زاست عدم پذیرش اجتماعی تغییرات سریع احساس عاطفی عدم توانایی در برقراری ارتباط با دیگران احساس خود کم بینی ، ترس از ابراز وجود ، از دست دادن اعتماد به نفس نومیدی ، مشکلات ناشی از دیر رسیدن به محل کار پیشرفت تمدن امروز و گستردگی خانواده ها رشد بی رویه جمعیت ، دگرگونی روابط اجتماعی به خصوص زندگی در شهرهای بزرگ و پرجنجال و فشارهای جسمی روانی ناشی از ترافیک و آلودگی هوا و صدا و اثرات آن بر روان و رفتار انسان ، موجبات شدید استرس را فراهم می کند . در حال حاظر عوامل مولد استرس در جهان نسبت به گذشته بیشتر شده است زیرا بعضی از مکانیزمهای سنتی که به مردم کمک می کرد تا با فشارهای روانی مقابله کنند به تدریج رو به نابودی می رود . استرس بخشی از زندگی روزمره است . استرس حالت یا فرایندی روان شناختی است که در هنگام وقوعش فرد با حوادثی مواجه می شود که آنها را نسبت به بهزیستی جسمی و روانی خود تهدیدآمیز ادراک می کند . استرس از تعامل با محیط نشأت می گیرد و زمانی رخ می دهد که فشارهای موقعیتی ( واقعی یا ادراک شده ) و منابعی که فرد در اختیار دارد ناهماهنگی ( واقعی یا ادراک شده ) وجود داشته باشد . حوادث محیطی که مضر یا تهدیدآمیز ادراک می شوند استرس زا هستند و واکنشهای فیزیولوژیکی و روان شناختی نسبت به آنها با معنای استرس می باشند استرس شرایط روانی و جسمانی خاص را ایجاد می کند . در زمانی که روی می دهد فرد باید بتواند خود را با محیط منطبق و سازگار نماید ضرورت طرح : مشکلات و استرس های زندگی هرچند اندک بر سلامت روان انسانها تأثیر منفی دارند . فرد در برابر استرس مجبور به صرف انرژی و حل وفصل کردن مشکلات می باشد . پس وجود مشکل خواه ناخواه با بهداشت روانی در ارتباط است . در نتیجه والدین ، خانواده ، جامعه ، دولت مردان ، ... با پیشگیری از تحمیل برخی استرس ها برافراد بویژه استرسهای قابل کنترل می توانند سلامت روان سازمان و جامعه را افزایش دهند . فشارهایی که منشأ روانی دارند می توانند کارکرد ارگانیزم بدن را مختل کنند . حتی گاهی آنقدر می توانند شدید باشند که بافتهای بدن را تخریب کنند . همراهی وقایع استرس زا زندگی ( چه خوب و چه بد ) بیماری های قلبی به خوبی شناخته شده است بر این اساس در زندگی افراد نظامی وقایعی وجود دارد که در زندگی افراد عادی نیست بعضی از این استرس ها مانند تغییر محل مأموریت ، مأموریت اجباری ، نظم وانضباط شدید در کار از مثالهایی هستند که در زندگی افراد نظامی وجود دارند . انسان دارای منابع محدودی برای توجه و پردازش اطلاعات است و توانایی تغییر توجه برای انجام وظایف متعددبطور همزمان در انسان ضعیف است . فشار فعالیتهای بدنی ماهیتاً چند بعدی هستند و روانشناسان شناخت گرا وجود چندین منبع مجزا را پذیرفته اند در این زمینه رضایت شغلی یک عامل مهم است عده ای کار را جزئی از زندگی می دانند و با علاقه کار می کنند و عده ای از کارشان متنفر هستند و فقط برای اینکه مجبور هستند به انجام آن می پردازند . رضایت مندی شغلی نگرش ، انگیزه و روحیه اثر مستقیم دارد . توجه به جنبه اجتماعی و حرفه ای انسان ما را به اهمیت نقش ویژه شغل در سازگاری انسان با خود ، دیگران و اجتماع واقف می سازد . حرفه و شغل به نوعی شناسنامه اجتماعی فرد است و از این نظر عوامل فشارزا و نیز رضایت زای ناشی از شغل و حرفه می تواند راه گشای ما در کشف و تعیین زمینه هایی گردد که باعث افزایش بهداشت روانی فرد به عنوان مددجوی سازگار با خود شود . این زمینه ها می توانند افزایش میزان خلاقیت را در محیط کار سبب شده و در نتیجه به کار متناسب با یک جامعه در حال گذار شوند . در هر شغلی تعداد متنابهی از منابع محیطی در ایجاد فشار روانی دخیل هستند . ماهیت شغل ، نقش فرد یا حرفه اش در سازمان مزبور ، فشارهای ناشی از پیشرفت شغلی ، فضا و ساختار سازمان ، ماهیت حاکم بر محیط کار و مشکلات ناشی از ارتباط سازمان و دنیای خارج از آن مانند کار بیرون در مقابل کار منزل عمده ترین این منابع به شمار می آیند . با ثابت نگهداشتن سطح شغل بین تحصیلات فرد و رضایت شغل رابطه منفی وجود دارد . کوملن (1992 ) در تحقیقی به بررسی میزان رضایت شغلی و سلامت روانی کارکنان مشاغل مختلف در چندین سازمان پرداخت و نتیجه گرفت که بین رضایت شغلی و سلامت روانی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد . کوملن و بیوسیر ( 1992 ) در تحقیقی نتجه گرفت که بین رضایت شغلی و استرس شغلی رابطه منفی معنی داری وجود دارد . نتایج گزارش های بالینی و مطالعات کنترل شده متعددی حاکی از آن است که رویدادهای استرس زا زندگی می تواند هم در شروع و هم در تشدید اختلالات روانی و بیماری های جسمانی نقش کلیدی داشته باشند . منابع انسانی از زمره مهمترین منابع و سرمایه های هر سازمان بوده و موقعیت هر سازمان انتخاب و عملکرد صحیح نیروی انسانی می باشد.
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک
قسمتی از متن:
بطور کلی مقابله مذهبی ، متکی بر باورها و فعالیتهای مذهبی است و از این طریق در کنترل استرسهای هیجانی و ناراحتیهای جسمی به افراد کمک میکند. داشتن معنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکلزای زندگی ، برخورداری از حمایتهای اجتماعی ، حمایت روحانی و ... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها میتوانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند.
مذهب و مقابله با فشارهای روانی
مذهب میتواند در تمامی عوامل ، نقش موثری در استرسزایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیتهای مقابله ، منابع حمایتی و ... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها است که تصور میشود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیز روانشناسی مذهب ، حمایتهای تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است. ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای مذهبی تبیین میشود. در مطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50 ، نگرشهای مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند.
بر اساس مطالعات انجام شده دیگر ، بین مذهبی بودن و معنادار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 73.4 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن (فعالیتهای مذهبی غیرسازمان یافته و فعالیتهای مذهبی سازمان یافته) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد. به علاوه اسپیکا و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قویتر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ ، همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند.
مذهب و مقابله با اضطراب
مطالعات دیگر ، تاثیر مداخلات مذهبی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی نشان دادهاند. به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد، کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند، گزارش کردهاند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند.
دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد. هانت ، سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد که مذهب بطور مثبت با سازگاری زناشویی ، خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.