پروژه کارآفرینی چاپ و تولید عکس رنگی در 55 صفحه ورد قابل ویرایش
پیشگفتار
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها در بازار کار وتولید برای توانایی فردی مورد بررسی قرار می دهد و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه تمایل داشته باشی به جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این مجموعه سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.
مقـــدمه :
هدف از اجرای این طرح احداث یک واحد ظهور وچاپ عکس سیاه وسفید ورنگی در ابعاد 3×2 تا 70×100 بصورت مکانیزه وتجاری جهت استفاده در نمایشگاهها ، تهیه کاتالوگ وبروشورهای تبلیغاتی ، معرفی محصولات تولیدی واحدهای صنعتی ، عکسهای پرسنلی ، یادبود ،مجالس و... می باشد.
روش :
1- 1- ظهور فیلم: نخست فیـــــلم عکاســـی درتاریکخانه باز شــــده وتوسط گیـــــره برروی هنگر (Hanger )آویخته می شود.سپس هنگر رابرروی اولین شیار ترانسپورت قرارداده وآنرا بصورت پله ای بلند نموده ودر مخازن مربوطه ، حاوی مواد ظهور وثبوت وشستشو ، به مدت مشخص قرار می دهند. درادامه هنگرها توسط زنجیر نقاله از خشک کن عبورداده شده وپس از قرار گرفتن در یک سطح شیبدار، درقسمت پائین سطح شیبدار برروی یکدیگر جمع می شوندواپراتور با باز کردن درب اتاقک ، هنگرهای آمادة چاپ برروی کاغذ را خارج می کند.
2- 2- دستگاه ظهور عکس: پس از آنکه ظهور فیلم انجام شد، رول عکس جهت ظهور در تاریکخانة دستگاه ظهور عکس قرار گرفته وتوسط مجموعه ای از غلتکهای ترانسپورت باز شده وبعداز عبور از مخازن ظهور وثبوت وشستشو ، وارد خشک کن می شود. دراین قسمت بوسیلة دمنده والمنت های میله ای ، کاغذ خشک شده ودر قسمت جمع کن کاغذ، مجددا روی قرقره پیچیده وآمادة برش می گردد.
3- 3- دستگاه میکسر: این دستگاه بمنظور مخلوط کردن مواد شیمیایی مختلف جهت مخازن جبرانی دستگاه ظهور عکس وفیلم بکار می رود . بدینصورت که مواد مختلف درداخل ؟آن ریخته شده وتوسط یک دستگاه الکتروپمپ سیرکوله می شود.
الف : تعاریف مفاهیم و اصطلاحات
عکاس کیست ؟
عکاس مترجم واقعیت است و این امر اجتناب ناپذیر است. بنابراین ما مجبور هستیم تا در خصوص پیام و عکس خود فکر کنیم. اگر سعی داریم بگوییم که داشتن نوزاد همراه با خون است پس باید حتماً از عکس رنگی استفاده کنیم، اما در صورتی که بخواهیم ورود یک نوزاد زیبا به دنیایمان را به تصویر بکشیم میتوانیم از خون صرفنظر کرده و توجه خود را به نوزاد معطوف کنیم. ما هنوز در خصوص عکسهای سیاه و سفید چیزی نگفتهایم چگونه میتوان گفت سیاه و سفید از رنگی گویاتر است؟ آیا چیزی خندهدارتر از یک عکس سیاه و سفید از رنگینکمان وجود دارد؟ آیا از تمام کسانی که مجذوب و شیفته عکس های آنسل آدامز هستند کسی واقعاً تمایل دارد تنها با قلم سیاه و سفید و در بهار از بوسمیتی عکاسی کند؟ بر حسب اتفاق آنسل آدامز کمتر از مقلدینش در خصوص عکس های سیاه و سفید قاطع بود. اگر کارهای آدامز با گلن راور را مقایسه کنیم مشاهده خواهیم کرد که هر دو عظمت را به خوبی نشان می دهند. می خواهیم محتویات اطلاعاتی یک تصویر را مورد توجه قرار دهیم . ما مترجمان واقعیت هستیم و برخی از جنبه های یک منظره و صحنه را انتخاب کرده و آن را بر روی فیلم بازسازی می کنیم . چالش اصلی ما این است که تنها اطلاعات ضروری برای انتقال پیام مورد نظر را بر روی فیلم قرار دهیم . نه کمتر و نه بیشتر . ما پیش از باز شدن شاتر نبایدفقط در خصوص چیزی که قصد انتقال آن را داریم تصمیم گیری کنیم .
عکاسی مستند
واژهی عکاسی مستند در سالهای رکود اقتصادی کاربرد پیدا کرد. زمانی که شرایط اسفبار کشاورزان وجدان مردم امریکا را بیدار کرد تا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس کنند. این زمینه از عکاسی هنوز عکسهای داست باول (DUST BOWL) را تداعی میکند, عکسهایی که در آنها، پس کوچههای کثیف و شرایط رقتبار شهری را تصویر کرده بود.اما عکاسی مستند ابعاد وسیعتر از اینکه فقط بدبختیها و نارساییها را تصویر کند در بر میگیرد، چراکه میتوان موضوعهایی جدا از بدبختیها و ناکامیها را نیز به تصویر کشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسانهای سرزمینهای دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنشها، درواقع دامنهی موضوعهای عکاسی مستند بیشمار و نامحدود است. با اینهمه هر عکسی را نمیتوان عکس مستند نامید. زیرا عکس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی که آن را از یک عکس طبیعت، یک پرتره و یک منظرهی خیابان مستثنی میکند. عکس مستند ممکن است ثبتکنندهی یک واقعه باشد اما این واقعه فیالنفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آنچه عکس خبری با خود یدک میکشد. عکس مستند ممکن است شخصیت یا احساسی را ثبت کند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آنچه پرتره نشان میدهد باشد. درواقع ما را بر آن میدارد که با دیدی نوبه دنیا بنگریم.عکاسی مستند، نمایش دنیای واقعی است به وسیلهی عکاس که قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است. از آنجا که تعریف جهانشمولی دربارهی این بخش مهم و پیچیدهی عکاسی وجود ندارد تا تمامی جنبههای آن را در بر گیرد, وجود تعاریف گوناگون را اجتنابناپذیر کرده است. تناقض بین ویژگیهایی که به عکس مستند نسبت داده میشود ممکن است ناشی از جدید بودن این بخش از عکاسی باشد. چراکه این نوع عکاسی از دههی 1930 به بعد ابداع شده و این نام را به سیاق آن دسته از فیلمهای مستند که موضوعشان از پیش پرداخته نبود و بهطور عمده زندگی افراد گمنام در مناطق دورافتاده را به تصویر میکشید, بر این نوع عکاسی نهادند. فیلمهای مستند، بر خلاف فیلمهایی که ماجراهای سیر و سفر را به تصویر میکشیدند، با نگاهی تحلیلگر به دنیا مینگریستند. چنین نگرشی گرچه از مدتها قبل در بین عکاسان وجود داشته اما تا دههی 1930، این نوع عکاسی به صورت عرصهای خاص جایگاه و منزلتی نداشته است.عکس جدای از تصویر دوبعدی و خاکستری رنگ از سایه روشنها میتوانست ایدههایی فراتر را منتقل کند. منظره در برابر عدسی دوربین یک واقعیت بود، ولی عکاسی میتوانست از همین چشمانداز واقعیتی دیگر را القا کند، واقعیتی عمیقتر و شاید بسیار مهمتر، او میتوانست همراه این منظره تفسیر و تحلیل را نیز ارائه دهد. اگر اولین ویژگی عکس مستند انتقال بخشی از واقعیت محیط پیرامون بود، دومین ویژگی آن توانایی ارائهی تحلیل و دیدگاه عکاس دربارهی آن واقعیت به شمار میرفت.اولین صاحب نام در استفاده از این شیوه، «اوژن آتژه» بود. او بهعنوان یک عکاس مستند، مناظری زیبا و یکدست از شهر پاریس را در اوایل قرن بیستم به تصویر کشید که گاهی آنها را بهعنوان عکسهای مرجع به نقاشان و معماران میفروخت. عکسهایی که آتژه از پارکهای خلوت گرفت، واقعیت این مناظر را با عمق معنای آنها که جزئی از همین شهر بودند و نیز با احساسات درونی خویش درهم آمیخت, به طوری که آثار او اکنون جزو شاهکارهای عکاسی مستند به شمار میروند.