مقاله بررسی سود بانکی و بررسی کاستن نرخ بهره بانکی در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
1. مقدمه
نرخ سود بانکی از جمله متغیرهایی است ک نقش بسیار مهم و کلیدی در سیاستهای پولی و روابط اقتصادی جوامع ایفا مینماید. طی سال های گذشته لزوم انجام بررسیهای فراگیر و نگاهی جامع و همه جانبه در زمینه نظری و عملی، در خصوص مبحث نرخهای سود بانکی همواره احساس شده است. در اوایل سال 1378 پس از طرح پیشنهادهایی در زمینه تعدیل نرخهای سود بانکی از سوی برخی کارشناسان و سیاست گذاران اقتصادی و طرح مباحث بعضاً غیرکارشناسی و آمیختگی تحلیلهای تخصصی و غیرتخصصی در برخی جراید، لازم دیده شد که به منظور پیشگیری از اتخاذ هر گونه تصمیم قبل از انجام بررسیهای همه جانبه مطالعاتی در این زمینه آغاز گردد. با توجه به جوانب امر ابتدا در زمینه نظری موضوع مطالعاتی انجام شد. پس از این مراحل با جهت گیری به سمت جوانب کاربردی امر و امعان نظر به الزامات قانون عملیات بانکی بدون ربا و شرایط اقتصاد ایران، مطالعات ادامه یافت و به این منظور سعی گردید تا جهت تعیین نرخهای سود از برخی شاخصها و معیارهای اقتصادی استفاده گردد. در ضمن جهت آگاهی هر چه بیشتر از تبعات تصمیمات متخذه مطالعات وسیعی در خصوص تاثیر تغییر نرخهای سود بر واحدهای تولید و نیز ساختار مالی بانکها صورت پذیرفت و نهایتا در طول سالهای برنامه سوم توسعه، با توجه به شرایط اقتصاد کشور و خطوط کلی سیاستهای اقتصادی، شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی تغییراتی را در نرخهای سود سپردههای و تسهیلات اعمال نمودند.
از عمدهترین کاستی ها و ضعفهای موجود در ارتباط با جذب منابع سپردهای در برخی از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مسئله پایین بودن نرخ سود بانکها در مقایسه با نرخ تورم است. به طوری که طی سالیان متمادی در کشور تورم از نرخ سود سپرده های بانکی پیش گرفته و عملاً سود منفی به این سپردهها تعلق میگیرد. از طرف دیگر برخی از مسئولین اقتصادی و سیاسی عقیده دارند که نرخهای سود بانکی در سطح بالایی بوده و لازم است با کاهش آن به رونق سرمایهگذاری و تولید کمک کرد.
2. تفاوت میان سود و بهره
چهار تفاوت میان نرخ بهره و سود وجود دارد.
تفاوت اول این است که نرخ بهره از متغیرهای هزینه سرمایه است؛ بنابراین با سرمایهگذاری رابطه عکس دارد؛ اما سود، تفاوت درآمد و هزینه است.
تفاوت دوم در این است که نرخ بهره در بازار پولی تعیین میشود؛ در حالی که سود در بازار حقیقی کالا و خدمات تعیین میشود.
تفاوت سوم در نوع رابطه حقوقی است. در بهره، وقتی صاحب و مالک منابع معین، آن را در اختیار متقاضی در ازای مازاد بر اصل آن قرار میدهد، رابطه حقوقی خود را با مال مورد نظر قطع کرده است و او در برابر چگونگی استفاده از آن بی تفاوت است؛ اما در سود هر چه میزان سود بیشتر باشد سود مشارکت کننده نیز افزایش مییابد.
چهارمین تفاوت به مساله ریسک اشاره دارد. نرخ بهره به دلیل ماهیت قرض آن فاقد ریسک است؛ اما در سود به دلیل ماهیت خود، پدیدهای ریسکی به شمار میرود.
ویکسل معتقد است که گرچه این دو با هم تفاوت دارند، نرخ بهره و نرخ سود در بلند مدت با هم دیگر برابر میشوند؛ ولی چون این دو نرخ در دو بازار کاملا متفاوت تعیین شده و تحت تاثیر اوضاع و عوامل گوناگونی قرار دارند نمیتوان به لحاظ نظری به برابری این دو نرخ در بلند مدت رسید.
کینز معتقد است که نرخ بهره در بازار مالی است در حالی که نرخ سود در بازار حقیقی تعیین میشود به دلیل وجود انگیزه سفتهبازی، به طور طبیعی تجهیز منابع به برابری پس انداز و سرمایه گذاری نمیانجامد. سود تحت تاثیر عواملی مانند بازده انتظاری پروژه ساختار اقتصادی و… قرار میگیرد؛ در حالی که نرخ بهره تحت تاثیر عوامل شتابنده و زودگذر است؛ پس او معتقد است که به ندرت اتفاق میافتد این دو نرخ با هم برابر باشند.
بدین سان نتیجه گرفته میشود که سود و بهره دارای ماهیتی به طور کامل دوگانه هستند؛ پس استدلال طراحان لایحه مبنی بر محاسبه سود از اقلام هزینهای سرمایهگذاری، در واقع یکسان انگاشتن سود و بهره است. و این مطلب اعترافی است که آنچه تاکنون عمل شده، همان بهرهبوده است.
مطالب بیان شده پیشین سوء تفاهمی را بیان میکند؛ زیرا عقود بانکی به دو دسته عقود مشارکتی مانند مضاربه، مشارکت و… و عقود غیر مشارکتی مانند اجاره به شرط تملیک و فروش اقساطی و… تقسیم میشوند. بانک از هر دسته عقود سود میبرد؛ اما سود اول، سود مشارکتی است.
تفاوتهای چهارگانه یاد شده در مورد این دسته از سود ناشی از عقود مشارکتی، صحیح است؛ بنابراین، اگر نظام بانکداری کشور تمام عقود خود را به صورت عقود مشارکتی انجام میداد ایراد بیان شده صحیح بود؛ اما امروزه بیش از 80 درصد از عقود بانکی عقود غیرمشارکتی است و این دسته از عقود، دارای سود ثابت از پیش تعیین شده هستند.
نتیجه:
علیرغم کاستی های موجود در فرایند تعیین نرخ، تاکید می گردد که در شرایط کنونی، تغییر نرخ های سود بانکی می باید مستند به مطالعات کارشناسی و واقعیات اقتصاد کشور انجام گیرد و هرگونه کاهش در نرخ های سود بدون توجه به شاخص های اقتصادی (همانند تورم و …) باعث ایجاد صف و اختلال بیشتر در سیستم بانکی می شود. از بعد سپرده ها نیز کاهش نرخ سود باعث خروج منابع سپرده ای از شبکه بانکی، تغییر ترکیب سپرده های بانکی، رونق بازارهای موازی، رشد حباب گونه این بازارها، ایجاد فشارهای تورمی و گسترش بازار غیرمتشکل پولی گردیده و شرایط را برای فعالیت اشکال مختلف و مجدد شرکت های مضاربه ای مهیا می سازد.
از سوی دیگر سپرده های جاری و پس انداز نظام بانکی ایران که حدود 50 درصد سپرده ها را تشکیل می دهند، تابع نرخ های سود بانکی نیستند، اما سپرده های مدت دار تابع مستقیم سود سپرده ها هستند و نرخ های سود واقعی سپرده ها در سال های اخیر در حدی است که هر نوع کاهشی در آنها بدون کاهش نرخ تورم، باعث خروج بخشی از آن ها از نظام بانکی می شود؛ در نتیجه طرح کاهش سود بانکی باید با فاصله زمانی معناداری، متقاضی کاهش سود سپرده ها باشد.
گرچه نرخ واقعی تسهیلات بانکی ایران برای بخش های تولیدی (کشاورزی، صنعت، معدن و مسکن) به طور متوسط کمتر از نرخ های جهانی و فی نفسه قابل قبول است. بالا بودن نرخ سود واقعی تسهیلات بخش بازرگانی و خدمات که بخش واسطه بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان است، باعث اختلال در بخش های تولیدی نیز می شود. براین اساس، پیشنهاد می شود نرخ های تسهیلات بانکی، بازنگری کارشناسی، و در عین کاستن از نرخ های بخش بازرگانی، فاصله بخش ها نیز کم شود.
مقایسه نرخ های حاشیه سود بانکی ایران با نرخ های جهانی نشان می دهد که حاشیه سود بانکی در ایران (طبق محاسبه خود بانک مرکزی) بیش از 50 درصد از نرخ های جهانی بیشتر است. لازم است با یافتن راهکارهای درست از هزینه های گوناگون بانکی کاسته، حاشیه سود را به نرخ های جهان برساند.
همه تصمیم ها و تغییرها باید با هدف رسیدن به نرخ های تعادلی و وضعیتی که بتوان نرخ ها را آزاد کرد، صورت گیرد؛ زیرا فقط در آن صورت است که زمینه های فساد و رانت خواری برچیده می شود و به نرخ های تعادلی پایدارتر می رسیم.