مقاله بررسی نهضت ملی شدن صنعت نفت در 160 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست :
ایران و آمریکا 1945-1941
اشغال ایران
حضور آمریکایی ها در ایران
شکل گیری سیاست آمریکا در ایران
آمریکا و نفت ایران
ایران و آمریکا 1950 -1945 (1329 -1324ش)
تخلیة ایران از نیروهای اشغالگر
نشست شمال - دکترین ترومن
سیاست جدید آمریکا در ایران
نقش آمریکا در به قدرت رساندن رزم آرا
قتل رزم آرا و نقش آمریکا
دولت مستعجل و محلل علا
مخالفت آمریکا با عملیات نظامی انگلستان در ایران
میانجیگری آمریکا برای حل مسئله نفت
هیئت جکسن
مأموریت هریمن و طرح استوکس
تلاش آمریکا بر ای برکناری مصدق
آمریکا و دولت مصدق : دوره دوم زمامداری مصدق
حکومت آیزنهاور و دولت مصدق
کودتا : رویارویی دولت آمریکا با مصدق
مقدمه :
هر که نامخت از گذشت روزگار هیچ ناموز از هیچ آموزگار
رفتار سیاسی آمریکا در قبال نهضت ملی شدن نفت ایران ، عنوانی دیگر از «مجموعه ی ایران و قدرتهای بزرگ » با محوریت ایالات متحده آمریکاست .
این عنوان در واقع گزارشی است مستند از نحوه ی برخورد دیپلماسی دولت آمریکا در فاصله ی سالهای 1330-1332 شمسی برابر با 1950-1952 میلادی که منابع اولیه ی مورد استناد آن اینک به صورت مجموعه ای در اختیار اداره ی آرشیو «مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی » است .
بخش هایی از این گزارش بیش از گذشته این فرض را در نظر میآورد که دولت آمریکا از زمان حکومت ترومن موضوع براندازی دولت دکتر مصدق را در نظر داشته و حتی طراحی اولیه ی کودتا نیز از همان هنگام صورت پذیرفته بوده است . قوت گرفتن این فرض در برابر نظری که معتقد است روی کار آمدن دولت جمهوری خواه سبب گردید تا نگاه حکومت آمریکا به جریانات ایران طی آن سالها دچار دگرگونی شود طی دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از گذشته مورد توجه واقع شده است . هم چنین از بررسی اسناد و مدارک مبادله شده میان سفارت امریکا در تهران و وزارت امور خارجه ی آمریکا ، کاملاً این واقعیت نمایان میشود که دولت در واشنگتن و کارگزاران در تهران ، همگی به میزان قابل ملاحظه ای از یک دیدگاه مشترک در برابر ایران و مسائل آن برخوردار بودند .
چکیده ی تحقیق :
این تحقیق براساس نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران میباشد که در آن عنوان هایی چون اشغال ایران توسط آمریکایی ها ، انگلیسی ها و روسی ها ، حضور آمریکایی ها در ایران به قصد اجرا کردن اهدافشان در ایران و به خصوص بدست آوردن نفت ایران ، شکل گیری سیاست آمریکا در ایران ، نقش آمریکا در به قدرت رساندن رزم آرا به عنوان نخست وزیر در ایران و .. به بحث گذاشته شده است و در آخرنیز مطلبی درباره ی نفت ایران امروزی نوشته شده است که هم اکنون نفت در کشور ما چگونه مصرف و مبادله میشود .
اول
نگاهی گذرا بر سیاستهای آمریکا در ایران
از 1941 تا 1950
1- ایران و آمریکا 1945-1941
اشغال ایران
موقعیت استراتژیکی ایران و ضرورت حفظ منابع نفتی و ادامة جریان صدور نفت به انگلستان برای ادامة مبارزه با آلمان هیتلری در نبردی سرنوشت ساز ، پس از تهاجم آلمان به شوروی در ژوئیه 1941 (1320) ، ضررورت اشغال ایران را توسط انگلیسی ها ایجاب می کرد . کمک رسانی به شوروی برای مقاومت در مقابل تهاجم آلمان و ممانعت از دستیابی آلمانی ها به منابع نفتی قفقاز از یک سو ، ولزوم حفظ و حراست از منابع و تاسیسات نفتی و بخصوص پالایشگاه آبادان که یکی از مهمترین منابع تأمین احتیاجات نفتی متفقین در عملیات جنگی علیه آلمان بود ، از سوی دیگر و بی اعتمادی نسبت به ملت و دولت ایران ، و شک و تردید موجه انگلیسی ها نسبت به عملیات چریکی و خرابکاری در تاسیسات نفتی جنوب ایران ، انگلیسی ها را مصمم به اشغال ایران کرد .
عملیات اشغال ایران و مسائل پس از آن ، به تنهایی ، از عهدة انگلستان بر نمی آمد . بنابراین ، از شوروی در خواست کرد که در اشغال ایران و عملیات کمک رسانی به آن کشور به انگلستان کمک کند . از آنجا که اشغال یک کشور بی طرف نه از نظر موازین اخلاقی و حقوق بین الملل و نه از جهت سیاسی و نظامی موجه نبود ، انگلیسی ها با به راه انداختن تبلیغات وسیعی دایر بر اینکه ستون پنجم المان در ایران سخت مشغول فعالیت علیه متفقین است و دولت ایران نه تنها از فعالیتهای آنها ممانعت به عمل نیاورده ، بلکه با آنها همکاری میکند ، بهانة لازم را برای تهاجم به ایران و اشغال کشور فراهم کرد .
در بامداد سوم شهریور 1320 نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال ، کشور بی دفاع و بی طرف ایران را مورد تهاجم قرار داد . طی سه روز بعد موفق به اشغال بخشهای وسیعی از خاک کشور و حتی پایتخت شدند .
این اقدامات سبب شد پس از دو سال قطع روابط ایران و آمریکا در فاصلة سالهای 17-1315 و پس از آن ، که روابط ایران و آمریکا در سطح بسیار نازل سیاسی جریان داشت ، برای دیگر بار ایران توجه خود را به آمریکا معطوف داشت . وزیر مختار ایران در واشنگتن در چهارم شهریور 1320 و یک روز پس از تهاجم شوروی و انگلستان به ایران ، از معاون وزارت امور خارجة آمریکا در خواست مداخله و میانجیگری بین ایران و انگلستان و شوروی را کرده و در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت : « مردم آمریکا باید مطمئن باشند که قوای آلمان در ایران حضور ندارد و ادعای فعالیت ستون پنجم آلمان در ایران صحت نداشته و کذب محض است . »[1]
در اقدامی دیگر ، رضاشاه خواستار مداخله و میانجیگری روزولت رئیس جمهور آمریکا شد . روزولت که در اندیشه و متوجه هدفها و منابع حیاتی متفقین بود ، در پاسخ دیرهنگام خود به رضا شاه اطلاع داد که کاری از دست او ساخته نیست . در همین حال ، وزارت امور خارجه آمریکا از دولت انگلستان خواست که با صدور اعلامیه ای مشترک از سوی انگلستان و شوروی ، استقلال و تمامیت ارضی ایران تضمین گردد . [2] در 20 مرداد 1320 وزیرمختار ایران در واشنگتن در گفت و گویی با معاون وزارت امور خارجة آمریکا در امور خاورمیانه یادآور شد که « تحولات فعلی ایران شباهت زیادی با اوضاع ایران در سال 1907 و تقسیم ایران به مناطق نفوذ روس و انگلستان دارد . روسیه و انگلستان در جنگ جهانی اول هم بی طرفی ایران را نادیده گرفتند . » وزیر مختار ایران خواهان حمایت و پشتیبانی دولت آمریکا از ایران شد.
دکتر مصدق در جبهة داخلی سخت سرگرم نبرد با مخالفان خود بود و قصد داشت به هر ترتیبی و از هر طریقی بر مخالفان خود غلبه کرده و موقعیت خود را تحکیم بخشد . مصدق تصمیم گرفت با انجام رفراندوم براساس شعار «ارادة مردم مافوق قانون اساسی است » مجلس شورای ملی را که عمده ترین سنگر مخالفان او بود ، منحل سازد . انتخاب این شعار برای مراجعه به آرای مردم ، نشانة بارز تزلزل شخصیتی مصدق است . مصدق که در طول زندگی سیاسی خود همیشه خود را مدافع قانون اساسی نشان داده بود و از حربة قانون اساسی به جنگ مخالفان خود استفاده می کرد، حالا که خود در بوتة آزمایش قرار گرفته بود ، ارادة مردم را مافوق قانون اساسی می دانست .
با توجه بیشتر به کارنامة فعالیتهای سیاسی مصدق ، به سادگی میتوان دریافت که مصدق این معنی را خوب درک کرده بود که هر نوع مخالفتی اعم از منطقی و اصولی ویا غیرمنطقی و غیر اصولی با دولتها ورژیم حاکم مقبول و مورد پسند توده های ناآگاه خواهد بود و برای شخص مخالف محبوبیت و احترام کسب خواهد کرد . براساس همین اعتقاد مصدق تاکتیک توسل به موبوکراسی را اکیداً در دستور کار خود قرار داده بود وبه همین دلیل نیز در دوران نخست وزیری خود نه تنه اقدام مثبتی که دارای خصلت و ماهیت سازندگی باشد ، انجام نداد ، بلکه در راستای همین سیاست و با هدف حفظ استقلال ملی ایرانیان در مواجه با استعمار ، انگلیسی ها را بیرون کرد .
پس از برگزاری رفراندوم و موفقیت او در کسب آرای مردم برای انحلال مجلس شورای ملی ، آیزنهاور ، رئیس جمهور آمریکا ، در جمع فرمانداران ایالات آمریکا در شهر سیاتل در 4 اوت (13مرداد ) اظهار داشت که :
مصدق قدم های خود را برای رهایی از شر پارلمان برداشت و البته در این حرکت مصدق از حمایت حزب توده برخوردار بوده است . موقعیت ایران بسیار وخیم است و احتمال دارد ما ایران را از دست بدهیم . اگر مابه همین سادگی ایران را از دست بدهیم ، جهان آزاد چگونه میتواند امپراطوری ثروتمند اندونزی را برای خود حفظ کند . به هر حال ، باید یک جایی دیر یا زود جلوی این واقعه گرفته شود و این همان کاری است که ما قصد انجام آن را داریم . 1
الهیار صالح ، سفیر ایران در آمریکا ، به دستور مصدق در 11 اوت (20 مرداد ) به دیدار جرنگان ، مدیر کل امور خاور نزدیک ، وجان استاتسمن ، مسئول دفتر یونان ، ترکیه و ایران رفت . صالح خطاب به دو مسئول بلند پایة وزارت امور خارجه اظهار داشت که چنین به نظر می رسد که نوعی تغییر و تحول در سیاست دوستانة آمریکا نسبت به ایران به وقوع پیوسته که اظهارات وزیر خارجه و رئیس جمهور آمریکا نشانه و گواه این تحول است . صالح اظهار امیدواری کرد که اگر برای آمریکا امکان کمک به ایران وجود ندارد ، لااقل دولت آمریکا اقدامی به عمل نیاورد که به روابط ایران و آمریکا لطمه و صدمه ای وارد آید . 2
سفیر ایران در آمریکا ، اطلاع نداشت که در همان لحظاتی که او به اولیای وزارت امور خارجة آمریکا توصیه میکند که از توسل به اقداماتی که موجب وارد آمدن صدمه به روابط ایران و آمریکا میشود خودداری ورزند ، کرمیت روزولت ، رئیس بخش خاورمیانه سیا در تهران ، درحال سامان دادن طرح براندازی مصدق است .