تحقیق ریچارد سوئین برن
بخشهایی مختلف از متن:
ریچارد سوئین برن (Richard Swinburne) (۱۹۳۴-) استاد فلسفه دین در آکسفورد، یکى از تأثیرگذارترین فیلسوفان دین در دهه هاى اخیر محسوب مى شود. او مانند پلانتینگا (۱۹۳۲-) و ولترستورف(۱۹۳۲-) در آمریکا پایبندى صریح و قاطع به خداباورى وعقیده خداباورانه (theism) را با استدلال فلسفى دقیق جمع کرد. سوئین برن از ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۲ در دانشگاه هال و از ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۴ در دانشگاه کیل تدریس کرد. او همچنین تا سال۲۰۰۲ به تدریس در دانشگاه آکسفورد اشتغال داشته است.
تأثیرگذارترین آثار سوئین برن: در میان پژوهشگران فلسفه دین، سه کتاب سوئین برن از تأثیر و نفوذ بیشترى بهره دارند: انسجام خداباورى (۱۹۷۷ ، ۱۹۹۳)، مفهوم معجزه (۱۹۷۱) و وجود خدا (۱۹۸۱). دوکتاب دیگر او به نام ایمان و عقل (۱۹۸۱) و وحى (۱۹۹۱) نیز با اقبال عمومى رو به رو شدند و مورد استفاده بسیار قرار گرفتند. این عنوانها معرف حوزه هاى خاص در فلسفه دین هستند که سوئین برن یاریهاى مهمى بدانها رساند.
در مفهوم معجزه، سوئین برن این نظر را که معجزه نظم و قاعده مندى (orderedness) طبیعت را بر هم مى زند رد مى کند. او مانند الستئر مکینون (Mckinnon) معتقد است که معجزات موجب تعلیق «قوانین طبیعت» نیستند بلکه فقط روند متعارف مورد انتظار رویدادها را تغییر مى دهند. او تصریح مى کند که معجزه ها باعث تعلیق قوانین طبیعت - به آن معنى که هیچ استثنایى در اعتبار آنها راه نداشته باشد - نمى شوند.
کتاب انسجام خداباورى (the coherence of theism) و عنوان آن، در واقع دیدگاههاى فلسفى عمده و اصلى سوئین برن را به اختصار بیان مى کند. او به روشنى و با دقت استدلال مى کند که حتى مسأله شر (the problem of EVIL) هم انسجام خداباورى را زیر سؤال نمى برد. در بحث او، بسیارى از برهانهاى سنتى در این زمینه تازگى و طراوت نویى پیدا مى کند. در عین حال، او به صورت منسجم و منطقى استدلالهاى مخالف را مثل دلایلى که مکى (Mackie) در مسأله شر علیه برهان مبتنى بر اختیار (Freewill Defence) مطرح کرد مطمح نظر قرار مى دهد.
...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اول : گناهان جنسى
قبل از آنکه به کیفر گناهان سه گانه « زنا » و « لواط » و « مساحقه » اشاره شود توجه شما را به مقدمه اى جلب مى نماییم :
وجود مبارک حضرت حق در وجود انسان غرایزى قرار داده است که در چرخش چرخ زندگى شخصى و اجتماعى او نقش مهمى را ایفا مى کند . از آنجا که انسان یک موجود اجتماعى است و زندگى روزمرّه اش بدون ارتباط با هم نوعان امکان پذیر نیست ، این غرایز مورد نظر به طور معجزه آسایى او را در زندگى بهتر ، یارى مى کند . بدون تردید انسانِ بدون غریزه و تمایلات درونى در مسیر زندگى خود به مشکلات و معضلات سختى دچار مى شود و هرگز به بهرهورى صحیح از زندگى موفق نمى شود .
یکى از نیرومندترین غرایز درونى انسان « غریزه جنسى » است که در نوع زندگى بشر و چگونگى آن دخالت مستقیمى دارد . از آنجا که انسان یک موجود لذّت گراست و به طور کلى نمى تواند از امور لذّت انگیز متنفر باشد ، خداى متعال این غریزه را در وجود او به امانت گذاشت . از ثمرات مهم این غریزه بقاى نسل بشر ، آرامش و آسایش و بهره بردارى از لذایذ صحیح انسانى است .
با توجه به آنچه ذکر شد اگر این غریزه و غرایز دیگرى که در وجود انسان نهفته شده است به تعدیل در نیاید ; به طور قطع او را دچار خسارت هاى جبران ناپذیرى مى نماید . تحریک یا تعطیل این غریزه و سایر غرایز درونى بشر ، مایه رکود و سقوط حتمى او را فراهم مى آورد و زندگى شخصى و اجتماعیش را به جهنمى از اضطراب و وحشت تبدیل مى نماید . در روایات رسیده تصرح شده است که پیروى بى چون و چراى از غرایز درونى و نفس اماره ، ارزش و قیمت انسان را از بین مى برد .