مقاله بررسی جامع جنگ های صلیبی در 80 صفحه ورد قابل ویرایش
I - علل
جنگهای صلیبی اوج حواث قرون وسطی و شاید جالبترین واقعه ای بود که در تاریخ اروپا وخاور نزدیک روی می داد. اکنون دو دین بزرگ جهان ،اسلام و مسیحیت ، بعد از قرنها مناظره،سرانجام آن را به حکمیت نهایی بشرـ یعنی به میدان جنگ – واگذارمی کردند. تمام ترقیات قرون وسطایی ، جمیع عرصةبازرگانی و جهان مسیحی ،همةشور و اعتقاد مذهبی ،وکلیةقدرت فئودالیسم و فریبندگی شوالیه گری در دویست سال جنگی که برای بشر و منافع بارزگانی در گرفت به اوج کمال و ذروةاعتلا رسید.
اولین علت مستقیم جنگهای صلیبی پیشتازی ترکان سلجوقی بود. دنیا خود را با سلطةمسلمانان بر خاور نزدیک وفق داده بود. خلفای فاطمی مصر در حکومت بر فلسطین طریق مدارا پیش گرفته بودند و ،صرف نظر از چند واقعة استثنایی ، فرقه های مسیحی آن سامان از آزادی زیادی در پیروی از تعالیم دینی خویش برخوردار بودند. حاکم،خلیفة دیوانةقاهره، کلیسای قیامت را ویران کرده بود ( 1010)لکن خود مسلمانان مبالغ معتنا بهی خرج تعمیر مجدد آن کرده بودند. در سال 1047،جهانگرد و شاعر ایرانی، ناصر خسرو ، کلیسای مزبور راجنین توصیف کرد:«… جایی وسیع است چنانکه هشت هزار آدمی را درآن جای باشد،همه را به تکلف بسیار ساخته از رخام رنگین و نقاشی و تصویر ، وکلیسا را از اندرون به دیباهای رومی آراسته مصور کرده و بسیار زر طلا بر آنجا به کار برده ، و صورت عیسی علیه السلام را چد جا ساخته که بر خری نشسته .»
این فقط یکی از کلیساهای متعدد در بیت المقدس بود . زایران مسیحی حق داشتند آزادانه به اماکن متبر که رفت و آمد کنند، سالیان سالیان سال بود که زیارت فلسطین نوعی عبادت یا کفاره محسوب می شد،همه جا اروپا ،انسان کسانی را می دید که برگهای نخل فلسطین را چلیپا وار، به نشانةزیارت از اماکن متبر که ،زیور تنپوش خویش می کردند.،پیرز پلومن معتقد بود که این قبیل افراد «رخصت داشتند که از آن پس تمام عمر سخن دروغ بگویند .» لکن در 1070 ترکان بیت المقدس را از چنگ فاطمیان بیرون آوردند، و زایران مسیحی از این پس ناقل روایاتی بودند دربارةتعدی ترکان وبی حرمتی
آنها نسبت به اماکن متبرکه. طبق روایتی قدیمی که صحت آن مسلم نیست ،یکی از زایران به نام پیر لومیت ( پیر منزوی )از جانب سیمون ،بطرک بیت المقدس ،نامه ای نزد پاپ اوربانوس دوم به رم آورد که در طی آن تعقیب و آزار مسیحیان فلسطین بتفصیل بیان ،
واز پاپ عاجزانه تقاضای کمک شده بود (1088).
دومین علت مستقیم جنگهای صلیبی تضعیف خطرناک امپراطوری بیزانس بود. امپراطوری مزبور مدت هفت قرن میان تقاطع بزرگراههای اروپا و آسیا قرار داشت ومانع تهاجم لشکریان آسیایی وخیل جماعات چادرنشین استپها به اروپا بود. اکنون این امپراوری بر اثر نفاقهای داخلی، بدعتهای مخرب، و شقاق 1054 که مایةجدایی آن از غرب شده بود، آن قدر ضعیف بود که دیگر نمی توانست موفق به انجام این امر خطیر تاریخی شود. در حالی که بلغارها، پجنگها ، کومانها ،, وروسها بر دروازه های اروپایی آن هجوم می بردند،ترکان مشغول تکه تکه کردن ایالات آسیایی آن امپراطوری بودند. در 1071
سپاهیان بیزانس تقریباً در مناذگر تارومار شدند . ترکان سلجوقی ادسا{ الرهایا اورفه }، انطاکیه ( 1085)، طرسوس، حتی نیقیه را تسخیر کردند واز آن سوی بوسفور چشم برخودشهر قسطنیه دوختند. امپراطور آلکسیون اول (1081-1118)، با امضای عهدنامةخفت آوری ،بخشی از آسیای صغیر را نجات بخشید، لکن برای مقابله با هجومهای بیشتر فاقد قوای نظامی بود. اگر قسطنطنیه به دست ترکان می افتاد،تمامی اروپای خاوری در برابر لشکریان آنها مفتوح می شد وفتح تور ( 732) بی نتیجه می ماند. آلکسیوس غرور مذهبی را فراموش کرد،سفرایی نزد پاپ اور بانوس دوم و شورای
پیاچنتسا گسیل داشت،واروپای لاتین را تشویق کرد اورا در هزیمت دادن ترکان از اروپا یاری کند. آلکسیوس می گفت که مبارزه با این جماعت کفار در خاک آسیا عاقلانه تر خواهد بود تاآنکه دست روی دست نند و منتظر سیل آنها از طریق شبه جزیرةباکان به
پایتختهای اروپایی باشند. سو مین علت مستقیم جنگهای صلیبی حس جاه طلبی شهرهای ایتالیایی مانند پیزا،جنوا،ونیز، وآمالفی بود که می خواستند دامنةقدرت تجاری روزافزون خود را بسط دهند. هنگامی حوزة حکومت مسلمین را در اسپانیا کاهش دادند (از 1085 به بعد)،مدیترانة باختری به روی بازرگانان مسیحی بازشد. شهرهای ایتالیایی از راه بنا
صادر کنندة کالاهای داخلی و مصنوعات ورای آلپ ثروتمند تر و نیرومندتر شدند و در صدد بر آمدند به برتری مسلمانان در مدیترانةخاوری پایان دادةبازارهای خاور نزدیک را به روی امتعة اروپای باختری بکشانید.م اطلاع نداریم که این سوداگران ایتالیایی تا چه حد به شخص پاپ تقرب داشتند. تصمیم نهایی از جانب خود اوربانوس گرفته شد. این فکر به مخلیة سایر پاپها هم خطور کرده بود. مثلا ژربر، که به اسم سیلوستر دوم مقام یاپی را احراز کرد،از عالم مسیحیت خواستار نجات بیت المقدس شد،و بنا به اصرار او جماعتی از مبارزان مسیحی بی نتیجه قدم به خاک سوریه گذاشتند(حد1001). گرگوریوس هفتم در گرماگرم مبارزةمتهدم کننده ای با هانری چهارم گفته بود:«جان بر کف نهادن در راه نجات اماکن متبرکه در نظر من بمراتب خوشتر است تا حکومت بر عالمی.» هنگامی که اوربانوس در مارس 1095 ریاست شورای پیاچنتسا را به عهده گرفت، آتش آن مبارزه هنوز سرد نشده بود. در این شورا اوربانوس به حمایت از تقاضای سفیران آلکسیوس سخن گفت ،اما توصیه کرد تا مجمع عظیمتری به نمایندگی از جانب قاطبةمسیحیان برای اعلام جنگ علیه اسلام تشکیل نشده است، در گرفتن تصمیم شتاب نورزند.م احاطة وی بر اوضاع زیادتر ازآن بود که تصور کند در چنین امر
اسلام شد (اکتبر 1244).
در حالیکه اینوکنتیوس چهارم مسیحیان را به جهادی علیه فردریک دوم دعوت می کرد و به تمام افرادی که حاضر به جنگ با امپراطور مزبور در ایتالیا بودند همان امتیازات و گذشتهایی را نوید می داد که شامل حال مبارزان صلیبی در فلسطین می شد ، لویی نهم ، پادشاه پارسای فرانسه، به تدارک هفتمین جنگ صلیبی پرداخت. اندکی بعد از سقوط بیت المقدس، لویی رسماً به سپاه صلیبی پیوست و بزرگان کشور را تشویق کرد که از وی پیروی کنند؛ هنگام عید میلاد مسیح به برخی که از چنین عملی کراهت داشتند جبه های گرانبهایی هدیه کرد که بر روی آنها علامت صلب قلابدوزی شده بود. لویی نهایت کوشش را برای سازشی میان اینوکنتیوس و فردریک به کار برد تا مگر اروپای متحدی از مبارزان صلیبی پشتیبانی کند. اینوکنتیوس حاضر به آشتی نشد؛ در عوض، وی راهبی- جووانی دپیانوکارپینی – را نزد خان بزرگ مغولان فرستاد و پیشنهاد کرد که مغولان و مسیحیان به ضد ترکان آسیای صغیر متحد شوند. خان مغول در پاسخ خواستار انقیاد عالم مسیحی شد. سرانجام در 1248 لویی با شهسواران فرانسوی خویش، ازجمله ژان سیر دوژوئنویل که بعداً فتوحات پادشاه خود را در تاریخ معروفی گرد آورد، عزم فلسطین کردند. مبارزی به دمیاط ریدند و بزودی آن را تسخیر کردند، لکن طغیان سالانه آب نیل، که در طرح نقشه های جنگ بکلی فراموش شده بود، به مجرد ورود صلیبیون آغاز شد، و اراضی اطراف نیل را چنان آب فرا گرفت که مبارزان تقریباً مجبور شدند شش ماه در دمیاط بمانند. اما رویهمرفته این توقف اجباری مایه تاسف آنها نشد، و ژوئنویل می نویسد که « بارونها به تدارک مجالس سور.. و مردمان عادی به عشقبازی با زنان هرزه معتاد شدند.»
هنگامی که سپاه صلیبی دوباره به حرکت درآمد، تعداد نفرات آن بر اثر گرسنگی، بیماری و فرار تحلیل رفته و بر اثر بیانضباطی ضعیف شده بود. در منصوره، لشکریان مسیحی، با وجود شجاعتی که از خود نشان دادند، شکست خوردند و صفوف دهم شکسته آنها هزیمت یافت. ده هزار تن مسیحی ، از جمله خود لویی که بر اثر عارضه اسهال خونی غش کرده بود، به اسارت درآمدند (1250). یکی از پزشکان عرب لویی را معالجه کرد، و بعد از یک ماه پرمشقت ، در برابر تسلیم دمیاط و پانصد هزار لیور ( معادل 3800000 دلار امروزی) فدیه، او را آزاد ساختند. هنگامی که لویی با پرداخت چنین فدیه هنگفتی موافقت کرد.