مبانی نظری و پیشینه پژوهش رفتار جرات مندانه
در 56 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
رفتار جراتمندانه
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، همواره در تلاش است تا مهارت هایی جهت تسهیل روابط میانفردی به دست بیاورد. توجه روز افزون به رفتار جراتمندانه[1] به عنوان موردی از مهارت های زندگی، حاکی از آشکار شدن ارزش ها و تاثیرات فراوان این مهارت است. اهمیت جراتورزی در ارتباطات بین فردی و نقش موثر آن در تعامل های اجتماعی، منجر به پژوهش های متعددی در این زمینه گردیده است.
در متون ترجمه شده به فارسی کلمه assertion معادل با واژهی جراتمندی، جراتورزی، ابراز وجود، تایید خود، اظهار وجود، خودبیانگری، جسارت و قاطعیت به کار رفته است. مسالهی ابراز وجود و مقولهی جراتورزی، در واقع توانایی افراد جهت برقرار نمودن روابط بین فردی مناسب در تعاملات اجتماعی و یکی از مهم ترین عوامل موثر در بهداشت روانی است. (بندورا[2]،1977). می توان جراتورزی یا ابراز وجود را قلب رفتار میان فردی ( لین و همکاران،2004) یا مهارت برقراری ارتباط میان فردی ( آلبرتی و امونس، 1977) برشمرد.
سازمان جهانی بهداشت، ده مهارت را به عنوان مهارت های زندگی اصلی معرفی نموده است. این ده مهارت عبارتند از: 1- مهارت خودآگاهی 2- مهارت همدلی 3- مهارت برقراری ارتباط موثر 4- مهارت مدیریت خشم 5- توانایی ایجاد و حفظ روابط بین فردی موثر 6- مهارت رفتار جراتمندانه 7- مهارت حل مسئله 8- مهارت مقابله با استرس 9- مهارت تصمیمگیری 10- مهارت تفکر خلاق
سازمان جهانی بهداشت این مهارت ها را به سه طبقه تقسیم میکند: الف) مهارت های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیمگیری ب) مهارت های بین فردی و ارتباطی ج) مهارت های مقابله ای و مدیریت فردی.
مهارت جراتورزی در دستهی دوم قرار میگیرد. گروه دوم، مهارتهایی را در بر میگیرد که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن، مرتبط هستند. ...
[1]در اﻳﻦپژوهش اﺻﻄﻼﺣﺎترفتار جراتمندانه، جراتورزیاﺑﺮاز وﺟﻮد و رﻓﺘﺎرﺷﺠﺎﻋﺎﻧﻪﺑﻪصورت مترادف بهﻛﺎررﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
[2]-Bandora
...
جرأتورزی در نظریات روان شناسی
نظریه تحلیل تبادلی[1]
در این نظریه اعتقاد بر این است که جرأت ورزی، احترام به خود و به دیگران است. احترام به خود شامل خودآگاهی[2] از اینکه « کسی » هستیم و احترام به دیگران، آگاهی از اینکه دیگران وجود دارند می شود، نظریه تحلیل تبادلی خصوصا مفهوم «جایگاههای زندگی[3]» برای تبادل بین رفتارهای جراتمندانه و غیر جراتمندانه مفید است. فلسفه ی اساسی تحلیل تبادلی این است که همه ی مردم خوب متولد می شوند، و اینکه افراد بر مبنای دوران کودکی و نیز بر اساس نوع شناخت و تاییدی که از افراد مهم دیگر دریافت میکنند تصمیماتی در مورد خودشان و دیگران می گیرند، به این نتیجه می رسند که خوب نیستند، برن[4] مبدع تحلیل تبادلی، معتقد است که افراد می توانند این تصمیم را تغییر دهندکه این از طریق خودآگاهی و بازشناسی مثبت از دیگران حاصل می شود، آن ها می توانند انتخاب کنند که خوب هستند. (برن، 1975، به نقل از توند[5]،2007)
این نظریه بیان میکند که تنها جایگاه سالم، رسیدن به پیام « من خوب هستم، شما خوب هستید[6]» است. در این موقعیت افراد در خودشان احساس امنیت و خود اتکایی میکنند و به وجود دیگران ا حترام می گذارند. در این موقعیت افراد جرات ورزند اما در موقعیت های دیگر، افراد جرات ورز نیستند و احساس نا امنی میکنند و کمبود اعتماد به نفس دارند. (هریس[7]،1995، به نقل از توند،2007)
روان شناسی مثبت نگر
نظریه روان شناسی مثبت نگر به وسیله ی سلیگمن[8]به وجود آمد، هدف روان شناسی مثبت نگر این است که افراد بر توانایی ها و مزیت هایی که افراد و جوامع را قادر می سازند پیشرفت کنند، تکیه کنند. این نظریه بر روی هیجانات مثبت و خوش بینانه درباره آینده، امید و درستی، و قدرتمند ساختن افراد تمرکز میکند، افرادی که هیجان مثبت خوشبینانه را رشد داده اند قادرند موقعیت های مخالف را تفسیر کنند و به طور کاملا متفاوتی آن ها را به تعویق بیندازند. آن ها در موقعیت های سخت و چالش آور معنا پیدا میکنند، در این نظریه اعتقاد بر این است که ابراز وجود در مورد تایید مثبت است. افرادی که احساس مثبتی در مورد خودشان دارند، دیگران را قدر دان و با ارزش می دانند.
[1]-Theory of transaetional analysis
[2]-Self-aware
[3]-Life positions
[4]-Benea
[5]-Townend
[6]-I am OK, You are OK
[7]-Harris
[8]-Seligman
...
پیشینه پژوهش
تحقیقات انجام شده در خارج کشور
اسمیت[1] (2011) در پژوهش خود دریافت که بین زنان و مردان در استفاده از سبک شهودی تفاوت معناداری وجود ندارد و نیز بین سبک عقلانی و شهودی رابطه معناداری مشاهده نمی شود.
ساپیجا، دان و هلت[2] (2011) در مطالعهی خود بر روی 194 فوتبالیست مرد به این سؤال پرداختهاند که آیا نوع سبک فرزندپروری کنشوری متفاوت را در گرایشات کمالگرایانه نوجوانان ورزشکار دارد. در این مطالعه خوشههای مستقلی از کمالگرایان سالم، کمالگرایان فاقد سلامتی و غیرکمالگرایان بررسی شدند. نتایج نشان داد که هم کمالگرایان سالم و هم غیرکمالگرایان به صورت معناداری نسبت به کمالگرایان ناسالم ادراک سبک فرزندپروری مقتدرانهی مادری و پدری را نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد که بسط دادن سبک فرزندپروری مقتدرانه ممکن است نقشی در توسعهی گرایشهای سلامتی کمالگرایان بازی کند.
سچوماکر[3] (2010) نیز در مطالعه خود دریافت که بین سبک اجتنابی و عقلانی رابطه معنادری وجود دارد در حالی که در دیگر سبک های تصمیمگیری این رابطه مشاهده نگردید.
پژوهش کاگان، کاکیر، ایلهان و کاندمیر[4] (2010) که بر روی 265 دانشجو از دانشگاهها، دانشکدهها و کلاسهای مختلف انجام شد، نشان داد که کمالگرایی، تکانشگری[5] و پنج عامل شخصیت متغیرهای مهمی در توضیح رفتار اهمالکاری تحصیلی هستند.
تامپسون[6] (2010) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که بین سبک های تصمیمگیری مدیران بر اساس جنسیت سن آنها تفاوت معناداری وجود ندارد. ...
....
[1] Smith
[2] Sapieja, K.M., Dunn, J.G.H. & Holt, N.L
[3] Schomaker
[4] Kagan,M., Cakir, O., Ilhan, T., Kandemir, M
[5] Obsessive-compulsive
[6] Thampson
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش فرهنگ کیفیت محور
در 40 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
فرهنگ کیفیت محور
مفهوم وتعاریف کیفیت
کیفیت، واژه رایج و آشنایی است که از مفهوم و نحوه کاربرد آن تفاسیر گوناگونی به عمل آمده است . اما وجه مشترک تمام تعاریف سازگار کالا یا خدمات با انتظارات و نیاز های مشتریان است به عبارت دیگر کیفیت وقتی به دست می آید که تولید خدمت، انتظارات مشتری( اعم از داخلی و خارجی ) را برآورد سازد. کیفیت از مشتری شروع می شود و هر گونه توجه یا خدمت،بدون توجه مشتری الزاماً کیفیت را به دنبال ندارد . بنابراین باید نظر مشتریان را جویا و از نیاز های آنان به خوبی آگاه شد وتولید یا خدمات را منطبق با آن نیاز ها ارائه کرد.انسان در زمانی که سعی در تولید کالا یا ارائه خدمات نمود به موضوع کیفیت توجه ویژه ای معطوف داشته است شاید یکی از دلایل مهم توسعه تکنولوژی و صنعت بر مبنای این اصل استوار می باشد که انسان هیچ گاه از وضع موجود راضی نبوده و همواره سعی در بهبود وضعیت موجود داشته است.
به طور کلی تعاریف متعددوگوناگونی در مورد کیفیت ارائه شده است که عبارتنداز:
کیفیت به عنوان درجه ای که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق داردتعریف شده است (روستا و دیگران، ١٣٨٥،٢٢٢ ).
کیفیت توسط مشتری تعیین می شود، نه توسط تولید کننده. به عبارت دقیق تر، کیفیت مجموعه ای ازخصوصیات و مشخصات یک کالا یا خدمت است که احتیاجات و رضایت مصرف کننده را تأمین می کند.
جامعۀ کنترل کیفیت آمریکا واژۀ کیفیت را به صورت زیر تعریف کرده است: "مجموعۀ ویژگیھا وخصوصیات یک قلم کالا یا یک نوع خدمت که بتواند نیازھای آشکار و پنهان خریدار را تأمین نماید(کاتلر و آرمسترانگ[1]، ١٣٨٤،٨٧٧ ).
کیفیت هیچ مفهومی جز هر آنچه که مشتری واقعاً می خواهد، ندارد. سازمان استانداردهای بین المللی کیفیت را این گونه تعریف می کند: تمامیت ویژگی ها وخصوصیات محصول یا خدمات که توانایی برآورده کردن نیاز های مشتری را دارد.
سازمان ملی بهره وری سنگاپور بیان می کند که کیفیت توسط مشتری تعریف می گردد نه تولید کننده یا ارائه دهنده خدمت. به عبارت دیگر،کیفیت مجموعه ای از خصوصیات و مشخصات یک کالا یا خدمت است که خواسته ها و رضایت مصرف کننده را تأمین می کند(سید جوادین، 1384، 36 ).
در دهه 50 میلادی دمینگ و فیگن باوممفهوم جدید کیفیت را اینگونه بیان نمودند،
«کیفیت مفهوم وسیعی است که تمام بخشهای مختلف سازمان نسبت به آن متعهد هستند. هدف آن افزایش کارایی کل مجموعه است و هدف نهایی آن مطابقت کامل با مشخصات مورد نیاز مشتری با حداقل هزینه برای سازمان است که منجر به افزایش قابلیت رقابت در سطح سازمانها می شود» (کزازی،1378،25). ...
[1]-Kotler&Armestrong
...
2-1-4- اهمیت افزایش کیفیت
چرا باید کیفیت محصولات تولیدی کارخانه ها را افزایش داد؟ بدون مطالعه و بررسی می توان به این پرسش پاسخ گفت، بررسی میزان واردات و صادرات غیر نفتی کشور نشان می دهد که صادرات غیرنفتی بسیارکمترازمیزان واردات کشور است.بنابراین،افزایش کیفیت کالاهای تولید کارخانه های کشوردرافزایش صادرات کالاهای غیرنفتی اهمیت فراوان دارد. ضمناً اگرورودکالاهای مصرفی به بازارایران آزادشودآیا بها،کیفیت و شیوه مدیریت کارخانه های تولیدی می توانند باشرکتهای واردکننده رقابت کنند؟مقایسه به اصطلاح سرانگشتی در این زمینه نشان می دهد که،در چنین وضعیتی میزان نیاز به کالاهای ساخت داخل کشور،به علت قیمت بالا و کیفیت پایین آن بسیارکاهش خواهد یافت واز این رو به تعطیل شدن کارخانه هاوبیکاری هزاران کارگر خواهد انجامید.
شرکت های تولیدی ایران برای جلوگیری از چنین وضعیتی، باید هر چه زودتر شیوه های حاکم بر سازمانهای خود را بررسی و از روش مدیریتی استفاده کنندکه از هزینه های بی مورد و ضایعات بیش از اندازه ودرنتیجه،افزایش قیمت ها و نارضایتی مشتریان جلوگیری کند.همین وضعیت در دهه 1980 در شرکت های آمریکایی به وجود آمدولی با کاربرد روش های صحیح وکاهش ضایعات وافزایش کیفیت کالاهای تولیدی خود توانستند پس از چند سال،بار دیگرجای خود را در بازارهای بین المللی به دست آورند (مهربان،1384،9)1. ...
...
2-3- پیشینه تحقیق
ویگ[1] (1997) پژوهش با عنوان « کاربرد مدیریت دانش در مدیریت دولتی » انجام داد . وی در مقاله خود از بعدی جدید به نام شهروندان برای مطالعه مدیریت دانش در مدیریت دولتی نام می برد . وی از شهروندان به عنوان مهمترین شرکای خط مشی گذاری دولت یاد می کند و معتقد است که دانش شهروندان بخش مهمی از سرمایه های ملی در کشور محسوب می شود لذا عدم استفاده از دانش شهروندان به منزله اتلاف بخشی از سرمایه های ملی می باشد .
1-Wiig
...
مبانی نظری کارکردهای اجرایی
در 45 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری
کارکردهای اجرایی
کارکردهای شناختی، محصول فرایندهای پردازشی مغز است و شامل دو زیر مجموعه است؛ یکی کارکردهای مبتنی بر قانون[1] که تفکر و عملکرد فرد را تنظیم و کنترل میکند و تحت عنوان کارکردهای اجرایی[2] شناخته میشود و دیگری کارکردهای غیرقانونمند[3] که به مبتنی بر هیجانات، امیال، شناخت اجتماعی و عوامل تأثیرگذار موقعیتی است (پاسینی[4] و همکاران، 2007). کارکردهای اجرایی، شامل انعطافپذیری شناختی و توانایی مدیریت مؤلفههای مداخلهگر در رفتارهای هدفگرا و پیشبینی پیامدهای ناشی از یک عملکرد است (آردیلا و سورلوف[5]، 2007). ...
...
[1]- rule Base Functions
[2]- executive Functions
[3]-non Rule Base Functions
[4]- Pasinni
[5]- Ardila&Surloff
...
2-2- 2- بازداری پاسخ
بازداری پاسخ عنصر اصلی در کارکرد اجرایی می باشد که برای رفتارهای انطباقی در محیط پویا و غیرقابل پیش بینی مهم است. بازداری پاسخ، فرایندی عصب – شناختی است که به کودکان کمک می کند تا پاسخ درنگیده بدهند (بارکلی و بیدرمن، 1997). بازداری پاسخ که مهمترین مؤلفه کارکردهای اجرایی است، به توانایی متوقف کردن افکار، اعمال و احساسات اطلاق می شود (بارکلی، 1997). زمانی که یک تکلیف پایان یافته یا زمانی که دیگر، یک هدف مناسب نیست، زمانی که نیاز است تا خطایی اصلاح شود و نیز زمانی که لازم است محرک های مناسب انتخاب شوند و محرک های نامناسب رد شوند، بازداری اهمیت می یابد (قمری گیوی، شایقی و قاسم نژاد، 1388). بازداری پاسخ، نشانگر توانایی در منع پاسخ برنامه ریزی شده، قطع پاسخی که شروع شده است، حفاظت فعالیت جاری از فعالیت های تداخل کننده و به تأخیر انداختن پاسخ است (روبیا[1] و همکاران، 1998).
بازداری پاسخ سه فرایند به هم پیوسته را در بر دارد: 1- بازداری پاسخ یا رویداد غالب[2]؛ 2- توقف پاسخ جاری و ایجاد فرصت درنگ در تصمیم گیری برای پاسخ دادن یا ادامه پاسخ و 3- حفظ این دوره درنگ و پاسخ خود فرمان[3] که در این دوره اتفاق می افتند (کنترل تداخل) (کاویانپور و همکاران، 1392). ناتوانی در بازداشتن پاسخ های نامتناسب با چندین اختلال شایع نظیر وسواس عملی، اوتیسم، اختلالات پس از سانحه و اختلال بیش فعالی- نقص توجه ارتباط دارد (جونز و گولد[4]، 2009). ...
...
[1]- Rubia
[2]- proponent
[3]- self-directing
[4]- Jones & Gold
...
3-2- مدل های کارکردهای اجرایی
1-3-2- مدل براون
مدل ارائه شده توسط براون (2006) شامل شش خوشه از کارکردهای اجرایی است و شیوه ای از مفهوم سازی کارکردهای اجرایی برای همه ی افراد می باشد. هیچ کدام از این خوشه ها یک متغیر واحد مانند ارتفاع، وزن یا فشارخون نیستند. هر خوشه بیشتر شبیه یک سبد است که حاوی کارکردهای شناختی مرتبط به هم و متنوع است. این خوشه ها عبارتند از:
1- فعالیت[1]: سازمان دهی، اولویت بندی[2] و فعالیت برای کار، ابداع، برنامه ریزی، تعیین خط مشی و ترتیب گذاری.
2- متمرکز ساختن[3]: تمرکز، پایداری[4] و تغییر توجه در تکلیف.
3- تلاش[5]: تنظیم هوشیاری[6]، پایداری تلاش[7] و سرعت پردازش، سرعت عمل، مدیریت زمان و مقاومت در برابر حواسپرتی[8].
4- هیجان[9]: مدیریت ناکامی[10] و تنظیم هیجانات[11].
5- حافظه: مطلوبیت حافظه کاری و یادآوری در دسترس[12]، استفاده از بازخورد.
6- عمل[13] (کنش): کنترل و عمل خودتنظیمی، بازداری.
به نظر می رسد هر کدام از این خوشه ها به عنوان کارکردهای عملیاتی هستند که در تغییر سریع مجموعه نیروهای تعاملی (متقابل) که تا حدودی ناهشیار انجام می شوند، موثرند. این کارکردها گستره متنوعی از تکالیف روزانه را تنظیم می کند که افراد باید پیش از کنترل خود از توجه و حافظه برای هدایت عمل استفاده نمایند (براون، 2001، 2005، 2006)....
...
[1]- activation
[2]- prioritizing
[3]- focus
[4]- sustaining
[5]- effort
[6]- regulation alertness
[7]- sustaining effort
[8]- resisting distraction
[9]- emotion
[10]- managing frustration
[11]- regulating emotions
[12]- accessing recall
[13]- action
...
در 50 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کشف امید
با اینکه ایده امید از زمان آغاز خلقت آدمی وجود داشته است، اما بررسی علمی آن در زندگی انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران طفولیت خود را می گذارند. ساده ترین راه برای شناخت ارزش و اهمیت هر چیزی در زندگی انسان، بررسی و تحلیل آثار و کارکردهای آن است. اهمیت امید در زندگی انسان چنان است که قرآن کریم در آیات متعدد به طرح امید برای انسان می پردازد. برای نمونه، در سوره یونس اشاره می کند که «امید به آینده ی برتر در این دنیا و آخرت است که موجب می شود تا انسان ها باورها و عکس العمل های خود را تصحیح کند و به اصلاح و بهسازی اعمال و رفتار خود بپردازد» (آیات 8-7). یا در سوره بقره اشاره شده است که «امید است که انسان را به سوی کار یا عملی سوق می دهد امید به پاسخگویی از سوی خداوند علت و انگیزه دعا و طلب از اوست» (آیه 186).
یا آنجا که بحث از موفقیت است در سوره یوسف (آیه 87) می فرماید «اگر انسان امیدی به دستیابی نداشته باشد هرگز تلاشی نخواهد کرد و کوششی برای رفع و برداشتن مشکلات از خود نشان نمی دهد» (منصوری، 1387). از این آیات می توان استنباط کرد که روحیه شخص با «امید رسیدن به هدف» تقویت می شود و در برابر سختی ها واکنش مثبت از خود نشان می دهد. این بدان معنا نیست که یقیناً به هدفش می رسد بلکه فقط امیدوار است که به آن دست یابد. در افسانه های یونان باستان این اسطوره به چشم می خورد که زئوس ـ خدای خدایان ـ از پرومتوس ـ الهه مرگ ـ به خاطر دزدیدن آتش ـ پرومته ـ از خدایان سخت برآشفت. برای گرفتن انتقام، خدایان پاندورا را که زیبای خیره کننده ای داشت، آفریدند که به زمین مبوط کند تا برادر پرومتوس را وسوسه کند. او با خود جعبه ای حمل می کرد که خدایان به او هشدار دادند که هرگز آن را باز نکند. زئوس، که آشکارا شکل اولیه روان شناسی معکوس را اعمال می کند، می دانست که پاندورا توان مقاومت در برابر این وسوسه را ندارد که نگاهی دزدا به این صندوقچه گنج نیندازد (اسنایدر، 1996). به محض اینکه او صندوقچه را گشود همه مصیبت ها (قولنج، نقرس، درد مفاصل، غبطه، کینه و انتقام) در زمین پخش شدند، تنها چیزی که در صندوقچه باقی ماند «امید» بود (اسنایدر، 2002).
در متون دینی ما نیز وقتی آدم به دلیل عصیان از فرمان خداوند و خوردن میوه ممنوعه به وسوسه شیطان، به زمین رانده شد، خداوند به او وعده ـ امید ـ بهشت داد. فرهنگ لغت و بستر امید را «تمایل به تکمیل چیز باارزش با احتمال واقعی تحقق همراه با تداوم انتظار وقوع آن» تعریف می کند. در فرهنگ نامه رندم هاوس نیز امید به صورت «انتظار مثبت فعال و مداوم برای تعقیب در جهت یک شایستگی مطلوب معقول» تعریف شده است. در طول دهه 1950 تا 1960 روان پزشکان و روان شناسان، امید را تحت عنوان کلی «انتظار مثبت برای دست یافتن به هدف، مطالعه می کردند» (مینجر و استاتلند، 1969). این دیدگاه امید را به عنوان یک سازه ی تک بعدی، شامل این انتظار که اهداف می توانند محقق شوند، توضیح می دهد. نظریه پردازان، در کل تعاریف عملیاتی از امید ارائه کرده اند (اسنایدر و همکاران، 2006). جنبه های بی نظیر تعریف عملیاتی از امید به مبانی نظری برمی گردند. به طور کلی پژوهشگران به دو دسته: مدافعان امید به عنوان شناخت و مدافعان امید به عنوان عاطفه تقسیم می شوند.
در سراسر ادبیات پژوهشی، امید به ویژه به صورت میل و گرایش قوی نسبت به پیامدهای هدف مطلوب تشریح شده است، امید برخی پیامدهای غیر قطعی را دربرمی گیرد که به ویژه با مسئله «اهمیت» مرتبط است و نیازمند حرکت در جهت نتایج مطلوب است که باید برای زمان مدیدی حفظ شوند و در یک چارچوب زمانی رو به آینده قرار گیرند. به نظر می رسد که مثبت اصلی درباره امید این است که آیا امید چیزی واقعی است؟ بسیاری از انسان ها امید را آفت و مایه عذاب می دانند و آن را نوعی وهم و خیال تصور می کنند و به طور کلی مبنای واقعی برای آن قایل نیستند. از نظر آنها امید ساختاری است که در بهترین شکل آن، «بنیاد غیر منطقی دارد» و در بدترین حالت آن «وجود ندارد». ...
...
دیدگاه های رایج درباره امید
از مطالعه آثار موجود درباره امید، به نظر می آید صاحب نظران عقیده یکسانی درباره امید ندارند. نظریه های اولیه امید تمایل داشتند که امید را در قالب یک مدل تک بعدی مفهوم سازی کنند (استاتلند، 1969). عده ای دیگر امید را در قالب یک سازه چند بعدی می دانند (اسنایدر و همکاران، 2006). تکیه بر هر یک از این نظریه ها می تواند شخص را به سوی امید واهی (رویکرد اول) یا امید واقعی (رویکرد دوم) سوق دهد.
نظریه امید
کارل میننجر (1959) در یک سخنرانی در جمع روان پزشکان اولین بار به امید به عنوان نقطه قوت در بیماران اشاره کرد و روان پزشکان را تشویق کرد که قدرت امید به خود و قدرت امید به بیماران را در فهم و درمان بیماری روانی به رسمیت بشناسد. او گفت که آیا تا کنون وظیفه ماست که به عنوان دانشمند نه درباره یک موشک جدید، یک بمب یا گاز جدید، بلکه درباره این حقیقت کهن اما نویافته، یعنی اعتبار امید در رشد و تکامل انسان همراه با عشق و ایمان حرف بزنیم (بورچارد و همکاران، 2003).
چارلزریک اسنایدر (2006) ملقب به سلطان امید برای اولین بار نظریه اش را درباره امید مطرح کرد و آن را مرکب از «قدرت اراده»، «قدرت راهیابی»،«داشتن هدف» و «تشخیص موانع» دانست(اسنایدر، 2006). براساس این فرض که امید موجب امید بیشتر می شود، روابط خانوادگی، دوستی های امیدبخش می توانند به عنوان عوامل روابط خواهر و برادری مدتی بعد ورئینگتون (2005) از مؤلفه دیگری در امید به نام «قدرت صبر» موقعی که ما تغییری نمی بینیم، یاد کرد. او درباره بازسازی امید می نویسد که زن و شوهر باید بتوانند با هر ارتباط برقرار کنند، اختلافشان را حل کنند، و آسیب ها را جبران (ورئینگتون، 1999). زن و شوهر باید الف. اراده برای بهسازی ازدواجشان داشته باشند، ب. باید به راه هایی برای بهسازی ازدواجشان دست یابند و ج. اعتقاد به صبر برای ازدواجشان داشته باشند و در عین حال برای بهبود ازدواجشان فعالانه بکوشند. ...
...
پیشینه داخلی
ارجمندنیا، افروز و نامی (1392) در پژوهشی با عنوان مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان، دو گروه 52 نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی را مورد بررسی قرار دادند. روش پژوهش نوعی علی ـ مقایسه ای بود. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بیم فشار روانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تأیید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشار روانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبود است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشار روانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشار روانی و سطح تحصیلات بر رضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشار روانی والدین، تحت تأثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود.
برجیس، حکیم جوادی، طاهر، غللامعی لواسانی و حسین خانزاده (1392) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه ی میزان نگرانی، امید و معنای زندگی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم؛ ناشنوایی و ناتوانی یادگیری، 169 نفر از مادران این کودکان را که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و از بین کلیه مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اوتیسم، ناشنوا و ناتوان در یادگیری شهر اصفهان در سال 1390 مورد بررسی قرار دادند. روش پژوهش توصیفی از نوع علی ـ مقایسه ای بود. نتایج نشان داد که بین میزان امید و معنای زندگی در بین سه گروه مادران کودکان تفاوت معنادار وجود دارد (P<0 1).="">0>
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خود ناتوان سازی
در 50 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
نظریه های مربوط به خودناتوان سازی
هیگینز (1990، به نقل از نیکنام و همکاران،1389) بنیانهای اصلی رفتارهای خودناتوانساز را از گذشته تا روانشناسی عزتنفس آدلر دنبال میکند که طبق آن، انگیزههای افراد از نیاز به جبران احساسات ذهنی، حقارت و ضعف نشأت میگیرند. در سالهای اخیر نیز، نظریههای مختلفی از خودناتوانسازی تحت تئوریهای هدف (مارتین و همکاران[1]،2003)، نیاز (الیوت و چرچ[2]،2003)، انگیزش خودارزشی (کاوینگتون[3]،1973)، خودتائیدی(سیگل و همکاران[4]،2005) و خود تنظیمی[5](هندریکس و هیرت[6]،2009) تعیین شدهاست.
نظریه آدلر
آدلر معتقد بود که احساسهای حقارت[7] همیشه به عنوان یک نیروی برانگیزاننده در رفتار وجود دارند. او نوشت: انسانبودن یعنی خود را حقیر احساسکردن، چون این حالت در همه ما مشترک است، نشانه ضعف نا بههنجاری نیست. این احساسها منبع همه تلاشهای انسان برای غلبهکردن بر حقارت حتی واقعی یا تخیلیمان است. آدلر معتقد بود که کودک از قدرت و نیرومندی والدین خود و از نا امیدی تلاش برای مقاومت یا مبارزه با آن قدرت آگاه است. در نتیجه کودک نسبت افراد بزرگتر و نیرومندتر اطراف خود احساس حقارت را پرورش میدهد. اگر چه تجربه اوّلیه حقارت به کودکی مربوط میشود ولی به صورت ارثی تعیین نشدهاست، بلکه این تجربه از محیط ناشی میشود که برای همه کودکان یکسان است، بنابراین احساسهای حقارت، گریز ناپذیرند، امّا از آن مهمتر ضروری هستند، زیرا برای تلاش و رشدکردن انگیزش فراهم میآورند.
هر چه سن فرد بالاتر میرود؛ بر تمایل او به اینکه بر ضعف خود غلبه کند و همانند دیگران شود و کارهایی کند که آنها میکنند افزوده میشود. او به پیشرفتهای خود قانع نیست و پیوسته احساس حقارت میکند و به دنبال هدفهای تازهتر و عالیتر میرود امّا گاهی نیز پیش میآید که آدمی نقص یا ضعف (چشمان ضعیف، سردرد، زخم معده) را بهانه قرارداده و برای خودداری از انجام کارهای دشوار یا برای توجیه شکستی که در به ثمررساندن آنها برخوردار است، دلیلتراشی کنند. آدلر بر این باور است، کودکانی که دارای نقص بدنی هستند، خود را برای روبرو شدن با پیشامدهای زندگی ناتوان احساس میکنند و این احساس ممکن است آنها را از کار و کوشش بازدارد و بر ناتوانی آنها بیافزاید. (به نقل از سیاسی، 1388)
[1]-Martin et al.
[2]-Elliot&Church
[3]-Covington
[4]-Siegel et al.
[5]-Self-regulation
[6]-Hendrix&Hirt
[7]-Inferiority feelings
....
تعریف خودناتوانسازی
در چنددهه پیش برگلاس و جونز[1] و همکارانش نظر دادند که افراد تلاش میکنند تا شرایط رفتارشان را طوری تنظیم کنند که اگر عملکردشان ضعیف باشد، این شرایط پیش از فقدان توانایی و ارزشمندی به عنوان عملکرد ضعیف جلوه نماید. به عبارت دیگر، افراد مجموعهای از راهبردها را به کار میگیرند تا به عنوان قربانیان شرایط و نه ناتوان به آنها نگریسته شود برگلاس و جونز این راهبردها را خود ناتوانسازی نامیدند زیرا استفاده از آن ها ممکن است به تضعیف عملکرد بینجامد.
راهبردهای خودناتوانسازی آن شرایط پیشآیندی هستند که افراد فراهم میسازند به این امید که جانشین عواملی شوند که در آینده ممکن است شایستگی آنان را مورد تردید قرار دهد. آرمانی آن است که افراد این شرایط را در عوامل بیرونی جست وجو کنند نه در عوامل درونی به نظر برگلاس و جونز خودناتوانسازی عبارت است از هر عمل یا زمینه عملی که به فرد امکان میدهد تا شکست را به عوامل بیرونی (بهانه) و موفقّیت را (به منظور کسب افتخار) به عوامل درونی نسبت دهد.
انواع مختلفی از رفتارها و احساسات هستند که به عنوان راهبردها یا عوامل خودناتوانساز شناخته شدهاند از قبیل مصرف دارو (برگلاس و جونز،1978، کلدینز و آرکین،[2] 1982)، مصرف الکل (برگلاس و جونز،1978، تاکر و همکاران،[3]1981، هیگینزو هریس،1988) کمآموزی[4] (برگلاس و جونز،1978)، اضطراب امتحان[5](هریس و همکاران، 1986، یوسونگ،1988)، اضطراب اجتماعی[6] (اسنایدر و اسمیت،1986،اسنایدر و همکاران،1988)، نشانههای بیماری فیزیکی (اسمیت و همکاران،1983)، فقدان تلاش و تمرین، (ماتسو،[7] 1996، بام گاردنر و لوی[8]،1988) انتخاب هدفهای غیرقابل دسترس (گرینبرگ،1985) فقدان آمادگی (هریس و اسنایدر،1986)، بهانهسازی (استروب،1986)، چاقی(شیل و همکاران،1991)، مسامحه کاری، (وسلی،1994) فقدان خواب، همنشینی زیاد با دوستان و یا درگیری در فعالیتهای بسیار (هیگینز و همکاران،1990) (به نقل از هاشمی، 1380)
برخی از پژوهشگران به گونهای به خودناتوانسازی اشاره کردهاند مبنی بر اینکه افرادی که ترس از شکست دارند، برخی مواقع مجموعهای از حالات فیزیکی و روانی و یا نشانههای مرضی را مطرح میکنند، به نحوی که بتوان شکست را به این نشانهها و نه عدم شایستگی اسناد داد. به عبارتی، آنها از این نشانه های مرضی و حالات روانی به عنوان راهبردهای خودناتوانسازی استفاده میکنند. (اسمیت و همکاران،1983) این نوع راهبردها را، راهبردهای خودناتوانساز خود گزارشی یا خودادعایی گویند( لری و شپرد، 1986).
[1]-Bereglas & Jones
[2]-Koldinz&Arkin
[3]-Taker
[4]-Underachievement
[5]-Test anxiety
[6]-Social anxiety
[7]-Matsu
[8]-Gardner & Lovy
...
پیامدهای عاطفی خودناتوانسازی
اشاره کردیم که خودناتوانسازی به کاهش عزتنفس میانجامد. شاید به همین دلیل است که افراد خودناتوانساز اغلب تجارب منفی عاطفی نیز گزارش میدهند. از آنجایی که هدف افراد خودناتوانساز از استفاده راهبردهای خودناتوانسازی حفظ ارزشمندی است میتوان گفت که آنها به نوعی درگیر مقابله هیجانمدار[1] و نه مسئلهمدار[2] هستند. به عبارتی، بیشتر قصد حمایتکردن از خود دارند و نه بهبود عملکرد. شواهدی نشان میدهد افراد خودناتوانساز بالا نسبت به افراد پایین در خودناتوانسازی بیشتر از راهبردهای هیجانمدار نظیر (انکار، عدم در گیری شناختی[3] ) و عدم درگیری رفتاری [4]و تمرکز منفی[5] استفاده میکنند و راهبردهای مقابله مثبت نظیری (باز تعبیری مثبت و بهبود هیجان ) را به کار میگیرند. (زاکرمن ، 1998، به نقل از هاشمی،1380)
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
ریحانه شهیدی(1392) در پژوهشی با عنوان اثربخشی گشتالتدرمانی به شیوه گروهی بر افزایش جرأتورزی و کاهش افسردگی دانشآموزان دختر به این نتیجه رسید که شرکتکنندگان در گروههای گشتالتدرمانی به بهترین نحو آزادی و اشتیاق را در افراد جهت تغییر ایجاد نماید و باعث افزایش جرأتورزی شود.
ربیعی و همکاران (1392) در پژوهشی با موضوع شناخت اثربخشی برنامه جرأتورزی مدرسه محور بر مهارتهای خود تصمیمگیری و خود حمایتی دانشآموزان دبیرستانی به این نتیجه رسید که برنامههای جرأتورزی در دانشآموزان دبیرستانی منجر به افزایش مهارتهای خود تصمیمگیری و خود حمایتی میشود.
اسلامی و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان ارزیابی اثربخشی برنامه جرأتورزی بر میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانشآموزان دبیرستانی دریافتند که اجرای برنامههای جرأتورزی در دانشآموزان سنین دبیرستانی منجر به کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی آنان میشود.
در پژوهشی فهیمه پیرساقی (1391) به بررسی اثربخشی آموزش خود متمایزسازی بر جرأتورزی نمود و دریافت که که آموزش مؤلفههای خود متمایزسازی منجر به افزایش جرأتورزی میشود.
دکترابراهیمی قوام و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش مهارتهای ابراز در افزایش جرأتورزی و عزّتنفس دانشآموزان کمجرأت دختر پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران دریافتند که آموزش مهارتهای ابراز وجود باعث افزایش جرأتورزی دانشآموزان کم جرأت شدهاست و این تأثیر در فاصله بین پسآزمون و مرحله پیگیری دوام داشتهاست.
[1]-Emotion-focused
[2]-Problem-focused
[3]-Cognitived disengagment
[4]-Behavioral disengagment
[5]-Negative focus
مبانی نظری و پیشینه پژوهش منبع کنترل درونی در روانشناسی
در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
منبع کنترل
تعریف منبع کنترل
مفهوم منبع کنترل به این مربوط است که شخص تا چه اندازه باور دارد که بر شرایط خود مؤثر بوده و کنترل دارد. منبع کنترل اولین بار در نظریه یادگیری راتر در سال 1965 مطرح شد. راتر مفهوم منبع کنترل را برای انکار نمودن تفاوتهای شخصیت در عقاید ما نسبت به منبع تقویمان معرفی نمود. پژوهش راتر نشان داده است که برخی از مردم معتقدند تقویت وابسته به رفتار خود آنهاست. دیگران فکر میکنند که تقویت توسط نیروهای بیرونی کنترل شده است. منبع کنترل به میزان اعتقاد فرد در مورد کسب پاداش از طریق کوشش شخصی اطلاق میشود (راتر، 1966).
منبع کنترل درونی
افرادی که دارای متغیرهای شخصیتی موسوم به منبع کنترل درونی هستند، خود را حاکم بر سرنوشت خود میبینید. این افراد به توانایی خود در مهار کردن رویدادهای زندگی یعنی منبع داخلی نظارت و کنترل باور دارند.
افراد دارای منبع کنترل درونی، اعتقاد دارند که کنترل کافی بر زندگی خود و رویدادهای آن داشته و مطابق همین باور رفتار میکنند. تحقیق نشان داده است که آنها در تکالیف خود عملکرد بهتری دارند. کمتر تحت نفوذ دیگران قرار میگیرند و برای مهارتها و پیشرفتهای خود ارزش والاتری قائل هستند. آنها بیشتر از افراد دارای منبع کنترلی بیرونی برای قبول مسؤولیت اعمال خود آمادگی دارند. تحقیقات مقدماتی حاکی از آن است که افراد دارای منبع کنترل درونی از بهداشت روانی بهتری برخوردارهستند.
همچنین، این افراد در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل نمودند. آنها اضطراب کمتر و عزتنفس بیشتری گزارش میکنند، آمادگی بیشتری برای پذیرفتن مسؤولیت جهت اعمالشان دارند و از سلامت روانی بیشتری برخوردارند (کریمی، 1389).
آیا منبع کنترل درونی همیشه مطلوب است؟ پژوهشگران حوزه منبع کنترل نگران آن هستند که تمایز درونی – بیرونی صرفاً به عنوان اصطلاحی برای بیان خوب و بد یا باکفایت و بیکفایت به کار برود. با وجود این، در بسیاری از تحقیقات معلوم شده است که درونیها کارکرد بهتری نسبت به بیرونیها دارند. شاید یک علت آن باشد که بسیاری از پژوهشها در زمینههایی انجام شده که فرد بر آنچه برایش اتفاق افتاده تا حدودی کنترل دارد (مثلاً دانشجویان میتوانند با تغییر عادات مطالعه خود بر نمرههایشان اثر بگذارند). در چنین موقعیتهایی، اعتقاد به مهار شخص میتواند درست و انطباقی باشد، اما موقعیتهایی نیز هستند که فرد کنترل اندکی بر آنها دارد. در برخی مشاغل خاص، کسانی که سخت کار میکنند به همان میزانی حقوق دریافت میکنند که افراد فراری از کار دریافت میکنند. در یک حکومت استبدادی، در اکثر موارد امکان آن وجود ندارد که به حکومت و دولت تأثیر گذاشت. در چنین موقعیتهایی، اعتقاد به مهار شخص ممکن است موجب پریشانی فرد شود (ساپینگتون، ترجمه حسین شاهی، 1388).
2-7-3. منبع کنترل بیرونی
افرادی که دارای متغیرهای شخصیتی موسوم به منبع کنترل بیرونی هستند تصور میکنند که دریافت تقویت آنها وابسته به مردم دیگر، تقدیر و یا شانس است این افراد معتقدند که بر آنچه بر ایشان روی میدهد کنترل ندارند و رویدادها را به منابع بیرونی از خود مثل شانس، سرنوشت و صاحبان قدرت نسبت میدهند. در واقع، این افراد فکر میکنند که دریافت تقویت آنها وابسته به لطف دیگران و یا شانس است. مردم دارای منبع کنترل بیرونی معتقدند که تقویت توسط مردم دیگر کنترل شده و آنها در مقابل این نیروهای بیرونی ناتواناند. (شولتز، ترجمه سیدمحمدی، 1388).
منبع کنترل ما تأثیر مهمی بر رفتارمان خواهد داشت. اشخاصی دارای منبع کنترل بیرونی هستند که معتقدند رفتارها یا مهارتهای آنها در تقویتهایی که دریافت میدارند اثری ندارد، در نتیجه در کوشش برای بهبود موقعیت خود فایدهای نمیبینند. آنها به منبع کنترل زندگی خود در زمان حال یا آینده باور چندانی ندارند. (کریمی، 1389). ...
...
2-8. پیشینه تحقیق
شیوع اختلالات روانی بسیار بالا است و پیشبینی شده است تا سال 2020، دومین عامل از کار افتادگی در دنیا افسردگی باشد که عامل بسیار نگران کنندهای است (مورای و لوپز، 1997). همچنین، بررسیها از سال 1380-1342 در ایران نشان میدهد بیش از نیمی از دانشجویان نیازمند مراجعه به روانشناس میباشند که رسیدگی به وضعیت جوانان را بیش از پیش بااهمیت میسازد (پورشریفی، 1383؛ به نقل از آزاد).
محققان زیادی بر تأثیر مذهب، شادکامی، سبکهای دلبستگی و منبع کنترل، هر یک به صورت جداگانه بر سلامت روان تأکید دارند و در این زمینه بررسیهای متعددی صورت گرفته است که در این بخش به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد. گرچه سهم بررسی ایمان بسیار اندک است و یک متغیر نوین در عرصه روانشناسی به شمار میآید که از نظر علمی، میان مذهب و اخلاقیات، پیوند برقرار میکند و از این حیث جای کار بسیاری دارد. ....
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مسئله و حل مسئله
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف مسئله و حل مسئله
حل مسأله[1] یکی از موضوعات کلیدی در فعالیت های آموزش و یادگیری در سال های اخیر بوده است(یاسمین و سنول[2]،2014). حل مسأله مدت زیادی است که توسط محققان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، با این حال، تعریف حل مسأله هنوز فراگیر نشده است. جوناسن (2003) تعریف می کند حل مسئله را به عنوان فرآیند فکری انفرادی که فرد به صورت قانون یاد گرفته ومی تواند در حل مشکلات در هر شرایط اعمال کند.همچنین نوع جدیدی از یادگیری و در نتیجه استفاده از دانش و روش ها در برابر مشکلات و مسائل تلقی می شود. به طور کلی، هر فرد به دانش و مهارت برای حل مشکلات نیاز دارد. هالاکوا و پروکسا[3](2007) اظهار داشتند که راه حل مشکلات و مسائل در هر موضوع یک رفتار بسیار پیچیده انسان است( به نقل از جوهری و همکاران،2012).
برای مسئلهتعاریف مختلفی ارائه شده است. بنا به یکی از تعاریف، مسئله عبارت است از فاصله بین
وضعیت موجود با وضعیت مطلوب یا مورد نظر در یک سیستم. براین اساس حل مسئله عبارت است از فرایند یافتن راه یا راهکار رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب مورد نظر. تعریف دیگر مسئله بیان می دارد که درباره یک موضوع یاوضعیت، بخشی از نکات یا جنبه ها مشخص و معلوم است و بخشی از نکات یا جنبه ها نامشخص و مجهول است. بر این اساس حل مسئله عبارت است از فرایند یافتن نکات یا جنبه های مجهول با استفاده از نکات یا جنبه های معلوم. حل مسألهفرایندی ذهنی، تفکری، دانشی و مهارتی است که در واقع پدید آورنده علوم، فناوری، مهندسی و به طور کلی همه ابداعات و اختراعات و دستاوردهای بشری است. در واقع یکی از مهم ترین اهداف و کارهای علوم و فناوری، شناسایی و حل مسایل مربوط به آن حوزه ی موضوعی می باشد.حل مسئله بر اساس مفهوم مسئله تعریف می شود.موضوع حل مسئله و انواع رویکرد ها و روش شناسیهای حل مسئله در علوم مختلف و از جمله در علم میان رشته ایخلاقیت شناسی(خلاقیت نوآوری شناسی)مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. حل مسأله که پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری تصور میشود، به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف میگردد که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارتهای بنیادین و معمولی است.حلّ مسأله وقتی مطرح میشود که یک موجود زندهیا یک سامانههوش مصنوعینداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت دیگر باید چه مسیری را بپیماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسألهبزرگتراستکهیافتنمسألهو شکلدهی مسأله بخشی از آن میباشد(ویکی پدیا،1393).
[1]-Problem solving
[2]-Yasemin S.&Senol D.
[3]-Halakova & Proksa.
...
2-18-تحقیقات انجام یافته در داخل کشور
شمسی خانی و همکاران(1393)، پژوهشی تحت عنوان« بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مساله بر میزان افسردگی دانشجویان پرستاری» به انجام رسانده اند. نتایج نشان داد که مهارت حل مساله بر کاهش شدت افسردگی دانشجویان تاثیر مثبت می گذارد و آموزش این مهارت می تواند منجر به ارتقاء سطح سلامت روانی آن ها گردد. برگزاری کارگاه ها و کلاس های آموزشی مهارت حل مساله در دانشگاه ها در جهت ارتقاء سلامت روان و کاهش شدت افسردگی دانشجویان پیشنهاد می گردد.
نوری و همکاران(1392)، پژوهشی با عنوان « تأثیر ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانشآموزانسال سوم راهنمایی شهر همدان به تفکیک جنسیت» به انجام رساندند. ...
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعد سازمانی
در 50 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعهد سازمانی
واژهcommitment در Webster dictionary -Merriam به معنی 1- عمل سپرده گذاری به یک موسسه 2- توافق و تعهد به انجام کاری در آینده است . همچنین در علوم رفتاری و روانشناسی سازمانی واژه organizational commitment به معنی تعهد سازمانی است . تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری از پژوهشگران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصاً روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است.
ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی
در میان طرفداران رویکرد نگرشی، برخی از پژوهشگران به تعهد سازمانی با دید یک مفهوم چند بعدی می -نگرند که عوامل مختلفی بر آن تأثیر می گذارند. می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بعدی می- باشند، مدل سه بعدی آنها از تعهد سازمانی، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی می شود.
1. تعهد عاطفی
آلن و مییر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن می دانند. اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:
الف ) صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان
ب) تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان
ج) میل به ادامه فعالیت در سازمان
آلن و مییر ( 1990 ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارزشهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند.
از جمله تعاریف دیگری که به این جنبه از تعهد اشاره دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
شلدن ( 1971 ): تعهد سازمانی یک نگرش یا یک جه تگیری نسبت به سازمان است که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد.
کانتر ( 1973 ): تمایل افراد به در اختیار گذاشتن ارزش و وفاداری خویش به نظام اجتماعی.
بوکانان ( 1974 ): تعهد سازمانی نوع وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش ها و اهداف سازمان می باشد. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش ها و اهداف، نسبت به سازمان به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن.
سالانسیک ( 1977 ): تعهد حالتی از شخصیت است که در آن فرد از طریق اقدامات و فعالیت هایی که انجام می دهد محدود و مقید شده و به دلیل انجام همین اقدامات این باور در فرد ایجاد می شود که باید انجام چنین فعالیت هایی را تداوم بخشید، و درگیری مؤثر خویش را در انجام آنها حفظ نماید.
جاروس و همکارانش ( 1993 ): تعهد عاطفی را م یتوان به صورت یک وابستگی روانشناختی به سازمان، شرح داد.
پورتر و همکاران( 1978 ): وابستگی عاطفی شاید توسط پورتر و همکاران او بهتر ارائه شده باشد.
....
عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی
طی سالهای اخیر مطالعات زیادی در مورد تعهد سازمانی صورت گرفته که در هر یک از این مطالعات تعهد سازمانی یا به عنوان متغیر مستقل و یا به عنوان متغیر وابسته مدنظر قرار گرفته شده است.
یک بازنگری در ادبیات موضوع که توسط ریچرز ( 1985 ) صورت گرفته نشان داد که 11 مطالعه، تعهد را به عنوان یک متغیر مستقل و بیش از 20 مطالعه آنرا به عنوان یک متغیر وابسته در نظر گرفته است (می یر و آلن، 1990).
در زیر مطالعاتی که در آن تعهد سازمانی به عنوان یک متغیر وابسته مدنظر قرار گرفته و عوامل مؤثر آن بررسی شده، آمده است.
مطالعه استیرز و پرتر
استیرز و پرتر( 2004 ) برخی از عوامل مؤثر بر افزایش تعهد سازمانی را به صورت زیر مطرح کردهاند:
1- عوامل شخصی: اصلی ترین عامل شخصی، میزان تعلق و پیوستگی بالقوه ای است که کارمند در اولین روز کاری خود، به سازمان می آورد. افرادی که در اولین روز کاریشان خود را خیلی متعهد به سازمان نشان می دهند احتمالاً با سازمان باقی خواهند ماند. افرادی که در آغاز ورود به سازمان خیلی متعهد باشند، احتمالاً مسؤولیتهای اضافی را خواهند پذیرفت و عضویت خویش را با سازمان ادامه خواهند داد. این فرآیند تعهد اولیه ممکن است به شکل یک سیکل خود تقویت کننده درآید. یعنی اگر افراد در بدو ورود به سازمان تلاش وکوشش وافر مبذول دارند، ممکن است آنها تلاش بیشتر را در مبنای تعهد بیشتر خود به سازمان توجیه نمایند.
2- عوامل سازمانی: عوامل سازمانی چون حیطه شغل، باز خورد، استقلال وخود مختاری در کار، چالش شغلی و اهمیت شغل، درگیری و مشارکت رفتاری را افزایش می دهد. توانایی مشارکت در تصمیم گیری مربوط به شغل برسطح تعهد موثر می باشد. سازگاری بین اهداف گروه کاری و اهداف سازمانی، تعهد نسبت به این اهداف را افزایش می دهد، ویژگیهای سازمان چون توجه به منافع بهتر کارکنان و مالکیت کارکنان ، بطور مثبت باعث افزایش تعهد سازمانی می شود.
3- عوامل غیر سازمانی: عوامل غیرسازمانی مهمی که باعث افزایش تعهد می شود، قابلیت توانایی دستیابی به جایگزینهای شغلی بعد از انتخاب شغل فعلی فرد می باشد. تحقیقی در یک سازمان نشان داد که افرادی که شغلی با حقوق بالا پیدا نکرده اند( توجیه خارجی ضعیف از انتخاب خود)، بطور قابل ملاحظه ای سطح بالاتری از تعهد سازمانی را نسبت به سازمانی که مشاغل جایگزین برای آنها در دسترس بوده و چه زمانی که شغل جایگزین در دسترس نبوده ، سطح تعهد یکسانی از خود نشان دادند. بنابراین به نظر می رسد بالاترین سطح تعهد اولیه در میان افرادی وجود دارد که :
1- توجیه خارجی ضعیفی برای اولین انتخاب آنها وجود دارد.
2- انتخاب اولیه را قطعی و غیرقابل تغییر م یبینند، یعنی فرصتی برای تغییرتصمیم اولیه خود ندارند.
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حافظه و انواع آن
در 79 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
حافظه
ماهیت حافظهی انسان
یکی از حوزههای بانفوذ و مورد علاقهی محققان در روانشناسی شناختی مطالعات مربوط به حافظه است ( کرمی نوری، 1390). اصطلاح حافظه مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جریانات روانی که فرد را به ذخیره کردن تجارب و ادراکات و یادآوری مجدد آنها قادر میسازد، اطلاق میشود ( سولسو[1]، 1991). حافظه روندی است که به وسیلهی آن اطلاعات کد گذاری، ذخیره، و بعداً یادآوری میشود
( توماس[2] و کندل، 2002). در واقع بدون در اختیار داشتن حافظه و مهارتهای آن زندگی با سرعت فزایندهای از هم میپاشید و زیر بنای تمام تفکرات و ایدهها و اساس آنچیزی است که یادگرفتهایم
( ساعد، 1389). قدیمی ترین تعریف از حافظه به دیدگاه افلاطون بر میگردد. وی حافظه را به قفس پرندگان تشبیه کرد: ورود پرندهی جدید به قفس مانند ورود اطلاعات جدید به حافظه است و گرفتن یک پرنده از قفس به مثابه به یادآوردن اطلاعات جدید از حافظه است.
به نظر افلاطون یادآوری اطلاعات به سه دلیل دچار وقفه میشود:
اول آن که پرندهی مورد نظر از همان ابتدا در قفس جای نگرفته باشد، یعنی هیچگونه بازنمایی از حادثه ( مادهی یادگیری ) مورد نظر در حافظه موجود نباشد. در این صورت ناتوانی یادآوری به عدم یادگیری اولیه مربوط میشود.
دوم آنکه ممکن است پرنده در هنگام اقامت در قفس مرده باشد در اینجا ناتوانی یادآوری به مرحلهی
نگهداری اطلاعات مربوط میشود.
سوم آنکه ممکن است پرنده در قفس یکی از هزاران پرندهای باشد که در قفس است، ولی در موقعیت خاص قادر به گرفتن آن نیستم، هرچند که در زمان دیگری ممکن است موفق به گرفتن آن شویم؛ در اینجا ناتوانی در یادآوری به مشکلات مرحلهی بازیابی اشاره میکند ( گالوو و آیزنک[3]، 1996). این استعاره افلاطون هرچند از یک منظر مکانیکی و فضایی به حافظه مینگرد که امروزه مورد قبول محققان حافظه نیست، ولی این امکان را فراهم ساخت که تمایز مهمی بین سه مرحلهی یادگیری اطلاعات، نگهداری اطلاعات و بازیابی اطلاعات شناسایی میشود، تمایزی که در سه دههی گذشته محور اصلی مطالعات مربوط به حافظه بوده است (کرمی نوری، 1390).ا
از زمان لاک[4]، هیوم[5]، هارتلی[6] و دیگر فلاسفه انگلیسی قرنهای 17 و 18 تداعی به عنوان مرکز ثقل تمام فرایندهای تفکر در نظر گرفته میشد. در خلال سالهای قرن نوزدهم، تداعیگرایی نظر غالب بر حافظه و فرایندهای مربوط بود که در قرن بیستم اثر آنرا می توان در نوشتههای افرادی مانند پاولف [7] و ثرندایک [8] مشاهده کرد. « تداعی گرایی » در شکل اصلی خود به این معنی بود که، هر تجربه شامل یکسری احساسهای ساده یا « عناصر روان شناسی » میباشد ( اتکینسون و هیلگارد[9]؛ به نقل از مقدم، 1391). در چنین فضایی از لحاظ نظری هرمان ابینگهوس[10]روانشناس آلمانی کارهای اولیه خود را در مورد حافظه شروع کرد. او اولین مقالهی خود را در مورد آزمایش حافظه در سال 1855 میلادی به رشته تحریر درآورد.
[1]- Solso
[2] - Thomas
[3]- Calvo & Eysenc
[4] - Lock
[5]- Hume
[6]- Hartlei
[7]- Pavlov
[8]Thorndike
[9] - Atkinson & Hilgard
[10]- Herman Ebbinghous
...
2-5- بررسی تحقیقات انجام شده
- پارسونز و همکاران (1382) در پژوهشی با عنوان « تفاوتهای جنسی و شناخت » بیان کردند که یافتهها بیشتر در مورد تفاوتهای جنسیتی در عملکرد شناختی برتری زنان نسبت به هماهنگی دیداری – حرکتی و توانایی زبان و برتری مردان در کارهای مکانیکی را نشان میدهد. به طور کلی، نقاط قوت گروه در سالهای اولیه مدرسه بیشتر در دوران نوجوانی آغاز و از طریق بزرگ سالی پایدار باقی میماند. مطالعات حاضر آزمایش کرد که آیا الگوهای آغاز شده در سال های اولیه در میان سی نفر از افراد بالغ باقی مانده و هم چنین تفاوتهای جنسیتی در آزمونهای شناختی بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که اگرچه الگوهای آغازین در سالهای اولیه در طول زمان برای مردان پایدار باقی میماند، الگوهای تعیین شده برای زنان با سن تغییر مییابد. یافته ها در حمایت از یک مزیت مردان در انجام وظایف دیداری – فضایی در میان افراد مسن کامل شده است و در توانایی کلامی در میان افراد سالمند و حافظه ی کلامی زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
- دادین و همکاران ( 2008) در پژوهشی با عنوان « بررسی رابطه بین چرخهی طبیعی هورمون های جنسی و تفاوتهای جنسی در حافظه » انجام دادند. بدین منظور 39 نفر ( 20 مرد و 19 زن ) مورد آزمون قرار گرفتند. در تحقیقات نشان داده شده است که زنان دارای مزیت در حافظهی بینایی، کلامی و مهارتهای زبانی و مردان دارای مزیت که در استدلال انتزاعی، حل مسائل ریاضی و هم چنین در مهارتهای فضایی هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش سطوح هورمون توستوسترون عملکرد مردان در مهارتهای فضایی افزایش مییابد. هم چنین نتایج نشان داد که با افزایش سطوح هورمون آندروژن عملکرد زنان در حافظه ی بینایی و کلامی افزایش مییابد. ...
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حمایت اجتماعی
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعاریف حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فرد ارزشمند است، چنانکه دچار مشکل و ناراحتی شود، سایر افراد مؤثر در زندگیاش(مثل دوستان و برادر و همکاران ) به او یاری خواهند رساند. بر طبق این تعریف حمایت اجتماعی مفهومی است که به دامنه ارتباطات متقابل بین فردی توجه دارد، و هر چه میزان مبادلات بین فردی بیشتر باشد، میزان حمایت اجتماعی که فرد دریافت میدارد، افزونتر خواهد بود. عکس این رابطه نیز صادق است بنابر تعریف، حمایت اجتماعی دوجنبه یا دوبعد اساسی دارد: الف: جنبه دهنی: بعد ذهنی حمایت اجتماعی به تصوری اطلاق میگردد که فرد از افراد موثر دارد که قادرند به طور بالقوه در مواقع درماندگی و ناچاری وی را مساعدت نمائید. این جنبه در میزان عملکرد فرد تأثیر فراوانی دارد و یافتههای تحقیقاتی حاکی ازآن است که هرچه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران ـ حمایت بالقوه ـ بیشتر باشد میزان پاسخهای موفقیتآمیزی که به فشارهای روانی وموقعیتهای بغرنج نشان میدهد، بیشتر است. بر عکس، اگر فرد احساسی کند که از حمایت اجتماعی کافی اطرافیان برخورد دار نیست، احتمالاً آمادگی کمتری برای مقابله با خطر از خود نشان میدهد و ممکن است که به جای رویارویی با مشکلاتش به رفتارهای اجتنابی یا فرار متوسل شود(بیگیفرد، 1378). ب:جنبه عینی: بعد عینی یا بالفعل حمایت اجتماعی به میزان واقعی مساعدتهای و همیاریهای ارائه شده به فرد بستگی دارد هرنوع تغییر یا بروز مصیبتی در زندگی فرد، از جمله منابع فشاری است که ممکن است موجب پریشانی و نگرانی فرد شود. حضور افراد موثر و مساعدت آنان تاحد قابل ملاحظهای از شدت فشار روانی میکاهد و فرد را قادر به انطباق دوباره خواهد ساخت به عنوان مثال، ازدواج از جمله وقایعی است که سبب ایجاد فشارهای روانی و محیطی بر فرد میگردد حضور افراد خانواده و دوستان در مجلس جشن عروسی به زوج حوان از سوی اطرافیان ارائه میشود، تا میزان زیادی از فشار روانی ناشی از تغییر زندگی و مسئولیتها میکاهد و آنها را قادر میسازد که با موقعیت و شرایط تازه انطباق لازم را به عمل میآورند (بیگیفرد، 1378).
اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی به سه طریق دربرخورد با رویدادهای فشار زا کمک میکند اولاً اعضای خانواده، دوستان، و سایر افراد میتوانند مستقیمآ حمایت ملموسی به شکل منابع مادی در اختیار شخص قرار دهند. ثانیاً اعضای شبکه اجتماعی فرد میتوانند با ارائه پیشنهادات وی را از حمایت اطلاعاتی خود برخوردار سازند و این اقدامات متنوع میتواند به حل مشکلاتی که موجب فشار شده است کمک کند. این پیشنهادات به فرد کمک خواهد کرد تا به مشکل از دیدگاه جدیدی نگاه کند، بدین ترتیب آن را حل کرده یا آسیبهای ناشی از آن را به حداقل میرساند. ثالثاً افراد شبکه اجتماعی میتوانند با اطمینان بخشی دوباره به فرد در خصوص اینکه مورد علاقه با ارزش و محترم است از وی حمایت عاطفی به عمل آورند و نهایتآ موجب افزایش عزت نفس و خود پنداره در او شوند(هاوس، 1988، به نقل از بیگیفرد، 1378).
یکی از مفاهیم روانشناختی که اخیراً توسط دانشمندان علوم تربیتی مطرح گردیده است، حمایت اجتماعی میباشد. این موضوع نیز یکی از نیازهای اساسی افراد بشر در طول تاریخ بوده است. انسانهای اولیه در اکثر دوران تاریخ خود احتمالاً در دستهها و گروههای کوچک زندگی میکردند و به دنبال یافتن غذا بودند و در مواقعی در معرض خطر حمله موجودات درنده قرار میگرفتند. به عقیده بالبی(1982، نقل از شریفی درآمدی،1381). در طول تاریخ بشری در صورت کمک اطرافیان، انسانها به بهترین وجه قادر به رویارویی با بحرانها و روبرو شدن با خطرات بودهاند. بدینگونه در طبیعت ما نیاز به دلبستگیهای نزدیک استقرار یافته است تا بتوانیم از حمایت خانواده و اطرافیان برخوردار گردیم. آنگونه که از تعاریف مختلف حمایت اجتماعی استنباط میشود، آن عبارت است از میزان ادراک فرد از این که مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل شود به او یاری میرسانند. ...
...
2-2 پیشینهی پژوهش
2-2-1 پیشینهی خارجی
سالوی وهمکاران[1](2002) رابطه هوش هیجانی ومقابله با استرس را بررسی کرده وبه این نتایج رسیده اند که رابطه مثبت و معناداری بین درک هوش هیجانی وکارکرد بین فردی وکارکرد روان شناختی وجود دارد. همچنین کیاروچی وهمکاران[2](2000)عنوان کرده اند که هوش هیجانی رابطه بین استرس وانطباق روان شناختی را تعدیل می کند.(انطباق روان شناختی:ویژگی هایی است که با افسردگی،ناامیدی و عقاید خودکشی ارتباط دارند.
پژوهش با عنوان «هوش هیجانی رابطه بین استرس و سلامت روانی را تعدیل می کند» (سیاروچی و همکاران، 2002، به نقل از نوری، 1383) در دانشگاه ولونگونگ استرالیا بر تعداد 302 نفر از دانشجویان این دانشگاه در یک مطالعه مقطعی شامل ارزیابی استرس زندگی، هوش هیجانی خود گزارش دهی و هوش هیجانی عینی و سلامت روانی می شد، انجام شد. تحلیل رگرسیون مشخص کرد که استرس با این موارد در ارتباط است:
1- گزارش افسردگی بیشتر، ناامیدی و انکار خودکشی در افرادی که در مقایسه با سایرین از ادراک هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
2- گزارش افکار خودکشی بیشتر در بین آنهایی که در اداره، تنظیم و ادراک هیجانات دیگران ضعیف بودند.
اسپنس[3] و دیگران (2003)، به منظور بررسی این که هوش هیجانی و خود یکپارچه سازی پیش بینی کنندهی مهمی در بهزیستی هیجانی است، پژوهش را در استرالیا انجام دادند. به این منظور آزمون هوش هیجانی و آزمون خود یکپارچه سازی بر روی 95 دانش آموز توسط میزان پاسخ هایشان برای تلاش شخصی انجام شد. وی چنین فرض کرد که تأثیر خود یکپارچه سازی هدف و صنعت هوش هیجانی در حس بهزیستی افراد موثر است. تحلیل همبستگی نشان داد افرادی که سطح بالایی از هوش هیجانی را گزارش کرده اند در مفهوم نظام های خود یکپارچه شده اهداف شخص بیشتر سازگار بودند و خرده مقیاس تنظیم خلق در هوش هیجانی و تنظیم هویت در خود یکپارچه سازی اهداف می تواند پیش بینی کننده بهزیستی هیجانی باشد، این نتایج نشان می دهد که تجارب هیجانی که تجارب هیجانی که توانایی تنظیم هیجانات را دارند به واسطه جایگزین کردن تلاشهایی که متناسب است با ارزشها و عقاید اصلی شخص، در بهزیستی هیجانی تأثیرگذار هستند.
[1] Salovey & et al
[2] Ciarrochi & et al
[3]. Spence, G
...