مقاله طبقه بندی محیط برنامه ریزی سازمان در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
جهان امروز را میتوان جهان پرتلاطم تغییر نام نهاد، سازمانهای گوناگون به خصوص سازمانهای تولیدی برای تامین هدفهای خود یعنی بقاء، توسعه و رقابت نیاز شدیدی به استفاده از الگوهای علمی داشته و در صورت عدم شناخت، کاربردی و انجام تحقیقات پویا از صحنه محو خواهند شد. میتوان سیستم را کل نگری، مدیریت را هنر و تولید را به عنوان سلاح رقابتی تلقی کرد. اما علیرغم اهمیت رو به تزاید این مهم، تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه مدیریت و عملیات در صنایع کشور توجه کمی نسبت به توسعه دانش تولید، تفاوتهای محیطی و کاربرد آن در سیستمهای مورد تصدی خود مبذول میدارند و از این روست که توان رقابتی خود را از دست داده وبه سازمانهای منفعل تبدیل گردیدهاند، امروزه برای اداره کارخانه و برنامه ریزی تولید سیستمهای متنوع تولیدی معرفی و به کار گرفته شدهاند و در چهار چوب هر یک از این سیستمها، روشهایی جهت برنامهریزی در سطوح مختلف و موضوعهای متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. در این بین یکی از عواملی که تاثیر بسزایی در موفقیت سازمان بازی میکند انتخاب روش برنامهریزی صحیح و متناسب با خصوصیات محیط برنامهریزی آن است. ایجاد چنین انطباق بدون شناخت محیط و تفکیک منطقی آن امکان پذیر نخواهد بود.
واقعیت این است که انتخاب روش مناسب جهت برنامهریزی به ابزاری نیاز دارد که بتواند به صورت پویا انطباق مورد نیاز را به وجود آورده و مدیران سازمانها به خصوص مدیران تولد و عملیات ما را یاری کند، تا ابزارهای مناسب را برای برنامهریزی با توجه به ویژگیهای محیط برنامهریزی برگزینند. مقاله حاضر خلاصهای از رساله دکتری نویسنده است که در تاریخ 29/8/81 ازآن دفاع کرده است.
تعاریف محیط برنامهریزی
1- محیط برنامهریزی سازمان به کلیه عواملی اطلاق میشود که بر سازمان اثر گذاشته و از آن تاثیر میپذیرند.
2- محیط شامل تمام عوامل خارج از مرز سازمان است که ممکن است بالقوه بر سازمان اثر گذار باشد.«نجف بیگی 1380)
3- محیط برنامه ریزی سازمان به تعامل ابعاد درونی سازمان با یکدیگر و با عوامل خارج از سازمان اطلاق می گردد.
محیط و کار عمومی: بنا بر عقیده صاحبنظران مدیریت، محیط را می توان به محیط کار و محیط عمومی تقسیم کرد. محیط کار به محیطی گفته میشود که سازمان به طور مستقیم با عوامل اساسی آن در ارتباط است و از آن تاثیر میپذیرد، مانند بازار، رقبا، بخش تهیه مواد اولیه، منابع انسانی، سهامداران و اتحادیههای کارگری، محیط عمومی به عواملی تاکید دارد که به طور غیر مستقیم بر سازمان عملکردهای آن تاثیر می گذارد، مانند عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فناوری.
مکتب اقتضایی ونگرش آن نسبت به محیط برنامه ریزی: نظریه اقتضایی بر این مبنا استوار است که رابطه یک سازمان با سازمانهای دیگر و انتخاب روشهای برنامه ریزی آن میبایست با توجه به مجموعه عوامل متشکله محیط برنامه ریزی صورت پذیرد. طبق این نگرش، نظریه پردازان و مدیران باید در فرایند تصمیم گیری و برنامه ریزی انعطاف و ابتکار بیشتری از خود نشان دهند. بنابراین، تئوری اقتضایی اصول نظریات کلاسیکها کلیه مکاتبی که عقاید شبیه آنان را دارند رد میکند، زیرا سازمانها و شرایط محیطی آنها نیز به تبعیت از تغییرات محیطی، متفاوت خواهد بود.
«هوج» عوامل تشکیل دهنده محیط سازمانها را به سه دسته تقسیم میکند که عبارتند از:
· محیط کلان که شامل فرهنگ، رقبا، اقتصاد سیاست وفناوری است؛
· محیط واسطهای؛
· محیط خرد که عوامل درونی سازمان را مدنظر قرار میدهد.
نکته مهم و قابل بررسی در تقسیم بندی فوق توسط «هوج» رد این است که اکثر سازمان های کشور ما در محیط خرد و کوچک و حداکثر در محیط میانی در جهان فعالیت دارند و تعداد سازمانهای تولیدی ما که با محیط کلان جهانی ارتباط برقرار باشند، بسیار محدود است.
پژوهش خانم وود وارد: این پژوهش اولین تحقیق منظم و جامع درباره فناوری به عنوان یک عامل محیطی و رابطه آن با ساختار سازمانی است که اواسط دهه 1960 انجام شد. نتیجه حاصل از تحقیق وی نه تنها توجه به عوامل محیطی را در مطالعات آکادمیک افزایش داد بکله نشان داد که :
الف: بین طبقه بندیهای تکنولوژیک و ساختار سازمانی همبستگی وجود دارد؛
ب: اثر بخشی سازمانی به تناسب صحیح بین فناوری و ساختار سازمانی وابسته است.
نظریات (برنز) و (استاکر): سازمانها از نظر محیط برنامهریزی توسط (برنز) و (استاکر) در دو طیف مکانیکی و پویا قرار داده شده اند. در واقع از نظر آنان درجه تغییر پذیری سازمانها ممکن است از حالت مکانیکی یا ماشینی افزایش یابد و به حد سازمانهای پویا برسد، سازمانهای مکانیکی آنهایی هستند که محیط خارج سازمان بر آنها تاثیر چشمگیری نخواهد داشت، مانند صنعت کانتینرسازی که محیطی تقریبا ثابت دارد. اما هر قدر سازمانی از حالت مکانیکی به سمت ارگانیکی حرکت کند، اثرمحیط بر آن بیشتر خواهد شد. از نظر محقق در چنین محیطی استفاده از روشهای برنامه ریزی مواد و قطعات میبایست انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند تا بتواند همگام با تغییرات محیطی واکنش نشان داده و فرایندهای سازمان را در زمینه تامین به موقع نیاز واحدهای تولیدی و در نهایت مشتریان تعدیل کنند.
نتیجه گیری :
مقاله حاضر حاوی چکیدهای از بررسیهای عمیق صورت گرفته در زمینه تک تک متغیرهای معرفی شده و موثر در رابطه با محیط برنامهریزی بوده است به عبارتی روشنتر این مقاله مشتمل بر اطلاعات اساسی و بنیادی مربوط به محیط برنامه ریزی است که خواننده را با مطالعات تحقیقات و نوشته های اندیشمندان دیگر در این زمینه آشنا می کند و ابعاد جدیدی را برای گسترش مطالعات و تحقیقات بعدی فراهم میسازد.
مقاله مذکور بیانگر گستردگی مفاهیم مربوط به مدیریت محیط و برنامهریزی محیطی است. لذا نتیجه تحقیق چیزی جز لزوم شناخت محیط برنامه ریزی و ایجاد انطباق بین روشهای برنامه ریزی با آن نیست. به عبارت روشنتر نتیجه تحقیقات برشمرده در این مقاله به وضوح بیان می دارند که برای کسب حداکثر بهرهوری در سازمان راهی جز کشف محیط برنامه ریزی تفکیک و طبقهبندی آن و همچنین انتخاب روشهای متناسب با هر محیط وجود نخواهد داشت.