فصل یکم
مقدمه پژوهش
مقدمه
موضوع معنویت[1]، دل مشغولی همیشگی انسان است. هر چند پس از انقلاب های علمی و صنعتی در غرب، گستره نفوذ دین و معنویت رو به کاهش گذاشت، تا جائی که تصور می شد دین به کلی رو به زوال است، اما در سالیان اخیر محرز شده است که دین و معنویت هر دو مورد توجه مجدد جوامع قرار گرفته اند. اینک ابراز علاقه به دین در عموم کشورهای اسلامی از جمله کشورهای خاورمیانه، آفریقا و همچنین، خاور دور مانند مالزی و سایر نقاط جهان چنان واضح است که از آن به بیداری اسلامی یاد می شود. مردم کشورهای مسیحی نیز که ده ها سال سردمداران الحاد و بی دینی در جهان بوده اند، در سالیان اخیر دوباره گرایش قابل ملاحظه ای به دین و معنویت نشان می دهند. حتی در جوامعی مانند آمریکا نوعی تشنگی نسبت به امور معنوی از جمله دین می شود. مسائلی از قبیل بی معنا شدن زندگی، احساس خلاء اخلاقی، اسارت بشر در دست تکنولوژی، تماس غرب با مذاهب مشرق زمین، آگاهی روز افزون انسان معاصر به دین و معنویت در این امر دخیل بوده است. هر روزه بر تعداد یافته های پژوهشی در زمینه های مختلف علمی به ویژه پزشکی، روان شناسی و جامعه شناسی که با گزاره های دینی همسو هستند یا لااقل تناقضی با دین ندارند، افزوده می شود. این یافته ها که در سه دهه قبل اندک بودند، در سال های اخیر با یک شتاب ناگهانی در حال افزایش هستند. به طور مثال، در خصوص ارتباط بین دین و سلامتی چیزی حدود 200 پژوهش پس از نیمه اول قرن بیستم وجود داشت که در دهه آخر این قرن، ناگهان به بیش از 5000 پژوهش مؤید ارتباط مثبت دین و سلامتی بالغ گردید و امروز با سرعت بیشتری در حال افزایش است، به نحوی که شاید بتوان از آن به یک «نهضت علمی» تعبیر کرد (کینگ[2]، 1999، ترجمه شجاعی،1383).
بیان مساله
اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز افزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می رسد که مردم جهان، امروزه بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روان شناسان و روان پزشکان نیز به طور روز افزون در می یابند که استفاده از روش های سنتی و ساده، برای درمان اختلالات روانی کافی نیست (شهیدی و شیر افکن، 1383).
در طول چند دهه گذشته، نظریه های هوش چندگانه، فهم ما را از هوش در بین شناخت سنتی وسیع تر ساخته است، خصوصاً توانایی های منطقی و زبانی با تست هوش شناختی، هوش هیجانی[3] ، خلاق، عملی، اجتماعی، وجودی و معنوی را در بر گرفته است (بار[4] در 2000، گاردنر[5] 1983 و 2000، امونز[6] 1999 هالاما و استرانیز[7] 2004، کلمن[8]2001، میلر و سولاوی[9] 1993، استرنبرگ[10] 1997). همراه با هر شکل هوش، یک مدل نظری وابزار سنجش توسعه یافته و برای سنجش مناسب ساختار هوش جدید روا شده است .
[1] - spirituality
[2] - King
[3]- emotional intelligence
[4] - Bar
[5] - Gardner
[6] - Emmons
[7] - Halama & Stridence
[8] - Goleman
[9] - Mayer & Salovey
[10] - Sternberg
...
اهداف پژوهش
هدف از انجام این تحقیق استاندارد ساختن تست هوش معنوی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان زنجان است. تلاش بر این است، این ابزار وسیله ای شود جهت سنجش توانایی دانشجویان در استفاده از منابع معنوی در حل مشکلات روزمره خود و از طرفی نیز ابزاری برای پژوهش کسانی که در زمینه هوش معنوی علاقمند به کار هستند باشد.
استاندارد ساختن این آزمون در واقع گامی در جهت سنجش توانایی افراد در استفاده از منابع معنوی در حل مشکلات روزمره است. بطور خلاصه، می توان اهداف پژوهش را به شرح زیر بیان داشت:
سؤالات پژوهشی
چون این ابزار (سیاهه) برای نخستین بار در ایران ترجمه شده است، بررسی روایی و اعتبار آن در گروه دانشجویان ضروری است. با توجه به اینکه موضوع مورد بررسی جنبه اکتشافی دارد، لذا تهیه پاسخ برای پرسش های زیر نیز امری ضروری است.
...
فصل دوم
بررسی پیشینه پژوهش
مقدمه
قبل از این که به بحث در مورد مفهوم هوش معنوی پرداخته شود، لازم است تعاریف برخی از اصلی ترین صاحب نظران این حوزه را در مورد مفهوم هوش معنوی مورد بررسی قرار داد. درتعاریف و الگوهای پیشنهادی هر یک از این صاحب نظران، بر توانایی ها، ظرفیت ها و منابع گوناگونی تاکید شده است.
از نظر امونز (2000) هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مسئله در زندگی روزانه و فرآیند دستیابی به هدف است. وی به صورت ابتکاری پنج مؤلفه را برای هوش معنوی پیشنهاد کرده است:
1- ظرفیت تعالی[1] (فرا گذاشتن از دنیای جسمانی و مادی و متعالی کردن آن)؛
2- توانایی ورود به حالتهای معنوی از هوشیاری؛
3- توانایی آراستن فعالیتها، حوادث و روابط زندگی روزانه با احساس از تقدس؛
4- توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی؛
5- ظرفیت درگیری در رفتار فضیلت مآبانه[2] (بخشش[3]، سپاسگزاری[4]، فروتنی، احساس شفقت و. . . ).
بر اساس نظر زوهر و مارشال (2000) به واسطه هوش معنوی افراد می توانند به مشکلات خود معنا و ارزش داده و به حل آنها بپردازند. با استفاده از آن میتوان اعمال و زندگی خود را در بافتی که از لحاظ معنادهی غنی تر و وسیع تراست، قرار داد، و به کمک آن میتوان سنجید که یک روش و یا یک راه زندگی از دیگر راه ها و روش ها از معنای بیشتری برخوردار است. هوش معنوی پایه و اساس ضروری برای عملکرد هوش منطقی و هوش هیجانی است.
[1]- the capacity for transcendence
[2]- virtuous behavior
[3]- forgiveness
[4]- gratitude
...
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه
آزمون این پژوهش،آزمون اضطراب بارداری بود که توسط مری مادلین دویل واترز در سال1994 ساخته شده است. این آزمون در زنان باردارمراجعه کننده به بیمارستانها ،درمانگاههای مراقبت از بارداری و کلینیک های زنان و زایمان شهرتهران اجرا شد و نوع مطالعه آن، اکتشافی است. در این فصل تلاش بر آن است که مراحل، چگونگی اجرا و تجزیه و تحلیل نمرات خام معرفی گردد. مباحث اصلی و عمده این فصل، تعریف و توضیح روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه برداری، ابزار اندازه گیری، روش جمع آوری اطلاعات، روش آماری تجزیه و تحلیل یافته ها شامل بررسی اعتبار و روایی آن ها است.
جامعه آماری وگروه نمونه مورد پژوهش
جامعه آماری این پژوهش را همه زنان باردار شهر تهران در بر گرفت. با توجه به این که موضوع پژوهش استاندارد ساختن پرسشنامه اضطراب بارداری است، بنابراین، لازم است، حجم نمونه زیاد باشد تا بتوان تحلیل عاملی لازم را انجام داد. بنابراین از جامعه مورد نظر بر اساس روش های رایج برای استاندارد ساختن آزمون ها یک گروه نمونه با حجم470 نفر از طریق نمونه برداری دردسترس انتخاب شد.
حجم گروه نمونه به دلایل زیر بزرگ انتخاب شد :
ازکل زنان باردار شهر تهران حدود470 نفرکه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودندپرسشنامه اضطراب بارداری را پر کردند. تعداد 54 پرسشنامه به سبب عدم همکاری آزمودنی ها ناقص و از گردونه محاسبات خارج و تعداد 416 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت.
ابزار پژوهش
ابزار این پژوهش سیاهه اضطراب بارداری مری مادلین دویل واترز (2004) بود. این سیاهه پنج مولفه عمده و در مجموع 22 خرده مقیاس را اندازه گیری می کند. ...
...