ایجاد فرهنگ وکار وتلاش
امام صادق (ع) می فرماید: و تعمر الارض . آباد شدن زمین، یکی دیگر از آثار امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا آبادی نیاز به تلاش و سرمایه گزاری و علاقه و تخصص و بسیج شدن و تعاون دارد که همه آنها از معروف هاست و باید به آن امر شود فاسد کردن زمین از طریق جنگ و بیکاری و رها کردن و راکد گذاشتن سرمایه ها و فتنه و تفرقه و اسراف و عیاشی است – که همه آنها از منکرات است و باید از آنها جلوگیری شود.
کار و تلاش « معروف و عبادت » شمرده می شود و بیکاری « منکر و ناپسند »
محمد بن منکدر (که از دانشمندان اهل سنت است) می گفت: باور نداشتم علی بن الحسین فرزندی به یادگار گذارد که فضل و دانشش مانند خود او باشد، تا اینکه پسرش محمد بن علی ] امام باقر (ع)[ را دیدم پس من خواستم او را موعظه کنم و اندرز دهم ولی او مرا موعظه کرد، اصحابش گفتند: به چه چیز تو را موعظه کرد؟ گفت: من در ساعتی که هوا بسیار گرم بود، به قصد اطراف مدینه بیرون رفتم و در راه به محمد بن علی برخوردم – و او مردی تنومند بود – دیدم بر دوشن دو غلام خود تکیه زده ، من با خود گفتم : بزرگی است از بزرگان قریش که در این هوای گرم برای بدست آوردن مال دنیا بیرون آمده است! اکنون او را موعظه خواهم کرد، پس نزدیک رفته بر او سلام کردم و او همچنان نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام مرا داد، به او گفتم: خدا کارت را اصلاح کند، بزرگی از بزرگان قریش در این هوای گرم با این حال برای طلب دنیا بیرون آمده است، اگر اکنون مرگ تو در رسد و در اینحال باشی چه خواهی کرد؟ آن جناب دست از دوش آن دو غلام برداشت، روی پای خود ایستاد و فرمود : «به خدا اگر مرگ من در این حال فرا رسد، در حالی که نزد من آمده است که در حال فرمانبرداری و طاعت خداوند هستم، که به آن وسیله نیازمندی خود را از تو و از مردم دور می سازم. از این می ترسم که مرگ در حالی به سراغ من بیاید که من در حالت نافرمانی خداوند باشم.» محمد بن منکدر می گوید گفتم خدایت رحمتت کند من می خواستم تو را موعظه کنم، (اما) تو مرا موعظه کردی، [1]
اندیشه های خطرناک با رنگ دینی
عمربن یزید می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: مردی است که می گوید در خانه ام می نشینم و به نماز و روزه و عبادت پروردگار می پردازم، و روزی من خودش خواهد آمد (و نیازی به کار و تلاش برای بدست آوردن روزی ندارم).
امام صادق (ع) فرمود:
این یکی از سه گروهی است که دعایشان مستجاب نمی شود. [2]
این فکر که در خانه باید نشست و به عبادت پرداخت و از کار و تلاش دست کشید، «اندیشه ای خطرناک» است و «منکر» محسوب می شود. زیرا، اولاً – فرد را سربار جامعه بار می آورد و پیامبر (ص) می فرماید:
آن کس که کلَّ و سربار بر دیگران باشد، مورد لعن و نفرین واقع گردیده است[3]
و ثانیاً – او محتاج و نیازمند دیگران می گردد.
امام صادق (ع) در یک روز تابستانی که هوا بسیار گرم بود، به دنبال کار و کسب روزی بود، شخصی بنام عبدالاعلی (که از اصحاب حضرت بود) به ایشان عرض می کند: شما که فرزند رسول خدا هستید چرا در چنین روزی خود را به زحمت می اندازی؟
امام پاسخ می دهد:
یا عبدالاعلی خرجت فی طلب الرّزق لأسغنی عن مثلک . [4]
ای عبدالاعلی، من بدنبال رزق و روزی بیرون آمده ام تا از مثال تو بی نیاز باشم!
ثالثاً- این گونه وابستگی ، با عزت نفس انسان ناسازگار است.
رابعاً – اگر این اندیشه، «فراگیر» شود و در جامعه اسلامی رشد یابد، خسارت غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت، زیرا، ملتی عقب افتاده، که استعدادهای خدادادیش را سرکوب نموده، و زمینه شکوفایی آن را فراهم نساخته، و در تمام ابعاد زندگیش وابسته به بیگانگان گردیده است، پدید می آید.
مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: به خدا سوگند ما در «طلب دنیا» هستیم و دوست داریم به آن برسیم و آن را به چنگ آوریم.
امام صادق (ع) فرمود: دوست داری با آن چه کنی؟
عرض کرد: آن را خرج خود و زن و فرزند خویش نموده، بوسیله آن «صله رحم» بنمایم، صدقه بدهم، و به حج و عمره بروم:
امام صادق (ع):
لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الاخره [5]
این «طلب دنیا» (و دنیاگرایی) نیست، این بدست آوردن آخرت است.
ملاحظه نمودید چگونه پیشوایان معصوم (ع) با اندیشه ها و افکار غلط و خطرناک، که همه از مصادیق« منکر» اعتقادی و فکری است به مبارزه برخاسته و به روشنگری و ارشاد و تصحیح اندیشه ها، پرداخته اند. به روایت جالب توجه فرمایید:
عن ابی جعفر (ع) قال :
مَن طلب ] الرزق فی [ الدّنیا استعفافاً عن النّاس و توسیعاً عَلی اَهله و تعطّفاً علی جاره لَقَی الله عزوجل یوم القیامه و وجهه مثل القمر للیله البدر. [6]
امام باقر (ع) فرمود:
هرکس به خاطر بی نیاز از مردم (و حفظ عزت نفس خود) و توسعه دادن زندگی برای خانواده اش ( و فراهم ساختن رفاه بیشتر) و رسیدگی دلسوزانه نسبت به همسایگان به کار و تلاش دنیا بپردازد، در روز قیامت در حالی که صورتش همانند مانند ماه شب چهارده باشد، خداوند را ملاقات خواهد کرد!
آری، خودخواهی، نیرنگ و فریب ها، خودپسندیها، و ... از مظاهر دنیاگرایی و ناپسند و منکر است. محبت و علاقة به دنیا، به طوری که مانع انجام وظیفه شرعی و انسانی و الهی شود، دنیاگرایی و مذموم است، والا آنچه در مسیر آخرت و عبودیت حق باشد، عبادت است و ارزش است و «معروف».
قال علی (ع): اِنّ الله یحب المحترف الامین.
خداوند فرد با حرفه و درستکار را دوست میدارد.
(میزان الحکمه، ج2، ص 364)
عمران و آبادانی دنیا به دست انسانها صورت میگرفته است. بر اساس تلاش و کوشش انسانها امروزه شاهد پیشرفتهای فزاینده علم و تکنولوژی و صنعت هستیم. انسان همواره با کار و تلاش زنده است و روزی او از راه فعالیت و کار و کوشش حاصل میشود. دین مبین اسلام نیز همواره انسانها را به تلاش و کوشش و کسب روزی حلال و استفاده از دسترنج خود تشویق کرده است. به فرموده ائمه معصومین (ع) خداوند انسانهای دارای شغل و حرفه را دوست میدارد و تلاش و کوشش جهت به دست آوردن روزی حلال در ردیف جهاد فی سبیل الله عنوان شده است.
این نهاد با الهام از تعالیم شرع مقدس همواره سعی بر این دارد که اصولیترین و شایسته ترین خدمات را نسبت به مدد جویان تحت حمایت انجام دهد برهمین اساس طرحها و فعالیتهای خود کفایی را در رأس برنامههای خود قرار داده است.
بدیهی است اولین قدم و اساسی ترین اقدام در این رابطه ایجاد روحیه خود اتکایی و اعتماد به خود و روحیه علاقه به کار و عدم اتکاء به دیگران میباشد.
1ـ پرداخت وامهای خود کفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله کار.
2ـ رسیدگی و نظارت بر فعالیتهای خود کفایی خانواده ها.
3ـ ارئه آموزشهای فنی و حرفه ای.
4ـ کاریابی برای مدد جویان و ایجاد زمینههای لازم برای جذب مدد جویان آموزش دیده در بازارکار.
5ـ ایجاد زمینه استفاده مدد جویان از محل تسهیلات تبصرههای قانون بودجه.
6ـ ایجاد زمینه دریافت وام توسط زنان روستایی سرپرست خانوار «طرح حضرت زینب (س) ».
7ـ تهیه مقدمات لازم برای خود کفایی جمعی و گروهی، از طریق کارگاههای آموزشی و تولیدی.
8ـ تأمین فضای خودکفایی
اختصاص وامهای خودکفایی موجب شکوفایی استعدادهای خلاق افراد فاقد سرمایه در جامعه گردیده که بعضاً اختراعاتی را به ثبت رسانده ومنشاءکارآفرینی جهت همنوعان خویش درجامعه اسلامی شدهاند.
طرحهای خودکفایی این نهاد ضمن ایجاد اشتغال به جهت ماهیت اشتغالی آن عامل توزیع عادلانه سرمایه اشتغال زایی در بخش روستا، صنایع روستایی واهرم حفظ بقاء روستاها گردیده، این مهم از عوامل بازدارنده مهاجرت به شهرها و نقش موثر درکاستن حاشیه نشینی شهرها ومعضلات مربوط به آن نیز میباشد.
دگرگونی ارزشها
از خطرناکترین آثر ترک امر بمعروف و نهی از منکر، تضعیف، نابودی و دگرگونی ارزشهای اسلامی است. آنچه را مکتب و دین خوب و ارزش می شمرد، در جامعه ای، که امر به معروف و نهی از منکر را کنار گذارده اند، بد و زشت به حساب می آید و از آن طرف، آنچه را اسلام بد و قبیح شمرده ، خوب و با ارزش تلقی می شود. اگر سؤال شود مگر چنین چیزی امکان دارد؟ پاسخ می دهیم : آری، و این مطلبی است که در کلام پیشوایان معصوم (ع) پیش بینی شده است.
البته روشن است که «انقلاب ارزشی» سریع و ناگهان بوقوع نمی پیوندد و نیازمند زمان و مقدمات لازم است.
این بحث با بحث «تهاجم فرهنگی» و به تعبیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای «شبیخون فرهنگی» دارای رابطه تنگاتنگی است، چه اینکه این تهاجم و شبیخون با هدف ضربه زدن به ارزشها و در نهایت دگرگونی آن و در نتیجه نفوذ دشمنان و حاکمیت اشرار صورت می گیرد.
نخست اشارتی به مراحل آغازین، که به این پایان خطرناک می انجامد داریم:
«دگرگونی ارزشها» زمینه می خواهد، تا زمینه های لازم پدید نیاید، انقلاب ارزشی صورت نمی گیرد، خواه در بعد مثبت قضیه، خواه در بعد منفی آن. مثلاً چنانچه در جامعه ای ارزشهای منفی ( و در حقیقت ضد ارزشها که بعنوان ارزش تلقی گردیده است) حاکم و رایج باشد، دگرگونی آن و حرکت در جهت جایگزینی ارزشهای والای الهی و انسانی، نیازمند «زمینه ها و شرایط» لازم است.
نقش منکرات در سلب نعمتهای الهی :
در قرآن مجید آیات زیادی در این باره وجود دارد و همگی نشانگر این امر هستند که چگونه گناه منکرات تمدنی، فرهنگ، قدرت و استقلال یک ملت را در خود می بلعند، بدون اینکه احتیاجی به دشمن خارجی باشد. خداوند در یکی از آیات می فرماید:
« اَلَم یَرَوا کَم اَهلَکنا مِن قَبلهِم مِن قَرٍن مَکَنّاهُم فیِ الاَرضِ ما لَم نُمَکَّن لَکُم و اَرسُلنَا السَّماءَ عَلیهِم مِدراراً وَجَعَلنَا الاَنهارَتَجری مِن تَحتِهِِم فَاَهلَکنا هُم بِذُنُوبِهِم وَاَنشَانا مِن بَعدِهِم قَرناً اخَرینَ »[7]
«آیا ندید که پیش از آنان چه بسیار گروهی را هلاک ساختیم و حال آنکه در زمین به آنها قدارت و تمکن داده بودیم که شما را نداده ایم و از آسمان بر آنها باران رحمت فرستادیم و نهرها بر ایشان جاری ساختیم و با آنکه به انواع نعمتها بهره مند شدند چون نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروه دیگری را بعد از آنان بر انگیختیم».
در آیة دیگری می فرماید:
«اَوَلَم یَسیُروا فِی الارضِ فَیَنظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذینَ کانُوا مِن قَبلِهم کانُوا هُم اَشَدَّ مِنهُم قُوَّهَّ و اثاراً فیِ الارضِ فَاَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِم وَ ما کانَ لَهُم مِنَ الله مِن واقٍ.» [8]
«آیا مردم در روی زمین سیر و سفر نمی کنند تا عاقبت کار پیشینیان خود را ببینند و آنان که بسیار از اینان قوی تر و اثر وجودیشان بیشتر بود، سرانجام خداوند به کیفر گناهانشان بگرفت و از قهر و انتقام خدا هیچ کس نگهدارشان نبود».
و یا در جای دیگری از قرآن مجید آمده است »
«کَدَابِ الِ فِرعَونَ وَ الَّدینَ مِن قَبلِهم کَفَروُا بِایاتِ اللهِ فَاَخَذَهُم الله بِذُنُوبِهِم اِنَّ الله قَوِیُّ شَدیدُ العِقابِ».[9]
«ای رسول ما کافران امت تو نیزمانند فرعونیان و کافران پیش از زمان آنها به آیات خداوند کافر شدند، خدا هم آنان را به کیفر گناهانشان بگرفت که همانا خدا توانا و سخت کیفر است».
خداوند در دنبالة آیة فوق علت قطع فیض و نزول عذاب را صراحتاً متوجه اعمال خود مردم نموده، می فرماید»
«ذَلِکَ بِاَنَّ اللهَ لَم یَکُ مَغَیّراً نِعمهً اَنعَمَها عَلی قَومٍ حَتّی یُغیّروا ما بِأنفُسِهِم وَ اَنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ».[10]
«سنت الهی این است که خداوند نعمت قوی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آن قوم حال خود را تغییر دهند که همانا خداوند شنوا و دانا می باشد».
به عنوان مثال در مورد مطلب فوق می توان گفت که این مسئله بوضوح در کشور مصر وجود دارد؛ مصر با عظمتی که در زمانهای دوران باستان، به اروپا «فاستونی» صادر می کرد، هم اکنون دچار انحطاط شده و غرق در عیاشی است و به همین دلیل تحت سلطة استعمار در حال دست و پا زدن می باشد.
دولتهای استعماری هرگاه بخواهند ملتی را به زیر سلطه خود ببرند ابتدا فرهنگ اصیل او را گرفته ، سپس فرهنگ عیاشی و جلوه گری را عرضه می کنند و چون نسل جوان تجدد طلب و نقش پذیر است ، مجذوب آنها شده، فاسد می شود.
در مورد نعمتهای الهی می توان گفت که رابطه ای بین عمل و شخص و افاضة فیض خداوند وجود دارد و این مسئله جزئی از اعتقادات اسلامی و قرآنی ماست، یعنی اگر مردمی بخواهند از فیوضات الهی بهره مند شوند، باید ارتباط آنها با خداوند فزونی یابد.
فیض پروردگار متعال نسبت به تمام عالم عام است. این عام بودن را می توان به امواج صوتی و تصویری تشبیه نمود، مثلاً در فضای یک شهر امواج صوتی و تصویری وجود دارد، ولی آنها فقط توسط گیرنده های رادیو و تلویزیون گرفته می شوند و اگر در خانه ای دستگاه گیرنده ای وجود نداشته باشد، نمی توان از این امواج بهره برداری کرد؛ علاوه بر این، دستگاه هر قدر سالم تر باشد، صدا وتصویر دریافتی بهتر خواهد بود. نعمتهای الهی نیز چنین می باشند، یعنی بر سراسر عالم فیض الهی حاکمیت دارد و خداوند غنی مطلق است و این مردم هستند که بایستی استعداد و استحقاق این را داشته باشند که بتوانند آن را دریافت کنند؛ ولی گناه و منکرات از اموری هستند که نعمتهای الهی را از انسان سلب می کنند و پرده ای ما بین او و این فیوضات ایجاد می نمایند. در این باره قرآن کریم از قول حضرت هود (ع) خطاب به قومش می فرماید:
«وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ تُوبُوا اِلیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدراراً وَ یَزدکُم قُوَّهً اِلی قُوَّتِکُم وَ لا تَتَوَلَّوا مُجرمینَ».[11]
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ....................................................................................................................... 1
جایگاه امر به معروف در قرآن................................................................................ 5
اولین وظیفه انبیاء ..................................................................................................... 5
گروه ویژه ................................................................................................................ 8
جایگاه آمرین به معروف و ناهیان منکر ................................................................. 10
تاریخچه، اهداف و وظایف کمیته امداد امام خمینی (ره)......................................... 14
خط و مشی های اساسی این نهاد........................................................................... 15
گروه های ویژه ...................................................................................................... 18
سالم سازی محیط................................................................................................... 20
ایجاد فرهنگ کار و تلاش ....................................................................................... 22
اندیشه های خطرناک با رنگ دینی ......................................................................... 23
برنامه اشتغال و خودکفایی مددجویان.................................................................... 27
دگرگونی ارزشها..................................................................................................... 29
نقش منکرات در سلب نعمتهای ............................................................................... 30
زمینه های دگرگونی ارزشهای اسلامی ................................................................. 34
گرایش به فرهنگ بیگانگان....................................................................................... 35
عیب نهادن بر تعهد و پایبندی به ارزشهای مکتبی ................................................. 37
غیر حضوری و مکاتبه ای ...................................................................................... 38
خدمات فرهنگی و آموزشی..................................................................................... 40
احیای سرمایه های درونی برای پذیرش امر به معروف و نهی از منکر................ 43
ارائه خدمات مددکار و مشاوره.............................................................................. 53
عنوان صفحه
اهمیت شیوه ها ....................................................................................................... 55
برکات اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر ..................................................... 60
مشارکتهای مردمی، درآمدهای محلی، وجوهات امانی .......................................... 62
جشن عاطفه و جشن نیکوکاری .............................................................................. 65
دایره امر به معروف و نهی از منکر ....................................................................... 68
پیگیری مسائل حقوقی و قضایی مددجویان ........................................................... 70
توجه کردن به کرامت و ارزش انسان.................................................................... 72
حل نشدن مشکلات اقتصادی ................................................................................. 75
خدمات حمایتی کمیته امداد طرح مددجوئی ........................................................... 79
طرح شهید رجائی ................................................................................................... 81
طرح حمایت از ایتام (طرح اکرام)............................................................................. 82
اطعام و افطاریه محرومین....................................................................................... 83
امور بیمه و خدمات بهداشتی و درمانی اقشار نیازمند........................................... 84
خدمات عمرانی تأمین مسکن برای مددجویان ........................................................ 86
طرح بازگشت مهاجرین............................................................................................ 88
حمایت از محرومان خارج از کشور ....................................................................... 90
مسائل اقتصادی ..................................................................................................... 91
برنامه ازدواج فرزندان و خانواده های تحت پوشش.............................................. 94
پرداخت و قرض الحسنه ......................................................................................... 95
نتیجه ....................................................................................................................... 97
منابع و مأخذ.......................................................................................................... 100
[1] - ارشاد مرحوم مفید، ترجمة رسول محلاتی، ص 159 – 160 ، کافی ج 5، ص 73.
[2] - کافی، ج 5 ص 77. در روایتی از امام صادق (ع) سئوال شد که این سه گروهی که دعایشان مستجاب نمی شود چه کسانی هستند؟
امام می فرماید : کسی که همه اموال خود را در راه مشروع (و خداوند) انفاق کند (که خانه نشین شود) و بعد بگوید خدایا روزی مرا برسان خداوند می فرماید: مگر به تو روزی نداده بودم (چرا افراط و تفریط کردی؟)
و مردی که از دست همسرش به تنگ آمده باشد و نفرینش نماید (مثلاً بگوید خدایا مرا از دست او خلاص کن و ... این دعاها مستجان نمی شود)
به او گفته می شود که مگر در اختیارش (در نگهداری یا طلاق) را به تو نداده ام و مردی که در خانه اش بنشیند و دنبال کار و تلاش برای بدست آوردن روزی نرود و بگوید پروردگارا روزی مرا برسان، خداوند می فرماید مگر راه بدنبال روزی رفتن را به تو نداده ام؟!
خصال صدوق / باب الثلاثه – حدیث 208.
[3] - کافی ج 5، ص 72: ملعون من القی کَلِّه علی النّاس ، تحف العقول، مواعظ النّبی .
[4] - کافی، چ 5، ص 74.
[5] - کافی، ج 5، ص 72.
[6] - کافی، ج 5، ص 72.
[7] -سورة انعام – آیة 6.
[8] - سوره مؤمن ، آیه 21.
[9] - سورة انفال – آیة 52.
[10] - سورة انفال – آیة 53.
[11] - سورة هود، آیة 52.