تحقیق نهضت حسینی انقلاب خمینی
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
رهبری
اسلام
مردم
منابع
........................................................................................
بخشهایی از متن:
مقدمه:
اگر چه تأثیرگذاری عاشورا بر انقلاب اسلامی و تداوم آن، از نظر نگارنده مسلّم و بدیهی است، به همین دلیل، آن را به عنوان مفروض برگزیده است، اما به جهت آن که بر خوانندگان نیز این قطع و یقین حاصل شود، دو دلیل در اثبات آن اقامه میکنیم:
دلیل اوّل: امام خمینی(ره) به شکلهای مختلف بر چنین تأثیری اشاره کردهاند.
به عنوان مثال:«حجت ما برای این مبارزهای که بین مسلمین و...این دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز و لزوم این عمل...عمل سیدالشهدا (ع) است...حجتمان براین است که اگر چنانچه این مبارزه را ادامه بدهیم و صدهزار از ما کشته بشود برای رفع ظلم...برای اینکه دست آنها را از این مملکت اسلامی کوتاه کنیم، ارزش دارد. حجتمان هم کار حضرت امیر(ع)، و سیدالشهداست.»[1]
گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینهزنی و نوحهسرایی نبود، 15 خرداد پیش میآمد[2]... تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد... اگر قیام سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز شویم.[3]
... انقلاباسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.[4]
... کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته میشود.[5]
دلیل دوم: بیشتر منابعی که زمینههای زایش عاشورا و انقلاباسلامی را کاویدهاند، به مشترکات فراوان این دو اشاره دارند، از جمله:
الف. در باره عاشورا، برخی نوشتهاند:
فرهنگ و تعالیم عاشورا دارای زمینه هایی است که نمونههایی از آن عبارتند از: 1. فرهنگ شهادت، 2. فرهنگ مبارزه مستمر حق با باطل، 3. فرهنگ طاغوت ستیزی و طاغوت زدایی، 4.اصل پیروی از رضای خدا و مصالح مسلمین، 5. فرهنگ پیشگیری از جرم و فساد قبل از وقوع آن، 6. فرهنگ نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر.[6]
ب. دیدگاه امام خمینی(ره) در باره انگیزههای قیام امامحسین(ع) عبارت است:1. عمل به تکلیف الهی 2. تشکیل حکومت اسلامی 3. نشر اسلام و بقای آن 4. امر به معروف و نهی از منکر 5. نجات اسلام از خطر تحریف 6. اصلاح امت و جامعه اسلامی 7. ظلم ستیزی و عدالتخواهی[7].
ج. درباره انقلاباسلامی.برخی عوامل پیدایش انقلاباسلامی را به این شرح توضیح دادهاند: 1.مذهب2. سلطه بیگانگان 3. رهبری حضرت امام خمینی(ره) 4. شعار جدایی دین از سیاست 5.اسلام زدایی نظام حاکم 6. بیگانه بودن نظام حاکم با مردم 7. تحقیر شخصیت انسانی مردم8. وحدت و یکپارچگی ملت.[8]
...
اسلام:
دین اسلام و مذهب تشیع از عوامل انقلاب حسینی(ع) و انقلاب خمینی(ره) بودند. اسلامی که امامحسین(ع) و امامخمینی(ره) منادی آن بودند، با اسلام اموی، زبیری و امریکایی تفاوت داشت. اسلام بنیامیه و اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام آمریکایی، هیچگاه
قادر به انقلاب و جاودانه شدن نبودهاند. باید اثبات کرد اسلامِ امامحسین و امامخمینی یکسان و با اسلام دیگران متفاوت بود:
«حرکت امام نه تنها موج جدید بازگشت به اسلام را که در میان اقشار تحصیل کرده و دانشجویی پا گرفته بود، در ابعاد گستردهای تقویت نمود، بلکه در رابطه مذهب و سیاست و مذهب و حکومت داران تغییرات تاریخی پدید آورد[39] ...[ایشان] در ظرف دو دهه توانستند
چهره نوینی از اسلام بسازند. چهرهای مترقی، انقلابی، مبارز. چهرهای که از خود همحکومت و سیاست داشت و هم اقتصاد و آیین کشورداری. اسلامی که به خفقان، دیکتاتوری و استبداد پایان میداد و به جای آن آزادی، حرمت اندیشه و تأمین حقوق اجتماعی انسانها را جایگزین میساخت. اسلامی که به نفوذ ابرقدرتها در ایران پایان میداد و به جای آن ایرانی مستقل و متکی به خود میساخت. اسلامی که فساد مالی و حکومتی رژیم را از بین میبرد و به جای آن نظام امین و مردمی با کارگزارانی صدیق و مؤمن بر پا مینمود. در یک کلام، این اسلام احیا شده همه آن چیزی بود که رژیم شاه نبود و همه آن چیزهایی را پدید میآورد که رژیم شاه نخواسته یا نتوانسته بود پدید بیاورد. با چنین تصویری بود که اسلام توانسته بود بر قلوب طیف گستردهای از اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران [تأثیر بگذارد]...با چنین تصویری از...اسلام توانست میلیونها نفر را در اعتراض و مخالفت با رژیم شاه به حرکت درآورد.»[40] امامحسین(ع) در نامهای به مردم بصره مینویسد:«شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت میکنم، زیرا در شرایطی قرار گرفتهایم که دیگر سنت پیامبر از میان رفته و جای آن بدعت قرار گرفته است.[41]»
نیز در جای دیگر فرمود:
«من برای تفریح و تفرج و استکبار و خود بزرگبینی، نیز برای فساد و خرابی و ظلم و ستم و بیدادگری قیام نکردم، بلکه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد صلی الله علیه و آله است. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جدم و آیین و روش پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام رفتار کنم.»[42]
...
امامخمینی(ره) با الگوگیری و درک اهمیت نقش مردم در هر حرکت انقلابی و اجتماعی، به آگاهی بخشیدن در یک دوره پانزده ساله(1342 تا 1357) پرداخت؛ فرصتی که امامحسین(ع) به آن دست نیافت. البته اگر هم دست مییافت، شاید مردم پس از آگاهی از سفاکی و جنایات یزید، باز به یاری امام(ع) نمیآمدند، زیرا تفاوتهای زیادی بین مردم ایران و مردم آن دوره عراق وجود دارد. امامخمینی بر این نکته تأکید دارد:
«من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما میباشند.»[80]
شرکت گسترده و نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی انکارناپذیر است. امامخمینی در این باب سخنی دارد:
«انقلاباسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید[است]... اگر نبود دست توانای خداوند، امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی...ممکن نبود این ملت با این وضعیت، یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد اللهاکبر و فداکاریهای حیرت آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را به دست گیرد.»[81]
اما نکته جالب در این روند پیوند و الگوگیری مردم از عاشورای حسینی(ع) و حرکت از مساجد و تکایا است. به چند نمونه دراین باره توجه کنید:«تظاهرات 250 تا 400هزار نفری باتوجه به جمعیت 1/5 میلیونی تهران در روز عاشورای 1383ق./ 13خرداد 1342ش. از مسجد حاج ابوالفتح در میدان قیام (میدان شاه) آغاز و به مسجد امام (مسجد شاه) ختم شد.[82]»
«سخنرانی معروف امام(ره) در عصر عاشورای 1383ق./ 13خرداد 1342 در مدرسه فیضیه آغاز شد که منجر به دستگیری و بازداشت و زندانی شدن امام(ره) گردید و در اعتراض به دستگیری امام، حرکتهای مردمی در مساجد شهرهای مختلف شکل گرفت.»[83]
«راهپیمایی دوازدهم محرم 1384ق./ 1343ش. از مسجد امام آغاز گردید. این راهپیمایی برای بزرگداشت پانزده خرداد صورت گرفت که امام(ره) آن را ایام الله نامیده بود. سربازان رژیم شاه نیز به سرکوب آن پرداختند.»[84]
«در سالگرد قیام مردم و کشتار آنان توسط رژیم پهلوی، صدها نفر از طلاب و روحانیونقم در مدرسه فیضیه در پانزده خرداد 1354ش. اقدام به تجمع، سخنرانی و تظاهرات کردند.نیروهای امنیتی و انتظامی با طلاب درگیر، تعدادی را زخمی، تعدادی را زندانی، تبعید یا به سربازی فرستادند.»[85]
«داریوش همایون میگوید: پس از مرگ پسر [آیة الله]خمینی، آن مجلس یادبودی که برایش در مسجد ارگ برگزار کردند، نقطه تجمعی شد برای همه قشرهای پیشرو و لیبرال و آزادی خواه و جبهه ملی و چپ، هر چه که بود، غیر از نظام حکومتی، چهرههای برجستهاش آنجا ظاهر شدند. پیدا بود که رهبری مذهبی توانسته است که همه اینها را جمع بکند و بسیج بکند.»[86]
پژوهش بررسی بندر امام خمینی (ره)در16 صفحه ورد قابل ویرایش
مجموعه حاضر حاصل تلاشی است که طی آن سعی گردیده است تا جایگاه تاریخی و ساختار اجتماعی و شرایط جغرافیائی و آب و هوائی بندر امام خمینی (واقع در استان خوزستان) به خوانندگان و علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ این قطعه ارزشمند از خاک میهن معرفی شود، از آنجا که هدف اصلی در آفرینش این مجموعه شناخت وجوه فرهنگی و تاریخی این شهر بوده است، سعی بسیار به عمل آمده است تا از ارائه آمار و ارقام که هم موجب ملال خواننده و هم اینکه گذشت زمان باعث غیرقابل استناد شدن آنها میشود پرهیز به عمل آید، اگر درجایی از کتاب آمار و ارقامی آورده شده است در مقام اجرای حکم ضرورت بوده است، دیگر اینکه با توجه به اهداف پیش گفته، در تألیف کتاب، علی رغم نقش انکار ناپذیر صنایع و تأسیسات عظیم صنعتی موجود در بندر امام که هر یک به تنهایی نقش به سزایی درچرخة اقتصاد کشور دارند به هیچ روی قصد ارائه گزارش در مورد آنها را نداریم جز در آنجا که به طریقی با موضوعات طرح شدهی ما ارتباط پیدا میکنند.
در همین ابتدا ذکر این نکته ضروری مینماید که : بندر امام همچون مادری مهربان ورنجدیده، این همه کارخانه و مجتمع و تأسیسات صنعتی را در آغوش خویش جا داده است ( که وجود یک شهر کافیست) و رنج رشد و بزرگی و بلوغ آنها را به جان خویش خردیده است اما اینک و با کمال تأسف شاهد بی مهری این فرزندان فراموشکاریم که زحمات طاقت فرسای مام خویش را بر طاق نیسان نهاده اند و قدم شایسته ای برای رفع مشکلات عدیدهی وی که بعضاً معلول وجود خود آنهاست برنمیدارند.
بجاست که فرزندان موصوف در حد وسع خویش در حفظ و نگهداری گاهواره های خود بکوشند و سعی بلیغ نمایند تا رنگ و روی آن و روی آبرومندی به آن ببخشند.
بدون شک بندر امام خمینی و اهالی سختکوش آن نقش ارزندهای در زنجیره ی اقتصاد کشور داشته و دارند[1] لیکن متاسفانه حرکت چشمگیر و قدم شایسته ای در جهت شناسایی زوایای فراموش شدهی تاریخی و فرهنگی این شهر که یکی از دروازههای اصل ورود کالا به کشور و بزرگترین بندر میهمان نیز هست ، صورت نگرفته است، دقیقاً به همین دلیل هنگامی که یکی از اهالی در سفر به خارج از استان قصد معرفی شهر موطن خویش را به دیگران دارد، نیازمند ارائه توضیحات فراوانی در این زمینه است.
نگارنده که خود در این خاک تفتیده قدم به عرصهی گیتی نهاده است و هم در این خاک بالیده است در جهت ادای دین به زاد بوم خویش و اهالی مهربان و خونگرم و با فرهنگ آن به کتابت این مجموعه دست زده است.
برای هر چه پربارتر شدن این مجموعه سعی بسیار شده است تا هرچند به گونه ای با تاریخ و گذشته بندر امام در ارتباط بوده است (اعم از اسناد مکتوب و خاطرات و اطلاعات شفاهی معمرین) مورد استفاده قرار گیرد.
در این راه دهها جلد کتاب تاریخ وسفرنامه و مقاله مورد مطالعه و بررسی و کنکاش واقع و با غالب مطلعین در این زمینه مصاحبه به عمل آمده است.
به عنوان مثال، با صرف بیش از یکسال وقت و از میان 95 هزار برگ سند تاریخی تعداد 1411 برگ سند تاریخی، اداری استخراج گردیده است که قدمت بسیاری از آنها به بیش از هفتاد سال میرسد، ما حصل این کندوکاو انشاء الله در کتابی تحت عنوان ( بندر امام خمینی از منظر اسناد تاریخی) به چاپ خواهد رسید، ضمناً برای تجسم روشن تر بندر قدیم، با یاری جستن از اهالی، عکسهایی از بندر در ابتدای تاسیس جمع آوری و در قسمت های مختلف کتاب به چاپ رسیده است.
امید است مکتوب حاضر بتواند، همچون جرعهای، اندکی از تشنگی ذهن جویا و پویای جوانان اهل بندر که از گذشته بندر چیزی ندیده و نشیندهاند، بکاهد. از آنجا گفتهاند: فقط دیکته نانوشته، غلط ندارد، مؤلف کار خود را از عیب و نقص و اشتباه بری نمیداند، لیکن رجاء واثق دارد که اهل نظر با سعه صدر و بزرگواری خطاهای احتمالی را خواهند بخشید، و درجهت اصلاح در چاپهای بعدی و تنویر ذهن نویسنده، موارد را متذکر خواهند شد.
در اینجا جا دارد تا از تمامی کسانی که بنحوی با کمک به این حقیر، مرا در تدوین این مجموعه یاری دادند، از همین ابتدا سپاسگزاری و تشکر خویش را اعلام نمایم.
همزمان با آغاز احداث اسکلههای ششگانه بندر و همچنین کشیده شدن خط آهن شمال به جنوب در سال 1328 موج کارگران جویای کار از شهرهای مختلف کشور و بخصوص از استانهای همسایه به سوی بندر سرازیر شد و ایشان بدین ترتیب شالودة احداث بندر امام خمینی را بنیان نهادند، بافت غالب جمعیتی شهر را ترکیبی از استانهای ذیل تشکیل میداد.
در جریان جستجوهای خود در آثار مکتوب و مجموعة منابعی که حاوی اطلاعاتی در ارتباط با بندر امام بوده است به نام مرحوم ناخدا عباس دریانورد برخوردم.
این ناخدای دریادل کاپیتان نخستین ناو نیروی دریایی به نام (مظفری) بوده است، اما میتوان او را کریستف کلمب بندر نیز نامید، چرا که براساس مدارک موجود[2] ایشان کاشف راه دریایی خود موسی منتهی به بندر امام است و پیشنهاد وی منجر به احداث تأسیسات بندری در محل فعلی خود شد و بنا به گفته خود ایشان در خاطرات مکتوبی که از ایشان بجا مانده است، سالهای متمادی در بندر بسر برده است وبندر را که در آن زمان تازه متولد شده بود، برای برداشتن گامهای نخستین خود یاری داده است.
یکی از وجوه بارز این شخصیت تاریخی، ادبی، نوحههای شیوا و دلنشینی بوده است که این بزرگوار در رثای شهدای دشت کربلا سروده است و تا آخرین روزهای حیات پربار خود آنها را با لحن سوزناک خود در مجالس عزاداری امام حسین و یارانش میخوانده است.
هم اکنون نیز شاهدیم که نوحههای ناخدا عباس گرمابخش مجالس عزاداری شهدای کربلا در سرتاسر استانهای خوزستان و بوشهر میباشد.
به رغم آنکه ناخدا عباس از تحصیلات آکادمیک برخوردار نبوده است از خط خوش و قریحه سرشاری سود می برده است. در اشعاری که از وی بر جای مانده است اشاراتی به سربندر رو بندر قدیم میبینیم از جمله:
گویند به من زود چرا پیر شدی وز بندر شاپور چرا پیرشدی
بنگر رفقای رذل تو مرد شدند تو چون خر وامانده به گل گیر شدی
بیزارم از این ریاست و دفتر خویش مأیوسم از این امور و سربندر خویش
تا چند تحمل و چنین زجر کشم از این همه موذیان دور و بر خویش
نظر به خدمات تأثیر گذار ناخدا عباس به بندر، نگارنده طی نامهای خطاب به اعضای محترم شورای شهر بندر امام، از آن شورا درخواست کردهام که به خیابان، میدان و یا محلهای به یاد مرحوم ناخداعباس دریانورد نامگذاری شود.
شورای شهر محترم بندر امام خمینی
[1]- به یاد داشته باشیم، این نقش ارزنده در اقتصاد کشور، توسط اهالی و در شرایطی ایفا می شود که دمای هوا در بیش از شش ماه از سال به بالای 50 درجه سانتیگراد نیز میرسد و زندگی کردن در بندر اگر نگوئیم غیرممکن، باید بگوئیم طاقت فرسا میکند. بد نیست در اینجا اشاره ای به این مطلب که در سفرنامه با نوی سیاح انگلیسی ( ویتاسکویل) که در سال 1928 میلادی سفری کوتاه به منطقه داشته است بنماییم، آنجا که در مورد شرایط آب وهوایی منطقه سخن میگوید:
«در بیرون آفتاب سوزاندهات، کلاه آفتابگیر باید بر سر نهاد، هر چند که در ماههای فروردین- اردیبهشت ایم، اندیشه اینکه این کارگر (گرما) سراسر تابستان پیگیر است شما را میترساند، در فروردین و اردیبهشت که گرما چنین است در خرداد، تیر، مرداد چگونه خواهد بود؟ این جا یکی از داغترین جاها در جهان است، گرما به پنجاه و دو درجه می رسد و از اردیبهشت تا پایان شهریور کاهش نمیگیرد، در شهریور باد نمناک (شرجی) هم بر این کابوس میافزاید، با این همه کار سستی نمیگیرد»، با توجه به تاثیر تعیین کننده وضعیت آب و هوای منطقه بر همه شئون زندگی اهالی در بخش مربوط به آب و هوای منطقه به تفصیل به شرایط آب و هوایی بندر پرداخته ایم.
مقاله بررسی مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی در 47 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
ماهیت جهانبینی توحیدی در دیدگاه متفکران مسیحی و امامخمینی.................... 3
دستگاه رهبری در دیدگاه متفکران غرب و امامخمینی......................................... 5
گفتمان رهبری در اسلام، خلافت، سلطنت، امامت................................................. 10
طبقهبندی نظریات مختلف در مورد ولایت فقیه..................................................... 16
سیری در تکوین اندیشههای امام خمینی.............................................................. 20
مشروعیت و مقبولیت و گستره اختیارات و لایت از دیدگاه امام خمینی............... 22
نتیجهگیری............................................................................................................. 42
پیشگفتار
ولایت فقیه رکن و پایه اساسی جمهوری اسلامی ایران میباشد که توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی تئوریزه و بنیانگذاری شده است آنچنانکه در 27 سال اخیر مقالات، کتب، نشریات مختلف در رد یا تأیید آن بخاطر حساسیت و اهمیت این موضوع در ماندگاری حکومت دینی از دو سمت و سو یکطرف موافقان آن و از طرف دیگر از سوی دشمنان خارجی و مغرضان داخلی مطرح گردیده است که از حد اندازه و شمارگان فزونی یافته است و پژوهشگر تازه کار را در میان اطلاعات پیچیده و بیشمار سرگردان مینماید. از این رو این مجموعه به تبیین مشروعیت ولایت فقیه از دیدگان امام خمینی (ره) میپردازد و متذکر میشود این تحقیق دور از نواقص و کمبودهای احتمالی که یک محقق تازهکار با آن روبرو است، برکنار نیست.
در آخر از استاد محترم جناب آقای دکتر مهدی ذاکریان و خانم شمسی کاظمی بخاطر یاری و به ثمر رساندن این تحقیق مرا یاری کردهاند تشکر و امتنان قلبی خود را تقدیم مینمایم و توفیق روزافزون آنجنابان را از خداوند متعال خواستارم.
سؤال اصلی: مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی چیست؟
فرضیه سؤال اصلی: مشروعیت در اندیشه سیاسی امام خمینی ب معنی سازوارگی یا هماهنگی موضوع با مبانی و منابع فقهی و شرعی ارتباط دارد از اینرو برای اثبات تئوری ولایت فقیه به متدلوژی فقهی و استنباط و حجت شرعی متوسل جستهاند.
سؤال فرعی1: چه ارتباطی میان مشروعیت ولایت فقیه با مقبولیت مردم از دیدگاه امام خمینی برقرار است؟
فرضیه سؤال فرعی1: مقبولیت مردمی از دیدگاه امام خمینی، شرط تحقق مشروعیت است.
سؤال فرعی 2: چه ارتباطی بین مشروعیت ولایت فقیه با گسترهی اختیارات حکومتی ولایت فقیه در دیدگاه امام خمینی برقرار میباشد؟
فرضیه 2: مشروعیت و ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی گسترهی اختیارات ولایت فقیه را افزایش میدهد در سوالات فرعی مشروعیت به معنی حقانیت و قانونیت میباشد.
1- ماهیت جهانبینی توحیدی اسلام:
در ابتدا قبل از اینکه به موضع مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خیمنی (س) بپردازیم باید ماهیت جهانبینی توحیدی را در مکتب اسلام و ضرورت وجود حکومت و دستگاه رهبری را از منظر و دیدگاه امام خیمنی در مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم:
در جهانبینی توحیدی اسلام برخلاف جهانبینی توحیدی مسیحیت آنچنانکه متفکران و روحانیون مسیحی عصر روشنگری درابتدا به آن تصریح کردهاند خدایی که قائم به ذات نیست و استقلال و هویت مستقل از خود ندارد و بصورت موجودی مختار و صاحب ارادهی بالاتر و مستقل از موجودات دیگر مورد پرستش قرار نمیگیرد بلکه در کنار موجودات و اسطورههای دیگر مورد پرستش قرار میگیرد و بصورت مستقل و زاویهدار نمیتواند در تغییر جهان هستی مؤثر باشد چنانکه توماس مور[1] در آرمانشر خود میگوید:
اهل یوتوپیا به ادیان مختلف معتقدند برخی از مردم اجرام سماوی را میپرستند اما از تحمیل دین خود، بر دیگران ابا دارند. اما برخلاف این دیدگاه، دیدگاه متفکران و روحانیان اسلامی، خدا قائم بذات و موجودی مستقل و صاحب اراده و ذیشعور و مؤثر در تغییر جهان هستی میباشد، موجودی که مافوق موجودات دیگر و خالق و آفریننده آنان است تنها اوست قابل پرستش است و پرستش غیر او، باطل و شرک است لذا حضرت امام خمینی میفرمایند[2]: اعتقادات ما… اصل توحید است، مطابق این اصل ما معتقدیم که خالق در آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است.
و در جایی دیگر میفرمایند:
در تمام جهان هستی و دار تحقق، فاعل مستقلی بجز خدای تعالی نیست، و دیگر موجودات همانگونه در اصل وجود مستقل نیستند، بلکه ربط محضاند و وجودشان عین فقر و تعلق است، و ربط و احتیاج صرفاند، صفات و آثار و افعالشان نیز مستقل نیست.
حضرت امام خمینی برخلاف نظریهی توماس مور فیلسوفان را به تنهایی از درک حقیقت ناتوان میداند[3] و اعتقاد دارد فیلسوف نمیتواند اثرگذار باشد مگر آنکه با خلق و خوی حکومتگران فلسفه درآمیزد و برخلاف افلاطون که اعتقاد داشت که فیلسوفان تنها قادر به درک حقایق ازلی[4] کائنات میباشند. حضرت امام خمینی، انبیاء را تها قادر به شناخت و درک عوالم هستی میداند، چنانکه میفرمایند: تمام مشکلاتی که ما داریم برای این است که ما محجوبیم از اینکه واقعیت را آنطور که تنظیم شده است مشاهده کنیم آنچه که انبیا برای آن، مبعوث شده بودند وتمام کارهای دیگر مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است، که چه طوراست، ارائه عالم به آن طوری که ما ادراک میکنیم لذا در پارادیم اندیشه سیاسی امام خمینی همه مفاهیم و نشانهها و علوم در همنشینی و هماهنگی با توحید هویت و معنا مییابد و مقصد انبیا نیز، «توحید کلمه» و «توحید عقیده» در اندیشه و گفتمان سیاسی امام خمینی کار ویژه مهم خود را مییابد.
از اینرو تاسیس حکومت اسلامی در صورت مبسوط الید بودن فقیه جایز و تخلف از آن حرام میباشد. چنانکه در کتاب البیع می نویسند:
«امر ولایت و سرپرستی امت به فقیه عادل راجع است» … اگر یکی از فقیهان زمان به تشکیل حکومت توفیق یافت؛ بر سایر فقها لازم است از او پیروی کنند و چنانکه امر تشکیل دولت اسلامی جز با هماهنگی و اجتماع آنان میسر نباشد بر همگی آنان واجب است که مجتمعاً بر این امر اهتمام ورزیده ، در صدد تحقق آن برآیند. اگر این امر اصلا برای آنان امکان عملی نداشت منصب ولایت از آنان ساقط نمی شود و همچنان بر جایگاه خود باقی هستند. اگرچه از تشکیل حکومت معذورند.»
ایشان ضمن مردود شمردن حکومتهای استبدادی و سلطنتی و دیگر حکومتهای مدرن امروزی؛ با بیان اینکه «اسلام با سلطنت منافات دارد» و با قرار دادن پیوند نظریة حکومت اسلامی با ولایت فقیه که مظهر و نماد پیوند دیانت و سیاست و عرصة همگونی ایدئواستراتژی و ژئواستراتژی «دکترین گفتمان امامت» که زیربنای آن؛ ایجاد حکومت مشروطه نه مشروطه مصطلح رایج بلکه حکومت مشروط به عمل به قانون اسلام؛ این نوع حکومت ها از دیگر حکومتهای رایج مجزا می نماید. از اینرو با استناد به حدیث منقول امام هادی (ع) که «زمین هرگز از حجت خدا خالی نمی ماند».
حجت خدا کس که خداوند او را برای انجام اموری مقرر دانسته و تمام کارها، افعال و اقوال او حجت بر مسلمین است و لازم است این حجت در هر زمان حجت وجود داشته باشد و فقهایی که متصف به دو عنصر علم به قانون اسلام و عادل باشند؛ حجت خدا در روی زمین در عصر غیبت معصوم (ع) می باشند، اطاعت از آنان همچون معصوم (ع) واجب و تخطی از آن حرام و گناه کبیره محسوب میشود. از اینرو حضرت امام خمینی ضمن تفکیک ولایت امر مسلمین از ولایت کلیه الهیه که در زمان عرفا و برخی از فلاسفه متداول[5] است؛ آنرا امر قراردادی و اعتباری همچون سلطنت و حکومت عرفی و سایر مناصب معمول در بین مردم می داند . و از همین قبیل است از نظر آن حضرت خلافتی که خداوند تبارک و تعالی به حضرت داوود (ع) محول نمود و به او امر کرد در بین مردم به حق داوری کند یا نمونه دیگر رسول اکرم (ص) به امر خداوند تبارک و تعالی حضرت امام علی مرا به عنوان خلیفه و رهبر اسلامی تعیین نمود. و این گونه امور یعنی امور رهبری و امامت، انتقال ارث (امامت) به غیر، گذاشتن از جانب یکی به دیگری میباشد چنانکه حضرت امیر (ع) به این امر تصریح در خطبه 3 نهج البلاغه به صراحت میفرمایند. اری ترثی نهباً می بینم که میراث مرا به غارت می برند بنابراین ولایت پیامبر یعنی اولی بودن آن حضرت بر مومنین نسبت به خودشان در امور راجع به حکومت و زمامداری به فقهای جامعه الشرایط قابل انتقال میباشد. به عبارت دیگر ولایت فقیه در غیبت معصوم به مشروعیت آنان با توجه به دلایل عقلی و نقلی منطبق بر شرع و منتج از اختیارات پیامبر (ص) و اوصیای او میباشد
گزارش کارآموزی ساختمان اسکلت فلزی کمیته امداد امام خمینی (ره) در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
آنچه که در این جزوه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد پروژه کار آموزی بوده که مراحل اجرائی ساخت یک ساختمان اسکلت فلزی را از شروع تا خاتمه به اختصارمورد بررسی قرار می دهد . موارد اجرائی – جزئیات اجرائی- روش کار – نحوه اجرای این پروژه توضیح داده شده است. لذا در شروع توضیحات لازم است برخی تعاریف و اصلاحات جهت تفهیم بهتر مظالب به اختصار شرح داده می شود .
الف - کارفرما : عبارتست از شخصیتی حقیقی یا حقوقی که امضاء کننده یکی از طرفین قرار داد بوده و موضوع عملیات پیمان پس از تکمیل به وی تحویل داده می شود .
ب- پیمانکار : عبارتست از شخصیتی حقیقی یا حقوقی که اجرای یک پروژه مطابق نقشه و مشخصات فنی را بعهده می گیرد .
ج - دستگاه نظارت : کارفرما جهت حسن انجام کار یک پروژه عوامل اجرائی را بصورت مقیم مستقر نموده که نظارت اجرای صحیح کلیه عملیات اجرائی بر عهده این عوامل می باشد .
د- پیمان : هر پروزه جهت اجراء نیازمند به مشخص شدن کلیه اطلاعات اجرائی و شرایط حاکم بر پروزه بوده که پیمان نامیده می شود .
ه- اسناد پیمان : اسناد پیمان شامل کلیه نقشه های محاسباتی – معماری – سازه ای – تأسیسات مکانیکی و برقی مشخصات فنی کارهای عمومی ساختمان – شرایط عمومی و خصوص پیمان و کلیه اسناد مبادله شده بین طرفین می باشد .
تحویل زمین :
پس از منعقد شدن پیمان بین کارفرما و پیمانکار جهت شروع عملیات اجرائی تحویل زمین صورت می گیرد : تحویل زمین مطابق نقشه های ابلاغی به پیمانکار در یک زمان مقرر شده به نامبرده از سوی عوامل کارفرما ( واحد حقوقی – نماینده پیمانکار – نماینده کارفرما ) صورت می گیرد قبل از تحویل زمین کلیه هماهنگیهای لازم در خصوص تثبیت مالکیت آن از سوی کارفرما می بایست صورت گیرد.
الف – تجهیزکارگاه : پس از تحویل زمین جهت آماده کردن شرایط اجرائی شامل ( تأمین نیروی انسانی و تهیه ماشین آلات ، ساخت امکان پرسنل ) به پیمانکار مهلتی داده می شود تا این شرایط را فراهم نماید که به آن زمان تجهیز کارگاه می گویند.
ب- بوته کنی و تسطیح زمین :هر پروژه جهت شروع عملیات خاکبرداری نیاز به تسطیح و بوته کنی ، کندن اشجار ، رفع تپه ماهورها را دارد تا هنگام پی کنی و شروع خاکبرداری این امر به سهولت انجام پذیرد .
ج- آزمایشات مکانیک خاک : جهت مشخص شدن نوع زمین ، میزان مقاومت مجاز خاک و دسترسی به اطلاعات کامل در خصوص زمین احداث بنا نیاز ضروری به شناخت آن است که در بناهای کم اهمیت این عمق با زدن چاه و در سازه های مهم این امر توسط گمانه زنی انجام می گیرد تا خطرات بعدی ناشی از نشت بنا با این کار مرتفع گردد.
Ü نکته : در صورتی که حفره های بلعنده و چهاها و قنوات در محل احداث بنا و پروژه باشد می بایست توسط پیمانکار و مطابق نظر دستگاه نظارت با مصالح مناسب آنها پر شوند .
پیاده کردن نقشه :
پیاده کردن نقشه در محل تعیین شده در روز تحویل زمین و مطابق اندازه های اجرائی نقشه ابلاغی صورت می گیرد که به هنگام اجرا وسایلی از قبیل میخ چوبی یا فلزی ، ریسمانکار ، گچ ساختمانی ، چکش ، دفتر و خودکار ، ماشین حساب و در صورت پیاده کردن با دوربین به ابزاری چون ( دوربین تئودولیت یا نیوو ، میر ، ژالن ، تراز قائم میر نیازمند می باشیم .
Ü نکته : در پیاده کردن نقشه جهت گونیا کردن خطوط پی کنی می توان از رابطه فیثاغورث ( 3،4،5) استفاده می کنیم .
خاکبرداری و پی کنی :
خاکبرداری و پی کنی در صورت عمق کم توسط نیروی انسانی انجام گرفته و در صورت عمق زیاد این کار توسط ماشین آلاتی از قبیل تراکتور بیل دار ، لودر و ... صورت می پذیرد.
Ü نکته : آنچه که در همه خاکبرداریها می بایست مورد توجه قرار گیرد تراز کف خاکبرداری بوده که آنهم حتماٌ می بایست توسط نیروی انسانی و با دست صورت گیرد .
اجرای بتن مگر :
بتن مگر که بتن نظافت و بتن لاغر معروف است الزاماٌ می بایست در کف کلیه گودبرداریها و خاکبرداریهایی که بتن ریزی روی آن انجام می شود با ضخامت حداقل cm5 و عیار سیمان kg/m3 150 اجرا گردد که سطح انتهایی آن نیز می بایست کاملاٌ تراز گردد.
قالبندی پی :
قالبندی جهت تأمین شکل خواسته شده قطعات بتنی انجام می گیرد که در پی ها بطور معمول بصورت چوبی ،فلزی ، آجری و .... در حد فاصل دیواره پی و بتن اجرا می شود .
Ü نکته 1 : در قالبندی های فلزی و چوبی جهت سهولت جدا سازی قالب از سطح بتن از موادی چون روغن سوخته ، روغن موتور استفاده می شود .
Ü نکته 2 : جهت جلوگیری از خارج شدن شیره بتن از قالبندی آجری و همچنین جلوگیری از جنب آب بیشتر بتن توسط آجرها ( بالاخص آجرهای فشاری ) طرفین دیواره اندود ماسه سیمان و یا بوسیله نایلون پوشانده می شود .
ایجاد فرهنگ وکار وتلاش
امام صادق (ع) می فرماید: و تعمر الارض . آباد شدن زمین، یکی دیگر از آثار امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا آبادی نیاز به تلاش و سرمایه گزاری و علاقه و تخصص و بسیج شدن و تعاون دارد که همه آنها از معروف هاست و باید به آن امر شود فاسد کردن زمین از طریق جنگ و بیکاری و رها کردن و راکد گذاشتن سرمایه ها و فتنه و تفرقه و اسراف و عیاشی است – که همه آنها از منکرات است و باید از آنها جلوگیری شود.
کار و تلاش « معروف و عبادت » شمرده می شود و بیکاری « منکر و ناپسند »
محمد بن منکدر (که از دانشمندان اهل سنت است) می گفت: باور نداشتم علی بن الحسین فرزندی به یادگار گذارد که فضل و دانشش مانند خود او باشد، تا اینکه پسرش محمد بن علی ] امام باقر (ع)[ را دیدم پس من خواستم او را موعظه کنم و اندرز دهم ولی او مرا موعظه کرد، اصحابش گفتند: به چه چیز تو را موعظه کرد؟ گفت: من در ساعتی که هوا بسیار گرم بود، به قصد اطراف مدینه بیرون رفتم و در راه به محمد بن علی برخوردم – و او مردی تنومند بود – دیدم بر دوشن دو غلام خود تکیه زده ، من با خود گفتم : بزرگی است از بزرگان قریش که در این هوای گرم برای بدست آوردن مال دنیا بیرون آمده است! اکنون او را موعظه خواهم کرد، پس نزدیک رفته بر او سلام کردم و او همچنان نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام مرا داد، به او گفتم: خدا کارت را اصلاح کند، بزرگی از بزرگان قریش در این هوای گرم با این حال برای طلب دنیا بیرون آمده است، اگر اکنون مرگ تو در رسد و در اینحال باشی چه خواهی کرد؟ آن جناب دست از دوش آن دو غلام برداشت، روی پای خود ایستاد و فرمود : «به خدا اگر مرگ من در این حال فرا رسد، در حالی که نزد من آمده است که در حال فرمانبرداری و طاعت خداوند هستم، که به آن وسیله نیازمندی خود را از تو و از مردم دور می سازم. از این می ترسم که مرگ در حالی به سراغ من بیاید که من در حالت نافرمانی خداوند باشم.» محمد بن منکدر می گوید گفتم خدایت رحمتت کند من می خواستم تو را موعظه کنم، (اما) تو مرا موعظه کردی، [1]
اندیشه های خطرناک با رنگ دینی
عمربن یزید می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: مردی است که می گوید در خانه ام می نشینم و به نماز و روزه و عبادت پروردگار می پردازم، و روزی من خودش خواهد آمد (و نیازی به کار و تلاش برای بدست آوردن روزی ندارم).
امام صادق (ع) فرمود:
این یکی از سه گروهی است که دعایشان مستجاب نمی شود. [2]
این فکر که در خانه باید نشست و به عبادت پرداخت و از کار و تلاش دست کشید، «اندیشه ای خطرناک» است و «منکر» محسوب می شود. زیرا، اولاً – فرد را سربار جامعه بار می آورد و پیامبر (ص) می فرماید:
آن کس که کلَّ و سربار بر دیگران باشد، مورد لعن و نفرین واقع گردیده است[3]
و ثانیاً – او محتاج و نیازمند دیگران می گردد.
امام صادق (ع) در یک روز تابستانی که هوا بسیار گرم بود، به دنبال کار و کسب روزی بود، شخصی بنام عبدالاعلی (که از اصحاب حضرت بود) به ایشان عرض می کند: شما که فرزند رسول خدا هستید چرا در چنین روزی خود را به زحمت می اندازی؟
امام پاسخ می دهد:
یا عبدالاعلی خرجت فی طلب الرّزق لأسغنی عن مثلک . [4]
ای عبدالاعلی، من بدنبال رزق و روزی بیرون آمده ام تا از مثال تو بی نیاز باشم!
ثالثاً- این گونه وابستگی ، با عزت نفس انسان ناسازگار است.
رابعاً – اگر این اندیشه، «فراگیر» شود و در جامعه اسلامی رشد یابد، خسارت غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت، زیرا، ملتی عقب افتاده، که استعدادهای خدادادیش را سرکوب نموده، و زمینه شکوفایی آن را فراهم نساخته، و در تمام ابعاد زندگیش وابسته به بیگانگان گردیده است، پدید می آید.
مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: به خدا سوگند ما در «طلب دنیا» هستیم و دوست داریم به آن برسیم و آن را به چنگ آوریم.
امام صادق (ع) فرمود: دوست داری با آن چه کنی؟
عرض کرد: آن را خرج خود و زن و فرزند خویش نموده، بوسیله آن «صله رحم» بنمایم، صدقه بدهم، و به حج و عمره بروم:
امام صادق (ع):
لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الاخره [5]
این «طلب دنیا» (و دنیاگرایی) نیست، این بدست آوردن آخرت است.
ملاحظه نمودید چگونه پیشوایان معصوم (ع) با اندیشه ها و افکار غلط و خطرناک، که همه از مصادیق« منکر» اعتقادی و فکری است به مبارزه برخاسته و به روشنگری و ارشاد و تصحیح اندیشه ها، پرداخته اند. به روایت جالب توجه فرمایید:
عن ابی جعفر (ع) قال :
مَن طلب ] الرزق فی [ الدّنیا استعفافاً عن النّاس و توسیعاً عَلی اَهله و تعطّفاً علی جاره لَقَی الله عزوجل یوم القیامه و وجهه مثل القمر للیله البدر. [6]
امام باقر (ع) فرمود:
هرکس به خاطر بی نیاز از مردم (و حفظ عزت نفس خود) و توسعه دادن زندگی برای خانواده اش ( و فراهم ساختن رفاه بیشتر) و رسیدگی دلسوزانه نسبت به همسایگان به کار و تلاش دنیا بپردازد، در روز قیامت در حالی که صورتش همانند مانند ماه شب چهارده باشد، خداوند را ملاقات خواهد کرد!
آری، خودخواهی، نیرنگ و فریب ها، خودپسندیها، و ... از مظاهر دنیاگرایی و ناپسند و منکر است. محبت و علاقة به دنیا، به طوری که مانع انجام وظیفه شرعی و انسانی و الهی شود، دنیاگرایی و مذموم است، والا آنچه در مسیر آخرت و عبودیت حق باشد، عبادت است و ارزش است و «معروف».
قال علی (ع): اِنّ الله یحب المحترف الامین.
خداوند فرد با حرفه و درستکار را دوست میدارد.
(میزان الحکمه، ج2، ص 364)
عمران و آبادانی دنیا به دست انسانها صورت میگرفته است. بر اساس تلاش و کوشش انسانها امروزه شاهد پیشرفتهای فزاینده علم و تکنولوژی و صنعت هستیم. انسان همواره با کار و تلاش زنده است و روزی او از راه فعالیت و کار و کوشش حاصل میشود. دین مبین اسلام نیز همواره انسانها را به تلاش و کوشش و کسب روزی حلال و استفاده از دسترنج خود تشویق کرده است. به فرموده ائمه معصومین (ع) خداوند انسانهای دارای شغل و حرفه را دوست میدارد و تلاش و کوشش جهت به دست آوردن روزی حلال در ردیف جهاد فی سبیل الله عنوان شده است.
این نهاد با الهام از تعالیم شرع مقدس همواره سعی بر این دارد که اصولیترین و شایسته ترین خدمات را نسبت به مدد جویان تحت حمایت انجام دهد برهمین اساس طرحها و فعالیتهای خود کفایی را در رأس برنامههای خود قرار داده است.
بدیهی است اولین قدم و اساسی ترین اقدام در این رابطه ایجاد روحیه خود اتکایی و اعتماد به خود و روحیه علاقه به کار و عدم اتکاء به دیگران میباشد.
1ـ پرداخت وامهای خود کفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله کار.
2ـ رسیدگی و نظارت بر فعالیتهای خود کفایی خانواده ها.
3ـ ارئه آموزشهای فنی و حرفه ای.
4ـ کاریابی برای مدد جویان و ایجاد زمینههای لازم برای جذب مدد جویان آموزش دیده در بازارکار.
5ـ ایجاد زمینه استفاده مدد جویان از محل تسهیلات تبصرههای قانون بودجه.
6ـ ایجاد زمینه دریافت وام توسط زنان روستایی سرپرست خانوار «طرح حضرت زینب (س) ».
7ـ تهیه مقدمات لازم برای خود کفایی جمعی و گروهی، از طریق کارگاههای آموزشی و تولیدی.
8ـ تأمین فضای خودکفایی
اختصاص وامهای خودکفایی موجب شکوفایی استعدادهای خلاق افراد فاقد سرمایه در جامعه گردیده که بعضاً اختراعاتی را به ثبت رسانده ومنشاءکارآفرینی جهت همنوعان خویش درجامعه اسلامی شدهاند.
طرحهای خودکفایی این نهاد ضمن ایجاد اشتغال به جهت ماهیت اشتغالی آن عامل توزیع عادلانه سرمایه اشتغال زایی در بخش روستا، صنایع روستایی واهرم حفظ بقاء روستاها گردیده، این مهم از عوامل بازدارنده مهاجرت به شهرها و نقش موثر درکاستن حاشیه نشینی شهرها ومعضلات مربوط به آن نیز میباشد.
دگرگونی ارزشها
از خطرناکترین آثر ترک امر بمعروف و نهی از منکر، تضعیف، نابودی و دگرگونی ارزشهای اسلامی است. آنچه را مکتب و دین خوب و ارزش می شمرد، در جامعه ای، که امر به معروف و نهی از منکر را کنار گذارده اند، بد و زشت به حساب می آید و از آن طرف، آنچه را اسلام بد و قبیح شمرده ، خوب و با ارزش تلقی می شود. اگر سؤال شود مگر چنین چیزی امکان دارد؟ پاسخ می دهیم : آری، و این مطلبی است که در کلام پیشوایان معصوم (ع) پیش بینی شده است.
البته روشن است که «انقلاب ارزشی» سریع و ناگهان بوقوع نمی پیوندد و نیازمند زمان و مقدمات لازم است.
این بحث با بحث «تهاجم فرهنگی» و به تعبیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای «شبیخون فرهنگی» دارای رابطه تنگاتنگی است، چه اینکه این تهاجم و شبیخون با هدف ضربه زدن به ارزشها و در نهایت دگرگونی آن و در نتیجه نفوذ دشمنان و حاکمیت اشرار صورت می گیرد.
نخست اشارتی به مراحل آغازین، که به این پایان خطرناک می انجامد داریم:
«دگرگونی ارزشها» زمینه می خواهد، تا زمینه های لازم پدید نیاید، انقلاب ارزشی صورت نمی گیرد، خواه در بعد مثبت قضیه، خواه در بعد منفی آن. مثلاً چنانچه در جامعه ای ارزشهای منفی ( و در حقیقت ضد ارزشها که بعنوان ارزش تلقی گردیده است) حاکم و رایج باشد، دگرگونی آن و حرکت در جهت جایگزینی ارزشهای والای الهی و انسانی، نیازمند «زمینه ها و شرایط» لازم است.
نقش منکرات در سلب نعمتهای الهی :
در قرآن مجید آیات زیادی در این باره وجود دارد و همگی نشانگر این امر هستند که چگونه گناه منکرات تمدنی، فرهنگ، قدرت و استقلال یک ملت را در خود می بلعند، بدون اینکه احتیاجی به دشمن خارجی باشد. خداوند در یکی از آیات می فرماید:
« اَلَم یَرَوا کَم اَهلَکنا مِن قَبلهِم مِن قَرٍن مَکَنّاهُم فیِ الاَرضِ ما لَم نُمَکَّن لَکُم و اَرسُلنَا السَّماءَ عَلیهِم مِدراراً وَجَعَلنَا الاَنهارَتَجری مِن تَحتِهِِم فَاَهلَکنا هُم بِذُنُوبِهِم وَاَنشَانا مِن بَعدِهِم قَرناً اخَرینَ »[7]
«آیا ندید که پیش از آنان چه بسیار گروهی را هلاک ساختیم و حال آنکه در زمین به آنها قدارت و تمکن داده بودیم که شما را نداده ایم و از آسمان بر آنها باران رحمت فرستادیم و نهرها بر ایشان جاری ساختیم و با آنکه به انواع نعمتها بهره مند شدند چون نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروه دیگری را بعد از آنان بر انگیختیم».
در آیة دیگری می فرماید:
«اَوَلَم یَسیُروا فِی الارضِ فَیَنظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذینَ کانُوا مِن قَبلِهم کانُوا هُم اَشَدَّ مِنهُم قُوَّهَّ و اثاراً فیِ الارضِ فَاَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِم وَ ما کانَ لَهُم مِنَ الله مِن واقٍ.» [8]
«آیا مردم در روی زمین سیر و سفر نمی کنند تا عاقبت کار پیشینیان خود را ببینند و آنان که بسیار از اینان قوی تر و اثر وجودیشان بیشتر بود، سرانجام خداوند به کیفر گناهانشان بگرفت و از قهر و انتقام خدا هیچ کس نگهدارشان نبود».
و یا در جای دیگری از قرآن مجید آمده است »
«کَدَابِ الِ فِرعَونَ وَ الَّدینَ مِن قَبلِهم کَفَروُا بِایاتِ اللهِ فَاَخَذَهُم الله بِذُنُوبِهِم اِنَّ الله قَوِیُّ شَدیدُ العِقابِ».[9]
«ای رسول ما کافران امت تو نیزمانند فرعونیان و کافران پیش از زمان آنها به آیات خداوند کافر شدند، خدا هم آنان را به کیفر گناهانشان بگرفت که همانا خدا توانا و سخت کیفر است».
خداوند در دنبالة آیة فوق علت قطع فیض و نزول عذاب را صراحتاً متوجه اعمال خود مردم نموده، می فرماید»
«ذَلِکَ بِاَنَّ اللهَ لَم یَکُ مَغَیّراً نِعمهً اَنعَمَها عَلی قَومٍ حَتّی یُغیّروا ما بِأنفُسِهِم وَ اَنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ».[10]
«سنت الهی این است که خداوند نعمت قوی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آن قوم حال خود را تغییر دهند که همانا خداوند شنوا و دانا می باشد».
به عنوان مثال در مورد مطلب فوق می توان گفت که این مسئله بوضوح در کشور مصر وجود دارد؛ مصر با عظمتی که در زمانهای دوران باستان، به اروپا «فاستونی» صادر می کرد، هم اکنون دچار انحطاط شده و غرق در عیاشی است و به همین دلیل تحت سلطة استعمار در حال دست و پا زدن می باشد.
دولتهای استعماری هرگاه بخواهند ملتی را به زیر سلطه خود ببرند ابتدا فرهنگ اصیل او را گرفته ، سپس فرهنگ عیاشی و جلوه گری را عرضه می کنند و چون نسل جوان تجدد طلب و نقش پذیر است ، مجذوب آنها شده، فاسد می شود.
در مورد نعمتهای الهی می توان گفت که رابطه ای بین عمل و شخص و افاضة فیض خداوند وجود دارد و این مسئله جزئی از اعتقادات اسلامی و قرآنی ماست، یعنی اگر مردمی بخواهند از فیوضات الهی بهره مند شوند، باید ارتباط آنها با خداوند فزونی یابد.
فیض پروردگار متعال نسبت به تمام عالم عام است. این عام بودن را می توان به امواج صوتی و تصویری تشبیه نمود، مثلاً در فضای یک شهر امواج صوتی و تصویری وجود دارد، ولی آنها فقط توسط گیرنده های رادیو و تلویزیون گرفته می شوند و اگر در خانه ای دستگاه گیرنده ای وجود نداشته باشد، نمی توان از این امواج بهره برداری کرد؛ علاوه بر این، دستگاه هر قدر سالم تر باشد، صدا وتصویر دریافتی بهتر خواهد بود. نعمتهای الهی نیز چنین می باشند، یعنی بر سراسر عالم فیض الهی حاکمیت دارد و خداوند غنی مطلق است و این مردم هستند که بایستی استعداد و استحقاق این را داشته باشند که بتوانند آن را دریافت کنند؛ ولی گناه و منکرات از اموری هستند که نعمتهای الهی را از انسان سلب می کنند و پرده ای ما بین او و این فیوضات ایجاد می نمایند. در این باره قرآن کریم از قول حضرت هود (ع) خطاب به قومش می فرماید:
«وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ تُوبُوا اِلیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدراراً وَ یَزدکُم قُوَّهً اِلی قُوَّتِکُم وَ لا تَتَوَلَّوا مُجرمینَ».[11]
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ....................................................................................................................... 1
جایگاه امر به معروف در قرآن................................................................................ 5
اولین وظیفه انبیاء ..................................................................................................... 5
گروه ویژه ................................................................................................................ 8
جایگاه آمرین به معروف و ناهیان منکر ................................................................. 10
تاریخچه، اهداف و وظایف کمیته امداد امام خمینی (ره)......................................... 14
خط و مشی های اساسی این نهاد........................................................................... 15
گروه های ویژه ...................................................................................................... 18
سالم سازی محیط................................................................................................... 20
ایجاد فرهنگ کار و تلاش ....................................................................................... 22
اندیشه های خطرناک با رنگ دینی ......................................................................... 23
برنامه اشتغال و خودکفایی مددجویان.................................................................... 27
دگرگونی ارزشها..................................................................................................... 29
نقش منکرات در سلب نعمتهای ............................................................................... 30
زمینه های دگرگونی ارزشهای اسلامی ................................................................. 34
گرایش به فرهنگ بیگانگان....................................................................................... 35
عیب نهادن بر تعهد و پایبندی به ارزشهای مکتبی ................................................. 37
غیر حضوری و مکاتبه ای ...................................................................................... 38
خدمات فرهنگی و آموزشی..................................................................................... 40
احیای سرمایه های درونی برای پذیرش امر به معروف و نهی از منکر................ 43
ارائه خدمات مددکار و مشاوره.............................................................................. 53
عنوان صفحه
اهمیت شیوه ها ....................................................................................................... 55
برکات اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر ..................................................... 60
مشارکتهای مردمی، درآمدهای محلی، وجوهات امانی .......................................... 62
جشن عاطفه و جشن نیکوکاری .............................................................................. 65
دایره امر به معروف و نهی از منکر ....................................................................... 68
پیگیری مسائل حقوقی و قضایی مددجویان ........................................................... 70
توجه کردن به کرامت و ارزش انسان.................................................................... 72
حل نشدن مشکلات اقتصادی ................................................................................. 75
خدمات حمایتی کمیته امداد طرح مددجوئی ........................................................... 79
طرح شهید رجائی ................................................................................................... 81
طرح حمایت از ایتام (طرح اکرام)............................................................................. 82
اطعام و افطاریه محرومین....................................................................................... 83
امور بیمه و خدمات بهداشتی و درمانی اقشار نیازمند........................................... 84
خدمات عمرانی تأمین مسکن برای مددجویان ........................................................ 86
طرح بازگشت مهاجرین............................................................................................ 88
حمایت از محرومان خارج از کشور ....................................................................... 90
مسائل اقتصادی ..................................................................................................... 91
برنامه ازدواج فرزندان و خانواده های تحت پوشش.............................................. 94
پرداخت و قرض الحسنه ......................................................................................... 95
نتیجه ....................................................................................................................... 97
منابع و مأخذ.......................................................................................................... 100
[1] - ارشاد مرحوم مفید، ترجمة رسول محلاتی، ص 159 – 160 ، کافی ج 5، ص 73.
[2] - کافی، ج 5 ص 77. در روایتی از امام صادق (ع) سئوال شد که این سه گروهی که دعایشان مستجاب نمی شود چه کسانی هستند؟
امام می فرماید : کسی که همه اموال خود را در راه مشروع (و خداوند) انفاق کند (که خانه نشین شود) و بعد بگوید خدایا روزی مرا برسان خداوند می فرماید: مگر به تو روزی نداده بودم (چرا افراط و تفریط کردی؟)
و مردی که از دست همسرش به تنگ آمده باشد و نفرینش نماید (مثلاً بگوید خدایا مرا از دست او خلاص کن و ... این دعاها مستجان نمی شود)
به او گفته می شود که مگر در اختیارش (در نگهداری یا طلاق) را به تو نداده ام و مردی که در خانه اش بنشیند و دنبال کار و تلاش برای بدست آوردن روزی نرود و بگوید پروردگارا روزی مرا برسان، خداوند می فرماید مگر راه بدنبال روزی رفتن را به تو نداده ام؟!
خصال صدوق / باب الثلاثه – حدیث 208.
[3] - کافی ج 5، ص 72: ملعون من القی کَلِّه علی النّاس ، تحف العقول، مواعظ النّبی .
[4] - کافی، چ 5، ص 74.
[5] - کافی، ج 5، ص 72.
[6] - کافی، ج 5، ص 72.
[7] -سورة انعام – آیة 6.
[8] - سوره مؤمن ، آیه 21.
[9] - سورة انفال – آیة 52.
[10] - سورة انفال – آیة 53.
[11] - سورة هود، آیة 52.