تحقیق با موضوع مفهوم تقوا در نهج البلاغه
مقدمه:
تقوا از رایجترین کلمات نهج البلاغه است. در کمتر کتابى مانند نهج البلاغه بر عنصر تقوا تکیه شده، و درنهج البلاغه به کمترمعنىومفهومىبهاندازهتقواعنایتشدهاست .
تقوا چیست؟
معمولاً چنین فرض مىشود که تقوا یعنى «پرهیزکارى» و به عبارت دیگر تقوا یعنى یک روش عملى منفى، هر چه اجتنابکارى و پرهیزکارى و کنارهگیرى بیشتر باشد تقوا کاملتر است .
طبق این تفسیر اولاً تقوا مفهومى است که از مرحله عمل، انتزاع مىشود، ثانیاً روشى است منفى، ثالثاً هر اندازه جنبه منفى شدیدتر باشد تقوا کاملتر است.
به همین جهت متظاهران به تقوا براى این که کوچکترین خدشهاى بر تقواى آنها وارد نیاید از سیاه و سفید، تر و خشک، گرم و سرد اجتناب مىکنند و از هر نوع مداخلهاى در هر نوع کارى پرهیز مىنمایند.
شک نیست که اصل پرهیز و اجتناب یکى از اصول زندگى سالم بشر است. در زندگى سالم، نفى و اثبات، سلب و ایجاب، ترک و فعل، اعراض و توجه توأم است. با نفى و سلب است که مىتوان به اثبات و ایجاب رسید، و با ترک و اعراض مىتوان به فعل و توجه تحقق بخشید.
کلمه توحید یعنى کلمه «لا اله الا الله» مجموعاً نفیى است و اثباتى، بدون نفى ماسوا دم از توحید زدن ناممکن است. این است که عصیان و تسلیم، کفر و ایمان قرین یکدیگرند، یعنى هر تسلیمى متضمن عصیانى و هر ایمانى مشتمل بر کفرى و هر ایجاب و اثبات مستلزم سلب و نفیى است: فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقى.
اما اگر نیروى روحانى تقوا در روح فردى پیدا شد، ضرورتى ندارد که محیط را رها کند، بدون رها کردن محیط، خود را پاک و منزه نگه مىدارد.
اما اولاً پرهیزها و نفیها و سلبها و عصیانها و کفرها در حدود «تضاد» هاست. پرهیز از ضدى براى عبور به ضد دیگر است، بریدن از یکى، مقدمه پیوند با دیگرى است.
از این رو پرهیزهاى سالم و مفید، هم جهت و هدف دارد و هم محدود است به حدود معین. پس یک روش عملى کورکورانه که نه جهت و هدفى دارد و نه محدود به حدى است، قابل دفاع و تقدیس نیست.
ثانیاً مفهوم تقوا در نهج البلاغه مرادف با مفهوم پرهیز حتى به مفهوم منطقى آن نیست. تقوا در نهجالبلاغه نیرویى است روحانى که بر اثر تمرینهاى زیاد پدید مىآید و پرهیزهاى معقول و منطقى از یک طرف سبب و مقدمه پدید آمدن این حالت روحانى است و از طرف دیگر معلول و نتیجه آن است و از لوازم آن به شمار مىرود.
این حالت، روح را نیرومند و شاداب مىکند و به آن مصونیت مىدهد. انسانى که از این نیرو بىبهره باشد، اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و محفوظ بدارد چارهاى ندارد جز این که خود را از موجبات گناه دور نگه دارد، و چون همواره موجبات گناه در محیط اجتماعى وجود دارد ناچار است از محیط کنار بکشد و انزوا و گوشهگیرى اختیار کند.
مطابق این منطق یا باید متقى و پرهیزکار بود و از محیط کنارهگیرى کرد و یا باید وارد محیط شد و تقوا را بوسید و کنارى گذاشت. طبق این منطق هر چه افراد اجتنابکارتر و منزوىتر شوند جلوه تقوایى بیشترى در نظر مردم عوام پیدا مىکنند.
اما اگر نیروى روحانى تقوا در روح فردى پیدا شد، ضرورتى ندارد که محیط را رها کند، بدون رها کردن محیط، خود را پاک و منزه نگه مىدارد.
دسته اول مانند کسانى هستند که براى پرهیز از آلودگى به یک بیمارى مسرى، به دامنه کوهى پناه مىبرند و دسته دوم مانند کسانى هستند که با تزریق نوعى واکسن، در خود مصونیت به وجود مىآورند و نه تنها ضرورتى نمىبینند که از شهر خارج شوند و از تماس با مردم پرهیز کنند، بلکه به کمک بیماران مىشتابند و آنان را نجات مىدهند. آنچه سعدى در گلستان آورده نمونه دسته اول است:
بدیدم عابدى در کوهسارى *** قناعتکردهازدنیابهغارى
چرا گفتم به شهر اندر نیایى *** کهبارىبندازدلبرگشایى؟
بگفت آنجا پریرویان نغزند *** چوگلبسیارشدپیلانبلغزند
منابع:
1ـ بقره/ 256
2ـ نهج البلاغه، خطبه 16
3ـ نهج البلاغه، خطبه 113
4ـ نهج البلاغه، خطبه 233
5ـ نهج البلاغه، خطبه 157
6ـ رجوع شود به کتاب گفتار ماه، ج اول، سخنرانى دوم، [یا به کتاب ده گفتار
7ـ اعراف/ 26 .
8ـ خطبه 233
پایان نامه مفهوم و دستهبندی معماریها و جایگاه معماری نرمافزار در آن
عنوان | شماره صفحه |
چکیده 3
فهرست مطالب.. 4
فهرست جدولها 10
فهرست شکلها 11
مقدمه. 14
فصل اول
مفهوم و دستهبندی معماریها و جایگاه معماری نرمافزار در آن. 20
1-1 مقدمه 20
1-2 تاریخچه معماری 20
1-3 مفهوم و تعریف معماری.. 21
1-4 چارچوبهای معماری.. 22
1-4-1 چارچوب معماری Zachman. 22
1-4-2 چارچوب معماری FEAF. 23
1-4-3 چارچوب معماری C4ISR.. 23
1-5 چارچوبها و متدولوژیها 23
1-6 دستهبندی معماریها 25
1-6-1 معماری سیستم، معماری نرمافزار 25
1-6-2 معماری سازمان 26
1-6-3 معماری کسب و کار 26
1-6-4 معماری اطلاعات.. 27
1-6-5 معماری سیستمهای کاربردی.. 27
1-6-6 معماری داده 28
1-6-7 معماری تکنولوژی.. 28
1-7 معماریهای دیگر 30
فصل دوم
مفهوم معماری نرمافزار و مقایسهای تحلیلی بر تعاریف آنها 32
2-1 مقدمه 32
2-2 مفهوم معماری نرمافزار 32
2-3 تعاریف معماری نرمافزار 33
2-4 دلایل وجود تعاریف مختلف برای معماری نرمافزار 35
2-4-1 وجود دیدگاهها و رویکردهای متفاوت.. 35
2-4-2 کیفی بودن شناسه "سطح بالا بودن" در مفهوم معماری.. 36
2-4-3 تفاوت در کلمات مورد استفاده در تعاریف... 36
2-5 ارائه جدول اجزاء تشکیل دهنده تعاریف.. 36
2-5-1 اجزاء معماری نرمافزار و منطق انتخاب اجزاء 37
2-5-2 ارتباطهای بین اجزاء معماری نرمافزار 38
2-5-3 مجموعه اجزاء معماری نرمافزار و ارتباط بین آنها 39
2-6 تعریف و مقایسه پارمترهای متناظر در چارچوب.. 40
2-6-1 رابطه، ارتباط، تعامل، اتصال.. 41
2-6-2 اجزاء نرمافزاری، موئلفه، زیرسیستم. 42
2-6-3 خصوصیت، واسط، رفتار 44
2-6-4 ساختار، سازماندهی، چارچوب.. 45
فصل سوم
مفهوم، تعریف و سنجش مشخصههای کیفی در معماری نرمافزار 47
3-1 مقدمه 47
3-2 مفهوم کیفیت نرمافزار و مشخصههای کیفی.. 47
3-3 تعریف کیفیت در نرمافزار و مشخصههای کیفی.. 49
3-4 Observable via Execution 50
3-5 Not Observable via Execution 50
3-6 معرفی برخی از صفات کیفی نرمافزار بر اساس دستهبندی [Bass 03] 52
3-7 صفات دسته اول: صفات کیفی سیستمی.. 53
3-7-1 Availability 54
3-7-2 Performance 54
3-7-3 Security 55
3-7-4 Functionality 55
3-7-5 Usability 56
3-7-6 Modifiability 56
3-7-7 Portability 57
3-7-8 Reusability 57
3-7-9 Integrability 58
3-7-10 Testability. . 58
3-8 صفات دسته دوم: صفات کیفی کسب و کار 59
3-8-1 Time to Market 59
3-8-2 Cost and benefit 59
3-8-3 Projected lifetime of the system 59
3-8-4 Targeted Market 59
3-8-5 Rollout schedule 59
3-8-6 Integration with legacy systems 60
3-9 صفات دسته سوم: صفات کیفی معماری.. 60
3-9-1 Conceptual Integration 60
3-9-2 Correctness and Completeness 60
3-9-3 Buildability 60
3-10 Trade-Off موجود بین صفات کیفی.. 60
فصل چهارم
سبکها و الگوهای معماری نرمافزار و نحوه ارزیابی و انتخاب آنها 64
4-1 مقدمه و تاریخچه 64
4-2 تعریف سبک معماری.. 65
4-2-1 تعاریف مختلف سبک معماری نرمافزار 65
4-3 معرفی برخی سبکهای متداول. 65
4-3-1 سبکهای متمرکز روی داده 66
4-3-2 سبکهای جریان داده 67
4-3-3 سبکهای ماشین مجازی.. 68
4-3-4 سبکهای فراخوانی و بازگشت... 69
4-3-5 سبکهای موئلفههای مستقل.. 71
4-3-6 سبکهای چند ریختی.. 72
4-4 الگوهای معماری نرمافزار 73
4-5 سازماندهی الگوها 73
4-5-1 الگوهای پیادهسازی.. 75
4-5-2 الگوهای طراحی 75
4-5-3 الگوهای معماری.. 75
4-6 الگوها و سبکها 77
4-7 ارزیابی و انتخاب یک سبک معماری نرمافزار 77
4-7-1 پارامترهای ارزیابی سبکها 77
4-7-2 جدول ارزیابی سبکها 77
4-7-3 تکمیل جدول ارزیابی سبکها 78
4-7-4 ارائه الگوریتم استفاده از جدول.. 78
4-7-5 مشکلات موجود. 80
فصل پنجم
طرح مشکل موجود، سوابق، راهکارها و کارهای انجام شده 82
5-1 مقدمه 82
5-2 طرح مشکل موجود در سبکهای معماری نرمافزار 82
5-3 دستهبندیهای سبکهای معماری.. 84
5-3-1 دستهبندیهای موضوعی.. 84
5-3-2 دستهبندی سبکهای معماری بر اساس [Clements 02-1] 86
5-3-3 دستهبندیهای سیستمی.. 89
فصل ششم
ارائه یک استاندارد برای سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار 93
6-1 مقدمه 93
6-2 ورودی و خروجیهای یک استاندارد سازماندهی سبکها 93
6-3 بررسی جنبههای موجود برای ارائه یک استاندارد سازماندهی.. 94
6-3-1 دستهبندیهای سیستمی.. 94
6-3-2 دستهبندیهای موضوعی.. 94
6-3-3 روشهای ارزیابی سبکهای معماری نرمافزار 95
6-3-4 روشهایی استاندارد برای مستند کردن و جمعبندی سبکها 95
6-4 اجزاء استاندارد سازماندهی سبکها 97
6-4-1 دستهبندی پیشنهادی برای کلیه سبکهای معماری نرمافزار 97
6-4-2 کاتالوگ مستند سازی کلیه سبکهای معماری نرمافزار 98
6-5 معرفی فرایند ایجاد استاندارد سازماندهی سبکها 99
6-6 فاز اول: تهیه استانداردهای مورد نیاز 100
6-6-1 قدم اول: ارائه یک استاندارد برای دستهبندی انواع سیستمهای نرمافزاری.. 101
6-6-2 قدم دوم: ارائه یک استاندارد برای دستهبندی انواع سبکهای معماری نرمافزار 103
6-6-3 قدم سوم: ارائه یک استاندارد برای مستند کردن هر سبک معماری نرمافزار 105
6-6-4 قدم چهارم: ارائه یک استاندارد برای دستهبندی انواع مشخصههای کیفی.. 107
6-7 فاز دوم: تهیه دستهبندی استاندارد و قالب استانداردِ کاتالوگ سبکها 109
6-7-1 قدم اول: ارائه یک قالب دستهبندی استاندارد برای سبکهای معماری نرمافزار 110
6-7-2 قدم دوم: ارائه یک قالب استاندارد برای کاتالوگ کلیه سبکهای معماری نرم افزار 112
6-8 فاز سوم: جمعآوری و مستند کردن سبکهای موجود و ارائه روشهای ارزیابی.. 113
6-8-1 قدم اول: اضافه کردن سبکهای دستهبندیهای موضوعی به استاندارد. 113
6-8-2 قدم دوم: اضافه کردن سبکهای دستهبندیهای سیستمی به استاندارد. 113
6-8-3 قدم سوم: تهیه یا ارائه مدل ارزیابی برای سبکهای هر نوع سبک/نوع سیستم. 114
6-9 فاز چهارم: ارائه طرحهای کاربرد، توسعه و سازگاری استاندارد 114
6-9-1 قدم اول: ارائه طرح استانداردِ ارائه سبکهای جدید. 114
6-9-2 قدم دوم: ارائه طرحها و قوانین توسعه استانداردهای موجود. 114
6-10 جمعبندی کلی استاندارد ارائه شده 115
فصل هفتم
مدلسازی فرایندهای استاندارد ارائه شده، بر اساس UML. 118
7-1 مقدمه 118
7-2 فرایند مدلسازی فرایند. 118
7-3 مدل کردن منابع کسبوکار 119
7-4 مدل کردن اهداف کسبوکار 120
7-5 تعیین Actorهای کسبوکار 120
7-6 مدل جریانهای کاری موجود در استاندارد 121
7-7 جریانهای کاری فاز اول. 122
7-7-1 فاز اول - قدم اول.. 122
7-7-2 فاز اول- قدم دوم. 123
7-7-3 فاز اول - قدم سوم. 123
7-7-4 فاز اول - قدم چهارم. 124
7-8 جریانهای کاری فاز دوم 124
7-8-1 فاز دوم - قدم اول.. 125
7-8-2 فاز دوم - قدم دوم. 125
7-9 جریانهای کاری فاز سوم 126
7-9-1 فاز سوم - قدم اول.. 127
7-9-2 فاز سوم - قدم دوم. 127
7-9-3 فاز سوم - قدم سوم. 128
7-10 جریانهای کاری فاز چهارم 128
7-10-1 فاز چهارم - قدم اول.. 129
7-10-2 فاز چهارم - قدم دوم. 129
7-11 مدل خروجیهای کسبوکار 130
فصل هشتم
خلاصه، نتیجهگیری و کارهای آینده 132
8-1 مقدمه 132
8-2 خلاصه و نتیجهگیری.. 132
8-3 کارهای آینده 133
8-4 در نهایت 135
منابع و مراجع. 136
فهرست جدولها
شماره جدول | شماره صفحه |
جدول 1‑1 : چارچوبهای مهم معماری.. 23
جدول 2‑1 : یک چارچوب برای تعاریف معماری نرمافزار 40
جدول 2‑2 : پارامترهای متناظر در چارچوب.. 41
جدول 4‑1: الگوهای معماری نرمافزار ارائه شده در [Buschmann 96] 76
جدول 4‑2: یک مثال برای سبکها و اعداد مربوط به هر یک از مشخصههای کیفی آنها 79
جدول 4‑3: مقادیر مشخصههای کیفی که کاربر درخواست نموده است. 80
جدول 4‑4: مجموع قدر مطلق تفاضلات محاسبه شده برای هر سبک... 80
جدول 4‑5: مجموع مربعات تفاضلات محاسبه شده برای سبکهایی که مقدار SAD یکسانی دارند. 80
جدول 5‑1 : دستهبندی سبکهای معماری نرمافزار در [Shaw 96] 85
جدول 5‑2 : دستهبندی [Fielding 00] 86
جدول 5‑3 : دستهبندی سبکهای معماری نرمافزار بر اساس [Clements 02-1] 89
جدول 5‑4 : دستهبندی [Buschmann 96] 89
جدول 5‑5: سبکهای ارائه شده برای سیستمهای پردازش توزیع شده از [Morisawa 02] 90
جدول 5‑6: سبکهای ارائه شده برای سیستمهای اطلاعاتی سازمان از [Kolp 01] 90
جدول 5‑7: سبکهای ارائه شده در [Hawthorne 05] 90
جدول 5‑8: سبکهای ارائه شده برای سیستمهای تجارت الکترونیک از [Widhani 02] 90
جدول 5‑9: سبکهای ارائه شده برای سیستمهای مدیریت منابع از [Kircher 04] 91
جدول 6‑1: انواع سیستمهایی که تاکنون برای آنها سبک معماری ارائه شده است. 102
جدول 6‑2: استانداردی برای مستند کردن هر سبک بر اساس استاندارد [Clements 02-1] 106
جدول 6‑3: عبارات اختصاری استفاده شده در جدول. 111
فهرست شکلها
شماره شکل | شماره صفحه |
شکل 1‑1: مفهوم معماری تدبیرات و نقشههای قبل از ساخت سیستمها است. ]ایزایران 81[ 21
شکل 1‑2 : نحوه بیان متدولوژیها با چارچوبها ]ایزایران 81[ 24
شکل 1‑3 : معماری سازمان و زیرمعماریهای مربوطه از ]ایزایران 81[ 26
شکل 2‑1 : مفهوم معماری نرمافزار، طراحی سطح بالا میباشد. 33
شکل 2‑2 : جزء معماری به ناظر و منظر معمار بستگی دارد 37
شکل 2‑3 : R یک رابطه بیرونی و R1 یک رابطه درونی است.. 38
شکل 2‑4: فرامدل پیشنهادی برای رابطه، ارتباط، تعامل، اتصال. 42
شکل 2‑5: فرامدل ارائه شده برای جزء، موئلفه، سیستم و... 43
شکل 2‑6: فرامدل پیشنهادی برای رفتار، خصوصیت، واسط.. 45
شکل 3‑1: فرامدل ارتباط مشخصههای کیفی با دیگر مفاهیم موجود در معماری از [Albin 03] 50
شکل 3‑2: تاکتیکهای ارائه شده برای دستیابی به حد مطلوب Availability در [Bass 03] 51
شکل 3‑3: دستهبندی مشخصههای کیفی بر اساس [Bass 03] 53
شکل 3‑4: Trade-Offهای موجود بین مشخصههای کیفی و حد مطلوب آنها از [Barbacci 95] 61
شکل 3‑5: ارتباط صفات کیفی و وابستگی آنها به یکدیگر از [Fitzpatrik 96] 62
شکل 4‑1: دستهبندی Garlan و Shaw برای سبکهای معماری نرمافزار از [Shaw 96] 66
شکل 4‑2 : مدل سبکهای متمرکز روی داده از [Shaw 96] 67
شکل 4‑3 : سبک Pipe and Filter از [Shaw 96] 68
شکل 4‑4 : سبک برنامه اصلی و زیرروال از [Shaw 96] 69
شکل 4‑5: سبک معماری Object Oriented از [Shaw 96] 70
شکل 4‑6 : نمونهای از سبک لایهای مورد استفاده در استاندارد ارتباطی ISO از [Shaw 96] 71
شکل 4‑7: مجموعه از الگوها از [Trowbridge 03] 74
شکل 4‑8: نمایش روابط الگوها با خطوط از [Trowbridge 03] 74
شکل 4‑9: سطوح انتزاع الگوها از ]زاداحمد 85[ 75
شکل 4‑10: الگوی لایهای از ]زاداحمد 85[ 76
شکل 4‑11 : جدول ارزیابی سبکهای معماری نرمافزار بر اساس پارامترِ مشخصههای کیفی.. 78
شکل 5‑1: قسمتی از دستهبندی سبکهای معماری نرمافزار از [Shaw 97] 85
شکل 5‑2 : ارتباط بین نوعِ دید معماری، سبک معماری، دید معماری از [Clements 02-1] 88
شکل 6‑1: ورودی و خروجیهای سیستم استاندارد سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار 94
شکل 6‑2: جنبههایی که باید برای ارائه استاندارد سازماندهی سبکها در نظر بگیریم. 96
شکل 6‑3 : منظرها و ناظرهای هر سبک معماری نرمافزار 98
شکل 6‑4: اجزاء اصلی استاندارد سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار 98
شکل 6‑5: دستهبندی اولیه برای سبکهای معماری نرمافزار از [Ryoo 05] 104
شکل 6‑6: یک دستهبندی قابل توسعه برای سبکهای معماری نرمافزار از [Ryoo 05] 104
شکل 6‑7: مدل کیفیت McCall از [Astudillo 04] 108
شکل 6‑8: مدل کیفیت ISO/9126 از [Astudillo 04] 109
شکل 6‑9: نمونه یک دستهبندی انواع سیستمها برای سیستمهای اطلاعاتی.. 110
شکل 6‑10: قالب دستهبندی پیشنهادی برای سیستمهای اطلاعاتی.. 111
شکل 6‑11: فرایند ارائه قالب استاندارد برای تهیه کاتالوگ سبکها 112
شکل 6‑12: فرایند ایجاد یک استاندارد برای سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار 117
شکل 7‑1: منابع کسبوکار مورد استفاده در کل فرایند. 119
شکل 7‑2: سلسله مراتب اهداف در فرایند معرفی شده 120
شکل 7‑3: Actorهای کسبوکار موجود در فرایند ارائه شده 121
شکل 7‑4: فازهای فرایند ارائه استاندارد 121
شکل 7‑5: مدل قدمهای ارائه شده برای فاز اول. 122
شکل 7‑6: مدل فرایند ارائه شده برای قدم اول از فاز اول. 123
شکل 7‑7: مدل فرایند ارائه شده برای قدم دوم از فاز اول. 123
شکل 7‑8: مدل فرایند ارائه شده برای قدم سوم از فاز اول. 124
شکل 7‑9: مدل فرایند ارائه شده برای قدم چهارم از فاز اول. 124
شکل 7‑10: مدل قدمهای ارائه شده برای فاز دوم 125
شکل 7‑11: مدل فرایند ارائه شده برای قدم اول از فاز دوم 125
شکل 7‑12: مدل فرایند ارائه شده برای قدم دوم از فاز دوم 126
شکل 7‑13: مدل قدمهای ارائه شده برای فاز سوم 126
شکل 7‑14: مدل فرایند ارائه شده برای قدم اول از فاز سوم 127
شکل 7‑15: مدل فرایند ارائه شده برای قدم دوم از فاز سوم 127
شکل 7‑16: مدل فرایند ارائه شده برای قدم سوم از فاز سوم 128
شکل 7‑17: مدل قدمهای ارائه شده برای فاز چهارم 128
شکل 7‑18: مدل فرایند ارائه شده برای قدم اول از فاز چهارم 129
شکل 7‑19: مدل فرایند ارائه شده برای قدم دوم از فاز چهارم 129
شکل 7‑20: خروجیهای هر یک از مراحل که منجر به استاندارد نهایی خواهد شد. 130
مقدمه
پیشرفت و بزرگتر شدن جامعه بشری در دنیای امروزی و پیچیدهتر شدن روابط بین آنها، باعث بوجود آمدن سیستمهای بزرگ و پیچیده در زندگی بشر امروزی شده است. با پیشرفت علم کامپیوتر و وارد شدن آن به بطن زندگی بشر، اکثر سیستمهایی که بشر امروزی با آنها سروکار دارد، به صورت کامپیوتری پیادهسازی میشوند.
زندگی بشر امروزی وابسته به سیستمهای نرمافزاری بزرگ و پیچیدۀ موجود میباشد. سیستمهای شرکتهای هواپیمایی و مسافربری، سیستمهای ارتباطی توزیع شده همانند تلویزیون، تلفنهای معمولی و همراه، سیستمهای بانکداری، سیستمهای مدیریت بورس، سیستمهای عمل جراحی راه دور، سیستمهای کنترل ماهوارههای مختلف، سیستمهای معاملات راه دور و هزاران سیستم نرمافزاری دیگر که وجود خلل و نقصی در آنها تاثیرات جبران ناپذیری بر زندگی بشر امروزی خواهد داشت.
در نتیجه یکی از نیازهای حیاتی بشر امروزی اینست که سیستمهای بزرگ و پیچیدۀ موجود، بدون خطا، سریع، با امنیت و کارایی بالا و... در اختیار آنها گیرد. در نتیجه توسعه دهندگان سیستمهای نرمافزاری بزرگ و پیچیده، باید سیستمهایی با چنین ویژگیهایی، در اختیار کاربران قرار دهند.
در نتیجه ارائه سیستمهایی در مقیاس بزرگ که دارای برخی ویژگیها همچون کارایی بالا، بدون خطا و بدون عیب، سریع و امن و...، نیاز توسعه دهندگان سیستمهای نرمافزاری مقیاس بزرگ میباشد. به این مشخصهها در حوزه مهندسی نرمافزار نیازهای غیرعملیاتی یا مشخصههای کیفی میگویند.
مهمترین مسئله در توسعه سیستمهای نرمافزاری مقیاس بزرگ، مبحث معماری آن میباشد. معماری، ساختارهای موئلفهها و زیرسیستمهای یک سیستم مقیاس بزرگ و ارتباط بین آنها میباشد. معماری نرمافزار، یکی از مهمترین حوزهها در مهندسی نرمافزار است و دلیل آن تاثیر حیاتی معماری در موفقیتِ توسعه سیستمهای نرمافزاری است.
توسعه یک سیستم نرمافزاری مقیاس بزرگ با ویژگیهای مذکور، نیازمند ارائه یک معماری مناسب و کامل برای سیستم نرمافزاری مورد نظر میباشد. در نتیجه ارائه یک معماری درست و مناسب برای چنین سیستمهایی از اهمیت حیاتی برخوردار است.
همیشه بشر از تجربیات قبلی خود یا دیگران در انجام کارهای فعلی بهره جسته است. در زمینه معماری نرمافزار نیز معماران نرمافزار برای ارائه یک معماری مناسب میتوانند از تجربیات معماران گذشته و ماهر برای ارائه معماری خود بهره گیرند. امروزه برای سیستمهای گوناگون، معماریهای مختلفی توسط معماران ماهر ارائه شده است. این معماریها به کررات در سیستمهای مختلف مورد آزمایش قرار گرفته و اعتبار و صحت آنها برای استفاده در برخی از سیستمهای نرمافزاری اثبات شده است. به این معماریها، الگوها یا سبکهای معماری نرمافزار میگویند.
در نتیجه یک معمار نرمافزار برای ارائه یک معماری مناسب، باید به سبکهای معماری موجود در حوزه سیستمی خود آشنایی داشته باشد تا بتواند از آنها برای ارائه یک معماری مناسب استفاده کند. یعنی معمار یک سیستم نرمافزاری برای ارائه یک معماری برای یک سیستم، باید تسلط کافی بر سبکهای معماری نرمافزار و مزایا، معایب و کاربردهای هر یک از آنها داشته باشد.
سبکهای معماری نرمافزار همه روزه توسط افراد و گروههای مختلف ارائه میشوند و هر گروه در حوزه سیستمی خود، به معرفی سبکهای جدید معماری نرمافزار میپردازد. درنتیجه یک معمار نرمافزار برای آشنایی به سبکهای معماری مربوط به حوزه خود، باید در یک دوره تناوب خاص مثلاً هر ماه، سبکهای معماری جدید را جمعآوری، بررسی و تحلیل کند. تا بتواند یک معماری درست و مناسب برای سیستم مورد نظر خود ارائه کند.
از طرفی با وجود سبکهای معماری مختلف برای حوزههای موجود، ممکن است برای یک کاربرد خاص، سبکهای زیادی پیشنهاد شده باشد. در برخی موارد ارائه کنندگان سبکها، روشهایی برای انتخاب یک سبک از بین سبکهای مختلف که توسط خودشان معرفی شده، ارائه میکنند. ولی همیشه این طور نیست و برای سبکهای مختلف که توسط افراد مختلف برای یک حوزه خاص ارائه شده است، روشی برای انتخاب یک سبک وجود ندارد.
از طرفی دیگر، همه روزه بر تعداد سبکهای معماری نرمافزار افزوده میشود و تعداد آنها در حال افزایش میباشد و هیچ کنترل مرکزی و واحد بر آنها وجود ندارد. این امر معماران سیستمهای نرمافزاری را در شناخت و استفاده از سبکها، دچار مشکل میکند یعنی با انباشته شدن سبکهای معماری نرمافزار، کار معماران نرمافزار در انتخاب یک سبک، خیلی مشکل خواهد شد.
در نتیجه میتوان مشکلات موجود برای ارائه یک معماری را به صورت زیر بیان کرد:
1- با افزایش روز افزون سبکهای معماری نرمافزار، هیچ کنترل مرکزی و واحد برای آنها وجود ندارد. و در ارائه سبکهای نوعی پراکندگی وجود دارد.
2- برای سبکهای ارائه شده توسط گروههای مختلف، روشهای انتخاب و ارزیابی واحدی وجود ندارد.
3- برای ارائه یک سبک معماری نرمافزار به صورت یک مستند، روشی استاندارد وجود ندارد که همه از این استاندارد تبعیت کنند.
4- عدم وجود یک سری از مشخصههای کیفی استاندارد که همه ارائه کنندگان سبکها از آنها برای ارائه روشهای ارزیابی خود استفاده کنند.
5- به دلیل وجود سبکهای مختلف، یک معمار نرمافزار در انتخاب یک سبک معماری دچار سردرگمی خواهد شد.
و دهها مشکل دیگر که با ارائه روز افزون سبکهای معماری نرمافزار به صورت پراکنده و عدم کنترل مرکزی، معماران نرمافزار در استفاده از سبکهای معماری، امروزه و در آینده به آن دچار خواهند شد.
برای حل مشکلات ذکر شده تلاشهایی توسط گروههای مختلف انجام گرفته است و مبحث دستهبندی سبکهای معماری بوجود آمده است. برای دستهبندی سبکهای معماری نرمافزار روشهای مختلفی تاکنون ارائه شده است. دستهای از روشها، سبکهای معماری نرمافزار را بر اساس نوع سبک آنها دستهبندی میکنند. یعنی ابتدا یک دستهبندی از انواع سبکهای معماری ارائه کرده سپس سبکهای معماری را در این دستهبندی قرار میدهند. ما به این نوع دستهبندیها، دستهبندی موضوعی میگوییم. برخی دیگر، سبکها را بر اساس نوع سیستم مورد کاربرد آن سبک، دستهبندی میکنند. یعنی ابتدا یک دستهبندی از انواع سیستمهای نرمافزاری ارائه کرده، سپس سبکهای معماری را در این دستهبندی قرار میدهند. ما به این نوع دستهبندی، دستهبندی سیستمی میگوییم. سوالی که در این زمینه مطرح میشوند، اینست که آیا این روشها، مشکلات موجود را حل میکنند. یعنی با دستهبندی سبکها میتوان مشکل معماران و پراکندگی سبکهای ارائه شده را حل کرد.
آنچه مسلم است، صرف دستهبندی سبکها به روش موضوعی یا سیستمی مشکلات موجود به طور کامل رفع نخواهد شد. به عنوان مثال مشکلاتی مانند ارائه پراکنده سبکها بدون کنترل مرکزی، عدم مستندسازی استاندارد سبکها، عدم وجود نحوه ارزیابی و انتخاب سبکهای همنوع و... هنوز پا برجا هستند.
در نتیجه عوامل دیگری نیز باید در این دستهبندیها لحاظ گردند. به عنوان مثال نحوه ارزیابی سبکها که باید برای تمامی سبکها، روشهای ارزیابی با سبکهای همنوع خود ارائه شود یا روشی استاندارد برای مستند کردن سبکها در این دستهبندیها وجود داشته باشد.
در نتیجه برای رفع مشکلات موجود، نیاز به یک استاندارد سازماندهی برای کلیه سبکها داریم که بر اساس این استاندارد بتوانیم کلیه سبکهای موجود و سبکهایی را که در آینده ارائه خواهد شد، سازماندهی کنیم. درنتیجه اگر توسعه چنین استانداردی را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم، میتوانیم از روشهای توسعه سیستمها همانند مدلهای موازی یا فازبندی شده مثل RUP[1]، برای توسعه و تکمیل این استاندارد استفاده کنیم.
برای توسعه چنین استانداری میتوان مراحل زیر را بر اساس متدولوژی RUP جنین تعریف کرد.
1- فاز اول – شناخت (Inception): در این فاز به بررسی و شناخت مسئله موجود پرداخته و کلیه مفاهیم مورد نیاز برای آن را مورد بررسی قرار میدهیم. به طوری که دید درستی از مسئله و آنچه میخواهد داشته باشیم. در حقیقت مسئله مورد نظر، تعریف و مورد بررسی قرار میگیرد و مفاهیم مورد استفاده در مسئله شناخته میشوند.
با توجه به مسئله مورد نظر که توسعه یک استاندارد برای سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار میباشد، در این فاز باید کلیه مفاهیم مورد نیاز برای توسعه این استاندارد شناخته شود. مفاهیمی که باید شناخته شود، به صورت زیر خواهد بود.
1-1- بررسی مفهوم معماری و دستهبندیهای آن: در این مرحله به بررسی مفهوم معماری در حالت کلی پرداخته و بعد از آشنایی با مفهوم آن به بررسی انواع معماریهای موجود میپردازیم. در ادامه جایگاه معماری نرمافزار در این دستهبندی را مشخص مینماییم.
1-2- بررسی مفهوم و تعریف معماری نرمافزار: در این مرحله به بررسی مفهوم معماری نرمافزار میپردازیم و با اشاره به تعریف معماری نرمافزار، سعی میکنیم درکی واضح و بدون ابهام از معماری داشته باشیم.
1-3- بررسی مشخصههای کیفی در معماری نرمافزار: با توجه به اهمیت مشخصههای کیفی در معماری نرمافزار و اینکه هدف اصلی معماری، دستیابی به میزان مطلوبی از این مشخصهها است، در نتیجه باید مفهوم، تعریف و نحوه اندازهگیری هر یک از مشخصههای کیفی مورد بررسی قرار گیرد.
1-4- بررسی سبکها و الگوهای معماری نرمافزار: با توجه به مسئله مورد بررسی که توسعه یک استاندارد برای سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار میباشد، باید مفهوم و تعریف سبک معماری مورد بررسی قرار گرفته و برای آشنایی بیشتر با آنها، برخی از سبکهای معماری نرمافزار را مطالعه و مورد بررسی قرار دهیم.
2- فاز دوم – تکوین (Elaboration): در این فاز باید نیازمندیهای سیستم مورد نظر به صورت کامل شناخته شده و مورد تحلیل قرار گیرند. برای تحلیل نیازمندیها ابتدا باید فرایندهای توسعه سیستم را پیدا یا معرفی کرده سپس آنها را به موردهای کاربرد شکسته و با معرفی سناریو برای هر یک از آنها، گروههای کاری تشکیل شده و موردهای کاربرد را مورد تحلیل قرار دهند.
برای سیستم مورد نظر یعنی ارائه یک استاندارد برای سازماندهی سبکهای معماری نرمافزار مراحل زیر را پیشنهاد میدهیم.
2-1- تحلیل نیازمندیهای مسئله: در این مرحله بر اساس شناختی که در فاز قبل از مفاهیم مرتبط با موضوع بدست آمده است، نیازمندیهای مورد نیاز مسئله مطرح میشود. در این مرحله روشهای قبلی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت و بر اساس روشهای قبل، ایدهای برای توسعه این سیستم ارائه میشود.
2-2- بدست آوردن فرایندهای مورد نیاز سیستم: در این مرحله باید فرایندهای مورد نیاز برای توسعه سیستم و سازماندهی مذکور ارائه شود. هر یک از فرایندها تفضیل شده و برای هر یک پیشنهاداتی ارائه شود.
[1] Rational Unified Process (RUP)
بخشهایی از متن:
1- مشخصات عبارتند از:
هلال قرمز بالای مشت نشان دهنده فلسفه خون کانگ فو یعنی مبارزه تا آخرین قطره خون در راه آزادی انسانها می باشد.
2-مشت در میان دایره سیاه نشان دهنده قیام از دل تاریکیها و پلیدیهاو همه آنچه که انسان امروز از خود بیگانه کرده ودر بند کشیده است.
و مشت نشانه تجاوز نمی باشد ،بلکه حالت دفاعی دارد که از شکل آن نیز مشخص است .
3-هلال سفید زیر مشت نشان دهنده نژاد سفید ایرانی است.
4-کره جهان زیر مشت و نقشه ایران در وسط کره بعنوان پایگاه کانگ فو توآ در جهان مشخص شده است .
این آرم روی سینه طرف چپ قرار می گیرد که مشت حفاظت از قلب ماست که طپش آن صدای فکر مان است.
پس آرم کانگ فو نیز دفاعی بودن این هنر را نشان می دهد و بازگو کننده این نقطه است که :
پیکار ما فقط برای دفاع از انسانیت است .
...
کونگ فو توآ یک هنر رزمی ایرانیست که در خارج از ایران با مُعرفانِ خوب و بَدَش به پِرشین کونگ فو، یعنی کونگ فوی پارس، شناخته شده. وجه َتمایز این هنر از هنرهای رزمی دیگر، حرکات پُرتوانِ جسمانی، همراه با شُک های تکنیکی و رانشِ بازدَم است که چون اُجاقی وجود را شعله ور میکند و پس از فرو کش یا پایان تمرین، احساسی خوب و پاک به آدم میدهد که آدم از تلاشِ خود، خوشنود میشود. بِسان یک رقص قدرت میماند که بر پایه ی فرهنگ و آدابِ نژادِ آریایی از خاور تا باختر و از شمال تا جنوب ایران و فَراسوی مرزهای ایرانِ کنونی ریشه دارد. کونگ فو توآ شامل تکنیکها، ترکیبات، دورانها و پیچشهای بسیاریست که زیبا به نظر میرسند و یک چالش بزرگ برای کسانیست که در پی ورزشهای رزمی هستند یا پیِ خود شناسی میگردند. بهتر است که ما مشکلات و خواسته های شخصی خود را با آن مخلوط نکرده و درست آموزش دهیم کونگ فو توآ دَربَرگیرنده ی نرمشها، حرکات بدنساز، تکنیکهای دست و پا، حرکات موجی، تمرینات تنفسی، یوگا، نفوذ بر اجسام سخت، دفاع شخصی، مبارزات سُنتی آزاد و نیمه آزاد، تمرینهای انفرادی و تمرینهای گروهی است
در تمرین ها، سرعت، اِنعطاف، و هدف گیریِ توان در یک نقطه یا همان تمرکز گیری، شایانِ توجه است تا دست یازیده به مطلوب برسیم در کونگ فو توآ روی هَنایش یا اَثرِ تمرینات توجه ویژه ای میشود میوه و اَثری که انسان از این خود شناسی بر میگیرد از آنجایی که با انجام این تمرینها و کنکاش در فلسفه ی کونگ فو توآ انسان با چرخه ی هستی یین و یانگ در میاُفتد و چالش میجوید، پس در این دَرگیری، توانِ او نیز در هر گوشه ای از زوایای هستی بروز میکند....
...
تحقیق مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن
بخشهایی از متن:
پیشینه تاریخی
پیشینه تجربی
80 درصد بیماران از نتیجه اعمال جنسی راضی هستند، نارضایتی از اعمال جراحی به شدت اختلالات روانی پیش از عمل بستگی دارد. خودکشی به میزان 2% گزارش شده است (امینکاوه، کامران -1383)
پیشینه نظری
درمان هورمونی: در بسیاری از بیماران، استفاده از داروهای هورمونی جایگزین خوبی در عمل جراحی برای رسیدن به لذت جنسی[1] است (جهانفر، شایسته).
تعریف عملیاتی :
عمل جراحی :
اعمال جراحی تغییر جنسیت موثر و غیرقابل بازگشت میباشد. بیماران باید 3 تا 12 ماه پیش از اعمال جراحی، با پوشیدن لباسهای جنس مخالف و دریافت درمانهای هورمونی آمادگی لازم کسب کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
در این تحقیق محقق کسانی که حدود 10 تا 11 ماه پیش مورد عمل جراحی قرار گرفتهاند را مورد آزمایش قرار داده است که اغلب آنها گرایش به مونث شدن داشتهاند.
تعریف هویت جنسی :
وضعیتی روانی است که با احساس فرد در مورد زن یا مرد بودن مشخص میشود. به عبارت دیگر مفهومی است که شخص از خود به عنوان مرد یا زن بودن دارد (شیرمحمدی،رضا- 1382).
تعریف نقش جنسی:
الگوی رفتاری فرد که انعکاس از احساس شخصی فرد در مورد هویت جنسیاش میباشد. به عبارت دیگر نقشی است که فرد بر حسب ویژگیهای جنسی در اجتماع ایفا میکند (جهانفر، شایسته،مولایینژاد،میترا-1380).
تعریف ترانسکسوآلیسم[2] :
این افراد در دوران پس از بلوغ از جنسیت خود ناراضی بوده و مایلند صفات جنسی مخالف را کسب کنند. بیشتر این افراد در کودکی دچار اختلالات هویت جنسی بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشکلات روانی در این افراد شایع بوده و در معرض خودکشیاند. ممکن است تعدادی از آنها به عضو تناسلیشان آسیب وارد کنند تا جراح را مجبور به عمل تغییر جنسیت کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا- 1380).
تعریف بهداشت روانی :
بهداشت روانی[3]، روانپزشکی پیشگر[4]، بهداشت روانی اجتماعی و یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه روشهای تدابیری اطلاق میشود که، برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توانبخشی بیماران روانی موجود به کار میرود و از آن استفاده میکنند (میلانیفر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند : « استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کارکردن، انعطافپذیر بودن برای موقعیتهای دشوار و بازیابی تعادل خود وتوانایی داشتن به کار میرود (گنجی، حمزه -1376).
سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف میکند: بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی. بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست (گنجی، حمزه -1376).
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه میگیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری[5] نداریم، البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی،سنی،قدیمی و فرهنگ برای بهنجاری شده است (میلانیفر،بهروز -1374)
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم میدانند که تعادلی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد (میلانیفر،بهروز-1374)
1) Kismaphilia
1) Tran Sexualism
2) Perventive psychiatry
3) Mental Heath
1) Normality
....
اختلال هویت جنسی نوجوانان و بزرگسالان
علائم و نشانه ها در نوجوانان و بزرگسالان شبیه به هم است. نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به این اختلال میل دارند که متعلق به جنس مقابل باشند و این میل خود را به ابراز میکنند. این افراد مکرراً سعی میکنند که به عنوان عضو جنسی مقابل پذیرفته شوند و آرزو میکنند که مثل فردی متعلق به جنس مقابل رفتار کنند و دیگران هم مثل جنس مقابل با آنها رفتار کنند. بعلاوه آنها تمایل دارند خصوصیات جنسی جنس مقابل را کسب کنند و ممکن است معتقد باشند با جنسیت عوضی به دنیا آمده اند و عبارات شخصی از این قبیل بیان میکنند: «من احساس میکنم زنی هستم که در جسم مردانه به دام افتاده ام » یا بر عکس این جمله را میگویند (آزاد،حسین-1380).
نوجوانان و بزرگسالان اغلب برای تغییر جسمانی خود درخواست اقدامات طبی و اعمال جراحی دارند. هر چند اصطلاح نارضایتی جنسی [1] در (DSM.TV.TR ) به کار نرفته، بسیاری از روانشناسان بالینی این اصطلاح را مفید دانسته اند و احتمالا همچنان از آن استفاده میکنند بعلاوه نارضایتی جنسی در دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بینالمللی بیماریها و مشکلات بهداشتی وابسته «ICD-10» منظور شده است. خود این افراد نیز در اشاره به خود از این اصطلاح استفاده میکنند. این افراد اشتغال ذهنی مداوم با خلاصی از خصوصیات جنسی ثانویه و اولیه و کسب خصوصیات جنسی جنس مقابل دارند و همیشه تمایل دارند همچون عضوی از جنس مقابل زندگی کنند و لباس بپوشند.
1) Transsexualism
...
تحقیق تصفیه و باز یافت پساب نساجی مطالعه و توسعه مفهوم بازیافت
1- معرفی................................ 1
1-1- پیش زمینه....................... 1
2-1- جستجوی پردازش تصفیه / بازیافت 2
3-1- شیوه یکپارچه.................... 4
2- مواد و روشها......................... 5
2-1- غشای بیوراکتور................. 5
2-2- نانوفیلتراسیون (NF)............... 5
2-3- اولترافیلتراسیون پساب های شستشو 6
2-4- آنالیزها........................ 6
3- نتایج و بحث.......................... 7
3-1- توصیف مورد...................... 7
2-3- تصفیهی انتهای لوله.............. 12
3-3- اشاره به منابع تصفیهی پساب های شستشو 15
4- نتیجه گیری........................... 16
Refrences......................... 18
==============================
بخشهایی از متن:
برای راهبردهای یک کارخانه تکمیل نساجی و بازیافت و دوباره سازی مواد شیمیایی با ارزش این امر توسعه یافته است. یک مطالعه کامل از مصرف منابع کارخانه و نمایه نشر انجام شده است. بر این اساس انتهای لوله و تنظیمات بازیافت در آزمایش ادغام شده اند. هنگامی که برای تصفیه جریان پساب مخلوط، مخلوطی از یک غشای بیوراکتور و نانوفیلتراسیون تمام ابزاری است. که برای بازیافت نیاز داریم. بهر حال این شیوه با کمک تلاش تکنولوژیکال توجیهی و نیز حقیقت بالایی همراه است بصورت یک جایگزین و پردازش مستقیم انجام تصفیه فقط بر روی فاضلاب شستشو بوسیله ابزار اوالترا فیلتراسیون آزمایش شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمایشات اولترا فیلتراسیون یک پردازش بازیافت انجام یافته برنامه ریزی شده است. بوسیله اجرای این عمل می توان مصرف آب را در قسمت شستشو 5/87% کاهش داد. بعلاوه اجرای COD می تواند تا 80% کاهش یابد، و مواد شوینده هم تا حدی بازیافت شده و می توان تا 20% برای شستشو مناسب باشد.
1- معرفی:
1-1- پیش زمینه
1-2- صنعت پردازش نساجی (TPI) به طور مشخص بوسیله مصرف زیاد آب مخصوص و مواد شیمایی معرفی می شود. (TPI) آب را بعنوان ماده اصلی برای جدا کردن آلودگی ها و انجام رنگرزی و عملیات تکمیل مصرف می کنند. برای هر تن پارچه تولید شده 20- 350 متر مکعب آب مصرف می شود. که نسبتاً دامنه ی وسیعی تنوع فرآیند و تسلسل فرآیند مصرف شده را نشان می دهد در بین صنایع بزرگ مصرف کننده( آب) (TPI) یک نامزد عمده برای توسعه راهکارهای بازیافت آب فشرده و بازیافت مواد شیمیایی باارزش است. در برخورد با مشکلاتی که در فاضلابهای نساجی وجود دارد.
...
پارچه های ساخته شده از نخهای از پیش رنگ شده محصول اصلی کارخانه هستند. بعد از بافندگی عملیات تکمیل شامل شستشو و پردازش نهایی ماده ضد الکتریسته ساکن می شود. برداشتن نخهای روغن کاری شده در عملیات شستشو نیازمند به کار بردن مقدار زیادی مواد شوینده است، که بیشتر از 50% از تمام COD ها را نیاز دارد صابونهایی که برای شستشو استفاده می شوند از مخلوط مواد فعال غیر یونی هستند. بطوریکه بیشتر از 90 % از تریکوها توسط بالای تسلسل اجرا می شوند و بیشترین سهم در پساب را COD دارد. مصرف آب مخصوص 15.5 Li/kg است که در 200m3/d نتیجه می دهد. پارچهی بافته شده سفید، فقط بخش کوچکی از تولید کارخانه را خروجی می کند. استفاده کردن از تکنیک رنگرزی رمق کشی برای رنگ کردن مناسب است رنگرزی در ماشین های جت به صورت یک دست انجام می شود. ...
...
تحقیق بررسی مفهوم جذب انرژی در 30 صفحه ورد قابل ویرایش
تعریف جذب
مفهوم جذب [1]در آکوستیک اتلاف انرژی به هنگام برخورد موج صدا به یک سطح و سپس انعکاس آن است. کلمة «جذب» رااغلب اشخاص عادی برای بیان عمل یک اسفنج هنگامی که آب را به خود می کشد، به کار می گیرند، که این معنا شامل آکوستیک نمی شود. آب جذب شده توسط اسفنج دوباره در دسترس خواهد بود، اما نوفه «جذب» شده توسط آکوستیک تایل را نمی توان دوباره به دست آورد. زیرا به صورت حرارت تلف شده است. مفهوم جذب آکوستیکی در درجه نخست شامل فضاهای داخلی می شود. اگر دیواری وجود نداشته باشد، صدا فقط در اثر افزایش فاصله منبع کاهش می یابد.
اگر فرض کنیم که یک موج با انرژی تابشی معینی با زاویه ای تصادفی به سطحی برخورد کند، مقداری از انرژی تابشی به طرف محیطی که سرچشمه شعاع تابشی در آن قرار گرفته است، منعکس می شود و بقیه انرژی تابشی به داخل مادة سطح مزبور نفوذ و غالباً از میان آن عبور می کند. با استفاده از روش شعاعی ضریب جذب به صورت زیر تعریف می شود
انرژی باز تابشی-1 |
|
انرژی تابشی |
بنابراین ضریب جذب نمایانگر نسبتی از انرژی صوتی تلف شده به انرژی سرچشمه صداست که مقدار آن از صفر تا یک متغیر است( یعنی از صفر تا صددرصد) بنابراین اگر ضریب جذب مساوی صفر باشد، به این معناست که انرژی تلف شده و تمام صدا در فضایی که سرچشمه در آن است باقی می ماند. این بدان معنی است که تمام دیوارهایاز نظر آکوستیکی «سخت» هستند و انرژی باتابیده شده با انرژی تابشی برابر است. همان طور که این ضریب به سمت 1.0 میل می کند، یعنی انرژی بیشتر و بیشتر تلف شده است و انرژی بازتابشی رفته رفته جزء کوچکتری از انرژی تابیده شده خوهد شد. از نظر آکوستیکی به چنین سطحی «نرم» گفته می شود.
به طریق مشابه ضریب عبوری را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
انرژی عبور کرده - 1 |
|
انرژی تابشی |
انرژی کلی از جمع ضریب جذب و ضریب عبوری به صورت زیر به دست می آید.
از اتلافی که به علت اصطحکاک به وجود می آید (تبدیل به حرارت) صرفنظر شده است. این اتلاف بر اثر اصطحکاک، بسیار اتلاف ناچیزی است، حتی در بالاتری مقدارش. بعداً خواهیم دید.
مقدار عددی ضریب جذب همان طور که قبلاً گفته شد، برای تمام موارد شناخته شده مقداری معین بین 1% (یک درصد) برای سطوح بسیار سخت مثل فولاد صیقلی یا بتن فشرده تا 99% برای مواد بسیار جاذب است. ضریب جذب یک پنجره باز 100 درصد در نظر گرفته می شود.
بعضی ازکارخانه ها مواد جاذب آکوستیکی با ضریب جذب بالاتر از یک (یعنی جذب بهتر از 100 درصد) را هم در فهرستهای خود گنجانیده اند که البته این کار، سود بردن از فقدان دانش پایه ای در مورد مفهوم جذب است.
در مورد تولیداتی که معمولاً با نام « یونیت جاذب » مشخص می شوند، ماده جاذب مثل جعبه کوچکی که روی دیوار نصب شده باشد، نسبت به سطح دیواره برآمده است. سطح بیرون آمده از دیوار تماماً با مواد جاذب پوشیده شده است، ولی جعبه به اندازة یک وجه خود از سطح دیورار را اشغال می کند. بنابراین، در این حالت در هر فوت مربع دیوار جذب بیشتری نسبت به حالتی که سطح دیوار به طور عادی پوشیده شده باشد، خوهیم داشت. بنابراین سازندگان ضریب جذب این تولیدات را بیشتر از صد درصد ذکر می کنند. حال اگر این یونیتها متصل به هم نصب شوند، به طوری که صدا ب وجه های کناری برخورد نداشته باشد، ادعاهای سازندگان تحقق نخواهد یافت. برای اینکه یونیتهای جاذب موثر باشند، باید با فاصله از یکدیگر قرار بگیرند. در غیر اینصورت جذب در هر فوت مربع سطح دیوار به کمتر از صد درصد نزول می کند.
ضریب جذب همچنین تابعی از فرکانس امواج صداست. طول موجهای کوتاهتر (فرکانسهای بالا) نسبت به طول موجهای بزرگتر ( فرکانسهای کمتر) خاصیت نفوذ بیشتری در دیوارها دارند و آسانتر به انرژی حرارتی تبدیل می شود. درفرکانسهای بالاتر نسبت به فرکانسهای پایین عموماً ضریب جذب بالاتری داریم.
یکی از خواص عمومی برای اینکه مواد جاذب موثر واقع شوند، داشتن سطح شفاف یا غیر حایل برای امواج صداست. همان طور که شیشه برای نور شفاف محسوب می شود، مواردی هم برای عبور صدا شفاف هستند. دیگر اینکه مواد جاذب صدا باید دارای مکانیز می باشند که امواج صوتی، هنگام عبور از آنها در اثر اصطحکاک به انرژی حرارتی تبدیل بشوند.
آکوستیک تایل
در سال 1922 برای اولنی بار در آمریکا و سپس در سایر کشورها اختراعی به ثبت رسید که برای آرامش غوغا در مکانهای پرهیاهو از قبیل رستورانها – مغازه ها – ادارات بانکها – کارخانجات – سالن ورزش – کریدرهای ادارات – کلاسهای درس – سربازخانه ها – بیمارستانها – هتل ها و نظایر آن میتوان برای پوشش سقف آنها از تایلهای مقوائی باشیارها یا حفره هائی در سطح آن استفاده نمود تأثیر حفره ها و شیارها را در منحنی آبسورپسیون میتوان در شکل c51 مورد بررسی قرار داد.
بموجب این اختراع ابتدا یک کارخانه آمریکائی و اینک کارخانه های دیگری در دیگر کشورها تایل های مقوائی با:
میلیمتر 15= d میلیمتر 3 و 5 a=
که عبارت از 4410 حفره در متر مربع می باشد می سازند که بنام آکوستیک تایل در کلیه موارد نامبرده در فوق مورد استفاده قرار می گیرند. بدیهی است که اعداد داده شده بطور تجربی تعیین گردیده اند و برخی از سازندگان دستورالعمل های خاص خود را که مغایر با دستور فوق می باشد بکار می برند. (بجای حفره شیار نیز جایز است).
بدیهی است که مشخصات فنی و منحنی تغییرات ضریب آبسورپسیون برای آکوستیک تایلها کاملاً متفاوت و در هر مورد بایستی به کاتالک کارخانه سازنده مراجعه گردد.
آبسوربنت های پوسته ای (پانل)
چنانچه صفحات نازکی را که دارای مقاومت نشت بسیار بزرگی نیز می باشند (نظیر تخته سه لائی و نئوپان و فیبر) بوسیله یک داربست چوبی بر روی دیوار نصب نمایند.
ملاحظه می شود که این صفحات همانند آنچه که در ابتدای بخش مصالح آبسوربنت (شکل 51) مورد بررسی قرار گرفت میتوانند در فرکانسهای کم، ضریب آبسورپسیون نسبتاً زیادی بوجود آورند که فرکانس روزنانس fo (فرکانسی که در آن ضریب آبسورپسیون ماکزیمم می شود ) طبق رابطه تجربی.
تعیین می گردد که در آن M جرم صفحه برحسب کیلوگرم در هر متر مربع و d فاصله هوائی پشت صفحه (ضخامت چوبهای داربست) برحسب سانتیمتر می باشند.
مثلاً برای یک صفحه نئوپان بوزن 10 کیلوگرم در متر مربع ؟؟ بستگی به تقسیمات داربست دارد و با بکار بردن مواد پوروز در پشت پوسته ها می توان ضریب آبسورپسیون را تا 50% الی 70% رسانید.
بدین سان با وجود صرفه جوئی در مصرف مواد آبسوربنت، میتوان ضریب آبسورپسیون قابل ملاحظه ای که با مواد پوروز فقط با ضخامت خیلی زیاد میسر می گردید، بدست آورد.
مقاله معماری میر میدان ، معمار مفهوم گرای ایران
فهرست:
زندگینامة میر میدان
آموزش معماری در دستان هادی میر میدان
معماری کهن تا امروز میر میدان
معمار مفهوم گرا : سید هادی میرمیران
نگاهی به آثار میر میدان
ایده های معماری میرمیدان
دکترای معماری در ایران
..................................................................................................
بخشهایی از متن:
زندگینامة میر میدان
سید هادی میرمیران متولد ۱۳۲۳ و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشکده
هنرهای زیبا در سال ۱۳۴۷یکی از معماران مولفی است که در سال های اخیر
درمرکز توجه بسیاری از محافل حرفه ای و آکادمیک معماری قرار گرفته است.
نام او به عنوان یکی از برجسته ترین معماران معاصر ایران در کنار نام کسانی
قرار می گیرد که تلاش می کنند با نوعی برداشت ازمعماری سنتی ایرانی
معماری جدیدی را رقم بزنند که هم پاسخی به مسائل جامعه مدرن باشد و
هم نوعی تداوم در ارتباط با معماری گذشته ایران را بتوان در آن مشاهده کرد.
میرمیران معتقد بود: «... به رغم کثرت تنوع و پیچیدگی بناها، اصول، مبانی و
الگوهای نسبتاً معدودی در طول زمان به اشکال مختلف در این معماری به کار
گرفته شده اند... تکامل معماری ایران بیشتر بر تعالی این اصول، مبانی و الگوها
استوار بوده است تا ایجاد آنها.آیا نمی توان در معماری امروز ایران نیز به همان
اصول، مبانی و الگوها پرداخت و آنها را در جریان یک فرآیند خلاق تکامل بخشید...؟»
و آثار معماری میرمیران جست و جویی تازه برای خلق فضاهایی نو بر مبنای
برداشت هایی از معماری سنتی ایران است. همین ویژگی او را در کنار معمارانی
قرار می دهد که می توان آنان را معماران دوران گذار ایران نامید، چرا که به تعبیر
دکتر جهانبگلو، اعتبار جست وجوی نسبت تازه ای با زمان، حلقه های میانی
معاصر بودن هستند.
آموزش معماری در دستان هادی میر میدان
● آموزش معماری و برخی از مسائل آن در ایران که هادی میر میدان بنیان آین مبحث را پیگیری کرد و امروزه ما با استفاده از دست نوشته های وی به نظرات وی در ارتباط معماری را بیان می کنیم :
مسئله نخست: تعریف معماری
هر رشته دانشگاهی بهصورت بنیادی باید براساس اهداف و نیازهای مشخصی شکل گیرد تا بتوان در طی آن متخصصان و افرادی را آموزش داد و تربیت کرد که بخشی از نیازهای جامعه را برآورده سازند.
عوامل گوناگونی در شکلگیری هدف یا اهداف آموزشی هر رشته مؤثر است که یکی از مهمترین آنها، نیازهای عینی و ملموس جامعه میباشد، به نحوی که میتوان اظهار داشت بسیاری از رشتههای دانشگاهی در دنیای معاصر براساس نیازهای موجود یا آتی جامعه شکل میگیرند یا توسعه مییابند.
گسترش روز افزون تقسیم کار و انواع فعالیتهای اجتماعی غالباً موجب ایجاد تخصصها، رشتهها و گرایشهای جدید دانشگاهی میشود که در زمینة معماری نیز چنین شده است واز چند سال پیش معماری از کارشناسی ارشد پیوسته به کارشناسی و کارشناس ارشد ناپیوسته با گرایشهای متفاوت تغییر یافته است وبه این ترتیب کسانی که در دورة کارشناسی ارشد در حوزة معماری فارغالتحصیل شوند، در زمینه یک گرایش تخصصی تحصیل خواهند کرد و از این لحاظ نسبت به گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای حاصل شده است.
از حدود یک قرن پیش به تدریج حوزة وسیع و گستردة معماری ابتدا به سه حوزة معماری، عمران (راه و ساختمان) و شهرسازی (طراحی شهری و سپس برنامهریزی شهری) تقسیم شد و سپس این رشته به حوزههای دیگری مانند طراحی منظر، مرمت بناها، طراحی فضاهای مسکونی و غیره در حال تجزیه است و میتوان اظهار داشت که متناسب با گسترش تقسیم کار و فعالیتهای اجتماعی مربوط به انواع فضاهای معماری و شهری، تجزیة این رشته به رشتههای جدید دانشگاهی و حرفهای ادامه خواهد یافت.
...
معماری کهن تا امروز میر میدان
معماری در دنیای کهن بهعنوان حرفهای مطرح بود که از یک سو از فنیترین حوزههای مربوط به علوم ساختمانی تا هنریترین مباحث مربوط به زیباییشناسی، و از سوی دیگر از طراحی در مقیاس کوچک یک عنصر تأسیساتی مانند یک آبانبار یا پل کوچک یا اصطبل تا طراحی یک محله و یک شهر را دربر میگرفت و هر چند که در هر یک از حوزههای فوق افرادی صاحبنظر و حرفهایتر بودند و سلسلهمراتبی نیز بین معماران گوناگون وجود داشت، اما در مجموع همه فعالیتهای فوق در حوزة معماری قرار داشت. بیش از شش دهه است که از آموزش معماری به شکل امروز در دانشگاههای ایران سپری میشود اما هنوز روش یا روشهای کاملاً رضایتبخشی شکل نگرفته است و این نکته کمابیش در همة دانشکدههای معماری وجود دارد. در این نوشتار به صورتی ساده و کلی تلاش میشود که برخی از عواملی که موجب عدم شکلگیری روشهای، مناسب و رضایتبخش آموزشی شده است، مورد اشاره قرار گیرد
معمار مفهوم گرا : سید هادی میرمیران
همانطور که می دانید افراد زیادی در پیشرفت و اعتلای معماری ایران زمین در هر دوره ای سهیم بوده و خدمات فراوانی در پیشبرد افکار و عقاید جاری و ریشه دار مردم آن انجام داده اند. از نسل تأثیر گذار بعد از انقلاب می توان به مرحوم مهندس سید هادی میرمیران اشاره کرد.
نگاهی به آثار میر میدان
در آثار میرمیران نوعی ریشه های فرهنگی ایرانی با مضمونی جدید و نو دیده می شود که سعی در پیوند زدن آنها با یکدیگر، در نهایت ظرافت و دقت است وهویت ایرانی را با ره آوردهای خواسته وناخواستهء بیگانه عجین کرده و می توان گفت در آن موفق بوده است. باید گفت که این ایده(مفهوم گرائیconceptualism) در بین دانشجویان حامیان زیادی دارد.
هادی میر میران متولد سال 1323 در قزوین است و سال 1347 فوقلیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبا گرفته و 1357 مسئول معماری ذوب آهن و سرپرست اداره ی مسکن اصفهان بود. حضور ارزشمند وی باعث توسعهی معماری شد. از سال 1367 مدیریت شرکت پارس را به عهده گرفت و توانست توجه افکار عمومی را جلب کند. او سالها مدرس معماری بود و از سال 1370 تا 1376 مدرس دانشکده های مختلف معماری بود.
رشته مدیریت مدخلی بر مفهوم مدیریت
مقدمه
مدخلی بر مفهوم مدیریت
شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان مدیریت دانست. در عصر حاضر به مدد این فعالیت است که مأموریتها و اهداف سازمانها تحقق می یابند. از منابع و امکانات موجود بهره برداری می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید. مدیران در انجام وظایف خود فرایندی را دنبال می کنند که شامل اجزایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است. مجموعة این فعالیتهاست که مدیریت را شکل می دهد و هماهنگی و نیل به هدفها را میسر می سازد.
صاحبنظران مدیریت را هنر انجام امور به وسیلة دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیده است. گروهی مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند. گروهی دیگر مدیریت را در قالب وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و… بیان نموده اند. یکی از علمای مدیریت و اقتصاد مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصیلترین نقش مدیر قلمداد نموده است. عالم دیگری بر نقشهای مدیر از دیدگاه تازه تری نگریسته و برای مدیر وظایف و نقشهایی چون رهبری سازمان، منبع اطلاعاتی، و عامل تصمیم گیری و رابط با سایر سازمانها بر شمرده است. اندیشمندان دیگر نیز نقش های هشتگانه ای را برای مدیر بر شمرده اند که در فصل یکم به آنها اشاره خواهد شد.
برنامه ریزی جامع( استراتژیک)
نویسندگان و اندیشمندان مدیریت هر کدام تعریف خاصی از این نوع برنامه ریزی ارائه داده اند که شاید بتوان همة آنها را در این تعریف خلاصه کرد که برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاشهای آن برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت، با توجه به امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی. البته باید یادآور شد که برنامه ریزی استراتژیک قبل از آنکه یک تکنیک و فن باشد یک نحوة تلقی و باور است که مدیران را به تفکر دراز مدت و آینده نگری و پیش بینی افقهای دور ترغیب می کند.
1ـ برنامه ریزی جامع، انعکاسی از ارزشهای حاکم بر جامعه است. جهان بینی ها، اعتقادات و سنتهای جامعه در برنامه ریزی جامع منعکس می شود...
...
برنامه ریزی نیروی انسانی بخشی از برنامه ریزیهای کلی سازمان بوده و هدف آن تشخیص و تأمین کادر مورد نیاز با توجه به تغییر و تحولات سازمان در آینده می باشد. برنامه ریزی نیروی انسانی در دو مرحله انجام می پذیرد: مرحلة اول، برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی در تمامی رده ها و سطوح سازمان در طول مدت برنامه می باشد. مرحلة دوم، برنامه ریزی تأمین نیروی انسانی برای رفع نیازهای سازمان است. در مرحلة اول، وجود اطلاعات و آمار پرسنلی لازم بوده و در مرحلة دوم، برنامه ریزی وضعیت خدمتی ضرورت پیدا می کند.
بر اساس برنامه ریزی کلی سازمان است که می توان برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی را آغاز کرد و فهرستی از کادر مورد نیاز به دست داد. این فهرست در مقایسه با پرسنل موجود و با عطف توجه به ارتقای شغلی، خروج از خدمت و امثال آن می تواند نیروی انسانی مورد نیاز نهایی را تعیین کند. پس از آن، کوشش برنامه ریز بر آن است که در تأمین این نیرو، راههای ممکن را پیش بینی و مشخص سازد.
برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی
برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی را به دو طریق می توان انجام داد:
الف: روش تجزیه و تحلیلی فعالیتها و هدفها.
ب: روش نرخ روند.
...
مقاله هدف حسابداری و مفهوم ارزیابی بازار به بازار
مقاله ترجمه شده میباشد همراه متن اصلی
هدف حسابداری و مفهوم ارزیابی بازار به بازار
حالا به رابطه بین مفهوم سود تحقق یافته با سود و زیان ارزیابی در داراییهای مالی توجه می کنیم.قبل از ادامه بحث بهتر است سود تحقق یافته و سود اقتصادی را با هم مقایسه کنیم و دوباره رابطه آنها را با هم مورد بررسی قرار دهیم .با توجه به معنی درست داراییهای مالی ،نتایج سرمایه گذاریها به میزان یکسان طبق هر دو مفهوم سود اندازه گیری می شوند. در مواردی که داراییهای مالی صرفاً پول اضافی هستند و می توانند بتدریج فروخته شوند ،ارزششان برابر با قیمتهای بازار است ومهم نیست چه کسی دارنده آن است و یک تغییر در قیمتهای بازار آنها در اصل با تحقق جریان نقد یکسان است.در مقابل ،در مورد داراییهای مشهود تجاری، با توجه به اینکه تغییرات در ارزش بازار و ارزش سرقفلی بر سود اقبصادی تاثیر گذار است ،آنها تا زمانی که به صورت وجوه نقد در نیامده اند بر سود تحقق یافته تاثیر گذار نیستند.در این پروسه ، سرقفلی به صورت پیش بینی نتایج آتی سرمایه گذاری تجاری است که تمام یا بخشی از آن در طی زمان مستهلک شده یا به داراییهای مادی تبدیل شده است.این پروسه با سود تحقق یافته مرتبط نیست ولی برای سود اقتصادی مهم می باشد.نتایج سرمایه گذاری زمانی تحقق یافته است که از ریسک تجاری خارج شده باشد. اندازه گیری سود تحقق یافته تمام تغییرات ارزش دارایی را شناسایی نمی کند اما بخشی را که به عنوان ارزش داراییهای مالی ،تحقق یافته را شناسایی می کند .
The objective of accounting and the meaning of mark-to-market valuation
Now, let us consider about relationship between the concept of realized income and valuation gains or losses on financial assets. Before going on to the discussion of this issue, it would be helpful to compare the realized income and economic income and reconfirm the relationship between them. As already discussed in detail, with regard to financial assets in the proper sense of the word, the results of investments would be measured at the same amount under both of the two income concepts. In cases of financial assets that are mere investments of surplus money and can always be freely sold by the piece, their values are equal to the market prices no matter who holds them and a change in their market prices is in substance same as realization of cash flow. On the contrary, in cases of physical assets used in business, whereas changes in the market value and the value of goodwill affect the economic income, they will not affect the realized income until they are realized as cash flows. In this process, goodwill is generated as an expectation of future results of business investments and while it disappears as time passes all or part of it is transformed into the value of tangible assets. This process is irrelevant to realized income, although important to the economic income. Result of investment is realized when it has been released from the business risk, and measurement of realized income does not recognize all value changes of assets, but recognizes a portion that is realized as value of financial assets. Of course, when summing up the entire period of a real investment, there would be no difference between the economic income and the realized income.
تحقیق در باره مفهوم حقوق
حقوق چیست؟
واژه حقوق در زبان فارسی به معانی گوناگون به کار میرودکه از مهمترین آ نها عبارتند از:
1،مجموع قواعدی که بر اشخاص، از این جهت که در اجتماع هستند، حکومت میکند.
انسان موجودی است اجتماعی که میان همگنان خود به سر می برد، به حکم طبیعت، شخص در اجتماع کوچک خانواده زاده میشود و در سایه مراقبت و تربیت این گروه نیاز های مادی و معنوی خویش را تامین میکند، ولی ، پس از دوران کودکی نیز او با دیگران زندگی میکند و با همکاری آنان به خواسته های خود میرسد.
از سوی دیگر، خواسته های آدمیان به با هم شباهت زیاد دارد،کم و بیش همه یک چیز را طالبند، پس نزاع بر سر جلب منفعت بیشتر و تامین زندگی بهتر در می گیرد. انسان اندیشمند از آغاز دریافت که بقای اجتماعی او با آشوب و زور گوئی امکان ندارد و ناچار باید قواعدی بر روابط اشخاص، از جهتی که عضو جامعه اند،حکومت کند و ما امروز مجموع این قواعد را حقوق می نامیم.