مقاله بررسی بیماری های معده و دئودنوم در 29 صفحه ورد قابل ویرایش
معده، استاع J- شکلی از دستگاه گوارش است که در قسمت پروکسیمال توسط اسفنکتر تحتانی مری و در قسمت دیستال توسط اسفنکتر پیلور احاطه شده است. معده به چهار ناحیه تقسیم میشود. کاردینا، ناحیه گذر نسبتاً نامشخصی است که از محل اتصال مری به معده تا فوندوس امتداد دارد. فوندوس به سمت بالا برآمدگی یافته و بالاتر از کاردیا قرار میگیرد. این قسمت در امتداد بادی (تنه) معده قرار دارد. تنه با چینهایی طولی به نام روگا مشخص میگردد. آنتروم که دیستالترین ناحیه معده است، از شیار زاویهای آغاز شده و تا پیلور ادامه دارد؛ پیلور، ماهیچهای حلقوی است که در محل اتصال معده به دوئودنوم قرار گرفته است.
معده توسط مخاطی از سلولهای استوانهای پوشیده شده است و در زیر این پوشش، زیر مخاطی از بافت همبند قرار دارد. زیر همه اینها، لایههای ماهیچه صاف مایل داخلی، حلقوی میانی و طولی خارجی قرار دارند که توسط سروزا پوشیده شدهاند. عصبدهی پاراسمپاتیک معده توسط تنههای قدامی و خلفی عصب واگ صورت میپذیرد، در حالی که عصبدهی سمپاتیک آن توسط اعصاب سمپاتیکی صورت میگیرد که که از گانگلیونهای سلیاک منشأ گرفته، همراه با عروق خونی تغذیه کننده معده طی مسیر نموده و به معده میآیند. نمای میکروسکوپی مشخصه معده،از سلولهای سطحی استوانهای شکل حاوی موکوس و حفرات انگشتی شکلی که همان غدد معدی هستند تشکیل شده است؛ این غدد در نواحی مختلف معده تغییر میکنند. ناحیه اکسینتیک یا تولیدکننده اسید معده، در فوندوس و تنه واقع است؛ غدد معدی این نواحی، حاوی سلولهای پاریتال مشخصی هستند که به ترشح اسید و نیز فاکتور داخلی میپردازند. این غدد همچنین حاوی سلولهای اصلی غنی از زیموژن که وظیفهشان سنتز پپسینوژن است و نیز حاوی سلولهای درونریز شبه انتروکرومافینی هستند که هیستامین ترشح میکنند. غدد آنتروم، سلولهای اندوکربن متفاوتی دارند؛ این سلولها، سلولهای G ترشح کننده گاسترین و سلولهای D ترشح کننده سوماتوستاتین که در مجاورت نزدیک سلولهای G قرار دارند، میباشند.
درمان نگهدارنده
در حال حاضر، دیگردرمان نگهدارنده مزمن و کمدوز (نصف مقدار) هیچ کدام از بلوکرهای H2 پذیرفته شده نیست. اکنون، درمان نگهدارنده فقط در مورد آن دسته از بیماران مبتلا به بیماری زخم پپتیک کاربرد دارد که از نظر هلیکوباکتر پیلوری، مثبت بوده و درمان ریشهکنی آنها ناموفق بوده باشد.
جراحی
با وجود آنکه زمانی، جراحی یکی از درمانهای مهم بیماری زخم پپتیک به شمار میرفت، ولی در حال حاضر هیچگونه نقشی در درمان بیماری زخم پپتیک فاقد عارضه ندارد؛ چرا که این زخمها با ریشهکن سازی هلیوباکتر پیلوری و قطع مصرف NSAIDها بهبود مییابند. با این وجود، عوارض بیماری زخم پپتیک، کاهش نیافتهاند و جراحی نقش مهمی را در درمان عوارض ایفا مینماید.
عوارض
زخمهای پپتیک خونریزیدهنده
شایعترین علت خونریزی GI فوقانی، بیماری زخم پپتیک است؛ این خونریزی در 15 تا 20 درصد بیماران مبتلا، رخ میدهد. با وجود آنکه در 80 درصد موارد، خونریزی خود به خود متوقف میگردد، اما مرگ و میر ناشی از خونریزی این زخمها، 6 تا 7 درصد میباشد. اصلیترین عامل خطرزای مسبب خونریزی از زخم، مصرف NSAIDها است. بیماران دچار خونریزی از زخم پپتیک، با شکایتهایی چون هماتمز،
عبارت خواهند بود از باد کردن یک بالون از طریق اندوسکوپی، یا جراحی.
سوراخشدگی
چنانچه یک زخم پپتیک، تامی ضخامت معده یا دوئودنوم را درگیر نماید، سوراخشدگی پدید میآید. این امر به نوبه خود به پریتونیت میانجامد که در صورت عدم درمان، به سپسیس و مرگ منتهی خواهد گردید. عارضه سوراخشدگی میتواند هم در زخمهای دوئودنوم و هم در زخمهای معده پدید آید، ولی در مقایسه با خونریزی، از شیوع کمتری برخوردار است. بیماران دچار سوراخشدگی، به طور ناگهانی دچار درد شدید شکمی میشوند؛ این درد در اپیگاستر آغاز گردیده و در تمامی شکم انتشار مییابد. در معاینه فیزیکی، شواهدی از پریتونیت به دست میآید: درد شکمی، حساسیت برگشتی و سفتی تخته مانند شکم. در بیشتر بیماران، با تهیه یک عکس ایستاده قفسه سینه یا عکسهای ایستاده و خوابیده به پشت شکم، وجود هوا در صفاق آشکار گردیده و تشخیص سوراخشدگی تایید میگردد. در بیمارانی که عکس از وضوح کافی برخوردار نباشد، میتوان از توموگرافی کامپیوتری یا بررسی GI فوقانی با یک ماده حاجب محلول در آب، کمک گرفت. سوراخشدگی، لزوم مداخله جراحی را مطرح مینماید. یک زخم سوراخ شده دوئودنوم، مشخصاً با به کارگیری یک وصله صفاتی، ترمیم میگردد؛ در حالی که یک زخم سوراخ شده معده ممکن است با به کارگیری وصله صفاقی ترمیم نگشته و نیاز به برداشتن ضایعه پیش بیاید.