پایان نامه آناتومی قلب
آناتومی میکروسکوپی قلب
بافت قلب (میوکارد) متشکل از انواع متنوعی از سلولهاست که به همراه یکدیگر باعث ایجاد انقباض منظم قلب می شوند. سلولهای تخصص یافته سیستم الکتریکی (هدایتی) قلب را تشکیل می دهند. این سیستم باعث تولید تکانه های الکتریکی می شود و این تکانه ها را به فیبرهای عضلانی قلب (میوسیتها) منتقل می کند و میوسیتها نیز به نوبه خود موجب انقباض مکانیکی می شوند. نحوه اتصال آنها به صورت end-to-end است. این ضخامت نواحی ضخیم شده ای از غشای سلولی (سارکوم) هستند که به انتقال نیروی مکانیکی بین سلول ها کمک می کنند. سارکولم اعمالی مشابه سایر غشاهای سلولی دارد. این اعمال عبارتند از حفظ گرادیان یونی، انتشار تکانه های الکتریکی و ایجاد گیرنده برای دریافت تحریکات هورمونی و عصبی به علاوه سارکولم از طریق توبولهای عرضی(توبولهای T) کوچکی که از این غشاء به درون فضای داخل سلول گسترش یافته اند، نقش مهمی در تحریک و انقباض میوکارد دارد.
میوسیتها از ارگانلهای متعدد که انرژی مورد نیاز برای انقباض را فراهم می کند، شبکه وسیع توبولهای داخل سلولی که رتیکولوم سارکوپلاسمیک نامیده می شوند و به عنوان مخزن اصلی کلسیم داخل سلولی عمل می کنند و میوفیبریلها که عناصر انقباضی سلول هستند تشکیل شده اند.
آناتومی ماکروسکوپی قلب
قلب از چهار حفره تشکیل شده است. دو دهلیز، دو بطن، دو پمپ مجزا و کنار هم را تشکیل می دهند که به صورت سری قرار گرفته اند. دهلیزها حفره های کم فشاری هستند که در طی انقباض بطن (سیستول) خون را ذخیره می کنند در مرحله شل شدن بطنها (دیاستول) باعث پرشدن بطنها می شوند. دهلیزها توسط سپتوم بین دهلیزی نازکی از هم جدا می شوند.
تغذیه خونی قلب
قلب توسط شریان کرونری راست و چپ تغذیه می شود که این شرائین در ناودان کرونری قرار می گیرد. شریان کرونری چپ60%، شریان کرونری راست40% قلب را مشروب می کند. شریان کرونری راست از سینوس آئورتیک قدامی شروع می شود و ابتدا بین شریان ریوی و گوشک راست حرکت کرده و در ناودان کرونری به سمت پایین و راست می آید.
شاخه های شریان کرونری راست
بخشی از شریان کرونری راست که در سطح استرنو- کوستال قرار دارد به نام سگمان اول و بخشی از آن که در سطح دیافراگماتیک دیده می شود به نام سگمان دوم نامیده می شود.
شاخه های سگمان اول عبارتند از:
1- شاخه ای برای شریان آئورت
2- شاخه ای برای شریان ریوی
3- شاخه ای برای مخروط شریانی به نام شاخه conal که با شاخه conal کرونری چپ، حلقه شریانی vieussens را می سازند که تأمین کننده خون مخروط شریانی (infundibulum) است.
4- شاخه هایی برای دهلیز راست که دهلیز راست و گوشک راست قلب را تغذیه می کند. یکی از مهمترین شاخه های آن شاخه S.A است که به سمت ورید اجوف فوقانی رفته و گره S.A را تغذیه می کند.
5- شاخه هایی برای بطن ها: شاخه های زیادی است که بطن راست تغذیه می کند.
6- شاخه مارژینال راست که در طول کنار تحتانی قلب تقریباً تا اپکس قلب می آید.
شاخه های سگمان دوم عبارتند از:
1- شاخه های دهلیزی
2- شاخه های بطنی و شاخه های دهلیزی- بطنی که قسمت عقب دهلیز و بطن راست را تغذیه می کنند.
3- شریان بین بطنی- خلفی(P.D.A) که در شیار بین بطنی- خلفی قرار می گیرد. در 80% موارد گره A.V توسط شریان کرونری راست تغذیه می شود.
نارسایی قلبی حاد در برابر مزمن
نمونه بارز HF حاد ، انفارکتوس ناگهانی و وسیع میوکارد یا پارگی یکی از دریچه های قلبی در بیماری است که قبلاً مشکلی نداشته است . HF مزمن نوعاً در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی اتساعی یا بیماری دریچه ای قلب دیده می شود که به آهستگی ایجاد میشود یا پیشرفت می کند جزء اصلی HF حاد معمولاً سیستولیک است و کاهش ناگهانی برون ده قلبی در اغلب موارد ، به افت فشار خون سیستمیک(بدون ادم محیطی ) می انجامد و در HF مزمن ، فشار شریانی معمولاً تا مراحل انتهایی بیماری ، حفظ میشود اما ادم شایع است .
نارسایی قلب راست در برابر چپ
بسیاری از علایم بالینی HF به دلیل تجمع مایع اضافی در پشت یک یا هر دو بطن ظاهر می شوند این مایع معمولاً پشت حفره ای از قلب جمع می شود که نخستین بار گرفتار شده است . به عنوان نمونه بیمارانی که بطن چپ آنها بار اضافه ای را تحمل می کند ( مثلاًدر تنگی دریچه آئورت ) یا ناتوان شده است ( مثلاً بعد از انفارکتوس میوکارد )، به احتقان ریوی و در نتیجه ، تنگی نفس و ارتوپنه دچار خواهند شد . به این اختلال ، نارسایی قلب چپ گفته می شود .
کنترل مایع اضافی
بسیاری از تظاهرات بالینی HF، ناشی از افزایش حجم مایعات خارج سلولی هستند. تعادل منفی سدیم را می توان به وسیله کاهش مصرف خوراکی و افزایش دفع ادراری این یون به کمک دیورتیکها برقرار کرد. به ندرت، در HF شدید، برداشت مکانیکی مایع خارج سلولی به وسیله توراسنتز و پاراسنتز ممکن است لازم باشد.
رژیم غذایی
در بیماران مبتلا به HF خفیف، برای بهبود علایم ممکن است تنها محدودیت مصرف نمک و استراحت متناوب کافی باشد. رژیم غذایی طبیعی، تقریباً 6 تا 10 گرم کلرید سدیم دارد، این میزان را می توان با پرهیز از غذاهای غنی از سدیم و برداشتن نمک از سفره، به نصف رساند.