مبانی نظری و پیشینه پژوهش تنظیم شناختی هیجان
در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
تنظیم هیجان
مبانی تنظیم هیجان
سال ها پژوهش به وضوح بر نقش مهم هیجان ها در بسیاری از جنبه های زندگی روزانه و همچنین تأثیر آن ها در سازگاری با فشارها و بحران های زندگی صحه گذاشته اند. اساساً هیجان ها واکنش های زیست شناختی هستند که زمانی برانگیخته می شوند که فرد موقعیت را حاوی چالش یا فرصت های مهمی ارزیابی می کند و پاسخ دهی وی را در برابر رویدادهای محیطی عمده منسجم می سازد (گروس و مونوز[1]، 1995).
گروس و تامپسون[2] (2007) با استناد به پژوهش های مختلف پیشنهاد می کنند که حضور افراد در موقعیتی که آن را مرتبط با اهداف خود می دانند باعث برانگیختگی هیجان ها می شود. بدین شکل که زمانی که فرد در موقعیت مرتبط با اهداف خود قرار می گیرد، فرایندهای توجهی فعال شده و به دنبال آن ارزیابی صورت می گیرد. نظریه های مختلف تعاریف متعددی از این فرایندهای ارزیابی دارند ولی به هر صورت این فرایند باعث تولید پاسخ های هیجانی شده و منجر به تغییراتی در نظام تجربی، رفتاری و عصبی زیستی می گردد.
2-3-2- تعریف تنظیم هیجان
ریشه های پژوهش در این باره به مطالعه ی دفاع های روانشناختی (فروید، 1926 تا 1956)، استرس و مقابله روانشناختی (لازاروس، 1966)، نظریه دلبستگی (بالبی، 1969) و نظریه هیجان (فریجدا، 1986) باز می گردد (به نقل از گروس و تامپسون، 2007). علی رغم توافق همگانی آشکار درباره فقدان تعریف جامعی درباره تنظیم هیجان، هنوز گوناگونی قابل توجهی در تعریف ضمنی این مفهوم مشاهده می شود که توسط نظریه پردازان و پژوهشگران مختلف ارائه می شود (تامپسون، 1994). تنها توجه به این جنبه که تنظیم نامناسب هیجان ناسازگارانه و بالعکس، تنظیم مناسب آن سازنده است، بیش از حد ساده انگارانه به نظر می رسد. ارزش مفهومی تنظیم هیجان این است که وسیله ای برای فهم این موضوع است که چگونه هیجان ها توجه و فعالیت را سازماندهی و کنش های راهبردی دیرپا یا قدرتمند را تسهیل می کنند تا بر مواضع فایق آیند، مسائل را حل کنند و همزمان نیز منجر به حفظ بهزیستی شوند؛ همان طور که در عین حال ممکن است استدلال و برنامه ریزی را دچار نقص کنند، تعاملات و روابط بین فردی را بغرنج ساخته و سلامت را به مخاطره اندازند (گروس و مونوز، 1995).
تامپسون (1994) تنظیم هیجان را چنین تعریف می کند: تنظیم هیجان در برگیرنده فرایندهای درونی و بیرونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و تعدیل واکنشهای هیجانی، به خصوص اشکال شدید و زودگذر برای نیل به اهداف فردی هستند. این تعریف دربرگیرنده چندین فرایند تنظیم هیجان است. اول، این که همسو با گفته های مسترز (1991)، تنظیم هیجان می تواند به ابقاء و تقویت برانگیختگی هیجانی و همچنین بازداری یا آرام سازی آن منجر شود. اغلب نظریه پردازان اعتقاد دارند در فرهنگ هایی که بازداری هیجان را تنظیم می کنند، مهارت های تنظیم هیجان منجر به فرونشینی برانگیختگی هیجانی می شوند. ...
[1].Munoz
[2].Thompson
...
2-3-3- تنظیم شناختی هیجان :
مدیریت هیجانات به منزله فرایند های درونی و بیرونی است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تفسیر واکنشهای عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف او بر عهده دارد و هر گونه اشکال و نقص در تنظیم هیجانات می تواند فرد را در برابر اختلالت روانی چون اضطراب و افسردگی آسیب پذیر سازد (گارنفسکی و کرایچ[1]، 2003). به اعتقاد محققان، چگونگی ارزیابی دستگاه شناختی فرد در هنگام روبه رو شدن با حادثه منفی از اهمیت بالایی برخوردار است. سلامت روانی افراد ناشی از تعاملی دو طرفه میان استفاده از انواع خاصی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ها و ارزیابی درست از موقعیت تنش زا است (گارنفسکی، بان و کرایچ[2] ، 2003). محققان نه راهبرد شناختی را در تنظیم هیجان ها معرفی کرده اند: نشخوار فکری، پذیرش، خود را مقصر دانستن، توجه مثبت مجدد، توجه متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران هستند (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون[3]، 2001).
در این تحقیق اصطلاح مقابله شناختی و تنظیم شناختی هیجان به عنوان اصطلاحات جایگزین مورد استفاده قرار گرفته اند و به طور کلی هر دو مفهوم می توانند به عنوان شیوه ی شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده ی هیجانی شناخته شوند (گارنفسکی و همکاران، 2001). ...
[1].Garnefski&Kraaij
[2].Baan
[3].Spinhoven
...
پیشینه تحقیق:
اختلال در نظم هیجان پیش بینی کننده ی آسیب روانی فرد در آینده (آبوت، 2005) و عامل کلیدی و مهمی در پیدایش افسردگی، اضطراب، حساسیت های بین فردی و انزوای اجتماعی، بزهکاری، خشونت و رفتار پرخاشگرانه ( بیوریگارد و همکاران، 2001) است.
پژوهش نشان می دهد تفاوت های افراد در استفاده از سبک های مختلف تنظیم هیجان شناختی موجب پیامد های عاطفی، شناختی و اجتماعی مختلفی می شود چنان که استفاده از سبک های ارزیابی مجدد مثبت با عملکردهای میان فردی بهتر و بهزیستی بالا ارتباط دارد (گروس و جان[1]،2003).
در پژوهش آندرسون، میلر، ریگر، دیل و سدیکیدز،[2] 1994 ( مقصر دانستن خود) و کارور، اسچیر و وین تراب،[3] 1989 (فقدان ارزیابی مجدد مثبت). در پژوهش ریان، مارتین و داهلن[4] (2005) نیز مقصر دانستن خود، نشخوار فکری، فاجعه بار تلقی کردن و ارزیابی مجدد مثبت به عنوان معتبر ترین پیش بینی کننده های هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب، استرس و خشم) معرفی شده اند. یو، ماتساموتو و لی راکس[5] (2006) تنظیم هیجان ها را مهم ترین عامل پیش بینی کننده سازگاری مثبت دانسته اند.
در همین راستا گرانفسکی، ریف، جلسمن، ترواگت و کرایچ[6]، (2007) نیز در مطالعات خود نشان دادند که عموم افرادی که از افسردگی رنج می برند از استراژی های منفی تنظیم شناختی هیجان مانند نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز در رویارویی با شرایط ناگوار استفاده می کنند. ...
...
[1].John
[2].Anderson, Miller, Riger, Dill&Sedikides
[3].Carver, Scheier&Weintraub
[4].Ryan, Martin& Eric
[5].Yoo, Matsumoto & Le Roux
[6].Garnefski, Rieffe, Jellesman, Terwogt&Kraaig,
...