مبانی نظری و پیشینه هیجان و راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی (فصل دوم پژوهش)
در 63 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
هیجان و راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی
هیجان پدیدهای چندبعدی و بسیار پیچیده است و از ماهیتی ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی برخوردار است (ایزارد[1]، 1993). هیجانها تا اندازهای احساس ذهنی هستند، به این صورت که باعث میشوند فرد احساس را به شیوه خاصی، مثلاً عصبانی یا خوشحال بودن، تجربه کند. بعلاوه هیجانها دارای ماهیتی زیستی نیز هستند، یعنی پاسخهای بسیجکننده انرژی هستند که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که فرد با آن مواجه شده، آماده میکنند. هیجانها در عین حال، هدفمندند؛ برای مثال، خشم میل انگیزشی برای انجام دادن کاری مانند جنگیدن با دشمن یا اعتراض به بیعدالتی را موجب میشود. در نهایت، هیجانها پدیدههای اجتماعی نیز هستند، بدین شکل که وقتی فرد هیجانزده میشود، علایم قابل تشخیص چهرهای، ژستی و کلامی میفرستد تا دیگران را از کیفیت و شدت هیجانپذیری خود آگاه سازد؛ عاملی که در ایجاد و حفظ روابط انسانی بسیار کمککننده است (فریجا، 1986). با توجه به پیچیدگی و گستردگی ویژگیهای هیجان، مشخص میگردد که مفاهیم هیجان و تنظیم هیجان را نمیتوان به روشنی تعریف کرد (هولودینسکای[2] و فردمایر[3]، 2006).
به طور کلی سه پارادایم یا رویکرد اصلی در حوزه هیجانات وجود دارد: 1) پارادایم ساختارگرایی[4] که در آن هیجان به عنوان یک وضعیت روانشناختی دیده میشود و به اشکال مختلف هیجان و تمایز آنها از یکدیگر و وضعیتهای روانشناختی دیگر توجه میشود. در این رویکرد، هیجان یک واکنش به عوامل علّی مختص آن هیجان میباشد. 2) پارادایم کارکردگرایی[5] که در آن هیجان به عنوان یک کارکرد روانشناختی مطرح میشود و طی فرایند ارزیابی مرتبط با انگیزههای فردی حاصل میشود. 3) پارادایم فرهنگی و اجتماعی که در آن برانگیختگی هیجانات و رشد الگوهای مقابلهای به عنوان یک کارکرد، وابسته به تجارب شخصی نیست؛ بلکه بیان، شکل و کارکرد هیجانات حاصل زمینههای فرهنگی و اجتماعی است. ...
...
[1] Izard
[2] Holodynsky
[3] Friedlmeier
[4] Structuralism
[5] Functionalism
...
2-1-1- راهکارهای تنظیم هیجان
درخصوص راهکارهای مختلف تنظیم هیجان، در مبانی نظری و تحقیقات پیشین، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. راهکارهای متمرکز بر پیشایند و پاسخ گروس (2007) که ذکر شد، یک نمونه معتبر از این دیدگاهها میباشد. برخی دیگر از محققان همچون گرنفسکی[1]، کریج[2] و اسپین هاون[3] (2001)، راهکارهای شناختی تنظیم هیجان را مطرح ساختند که شامل موارد زیر است:
سرزنش خود[4]: بدین معنا که فرد، خود را در تجربیات تلخ مسئول و مقصر میداند و به شدت گرفتار احساس گناه است. این احساس گناه بالا ممکن است منجر به بیماریهای روانی همچون افسردگی گردد. بررسیها نشان میدهد که سبکهای اسنادی در سرزنش خود دخیل است و میتواند سرزنش خود در سطح رفتاری با بازده مثبت در عملکرد همراه شود (همان منبع).
سرزنش دیگران[5]: این مفهوم مبتنی بر این فکر است که دیگران مسئول و مقصر اتفاق بدی هستند که برای فرد رخ داده است. مطالعات نشان دادهاند که سرزنش و مقصر دانستن دیگران با بهزیستی هیجانی ضعیف همراه است و در سطح عملکردی با مشکلات رفتاری همراه میشود. سرزنش خود و دیگران مبتنی بر نحوه اسناد فرد به درونی، باثبات و کلی بودن علیت تجارب و وقایع (بخصوص وقایع منفی) میباشند (گرنفسکی و همکاران، 2002).
پذیرش[6]: این موضوع بر پذیرش رویداد و تجربه تلخ و کنارهگیری از آنچه روی داده است، دلالت دارد. پذیرش یک راهبرد مقابلهای است که رابطه مثبتی با خوشبینی و عزت نفس و رابطه منفی با میزان اضطراب فرد دارد. اگرچه خود فرایند پذیرش، خوب است اما برای بسیاری از وقایع، سطوح خیلی بالای پذیرش میتواند نشانگر نوعی از کناره گیری حسی شود و به احساس عدم توانایی در تاثیرگذاری روی وقایع منجر گردد.
نشخوار ذهنی[7]: این مفهوم به معنای تفکر مداوم فرد به احساسات و تفکرات همراه با اتفاق ناخوشایند بدون اقدام موثر در جهت اصلاح محیط بلاواسطه دلالت دارد. پژوهشها نشان دادهاند که شیوه مقابلهای نشخوار ذهنی با سطوح بالای افسردگی همراه است و البته این نحوه تفکر تا حدی هم میتواند به مقابله با شرایط تنیدگی زا کمک کند (گرنفسکی همکاران، 2001؛ گرنفسکی و همکاران، 2002). ...
...
[1] Granefski
[2] kraaij
[3] Spinhoven
[4] Self blame
[5] Other blame
[6] Acceptance
[7] Rumination
...