مقاله تناسب بین حق و تکلیف
قسمتهایی از متن:
وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایره توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایره تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این بحث، دو محور را میتوان دنبال کرد:
• اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد.
• دوم آن که برای انسانی که دایره تواناییاشگسترده تر از دایره تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
...
کارکرد عقل در حوزه شریعت
در این باره چند عنوان مهم وجود دارد که بررسی اجمالی آنها برای رسیدن به مقصد لازم است:
الف) تبعیت احکام، از مصالح و مفاسد نفسالامری
ب) حسن و قبح ذاتی
ج) تحسین و تقبیح عقلی
د) موقعیت مدرکات عقل عملی و عقل نظری، در قیاس و استنباط
یکی از مبانی مسلم در فقه شیعه، تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی است. مصالح و مفاسد)یا جهات محسّنه و مقبحّه(واقعیاتی در اشیأ، افعال یا روابط انسان یا امور متفاوت هستند که باعث میشوند احکام با پیوندی منطقی به آنها وصل گردند. به بیان دیگر، این مصالح و مفاسد، عللی هستند که بر اساس آنها شارع احکام را جعل کرده و حکم خود را از حالت گزاف و باطل خارج ساخته است. از آن جا که رابطه مصالح و مفاسد با احکام، رابطه علی و معلولی است، الزاماً مصالح و مفاسد در رتبه مقدم بر احکام قرار دارند؛[9] بر این مسأله قضایایی چند متفرع است از جمله آن که فقه شیعه، مکتب تحظئه است؛ یعنی اعتقاد شیعه براین است که تلاش فقاهتی مجتهد، در بسیاری موارد، به نتیجه لازم میرسد واحکام واقعی براو و مقلدانش مکشوف میشود و در مواردی نیز ممکن است به دلایلی(که در کتب اصولی بیان شده است)، دستش به احکام واقعی نرسد که البته در این موارد نیز معذور است. در برابر این دیدگاه، مکتب مصوبه اهل سنت قرار دارد ...
پایان نامه بررسی تناسب در آیات در 125 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه:...................................................................................................................... 1
بیان مسأله:............................................................................................................... 3
اهمیت موضوع:........................................................................................................ 6
سؤالات اصلی:......................................................................................................... 10
سؤالات فرعی:......................................................................................................... 10
فرضیه:..................................................................................................................... 10
چکیده:.................................................................................................................... 11
بخش اول: بررسیهای مفهومی.................................................................................. 12
بررسی لغوی تناسب:................................................................................................ 13
بررسی لغوی سیاق:................................................................................................... 14
بررسی لغوی اسباب النزول:....................................................................................... 15
بررسیهای اصطلاحی:................................................................................................ 16
تعریف اصطلاحی تناسب:......................................................................................... 16
تعریف اصطلاحی سیاق:........................................................................................... 25
تعریف اصطلاحی اسباب النزول:................................................................................ 28
مقایسه بین تناسب، سیاق و اسباب النزول:.................................................................. 31
انواع تناسب............................................................................................................. 37
بخش دوم: پیشینه پژوهشها و آراء علما در مورد تناسب:........................................... 45
فصل اول: سده های اول تا پنجم................................................................................ 46
فصل دوم: سده های ششم تا نهم............................................................................... 52
فصل سوم: سده های دهم تا چهاردهم........................................................................ 62
فصل چهارم: علمای معاصر....................................................................................... 70
فصل پنجم: مستشرقین.............................................................................................. 74
بخش سوم: پژوهشهای موردی آیات........................................................................ 78
فصل اول: سوره بقره آیات 39-30........................................................................... 79
فصل دوم: سوره آل عمران آیات 61-33................................................................... 92
فصل سوم: سوره نساء آیات 88-80......................................................................... 103
نتیجه گیری:............................................................................................................. 112
فهرست منابع........................................................................................................... 115
مقدمه:
(امام رضا (ع) می فرمایند: قرآن ریسمان و دستگیره محکم الهی است، قرآن راه برتری است که انسانها را به سوی بهشت ره می نماید و از آتش دوزخ می رهاند، گذشت زمان آنرا فرسوده نمی کند و گفتار آدمیان آن را تباه نمی سازد زیرا ویژه زمانی خاص نیست و دلیل روشنی برای همه انسانهاست. از پیش رو و پشت سر، خط بطلان بر آن کشیده نمی شود، کتابی است فرود آمده از سوی حکیم حمید)[1]
این معجزه جاوید که به صورت کتابی مشتمل بر سور و آیات است، مجموعه ای هدفمند، منظم و یکپارچه است که در عین کامل بودن و مشتمل بودن بر تمام نیازهای بشر از هر گونه ضعف و یا زیادت مبراست.
قرآن کریم دریچه ای است مابین خالق و مخلوق، خالقی ازلی و ابدی و مخلوقی فانی و این کتاب مقدس در همه ادوار، پاسخگوی بشر تشنه حقیقت و خواهان شناخت خالق خویش است شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن امری ضروری و واجب است. شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب، در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است. نگاهی به تاریخ، این نکته را روشن می کند که عملاً هیچ کتابی به اندازه قرآن بر روی جوامع بشری و بر زندگی انسانها تاثیر گذار نبوده است.
در این تحقیق بر آنیم تا یکی از وجوه اعجاز قرآن یعنی وجود تناسب و هماهنگی میان آیات قرآن کریم را بررسی کنیم.
منابع اصلی در این تحقیق اولاً کتبی است که به طور مستقیم به بحث تناسب آیات پرداخته و ثانیاً کتابهایی که این بحث را در میان فصول و بخشهایشان آورده اند و در بحث موردی، یعنی اثبات وجود تناسب بین دسته های مختلفی از آیات منبع اصلی کتب تفاسیر است که در این میان از مهمترین کتابهای تفسیری شیعه و سنی استفاده شده است.
این تحقیق مشتمل بر کلیات و سه بخش و هشت فصل می باشد که به بررسی وجوه مختلف مطرح در خصوص تناسب آیات پرداخته شده است.
امید است با بررسی های بیشتر و یافتن هر چه بیشتر حقایق در این زمینه راه به سوی دستیابی به دریای بیکران معارف قرآن هموار تر گردد.
بیان مسأله:
کتاب الهی به اعتبارهای مختلف به اجزائی تقسیم میشود، از جمله سوره، آیه، جزء، حزب و… آنچه که آشکار است، این است که از زمان نزول، آیات و سور به طور مجزا وجود داشتند، و با استفاده از احادیث می توان به این مطلب دست یافت و همچنین اکثر علمای علوم قرآنی معتقدند، همزمان با نزول آیات، پیامبر اکرم (ص) جایگاه دقیق آنها را نیز مشخص می فرمودند، بنابراین ترتیب آیات توقیفی است. همچنانکه بسیاری از علمای اسلامی نیز بر این مطلب تصریح دارند از جمله:
(زرکشی در البرهان می نویسد «فاما الایات فی کل سوره و وضع البسمله اوائلها فترتیبها توقیفی بلاشک و لا خلاف فیه» سیوطی در الاتقان خود بر همین نظر است و چنین می نویسد:«الاجماع و النصوص المترادفه علی ان ترتیب الایات توقیفی لاشبهه فی ذلک اما الاجماع فنقله غیر واحد، منهم الزرکشی فی البرهان و ابوجعفر ابن زبیر فی مناسباته و عبارته: ترتیب الآیات فی سورها واقع بتوقیفه (ص) و امره من غیر خلاف فی هذا بین المسلمین»، محمد عبدالعظیم زرقانی که از دیگر دانشمندان علوم اسلامی است نیز مینویسد:«انعقد اجماع الامة علی ان ترتیب آیات القرآن الکریم علی هذا النمط الذی نراه الیوم بالمصاحف کان بتوقیف من النبی (ص) عن الله تعالی و انه لا مجال للرأی و الاجتهاد فیه»)[2].
حال که ثابت شد ترتیب آیات توقیفی است و براساس حکمت الهی می باشد و لغو و بیهوده نیست، و دیده می شود که برخی آیات مجاور شامل موضوعات مختلف و متفاوت هستند و در بعضی موارد دیده می شود حتی در یک آیه نیز موضوعات کاملاً متفاوت مطرح است، در یک دید کلی، گاهاً اختلاف در یک آیه، تفاوت در عبارات مجاور، اختلاف موضوعات مطرح در یک آیه با عبارت انتهایی، اختلاف میان آیات مجاور، اختلاف میان آیات یک سوره، اختلاف میان سوره های مجاور دیده می شود ولی در پس این اختلافات حکمت و یا حکمتهایی نهفته است که کشف همه آنها نیازمند غور و بررسی فراوان و استفاده از منبع بیکران علم معصومین (ع) می باشد.
و اما در مورد تناسب سوره ها از آنجا که توقیفی بودن آنها ثابت شده نیست و حداقل در پارهای موارد، چینش اجتهادی سور برای ما محرز است در این تحقیق وارد حیطه تناسب سور نشدهایم و بررسی های انجام شده بر روی تحقیقات صورت گرفته در مورد تناسب سور نشان می دهد، غالب ارتباطات ذکر شده، با تکلف، ابداعی و ذوقی بوده و دارای پشتوانه محکم و قابل اعتمادی نیست، بنابراین در این بحث به این موضوع پرداخته نشده است.
نکته دیگر این است که به دلیل شباهت سه واژه: سیاق، اسباب النزول و تناسب، گاهاً این واژگان به جای یکدیگر استعمال می شوند و این در حالی است که حوزه این سه علم از یکدیگر تفکیک شده است. (اسباب النزول، پیوند یک یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را بیان می کند، اما علم مناسب میان آیات و سوره ها ترتیب تاریخی در نزول آیات قرآن را کنار می گذارد و رابطه ای میان آن آیات و سوره ها را در ترتیب کنونی متن قرآنی بررسی می کند و سیاق قراینی است که در شناساندن معنای متن نقش دارد)[3]، با توجه به تعاریف مذکور روشن می شود که این سه حوزه علیرغم شباهتهایی، از یکدیگر قابل تفکیک می باشند و نمی توان آنها را به جای یکدیگر بکار برد. و اما موضوع اصلی این تحقیق که همان مناسبت میان آیات می باشد، یک بحث توصیفی است و عمدة دانشمندان علوم اسلامی به شرایط معنوی و وجود پیوندی نیرومند میان آیات معتقدند، البته در این میان نقدهایی هم وجود دارد که قویترین آنها متعلق به شیخ عزالدین عبدالسلام (606) میباشد که معتقد است شرط وجود ارتباط آن است که موضوع متن، موضوعی واحد باشد و در قرآن کریم که در مدت زمانی طولانی (23 سال) و در شرایط گوناگون و با موضوعات مختلفی نازل شده، نمی توان ارتباطی یافت و کوشش در این زمینه بیهوده بلکه نادرست می باشد. ولی غالب اندیشمندان با نظریة تناسب آیات موافقند و ادلة مختلفی را در جهت اثبات آن ارائه کرده اند، از جمله مهمترین دلایل بر وجود تناسب میان آیات مسأله وحدت ذات اقدس الهی و وحدت موضوعی کلیه معارف قرآن کریم است که اثبات می کند علی رغم مشاهده تشتت و اختلافات ظاهری میان آیات، همه آنها یک کل تجزیه ناپذیر می باشند و دانش تناسب به گشودن اسرار ترتیب آیات می پردازد.
همچنانی که در فصول آینده نیز ذکر خواهیم کرد، اولین کسی که در زمینه دانش تناسب آیات کتابی تألیف کرد ابوبکر نیشابوری بود که متأسفانه اثر مکتوبی از وی به دست ما نرسیده دومین کتاب در این زمینه کتاب «البرهان فی مناسبة ترتیب سور القرآن» می باشد و سیوطی دانشمند بزرگ قرن دهم معتقد است سومین کتاب را خودش در این زمینه با نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» تألیف نموده است، کتابهای دیگری نیز در این زمینه به رشته تحریر در آمدهاند که به دلیل بحث مفصل در این خصوص در فصل سوم این تحقیق از تکرار آن خودداری می کنیم. ولی آنچه مشهود است تلاش دانشمندان اخیر در این زمینه است که نگارش کتابهایی با همین عنوان، مقالات، پایان نامه ها و … گواه این مدعاست، توجه مفسران نیز در این زمینه رو به افزایش است و حتی برخی از مفسران در مورد هر آیه، تحت عنوان تناسب آیات و یا نظم به بررسی موردی پیوستگی میان آیات پرداخته و نظرات اندیشمندانه خود را مطرح ساختهاند از جمله آیت ا… جوادی آملی «حفظه الله» در تفسیر تسنیم خود در ابتدای بحث تقسیری، بحثی نسبتاً مفصل را به این موضوع اختصاص داده اند.
نتیجه گیری:
مطالعه در خصوص تناسب آیات دارای فواید بسیاری است از جمله: 1- توانمند ساختن مفسر و گشودن دریچههای جدید در تفسیر و دستیابی به لطایفی در قرآن.
2- پاسخ به شبهات و دفاع از حریم قرآن کریم.
3- اثبات معجزه بودن قرآن کریم.
4- یاری رساندن به دیگر قضایای علوم قرآنی و برخی مباحث اعتقادی.
5- پاسخ به نظریه ای که قرآن را پراکنده و از هم گسسته می داند.
6- دفاع از اصول اعتقادی شیعه.
تناسب به معنی هم شکل بودن و مرتبط بودن است که غالب کتب لغت نیز تعاریف مشابهی از این واژه ارائه داده اند مانند: لسان العرب، معجم الوسیط، معجم مقاییس اللغة و …
سیاق در لغت به معنی روند، جهت، اسلوب و روش میباشد و در اصطلاح عبارت است از قراینی که در شناساندن معنای لفظ نقش داشته باشد.
اسباب النزول در لغت به معنی علت نازل شدن است و همان ریسمان و پیوند دهنده امر نازل شده (قرآن) به شرایط و اتفاقات رخ داده میباشد و به نوعی بین این دو پیوند برقرار می سازد.
در باب مقایسه میان این سه موضوع باید گفت: اسباب نزول پیوند یک یا چند آیه با بافت تاریخی آنرا تبیین می سازد، اما دانش مناسبت رابطه آیات و سور را در ترتیب کنونی آن بررسی می کند، اسباب النزول لزوماً دلالت بر اعجاز قرآن ندارد؛ اما مناسبت و سیاق از وجوه اعجاز قرآن می باشند. سیاق و مناسبت به پژوهش در بافت و آمیخته ساختمانی خاص متن قرآنی می پردازد و پیوندهای درون متن قرآنی را تبیین میکند؛ اما اسباب نزول، آیات قرآن را به لحاظ ارتباطشان با اوضاع و احوال خارجی و اسباب بیرونی متن قرآنی بررسی میکند، در سیاق از معناشناسی و زیباشناسی متن قرآنی پژوهش میشود، اما در اسباب نزول از دلالت متن قرآنی بر رویدادهای خارجی سخن گفته میشود. مناسبت امری درون آیاتی است که بر مرتبط الاجزاء بودن آیات دلالت دارد و اسباب النزول امری بیرون از آیات است ولی سیاق هم امری درونی است چون بر مرتبط الاجزاء بودن و یکپارچگی آیات و همبسته بودن آن دلالت دارد و هم امری بیرونی است چون بر ساختار همبستگی آیات و نظم و چینش متن قرآنی تأکید می ورزد، دانش اسباب النزول از علوم تاریخی است، اما مناسبت میان آیات و سوره ها دانشی اسلوبی است، یعنی به اسلوبهای مختلف پیوند میان آیات و سوره ها می پردازد ولی مناسبت امری عقلی است. و در پایان به عنوان آخرین پیوستگی بیان اسباب النزول و تناسب آیات میتوان به این نکته اشاره کرد که پذیرفتن، اجرا شدن و گسترش اسلام باید از نقطه ای آغاز میشد و آن نقطه مردمان جزیرة العرب و معاصران پیامبر (ص) در آن دوران بودند، پس قرآن نمی توانست نسبت به فرهنگ، حوادث و شرایط موجود در آن روزگار بی تفاوت باشد و بدون توجه به آنها سخن بگوید، بنابراین بخشی از آیات ناظر به حوادث آن روزگار است که بدون در نظر گرفتن اسباب نزول ممکن است پیوستگی آیات به خوبی فهمیده نشود.
انواع تناسبات ذکر شده میان آیات عبارتند از: 1- تنظیر 2- تضاد 3- استطراد 4- حسن تخلص، موارد ذکر شده جزء تناسبات پنهان محسوب میشود. نوع دیگری از تناسب، تناسب آشکار است و نوع سوم، تناسب مشکل نامیده میشود.
و اما در تاریخ مطالعات اسلامی علما و دانشمندان بسیاری به بررسی در زمینه تناسب آیات پرداخته اند که در این تحقیق نظرات بیست و هفت نفر از علما گردآوری شده که عبارتند از: خطابی، قطب الدین راوندی، باقلانی، ابن عربی، قاضی عیاض، عزالدین بن عبدالسلام، زملکانی، ملوی، فخر رازی، زرکشی، قرطبی، جرجانی، عمرالبقاعی سیوطی، سید قطب، محمد عبده، ابوزهره، صبحی صالح، استاد مدنی، مصطفی صادق رافعی، آیت الله جوادی آملی، علامه طباطبایی، امام خمینی، آیت الله معرفت، نولدکه، توشیهیکو ایزوتسو، اگیوم.
و بررسی های موردی که در مورد 45 آیه از آیات قرآن کریم که از سه سوره بقره، آل عمران و نساء انتخاب شده، گروه اول که آیات 39-30 سوره بقره میباشد که داستان خلقت آدم و سجده فرشتگان به او هبوط آدم و حوا به زمین است، که چگونگی مجاور شدن فرازهای این داستان جای بحث و بررسی دارد، دستة دوم آیات 61-33 سورة آل عمران میباشد که ابتدا از برگزیده شدن برخی از پیامبران سخن به میان آمده سپس داستان مادر عیسی و نذر وی و استجابت دعای او و سپس وارد شدن داستان زکریا و فرزندش یحیی به این ماجرا و بازگشت دوباره به قصه عیسی و مریم و پس از آن معجزات حضرت عیسی (ع) و داستان حواریون و آیات مربوط به توطئه برای قتل عیسی (ع)، و مقایسه خلقت عیسی با آدم و در نهایت آیه مباهله که مربوط به بحث و احتجاج پیامبر (ص) با مسیحیان نجران میباشد آمده است؛ چنانکه ملاحظه میشود، این گروه آیات دارای موضوعات بسیار متفاوتی است و برقرار کردن ارتباط میان این آیات متوالی بسیار دشوار به نظر میرسد که تفصیل رجوع به تفاسیر در متن پژوهش آمده است.
تناسب بین حق و تکلیف
وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایره توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایره تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این بحث، دو محور را میتوان دنبال کرد:
• اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد.
• دوم آن که برای انسانی که دایره تواناییاشگسترده تر از دایره تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
محور اول
رعایت تناسب بین حقوق و تکالیف
این مطلب، در قرآن کریم، به عنوان یک اصل کلی، بارها تکرار شده است و درباره زنان، گویاترین آیات، آیه کریمه ذیل است:
ولهن مثل الّذی علیهن بالمعروف[1] بقره، آیه 228(البته بعضی از علما این آیه را ناظر به تساوی در حقوق و مزایای انسانی بین زن و مرد میدانند. «المرأْ و کرامتها فی القرآن» از آیت الله معرفت.)
برای زنان، همان اندازه که تکلیف برعهده آنان است، حقوقی هست. «لَهُنَّ» یعنی آن چه به نفع زنان است. تعبیر «لَهُ» در این جا به معنای حق است همان گونه که «علیهن» به آن چه برای زنان، لازم الرعایه است، یعنی تکالیف، ترجمه میشود. تأکید قرآن بر این نکته است که تکالیف و حقوق زن، مثل یکدیگرند؛ یعنی آن قدر با یکدیگر تناسب دارند که مانند هم به حساب میآیند؛ اما در واگذاری حقوق و تکالیف و تناسب بین آنها رعایت معروف شده است.