تحقیق باورها و سنتها (بررسی مراسم ازدواج سنتی دراستان آذربایجان شرقی و درمیان ترکمنها)
تحقیقی را در رابطه با آداب و آیین سنتی ازدواج در استان آذربایجان شرقی و اهالی ترکمن استان گلستان انجام داده شده است، که جهت ارائه در درس جامعهشناسی خدمت شما ارائه میگردد. منابع کلیه نوشتههای این تحقیق سخنان اهالی این استان و روستاهای اطراف آن میباشند که یا ساکن استان آذربایجان شرقی و یا ساکن ترکمنصحرا بودهاند و یا هماکنون در تهران سکونت دارند.
این تحقیق در دو بخش مجزا تنظیم گردیده است.
بخش اول شامل سنتهای ازدواج در استان آذربایجان شرقی.
بخش دوم شامل سنتهای ازدواج در میان اهالی ترکمن می باشد.
مراسم سنتی ازدواج در استان آذربایجان شرقی
مراسم خواستگاری: بعد از انتخاب دختر توسط شخص داماد و یا خانواده داماد، برای انجام مراسم خواستگاری شخص داماد به همراه خانواده به منزل خانواده دختر انتخاب شده میروند.
این مراسم حتما باید شب هنگام برگزار گردد. در این منطقه رسم بر این گونه است که از همان ابتدا با یک قوطی شیرینی خانواده داماد قصد رفتن به خانه عروس را میگیرد.
و پس از صحبتهای خانواده عروس و داماد بایکدیگر اگر خانواده عروس راضی بودند و عروس نیز راضی بود، درب قوطی شیرینی را باز میکنند و شیرینی را با شادی و مبارکی میل میکنند.
اما اگر جواب منفی بود و عروس ناراضی بود جعبه را باز نکرده و روز بعد از شب خواستگاری آن را پدر عروس به خانواده داماد یا بستگان داماد برمیگرداند.
بعد از موافقت کردن خانواده عروس، شخص داماد به همراه خانواده خود یک چادری و یک حلقه نشونی به منزل عروس میبرند و عروس را اصطلاحا «نشانی» میکنند که به این مراسم «نشانناماخ» میگویند. در این مرحله از خواستگاری داماد و عروس میتوانند با یکدیگر جداگانه صحبت کنند و نظرات و خواستههای خود را به یکدیگر بگویند. در همین حین پدر و مادر عروس و داماد نیز در اتاقی دیگر راجع به نحوه مراسم عروسی، شیربها، مهریه و کلیه مسائل مربوط به ازدواج این دو جوان بحث میکنند. در این مراسم خانواده دختر معمولا مبلغی را به عنوان شیربها از خانواده داماد دریافت میکند که به اصطلاح به آن «باشلیخ» میگویند. این مبلغ میتواند نقدی باشد و یا به صورت کمک کردن در هنگام خرید وسایل جهیزیه و وسایل مورد نیاز برای برگزاری مراسم عروسی باشد. از جمله رسومات مخصوص این استان درخواست خانواده عروس مبنی بر کمک کردن خانواده داماد به آنها در تهیه اقلام موردنیاز برای برگزاری مراسم ازدواج میباشد.
مثلا خانواده عروس بدین گونه شرط می کند که تمامی هزینههای خرید چای، برنج، روغن، گوشت و میوه و شیرینی عروسی را باید خانواده داماد پرداخت کند.
البته اگر چنین شرطی هم در بین خانوادهها بیان نشود به صورت خودبخودی نیز خانواده داماد تعدادی جعبه میوه و مواد غذایی را به خانه عروس میفرستد اما خوب برخی از خانوادهها شاید به علت وضع مالی و نگران بودن از فراموش شدن این رسم از سمت خانواده داماد آن را شرط میکنند و روز خواستگاری این مسائل را عنوان میکنند.
بعد از گذراندن این مراسم روز بعد از آن داماد خانواده خود را به همراه فامیل خود و بزرگان و ریش سفیدان خود که اغلب پدربزرگها، مادربزرگها، عمه، دایی و خالههای داماد هستند برای صحبت کردن و برگزاری مراسم بلهبرون که به اصطلاح به آن «دانیشیخ» گفته میشود به خانه عروس میروند. دانیشیخ به معنی گفتگو کردن بحث کردن و صحبت کردن درباره مهریه میباشد. و کل مراسم دانیشیخ بیشتر به خاطر آشناشدن خانواده دو طرف و تعیین مقدار مهریه که البته این روزها خیلی هم مهم شده است میباشد.
مراسم دانیشیخ:
در این مراسم ابتدا طرف دختر خواستههای خود را به همراه مبلغ مهریه عنوان میکند و بعد از گفتگو و بحث کردن مبلغ ذکر شده اگر مطابق با قیمت رایج در ازدواجهای قبلی قبیله یا شهر باشد، موافقت میشود و مبارک باد گفته میشود، اما اگر خواسته عروس بیشتراز عرف شهر یا روستا باشد، اینجا دیگر کار ریشسفیدها سخت میشود چرا که خانواده داماد به هیچوجه زیر بار حرف پدر عروس نمیرود و عنوان میکند که مثلا مهریه دختر فلانی اینقدر بود که درماه گذشته ازدواج کرده و ما هم همین مقدار می توانیم پرداخت کنیم. اگر بیشتر از این طی کنیم خلاف رسم و سنت عمل کردهایم و کسانی که بعد از ما میخواند مهریه را برای فرزندان خود تعیین کنند همواره ما را سرزنش خواهند کرد که چرا مبلغ مهریه را بالا بردهایم. و خلاصه با هر دردسر و سختی که وجود دارد دو طرف بالاخره سر مبلغ و شرایط مهریه به توافق میرسند. البته شرطهایی مثل بردن عروس توسط داماد به مکه، زدن سند ماشین یا ویلا و یا خانه و زمین و یا حتی بخشیدن تعدادی گوسفند و گاو میتواند از شروط مذکور در مهریه باشد.
بعد از پذیرفتن مهریه توسط پدر داماد، یکی از بزرگان،حال از طرف داماد یا از طرف عروس، 2 تا کله قند را که خانواده داماد به همراه خود آورده است، میشکند و بدینگونه دیگر ازدواج این دو حتمی میشود. فلسفه شکستن این قند از طرف بزرگان فامیل بدینگونه روایت شده است:
میگویند که پس از شکسته شدن قند که نشانه شیرینی و خوشی میباشد، و شگون خوبی برای نوعروس دارد، خردههای این قند را بزرگ فامیل به افرادی که جوان باشند چه پسر وچه دختر و ازدواج نکردهاند، میدهند تا بخت آنها نیز باز شود و به زودی ازدواج کنند.
بعد از اعلام نامزدی این دو جوان و رسمی شدن نامزدی توسط عاقد خطبه عقد خوانده میشود و مثل اکثر نقاط ایران 2 دختر در بالای سر عروس به همراه توری مخصوص قند را میسایند و معمولا بعد از سه مرتبه خواندن خطبه عروس بله میگوید اما در این بین سفره عقد ویژگیهای خاصی دارد و از موارد و بخشهای مختلفی تشکیل شده است.