مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای ( فصل دوم پایان نامه )
در 37 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع راهبردهای مقابله ای:
پایان نامه روانشناسی با موضوع راهبردهای مقابله ای
2-1. مقابله عمومی
2-3-1. مقابله
لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کردهاند:
«تلاشهای رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواستههای خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی میشوند بر آیند» بر اساس این تعریف، 1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛ 2. مقابله به طور خود کار انجام نمیشود، بلکه الگوی آموخته شدهای است برای پاسخگویی به موقعیتهای تنش زا؛ و 3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است.
در تعریف دیگری که لازاروس (1982) از مقابله ارائه میدهد، آن را تلاشهایی معرفی میکند که برای مهار (شامل تسلط، تحمل، کاهش دادن یا به حداقل رساندن) تعارضها و خواستههای درونی و محیطی که فراتر از منابع شخص اند، صورت میپذیرد. بنا بر این تعریف مقابله شامل سازش یافتگی با موارد معمولی و مادی نمیشود، در عین حال علاوه بر آنکه اشاره به بعد کنشی و حل مسئله مقابله دارد، تنظیم پاسخهای هیجانی را نیز مد نظر قرار داده است.
2-3-2. راهبردهای مقابلهای
یکی از مواردی که در تعیین سلامت یا بیماری انسان، مهمترین نقش و جایگاه را دارد، استرس است که با زندگی بشر امروز عجین شده است. پژوهشگران مختلف به شناسایی و معرفی منابع متعدد استرس اقدام کردهاند. عوامل تنش زا میتوانند بیرونی یا درونی باشند. ویژگیهای مشاغل موجود در جوامع پیچیده، گسترش نقشهای متعدد و چندگانه اجتماعی از ویژگیهای اختصاصی زندگی صنعتی است که همه ما را به نوعی تحت سیطره خود قرار داده و بالقوه سلامت و حتی بقای نوع بشر را زیر سوال برده است. اما آنچه در این بین میتواند مایه خوش بینی و امیدواری باشد، «شیوههای مقابله با استرس» است که به عنوان متغیری میانجی میتواند پیامدهای استرس را تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به مفهوم مقابله در فرهنگ لغات علم روانشناسی، دیگر تغییرات و رویدادهای زندگی به خودی خود پیش بینی کننده احتمال بیماریها نخواهد بود و در این زمینه فقط به عنوان شرط لازم عمل خواهند کرد، زیرا در کنار تمام منابع و عوامل تنش زا، سطحی از استرس که هر شخص تجربه میکند، به میزان زیادی توانایی مقابله، نحوه ادراک و قضاوت وی به این عوامل بستگی دارد (خدایاری فرد و پرند، 1390).
روشهای بسیاری برای مقابله با استرس وجود دارد. بسیاری از این روشها ماهیت روانشناختی دارند. افراد متفاوت با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود، هر یک روشی را برای مقابله با استرس بر می گزینند. برخی سعی میکنند به مشکلات زندگی با دید مثبت بنگرند، بعضی به دنبال حمایتهای اجتماعی میگردند و عدهای دیگر از آن میگریزند. به کار گیری راهبرهای مقابلهای مناسب به مردم کمک میکند تا با استرس و تأثیرات ناشی از آن کنار بیایند.
راهبردهای مقابله به روشهای آگاهانه و منطقی مدارا با استرسهای موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روشهای مبارزه با استرس مورد استفاده قرار میگیرد (پورافکاری، 1376).
به نظر ایندلر و پارکر (1994) راهبردهای مقابلهای را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
• راهبرد تکلیف مدار: این راهبرد مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبرد استفاده میکنند، تلاش میکنند تا فعالیتهای خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام به موقع فعالیتها مباردت میورزند.
• راهبرد هیجان مدار: این راهبرد مستلزم یافتن روشهایی برای کنترل هیجانها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه با موقعیتهای تنش زاست. افرادی که از این راهبرد استفاده میکنند، ضمن اینکه بر هیجانات خود کنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا نا امیدی را نشان دهند.
• راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیتهای تنش زاست. افرادی که از این روش استفاده میکنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را واپس رانی کرده و تفکرات دیگری را جایگزین آن میکنند.
هنگامیکه افراد بتوانند به طور منطقی موقعیتهای تنش زا را طبقه بندی کنند، راهبرد تکلیف مدار بیشترین تأثیر را دارد، ولی در صورتی که افراد نتواند موقعیتهای تنش زا را پیش بینی و برای آن راه حلهایی اتخاذ کنند، راهبرد هیجان مدار مؤثرتر واقع میشود (آیزنک ، 1995). راهبردهای مقابلهای مناسب از بروز بیماریهای ناشی از استرس جلوگیری میکنند، اگرچه بیماریها منشأ و علل مختلفی دارند، سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی نیز در بروز انها دخالت دارند. روان شناسان معتقدند حتی درمان وخیمترین بیماریهای جسمانی مستلزم تغییر الگوهای پاسخ افراد است (برانون و فیست ، 1997).
لازاروس (1982) دو راهبرد را برای مقابله با استرس پیشنهاد کرد؛ مقابله متمرکز بر مسئله و مقابله متمرکز بر هیجان.
• مقابله متمرکز بر مسئله: راهبردهای مقابله مسئله مدار، راهبردهایی هستند که مستقیماً به موقعیت یا محرک استرس زا مربوط میشوند، به طوری که در نهایت آن را کاهش می هند یا برطرف میکنند. این شیوهها عموماً همان راهبردهای مسئله گشایی هستند. بنابراین اگر شخص مسایل را بهتر حل کند، راهبردهای مقابله مسئله گشایی موثرتری را صورت بندی خواهد کرد (هافمن و همکاران،1997، ترجمه، بحیرایی و همکاران 1386). تدابیر حل مسئله شامل: تعریف مسئله، یافتن راه حلهای گوناگون، سبک سنگین کردن راه حلها به لحاظ سود و زیان آنها، انتخاب و به کار بستن راه حل انتخابی است. تدابیر حل مسئله ممکن است متوجه ی خود شخص هم بشود، به این معنا که به عوض تغییر محیط، شخص در خودش تغییری ایجاد کند: سطح آروزمندیش را تغییر دهد، هدف و محمل خشنودی دیگری در پیش گیرد یا مهارتهای تازه یی بیاموزد. موفقیت این تدابیر به دامنه تجربیات و خویشتنداری شخص بستگی دارد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).
• مقابله متمرکز بر هیجان: آدمی برای جلوگیری از فرسودگی ناشی از هیجانهای منفی که منجر به درگیر نشدن با جریانهای عملی مسئله است، به مقابلهی هیجان مدار رو میکند. علاوه بر این در مواجهه با مسئله های لاینحل نیز مردم به این شیوه مقابله دست میزنند. شیوههای بسیار متعددی برای مقابله با هیجانهای منفی وجود دارد. بعضی از محققان، این شیوهها را به دو دستهی رفتاری و شناختی تقسیم کردهاند. تدابیر رفتاری عبارت است از دست زدن به تدابیر فیزیکی از قبیل ورزش یا مصرف الکل یا سایر داروها؛ خالی کردن خشم خود بر سر دیگران، و درخواست حمایت عاطفی دوستان برای دور نگه داشتن ذهن خود از مسئله و کم کردن از تهدید موجود، از راه تغییر معنای موقعیت. تدابیر روانشناختی غالباً شامل ارزیابی دوباره موقعیتهاست. طبعاً انتظار داریم بعضی تدابیر رفتاری و شناختی، انطباقی باشند و بعضی دیگر، فقط شخص را گرفتار تنش و فشار بیشتر سازد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).
اگر چه ما معمولاً، از راهبرد خاصی برای موقعیتهای معینی استفاده میکنیم، اما رفتار مقابلهای متمرکز بر مسئله، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل میکند. گاهی میتوانیم با اتخاذ چند فعالیت، مشکل را بهبود بخشیم و آن را برطرف کنیم. به عبارت دیگر، وقتی ما حادثهای را به عنوان حادثه قابل کنترل ارزیابی میکنیم، تمایل به استفاده از رفتارهای مقابلهای متمرکز بر مسئله داریم. اما در موقعیتهای دیگری که میدانیم عملکرد اثر مفیدی را به وجود نخواهد آورد یا حتی ممکن است موقعیت و مشکل را بدتر سازد، ترجیح میدهیم که از رفتار مقابلهای متمرکز بر هیجان استفاده کنیم.
تمایز میان مقابله مبتنی بر مسئله و مقابله مبتنی بـر هـیجان حایز اهمیت است. تحقیقات این مسأله را نـشان میدهند که پاسخ افراد بـه مـقیاسهای مقابلهای چند عامل را شکل مـیدهد. این تحقیقات (فلکمن و لازاروس ،1986؛ کارور و شایر،1989؛ اندلر و پارکر،1990؛ کلینکه،1991؛ دیویس،2001 )بیانگر آن است که گرایشهای مقابلهای ممکن است یکی از این موارد را دربرداشته باشد:
مقابله فعال: فرایند اتـخاذ گـامهای مقابلهای به منظور از بین بـردن عـامل اسـترسزا یا خنثی کردن تـأثیرات آن اسـت. مقابله فعال مشتمل بر اقـدام مـستقیم، افزایش تلاش و کوشش و تلاش برای اجرای یک روش مقابلهای است. استفاده از اصطلاح مقابله فعال در واقع شبیه نظریه اصـلی لازاروس و فـولکمن (4891) است که اصطلاح مقابله مبتنی بر مـشکل را بـه کار بردند.
برنامهریزی: عبارت اسـت از انـدیشیدن در مـورد اینکه چگونه با عـامل استرسزا مقابله کنیم. فرایندهای برنامهریزی مبتنی است بر؛ درصدد اقدام عملی برآمدن، طرحریزی در مورد اینکه چه اقدامات عملی انـجام گـیرد و چگونه به بهترین شکل ممکن از عـهدهء مشکل بـرآییم. این اقـدام،اقدامی مـبتنی بـر حل مشکل است.
پایان نامه بررسی مقایسه ای راهبردهای مقابله ای والگوهای بالینی شخصیت در مردان همسرآزار
عنوان پایان نامه به انگلیسی:
The comparison of the coping strategy and clinical patterns of personality among spouse abuser men and normal men
چکیده: هدف ازپژوهش حاضربررسی مقایسه ای راهبردهای مقابله ای والگوهای بالینی شخصیت درمردان همسرآزاروعادی می باشد.
همسر آزاری یکی از آسیب های اجتماعی پنهان است که معمولادر محیط بسته خانه شکل می گیرد و سبب از هم گسیختگی کانون خانواده می شود، قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده زنان، کودکان و سالمندان هستند، لذا این مطالعه سعی دارد عوامل موثر در بروز این پدیده را شناسایی کند.
روش بررسی:در این پژوهش نمونه استفاده شده شامل 100 نفرکه 50 نفر مردان همسر آزار (نمونه در دسترس) و 50 نفر مردان عادی ازطریق همتاسازی بامردان همسرآزارانتخاب شدند وداده ها از طریق پرسشنامه های بالینی میلون mcmI – III و راههای مقابله ای لازاروس و فولکمن جمع آوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تفاوت معنی داری در راهبردهای مقابله ای (هیجان مدارومساله مدار)و بعضی از الگوهای بالینی شخصیت شامل نشانه های شخصیت دوری گزین، خودشیفته ، وسواسی ، منفی گرا در مردان همسر آزار و عادی نشان داد اما تفاوت معنی داری درنشانه های شخصیت نمایشی، شخصیت وابسته ،شخصیت افسرده ،شخصیت دیگرآزار،شخصیت خودآزار،شخصیت ضداجتماعی و شخصیت اسکیزوئید نشان نداد.
بنابراین بطور کلی می توان گفت که راهبردهای مقابله ای و الگوهای بالینی شخصیت در مردان همسر آزار و عادی متفاوت است.
کلیدواژها:راهبردهای مقابله ای،الگوهای بالینی شخصیت،همسر آزاری.
فهرست
فصل اول
1-1- مقدمه: 2
1-2- بیان مساله: 4
1-3- ضرورت مساله: 8
1-4- اهداف: 10
1-4-1- هدف کلی: 10
1-4-2- اهداف اختصاصی: 10
1-5- فرضیه ها: 11
1-6- تعریف متغیرها 11
1-6-1- تعریف مفهومی.. 11
1-6-2- تعاریف عملیاتی.. 13
فصل دوم
2-1- تعاریف نظری متغیرها: 15
2-1-1- تعریف خشونت: 15
2-1-2- تعریف خشونت خانوادگی: 15
2-1-3- تعریف خشونت علیه زنان: 16
2-1-4- اشکال خشونت علیه زنان. 16
2-1-5- مشکلات بررسی های مربوط به خشونت: 17
2-1-6- عوامل خشونت: 18
2-1-7- نگاهی به وضعیت زنان در ایران: 20
2-1-8- عوامل ساختاری ایجاد خشونت و حفظ آن در ایران. 21
2-1-9- علل خشونت... 24
2-2- دیدگاهها و نظریه های پدیده همسر آزاری.. 28
2-2-1- نظریه زیست شناختی: 28
2-2-2- نظریه فمینیستی: 29
2-2-3- نظریه نقش: 29
2-2-4- نظریه اسناد: 31
2-2-5- نظریه انتقال نسل ها: 31
2-2-6- نظریه درماندگی آموخته شده: 32
2-3- شخصیت : 32
2-4- رویکرد عاملی.. 36
2-5- رویکرد صفات... 37
2-7- گشتالت : 39
2-8- عوامل شکل دهنده شخصیت : 40
2-10- الگوهای بالینی شخصیت: 44
2-11- آسیب های شدید شخصیت... 46
2-12- نشانگان بالینی.. 47
2-13- راهبردهای مقابله ای یا کنار آمدن: 50
2-14- انواع راهبردهای مقابله ای: 51
2-15-تدابیر مقابله ای.. 54
2-16- مراحل حل مساله: 55
2-17- مهارتهای مقابله ای و خشم. 59
2-19- تحقیقات داخلی وخارجی: 65
فصل سوم
3-1- مقدمه: 73
3-2- طرح تحقیق: 73
3-3- جامعه آماری: 73
3-4- روش نمونه گیری و حجم نمونه: 73
3-5- ابزارهای جمع آوری اطلاعات: 74
3-7- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات: 79
فصل چهارم
4-1مقدمه: 81
4-2 آمار توصیفی.. 81
4-3 توزیع فراوانی گروه سنی افراد. 82
4-4 توزیع فراوانی اعتیاد افراد. 83
4-5 توزیع فراوانی میزان تحصیلات افراد. 83
4-6 توزیع فراوانی وضعیت درآمد افراد. 84
4-7توزیع فراوانی سابقه بیماری مردان. 86
4-9 آمار استنباطی.. 86
4-9-1متغیرهای راههای مقابله ای: 86
زیرمقیاسهای متغیر الگوهای بالینی شخصیت... 87
فصل پنجم
مقدمه: 96
یافته های تحقیق و بحث و تفسیر: 96
5-3- محدودیتهای تحقیق: 107
5-4- پیشنهادات: 107
منابع فارسی: 109