مبانی نظری سازمانهای مردمی حمایت ازکودکان خیابانی
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سازمانهای مردم نهاد و مفاهیم آن
سازمانهای مردم نهاد که به اختصار [1]NGO نامیده میشوند در دنیای معاصر جایگاه و کارکرد بسیار مناسبی دارند. روند حرکت جوامع پیشرفته به سوی واگذار کردن بیش از پیش این امور به این سازمانها و تلاش بیش از پیش این سازمانها در جهت حل مسائل و مشکلات افراد جامعه بر مبنای تواناییها و قابلیتهای محلی، باعث افزایش توجه روز افزون به این سازمانها شده است. در اینجا به توضیح مختصری درباره سازمانهای مردم نهاد و وظایف و کارکردهای آنها در جامعه پرداخته میشود:
2-5-1 تعریف سازمانهای مردم نهاد
با اینکه سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد مفهومی است که نمیتوان تعریفی خاص، دقیق و جامع و تاریخچه پیدایش معینی برای آن قائل شد، با این حال رشد بیسابقه اینگونه سازمانها و کارکرد خارقالعاده آنها در حل معضلات و نابهنجاریهای بشری، خاصه در شهرها، باعث شده است تا از مفهومی تقریباً ناشناخته با حیطه وظایفی ثابت و محدود به گونهای شگفتآور تغییریافته و به بازیگری قدرتمند در عرصه ملّی و بینالمللی تبدیل شود و توانایی تأثیرگذاری هرچه بیشتری را- گاهی همدوش دولتها و سازمانهای بینالمللی- کسب کنند. از سوی نهادهای بینالمللی و پژوهشگران، تعاریف مختلفی از سازمانهای مردم نهاد عنوان شده که در اینجا به چند مورد از مشهورترین این تعاریف اشاره میشود:
1) در سطح بینالمللی، واژه سازمانهای غیردولتی برای نخستین بار در قطعنامه شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل در فوریه 1950 اینگونه مورد استفاده قرار گرفت: هر نوع سازمان بینالمللی که با موافقت دولتی ایجاد نشده باشد سازمان غیردولتی محسوب میشود. از آن پس واژۀ NGO برای انواع متعدد سازمانهایی که در درون مرزهای هرکشور فعالیت میکنند بکار گرفته شد (سازمان ملل، 1992 به نقل از ببری، 1384)
2) بانک جهانی سازمانهای مردم نهاد را به چند دسته تقسیم میکند: الف- سازمانهایی که برای جامعه و از سوی آن تشکیل یافته و دولت در آن دخالتی ندارد. ب- سازمانهایی که در درون خود حالت منعطف و دموکراتیک داشته و تلاش میکنند تا خالی از مقاصد منفعت طلبانه برای خویش، به مردم خدمت کنند. ج- سازمانی با ساختار غیرانتفاعی و ماهیتی داوطلبانه و توسعه محور است. د- سازمانی که به احزاب سیاسی وابستگی نداشته باشد و برای کمک، توسعه، بهداشت و سلامت جامعه فعالیت میکند. ه- سازمانی که تلاش دارد کیفیتزندگی افراد را با تأکید بر علل ریشهای مشکلات ارتقاء بخشد (بانک جهانی، 2001: 246).
[1][1]Non government organization
...
2-6 کودکان خیابانی و مفاهیم آن
بررسی متون مختلف نشان میدهد که کاربرد اصطلاح کودکان خیابانی در بین محققان و محافل علمی، روزنامهنگاران، رسانهها و سازمانهای مختلف با معانی متفاوت و اغلب ابهام آمیزی همراه است. پیدایش مفهوم کودکان خیابانی و ادبیات مربوط به آن، نتیجه مجموعه تحولات اجتماعی بود که بویژه در کشورهای درحال توسعه در دهه 1970 به بعد بوجود آمد و زمینه توجه بیشتر سازمانهای ملّی و بینالمللی را نسبت به مشاغل و مشکلات و منافع کودکان فراهم کرد. یکی از مشکلات اصلی در بحث کودکان خیابانی، عدم اجماع در تعریف جمعیت آنها است. بررسی متون مختلف نشان میدهد که اصطلاح «کودکان خیابانی» در بین محققان و محافل علمی، روزنامهنگاران و رسانهها، انجمنهای خیریه و سازمانهای مردم نهاد، موسسات رفاهی، دولت مردان و سازمانهای بینالمللی با معانی مختلف و اغلب ابهام آمیزی همراه است. هنری مایو برای اولین بار اصطلاح "کودکان خیابانی" را در سال1851در هنگام نوشتن در مورد «کار در لندن و فقرای لندن» استفاده میکند، جایی که او بیانمیکند که «هر سال تعداد کودکان خیابانی افزایش مییابد» (Mayhew 1851: 479).
بیش از یک قرن بعد، پس از جنگ جهانی دوم برچسب کودک خیابانی در ادبیات یونسکو مربوط به کودکان با عنوان"جنگ ولگردان" بکار رفته است. با این حال، پذیرش گسترده و استفاده کلی تنها پس از تعریف سازمان ملل متحد از کودک در سال 1979 به دست آمد.قبل از این زمان، کودکان در کوچه و خیابان از شهرهای کشورهای در حال توسعه به طور معمول با عنوان بیخانمان، رها شدهیا فراری گفته میشدند. یونیسف در سال 1997، با الهام از کار پیشگامانه پیتر تالکون[1]، بین کودکان در خیابان و کودکان خیابانی تفاوت قائل میشود (Nelson 1995: 10) و کودکان خیابانی را کودکانی بیان میکندکهدرشهرهایبزرگبرایادامۀبقایخودمجبوربهکاریازندگیهستند .یونیسفحضوروزندگیدرخیابانوکاربرایادامۀبقارادو عنصراساسیشمردهشدنکودکاندر زمرة کودکانخیابانیمیداند (وامقی، 1384: 8). نوع شناسی یونیسف پذیرش گستردهای در دهه1980 به دست آورد و همچنانمورد توجه افراد مختلف،سازمانها و دولتها درکشورهای درحال توسعه قرارگرفته است.[2]با این حال، در طول دهه گذشته با وجود تنوع تعریفی که در تعاریف یونیسف، یونسکو، سازمان بهداشت جهانی و سایر سازمانهای بینالمللی در ادبیات موضوع کودکان خیابانی شده است ولی اکثر این تعاریف، کودکان خیابانی را به عنوان یک گروهی که مسائل و مشکلاتشان آنها را در نقطه پایانی طیف کودکان قرار میدهد در نظر گرفتهاند.
از اواخر دهه1980، برخی از محققان شروع به افشای محتوای ایدئولوژیک و عدم دقت مفهومی در تعاریفکودکان خیابانی کردند. آپتکار، استوارت و گلاسر تعاریف ناکافی موجود از کودکان خیابانی و ارائه تصاویر ثاقب از کودکان خیابانی را به چالش کشیدند[3].به عنوان مثال، گلاسر در کار خود در مورد کودکان خیابانی"شالوده شکنی ساختار"، استدلال میکندکه کودکان خیابانی همیشه به وضوح بنا به تعریف یونیسف در دوگانگی"در خیابان" و "از خیابان" جا نمیگیرند (Glauser 1998: 140 به نقل از Nelson 1995: 13).
ردی[4] مانند گلاسر اعتقاد داردکه اصطلاحات"در خیابان" و "از خیابان" تعاریف ایستایی از زندگی در خیابان است و نمیتواند به پیچیدگی زندگی کودکان در خیابان بپردازد. او استدلال میکند که ....
[1]Peter Tacon
[2]Aptekar, 1994a; Bar-On, 1998; Cemane, 1990; Cockburn, 1991b; Connolly, 1990; Cosgrove, 1990;
Dewees&Klees, 1995; Ennew, 1986; Keen, 1990; Konanc, 1989; Lusk, 1989; Myers, 1989; Richter, 1988.
[3]Aptekar, 1988b; Glauser, 1998; Swart, 1990
[4]Reddy
...
پایان نامه اصول تعیین بودجه در سازمانهای مختلف
مقدمه :
نقطه آغاز بودجه ریزی در هر مؤسسه برآورد مقدار فروش است.
در واقع ضرورت تعیین حدود فروش آتی آنقدر مهم است که حتی درمؤسساتی که از سیستم کنترل بودجهای استفاده نمیشود کوشش هائی برای تخمین درآمد حاصل از فروش به عمل می آید. زیرا مدیریت مؤسسات به خوبی آگاهند که خون حیاتی مؤسسه همان درآمد است.
1- موارد استفاده از پیش بینی فروش
علاوه بر تخمین و برآور مقدار درآمدهای آتی، از پیشبینی فروش استفادههای متعدد دیگری نیز به عمل می آید. فیالمثل پیشبینی مذکور، هسته مرکزی همآهنگی فالیت های مؤسسه را تشکیل میدهد و برنامهریزی تولید، براساس پیشبینی فروش انجام میگیرد.
مضافاَ پیش بینی فروش به کنترل موجودیها یاری میدهد. ولی در اینجا یادآور میگردد که برای حفظ موجودی انباردر حد معقول، باید نوسانات فروشدر ماههای مختلف برآورد شود. اطلاع از نقاط اوج واقل تقاضا، این امکان را برای مدیریت فراهم میسازد که با توجه به آن، موجودیها را نگهداری و کنترل نماید.
2- مراحل پیشبینی فروش
( روش خاصی وجود ندارد که به موجب آن نتایج حاصله کاملاَ صحیح ودرست باشد ولی برخورد سنجیده ومنظم با مساله، خود شیوهای برای کاهش حاشیه اشتباه محسوب میشود.
مراحل کلی پیشبینی فروش به شرح زیر است:
- محصولات مؤسسه به دستههای مختلف طبقهبندی میگردد.
- عوامل موثر بر فروش هر یک از طبقات محصول مورد ارزیابی ارزیابی قرار میگیرد.
- روش یا روشهای پیش بینی مناسب برای برآورد فروش هر یک از طبقات محصول انتخاب میشود.
- آمار واطلاعات مربوط جمعآوری ، طبقهبندی ، تعدیل وارزیابی میگردد.
- مفروضاتی درباره عواملی که قابل اندازهگیری یا پیشبینی نیست اتخاذ میگردد.
- پیشبینی ها برحسب طبقات معین محصول، انواع محصول و مناطق مختلف صورت میگیرد.
3- روشهای پیش بینی فروش
علیرغم تعدد روشهای پیشبینی، نمیتوان ازروشی به عنوان بهترین روش پیشبینی فروش نام برد. طبقات مختلف محصول ایجاب میکند که از روشهای مختلفه برای پیشبینی فروش استفاده شود.
عوامل مهم متعددی در گزینش روش موثر است که مهمترین آن به شرح زیر میباشد:
- کوچکی یابزرگی مؤسسه
- نوع وتنوع محصولات
- روشهای تولید
- ویژگیهای بازار
- مجاری وروشهای توزیع
- هزینه نسبی روشهای مورد استفاده
نیاز به متخصص
تحلیل همبستگی یک کار فنی است. در نتیجه برای حصول نتایج منطقی و قابل قبول، باید از متخصص استفاده کرد. برای ارزیابی روندهای اتی ، تحلیلگر میبایست دلایل و منطق شیوه والگوی عملکرد گذشته را درک نماید. بسیاری از جزئیات از جمله امکانات و ظرفیت تولید وعرضه کالا توسط مؤسسه، روند قیمت محصولات آن، فعالیتهای تبلیغاتی برای گسترش فروش مؤسسه ، خلق وخوی مشتریان و نوع وحدود رقابت سایر مؤسسات را باید مورد توجه قرار داد.
- کمک های بصری
معمولاَ برای ارائه ارتباط موجود بین فروش مؤسسه وعوامل اقتصادی خارجی، نمودارهائی به عنوان گواهی بصری توسط آماردانان ارائه می شود.
این نمودارها در تحلیلهای آماری نیز مورد استاده قرار میگیرد.
فیالمثل احتمالاَ برای نمایش ارتباطهای پیش گفته از نمودار استفاده خواهد شد. میتوان ازنمودار پراکندگی ، برای نمایش وضع فروش در دورههای قبل و روند آتی آن، استفاده کرد.
تهیه نمودارهائی که فروش مؤسسه در آن با شاخص عمومی خاصی مقایسه میگردد عمومیت یافته است. فیالمثل میتوان شاخص فروش چند سال گذشته را در نموداری باشاخص درآمد سرانه طی همان سالها، مقایسه نمود.
روش تحلیل صنعت
در روش تحلیل صنعت، کوشش میشود که رابطهای بین کل فروش صنت مربوطه وفروش مؤسسه مورد نظر ایجاد گردد. این رابطه به صورت درصدی که مؤسسه ازکل بازار فروش به خود اختصاص می دهد، بیان میشود.
این روش اغلب در صنابع اتومبیل سازی مورد استفاده قرار میگیرد.
برای استفاده از این روش ابتدا باید آمار رشد کل صنت مربوطه بررسی و تحلیل شود. سپس کل فروش صنعت طی دوره بودجه پیشبینی گردد.
آنگاه الگویرشد مؤسسه مورد نظر با الگوی رشد کل صنعت مربوط مقایسه شود. باید دید در صد فروش کل صنعت مربوط مقایسه شود. باید دید درصد فروش مؤسسه نسبت به فروش کل صنعت مربوط مقایسه شود. باید دید درصد فروش مؤسسه نسبت به فروش کل صنعت چه بوده است؟ پس از پاسخ به سؤالات فوق درصد سهم مؤسسه از بازار فروش صنعت مربوطه، در دوره بودجه برآورد خواهد شد. حاصلضرب درصد تعیین شده در پیشبینی فروش کل صنعت، رقم پیشینی فروش مؤسسه را بدست میدهد.
تصویب بودجه فروش
تقویم بودجه فوق ، نشانگر آن است که گردآوری آمار و اطلاعات و تهیه و تنظیم برآورد فروش و به تبع آن بودجه فروش مراحل متعددی را طی می کند. گذر آمار و اطلاعات از سطوح مختلف سازمانی به دلایل عدیده، موجب تغییر ارقام برآورد شده میگردد.
فی المثل ممکن است که برآورد کنندگان اولیه از وضع کلی اقتصادی و تأثیر آن بر فروش آتی مؤسسه بی اطلاع باشند و در نتیجه مسئولین بالاتر ناچار خواهند بود که برای ملحظو داشتن این نکته تغییرات لازم را در برآوردها به عمل آورند.
مقاله نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه
تشکلهای داوطلبانه مردمی که سابقه فعالیت آنها به سال های دور میرسد، یکی از عوامل اصلی توسعه کشورها میباشد. در شرایط کنونی، تحقق ا هداف دولت در زمینه توسعه از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی ،بدون مشارکت و همیاری آحاد جامعه بوجود نخواهد آمد. سازمانهای غیردولتی زاییده یک چنین نیازی برای مشارکت جامعه و دولت است. این سازمانها از طریق همکاری مردمان با هم و با دولت وبخش خصوصی در بسیاری از زمینه ها بستر ساز توسعه و رشد جامعه میباشند. در مقاله حاضر کوشش شده تا ضمن بیان مفهوم وتعریف سازمانهای غیردولتی، نقش آنها در توسعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی توصیف شود.
واژگان کلیدی: توسعه، سازمان های غیردولتی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی
مقدمه
اصطلاح توسعه در معنای جدید آن تنها پس از جنگ جهانی دوم فراگیری رشد، در مباحث اولیه، توسعه مترادف با نوسازی جامعه و به مرور زمان در قالب رشد اقتصادی تلقی میشد اما امروزه، توسعه کشورها را در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مورد بررسی قرار میدهند ( مقدس: 1378-40)
مایکل تودارو معتقد است که توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی ونیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق دانست.( ازکیا: 1380،8)
سیرز، توسعه را جریانی میداند چند بعدی که تجدید سازمان، وسعت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد وی دربارة توسعه کشورها مطرح کردهاست، اینکه فقر چه تغییری کرده است؟ بیکاری چه تغییری کرده است؟ نابرابری چه تغییری کرده است؟ چنانچه کلیه سه پدیده فوق در طی یک دوره کم شده باشد، بدون شک این دوره برای کشور مورد نظر یک دوره توسعه بوده است. (کیا، 1382، 6)
فهرست مطالب
صفحه عنوان
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه 2
بیان مسأله 3
اهداف تحقیق 3
هدف کلی 3
اهداف فرعی 3
جامعه و نمونه آماری................................
روش نمونه گیری ....................................
فرضیات پژوهش.......................................
پیشینه کاوی مطالعات شخصیت 4
مدلهای شخصیت 5
سبک شناسی کارل یونگ 6
تنوع تیپهای شخصیتی و تیمسازی 8
تناسب شغل و شاغل 9
اثر بخشی مدیریت 9
روش و نوع تحقیق 10
قلمرو تحقیق 11
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه 13
آشنایی بامفاهیم وتعاریف سازمان 13
شرح کلی مفاهیم وتعاریف بیان شده 14
وجه افتراق سازمانها 14
سیرتحول اندیشه مدیریت 16
هدفهای سازمانی 18
راهبردی و راهکاری وعملیاتی 19
سیستمهای مدیریت 21
رنسیس لیکرت 21
شبکه مدیریت 26
مدل سه بعدی اثربخشی رهبر 28
بعد اثربخشی 30
اثربخشی سازمان را چه چیزی تعیین میکند؟ 33
متغیرهای علتی 33
متغیرهای میانجی 33
متغیرهای بازده یا غایتی 33
هدفهای درازمدت در مقابل هدفهای کوتاهمدت 35
بلاتکلیفی سازمان 35
یگانگی هدفها و اثربخشی 39
مشارکت و اثربخشی 41
مدیریت میتنی بر هدفها 42
مدیریت برای اثربخشی سازمان 45
تئوری سیکل زندگی 45
بلوغ(رشدیافتگی) 46
رابطهی والدین-کودک 48
مدیریت کارکنان امور تحقیق و توسعه 52
سیکل پروژه 53
محیط آموزشی و تئوری سیکل زندگی 54
رابطه مدیر-هیئت آموزشی 57
بررسی موردی سبک شخصیت با اثر بخشی مدیریت در راهآهن اصفهان
فهرست شکلها
صفحه عنوان
شکل 1-1 نمودار ماتریکس سبکهای روانشناختی یونگ 6
شکل 1-2 نمودار جنبههای اساسی خودشناسی و آثار مدیریتی آن. 7
شکل1-3 ویژگیهای سبکهای شناختی(شیوههای جمعآوری اطلاعات) 7
شکل 1-4 نگاره ویژگیهای سبکهای شناختی( نحوه ارزیابی اطلاعات) 8
شکل 1-5 نمودار فاکتورهای اثرگذار در بهرهوری تیم 8
شکل2-1 نمونههائی از مواد جدول لیکرت دربارهی ویژگیهای سازمانی و عملکردهای سیستمهای مختلف مدیریت 25
شکل2-2 چهار ربع رهبری 26
شکل 2-3 سبکهای رهبری شبکهی مدیریت 26
شکل2-4 سبکهای اساسی رفتار و رهبر 28
شکل2-5 افزودن یک بعد اثربخشی 30
شکل 2-6 مدل سه بعدی اثربخشی رهبر 32
شکل2-7 رابطهی میان متغیرهای علتی، میانجی و بازده 34
شکل2-8 جهات هدفهای مدیریت، زیردستان و سازمان-تحقق معتدل هدفهای سازمانی 39
شکل2-9 تحقق اندک هدفهای سازمانی 40
شکل2-10 فقدان پیشرفت مثبت ار لحاظ تحقق هدفهای سازمان 40
شکل2-11 یگانگی هدفهای مدیریت، زیردستان، و سازمان- تحقق زیاد هدفهای سازمانی 41
شکل2-12 دور مدیریت مبتنی بر هدفها 44
شکل2-13 تئوری رهبری«سیکل زندگی» 47
شکل2-14 عواقب استفاده از یک سبک واحد در روابط کودک-والدین 50
شکل2-15 سطوح مختلف بلوغ یا رشد یافتگی 58
فهرست جدولها
صفحه عنوان
جدول2-1 سبک های اساسی رفتار رهبری اثربخش یا غیراثربخش از دیدگاه دیگران چگونه ملاحظه میشوند 32
پژوهش سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
فرمت ورد تعداد صفحات :72 فونت بی لوتوس 14
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات ونارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
. learning Organizations
. Learning How to Learn
فهرست مطالب
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده
فصل پنجم
مدیریت کیفیت فراگیر
مقدمه: علما و مشاهیر TQM کیستند؟
ده فرمان TQM
معیار هفتم: بیمه کیفیت
فصل ششم: مطالعه موردی
چکیده
مقدمه:
بیان مسئله
اهداف پژوهش
سوالات ویژه
بحث و نتیجه گیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
مورد دوم: بررسی و مقایسه نگرش مدیران مدارس نسبت به فرهنگ سازمان و عملکرد مدیریتی و رابطه آنها با هم و ارائه پیشنهادهایی برای مسئولان آموزشی
بحث و نتیجه گیری:
پیشنهادهایی برای مدیران و مسئولان آموزشی:
فصل هفتم
نقش کلیدی دانش و معرفت در مدیریت آموزشی
فناوری آموزشی در آموزش فناوری
مقدمه ای بر علم و فناوری
نگاهی به سیستم های آموزش به کمک رایانه
مساله تحولات سریع فناوری ها
فصل اول :
مدیریت – فرایند اساسی مدیریت
مدیریت به عنوان رشته ای مجزا و متفاوت، پس از انقلاب صنعتی به وجود آمد. دامنه نقش و تئوری های اساسی آن در طی سالیان تغییر کرده. اما مقصود آن – حصول اطمینان از دستیابی به هدفهای موسسه یا سازمان و به حداکثر رساندن بهره وری و کارایی همچنان باقی مانده است .
مدیریت
عبارت است از کارکردن با و از طریق دیگران برای رسیدن به هدفهای سازمان و هدف های کارکنان.
مدیریت هنر انجام امور به وسیله دیگران، جهت نیل به اهداف یک سازمان می باشد.
تاکید این تعریف :
در این تعریف به سه نکته تاکید شده است.
مدیریت ورزشی :
تمام جنبه های مدیریتی در ورزشهای سازمان یافته و تجارت ورزشی را در بر می گیرد . متخصصان در این قلمرو با مدیریت تسهیلات بودجه بندی – برنامه ریزی، سازماندهی و کارکنان سرو کار دارند.
فرآیند مدریریت :
فرآیند برنامه ریزی، سازمان دهی، رهبری و اعمال کنترل بر تلاش ها و کارهای اعضای سازمان و نیز مورد استفاده قرار دادن منابع سازمان برای دستیابی به هدف های اعلام شده از سوی سازمان می باشد.
1 – Management
2 – Sport Management
3 – American Management Association
آیا مدیریت علم [1] است یا هنر [2] ؟
علم رشته ای از حقایق، دانشها که تحت نظم و قاعده معینی در آمده و قابل اثبات است – علم چیزی است که مشاهده می شود. دارای نظام بوده و تعمیم پذیر است.
هنر :
هنر عبارت است از مهارت در انجام کاری که بوسیله تجربه، تکرار و مشاهده بدست آمده باشد، آیا مدیریت یک پدیده اکتسابی است و یا با انسان زاده می شود ؟
مدیریت را آمیزه ای از زمینه های ذاتی و توانائیهای اکتسابی می دانند. در زمینه های ذاتی مدیران به مدد استعدادها ی نهفته در وجودشان سازمان را اداره، کارکنان را ارشاد و راهنمایی و اهداف را به مرحله نهایی می رسانند. در زمینه های اکتسابی با فراگیری فنون و یافته های روز، تفکر علمی و منطقی را چراغ راه خود قرار می دهند. در پدیده مدیریت هم می توان از غریزه های ذاتی و با انسان زاده شده بهره گرفت و هم در اثر فراگیری تکنیک های خاص تخصصی روز مهارت مدیریت را بصورت اکتسابی بدست آورد.
مقصود مدیریت :
حصول اطمینان از دستیابی به هدف های سازمان و به حداکثر رساندن بهره وری و کارایی.
سازمان و نیاز به مدیریت
بیشتر مردم عضو یک سازمان هستند، مثل دانشکده، تیم ورزشی، یک گروه موسیقی ، برخی از این سازمانها به صورت رسمی سازمان یافته اند – شرکتهای بزرگ اقتصادی، سازمانهای آموزشی ( دانشکده ها ) و بعضی ها ساختار غیر رسمی دارند، مثل یک تیم فوتبال محلی، حال سازمانها چه رسمی باشند چه غیر رسمی ، از افرادی تشکیل می شوند که گرد هم می آیند و گروه تشکیل می دهند. زیرا آنها منافع خود را در این
می بینند که همکاری کنند و در جهت تامین یک هدف مشترک به پیش بروند . . . بنابراین هدف [3] یا مقصود یکی از ارکان رسمی هر سازمانی است . هدف ها متفاوتند – مثل پیروزی در یک مسابقه، سرگرم کردن مردم، فروش یک کالا. و هر سازمانی برای تامین هدف دارای یک روش است که آن را برنامه [4] می گویند. برنامه به صورت چگونگی آماده سازی یک تیم، تبلیغ یک محصول. پس بدون برنامه نمی توان کاری کرد.
حرفه مدیریت بطور کلی به سوالات زیر پاسخ می دهد :
چه می خواهیم انجام دهیم ؟
( تشخیص و تعیین هدف )
با چه برنامه ای می خواهیم انجام دهیم ؟
( برنامه ریزی برای نیل به هدف )
با چه نظم و تشکیلاتی انجام می دهیم .
( سازماندهی، ساختاری مناسب )
حرکت افراد و گردش کار سازمانها از :
وضعیت موجود به وضعیت مناسب و مطلوب بی تردید در راستای :
1 – تشخیص و تعیین هدف = هدف گذاری
2 – برنامه ریزی برای نیل به هدف = برنامه ریزی سنجیده
3 – سازماندهی هوشمندانه = ساختار سازمانی متناسب
4 – پیگیری ، نظارت و کنترل صورت می گیرد.
مهارت های مدیران
مدیران برای انجام نقش های خود بایستی دارای مهارت ها و توانمندیهای ویژه ای باشند :
1 – مهارت فنی [5] : توانایی در کاربرد دانش تخصصی یا تخصصی های ویژه ، فنون و ابزاری که لازمه انجام وظایف خاصی است. بهره گیری از فنون و به ثمر رساندن اهداف.
2 – مهارت های ادراکی و تصمیم گیری [6] : توانایی فهمیدن پیچیدگی های سازمان، تجزیه و تحلیل معضلات، درک و آگاهی از واقعیتها درک عقاید متعدد و انتخاب بهترین.
3 – مهارت طراحی و حل مساله [7] : مدیریت باید توان حل مساله را به طریقی که به نفع سازمان تمام شود، داشته باشد. یافتن راه حلهای عملی برای مسایل سازمان.
4 – مهارت انسانی و ارتباطی [8] : توانایی کار و برقراری ارتباط با مردم ، درک موقعیت و ایجاد و انگیزه کاری در افراد که حیاتی ترین مهارت لازم برای هر مدیری است. همین که فردی از سطح پایین به سطوح بالاتر سازمانی ترفیع می یابد. برای اینکه مثمرثمر باشد، به مهارت فنی کمتر و مهارت ادراکی ( مفهومی ) بیشتری نیاز دارد.
5 – مهارت هوش عاطفی [9] : ظرفیت یا استعداد فرد برای شناختن احساسات خود و دیگران ، بر انگیختن خود و پیش بردن عواطف خوب و سالم در در روابط با دیگران . هوش عاطفی جنبه های غیرشناختی هوش را در بر می گیرد با توانائیهای اجتماعی و احساسی – عاطفی فرد سر و کار دارد – یک مدیر خوب باید توانایی فهم احساسات، حالات روحی و هیجانات خود را داشته باشد، نقاط قوت و ضعف خود را بداند ( خود آگاهی ) بر تکانه های عصبی ، احساسات و عواطف خود کنترل داشته باشد ( مدیریت خود – کنترل عواطف )، نسبت
به احساسات و عواطف دیگران آگاه باشد ( همدلی ) ، هنر مراوده و ارتباط با مردم را بداند(مهارت اجتماعی – مدیریت روابط ) در خود ایجاد انگیزش برای حرکت به سوی اهداف نماید ( خود انگیزی ) .
کار آفرینی و تاثیر آن بر مدیران و سازمانهای ارگانیک
مقدمه
بسیاری از مدیران منابع انسانی و مدیران ارشد سازمانهای اداری ، آموزشی ، صنعتی و بازرگانی در ارتباط با کاهش عملکرد و کارآیی کارکنان و سازمان ، همواره خود را بامشکلاتی مواجه می بینند و طبعا سوالاتی برایشان مطرح می شود:
* چگونه می توان عملکرد کارکنان و به تبع آن کارآیی و اثربخشی سازمان را افزایش داد؟
* چگونه می توان به نیازهای انسانی کارکنان در راستای افزایش رضایت شغلی آنان پاسخ گفت ؟
* چگونه می توان ناسازگاری میان خود و کاری که انجام می دهد کاهش داد؟
* راههای مقابله با مشکلات انسانی - که در کاهش عملکرد آنان و سازمان موثرند -مانند غیبت کاری و ترک خدمت ، کیفیت ضعیف کار، ناخشنودی و... کدامند؟
* آیا افزایش حقوق راه حل است ؟ یا آنکه باید به دنبال راههای دیگری چون تجدیدسازمان و تشکیلات ، ایجاد محیط مناسب کار، بهبود مدیریت یا اساسا بهبود ماهیت مشاغل در راستای پاسخ به نیازهای کارکنان بود؟
باتوجه به اینکه زیرمجموعه های نظام مدیریت منابع انسانی در هرسازمان و موسسه به طور زنجیروار و نظام مند به یکدیگر مرتبط بوده و تعامل مستمر دارند لذا هریک ازفرآیندهای مربوط به شغل و شاغل باید به طور متناسب و متوازن درنظر گرفته شوند، درغیر این صورت حتی اگر نیروی انسانی جذب شده ، آموزش دیده ، مهارت یافته و خوب نگهداری شده براساس ویژگیهای شغلی و عوامل انسانی به کار گرفته نشوند، تمام کوششهای مدیران منابع انسانی و سازمانها بیهوده بود و تمام دلسوزیها نقش بر آب خواهد شد.
می دانیم مشاغل سنگ زیربنای هر سازمان و پیونددهنده سازمان و منابع انسانی آن هستند. مشاغل باید نمایانگر منابع درآمدی کارکنان و ابزار پاسخگویی به سایر نیازهای انسانی آنان نیز باشد. برای اینکه سازمان و کارکنان به این منافع دست یابند باید مشاغل ،کیفیت زندگی کاری بالا را فراهم سازند. حصول کیفیت زندگی کاری بالا مستلزم آن است که مشاغل به خوبی طراحی شوند. طراحی مجدد شغلی اثربخش که هم بر کارآیی و هم بر کیفیت زندگی کاری اثر می گذارد باید منطبق بر نیازهای عامل انسانی و ویژگیهای رفتاری باشد، در این صورت نقش متخصصان و مدیران منابع انسانی - که پیچیده تر ومهمتر از مدیریت مواد خام یا مدیریت مالی است - آن است که تصمیم بگیرند چه ویژگیها، نیازها و تفاوتهای رفتاری کارکنان بر عملکرد آنها و سازمان اثر می گذارند وبتوانند توازنی مطلوب بین عوامل شغلی و عوامل رفتاری منطبق بر نیازهای کارکنان برقرار سازند.