تحقیق در مورد سورة الفاتحة (مکی)
بخشهایی از متن:
فاتحه [گشاینده] چون قرآن با این سوره شروع میشود و این سوره آغازگر قرآن است، «فاتحه» نامیده میشود. بخاطر حمد و ستایشی که در این سوره از خداوند بعمل آمده نام دیگرش سوره «حمد» است. و نیز بنام «شکر» و «وافیه» و «نور» هم از آن یاد میشود. نام دیگرش «سبع المثانی» است و نیز «ام الکتاب». امام صادق(ع) فرموده است: سورهای که اولش ستایش، وسطش اخلاص و آخرش نیایش است. این سوره 7 آیه دارد و در سال سوم بعثت آمده و چهل و سومین سوره است که در مکه نازل شده است. بعضی هم این سوره را اولین سوره دانستهاند.
بیان معنى فاتحه الکتاب .
فـاتـحـه الـکتاب , یعنى گشاینده کتاب ربانى , زیرا که کتاب ربانى را, مبدا و مفتتح و محل شروع جزوى نیست و افتتاح مصاحف بدوست و آغاز تعلیم نورسیدگان مکتب تعلم از او.در نماز افتتاح قرائت ازو کنند و اول مکتوب در لوح محفوظ او بود و در اول وحى نازل شد و بـعـضـى فرموده اند که چون بدین سوره باب فتوح مناجات آن بر حضرت سید موجودات ـ علیه وعلى آله افضل الصلوات واکمل التحیات ـ مفتوح شد, او را بدین جهت فاتحه خوانند.
و به حقیقت این سوره , گشاینده ابواب رحمت است بر وجوه احوال عباد, هم در تحصیل معاش و هم در کسب معارف معاد.
...
استشهاد بر اینکه جنس حمد و همه حمد از آن خدا است خدایتعالى هم در برابر اسماء جمیلش محمود و سزاوار ستایش است ، و هم در برابر افعال جمیلش ، و نیز روشن شد که هیچ حمدى از هیچ حامدى در برابر هیچ امرى محمود سر نمى زند مگر آنکه در حقیقت حمد خدا است ، براى آنکه آن جمیلى که حمد و ستایش حامد متوجه آنست فعل خدا است ، و او ایجادش کرده ، پس جنس حمد و همه آن از آن خدا است .از سوى دیگر ظاهر سیاق و به قرینه التفاتیکه در جمله : ((ایاک نعبد))...، بکار رفته ، و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته ، چنین دلالت دارد که سوره مورد بحث کلام بنده خداست ، به این معنا که خدایتعالى در این سوره به بنده خود یاد مى دهد که چگونه حمدش گوید، و چگونه سزاوار است ادب عبودیت را در مقامى که مى خواهد اظهار عبودیت کند، رعایت نماید، و این ظاهر را جمله (الحمد لله ) نیز تاءیید میکند .
براى اینکه حمد توصیف است ، و خداى سبحان خود را از توصیف واصفان از بندگانش منزه دانسته ، و فرموده : ((سبحان اللّه عما یصفون ، الا عباد اللّه المخلصین ))، خدا منزه است از آنچه توصیفش مى کنند، مگر بندگان مخلص او)، و در کلام مجیدش هیچ جا این اطلاق را مقید نکرده ، و هیچ جا عبارتى نیاورده که حکایت کند حمد خدا را از غیر خدا، بجز عده اى از انبیاء مخلصش ، که از آنان حکایت کرده که حمد خدا گفته اند، در خطابش به نوح علیه السلام فرموده : (فقل الحمد لله الذى نجینا من القوم الظالمین ، پس بگو حمد آن خدائى را که ما را از قوم ستمکار نجات داد)، و از ابراهیم حکایت کرده که گفت :