مبانی نظری و پیشینه پژوهش شناخت و فراشناخت
در 46 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
شناخت و فراشناخت
شناخت
شناخت به فرایندهای درونی ذهنی یا راه هایی گفته می شود که در آن ها اطلاعات پردازش[1] می شوند. یعنی راههایی که به وسیله آن ها اطلاعات مورد توجه قرار گرفته، به رمز در آمده و در حافظه ذخیره می شود تا، هر زمان که نیاز باشد از حافظه فرا خوانده شده و مورد استفاده قرار گیرد.
ادراک[2]، تخیل[3]، بازشناسی[4]، حل مسئله[5] و تفکر از اصطلاحاتی است که به مراحل فرضی شناخت اشاره دارد (وول فولک[6] 1990 ). واژه شناخت جهت توصیف روش هایی به کار می رود که طی آنها اطلاعات پردازش[7] می شوند. بیشتر فعالیت های شناختی، وابسته به عوامل فراشناختی هستند که این فعالیت ها را نظارت و کنترل می کنند(اسپادا و همکاران، 2007). در زیر به فراشناخت و عوامل فراشناختی اشاره شده است.
فراشناخت
یادگیری را تغییر نسبتاً دائمی در رفتار نهفته یک شخص بر اثر کسب تجربه تعریف می کنند؛ و این نکتۀ مهمی است که یادگیرنده به صورت فعال و از راه تعامل دائم با محیط، به ساخت دانش می پردازد (فونتانا، 1385). فلاول براین باور بود که اصطلاح فراشناخت به فرآیندهای شناختی گفته می شود که در کنترل جنبه های شناخت نقش دارند(پوردون و کلارک[8]، 1999). در واقع فراشناخت به دانش فرد درباره فرایندهای شناختی خود و چگونگی استفاده بهینه از آن ها برای رسیدن به هدف های یادگیری گفته می شود، چنانکه فرد را یاری می دهد تا به هنگام یادگیری و دانستن امور، پیشرفت خود را زیر نظر گیرد. همچنین این دانش به افراد کمک می کند تا نتایج تلاش های خود را ارزیابی کرده و میزان تسلط خود را بر مطالبی که خوانده است بسنجد. یکی از رویکردهای آموزشی نوین، خودارزشیابی است. خودارزشیابی را به عنوان راهکار فراشناختی در یادگیری زبان تعریف می کنند که در آن، زبان آموزان عملکرد خود را پس از تکمیل فعالیتهای یادگیری بررسی و یا پیشرفت خود را در به کار بردن زبان کنترل می کنند(دیک[9]، 1991 و ریچاردز[10]، 1992). هدف اصلی خودارزشیابی گسترش فرایند شناختی است به گونه ای که یادگیری توسعه یابد(لئو[11]، 2000: 565). فراشناخت عبارت است از فرایندهای ذهنی که در آن فردی، فرایندهای ذهنی خود را در تفکر، یادگیری و یادآوری[12] هدایت می کند. به این ترتیب فراشناخت به فرد اجازه می دهد که پس از خواندن یک پاراگراف، آگاه شود که آیا آن را فهمیده است یا خیر؟ بنابراین، فراشناخت مفهومی چند وجهی است که شامل دانش ها(باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می کند(ولز، 1979؛ فلاول، 1979؛ نلسون[13] و همکاران، 1999؛ موسس و بیرد[14]، 2002؛ اسپادا[15] و همکاران، 2007).
فرایندهای فراشناختی دارای دو جنبۀ مستقل اما مرتبط با یکدیگرند : یکی دانش فراشناختی و دیگری تجربه فراشناختی(کدیور، 1383). می توان گفت اکثر نظریه پردازان بین دو جنبه فراشناخت تمایز قائل شده اند: دانش فراشناختی که عبارت است از اطلاعاتی که افراد در مورد شناخت خود درباره عوامل و راهبردهای یادگیری مرتبط با تکلیف دارند؛ و تنظیم فراشناختی که به انواع اعمال اجرایی نظیر توجه، بازبینی، برنامه ریزی و شناسایی خطاها در عملکرد اشاره دارد و بر فعالیتهای شناختی اثر می گذارد(ولز، 2000). براون[16](1980) عقیده دارد از آنجا که دانش فراشناختی، یادگیری چگونه یادگرفتن است، داشتن آن باعث می شود افراد بطور کارآمدتر و منعطف تر به تطبیق توانایی های شناختی خود با تکلیف جدید بپردازند. دانش فراشناختی شامل توانایی فرد در پرسیدن سئوال هایی از نوع سئوال های زیر از خودش است :
درباره این موضوع چه می دانم؟
به چه مقدار زمان برای یادگرفتن این موضوع نیاز دارم؟
برای پرداختن به حل این مسئله، چه برنامه ای مناسب است؟
چگونه می توانم نتیجه این کار را برآورد یا پیش بینی کنم؟
چگونه باید در روش هایی که استفاده می کنم، تجدیدنظر کنم؟
اگر مرتکب خطایی شدم، چگونه می توانم آن را مشخص کنم؟
مهارت های فراشناختی مهارت های بازبینی هستند که در خلال یادگیری و آموزش فعال می شوند. اگر فرد نداند چگونه پاسخ هایش را وارسی کند، وقت کافی برای مطالعه اختصاص دهد یا در صدد برآید که بفهمد اطلاعاتی درباره موضوع قبلا آموخته است یا نه؟، در آن صورت تکلیف یادگیری آن چنان جلوه می کند که گویی برای اولین بار است که با آن روبرو شده است. یادگیری همیشه فعالیتی دشوار است. ....
[1] processing
[2] perception
[3] imagination
[4] recognition
[5] problem solving
[6] Wolfolk
[7] processing
[8] Purdon & Clark
[9] Dick
[10] Richards
[11] Leow
[12] remembering
[13] Nelson
[14] Moses & Baird
[15] Spadaa
[16] Brown
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درمان فراشناخت
در 39 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
فراشناخت عبارت است از هر نوع دانش یا فرآیند شناختی که در آن ارزیابی یا کنترل شناختی وجود داشته باشد. از یک نظر آن را میتوان به عنوان یک جنبهی عمومی از شناخت در نظر گرفت که در تمام فعالیتهای شناختی نقش دارد. نخستین بار آدرین ولز، درمان فراشناختی را معرفی کرد (Flavell, 1979).
علت پدید آمدن درمان فراشناختی پر نمودن نقصهای درمان شناختی بود، این روش درمانی از رفتار درمانی شناختی[1] متفاوت است. زیرا به جای این که درمان شامل چالش با افکار و باورها در مورد تروما و یا مواجهههای مکرر و طولانی مدت با خاطرات مربوط به تروما باشد، شامل ارتباط با افکار به طریقی است که مانع ایجاد مقاومت و یا تحلیل ادراکی پیچیده شود و بتواند راهبردهای تفکر ناسازگار در مورد نگرانی و همچنین نظارت غیر قابل انعطاف بر تهدید را از بین ببرد. نظریههای شناختی در مورد آن چه که باعث به وجود آمدن الگوهای غیر مفید تفکر میشوند توضیحات مختصری ارایه کردهاند وجود باورهای منفی به طور مشخص نمیتوانند دربارهی الگوی تفکر و پاسخهای متعاقب آن توضیحی ارایه دهند. آن چه در این جا مورد نیاز است به حساب آوردن عواملی است که تفکر را کنترل کرده و وضعیت ذهن را تغییر میدهند. این عوامل اساس نظریهی فراشناختی است (Wells, 2000).
تحقیقات مختلف نشان دادند که بین جنبههای خاصی از فراشناخت با اختلالات روانشناختی رابطهای وجود دارد (Wells, 1994). مطالعهی Cooper and Osman (2007)، نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن از لحاظ کنترل فکر در مورد بدشکلی ظاهر، باورهای مثبت و منفی دربارهی نگرانی نسبت به بدشکلی ظاهر، راهبردهای کنترل فراشناختی، رفتارهای ایمنی نسبت به افکار و تصاویر در مورد بدشکلی ظاهر و عینیت دادن به افکار و تصاویر مربوط به بدشکلی ظاهر خود از افراد گروه شاهد، متفاوت میباشند.
تحقیقاتی که در مورد درمان فراشناختی بر روی اختلالات هیجانی انجام شدهاند عبارتند از مطالعهی Wells و همکاران (2012) که با استفاده از مدل فراشناختی بر روی افراد مبتلا به اختلال اختلال وسواسی جبری دریافتند که تمام بیماران در پس آزمون، بهبودی معنیداری را در علایم اختلال وسواسی جبری نشان دادند که این نتایج در 3 و 6 ماه بعد نیز باقی ماندند. ...
...
[1] . Cognitive Behavior Therapy (CBT)
...
درمان فراشناختی بر دو نوع تغییر فراشناختی بنیادی تأکید میکند. این تغییرات عبارتند از:
1. بیمار چگونه با افکارش رابطه برقرار میکند و آنها را تجربه مینماید (برای مثال، ماهیت آگاهی تجربی)
2. فرد چه نوع باورهایی دربارهی افکارش دارد.
این دو عامل به هم وابستهاند، ولی یکسان نیستند.
در مثالهای توصیف شده در بالا، بیماران افکار خود را درآمیخته با واقعیت[1] تجربه میکنند و از طریق سندرم شناختی-توجهی (CAS) به آنها پاسخ میدهند. در سطح باورهای مربوط به افکار، همهی بیماران بر این باورند که افکار، امیال یا تکانههایشان مهمااند و از معنی یا قدرت خاصی برخوردارند.
درمان فراشناختی، بر کسب شیوهی بدیل تجربه کردن افکار، و تغییر باورهای فرد دربارهی معنی و اهمیت افکار و احساسات تمرکز مینماید. هم چنین درمان، بر تغییر باورهای فرد دربارهی آیینمندیهای وسواسی و راهبردها و ملاکهای درونی نامناسبی که افراد مبتلا به اختلال وسواس برای تعیین سطح تهدید در موقعیتها به کار میبرند، تأکید مینماید.
مدل فراشناختی به رویکردهای درمانی نوآورانهای منجر شده است که با رویکردهای پیشین تفاوت عمدهای دارند. برای نمونه، رویارویی طولانی و مکرر برای ایجاد تغییر شناختی و عاطفی ضروری نیست. در این رویکرد، رویارویی با مدل فراشناختی تلفیق شده و برای آزمودن پیشبینیهای مبتنی بر باورهای فراشناختی به کار میرود.
درمان فراشناختی با بازنویسی[2] طرحهای ذهنی[3] بیمار برای عمل کردن و شناخت، بر تغییر راهبردهای مورد استفادهی او برای هدایت رفتار و پردازش متمرکز میشود. درمان، باورهای فراشناختی دربارهی افکار و نیز شیوهی برخورد افراد با افکار مزاحم خود را به چالش میکشد.
در مورد اخیر، درمان فراشناختی به ایجاد تکنیکهای جدیدی از قبیل رویارویی و انجام پاسخ[4] منجر شده است. در تکنیک رویارویی و انجام پاسخ، بیماران ترغیب میشوند که آیینمندیهای وسواسی خود را به گونهای انجام دهند که آنان را قادر به تغییر ماهیت رابطهی خود با افکارشان سازد.
به بیان دقیقتر، به بیمار اجازه داده میشود تا درگیر آیینمندیهای وسواسی خود شود، اما به او آموزش داده میشود که در طول انجام آیینمندیهای وسواسی، افکار وسواسی خود را در ذهنش حفظ نماید. ...
[1] . fused with reality
[2] . rewritting
[3] . subjective plans
[4] . exposure and response commission (ERC)
...
در بررسی خانجانی و همکاران (1391)، که با عنوان مقایسه اختلالات روانی در متقاضیان جراحی زیبایی با افراد غیرمتقاضی انجام داد، نتایج نشان داد که از بین نه بعد اختلالات روانی، دو گروه متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی در همه ابعاد بجز دو بعد افکار پارانوئیدی و روان پریشی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند.
در بررسی که سالاریفر و پوراعتماد (1390)، با عنوان رابطه باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب انجام دادند، نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب رابطهای مثبت دارد. میزان همبستگی باورهای فراشناختی با اضطراب 59/0 و با افسردگی 67/0 است. مؤلفههای باور در مورد غیرقابل کنترل بودن و باور درمورد کفایت شناختی میتواند، 40 درصد از واریانس اضطراب و 50 درصد درصداز واریانس افسردگی را پیشبینی کند. علاوه براین، مؤلفههای باور در مورد غیرقابل کنترل بودن و باور در مورد کفایت شناختی با «اضطراب صفت» و مؤلفه باور در مورد غیرقابل کنترل بودن با"اضطراب حالت" رابطهای مثبت دارد. ...
پایان نامه شناخت و فراشناخت
مقدمه :
شناخت و فراشناخت از جمله مقولاتی هستند که در اکثر فعالیت هایمان با آنها سر و کار داریم . در این پژوهش سعی بر این بوده که این دو مقوله را بیشتر شرح دهیم . شناخت ، مفهومی است که از دیر باز مورد توجه انسان و مخصوصا” کسانی که در امر یادگیری فعالیت دارند ، بوده و هست .
روش تحقیق
تاریخچه شناخت
نظریه های شناختی
ـ نظریه شناختی جورج کلی
ـ نظریه اسناد
ـ نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر
نظریه های شناختی عاطفه
ـنظریه شاختر
ـ نظریه لازاروس
ـ نظریه واینر
ـ نظریه میشل
ـ نظریه شناختی پیازه
ـ نظریه رشد شناختی اجتماعی ویکوتسکی
ـ نظریه رشد شناختی برونر
فرایندهای شناختی
1ـ توجه
2ـ ادراک
3ـ تفکر
4ـ تصمیم گیری
5ـ حل مساله
6ـ حافظه
7ـ زبان
راهبردهای شناختی
ـ تکرار یا مرور
ـ بسط یا گسترش معنای
ـ سازماندهی
بخش دوم : فراشناخت
تاریخچه فراشناخت
نظریه های فراشناخت
ـ نظریه فرا شناختی فلاول
ـ نظریه فراشناختی کلیو
ـ نظریه های دیگر در باب فراشناخت
تعریف فراشناخت
فرایندهای فراشناختی
ـ دانش فراشناختی
ـ تنظیم و کنترل
ـ فراشناخت و هوش
ـ فراشناخت و آموزش راهبرشناختی
ـ فراشناخت و تفکر انتقادی
ـ نتیجه گیری و بحث
راهبرد های فراشناختی
ـ برنامه ریزی
ـ کنترل و نظارت
ـ نظم دهی
محدودیت های تحقیق
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
پایان نامه شناخت و فراشناخت
مقدمه :
شناخت و فراشناخت از جمله مقولاتی هستند که در اکثر فعالیت هایمان با آنها سر و کار داریم . در این پژوهش سعی بر این بوده که این دو مقوله را بیشتر شرح دهیم . شناخت ، مفهومی است که از دیر باز مورد توجه انسان و مخصوصا” کسانی که در امر یادگیری فعالیت دارند ، بوده و هست .
بعد ها کلمه «شناخت» و « روان» با هم ترکیب شدند و روانشناسی شناختی را به وجود آوردند . حوزه ای که روز به به طرفدارن آن افزوده میشود. بنابراین سعی کرده ایم برخی نظریات روانشناسی شناختی را نیز ذکر کنیم . فرایند های شناختی مثل توجه ، ادراک ، تفکر ، تصمیم گیری و … را به مفید توضیح داده ایم و سعی بر این بوده که ماهیت این مفاهیم و ارتباطی که با شناخت دارند، بیشتر مورد بحث قرار بگیرد . برخی از این فرآیندها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده اند. بنابراین آنها را به طور مبسوط تر توضیح داده ایم . راهبردهای شناختی نیز بخشی از این پژوهش را به خود اختصاص داده اند . مهمترین راهبردها شناختی یعنی تکرار، بسط معنایی و سازماندهی در این بخش توضیح داده شده اند .
بخش دوم این پژوهش به فراشناخت اختصاص دارد . مفهوم جدیدی که از عمر آن بیشتر از 30 سال نمی گذرد و کتب تالیفی راجع به فراشناخت چه لاتین و چه فارسی محدود می باشند، مخصوصا” به زبان فارسی هیچ کتاب معتبر اختصاصی راجع به این مفهوم وجود تدارد . ولی با این حال برخی کتب تربیتی و شناختی به طور پراکنده و مختصر به این مفهوم پرداخته اند که هریک فقط به یکی از جنبه های آن اشاره کرده اند. در این جا سعی کرده ایم جنبه ها مختلف و پراکنده فراشناخت رانظم ببخشیم . بنابراین ابتدا از تاریخچه ، محدود نظر یاتی که راجع به فراشناخت وجود داشته اند را توضیح داده ایم . نظریه فلاول که مهمترین نظریه فرا شناختی محسوب میشود تقریبا” به طور کامل توضیح داده شده است .
فرآیندهای فراشناختی را به طور اجمالی توضیح داده ایم و رابط فراشناخت و تفکر انتقادی نیز مورد بحث قرار گرفته است . در بخش بعدی مهمترین راهبردهای فراشناختی یعنی برنامه ریزی ، کنترل و نظارت و نظم دهی را توضیح داده ایم .
روش تحقیق
روش انمجام این پژوهش ، روش توصیفی از نوع کتابخانه ای (آرشیوی ) می باشد. در این نوع مطالعات، پژوهشگر در تولید اطلاعات ، هیچگونه نقشی نداشته، بلکه داده هایی که قبلا” در بانک اطلاعاتی موجود بوده را به شکل منسجمی گرد آوری کرده و به یک روال منطقی ومنظم ارائه می دهد . این نوع مطالعات می تواند بر روی پدیده های طبیعی یا اطلاعات مربوط به دادگاهها و مفاهیم علمی صورت بگیرد .
از نظر هاف نیز این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی قرار میگرد که هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها، تعیین روابط بین پدیده ها و افزودن به مجموعه دانش در یک زمینه خاص است و هیچگونه کاربرد بلافاصله ای برآن مترتب نیست .
تاریخچه شناخت
مشخص کردن دقیق هر زیمنه ای از تحقیق مشکل است ، و اگر پرسیده شود کی روانشاسی شناختی شروع شد، روانشناسان شناختی ، دامنه وسیعی از داده های متنوع را پیشنهاد خواهد کرد ( R eisberg 2001 ) .
از نوشته های اولیه می توان به ترسیم مطالب شگفتی در مورد دانش پرداخت. نظریه های اولیه به جایگاه تفکر و حافظه علاقمند بودند، نوشته های هیرو گلیفی مصر ناظر بر اینکه مولفان آنها معتقد بودند که مکان دانش قلب است (سولسو 1991/ترجمه ماهر 1381) .
مساله بازنمایی ذهنی نیز از سوی فلاسفه یونانی و در زمینه آنچه امروزه به عنوان ساختار و فرآیند شناخته میشود مورد بحث قرار گرفته است . بحث در مورد ساختار فرآیند تا قرن نوزدهم جنبه مسلط داشت و مرکز علاقه ، طی سالها از ساختار به فرآیند و بالعکس تغییر می کرد (همان منبع )
برای افلاطون تفکر برپایه تحریک ناشی از هریک از احساس ها استوار بود، چون هر حسی کنش ویژه ای دارد لذا بر طبق مفهوم سازی افلاطون ، ادراک انسانی و بازنمایی جنبه ای خاص از محیط المثنائی خود را در جهان مادی دارد . ارسط مدعی بود که ذهن انسان بر روی ادراک اشیاء عمل می کند، لذا درک شی مثلا” یک میز بر اساس توانمندی ذهن برای تجربه میزهای بسیار استخراج مفهوم میز از آن تجارب محتمل میگردد. ارسط دو ایده دیگر نیز ابراز داشت که تاثیر مهمی بر روتنشناختی سنتی بر جای نهاد: 1- اصل تداعی گرایی، که برطبق آن ایده ها در ذهن بر اساس مجاورت ، مشابهت و تضاد پیوند می یابند . 2- قواعد منطق که بر طبق آن حقیقت ناشی از استدلال قیاسی یا استقرایی است . ایده های ارسط بویژه در مقابله با ایده های افلاطون شبیه به مفهوم ما در باب فرآیند است ، در حالیکه ایده ها ی افلاطون به مفهوم ساختار نزدیکتر می نمایند. فلاسفه و الهیون عصر روشنگری معمولا” معتقد بودند که محل دانش در مغز است و برخی کوشیدند محل آنرا از نظر گرافیکی مشخص کنند. آنها معتقد بودند که دانش از طریق حواس فیزیکی کسب می شود اما همچنین ناشی از منابع الهی نیز می باشد در طول قرن هیجدهم وقتی روانشناسی فلسفی به نقطه ای رسید که درآن روانشناسی علمی توانست نقشی قبول کند، تجربه گرایان انگلیسی – بر کلی ، هیوم و جمیز میل و پدرش جان استوارت میل – ابراز داشتند که بازنمایی ذهنی سه نوع است : 1- رویدادهای مستقیم (یا ادراک واقعیت) ، 2- کپی های کم رنگ از ادراکات یا آنها که در حافظه ذخیره می شوند ،3- تبدیل این کپی های کم رنگ چون تفکر متداعی (هیوم در سال 1948) در مورد توانایی دورنی چنین می گوید: « برای شکل دادن هیولاها و دیگر اشکال و ظواهر نامتجانس اقدام به تخیل ، پر دردسر تر از درک طبیعی ترین و آشناترین اشیاء نیست (همان ).
در پایان نیمه اول نوزده نظریه های مربوط به بازنمایی مربوط به بازنمایی ها دانش با اهمیت تلقی می شدند . یک جریان به رهبری و ونت در آلمان و ادوارد تیچنر در آمریکا شکل گرفت که بر ساختار بازنمایی ذهنی تاکید می کرد و جریان دیگر به رهبری فرانتس بر نتانو ایجاد شد که برفرآیند ها یا اعمال تاکید می ورزید . بر نتانو بازنماهای درونی راهستی های ایستا ، با ارزش ناچیز در روانشناسی دانست .
او به مطالعه اعمال شناختی ، مقایسه کردن ، داوری کردن و احساس کردن پرداخت که از نظر او موضوع مناسب روانشناسی می باشند(همان).
در همین زمان در امریکا ویلیام جیمز موضوع روانشاسی را تجربه ما در باب اشیاء خارجی می دانست . شاید مستقیم ترین پیوند با روان شناسی شناختی مدرن ، دیدگاه او درباره حافظه باشد که در آن هم ساختار و هم فرآیند نقش مهمی ، ایفا می کنند (همان) .
داندرز و کاتل معاصران جیمز ، با استفاده از ادراک ، نمایش های دیداری کوتاه بعنوان ابرازی جهت تعیین زمان لازم برای عملیات ذهنی به آزمایشاتی شناختی خوانده می شود مربوط است . به نظر می رسد که تکنیک موضوع مطالعه ، روشهاو حتی تعبیر و تفسیر نتایج این دانشمندان ظهور این علم را در نیمه قرن پیش بینی کرده بود (همان ).
رواننشناسی شناختی یکی از دیدگاههای نظری است و مدعی است که هدف روانشناسی علمی ، مشاهده رفتار به منظور استاناج ، درباره عوامل نامشهود و زیر بنایی است که ممکن است تعیین کننده اعمال مشهود باشد در روانشناسی شناختی از مشاهدات ، استفاده می شود تا استنتاجهایی درباره عواملی همچون تفکر ، زبان ، معنا و صورتهای ذهنی انجام گیرد. روانشناسی روزمره ، روانشناسی شناختی است (گلاورو بروبنگ 1990 خرازی 1377).
شاید هیچ رویداد واحدی نشانه پایان دوران مکتب تداعی و آغاز انقلاب شناختی در دوران شناسی آمریکایی نبوده است . انقلاب شناختی حداقل در آغاز روندی آرام داشت. بدون شک « زمان آن فرا رسیده بوده .» زیرا روانشناسان امریکایی روز به روز با دیدن محدودیت های نظری و روش رفتار گرایی ناامید تر می شدند تحقیقات زبان شناسان درباره طبیعت تکوین زبان شواهدی را به ضد دیدگاه محیط گرایی تند رویی که رفتار گرایی پیشنهاد می کرد ، فراهم آورد عامل مهم دیگر ظهور رایانه بود، که هم استعاره ای معتبر برای پردازش اطلاعات توسط انسان عرضه کرد و هم ابراز مهمی را برای کشف فرایندهای شناختی انسان در اختیار محققان قرار داد. فراتر از این گرایش عمومی آثار تعدادی از افراد در هدایت روانشناسی به سمت انقلاب شناختی اشکارا نقش حیاتی داشته است . برای نمونه کتاب اصول روانشناسی که توسط ویلیام جیمز در سال 1890 منتشر شد فصل هایی درباره توجه، حافظه ، تصویر – ذهنی و استدلال را در می گرفت ، و لفکانگ کهلر ذهنیت میمونهای انسان نما را در سال 1925 منتشر کرد که فرایندهای رایج در تفکر پیچیده را بررسی نموده است ، او و سایر روانشناسان گشتالت بر فهم ساختاری تاکید داشتند ، این توانایی که برای فهمیدن کیفیت یک شی بهتر است کل اجزاء با هم باشند . کتاب دیگری که تاثیر عمده ای در شکل گیری روانشناسی شناختی داشته است . « رفتارگرایی» بود که در سال 1924 بوسیله جان بی واستون منتشر شد. حرف اصلی این کتاب این بود که روانشناسان باید آن چیزی را که به طور مستقیم در رفتار شخص می توانند مشاهده کننده فقط به مطالعه آن بپردازند وانسون از رویکرد S - R حمایت می کرد که در آن آزمایشگران چگونگی پاسخ فرد به یک محرک را اندازه می گیرند . رویکرد محرک – پاسخ با دیدگاه واتسون سازگار بود. چون محرک و پاسخ دو چیز قابل مشاهده بودند ؛ مشکل این رویکرد این بود که آن چیزی که شخص با حاضر کردن اطلاعات در مقابل محرک ها انجام می داد به طور واقعی قابل مشاهده و آشکار نبود، به این منظور رویکرد پردازش اطلاعات سعی کرد که چگونگی اینکه یک شخص اطلاعاتش را بین محرک و پاسخ منتقل می کند را شناسایی نماید (همان ).
برخی از مولفان به کتاب روانشناسی شناختی اثر اولویج نیز در سال 1967 اشاره می کنند که نخستین تعریف را از حوزه جدید روانشناسی شناختی عرضه کرد یا حتی قبل از آن از اثار بروند با دیوید آزوبل نام می برند که بر ساختاری بودن شناخت تاکید داشتند . برخی دیگر نقطه آغازین را مقاله 1956 میلر «نمره سحرآمیز هفت به اضافه یا منحای دو » برخی از محدودیتها ی ظرفیت ما در پردازش اطلاعات می دانند.با پایه گذاری مرکز مطالعات شناختی روارد در سال 1960 توسط میلر و برونر را مبداء این حرکت می گیرند . بسیاری از مولفان جنگینتر در مجله روانشناسی آمریکایی در سال 1974 را شروع گرایش شناختی ذکر می کنند که در آن تفاوتهای اساسی بین تعداد زیادی از تحقیقات مربوط به درگیری طوطی وار که او و دیگران در طول یک نسل انجام داده بودند با آنچه خود آنها در چارچوب الگوی برجسته جدید شناختی انجام داده اند، مقایسه شده است . برخی دیگر در مقاله چارچوب توسط ماروین مینسکی 1975 را نام می برند که درآن خصوصیات لازم برای دستگاه بینایی به منظور تمیز اشیاء ساده تشریح شده است این مقاله بر کارکرد حیاتی ساختارهای ذهنی در تفکر و تصمیم گیری انسان تاکید کرده است به موضوعی که دیگران نیز آنرا در مفهوم ذیربط « نسخه ها »و« طرحواره ها» منعکس کرده اند. (همان ).
چندین سال قبل از شروع انقلاب شناختی در روانشناسی ، روانشناس یادگیری ، ادوارد تولمن (1923) گفت: که آنچه موشها در ماز می آموزند بیشتر یک نقشه از مسیر است تا مجموعه ای از پیوند های S _ R . تولمن با اجرای مجموعه آزمایشات اصیلی که درآن یک موش آموزش می دید ، غذا را با دنبال کردن یک مسیر پر پیچ و خم واحد پیدا کند، دریافت که وقتی به حیوان فرصت می دهیم مستقیما” به سوی غذا برود ، وان آن را می یابد. رفتن مستقیم به سوی مکان غذا بیشتر پیگیری راه اصلی است. بر طبق تعبیر و تفسیر تولمن حیوان به تدریج تصویری از محیط بدست می آورد که بعد ها برای یافتن هدف مورد استفاده قرار می گیرد، این تصویر یک نقشه شناختی خوانده شد . موشها در آزمایش های تولمن توانمندی خود را در مورد یک نقشه شناختی با رسیدن به هدف از نقاط مختلف شروع نشان دارند. این نقشه درونی در واقع شیوه باز نمودن اطلاعات در مورد محیط آنها بود. پژوهش تولمن مستقیما” مورد توجه روانشناسان شناختی مدرن واقع شده ولی فرض های او در باب نقشه های شناختی در حیوانات اشتغال ذهنی روانشناسان معاصر را در مورد نحوه بازنمایی دانش در ساختار شناختی موجب گردید (سولسو1991/ ترجمه ماهر 1381).
ناکامی رفتارگرایی :
رفتار گرایی که معمولا” پاسخ های آشکار به محرک ها را مورد مطالعه قرار می داد، قادر به توضیح تنوع رفتار انسانی نشد، بنابراین معلوم بود که فرآیند های ذهنی درونی که به طور ملموس به محرک های بلافصل مربوط می شود، بر رفتار تاثیر می گذارد. برخی فکر می کردندکه می توان این فرایندهای درونی را تعریف کرده و در یک نظریه کلی در باب روانشناسی شناختی ادغام نمود.
روش تحقیق
تاریخچه شناخت
نظریه های شناختی
ـ نظریه شناختی جورج کلی
ـ نظریه اسناد
ـ نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر
نظریه های شناختی عاطفه
ـنظریه شاختر
ـ نظریه لازاروس
ـ نظریه واینر
ـ نظریه میشل
ـ نظریه شناختی پیازه
ـ نظریه رشد شناختی اجتماعی ویکوتسکی
ـ نظریه رشد شناختی برونر
فرایندهای شناختی
1ـ توجه
2ـ ادراک
3ـ تفکر
4ـ تصمیم گیری
5ـ حل مساله
6ـ حافظه
7ـ زبان
راهبردهای شناختی
ـ تکرار یا مرور
ـ بسط یا گسترش معنای
ـ سازماندهی
بخش دوم : فراشناخت
تاریخچه فراشناخت
نظریه های فراشناخت
ـ نظریه فرا شناختی فلاول
ـ نظریه فراشناختی کلیو
ـ نظریه های دیگر در باب فراشناخت
تعریف فراشناخت
فرایندهای فراشناختی
ـ دانش فراشناختی
ـ تنظیم و کنترل
ـ فراشناخت و هوش
ـ فراشناخت و آموزش راهبرشناختی
ـ فراشناخت و تفکر انتقادی
ـ نتیجه گیری و بحث
راهبرد های فراشناختی
ـ برنامه ریزی
ـ کنترل و نظارت
ـ نظم دهی
محدودیت های تحقیق
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی