تحقیق زندگینامه آلفرد هیچکاک
آلفرد هیچکاک، متولد آگوست 1899 ، لندن ، فرزند یک فروشنده کالا و میوه سال فوت: 1980 . خانواده او کاتولیک بودند و آلفرد را به یک مدرسه یسوعی در لندن فرستادند. او زمان نوجوانیاش را در مدرسه سنت ایگناتیوس گذراند. پس از آن به یک مدرسه مهندسی و دریانوردی فرستاده شد، و در آنجا مکانیک الکتریسیته، اکوستیک و دریانوردی را آموخت. در 19 سالگی حرفه فروشندگی و ارزیاب فنی الکتریکی کابلهای کمپانی تلگراف را بدست آورد. همزمان دورة هنری را در دانشگاه لندن گذراند.
هیچکاک پس از تحصیلات رسمی در کالج ژزوئیت ایگناتسیوس و اشتغال به عنوان طراح بخش تبلیغات کمپانی تلگراف، در 1921 به شاخهی لندنی کمپانی بازیگران مشهور- لاسکی در ایسلینگتن پیوست و به کار خوشنویسی و طراحی عناوین فیلم مشغول شد. در همین کمپانی بتدریج تا فیلمنامهنویسی، طراحی صحنه و سرانجام دستیاری کارگردان ارتقا یافت. هنگامی که مایکل بالکن استودیوی ایسلینگتن را خرید تا کمپانی گینزبوروپیکچرز را در 1924 تأسیس کند، هیچکاک به عنوان کارگردان قرار دادی به این کمپانی ملحق شد. ودر آن جا بود که جادوی اکسپرسیونیسم و شیوهی کامرشپیلفیلم دامن او را نیز گرفت. این تأثیر بر فیلمهای صامت او سایه افکند و حتی به شکل محسوسی به فیلمهای ناطق او نیز سرایت کرد.
نخستین موفقیت او در فیلم مستأجر ( 1926 ، که با نام داستان مهلندن د ر1927 پخش شد)[1] در گونهیی ساخته شد که بنا بود گونهی انحصاری او شود. این فیلم اکسپرسیونیستی تریلر ( دلهرهآور) تعلیقدار، برای هیچکاک بیست وهفت ساله شهرت زیادی فراهم آورد. افکتهای به یاد ماندنی هیچکاک از همین فیلمسر برآوردند: حرکت قدمهای جنایتکاری بر کف اتاقی به ضخامت یک اینچ در طبقهی بالا، که به گوش خانوادهیی در طبقهی زیرین میرسد. هیچکاک جوان پیش از بازگشت به گونهی سینمایی خاص خود – و نخستین فیلم ناطق انگلیسی خود – شش فیلم صامت دیگر ساخت سراشیبی 1927 ؛ سست عفاف، 1927 ؛ رینگ 1927 ؛ و اهل جزیرهی مان 1928 ،
حقالسکوت ( 1929 ) ابتدا به عنوان فیلم صامت فیلمبرداری شد، اما بخش اعظم آن دوباره فیلمبرداری و به صورت ناطق دوبله شد حقالسکوت از بهترین فیلمهای دوران خود محسوب میشود و سبک دوربین سیال وترکیب صدای طبیعی و صدای ساخته شده در آن قابل ملاحظه است. این فیلم درباره زنی است که یک متجاوز به خود را به قتل رسانده و حالا شاهدان از او حقالسکوت میطلبند.
هیچکاک در این فیلم صدای نوظهور را در خدمت ایجاد صداهای کابوسگونه در وقایع روزمرهی زندگی به کار گرفته است. مثلاً در صحنهیی وجدان معذب قهرمان زن توسط صدای مداوم زنگ ورودی مغازه القا میشود، در جایی دیگر کلمهی « چاقو» که از مکالمهیی معمولی به گوش او میرسد، او را به یاد آلت قتاله میاندازد این فیلم با یکی از مایههای ویژهی هیچکاکی به پایان میرسد: صحنهی تماشایی تعقیب بر دکورهای مشهور – تعقیب حقالسکوت بگیر توسط پلیس بر گنبد موزهی بریتانیا.
1- مستأجر نخستین فیلمی است که هیجکاک خود یک لحظه در فیلم ظاهر می شود، که حرکتی لطیفهدار است، اما بعدها به تمهیدی تبلیغاتی بدل شد و از ویژگیهای همهی فیلمهای بعدی اوست- بجز فیلم مظنون عوضی ( 1957 ) ، که هیچکاک شخصاَ یک پیش پرده میگوید. این حضورهای کوتاه علاوه بر این که مهر تجاری هیچکاک را دارند در واقع نوعی « امضا» ی او نیز محسوب می شوند. ...