بررسی میزان استفاده از قواعد کتابشناختی (جدول)
در این نوشته پایان نامه های کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگده تهران به منظور آگاهی از میزان استفاده از قواعد کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. میانگین نمره های حاصله برابر 96/84 و نمره خوبی است. اما با توجه به انحراف معیار
18/11، این نتیجه حاصل میشود که هر چند استفاده از قواعد استناد در سطح بالایی است، ولی پراکندگی و ناهماهنگی در جامعه نمونه وجود دارد.
مؤلف برای به وجود آوردن یک اثر به منابع و مآخذ متعددی رجوع می کند. این منابع و مأخذ ازطرفی در به وجود آوردن یک اثر تقش دارد و از طرف دیگر ارتباط موضوعی بین یک نوشته و سایر آثار را بیان می کند. او برای پیگیری عمیق تر یک موضوع به سراغ ارجاعات آن اثر می رود تا به سرچشمه اصلی برسد و آغاز و شروع یک فکر را دریابد. اهمیت مستندات در یک نوشته، بتدریج قواعد نوشتاری مناسبی را برای آن ها به وجود آورده است. این قواعد موجب یکدستی در ارائه یک سند می شود و جوینده را در بازیابی و دستیابی ملی و بین المللی یاری می کند. پس به کار بردن قواعد استناد از ضروریات یک نوشته علمی و تحقیقی است که موجب اعتبار بخشیدن به آن نوشته می شود و لازم است پدید آوردنده اثر با استعانت از متخصصین اطلاع رسانی در تهیه مستندات نوشته خود طبق ضوابط و قواعد ملی اقدام نماید. این مقاله به بررسی پایان نامه های رشته کتابداری از نظر میزان استفاده از چنین قواعدی می پردازد. از جمله مطالعاتی که در این زمینه انجام شده و از نظر محتوا در حوزه این تحقیق قرار دارد، میتوان از کار کربلا آقایی (1375) نام برد. در این اثر مؤلف استفاده از استانداردهای بین المللی را در نوشتن پایان نامه های کارشناسی ارشد رابررسی و مقایسه کرده و نتیجه گرفته که درصد استناد به کتاب ها بیش تر از مقالات بوده است.
برای جمع آوری اطلاعات از فرم شماره 1 (پیوست) استفاده شده است. همانطور که در فرم ملاحظه می شود در زیر متغیر “پدیدآورنده” 8 قاعده باید رعایت شود. رعایت هر کدام از این قواعد نمره “1” می گیرد و عدم رعایت آن قاعده نمره صفر دارد. سپس جمع نمره ها بر تعداد قواعد تقسیم می شود و نمره پدیدآورنده به دست می آید. هر چند که تعداد قواعد در زیر متغیر دلیلی بر تقسیم نمره ها بر 8 نیست؛ زیرا در تمام کتاب ها تمام قواعد 8 گانه در بارة پدیدآورنده موجود نیست.