خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

مقاله اختلال شلی دریچه میترال قلب

مقاله اختلال شلی دریچه میترال قلب

مطالب:

علائم و نشانه ها

علل

بیماریابی و تشخیص

عوارض

درمان

پیشگیری

مراقبت از خود

قسمتهایی از متن:

شلی دریچه میترال (MVP) اختلالی است که یکی از دریچه های قلب شما که میترال نام دارد را درگیر می کند و زمانی اتفاق می افتد که این دریچه می تواند کاملاً بسته شود بنابراین مقداری خون درون قلبتان از این دریچه نشت می کند.

کمی بیش از 2 درصد مردم آمریکا دچار شلی دریچه میترال هستند. زنان و مردان به میزان برابر به آن دچار می شوند. در بسیاری از افرادMVP بی خطر است و نیازی نیست که تغییری در شیوه زندگی فرد داده شود. این بیماری طول عمر شما را کاهش نمی دهد. در بعضی افرادی که MVP دارند اگر بیمار پیشرفت کند، درمان ضروری است.

علائم و نشانه ها

MVP اختلالی است که در تمام عمر همراه بیمار است ولی بسیاری از افراد مبتلا هیچگاه علامت و نشانه ای ندارند ....

...

عوارض

اگر چه بسیاری از مردمی که MVP دارند هیچ علامتی نشان نمی دهند اما گاهی عوارض بیشتر در افراد میان سال و مسن ظاهر می شوند و عبارتند از :

برگشت دریچه میترال شایعترین مشکل برگشت دریچه میترال و نارسایی آن است، وضعیتی که در آن دریچه بشدت نشت می دهد و مقدار زیادی خون به دهلیز چپ بر می گردد.

مشکلات ریتم قلب افرادی که MVP دارند ممکن است دچار ریتم های نامنظم قلبی شوند. این مشکل بویژه در دهلیزها بوجود می آید ولی تهدید کننده حیات نیست. پزشکان مواردی از مرگ ناگهانی قلبی را بدنبال MVP گزارش کرده اند به هر حال این موارد بسیار نادر هستند و حتماً بدلیل مشکلات دریچه ای نمی باشند. ...

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی و پیشینه نظری اختلال بدشکلی بدن (فصل دوم پژوهش)

مبانی و پیشینه نظری اختلال بدشکلی بدن (فصل دوم پژوهش)

در 114 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-1-2- تعریف و ملاکهای تشخیصی اختلال بدشکلی بدن

برخی افراد اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خویش دارند و علیرغم ظاهر طبیعی، نگران این هستند که بعضی از جنبه‌های ظاهرشان معیوب است و ترس مفرط و نگران کننده‌ای را درباره وضعیت ظاهر جسمانی خود ابراز می‌کنند. آن‌ها ممکن است قسمتی از بدن خود را زشت غیر جذاب، نقص دار بدشکل و حتی عجیب، ترسناک، تنفر آور، توصیف کنند. اگرچه این نقص برای دیگران قابل توجه نیست، (بوهلمن[1] و همکاران، ۲۰۰۸) ولی آن‌ها از آن رنج می‌برند و فکر می‌کنند که نقص آن‌ها خیلی بارز و برای دیگران روشن وقابل رویت است(انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). این ترس افراطی می‌تواند تبدیل به احساس وجود نقص خیالی در بدن گردد.

و فرد ساعات بسیاری از روز را در حال فکر کردن و رنج بردن از این نقص یا عیب به سر برد(بوهلمن و همکاران، ۲۰۰۸). به طور متوسط بین 3 تا ۸ ساعت در روز یا حتی بیشتر (فیلیپس،2009) و معمولا نمی‌توانند در مورد آن بخش‌ خاصی از بدن خود فکر نکنند.

این افراد مشکلات مربوط به ظاهرشان را به روش‌های گوناگونی توصیف می‌کنند. آن‌ها مثلا می‌گویند که قسمت‌های مورد تنفر زشت، نامجذوب، یا نابهنجار هستند. یا قیافه خود را مشکل دار، نادرست و عجیب و غریب می‌دانند. بعضی از آن‌ها از لغات بدشکل و بدریخت[2]یا غول پیکر[3] استفاده می‌کنند.

اختلال بدشکلی بدن که گاهی اختلال بدریختی بدن ترجمه می‌شود و برخی اختلال خود زشت انگاری یا بدریخت انگاری هم آنرا می‌نامند، درDSM-IV جزءگروه اختلالات جسمانی شکل[4] طبقه بندی می‌شد و بر اساس طبقه بندی جدید DSM-V در گروه اختلالات وسواس فکری – عملی و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفته است.

مهم‌ترین تظاهر اختلال بدشکلی بدن اشتغال ذهنی مفرط به وجود نقصی خیالی یا بزرگ‌ نمایی‌شده در ظاهر است. فردی که تشخیص اختلال بدشکلی بدن به او نسبت داده می‌شود باید حداقل یک ساعت در روز نگرانی در مورد ظاهر خود داشته باشد و برای کسی که کمتر از این زمان نگرانی داشته باشد باید در تشخیص اختلال بدشکلی بدن احتیاط لازم را داشت چون اشتغال ذهنی آن‌ها به اندازه کافی افراطی نیست که حکم یک تشخیص روانپزشکی داده شود. شرایط لازم دیگری برای اختلال بدشکلی بدن وجود دارد و آن این است که شدت نگرانی مربوط به ظاهر و اشتغال ذهنی درباره نقص‌های جسمی آنقدر شدید است که باید آسیب معناداری در عملکرد اجتماعی- شغلی یا سایر زمینه‌های زندگی فرد ایجاد کند اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن هر دو را تجربه می‌کنند.و اینکه اشتغال ذهنی را اختلالات روانی دیگر مانند ناخشنودی از شکل و اندازه بدن در بی اشتهایی روانی بهتر توجیه نکند. به طور خلاصه، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن درجه‌ای از اشتغال ذهنی، پریشانی و آسیب در عملکرد را تجربه می‌کنند که به روشنی از تجربه اکثر افراد جامعه بیشتر است (فیلیپس، ۲۰۰۹). ...

...


[1] Buhlmann

[2] Deformed

[3] Monstrous

[4] Somatoform Disorders

....

2-1-4- اختلالات همایند با اختلال بدشکلی بدن

بر اساس مطالعات و پژوهش های مختلف، اختلال بد شکلی بدن، یک اختلال روانپزشکی مجزا است اما با سایر اختلالات روانپزشکی همبودی بالایی دارد(هلندر و همکاران، 1993). اختلالات روانی و اختلالات شخصیت در مبتلایان به اختلال بد شکلی بدن شایع است. از اختلالات روانی متداول می توان اختلال وسواس فکری_ عملی، اختلال فوبیای اجتماعی، اختلال افسردگی اساسی، اختلالات شخصیت مانند اختلالات وسواسی، اسکیزوئید و خود شیفته را نام برد واختلال بدشکلی بدن ممکن است با سایر اختلالات همبود باشد(کاپلان و سادوک،2000). اگر فردی علاوه بر این اختلال، اختلال روانی دیگری نیز داشته باشد باید تشخیص و مورد درمان قرار گیرد (فیلیپس، ۲۰۰۹).در بررسی اختلالات شخصیت در مبتلایان به بد شکلی بدن میزان بالایی از همبودی یافت شد (هلندر، ونگ، 1995؛ کوهن و همکاران،2000).در یک مطالعه اختلالات شخصیت در 72% بیماران گزارش شده است و اختلال بد شکلی بدن با اختلالات شخصیت پارانوئید اجتنابی، وسواسی، خود شیفته همراه بوده است(کاپلان و سادوک،2000 ؛ ویل و همکاران،1996).اختلالات شخصیت در مطالعات مختلف، در مبتلایان به اختلال بد شکلی بدن ارزیابی شده است. در یک مطالعه، میانگین اختلالات شخصیت در مبتلایان 53/2 بود و 87% از آنها یک اختلال و 53% به بیش از یک اختلال دچار بودند و مجموعه c اختلالات شخصیت در آنها متداول تر بود( کوهن و همکاران، 2000).در یک مطالعه بر روی مبتلایان، دو سوم مبتلایان حداقل یک اختلال شخصیت داشتند.در مطالعات بسیاری اختلال بد شکلی بدن با آسیب شناسی قابل ملاحظه در اختلال شخصیت همراه بوده است(کوهن و همکاران، 2000).ویژگی های شخصیتی آمیخته ای از صفات وسواسی و اسکیزوئیدی در مبتلایان مشاهده شده است(کاپلان و سادوک، 2000).هیچ الگوی غالب شخصیتی در مبتلایان به اختلال بد شکلی بدن وجود ندارد(کاپلان و سادوک،2000).پژوهش گنستاد و همکاران نشان داد که همبودی اختلالات محور یک در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن شایع است.در یک مطالعه در مقایسه با گروه کنترل، آزمودنی ها مبتلابه اختلال بد شکلی بدن، درونگراتر، وسواسی، خشمگین و نروتیک تر بودند(هلندر و همکاران، 1993).شخصیت اجتنابی، بازداری اجتماعی، احساس بی کفایتی، حساسیت شدید به ارزیابی منفی متداول تر است.با وجود این میزان بالایی از همبودی اختلال بد شکلی بدن با اختلاللات شخصیت، این اختلال نشانه یا بازتاب یک مشکل شخصیتی مشخص سن باشد(فیلیپس،1996).

در حقیقت، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن علاوه بر داشتن اختلال بدشکلی بدن، اغلب افسردگی، فوبی اجتماعی، یا وسواس فکری-عملی (باهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ گنستاد و همکاران، ۲۰۰۷)، اختلالات خوردن نیز دارنددر پژوهشی بر روی افراد مبتلا به به اختلال بدشکلی بدن، میزان بالای همبودی با اختلالات افسردگی، وسواس فکری-عملی، فوبی اجتماعی و خوردن به دست آمد (فیلیپس و همکاران، ۲۰۰۵) و همچنین و شایع‌ترین اختلالات همبود به ترتیب فوبی اجتماعی، اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال افسردگی اساسی بودند (گنستاد و همکاران، ۲۰۰۳). ...

...

2-1-8- تظاهرات بالینی اختلال بدشکلی بدن

تابلوی بالینی اصلی عبارت است از احساس نافذ زشتی یا عیب درظاهر. گاهی یک عیب واقعی وجود دارد که ناچیز و خفیف است، اما نگرانی فرد درباره آن شدیدا غیر منطقی و افراطی می‌باشد. در این اختلال باور فرد کیفیت عقیده بیش بها داده شده[1] یا نیمه هذیانی دارد. بیمار فکر می‌کند که بدشکل و غیرجذاب است. با اینکه تاریخچه زندگی مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن شباهت‌هایی با هم دارند ولی تجربه هر شخصی در بعضی جنبه‌ها در نوع خود بی‌نظیر است.

2-1-8-1- اشتغال ذهنی

وسواس‌های مربوط به ظاهر در اکثر اوقات با فرد است، آن‌ها مانند تیک تیک ساعت، به طور مکرر در ذهن فرد حاضر و سرزنش کننده هستند (فیلیپس، ۲۰۰۹). در مطالعه‌ای 5درصد از مبتلایان کم تر از یک ساعت در روز حدود یک سوم از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن به مدت ۱ تا ۳ ساعت در روز، تقریبا ۴۰ درصد آن‌ها برای ۳ تا ۸ ساعت، و در حدود یک چهارم افراد بیشتر از ۸ ساعت در روز در مورد نقص‌های ظاهرشان فکر می‌کنند (فیلیپس، ۲۰۰۹).

بعضی افراد کل روز در مورد نقص دریافتی ظاهرشان فکر می‌کنند. مثلا ممکن است فرد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن بگوید که افکار مربوط به اختلال بدشکلی بدن مانند سایه با اوست و نمی‌تواند بر آن‌ها کنترل داشته باشد. یک مورد بیمار مبتلا به اختلال بدشکلی بدن شکایت می‌کرده که افکار مربوط به بدشکلی ظاهر حتی در خواب هم او را‌‌ رها نمی‌کند و بیشتر مواقع خواب خوبی ندارد، و کابوس و رویاهای دردناکی در مورد ظاهرش دارد.و در اکثر اوقات روز با نقص خود اشتغال ذهنی دارد و نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد. وهمچنین بعضی روز‌ها چنان مشغول این فکر‌ها است که از کارهای دیگر زندگی خود باز می‌ماند (ربیعی و همکاران، ۱۳۸۸). اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن متوجه می‌شوند که زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد ظاهرشان می‌کنند. اما بعضی‌ها هم نمی‌توانند درک کنند که افکار و نگرانی مربوط به ظاهرشان افراطی است و فکر می‌کنند که همه افراد در طول روز در مورد ظاهرشان نگرانی دارند (فیلیپس، ۲۰۰۹).

یک دلیل برای اشتغال ذهنی در مورد نقص دریافتی این می‌باشد که افراد مبتلا زمان زیادی را صرف مشکل و کنترل افکار مربوط به بدشکلی می‌کنند. تعداد زیادی از این افراد سعی می‌کنند با تمرکز بر چیزهای دیگر با افکار مزاحم مقابله کنند. اما اشتغال ذهنی تعدادی از این افراد به قدری قوی است که توان توجه به امور دیگر و برگشت از افکار مزاحم را ندارند. اکثر افراد مبتلا در کنترل بر روی افکار خود محدودیت دارند (مگر اینکه آن‌ها درمان موفقیت آمیزی داشته باشند). بیشتر مبتلایان به اختلال بدشکلی بدن به طور تکرار شونده با افکار مربوط به زشتی ظاهر اشتغال ذهنی داشته و به همراه این افکار احساس شرمندگی، سرزنش خود و عصبانیت می‌کنند. محتوای بعضی از وسواس‌ها این است که دیگران در مورد آن صحبت می‌کنند و زیر نظر هستند. با وجود اینکه افراد مبتلا سعی می‌کنند که به روش‌های مختلف از دست این افکار خلاص شوند ولی اکثرا ناموفق هستند و حتی گاهی اوقات این افکار زیاد‌تر می‌شوند. (بوردنر، ۲۰۰۷). ...


[1] Over valued idea



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خواب و اختلال خواب

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خواب و اختلال خواب

در 34 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

خواب

بهداشت روانی انسان بیش از هر چیز در گرو نحوه ی تامین نیازهای اوست و خواب به عنوان یکی از حیاتی ترین نیازهای جسمی ، ذهنی و عاطفی انسان از ابعاد و دیدگاه های مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خواب راحت از نشانه های سلامت و آسایش روان است خواب آرام موهبتی است بس ارزشمند . آسوده خوابیدن یا چگونه اندیشیدن ،نگرش ها و بازخوردهای انسان نسبت به هستی و پدیده های مختلف آن شرایط عاطفی ، هیجانی ، سیستم عصبی ، سلامت جسمانی و ویژگی های شخصیتی فرد رابطه مستقیم دارد. ما حدود یک سوم حیات خود را در خواب به سر می بریم (نریمانی، 1378) در دنیای امروز تعداد کسانی که به علت های مختلف نمیتوانند خواب شبانه ی راحتی داشته باشد بسیار زیاد است. عده ای به علت شیفت کاری بعضی به خاطر تفکر به درگیری ها و مسائل روزمره و با درگیری با بیماری هایی چون افسردگی و نیز به خاطر عادات نامناسب زندگی با اعتقادات غلط در مورد خواب.

مراحل خواب

جدول2-3 مراحل خواب بر اساس ملاک های الکتروفیزیولوژیک را نشان می دهد.

...

2-1-4-4اختلالات خواب

متن بازبینی شده چهارمین ویرایش کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) اختلالات خواب را به دو دسته کژ خوابی ها[1]و بدخوابی ها[2] تقسیم کرده است. کژ خوابی های اختلالات کمیت یا زمان بندی خواب هستند و شامل بیخوابی و پرخوابی هستند. بیخوابی آشفتگی ادراک شده در کیفیت یا کمیت خواب است که بسته به اختلال اختصاصی مربوطه ممکن است با اختلال در شاخص های عینی خواب همراه باشند. انواع بیخوابی ها عبارتند از بیخوابی اولیه و آشفتگی های ریتم شبانه روزی خواب، پرخوابی ها اختلالاتی هستند که مشخصه بالینی آنها خواب مفرط است. بدخوابی ها رفتارهای غیر طبیعی در حین خواب یا در گذار بین خواب و بیداری هستند. این اختلالات اغلب بازتاب ظهور فرآیندهای طبیعی خواب در زمان های نامناسب هستند(رضایی،1385).

2-1-4-5 بی خوابی [3]

بی خوابی عبارت است از اشکال در شروع یا دوام خواب. بی خوابی شایع ترین نوع شکایت خواب بوده ممکن است مداوم یا گذرا باشد. مطالعات زمینه یابی میزان شیوع این اختلال را در افراد بزرگسال 30تا 45 درصد نشان داده اند( .Jongh et al.,2011).

بی خوابی کوتاه مدت معمولاً همراه با اضطراب است و یا عارضه ای از یک تجربه اضطراب انگیز یا انتظار یک تجربه اضطراب انگیز (مثل امتحان یا مصاحبه شغلی ) است. در برخی افراد این نوع بی خوابی گذرا ممکن است با واکنش سوگ، فقدان عزیزی یا تقریباً هر تغییر یا استرس زندگی مربوط باشد. عارضه احتمالاً جدی نیست ، هر چند گاهی دوره روان پریشی یا افسردگی شدید با بی خوابی حاد شروع می شود. این حالت معمولاً نیازی به درمان اختصاصی ندارد و در مواردی که استفاده از داروهای خواب آور جایز باشد هم پزشک و هم بیمار باید بدانند که درمان دارویی کوتاه مدت خواهد بود و برخی علائم از جمله عود کوتاه مدت بی خوابی پس از قطع مصرف دارو دیده خواهد شد((رفیعی،1385)

بی خوابی مداوم، گروه نسبتاً شایع تری از اختلالات را تشکیل می دهد که در آنها مشکل عمده به خواب رفتن است و نه دوام خواب. این نوع بیخوابی شامل دو مساله است که گاهی قابل تفکیک اما غالباً به هم پیوسته است : 1-اضطراب و تنش جسمانی شده 2-پاسخ تداعی شرطی . بیماران اغلب بجز بی خوابی شکایت واضح دیگری ندارند. آنها ممکن است خود اضطراب را احساس نکند اما آن را از طریق فیزیولوژیک تخلیه نمایند. ممکن است شکایت عمده آنها از احساسات ترس آلود و افکار تکرار شونده ای باشد که مانع از به خواب رفتن آنها می شود. گاهی ولی نه همیشه بیمار اظهار می دارد بی خوابیش در هنگام تعطیلات برطرف میشود و هنگام استرس در سرکار یا خانه تشدید پیدا می کند(رضایی،1385). ...

...


[1] dyssomnias

[2] parasomnias

[3] insomnia

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلال یادگیری

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلال یادگیری (فصل دوم)

در 50 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

اختلال یادگیری:

اصطلاح ناتوانی یادگیری فقط در مورد کودکانی به کار گرفته می شود که با وجود توانایی ظاهرا طبیعی (که برای یادگیری دارند) ناموفقند و این بدان معنا نیست که همه ی کودکان و نوجوانانی که عملکردشان در مدرسه ضعیف است، دچار ناتوانی های یادگیری هستند. برای مثال می توان از کودکان نابینا، ناشنوا و فلج و یا کودکانی که مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و با سطح هوشی پایین هستند یاد کرد که مشکلات یادگیری آنها در زمره ی ناتوانی های یادگیری به حساب نمی آید(بارابارا و همکاران، 1381، ص 43).

در سال 1957 در آمریکا قانون عمومی 142-94 به نام آموزش و پرورش برای همه ی کودکان معلول به تصویب رسید. به موجب این قانون ناتوانی یادگیری عبارت است از: «اختلال و درگیری در یک یا چند عمل اساسی در زمینه ی فهمیدن یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری که این مورد (ممکن است به اشکال مختلف ) نقص در گویش و تفکر، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، و انجام دادن ریاضیات باشد(همان، ص 43-44).

اختلالات یادگیریمهمترین علت عملکرد ضعیف تحصیلی محسوب می شوند و هر ساله تعداد زیادی از دانش آموزان به این علت در فراگیری مطالب درسی دچار مشکل می شوند(احدی، ستوده و حبیبی، 1391).

غربالگری و تشخیص اختلال یادگیری جهت انجام مداخله های زودهنگام و پیشگیری از اختلالات ناشی از ناتوانی های تحولی و تحصیلی همواره مورد توجه محققان، روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت بوده است(ابوالقاسمی و جوانشیری، 1391). این اعتقاد وجود دارد مداخله برای تنظیم برنامه های درمانی برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری ممکن است در دوران پیش از دبستان حتی در دوران دبستان ارزشمند باشند. از نظر هیدن (1974) مطالعات انجام شده، نشان داده که آگاهی و آموزش والدین یکی از راه هایی است که برای پیشگیری از ناتوانی های یادگیری در کودکان موثر باشد. این تحقیقات این اعتقاد را ایجاد می کند که اگر بتوانیم کودکان را در دوران دبستان درمان کنیم یعنی قبل از اینکه مشکلات یادگیری سبب عوامل شکست در مدرسه شود و موجب تغییر نگرش های بزرگسالان و بدتر شدن تعامل های کودک با والدین گردد، می توانیم یک مداخله ابتدایی موثر انجام دهیم(والاس، مک لافین، 1373).

1- 3- 2- تعاریف اختلال یادگیری:

مدتهای طولانی دانش آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند با اصطلاحات معلول ادراکی ، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی می کردند. با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری، در سال 1963 جمعی از متخصصین اصطلاح، ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می کند، یعنی ناتوانیهای که تبدیل به توانایی کامل نمی شوند، اصطلاحی مایوس کننده می نماید و به نظر می رسد اگر اصطلاح اختلالات در یادگیری و ( یا به نظر نگارندگان مشکلات یادگیری)به کار گرفته شود، مناسب تر باشد( تبریزی، 1380، ص9). ....

...

1- 3- 2- اختلالات یادگیری چگونه تشخیص داده می شود ؟

هدف از تشخیص، جمع آوری اطلاعاتی است که در طراحی یک برنامه آموزشی متناسب با یادگیری کودک به کار می آید. البته مراحل فراگرد ارزیابی تشخیصی توسط کرک (1962)، بیت من (1965) و دیگران توصیف شده است. هریک از این مراحل به متغیرهای زیادی وابسته است. اکثر صاحب نظران، مراحل زیر را در مسیر تشخیص ضروری می دانند:

1. آیا کودک واقعا ناتوانی یادگیری دارد؟ اکثر تعاریف ناتوانی یادگیری به طور ضمنی بین آنچه کودک عملا یاد می گیرد و آنچه وی باید و می تواند یاد بگیرد تفاوت قائل اند.

2. سنجش میزان تلاش و پیشرفت؛ باید معلوم گردد که وی در کدام زمینه های خاص مواجه با شکست و در چه سطوحی متوقف گردیده است.

3. تجزیه و تحلیل یادگیری کودک؛ تعیین تئوری و چارچوب نظری که بر اساس آن تشخیص گر، کودک را مطالعه می کند، اثر مهمی در تحلیل نحوه یادگیری کودک خواهد داشت.

4. کشف مانع فراگیری

5. مقابله و تفسیر داده ها و تنظیم پیش فرض تشخیص

6. تهیه و تنظیم یک طرح آموزشی بر اساس پیش فرض

تشخیص امر مستمری است که به موازات کسب اطلاعات بیشتر در طی آموزش و تغییر وضع و شرایط کودک در جریان یادگیری مورد تجدید نظر و اصلاح قرار می گیرد، از این رو تشخیص نیازمند ارزیابی تازه و مداوم است(فریار و رخشان، 1379، ص 74-75).

در بساری از موراد، معلم نخستین فردی است که کودک با مشکل یادگیری را تشخیص می دهد. معلمان می توانند کار و رفتار یک کودک را با دیگر همکلاسی هایش مقایسه کنند و از این رو اغلب می توانند کودک با مشکلات یادگیری را قبل از تشخیص والدینش، تشخیص دهند. با این حال، گاهی اوقات والدین نخستین افرادی هستند که به مشکل فرزندشان پی می برند(سلیکووتیز، 1381، ص 31).

2- 3- 2- ویژگی های ناتوانی های یادگیری:

پژوهشگران از انواع مختلف طرح های طبقه بندی، برای رده بندی و مطالعه ی نمونه های متفاوت ناتوانی های یادگیری استفاده کرده اند برای مثال رده بندی بر اساس فرایندهای ویژه ای که به تصور آنها با یادگیری درگیر هستند؛ که شامل ادراک بینایی و شنوایی، پیگیری، هماهنگی دیداری حرکتی و فرایند حافظه هستند. ...

...

4 - 2- پیشینه تجربی موضوع:

پیشینه تحقیق، یافته های تحقیق را به پژوهش های قبلی متصل می سازد از این رو محقق را قادر می سازد تا یافته های تحقیق را در چارچوب تحقیقات قبلی قرار دهد و از دوباره کاری اجتناب ورزد. تا کنون در مورد پژوهش مورد نظر تحقیقاتی در ایران و خارج از کشور انجام شده است.

1- 4- 2- تحقیقات داخلی:

  • محمدی (1386) تحقیقی با هدف، بررسی میزان اثربخشی فعالیت های آموزشی و توانبخشی مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهرستان جوانرود، در رفع مشکلات یادگیری دانش آموزان پایه سوم انجام داده بود که در آن به بررسی 1-میزان تاثیر روش درمانی گلینگهام در درمان مشکل دیکته دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدایی 2- بررسی میزان تاثیر روش درمانی چند حسی فرنالد در درمان مشکل خواندن دانش اموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدایی 3-بررسی میزان روش درمانی تکلیف – فرایند در درمان مشکل ریاضی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدایی پرداخته بود و در نهایت نمونه پژوهش 45 دانش آموز (21 پسر و 24 دختر) پایه سوم ابتدایی با اختلال ریاضی و 45 دانش آموز (24 پسر و 21 دختر) پایه سوم ابتدایی با اختلال املاء، و 45 دانش آموز (24 پسر و 21 دختر) پایه سوم ابتدایی با اختلال خواندن در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل قرار گرفتند، برای هر سه اختلال گروه های جداگانه ای در نظر گرفته شد و بعد از 12 جلسه آموزش های ترمیمی به این نتیجه رسیدند که گروه آزمایش یشرفت معناداری نسبت به گروه کنترل داشته است و اثربخشی روش های درمان نیز ثابت شد. (شفیعی و همکاران، 1387). ...

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلال های تنظیم هیجانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلال های تنظیم هیجانی

در 38 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

اختلال­های تنظیم هیجانی

مقدمه

یکی از موضوعاتی که در طی دو دهه­ی گذشته تلاش و توجهات تجربی و نظری فراوانی را به خود جلب کرده است، بحث هیجانها است. این علاقه و توجه تا حدی می­تواند به دلیل نقشی باشد که هیجان و تنظیم هیجان در رفتارهای بیرونی (فردی) ایفا می­نماید. نظریه­پردازان و دانشمندان مختلف، تعاریف متعددی از هیجان ارائه داده­اند، اما در مجموع می­توان گفت که هیجان رویدادی پیچیده و چند بعدی است که منجر به آمادگی برای عمل می­شود هر فرد عادی می­داند که دارای عواطفی است و زندگی بدون عواطف، زندگی تیره، مکانیکی، و بیرنگ خواهد بود. از طرف دیگر سلامت روانی و عقلی شخص به سلامت عاطفی او بستگی دارد. زیرا نظر شخص نسبت به خودش، دیگران، اوضاع اجتماعی، و زندگی به طور کلی از چگونگی رشد و تکامل عواطف وی متاثر می­شود. به بیان دیگر، داوری­های هر فرد درباره­ی خود و دیگران و مسائل اجتماعی به کیفیت عواطف او بستگی دارد و شخصی که از رشد سالم هیجانی و عاطفی بهرمند نباشد هرگز فردی واقع بین، نیک­اندیش، درست کردار، و در نتیجه فرد مفید و موثر در پیشرفت جامعه نخواهد بود (شعاری نژاد، 1388).

هیجان­ها بسیار پیچیده­تر از آن هستند که ابتدا به چشم می­خورند. در نگاه اول همگی هیجان­ها را به عنوان احساس، می­شناسیم. ما شادی و ترس را می­شناسیم زیرا جنبه­ی احساسی آنها را طبق تجربه­ی ما خیلی بارز هستند. وقتی با تحدیدی مواجه می­شویم یا به سمت هدفی پیشرفت می­کنیم، تقریباً غیر ممکن است که متوجه جنبه­ی اساسی هیجان نشویم. اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است، احساس­ها نیز فقط جزئی از هیجان­هاهستند (ریو، 2005، ترجمه­ی سیدمحمدی، 1390)

2-4-2 تعریف هیجان:

واژه هیجان که با واژه­های شور، احساس و عاطفه شباهت زیادی دارد به معنای هر نوع برانگیختگی ذهن و بدن است. همانطور که اشاره شد، هیجانات، احساسات و عواطف بخشی از وجود ما هستند. در واقع هیجان، احساس و عاطفه پدیده­هایی هستند که ما هر روز با انواع مختلفی از آن درگیر هستیم. مسائلی مانند عشق، غم، شادی، خشم و عصبانیت و بسیاری دیگر از حالت­ها که قطعاً همه­ی ما تک تک آنها را به خوبی می­شناسیم و همه­ی آنها را احساس کرده­ایم، محتوای هیجان، احساس و عاطفه ما را تشکیل می­دهد (امامی نائینی، 1385).

روان­شناسان در تعریف هیجان و عاطفه اختلاف نظر دارند زیرا هر کدام در تعریف خود زاویه­ای از آن را در نظر می­گیرند. چنان که بعضی از ایشان به منشاء و دگرگونی هیجان توجه دارند، برخی جنبه­های عضوی آن را مورد توجه قرار می­دهند، و گروهی نیز می­خواهند ماهیت هیجان و عاطفه را به فطری و فرهنگی تقسیم کنند. ...

...

فهرست:

اختلال­های تنظیم هیجانی

مقدمه

2-4-3 ویژگی هیجان­ها :

2-4-4 عوامل ایجاد هیجان :

2-4-5 تنظیم هیجان :

تنظیم هیجان بیشتر در دو چهارچوب مهم بررسی می­شود:

2-4-6 مهارتهایی که در تنظیم هیجانی آموخته می­شوند:

1-مهارتهای هیجانی:

2- مهارتهای شناختی:

3-مهارت خود آگاهی:

4- مهارت مقابله با فشار روانی:

5- مهارت همدلی:

6- مهارت ارتباط موثر:

7- مهارت مذاکره اصولی:

8- مهارت مدیریت احساسات:

9- مهارتهای رفتاری شامل :

2-4-7 راهبردهای مقابله با هیجان­ها :

—راهبردهای مقابله با عصبانیت و خشم :

2-2-3- راهبردهای مقابله با غمگینی:

2-4-8 دیدگاههای زیربنای هیجانها:

2-4-9 اختلال تنظیم هیجانی:

2-5 تاریخچه و پیشینه تحقیق:

2-5-1 تحقیقات انجام شده در داخل ایران:

2-5-2 تحقیقات انجام شده در خارج از ایران:

منابع فارسی:

English Refernces



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی نظری و فصل دوم اختلال های ارتباطی

مبانی نظری و فصل دوم اختلال های ارتباطی

در 46 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : فارسی و انگلیسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

اختلال های ارتباطی

ارتباط یک واقعه روزمره است. ما هر روز بارها و بارها ارتباط برقرار می کنیم. ما در رستوران غذا سفارش می دهیم، از دوستمان به جهت لطفی که در حق ما کرده است تشکر می کنیم، در کلاس سوال می پرسیم، در وضعیت های اضطرارای درخواست کمک می کنیم. زندگی ما در بسیاری از جنبه های اساسی حول محور ارتباط می چرخد. با وجود اهمیت و حضور دائمی ارتباط در زندگی، به ندرت در مورد آن می اندیشیم، مگر آن که در رابطه با آن مشکلی وجود داشته باشد. ارتباط همچنین یکی از پیچیده ترین فرایندهایی است که انسان ها به آن مبادرت می ورزند. گفتار و زبان دو جزء ارتباط هستند که بسیار با هم مرتبطند. وجود مشکلاتی در هر یک از آن ها می تواند زندگی فرد را به طور قابل ملاحظه ای زیر تأثیر قرار دهد. به دلیل پیچیدگی آن ها، تعیین علت مشکل در این زمینه کار بسیار پیچیده ای است.

ارتباط عبارت است از تبادل آراء، عقاید یا حقایق بین فرستنده و گیرنده. ارتباط مستلزم آن است که فرستنده (فرد یا گروه) پیامی را ساخته و انتقال دهد و گیرنده این پیام را رمزگشایی کرده و درک کند (برن اشتاین، 1997؛ به نقل از علیزاده و همکاران، 1389). بنابراین فرستنده و گیرنده در فرایند ارتباط با هم شریک هستند. شاید ارتباط مهم ترین ابزار ما در تعامل ما با محیطمان باشد. بخشی از این ابزار شامل کاربرد گفتار و زبان است.

گفتار و زبان اگرچه با هم مرتبطند امّا مترادف هم نیستند. گفتار نمود قابل شنیدن زبان است. گفتار وسیله بیان زبان است امّا تنها وسیله آن نیست. زبان ارائه کننده پیامی است که در گفتار وجود دارد. زبان بدون گفتار می تواند وجود داشته باشد نظیر زبان اشاره مورد استفاده افراد ناشنوا، و گفتار بدون زبان مانند گفتار پرندگانی که برای حرف زدن تربیت شده اند خواهد بود. ارتباط مفهوم گسترده تری است. زبان بخشی از ارتباط است. گفتار اغلب بخشی از زبان در نظر گرفته می شود، اگر چه زبان می تواند بدون گفتار وجود داشته باشد (علیزاده و همکاران، 1389).

1-4-2- رشد زبان

رشد زبان فرایند پیچیده ای است. به طور معمول، کودکان خردسال در فراگیری زبان از چندین مرحله عبور می کنند که از مرحله پیش کلامی تا استفاده از کلمات در جمله ها را شامل می شود. برون داد کلامی اولیه نوزاد اساساً محدود به گریه کردن است، که معمولاً با ناراحتی او ربط دارد مانند گرسنگی، درد یا کثیف یا خیس شدن. طولی نمی کشد (یعنی در حدود 2 ماهگی) که کودکان شروع به غان و غون می کنند و همچنین گریه سر می دهند، و با صداسازی های خود نسبت به لذت و ناراحتی واکنش نشان می دهند. آن ها در حدود 3 تا 6 ماهگی شروع به هجاگویی می کنند که شامل تولید برخی از صداهای همخوان و واکه است. در این زمان، کودکان در هنگام تنهایی دائماًً صداسازی می کنند، ظاهراً صداسازی خود را آزمایش می کنند و نه این که ضرورتاً سعی در برقراری ارتباط با کسی داشته باشند (پوکت[1]، 2001). آن ها همچنین هنگامی که والدین یا دیگران در کنارشان هستند و با آن ها بازی می کنند یا به شکلی با آن ها سروکار دارند، هجاگویی می کنند.


[1]- Puckett

2-4-2- اختلال های زبان

گسیختگی جدی در فرایند فراگیری زبان می تواند به اختلال های زبان منجر شود. چنین رشدهای ناهنجاری ممکن است شامل درک (فهم) یا بیان در زبان نوشتاری یا گفتاری می شود (برن اشتاین، 1997؛ به نقل از علیزاده و همکاران، 1389). این اختلال ها ممکن است در یک یا چند جزء زبان رخ دهد. از آن جایی که زبان یکی از پیچیده ترین مجموعه های رفتاری انسان است، بنابراین، اختلال های زبانی نیز پیچیده هستند و مشکلات پیچیده ای را در ارزیابی به وجود می آورند. زبان شامل حافظه، یادگیری، ادراک و پردازش پیام و مهارت های بیانی است. فرد دارای اختلال زبانی ممکن است نارسایی در هر یک از این حوزه ها داشته باشد و شناسایی ماهیت این مشکل ممکن است به دشواری انجام شود (جانسون و اسلمکا[1]، 2000). افزون بر این، مشکلات زبانی ممکن است به شکل تأخیر یا اختلال زبانی بروز کند.

تأخیر زبان، هنگامی رخ می دهد که سرعت عادی رشد عقب بیفتد امّا توالی منظم رشد سالم باقی بماند. در خردسالان دارای تأخیر زبانی، رشد از الگو یا دوره تحول عادی تبعیت می کند امّا به طور قابل ملاحظه ای کندتر از رشد بیشتر کودکان همان سن است. به عبارت دیگر، کودکان مبتلا به تأخیر زبان از قواعد زبانی شاخص کودکان کوچکتر از خود استفاده می کنند. اصطلاح اختلال زبان از این نظر با تأخیر زبان فرق دارد که در آن فراگیری زبان منظم یا متوالی نیست؛ کودک دارای اختلال زبان، رفتار زبانی قاعده مند را به صورت متوالی کسب نمی کند.

اختلال های زبان، شامل مشکلاتی در فهم و کاربرد زبان در ارتباط بدون در نظر گرفتن نظام سامانه ی نمادی به کار گرفته است (گفتاری، نوشتاری و غیره). شکل، محتوا و یا کارکرد زبان ممکن است در برگیرنده ی موارد زیر باشند:

  • شکل زبان شامل: ترکیب صداها (واج شناسی)، ساختن اشکال کلمه مثل جمع و زمان های فعل (تکواژشناسی[2]) و ساختن جملات (نحو) است.
  • محتوای زبان: به قصد و معنایی که افراد از کلمات و جملات دارند، اشاره دارد (معناشناسی).
  • کارکرد زبان: استفاده از زبان به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط است و همچنین به رفتار غیر کلامی و آواسازی[3] که الگوی استفاده از زبان را شکل نمی دهد، اشاره دارد (کاربردشناسی) (هالاهان و کافمن، 2003؛ به نقل از علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین، 1390).


[1]- Johnson &Slomka

[2]- morphology

[3]- vocalization

...

5-4-2- کارکردهای اجرایی و لکنت

اگرچه تا کنون دلایل بروز لکنت در کودکان دقیق روشن نشده است، اما آنچه تا حدودی مشخص شده آن است که لکنت نمی تواند علت واحدی داشته باشد ، بلکه همواره معلول علل بدنی، عاطفی و اجتماعی یا ترکیب این عوامل است ( افروز، 1385 ). یکی از عوامل مورد بحث مرتبط با لکنت، کارکردهای اجرایی است که به نظر می رسد به نوعی در آن نقش بازی می کند.

تحقیقات نشان داده اند که کودکان دارای لکنت دارای حواس پرتی زیاد می باشند (آندرسون و همکاران، 2003؛ امبرکتز، ابن، ون د پول، 2000). همچنین، کودکان با لکنت توانایی کمی برای تمرکز و توجه کردن به چیزی داشتند (فلسنفلد، ون بیجسترولدت و بوممسما،2010؛ کاراس و همکاران، 2006). تحقیقات مربوط به بزرگسالان دارای لکنت نیز نشان می دهند که افراد با لکنت توانایی کمی برای تمرکز و توجه نمودن به امور در هنگام مسئولیت پذیری دو کار به طور همزمان دارند (بوسشاردت، 1999، 2002، 2006؛ بوسشاردت، بالمر و دنیل،2002؛ واسیک و ویجنن، 2005). در نهایت، تحقیقات نشان می دهند که افرادی که دارای لکنت می باشند توانایی کمی برای بازداری یا کنترل مهاری دارند (اگرز و همکاران، 2010، امبرکتز و همکاران،2000 ،)، در صورتی که کنترل مهاری در افراد دیگر عادی بود و افراد عادی از توانایی مطلوبی در رابطه با کنترل مهاری برخوردار بودند. تحقیقات دیگر در زمینه ی کنترل مهاری در افراد دارای لکنت بسیار جالب می باشد که این جذابیت به علت نقش بارز کنترل مهاری در کنترل حرکتی در حین گفتار می باشد (آلون و پولدرک؛ 2008؛ آلم، 2004). علاوه بر این، بسیاری از تحقیقات انجام شده در مورد لکنت گویای فعالیت گمراه کننده در قشرهای زیرین و ساختارهای زیرقشری در کنترل مهاری می باشند که این امر اساساً در قشر پیش پیشانی دیده می شود (آرون، فلتچر، بولمور، ساهاکیان و روبینز، 2003؛ کازی و همکاران، 1997). ....

...

اختلال های ارتباطی
1-4-2- رشد زبان
2-4-2- اختلال های زبان
3-4-2- انواع اختلال های زبان
1-3-4-2- اختلال های زبان درکی
2-3-4-2- اختلالات زبان بیانی
3-3-4-2- زبان پریشی
4-4-2- اختلال های گفتاری
1-4-4-2- اختلال های روانی گفتار
2-4-4-2- لکنت
1-2-4-4-2- ویژگی‌های لکنت
شدت لکنت
2-2-4-4-2- سبب شناسی لکنت
3-2-4-4-2- انواع لکنت
4-2-4-4-2- مراحل مختلف لکنت
5-2-4-4-2- روشهای اصلاح و درمان لکنت
5-4-2- کارکردهای اجرایی ولکنت
منابع:
فارسی
انگلیسی



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله اختلال تیک

مقاله اختلال تیک

مقدمه :

تیک را می توان پرش غیر عادی و مکرر عضلات چهره تعریف کرد که ویژگی های خاص خود را داراست و به صورت های گوناگون عنوان می شود . تیک ها معمولا سریع و تکراری هستند و به عنوان حرکات کلیشه ای شناخته می شوند که شخص نمی‌تواند آنها را کنترل کند . در طبقه بندی اختلالات تیک با سه طبقه ی کلی تحت عنوان اختلالات تورت اختلال تیک صوتی یا حرکتی مزمن و اختلال تیک گذرا سرو کار داریم که به طور کلی درمان روانشناختی اختلالات تورت در مقایسه با درمان روان شناختی اختلالات تیک صوتی یا حرکتی مزمن و همچنین اختلال تیک گذرا کارایی بالاتری را نشان می دهد.

اختلالات تیک طبقه ای از اختلالات حرکتی می باشند . که ویژگی بارز آنها حرکت سریع ، تکراری و غیر ارادی عضلات است . آنها را می توان به عنوان گذرا یا مزمن طبقه بندی کرد و این وضعیت بستگی به این دارد که چگونه اختلال مشهود شده است . و ملاک تمیز برای تیک های مزمن یا گذرا حداقل یک سال است بدین ترتیب که اگر یک سال تیک بارز شده باشد آن را به عنوان تیک مزمن محسوب می کنند (وبر،1984ص 775)

تیک ممکن است در یک یا چند دسته از عضلات مخطط بدن یا حتی عضو دیده شود. این حرکات ظاهرا به منظور خاص صورت نمی گیرند ولی بی‌علت و بدون انگیزه هم نیست و در کودکان و نوجوانان شاد ، ایمن و متعادل از نظر روانی ، عاطفی و هیجانی کمتر دیده می شود . بین شدت تیک و شدت کشمش های عاطفی وهیجانی همواره رابطه ی نزدیکی وجود دارد . مثلا مشاهده شده است که کودکی که از لحاظ تحصیلی هم از طرف اولیای مدرسه و هم به علت داشتن پدری سخت گیر مورد سرزنش بوده دچار تیک سر شده است اما در تعطیلات تابستان این عارضه به کلی از بین رفته است . فرستادن چنین کودکی به مدرسه شبانه روزی و قطع تماس با پدرش باعث رفع تیک شده است . در واقع تیک نمایانگر نوعی تخلیه ی روانی و نشانه ی ناراحتی های عصبی است . به همین دلیل آن را یکی از علائم نوروتیک به شمار می‌آورند . یکی از نکات و ویژگی های مهم در رابطه با تیک از بین رفتن آنها درهنگام خواب است .

در سبب شناسی تیک با دیدگاه تحلیل روانی : دیدگاههای یادگیری ، مدل کنشگر ، نقطه نظر پزشکی و سبب شناسی عصبی سرو کار داریم . با این وجود در دیدگاه یادگیری روش حساسیت زدایی منظم و تقلیل اضطراب می تواند کارایی بالایی را برای درمان تیک فراهم سازد . تیک را بعضی ارثی می دانند و می گویند که دربعضی خانواده‌ها زیاد دیده می شود چون در این خانواده ها میزان درگیری ها ، بیماری های عصبی و هیجانات زیاد است لذا بهتر است تیک را یک پدیده ی خانوادگی بدانیم نه ارثی و به علاوه انتقال ارثی آن تاکنون ثابت نشده است .

جو عاطفی نامناسب زمینه را برای بروز اختلالات رفتاری فراهم می کند و مشهود است که محیط های خانوادگی نامطلوب در کودکان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری را افزایش می دهد و منجر به بروز اختلالاتی از قبیل پیش فعالی ، تیک پر اشتهایی و کم اشتهایی روانی می گردد.

در مواقعی که مشکلات خانوادگی تشدید می یابد و یا موقعیت های خاص محیطی باعث فشار بیش از حد به کودک می شود و وی را مضطرب می کند زمینه را برای بروز و تشدید اختلال تیک گذرا فراهم می شود . ( جیمز ، لکمن ، ماسک ، هاردین ، مارین 1989 ص566-573)

طبقه بندی اختلالات تیک:

شایع ترین تیک اولیه چشمک زدن است که در پی آن یک تیک سر یا ادا و اطوار با عضلات صورت است اکثر علائم حرکتی و صوتی پیچیده سالها پس از شروع علائم اولیه ظاهر می گردند . هرزه گویی ( ادای کلمات رکیک معمولا در اوایل نوجوانی شروع می شود و در یک سوم موارد مشاهده می شود. هرزه گویی ذهنی که در آن به ناگهان یک فکر یا کلمه زشت و نامقبول اجتماعی در ذهن خطور می کند ممکن است مشاهده گردد .

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

فصل دوم پایان نامه با موضوع اختلال افسردگی

فصل دوم پایان نامه با موضوع اختلال افسردگی

در 56 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اختلال افسردگی

اختلال افسردگی

افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است. عدم موفقیت در تحصیل یا کار، از دست دادن یکی از عزیزان و آگاهی از اینکه بیماری یا پیری توا ن ما را تحلیل می‌برد و غیره از جمله موقعیت‌هایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می‌شوند. اختلال افسردگی صرف نظر از تنوع آن، نسبتاً شایع هستند. بدین معنی که حدود 17% مردم در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا می کنند(هیلگارد[1] ،2007؛ ترجمه ی براهنی و همکاران، 1385). آنچه مورد توافق است اینکه افسردگی اساسی یکی از مهم ترین بیماری های ناتوان کننده است که امروزه تعداد زیادی از مردم جهان را درگیر کرده و توانایی آنها را در عملکرد، تفکر و احساس تحت تاثیر قرار می دهد. از طرفی، شیوع افسردگی به گونه­ای است که آن را به عنوان رایج ترین اختلال و سرماخوردگی بیماری های روانی مطرح کرده اند(روزنهان و سلیگمن، 1995). از نظر تشخیصی نیز، افسردگی یکی از شایع ترین تشخیص ها در اختلال روانی است که تعداد زیادی از افراد با سوابق مختلف در جهان را شامل می­شود(شارپ و لیپسکی[2]، 2002).

به رغم شیوع این اختلال، ارایه ی یک تعریف مشخص از افسردگی آسان نیست. اصطلاح افسردگی، برای افراد عادی حالتی مشخص با غمگینی، گرفتگی و بی حوصلگی و برای یک متخصّص و پزشک، گروه وسیعی از اختلالات خلقی با زیر شاخه­های متعدد را تداعی می­کند. تعریف های مختلف افسردگی به نشانه های بسیار متنوعی اشاره دارند که می توانند به گونه های مختلف با یکدیگر ترکیب شوند که این امر گاهی بازشناسی افسردگی را از بین این ترکیب ها بسیار مشکل می کند. اما به هر حال می توان این نکته را پذیرفت که افسردگی در عین حال با نشانه های روانی و جسمانی همراه است و نشانه های جسمانی گاهی چنان بر جدول بالینی سایه می افکنند که مانع بازشناسی افسردگی می­شوند(دادستان،1380).

واژه­ی افسردگی، هنگامی به یک حالت روحی نسبت داده می شود که معانی اصطلاحات عامیانه­ای نظیر«دمغ و پکر بودن» را پیدا کند و با نشانه هایی از قبیل کسالت روان، کمبود انرژی، از دست دادن­چیزی، ناامیدی و احساس بی­فایده­بودن، سبب از دست­دادن علاقه و بدبینی شود(بیابانگرد،1371). البته، اکثر افراد گاهی وقت ها احساس غم و رخوت می کنند و به هیچ کار و فعالیتی حتی به فعالیت های لذت بخش رغبتی ندارند. این موارد، بروز نشانه های خفیف افسردگی و در واقع پاسخ طبیعی آدمی به نشانه هایی در زندگی است. عدم موفقیت، تحصیل یا کار، از دست­دادن عزیز یا آگاهی از اینکه یک مشکل یا بیماری توان آدمی را تحلیل می برد؛ از جمله موقعیت­هایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند. آنچه مسلّم است اینکه، افسردگی زمانی نابهنجار تلقی می­شود که در عملکرد فرد اختلال ایجاد کند و هفته ها بدون وقفه ادامه یابد.

هرجند افسردگی یک اختلال خلقی دانسته می شود، اما درواقع، چهار علامت مختلف هیجانی، شناختی، انگیزشی و جسمانی را نیز دارا است. البته هرچه فرد بیشتر دچار این علائم شده باشد و هرچه شدت این علائم بیشتر باشد، با اطمینان بیشتری می توان در وجود افسردگی فرد نظر داد(هیلگارد، 2001، ترجمه رفیعی و همکاران، ص165). قابل توجه است که اختلال های افسردگی نسبتا شایع هستند و حدود 17% مردم در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا می­کنند(هیلگارد [3]،2007؛ ترجمه ی براهنی، 1385).

بدیهی است که عدم درمان هریک از مشکلات مربوط به سلامت روان از جمله افسردگی، بر شدت آن می­افزاید و به این ترتیب فرایند درمان را دشوارتر کرده و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر وجود خواهد داشت. در این راستا، اﻣﺮوزه برخی از روان درﻣﺎﻧﮕﺮان ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺎورﻫﺎ و ﺗﻔﻜّﺮ ﻓﺮد را در اﻳﺠﺎد اﻧﻮاع ﻣﺴﺎﺋﻞ روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻬﻢ ﻣﻲ­داﻧﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ که ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺧﺘﻼلﻫﺎ از ﺟﻤﻠﻪ اﻓﺴﺮدﮔﻲ، ﺑﺮآﻣﺪه از ﺷﻨﺎﺧﺖﻫﺎی ﻣﻌﻴﻮب ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮری ﻛﻪ وﻗﺎﻳﻊ ﺑﻪ ﺧﻮدی ﺧـﻮدتعیینﻛﻨﻨـﺪه اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻠﻜﻪ، ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻲدهیم، ﻧﻘﺶ تعیین کننده دارند. اﻓﺴﺮدﮔﻲ، ﻳﻜﻲ از راﻳج ترین اﻧﻮاع ﻧﺎراﺣﺘﻲﻫﺎی رواﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺷﻨﺎﺧﺖﻫﺎی ﻣﻌﻴﻮب ﺑﺎﺷﺪ. این اﺧﺘﻼل، ﻫﻴﺠﺎنﻫﺎ، اﻓﻜﺎر، و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ را در ﺑﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﻧﻮﻋﻲ اﻏﺘﺸﺎش در ﺧﻠﻖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ درﺟﺎت ﻣﺘﻔﺎوت ﻏﻤﮕﻴﻨﻲ، ﻳأس، ﺗﻨﻬﺎیی، ﻧﺎاﻣﻴﺪی، ﺷﻚ در ﻣﻮرد ﺧﻮﻳﺶ و اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﻣﺸﺨﺺ می­شود(گیلبرت[4]، 1999، ترجمه ی جمال زاده، 1389).

از دیدگاه رفتاری، یکی از بارزترین ویژگی های افراد افسرده، تجربه­ی زندگی عاری از خشنودی، رضایت خاطر و احساس موفقیت است. در این دیدگاه، فرد افسرده در اثر فقدان تقویت ناشی از فعالیت معمول، از بسیاری از فعالیت ها کناره گیری می کند(بایلینگ و همکاران، ترجمه خدایاری فرد و عابدینی، 1389، ص317). چنین به نظر می­رسد که این کناره گیری، در نهایت موجب احساس تنهایی و عدم کارآمدی در فرد افسرده شود. یافته­های پژوهشی نیز بر این نکته تأکید دارند که اختلال افسردگی منشأ هیجانات، افکار، و عملکرد جسمانی متعددی است که با درجات متفاوتی از احساسات گوناگون از جمله احساس تنهایی[5] همراه است(فریدونی و همکاران، 1391، ص99). از طرفی، از یافته های پژوهشی برمی­آید که خودکارآمدی پایین نیز با نشانه های افسردگی ارتباط دارد(پیربازاری و ملکی،1390، ص26). به همین دلیل، فرایندهای درمان های شناختی- رفتاری با راهبردهای مرتبط با فعال سازی و احساس کارآمدی شروع می شود. مطابق مدل درمانگری شناختی– رفتاری تجارب افراد افسرده به تشکیل فرض ها یا طرحواره هایی درباره خویشتن و جهان می انجامد و طرحواره های فرضی بر سازمان بندی ادراکی و کنترل و ارزیابی رفتار تأثیر گذاشته و منجر به افسردگی می گردند(هاوتون و همکاران، 1989؛ ترجمه قاسم زاده، 1383، ص226). هرچند، اختلال افسردگی، از اولین اختلال هایی است که درمان شناختی- رفتاری به شیوه ی گروهی به طور رسمی برای درمان آن به کار برده شد. اما براساس این مطالعات، درمان افسردگی به بررسی های بیشتری نیاز دارد.

[1] . Hilgard

[2] . Sharp & Lipsky

[3]. Hilgard

[4] . Gilbert

[5] . loneliness

نظریه های شناختی

نظریه های شناختی، افسردگی را نه بر آنچه انسان ها انجام می دهند، بلکه بر چگونگی دید افراد نسبت به خود یا جهان، تأکید می کنند. یکی از مؤثرترین نظریه های شناختی که توسط آرون بک[1](1976) مطرح گردید، براین مبنا بود که چگونه بیماران افسرده همواره وقایع را با دید منفی و با انتقاد از خود ارزیابی می کنند. به جای موفقیت، انتظار شکست دارند و مایلند شکست های خود را بزرگ و درعوض موفقیت را کوچک جلوه دهند. بک(1991) در ادامه ی مطالعات خود، افکار منفی بیماران افسرده را در سه مقوله ی افکار منفی در باره ی خود، در باره تجربیات فعلی و در باره ی آینده گروه بندی کرد(هیلگارد، 2001، ترجمه رفیعی و همکاران، 1383).

روانشناسی شناختی بک(1991) بر نقش تحریف های شناختی و خطاهایی که با افسردگی همراه است، تأکید بسیار داشت و معتقد بود که چنین تغییراتی تنها بازتاب افت خلقی نیست، بلکه در پیدایش و تداوم اختلال نقش مهم و موثری ایفا می کند. بر اساس این نظریه، منشأ تفکر منفی در افسردگی به بازخوردهایی مربوط می شود که در کودکی و دوره های بعد ی شکل می گیرد. این نوع افکار خلق را پایین می آورد و پایین آمدن خلق، خود احتمال وقوع افکار خودآیند منفی را بالا می برد و بدین ترتیب دور باطلی ایجاد می شود که در جهت تداوم افسردگی عمل می کند(کرک و کیت[2]، 2005). منظور از تحریف‌های شناختی، خطاهای منطقی منظمی هستند که باعث بازنمایی نادرستی از واقعیت‌ها می‌گردند. وجود چنین خطاهایی در فرآیند پردازش اطلاعات بیماران افسرده به همراه سوگیری منفی حافظه در درک آن‌ها از واقعیت‌ها تحریف‌هایی را به وجود می‌آورند. بک (1976) خطاهای شناختی را به شرح زیر خلاصه می‌کند:

1- انتزاع انتخابی: مطابق با این تحریف شناختی بیمار جنبه منفی یک موقعیت را بر گزیده و بر اساس این جزء منفی تمام موقعیت را تفسیر می‌کند مثلاً چون به چشم خود دیدم که پسرم با دوچرخه‌اش تصادف کرد و به شدت زخمی شد و من هرگز به او اجازه ندادم تا دوچرخه سواری را کامل یاد بگیرد. غمگین و افسرده‌ام.

2- استنباط دلخواه: بیمار بدون شواهدی کافی و حتی گاهی با وجود شواهد متضاد در تأیید برداشت منفی خود به نتیجه می‌رسد. مثلاً فردی به دوستش سلام می‌دهد واو در مقابل جواب نمی‌دهد، او چنین برخوردی را به عنوان تأیید بی‌کفایتی خود برداشت می‌کند.

3. تصمیم بیش از اندازه: بیمار با شکست در یک زمینه زندگی‌اش نتیجه می‌گیرد که در تمام تجارب خود شکست خواهد خورد و چنین نتیجه می‌گیرد که من هرگز در امتحان موفق نخواهم شد.

4. بزرگ نمایی و کوچک‌نمایی: بیمار جنبه منفی یک موقعیت را برزگ جلوه می‌دهد و آزار ناشی از بدشانسی و ضعف خود می‌داند در حالی‌که جنبه‌های مثبت را کوچک شمرده و به آنها بی‌توجه است.

5. شخصی سازی: بیمار خود را در بروز حوادثی دخیل می‌داند که هیچ رابطه‌ای با آنها ندارد.

6. تفکر قطبی شده (تفکر مبتنی بر اصل همه یاهیچ):‌ بیمار افسرده افکارش را دو کرانه‌ی یک موقعیت حفظ می‌کند. رویدادها فقط بر حسب خوب یا بد، سیاه و سفید مورد قضاوت قرار می‌گیرند. فرض‌های اساسی این نوع تفکر عموماً با اصطلاحات مطلق نظیر همیشه یا هرگز بیان می‌شوند.

بنابراین، طبق نظریه ی شناختی، افسردگی از دگرگونی های شناختی خاص که در افراد مستعد افسردگی وجود دارد، ناشی می شود. این دگرگونی ها که طرحواره های افسردگی زا[3] نامیده می شود، الگوهای شناختی هستند که داده های درونی و بیرونی را تحت تاثیر تجارب روان زندگی تغییر یافته درک می کنند. آرون بک، یک تریاد شناختی برای افسردگی فرض کرد که مرکب است از 1- نگرش نسبت به خود، برداشت منفی از خود 2- نگرش نسبت به محیط، تجربه ی جهان به صورت متخاصم و پرتوقع 3- در مورد آینده، انتظار، رنج و شکست(کاپلان، 2003). بک(1991) بر این باور است که باورهای غیر منطقی و خودگویی های مخرب، سرچشمه ی همه ی مشکلات روانشناختی است. اما برخلاف روانکاوانی که بیماران را تشویق به بیان افکار و احساس هایشان می کنند تا نسبت به ریشه های رفتاری غیر انطباقی خویش به بینش برسند. به عقیده ی بک و سایر درمانگران شناختی _ رفتاری نیازی نیست که مراجع فرایند های زیربنایی ایجادکننده ی باورهای غیر منطقی و خوگویی منفی را درک کند. وی رویکرد فعال تری نسبت به درمانجویان خویش در پیش می گیرد وسعی می کند به طور مستقیم با رفتارهایی که با شناخت های مخرب ارتباط دارند روبرو شود ودر آنها تغییر ایجاد کند(هافمن، 2003).

قابل توجه است که چندین نظریه ی شناختی در مورد افسردگی وجود دارد که مهمترین و معروف‌ترین آنها نظریه‌های اسنادی مانند درماندگی آموخته شده و نظریه‌هایی هستند که بر جنبه‌های شناختی فشار روانی تأکید دارند. در مجموع، نظریه های شناختی افسردگی، در عین اهمیت قائل شدن برای جنبه های رفتاری و آگاهانه ی افسردگی و قبول نقش یادگیری به عنوان عامل تعیین کننده ی اصلی در ایجاد مظاهر مختلف رفتار افسرده، اولویت را به برداشت ها، باورها و محتویات ذهنی فرد می دهند. به عبارت دیگر واکنش های بدنی- رفتاری حاکی از افسردگی را نتیجه و معلول افکار افسرده می دانند(مهریار، 1386).

[1] . Beck

[2] . Cerck & Keit

[3] . Depressogenic shemata



خرید فایل


ادامه مطلب ...

فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی

فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی

در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی

درمان شناختی رفتاری

اختلال اضطراب اجتماعی مبتنی بر الگوی هافمن

این درمان بدین منظور طراحی شده است تا مجموعه ی نظام داری از فرضصت ها را برای مراجعان فراهم سازد، به طوری که آنها بیاموزند موقعیتهای اجتماعی تهدید کننده نیستند، خطاهای اجتماعی مهلک و شرم آور نیستند، و نقایص و کاستیها در عملکرد اجتماعی به اندازه ای که پیش بینی می کنند فاجعه آمیز نیستند. در طی جلسات، وظیفه درمانگر این است تا، در حالی که به روش های مختلفی که درمانجو یادگیری این الگوهای جدید را از خود دریغ می کند توجه کند، این فرصتهای یادگیری جدید را نیز برای وی فراهم آورد. درمانگر به عنوان یک مربی خبره عمل می کند، فرصت های یادگیری را تنظیم می کند، درمانجو را برای اتخاذ تفاسیر صحیح از عملکرد جاری خود راهنمایی می کند، و با شوخ طبعی، انگیزه دادن، تشویق کردن و دیگر فنون، زمینه ای را برای مراجع فراهم می کند تا تفاسیر و جایگزینهای جدیدی را در مورد اکثر موقعیتهای اجتماعی ترس آور در معرض آزمایش قرار دهند. در طی پیشرفت درمان، با کمک کردن به مراجعان برای تبدیل شدن به درمانگر خودشان، ماندگاری درمان بیشتر می شود؛ این کار از طریق فهم و به کاربرد تدابیر درمانی بر روی خودشان صورت می گیرد. چنین استقلال عملی در به کار بردن مهارت های درمانی، با فراهم کردن یک الگو از اختلال توسط درمانگر آغاز می شود. این الگو یک راهنما برای دنبال کردن مداخلات فراهم می کند، و به مراجعان کمک می کند ببینند که هر جزء از مداخلات بخشی از یک طرح کلی است که عوامل نگهدارنده اختلال اضطراب اجتماعی را حذف می کند. همچنین این الگو فضایی برای مراجعان فراهم می کند تا به گونه ای به اختلال خود بنگرند که ممکن است به آنها کمک کند تا تلاش های حل مسئله ناکارآمد خود را رها کنند، و به طور متفاوتی به ناهماهنگی و هجوم علائم خود که در لحظات ترس بروز می یابند، پاسخ دهند (هافمن و اتو،2010؛ ترجمه خانزاده، سلطانی و سعیدیان اصل، 1392).

پس از این الگو آموزشی ارائه شد، ابزار اصلی برای تغییر، مواجهه گام به گام است. در اینجا وظیفه ی درمانگر کمک به یادگیری مراجعان از طریق عمل کردن است تا این مواجهه ها را انجام دهند، به اندازه کافی در موقعیت های اجتماعی قرار بگیرند، و به طور منطقی آنچه که در آن موقعیت در حال رخ دادن است را ارزشیابی کنند؛ با این کار بر ترس خود غلبه می کنند و انتظارات غلط آنها تصحیح می شود. اگر مواجهه گام به گام ابزار اصلی یادگیری درمانی باشد، بنابراین هنر تحقیق این یادگیری از توانایی درمانگر ناشی می شود تا این دیدگاه را برای مراجعان فراهم کند که اضطراب اجتماعی شان می تواند با نوعی جدید از تمرینات اجتماعی تغییر کند. این تمرینات اجتماعی، مواجهه های اجتماعی فشرده تر و پی در پی را در بر می گیرد که با یادگیری ارزشیابی بی طرفانه تر و درست تر تجارب ترکیب شده است. بینش حاصل شده از این تمرینات از مداخلات آموزشی و شناختی ناشی می شود و این حس را در مراجعان ایجاد می کند که ممکن است مواجهه اجتماعی در زمان درمان در مقایسه با مواجهه هایی که خودشان انجام می دهند تاثیرات متفاوتی را در بر داشته باشد. توجه به این نکته ضروری است زیرا اکثر مراجعان برای سالها مواجهه های اجتماعی را به سبک خود انجام می دهند و بنابراین برای وارد شدن دوباره به این موقعیتها دودل و مردد هستند.

اگر مراجعان شنسی برای خواند دفترچه پروتکل درمانی درمانگران برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی را داشته باشند، با چیزی نظیر موارد زیر مواجهه خواهند شد:

- شما باید یاد بگیرید زمانی که از اضطراب به عنوان معیاری از عملکرد اجتماعی خود استفاده نمی کنید، در موقعیتهای اجتماعی چگونه رفتار کنید.

- شما باید فرصت داشته باشید به مدت کافی در موقعیتهای اجتماعی قرار بگیرید تا به اضطراب اجازه دهید به طور طبیعی از بین برود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی میزان اختلال بدشکلی بدن و چاقی روانی در بین دانش‌آموزان (BDD)

نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD)

چکیده
گرایش بسیار و روز افزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیار شده است.
این پژوهش پیرامون مفاهیم اختلال و رشد و پیشبرد و ابزارهای ارزیابی و نتایج عملکردها مطالعاتی را انجام داده است و در آن به مقایسه شدت بدشکلی هراس بدن بین دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ناحیه چهار مشهد براساس متغیرهای جنس، سن، وزن، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، آخرین معدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد اعضای خانواده چندمین فرزند و تعداد برادر و خواهر پرداخته‌ایم.

روش تحقیق در مطالعة توصیفی و روش نمونه گیری در دسترس می‌باشد. جامعة آماری را ۲۶۰ نفر که ۱۳۰ نفر دانش آموزان دختر و ۱۳۰ نفر دانش آموزان پسر دبیرستانی تشکیل داده‌اند.

ابزار پژوهش پرسشنامه بدشکلی بدنی و چاقی که دارای ۳۳ آیتم می‌باشد ۱۹ سؤال ابتدائی در مورد اختلال دیس فیک و‌۱۴ سؤال بعدی‌در مورد اختلال چاقی در پژوهش استفاده شده است .

تجزیه و تحلیل داده‌ها به وسیلة نرم‌افزار spss انجام شده است و نتیجة پژوهش این بود که این روش تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) می‌باشد و روش آماری به صورت تصادفی از طریق نمونه‌گیری در دسترس می‌باشد.

فصل اول
کلیات
۱-۱مقدمه
سلامتی از بهترین موهبت‌های خداوندی است. از جمله علل و عواملی که به این سلامتی را هدید می‌کنند بیماریها و اختلالات مختلف هستند که اختلالات بدشکلی هراسی بدنی (body dismorphic disorder و احساس چاقی روانی Body Image از جملة آنها می‌‍باشد.
امروزه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های افراد مربوط به ظاهر و شکل بدن خود می‌باشد و به نوعی رسیدگی به وضعیت ظاهری خود را مورد توجه و دقت قرار می‌دهند. اما افراد و گروههای در جوامع مختلف از جمله در ایران وجود دارند که به این موضوع اهمیت و توجه بیشتری می‌دهند و به طور وسواس گونه‌ای وقت زیادی صرف این موضوع می‌کنند.

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی جبری و یا یک اختلال بدشکلی در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی متصور می‌شود. ابزارهای ارزیابی همراه با خصوصیات قابل قبول زیست شناختی به منظور بررسی و مقایسه اختلالات BDD به وجود آمده‌اند. ارزیابی‌ها و نتایج نهایی از بررسی عملکردهای کنترل شده بیان می‌دارد که عملکردهای رفتاری شناختی در BDD می‌تواند به همان اندازة تأثیر نامطلوب نابهنجاری‌های مربوط به اختلال‌های وسواسی سری و پرخوری عصبی باشد.

عمده‌ترین شکایات شامل جنبه‌هایی مثل موی سر و بدن، خصویات صورت، لکه‌های پوستی، ران‌ها، شکم، پستان‌ها، کفل‌ها، و اندام‌های تناسلی می‌باشد. مشخص است که اکثر بیماران دارای چندین علامت بد شکل هستند. در سال‌های اخیر توجه بسیاری به مسائل و موضوعات تصور بدنی مربوط با BDD جلب شده است.

افراد مبتلا به BDD به علت ترس و هراس و نارضایتی که از بدشکلی و ظاهر بدن خود دارند درصدد رفع و از بین بردن آن به پزشکان و متخصصان تغذیه و لاغری و جراحان پلاستیک مراجعه می‌کنند. این گرایش روزافزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بدشکلی بدنی باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیاری شده است.
۱-۲طرح مسئله و اهمیت آن:

آیا شدت ابعاد مختلف بدشکلی هراسی بدنی وچاقی روانی در بین دانش‌آموزان دختر و پسر دورة متوسطه تفاوت معنی‌داری دارد یا نه؟



خرید فایل


ادامه مطلب ...