مبانی نظری و پیشینه پژوهش شادکامی در روانشناسی
در 55 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
شادکامی[1] در روان شناسی:
شادکامی هدف مشترک تمام افرادی است که به سمت نیل به آن در تکاپو هستند، اما برای بسیاری از مردم این هدف به طور ناکام کننده ای دور از دسترس باقی مانده است. زندگی مدرن برای انسان های امروزی برکاتی به همراه داشته است. فن اوری پزشکی مرگ و میر کودکان را در بسیاری از بخش های دنیا کاهش داده است. بسیاری از امراضی که اجدادمان را تهدید می کرد ریشه کن شده است. درد روان شناختی، افسردگی و اضطراب را می توان با لیتیوم[2]، پروزاک[3] و سایر داروهای روان گردان تخفیف داد. نیروهای متخاصم محیطی داروینی از قبیل سرما، گرما، انگل ها، شکارچیان و کمبود غذا دیگر تهدید کننده جان انسان ها نیستند و مردم در قیاس با اجدادشان در رفاه حیرت انگیزی به سر می برند(مظفری،1382).
محیط های متراکم زندگی که توسط هزاران انسان دیگر احاطه شده است، احساس گمنامی و ناتوانی در سازمان های بزرگ و در عین حال، محروم ماندن از حمایت های اجتماعی خویشاوندان گسترده منجر به آسیب های گوناگونی شده است. انسان های قدیم ممکن بود با یک یا دو جین انتخاب بالقوه همسر رو به رو باشند اما انسان های جدید با هزاران انتخاب بالقوه همسر مواجه هستند. آن ها به وسیله تصاویر جذاب رسانه ها بمباران می شوند که در نتیجه ممکن است باعث انتظارات نامعقول در مورد کم و کیف همسران قابل دسترس گردد. به عقیده روان شناسان تکاملی رگ بار تصاویر جذاب انسان های دیگر ممکن است مشکلات روان شناختی و اجتماعی به همراه داشته باشد. مثلا در یک سری مطالعات مشاهده شده است که مواجهه متعدد با تصاویر زنان زیبا، باعث کاهش تعهد مردان نسبت به همسرشان می شود(مظفری،1382).
2-2-2-1. شادکامی و مفهوم آن
در یکی دو دهه اخیر رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه روانشناسان بسیاری قرار گرفته است (سلیگمن[4] و سکزنتمی هالای [5](2001). یکی از مباحثی که در سال های اخیر در رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته است، مبحث شادی[6] است.
واژه شادی مفهومی روانشناختی است که دارای تعاریف و ابعاد مختلفی می باشد. در واژه نامه ها، شادی با واژه هایی هم چون خوشحالی، شادکامی، خوشی و نشاط هم معنا دانسته شده است (معین،1371). در سطح عموم مردم شادی، بودن در حالت خوشحالی و سرور یا دیگر هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان افسردگی و دیگر عواطف منفی است. در مباحث روانشناختی شادی به عنوان یکی از هیجانات مثبت طبقه بندی شده است که انسان ها در فعالیت های روزمره خود آن را تجربه می کنند.
در تبیین شادکامی ، دو مکتب اصلی تفکر وجود دارد : لذت گرایی [7]یک نظریه روان شناختی است که طبق آن ، ارگانیزم به منظور جستجوی لذت و دوری از درد انگیخته می شود(فرانکن[8]،1998). لذت گرایی به طور کلی شامل احساساتی است که نتیجه ای از درون شد[9] به نظام های حسی پنج گانه است. به این ترتیب، شادکامی طبق اصل لذت گرایی، بیشینه کردن اثرهای مثبت نظام های حسی متفاوت است . اما شادکامی یک مفهوم بسیار پیچیده است .تئوری های شناختی، دیدگاهی دیگر ارائه کرده اند: لازاروس [10]، نظریه پرداز شناختی هیجان، شادکامی را به عنوان هیجانی تعریف کرده است که نتیج های است از به وجود آوردن پردازشی قابل استدلال در جهت فهم یک هدف (داناولد[11]، 1997). ..
...
[1] - Happiness
[2] - lithium
[3] - prozac
[4] - Selligman
[5] - Scikszentimihaly
[6] - Happiness
[7] . hedonism
[8] . Franken
[9] . input
[10] . Lazarus
[11] -Danaveld
...
2-2-2-6. شادکامی و تفاوت های وابسته به سن:
به طور کلی مردم شاد هستند(دینر و دینر،1996)، در بین پژوهشگران این سؤال مطرح است که آیا این نمای مثبت در طول زمان تغییر می کند یا خیر؟ آیا بهزیستی در طی دوره زندگی پایا باقی می ماند یا دستخوش تغییر می شود؟ اگر تغییری صورت می گیرد آیا افراد در سنین پیری سال های طلایی را تجربه می کنند؛ یعنی رضایت و خرسندی بیشتری را تجربه می کنند یا سنین میان سالی زمان بحران است و سنین پیری به واسطه فقدان های چندگانه با افسردگی بیشتری همراه است و منجر به دید منفی به زندگی می شود؟
نظریه های اولیه برای نشان دادن روندهای تحولی[1] ممکن در عاطفه، به این نتیجه رسیدند که سیر بهزیستی هیجانی موازی با عملکرد جسمی است. بدین ترتیب که در جوانی، به بالاترین سطح می رسد و بعد از آن افت می کند(بنهام،1951[2]؛ بوهلر[3]،1935). به علاوه در رویکردهای پیشین سنین میانسالی به واسطه پرسیدن این سؤال از خود که در زندگی هدفمان چه بوده و هم چنین به واسطه رو به رو شدن با افسردگی ناشی از تصور مرگ، این دوره به عنوان نقطه عطفی برای بحران ها مورد ملاحظه قرار می گرفت(لاوتون، کلبان و دین[4]، 1993). به هر حال یافته های تجربی از این نظریه ها حمایت نکرده اند. هم مطالعات قبلی و هم مطالعات اخیر تفاوت های سنی ناچیزی در رضایت از زندگی و بهزیستی یافته اند. به علاوه محققین دریافتند شواهدی دال بر بحران میانسالی با شکست رو به رو شده اند(مک کری و کوستا[5]، 1990، کوپر[6] و هلمز[7]، 1997). ...
....
[1] - Developmental trends
[2] - Benham
[3] - Buhler
[4] Levinson
[5] - McClure, R. F., & Kuosta, M
[6] - Cooper
[7] - Holmes
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش شادکامی (فصل دوم)
در 37 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
شادکامی
شادکامی و شادمانی، از جمله موضوعاتی است که از دیرباز اندیشمندانی نظیر ارسطو، زنون و اگیکور به آن پرداخته اند. ارسطو دست کم به سه نوع شادمانی معتقد است؛ در پایین ترین سطح، عقیدۀ مردم عادی است که شادمانی را معادل موفقیت و کامیابی می دانند و در سطح بالاتر از آن، شادمانی مورد نظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار می گیرد (آیزنگ[1]، 1378). بعد از جنگ جهانی دوم تعداد پژوهش های مربوط به شادکامی در جهان افزایش یافت (وینهوون[2]، 1994). در دهه 1960 مؤسسات پژوهش آمریکا، کار خود را در مورد سنجش میزان شادکامی افراد آغاز کردند، این کار به چند پژوهش کلاسیک منجر شد (آرجیل، 2001). در خلال سال های دهه 1970 مطالعات مربوط به شاخص های اجتماعی آمریکا با محوریت بررسی شادی مردم صورت گرفت. کمپل[3] و همکاران (1976) کتاب کیفیت زندگی آمریکایی و اندروز و ویتی[4] شاخص های اجتماعی سلامتی را به رشته تحریر در آوردند که موضوع اصلی آنها میزان و چگونگی شادی مردم آمریکا بود. آلاردت[5] (1976) به بررسی ابعاد رفاه اجتماعی و میزان شادی در کشورهای اسکاندیناوی پرداخت. گلاترز[6] (1991) نیز، پژوهش راجع به کیفیت زندگی در آلمان غربی انجام داد. در استرلیا نیز هدی و ویرینگ[7] (1992) اولین پیمایش بزرگ مقیاس طولی را با عنوان فهم شادی انجام دادند. مجلات روان شناختی نظیر مجله شخصیت و روان شناسی اجتماعی نیز شروع به منتشر نمودن مقالات مربوط به شادی کردند. وینهوون (1994) کتاب سه جلدی همبسته های شادی را منتشر ساخت و در آن به تحلیل تحقیقات انجام گرفته پرداخت. آرجیل در سال 2001، کتاب روان شناسی شادی را منتشر ساخت و در آن به طور تخصصی به تعریف شادی، عوامل مؤثر بر شادی و مرور تحقیقات مربوطه پرداخته است.
تعاریف شادکامی
در تحقیقی که توسط آرجیل و لو (1990) در مورد تعریف شادکامی صورت گرفت، مشخص شد هنگامی که از مردم پرسیده می شود شادکامی چیست؟ آنها دو نوع پاسخ را مطرح می کنند: اول اینکه ممکن است حالات هیجانی مثبت (مانند لذت) را عنوان کنند و دوم، آن را راضی بودن از زندگی به طور کلی و یا در بیشتر جنبه های آن بدانند. بنابراین، به نظر می رسد که شادکامی دو جزء اساسی (عاطفی و شناختی) دارد که بعد عاطفی آن موجب می گردد انسانی که دارای احساس شادکامی است، از نظر دیگران به عنوان فردی بشّاش و سرزنده شناخته شود و در مناسبات اجتماعی نیز بتواند راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کند. همچنین از بعد شناختی نیز چنین فردی، نگرش مثبتی نسبت به دنیای پیرامون خود دارد و اتفافات و رویدادهای اطراف خود را با دیدی خوش بینانه می نگرد.
شوارز و استراک[8] (1991) معتقدند که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات در جهت خوش بینی و خوشحالی سوگیری دارند؛ یعنی اطلاعات را طوری پردازش و تفسیر می کنند که به شادمانی آنها منجر شود.
[1]-Eysenck
[2]- Veenhoven
[3]- Campbell
[4]- Andrews & Withy
[5]- Allardt
[6]- Glatzer
[7]- Heady & Wearing
[8]- Schwarz & Strack
...
دیدگاه های نظری در مورد شادکامی
دیدگاه لذتی (هدونیک): تاریخچۀ این دیدگاه به قرن چهارم قبل از میلاد باز می گردد. برخی از فیلسوفان یونانی هدف از زندگی را تجربه لذت و به حداکثر رساندن آن می دانستند. از نظر آنان شادکامی کل لحظات لذت بخش زندگی افراد است. این دیدگاه از طریق افراد دیگر منجمله هابز[1] و بنتهام[2] پیروی گردیده است. هابز معتقد بود که شادکامی دنبال کردن موفقیت آمیز امیال ذاتی انسان است. دی سد بر این باور بود که دنبال کردن احساس لذت هدف نهایی زندگی است. بتنهام نیز ادعا داشت که برای ساختن یک جامعه خوب کوشش افراد برای به حداکثر رساندن لذت و علائق فردی مهم است. در واقع دیدگاه مسلط بین روان شناسان هدونیک آن است که خوشبختی شامل شادکامی ذهنی و تجارب لذت بخش می باشد (رایان و دسی[3]، 2001). اکثر پژوهشگران در روانشناسی لذت گرایی جدید از مفهوم خوشبختی ذهنی به عنوان متغیر اصلی استفاده می کنند. این مفهوم شامل سه جزء یعنی خشنودی از زندگی- وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفی می باشد که غالبا تحت عنوان شادکامی نامیده می شود (داینر و لوکاس[4]، 1999).
دیدگاه ایدایمونیک: به رغم رواج دیدگاه هدونیک تعدادی از فلاسفه، صاحب نظران و علمای دینی چه در غرب و چه در شرق این موضوع را زیر سوال بردند که شادکامی به خودی خود به عنوان ملاک اصلی خوشبختی باشد. از نظر آنها شادکامی واقعی یا تجلی فضیلت با انجام دادن اعمال ارزشمند حاصل می گردد. واترمن[5] (1993) معتقد بود که مفهوم ادایمونیک، خوشبختی و شادکامی را براساس خود واقعی یا "دایمون" آنها تعیین می کند. بر طبق نظر وی این نوع شادکامی موقعی به دست می آید که فعالیت های زندگی افراد بیشترین همگرایی یا جور بودن را با ارزشهای عمیق داشته باشد و آنان نسبت به این ارزش ها متعهد گردند. تحت چنین شرایطی احساس نشاط و اطمینان به وجود می آید. واترمن این حالت را به عنوان جلوه بیانگری فردی نامید و همبستگی بالایی بین آن و اندازه های خوشبختی و شادکامی بدست آورد. ریف و سینگر[6] (2002) خوشبختی و شادکامی را دست یابی به لذت نمی دانند بلکه آن را به عنوان کوششی در جهت کمال در نظر می گیرند که بیانگر تحقق توان بالقوه فرد است.
[1]- Hobbes
[2]- Bentham
[3]- Ryan & Deci
[4]- Lucas
[5]- Waterman
[6]- Ryff & Singer
...
فصل اول: مقدمه
1-1 مقدمه.................................................................................................................... 2
1-2 بیان مسئله.............................................................................................................. 9
1-3 اهمیت و کاربرد نتایج پژوهش.................................................................................. 11
1-4 اهداف تحقیق........................................................................................................ 11
1-5 بیان فرضیهها.......................................................................................................... 11
1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها............................................................................. 12
فصل دوم: مرور پیشینهی پژوهش
2-1 شادکامی............................................................................................................... 15
2-2 عوامل مؤثر بر شادکامی........................................................................................... 17
3-2 شادکامی ضامن موفقیت در پیشرفت تحصیلی.............................................................. 28
4-2 رهنمودهای کلی برای بالا بردن و حفظ شادکامی در کودکان و نوجوانان........................ 29
5-2 مقالهی پیشرفت تحصیلی.......................................................................................... 32
6-2 تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(داخل کشور)......................................................... 33
7-2 تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(خارج از کشور)...................................................... 34
8-2 رضایت از زندگی در جهان...................................................................................... 36
9-2 رضایت از زندگی در ایران....................................................................................... 37
10-2 عوامل زمینهای مؤثر بر میزان رضایت فردی و شادی آن در امور زندگی......................... 38
11-2 بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان «دکتر سید احمد هاشمی»................ 40
12-2 بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت دانشجویان................................................................ 41
13-2 سؤالات پرسشنامه دکتر سید احمد هاشمی................................................................ 50
فصل سوم: متدولوژی(روش پژوهش)
1-3 تعریف جامعهی آماری............................................................................................ 58
2-3 جامعهی آماری....................................................................................................... 58
3-3 تعریف نمونه.......................................................................................................... 58
4-3 نمونه و روش نمونهگیری.......................................................................................... 58
5-3 ابزارهای اندازهگیری در این پروژه............................................................................. 59
6-3 پرسشنامهی شادکامی آکسفورد ................................................................................ 59
7-3 روش اجراء پژوهش................................................................................................ 60
8-3 روش تجزیه تحلیل دادهها........................................................................................ 60
9-3 اعتبار و روایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد(علیپور، نوربالا، احمد علی،1378)............. 61
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
1-4اطلاعات توصیفی(نمونه، انحراف استاندارد، میانگین، ...)............................................... 66
2-4 نتایج آزمونهای آماری مربوط به فرضیهها با ذکر فرضیهها............................................. 67
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
بیان مسئله...................................................................................................................... 71
بحث و نتیجهگیری پژوهش.............................................................................................. 72
محدودیتها در حین انجام پروژه...................................................................................... 74
پیوستها...................................................................................................................... 75
پرسشنامه شادکامی آکسفورد........................................................................................... 78
جداول ......................................................................................................................... 83
مقدمه
در سالهای اخیر با گسترش روانشناسی مثبتنگر[1] مطالعه شادکامی[2] محور اساسی پژوهشهای این حیطه بودهاست. لذا طبیعی است که برای اندازهگیری آن ابزارهای مختلفی ساخته شدهباشد. برای سنجش شادکامی دو پرسشنامه کلاسیک و رایج وجود دارد: یکی از این ابزارها سیاهه شادکامی آکسفورد است. این ابزار که به فارسی ترجمه شده و پایایی و روایی مقدماتی آن برآورد شدهاست، در پژوهشهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. یکی دیگر از ابزارهای سنجش شادکامی مقیاس افسردگی- شادکامی[3](D-hs) است که در سال 1993 توسط مکگریل و جوزف ساخته شدهاست. پژوهشهای مختلف از جمله جوزف و لویس نشان داده شدهاست که این ابزار نیز از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است. اگر چه این دو مقیاس همبستگی معنیدار و بالایی دارند. اما گاه استفاده از آنها به نتایج متفاوتی منجر شدهاست. با این حال تحقیق در سؤالات دو پرسشنامه یادشده نشان میدهد که این ابزارها بر مبانی نظری متفاوتی استوارند. فرانسیس معتقد است که ظاهراً سیاهه شادکامی آکسفورد شدت[4] شادکامی و مقیاس افسردگی- شادکامی فراوانی[5] شادکامی را میسنجد و به همین دلیل تفاوت این دو ابزار با عث ایجاد نتایج متضادی شدهاست.
در تحقیقات مختلف روشن شدهاست که این دو مقیاس همبستگی بالایی(76/0) با یکدیگر دارند. مقایسه مواد این دو مقیاس نشان میدهد که این دو از لحاظ نظری براساس بنیانهای متفاوتی شاخته شدهاند که برای درک این بنیانها باید مفهوم بهزیستی ذهنی[6] و بهزیستی روانشناختی[7] را از هم متمایز کرد. به نظر کیز، اشموتکین و ریف بهزیستی ذهنی ارزیابی زندگی با توجه به تعادل بین عاطفه مثبت
[1]- positive psychology
[2]- happiness
[3]- Depression- happiness scale
[4]- intensity
[5]- Frequency
[6]- subjective well-being
[7]- psychological