خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

مقاله کندرومالایی و نقش تغذیه و ورزش در درمان آن در 21 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله کندرومالایی و نقش تغذیه و ورزش در درمان آن در 21 صفحه ورد قابل ویرایش

آناتومی زانو

زانو مفصلی است که غیر از حرکت باز و بسته شدن دارای حرکت خفیف چرخش به داخل و خارج نیز می باشد در تشکیل و نگهداری مفصل زانو، استخوانها، رباطها و غضروف هایی شرکت دارند که آنها را توضیح می دهیم.

- سه استخوان در تشکیل زانو شرکت دارند.

- در بالا استخوان ران و در پائین استخوان درشت نی و در جلو استخوان کشکک در تشکیل مفصل زانو شرکت می‌کنند.

- استخوان نازک نی در تشکیل مفصل زانو شرکت ندارند اما درست در مجاورت بخش خارجی مفصل زانو قرار دارد.

- رباط ها باندهای فیبری هستند که دو استخوان را بهم ا رتباط و متصل می‌کنند.

- زانو 4 رباط مهم دارد که این 4 رباط استخوان ران را به استخوان درشت نی محکم متصل می‌کنند و پایداری استاتیک مفصل زانو را تأمین می‌کنند.

- رباطهای طبیعی قدامی و خلفی سبب پایداری مفصل زانو در حرکت به سمت جلو و عقب و ضربات در این جهات و نیز پایداری مفصل زانو در برابر حرکات چرخشی اعمال شده به زانو می شوند.

- رباطهای جانبی داخلی و خارجی که در طرفین زانو قرار دارند هم سبب پایداری مفصل زانو در برابر اعمال نیرو به سمت خارج و داخل زانو می شوند.

تاندونها:

- تاندونها عضلات را به استخوان اتصال می دهند.

- تاندون عضله چهار سر رانی( جلوی ران)- در پائین در جلوی زانو به استخوان کشکک اتصال می یابد و ادامه آن در پائین کشکک به استخوان درشت نی اتصال می یابد. عمل عضله چهار سر رانی باز کردن زانو می باشد.

غضروفها:

- به ساختمانهای غضروفی زانو منیسک می گوئیم که در بین دو استخوان درشت نی و ران قرار دارند و سبب افزایش سطح تماس در استخوان فوق و افزایش پایداری زانو می شوند.

بورس‌ها:

- بورس یک کیسه کوچک حاوی مایع است که سبب تسهیل حرکات مفصلی می شوند.

- زانو سه بورس دارد که عبارتند از: بورس کشکک (جلوی کشکک و زیر پوست) و بورس زیر کشکک و بورس غازی (Anserine) که در سمت داخل زانو حدود 2 اینچ زیر مفصل زانو قرار دارد.

توجه

همواره باید توجه دا شت که دردی که در زانو احساس می شود می تواند ناشی از درد واقعی زانو باشد یا یک درد ارجاعی از ناحیه کمر، ران و یا مچ می باشد.

بدواً علل درد مزمن زانو را بطور اختصار با سه آیتم تعریف، نشانه و درمان به استحضار می رساند تا در ادامه مفصلاً و اختصاصاً از کندرومالاسی بر آن بحث شود:

آرتروزها:

تعریف: به تخریب غضروف زانو آرتروز می گویند. در فرم شدید این بیماری منیسک ها که غضروفی اند بطور کامل از بین می روند و در استخوان ران و درشت نی به یکدیگر سایش پیدا می‌کنند.

- نشانه ها: آرتروز سبب درد مزمن زانو می شود که با فعالیت زانو این درد تشدید می گردد.

- درمان: هدف از درمان در آرتروز کنترل درد است که می تواند با تقویت عضلات حول مفصل زانو یا استفاده از داروهای ضد درد و در موارد تشدید تعویض مفصل زانو انجام می گیرد.

بورسیت:

تعریف : در نتیجه ضربات عفونت و استفاده مکرر از زانو بصورتی که زانو به زمین فشرده شود می تواند منجر به التهاب بورس های زانو شود.

نشانه ها: شایعترین بورسی که دچار التهاب می شود بورس جلوی کشکک است که در افرادی که زیاد زانو می زنند مثل خدمتکاران یا آنها که زیاد فرش می شویند دیده می شود و منجر به درد جلوی زانو و التهاب و قرمزی می شود. همچنین التهاب بورس غازی که در زیر و داخل زانو قرار دارد در افراد چاق و زنان شایعتر است و سبب درد قسمت داخل و پائین زانو بخصوص در شب و در هنگام خم شدن زانو می شود.

درمان: درمان بر پایه اصول اولیه مراقبتی شامل بالا نگه داشتن، استراحت، فشار موضعی ویخ درمانی است و گاهی هم از داروی ضد درد غیر استروئیدی (ایبوبوفن و استامینوفن) استفاده می شود. در موارد شدید گاهی از تزریق کورتون به داخل بورس استفاده می شود.

عفونت:

تعریف: ورود عامل عفونی (معمولاً باکتری) به فضای مفصلی را گویند که سبب ایجاد عفونت زانو می شود.

نشانه ها: درد شدید زانو به همراه تورم و قرمزی آن. همچنین اغلب فرد دچار تب و گاهی لرز می شود.

درمان: شامل تجویز آنتی بیوتیک برای از بین بردن عامل بیماری و گاهی تخلیه با سوزن مایع مفصلی است .

و امابعد: کندرومالاشی کشکک (Chondromalacia of the Patella) (نرمی غضروفی)؛

تعریف : این بیماری بیشتر در جوانان دیده می‌شود و عبارت است از نرم و قطعه قطعه شدن غضروف کشکک. علت بیماری بخوبی معلوم نیست. گاه بیماری بعد از وارد آمدن ضربه به زانو خودنمایی می‌کند. تغییرات بیوشیمی غضروف مفصلی شامل کم شدن ماده کندروئیتین سولفات بافت همبند بین سلولی غضروف را عامل آن می دانند. غضروف مفصلی شفافیت خود را از دست داده و به رنگ زرد تیره درآمده است. غضروف گاه ریشه ریشه (Fibrillation) و گاه ناهموار است و در بعضی نقاط ممکن است به کلی از بین رفته و استخوان زیر آن نمایان گردد. در موارد پیشرفته تغییرات و دژنراتیو در مفصل پیدا شده و استئوفیت در لبه های کشکک به وجود می آید.

و یا تعریف سطحی تر آن اینکه :

سایش کشکک به قسمت داخلی یا خارجی انتهای تحتانی ران که موجب فشار به غضروف سطح داخلی کشکک و آسیب به آن شود.

نقش ورزش در درمان

ورزش های خوب برای زانوهای بد

ورزش های نامناسب یا عدم انجام درست حرکات ورزرشی، از مهمترین عوامل ایجاد دردهای زانو به شمار می روند.

یک دسته از فعالیت های ورزشی که مسلتزم خم کردن شدید زانو ها هستند، به ویژه اگر به همراه بلند کردن وزنه باشند فشار زیادی به زانوها وارد می‌کنند.

زانو درد شاید شایعترین درد مفصلی باشد. در کشور ما کمتر آدمی را می بینید که از میانسالی گذشته و زانو درد نداشته باشند. مسائل مربوط به پوکی استخوان را اگر کنار بگذاریم، نحوه زندگی ایرانی ها مثل نشستن دو زانو و چهار زانو عمده ترین دلایل آن به شمار می رود. اوضاع وقتی بدتر می شود که با این زانوی ناسالم، ورزش ها ی نامناسب هم انجام شود. در این مطلب به برخی از مهم ترین سؤالاتی که ممکن است در مورد رابطه ورزش با زانو درد برای هر فردی پیش آید، پاسخ داده شده است.

چه ورزش هایی زانو را خراب می کنند؟

یک دسته از فعالیت های ورزشی که مستلزم خم کردن شدید زانوها هستند، به ویژه اگر به همراه بلند کردن وزنه باشند، فشار زیادی به زانوها وارد می‌کنند و می توانند به زانو آسیب برسانند . فعالیتهایی ورزشی که در آنها خم می شوند و می پرند، مثل بستکبال، نیز برای زانو ها مضرند. به طور کلی هر فعالیتی که در آن حرکت های خم شدن زانوها و فرود آمدن روی پاها به کرات وجود دارد،‌ برای زانوها بسیار مضر است، تنیس، بدمینتون و فوتبال از این جمله اند. ولی بعضی ورزش های با پرش کم، مثل طناب زدن خطر چندانی ندارند.

کدام ورزش ها برای زانو مناسب است؟

شنا کردن، البته به جز شنای کرال پشت، برای زانوها واقعاً راحت است. پیاده روی هم خیلی مناسب است زیرا فشار زیادی بر زانوهایتان وارد نمی کند. پیاده روی سریع، اگر قبلاً آسیبی در زانوهایتان نداشته اید، مشکلی ندارد، دوچرخه سواری نیز بر روی زانوها فشار زیادی وارد نمی کند. به طور کلی هر گونه فعالیتی که فشار کمی بر زانوها وارد کند و یا فعالیت هایی که در آنها شما مجبور نیستید به سرعت تغییر جهت بدهید، برای زانوها مشکل ساز نیستند.

آیا پیاده روی سریع برای زانوها ضرر دارد؟

خیلی از مردم می گویند: در پیاده روی باعث درد زانواها می‌شود ولی هرگز ثابت نشده است که پیاده روی سریع و دویدن باعث بروز این مشکل شوند. البته اگر زانوی شما آ‌سیب دیده است و پیاده‌روی سریع می کنید، این پیاده روی سریع برای زانوهای شما مضر است. در واقع آسیب زانو از عمده ترین عوامل مستعد کننده ابتلا به درد زانو در آینده است.

چرا بعد از ورزش زانوها درد می گیرند؟

استفاده بیش از حد از پاها احساس خستگی در آنها می‌شود، ولی اگر زانوهایتان درد می‌کند، احتمالاً به این دلیل است که با فرود آمدن سریع بر روی زمین و یا با تغییرات سریع در جهت حرکت به زانوهایتان آسیب رسانده اید. این گونه فعالیت ها که شما در آنها می پرید و فرود می آیید و یا در حال دویدن به طور ناگهانی تغییر مسیر می دهید، فشار خیلی زیادی بر روی زانوها وارد می‌کند که ممکن است منجر به آسیب به رباطهای زانو و به خصوص رباط صلیبی قدامی شوند،‌ حتی مقادیر کم این فعالیت‌هایی ورزشی نیز می توانند باعث آسیب به غضروف و یا مینیسک‌های زانو که از غضروف آن محافظت می‌کنند، بشوند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله راه کارهای مقابله با تهدیدات نظامی آمریکا در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله راه کارهای مقابله با تهدیدات نظامی آمریکا در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه:

بعد از جنگ سرد شاهد ظهور طیف جدیدی از حاکمیت در آمریکا بوده‌ایم که از آنها به عنوان محافظه‌کاران یاد می‌شود. آنها معقتدند بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا تنها ابر قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جهان بوده و باید از این قدرت بنحو احسن استفاده نماید و تمامی کشورها به نوعی در سلسله مراتبی که آمریکا مشخص می‌کند، جای گرفته و نقش تعیین شده خود را ایفا نمایند. ابراز اظهاراتی نظیر «تقسیم‌بندی کشورها به خیر و شر» «جدا نمودن کشورهای به خودی و غیرخودی» تعیین کشورهایی به عنوان «محور شرارت» و امثالهم توسط مسئولین وقت آمریکا، در این راستا ارزیابی می‌شود. حمله به افغانستان و عراق (که بدون اجماع جهانی انجام شد) نمود عملی و اجرای سیاست را شفاف‌تر می‌نماید.

بطور خلاصه می‌توان دیدگاه محافظه‌کاران جدید (یا راستهای افراطی) آمریکا را شامل موارد زیر دانست.(1)

1- اعتقاد به نظام تک‌قطبی (بجای دو قطبی یا چند قطبی) که در این نظام آمریکا سطره‌ی تمام عیار بر جهان خواهد داشت.

2- تغییر معادلات و قوانین بین‌المللی، مربوط به دوران جنگ سرد بوده و در وضعیت تک قطبی، توان اداره جهان را ندارد.

3- اعتقاد به جنگ پیشگیرانه برای نیل به منابع و مصالح ملی و بر خلاف استراتژی بازدارندگی که مربوط به جنگ سرد است، آنان اعتقاد دارند چون ماهیت دشمنان آمریکا تغییر نموده و از روشهای مخفی برای ایراد ضربه به منابع آمریکا استفاده می‌شود لذا آمریکا مجاز است قبل از آنکه آنان بخواهند وارد عمل شوند علیه آنان دست به حمله بزند. در این زمینه می‌توان به موارد متعددی از جمله، حمله‌ی موشکی آمریکا به کارخانه داروسازی سودان اشاره نمود.

4- بی‌توجهی به افکار عمومی جهان که اعتقاد آنان بر اقناع افکار عمومی نبوده بلکه می‌خواهند مردم را بترسانند تا به آنان احترام بگذارند.

5- ارتباط استراتژیک با اسرائیل که هرگونه فشار بر دولت اسرائیل را مخالف مصالح و منابع ملی آمریکا تلقی می‌نمایند بخصوص اینکه تعدادی از تئورسین‌های این استراتژی از جمله مایلک لیدن،(2) دیک‌چنی، دونالد رامسفلد، گلاس‌وایت و ریچارد پرل از لابی‌های صهیونیسم هستند. مهمتر آنکه محافظه‌کاران جدید اعتقاد به صهیونیسم مسیحی یا صهیونیسم آمریکایی دارند.

6- از نظر آنان دشمنان براساس نظریه‌ی برخورد تمدنها شامل اسلامگرایان شیعه در ایران و لبنان، اسلامگرایان سنی در کشورهای عربی و اسلامی (بخصوص القاعده، حماس، جهاد اسلامی و …) نظام‌های بعثی در عراق و سوریه، نظام‌های کمونیستی در کره‌شمالی و کوباست. هر چند ظهور محافظه‌کاران جدید بعد از جنگ سرد مخالف این نظریه بوده است ولی آنان بعد از حاکمیت جمهوری‌خواهان (جرج بوش پدر و بخصوص جرج بوش پسر) اجازه عملیاتی شدن تئوری‌های خود را یافتند. حادثه 11 سپتامبر نیز باعث جهش عظیمی در اجرای این سناریو گردید. بطوریکه حمله آمریکا به افغانستان و عراق میسر گردیده و تهدیدات مختلف علیه ایران، سوریه، کره‌شمالی و عربستان علمی شد. بر همین اساس آمریکا از حمله نظامی اسرائیل به سوریه (مهرماه 1382) بطور آشکار حمایت و پشتیبانی نمود.

یکی از کشورهایی که قبل از جنگ سرد و بخصوص در دوران جدید از نظر آمریکا جزء دشمنان استراتژیک آمریکا و اسرائیل بوده، جمهوری اسلامی ایران است. این دشمن در دیدگاه‌های محافظه‌کاران جدید مبنی بر، مقابله شدید با مخالفین آمریکا و اسرائیل که بطور مشخص از ایران و سوریه نام برده می‌شود، روشن‌تر می‌گردد. علاوه بر آن ایران جزء یکی از محورهای سیاست آمریکا در خاورمیانه محسوب می‌شود و چون هم از ذخایر سرشار نفت و گاز برخوردار بوده و هم با سیاست‌های اسرائیل مخالفت می‌نماید و مهتر اینکه جمهوری اسلامی ایران از جمله مراکز عمده‌ی اسلامگرایی در خاورمیانه است. از طرفی ایران مرکز اسلام شیعی بوده که براساس نظریه برخورد تمدن‌ها، مقابله با تهدیدات ناشی از آن در استراتژی آمریکا به صراحت قید شده است.

آریل شارون در این زمینه اظهار داشته: پس از عراق نوبت ایران، لیبی و سوریه است … حتی در زمانی که توجه آمریکا به موضوع عراق متمرکز است، نباید ایران را فراموش کرد.(3)

ب- مقابله تکنولوژیکی:

پاشنه‌ی آشیل آمریکا، برتری تکنولوژیکی در تسلیحات است. چنانچه با این موضوع حتی در ابعاد کوچک مقابله شود، کارآیی ارتش آمریکا بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد یافت. در این زمینه حتی عراق (با توجه به تحریم‌های اقتصادی و نظامی) توانست در بخشی از جنگ به مقابله تکنولوژیکی، نایل آید.

این مقابله در زمانی که موشکهای دوربرد شلیک می‌شد، بر روی آنها توسط ارتش عراق عملیات جنگال انجام شده و آنها را منحرف می‌نمود. اصابت این موشکها به اردن، ترکیه، ایران و بعضی از مناطق غیرمسکونی عراق، دلیل این موضوع است.(8)

این موضوع درباره کشورهای دیگر نیز قبلاً حادث گردیده است. هند در دهه‌ی 1950 یک کشور کاملاً توسعه نیافته در ابعاد مختلف از جمله در زمینه تکنولوژی دفاعی بود. ولی با شدت تهدیدی که از ناحیه چین و پاکستان متوجه این کشور گردید، این کشور را به سمت تولید داخلی تسلیحات، رهنمون کرد به نحوی که هند هم اکنون دارای 48 کارخانه بزرگ تولیدات دفاعی بوده و تولیدات آن طیف وسیعی از اقلام دفاعی را دربرمی‌گیرد. ضمن اینکه هند هم اکنون به عنوان یکی از کشورهای صادر کننده تسلیحات (نهمین کشور) مطرح بوده و حتی این کشور توانست در سال 1982 هلیکوپتر چناک به شوروی صادر کند.(9) نمونه دیگر در این زمینه آفریقای جنوبی است که به علت تحریم‌های دهه‌ی

60 و به بعد به این کشور توانست به تولید داخلی تسلیحات نائل شود. آقای ویسپر این موضوع را موهبتی برای این کشور محسوب نموده تا آفریقای جنوبی به خودکفایی نسبی در تولیدات تسلیحات نظامی دست یابد.(10)



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی هنر قلم زنی و چگونگی انجام آن در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی هنر قلم زنی و چگونگی انجام آن در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

تاریخچه:

درباره اینکه هنر مدرن دقیقاً از چه زمانی آغاز می‌شود و کدام اثر هنری، سبک هنری، جنبش هنری یا حتی گفتمان هنری را می‌توانیم در توالی زمانی تاریخ هنر، نقطه شروع هنر مدرن بدانیم، اختلاف‌نظرهایی میان مورخان و پژوهشگران هنر وجود دارد. برخی هنر مدرن را حدوداً هنر قرن بیستم می‌دانند و سال 1905، یعنی زمان گشایش نمایشگاه فووها در سالن پاییز در پاریس را نقطه عزیمت خود قرار می‌دهند. برخی دیگر، از جمله کریستوفر ویتکومب، پژوهشگر آمریکایی هنر، معتقدند که هنر مدرن در دهه 1860 با نمایش تابلوی ناهار در سبزه‌زار اثر ادوارد مانه در سالن مردودهای پاریس آغاز می‌شود و حدوداً تا دهه 1970 ادامه می‌یابد.

اصطلاح هنر مدرن در پیشینه تاریخ‌نگاری هنر در قرون گذشته نیز به کرات به کار رفته است و کاربردش در قرن بیستم به هیچ‌وجه تازگی ندارد. چنینو چنینی (حدود 1370-1440) نقاش فلورانسی در اثری با عنوان کتاب هنر که در 1437 تألیف کرده است توضیح می‌دهد که جوتو چگونه نقاشی را «مدرن» ساخته است. جورجو وازاری (1511-1574) نقاش، معمار و تاریخ‌نگار ایتالیایی هنر در 1550 کتابی را با عنوان زندگی هنرمندان تألیف کرد که تا به امروز به عنوان یکی از معتبرترین منابع اطلاعاتی درباره هنر و هنرمندان دوره رنسانس، مورد رجوع قرار گرفته است. وازاری نیز در این کتاب هنر عصر خویش را هنر «مدرن» می‌خواند. او در این کتاب مهم، که در واقع الگو و سرمشق بسیاری از مورخان هنر و خاطره‌نویسان دوره‌های بعد قرار گرفته است، بر این اندیشه تکیه می‌کند که هنر دارای ماهیت تکامل یابنده است و هنرمندان نسل‌های متوالی از دستاوردهای پیشنیان خود بهره‌ می‌گیرند و سیر تکاملی هنر را دنبال می‌کنند. همچنین بد نیست که بدانیم معیار هنر راستین در نگاه وازاری، تقلید مخلصانه و شورمندانه طبیعت است که باید با مهارت دستان هنرمند و قالب آرمانی (یا فرم ایده‌آل)ی که پیشاپیش در ذهن او شکل گرفته است به تحقق درآید.

آنچه را که وازاری معیار هنر راستین می‌داند بازتابنده دیدگاه مسلط در فضای هنری رنسانس است. این معیار در دوره‌های بعد نیز همچنان اعتبار خود را حفظ می‌کند و در قرن هجدهم، اساس نظریه‌پردازی‌های نوین فلسفی درباره چیستی هنر و به تبع آن، تعریف هنر واقع می‌شود. شارل ‌باتو، روحانی و متفکر فرانسوی، در 1746 مقاله مهم و دوران‌سازی را با عنوان هنرهای زیبا تحویل شده به اصلی واحد به رشته تحریر درمی‌آورد و «نظام مدرن هنرها» را براساس همان اصل واحد تدوین می‌کند. این اصل واحد یا مشترک هنرهای زیبا چیزی جز «تقلید از طبیعت زیبا» نیست. نظریه تقلید طبیعت یا بازنمایی واقعیت قابل شناخت تا ‎آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم نافذیت خود را حفظ می‌کند و تا آن زمان همچون گفتمانی مسلط بر همه جنبش‌های هنر بصری سایه‌افکن است.

تحولات بزرگی که در نیمه دوم قرن نوزدهم در سه حوزه فناوری (از جمله اختراع و تکامل صنعت و هنر عکاسی از 1839 به بعد و تکامل سیستم‌های ارتباطی) علم و فلسفه، و نیز اقتصاد و سیاست صورت می‌گیرند عمیقاً جهان‌بینی هنرمندان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. این تحولات هم وضعیت مادی هنرمندان را دگرگون می‌سازند و هم بر ارزش‌ها و آرمان‌های معنوی آنها تأثیر می‌گذارند. نظام جدید ترویج، عرضه و فروش آثار هنری، آزادی نویافته‌ای را برای هنرمندان به ارمغان می‌آورد. هنرمندان اکنون بعد از قرن‌ها وابستگی به حامیان از جمله پادشاهان،‌ شهریاران، پاپ‌ها و اسقفان‌ و اشراف هنردوست و هنرپرور، خود را آزاد احساس می‌کنند وبر پای خود می‌ایستند. ولی آزادی همیشه با مسئولیت ملازمه دارد. هنرمند در این روزگار دیگر آن هنرمندی نیست که در قصرهای مدیچی، فیلیپ، چارلز و لویی به سر برد و یا به ولی‌نعمتان خود در کلیسا و نهادهای حکومتی تکیه کند و به زعم جورجو وازاری، با بهره‌گیری از دستاوردهای اسلاف خود، سیر تکاملی هنر را پی بگیرد و با مهارت هر چه بیشتر «طبیعت زیبا» را تقلید کند. هنرمند اکنون باید با آگاهی‌ها و آزادی‌های نویافته خویش، زیست بوم خود را از نو بنگرد، باطن خویش را بکاود و کاشف افق‌های نوینی در عرصه برونی حیات باشد. در چنین فضایی، هنرمند نه تنها به جست و جو و ابتکار مضامین بدیع و یافتن نکته‌های نغز در لایه‌های مغفول زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازد بلکه عمیقاً خود را نیازمند جستن و پروراندن زبان و بیان و قالبی نو احساس می‌کند.

بنابراین هنرمند، به ویژه هنرمند تجسمی، می‌بایست خود را از قید سنت‌های ریشه‌دار و آیین‌های قوام گرفته هنر کلاسیک و آکادمیک رها می‌ساخت و معیارها و هنجارهای آن را به چالش می‌گرفت. چه گفتن و چگونه گفتن، هر دو می‌بایست نو می‌شدند. این چرخش گفتمانی، هر چند حاصل تحولات کلان نیمه دوم قرن نوزدهم در حوزه‌های فلسفه و علم و فناوری، اقتصاد و سیاست، و روابط اجتماعی بود، شخصیت‌هایی به طور اخص در میان خود هنرمندان و خارج از جامعه هنری در زمینه‌سازی و شکل‌گیری آن، نقشی برجسته داشته‌اند. نیچه، کروچه، برگسون، داستایوسکی، اسکار وایلد، والتر پیتر، گویا، کوربه، ترنر، رودن و بالاخره فروید از جمله این بزرگانند. البته ناگفته نگذارم که کلمنت گرینبرگ، منتقد نامدار آمریکایی، ریشه هنر مدرن را در فلسفه کانت و به طور اخص در نقد سوم او می‌جوید و آن را شالوده اصلی آموزه‌هایی چون اصالت زیباشناسی، هنر برای هنر و خودمختاری هنر و جز اینها می‌داند.

اینکه دهه 1860 یا نخستین دهه قرن بیستم را زمان شروع تاریخ هنر مدرن بدانیم، یا به طور مشخص‌تر، امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم را هنر مدرن به شمار آوریم یا آنها را زمینه‌ساز هنر مدرن محسوب کنیم، در ادامه این بحث مقدماتی ما تأثیر چندانی نخواهد داشت. در موارد بسیاری تعیین مقاطع تاریخی شروع و پایان جنبش‌های هنری بیشتر براساس ملاحظات کاربردی و یا آموزشی صورت می‌گیرد تا معیارهای زیباشناختی. مثلاً وزارت فرهنگ فرانسه در تقسیم وظایف موزه‌های عمده پاریس مقرر کرده است که آثار هنر نقاشی و مجسمه‌سازی تا پایان دوره کلاسیک (به مفهوم گسترده آن) یعنی پایان نیمه اول قرن نوزدهم در موزه لوور، آثار امپرسیونیست و پست‌امپرسیونیست مربوط به نیمه دوم قرن نوزدهم در موزه دورسه، و هنر مدرن یعنی آثار پدید آمده از 1905 تا زمان حاضر در موزه مرکز ژرژپمپیدو و موزه شهر پاریس نگهداری شوند. نوربرت لینتون، نیز حدوداً همین ترتیب را دنبال کرده است،‌ یعنی ضمن اشاره به نام نقاشانی همچنین داوید، کانستبل، ترنر، گویا، انگر و دلاکروا به عنوان پیام‌آوران هنر مدرن، نگاهی اجتمالی به کار نقاشانی چون مونه، سزان، گوگن، ون‌گوگ، سورا، هدلر و مجسمه‌سازی چون رودن می‌افکند و سپس بحث خود را به طور مبسوط با نقاشانی چون ماتیس، رئو، ولامنک و کیرشنر و دیگران که آثارشان را بعد از سال 1900 یعنی در قرن بیستم آفریده‌اند دنبال می‌کند و چنان که پیداست هنر مدرن را حدوداً همان هنر قرن بیستم به شمار می‌آورد.

برای اجرای طرح از سبک پست مدرنیسم[1] پیروی شده است چنانچه دقت شود اجزای طرح، بازگشت مستقیم به تاریخ و سنت دارد، ولی چیدمان و ترکیب اجزای آن به صورت نوگرایانه (مدرنیسم)[2] انجام شده و در کل، طرح نگرش پسانوگرایانه (پست مدرنیسم) را در ذهن تداعی می‌کند.

به طور کلی پنج خصلت عام و مرتبط با یکدیگر را می‌توان در گرایش‌های متنوع پست مدرن تشخیص داد: کثرت گرایی، التقاط‌گرایی، خود آگاهی، متن‌گرایی و فردگرایی.

جلوه‌ی کثرت‌گرایی را نه فقط در تمایلات هنری همزمان، بلکه در قالب یک اثر می‌توان ملاحظه کرد. اغلب هنرمندان دوره‌ی پست مدرن مواد، اسلوبها و روشهای غیرمتجانس را در آثارشان به کار می‌برند این رفتار نمایانگر نوعی پراکنده گزینی است که هنرمند مدرنیست به شدت آن را نفی می‌کرد. نقاش یا مجسمه‌ساز پست مدرنیست بیشتر با نشانه‌ها سروکار دارد تا با محتوا؛ و از همین رو به دلخواه از نمادها، اساطیر، تصاویر تاریخی و علایم روزمره بهره می‌گیرد. او با درک انقلاب ارتباطات و تحت تأثیر علم نشانه‌شناسی به این نتیجه رسیده که جهان از طریق زبان- از جمله زبان هنر- دریافت‌شدنی است. در حقیقت، پست‌مدرنیسم با قبول مفهوم «هنر درباره‌ی هنر» به نقش فرهنگی‌اش و به نقش کلی تصویرها خودآگاهی دارد. هنرمند پست مدرنیسم به «متن»کار خود- یعنی به ریشه‌های اجتماعی، تاریخی و هنری آن- توجه نشان می‌دهد. (در نقطه‌ی مقابل بسیاری از گرایشهای هنر مدرن که از وابستگی به اجتماع و نیروهای تاریخی می‌پرهیزند). او منزه‌طلبی هنرمند مدرنیست را درک می‌کند، بی‌آنکه بخواهد یا بتواند آرمان دیگری را جایگزین سازد.[3]

در طرح ارایه شده هدف، نمایش چرخه‌ی هستی در یک نگاه می‌باشد. چنانچه ملاحظه شود هفت لایه (پرده) در بالای تصویر شماره‌ی 8 به چشم می‌خورد که نمایانگر هفت آسمان جهان هستی است که در اوج قرار دارد و در میانه‌ی کار، تصویرزنی است که مردی از بالای سر او، رو به سوی آسمان دارد؛ که نمایانگر اصطلاح از دامن زن مرد به معراج می‌رود؛ است. در حواشی طرح حرکات صعودی به سوی اوج دیده می‌شود که نشانگر نیاز به حرکت صعودی انسان به کمال و طی طریق آسمانی او دارد، او که میان خورشید و ماه و دست ساخته‌های خویش است، در چرخه‌ی هستی می‌چرخد و تفکرات خود را می‌پروارند تا به کمال غایی خویش نزدیک گردد.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول (تاریخچه)

تاریخچه................................................................................................................. 2

فصل دوم (ابزار و مواد قلمزنی)

لوح مسی................................................................................................................ 13

خواص فیزیکی مس............................................................................................... 13

خواص مکانیکی مس.............................................................................................. 13

قیر......................................................................................................................... 14

میزچوبی یا تنه‌ی درخت........................................................................................ 15

چکش..................................................................................................................... 15

انواع قلم................................................................................................................. 16

رنده....................................................................................................................... 19

مشعل..................................................................................................................... 19

تیزاب..................................................................................................................... 19

بورس سیمی.......................................................................................................... 19

خاک اره................................................................................................................. 19

فصل سوم (شرح طرح کار)

شرح طرح کار........................................................................................................ 21

فصل چهارم (شرح انجام کار)

قیرگذاری............................................................................................................... 24

پیاده کردن طرح روی کار..................................................................................... 25

نیم بر کردن........................................................................................................... 25

برجسته کاری........................................................................................................ 25

رنده کاری............................................................................................................. 26

روسازی................................................................................................................ 26

جدا کردن فلز از قیر.............................................................................................. 27

پرداخت.................................................................................................................. 29

خشک کردن کار.................................................................................................... 29

پتینه‌ی کار............................................................................................................. 30

فهرست منابع و ماخذ............................................................................................ 31




خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نور و افتالمولوژی در 60 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نور و افتالمولوژی در 60 صفحه ورد قابل ویرایش

نور و افتالمولوژی

Pamela S. Chavis, MD, & William F. Hoyt, MD

چشمها ارتباط تنگاتنگی با مغز دارند و غالباً سرنخ های تشخیص مهمی دربارة اختلالات سیستم عصبی مرکزی ارائه می دهند. در حقیقت عصب اپتیک بخشی از سیستم عصبی مرکزی است. بیماریهای داخل جمجمه ای غالباً با تخریب یا فشار بر بخشی از مسیرهای اپتیک موجب اختلالات بینایی می شوند. اعصاب جمجمه ای II ، IV و VI‌ که حرکات چشم را کنترل می کنند نیز ممکن است گرفتار شوند و اعصاب V‌و VII نیز رابطة‌ نزدیکی با اعمال چشم دارند.

مسیر حس بینایی

مرور توپوگرافیک

عصب جمجمه ای II حس اختصاصی بینایی را هدایت می کند. نور توسط استوانه ها و مخروطهای شبکیه حس می شود و می توان آنها را عضو نهایی حسی ویژه برای بینایی تلقی نمود. جسم سلولی های این گیرنده ها استطاله هایی می فرستند که با سلول دو قطبی، یعنی نورون دوم در مسیر بینایی، سیناپس می کند. سلول های دوقطبی به نوبة خود با سلول های گانگلیونی شبکیه سیناپس برقرار می کنند. آکسون سلولهای گانگلیونی، لایه الیاف عصبی شبکیه را می سازند و به هم می پیوندند تا عصب اپتیک را بسازند. عصب از پشت کرة چشم بیرون می آید و در بین مخروط عضلانی به عقب سیر می کند تا از طریق کانال اپتیک وارد حفرة جمجمه ای شود.

درون جمجمه، دو عصب اپتیک به هم می پیوندند تا کیاسمای اپتیک را تشکیل دهند. در کیاسما بیش از نیمی از الیاف (آنها که از نیمة نازال شبکیه می آیند) به سمت مقابل رفته و به الیاف تمپورال عصب مقابل که تقاطع نمی کنند می پیوندند تا راه اپتیک (optic tract) را تشکیل دهند. هر راه اپتیک به دور پایک مغزی کشیده می‌شود و به طرف هسته زانویی خارجی می رود تا در آنجا سیناپس برقرار کند. بنابراین تمام الیافی که تکانه‌های نیمة راست میدان بینایی را دریافت می دارند راه اپتیک چپ را می سازند و روی نیمکرة مغزی چپ معطوف می شوند. به همین ترتیب، نیمة چپ میدان بینایی روی نیمکرة مغزی راست معطوف می شود. بیست درصد الیاف در راه بینایی مربوط به عمل مردمک هستند. این الیاف درست در جلوی هسته از آن جدا می‌شوند و از طریق بازوی کولیکولوس فوقانی به هستة pretectal در مغز میانی می روند. بقیة الیاف در هستة زانویی خارجی سیناپس برقرار می کنند. جسم سلولی های این ساختمان، راه ژنیکولوکالکارین را می سازند. این راه از طریق اندام خلفی کپسول داخلی می گذرد و سپس بصورت اشعة بینایی گسترده می شود. اشعة بینایی از بخشهایی از لوب های تمپورال و پاریتال می گذرد تا به قشر پس سری برسد.

تجزیه و تحلیل میدان بینایی برای

یافتن محل ضایعه در مسیر بینایی

در تجربة بالینی، محل ضایعات مسیرهای بینایی با معاینة میدان بینایی محیطی و مرکزی تعیین می شود. روش آن (پریمتری) در فصل دو بحث شده است. شکل 3-14 انواع نقایص میدان در اثر ضایعات محلهای مختلف مسیر را نشان می دهد. ضایعات جلوی کیاسما (در شبکیه یا عصب اپتیک) باعث نقایص یکطرفة میدان می‌شوند؛ ضایعات هر جای مسیر بینایی در خلف کیاسما باعث نقایص هومونیموس سمت مقابل می شوند. این نقایص ممکن است هم ارز (congruent) (یعنی دارای اندازه، شکل، و محل یکسان) یا غیر هم ارز باشند. ضایعات کیاسما معمولاً باعث نقایص بای تمپورال می شوند.

ایزوپترهای متعدد (آزمونهای بینایی با اشیایی به اندازه های گوناگون) را باید جهت ارزیابی کامل نقایص استفاده نمود. علامت بیماری رو به گسترش و فعال در یک نقص بینایی عبارت است از نواحی «اسکوتوم نسبی» (یعنی یک نقص میدان بزرگتر برای یک شیءِ آزمونی کوچکتر). این نقایص میدان را «سراشیب (sloping)‌» می گویند. این بر خلاف ضایعات عروقی با کناره های شیب دار است (یعنی نقص به یک اندازه است و ربطی به اندازة شیء آزمونی مورد استفاده ندارد). این نقایص میدان بینایی را می گویند که «قطعی» است.

قانون کلی مهم دیگر این است که هر چه نقایص هرمونیموس میدان، هم ارزتر باشند (یعنی دو نیمه میدان مشابه تر باشند)، ضایعه در جای عقب تری در مسیر بینایی قرار دارد. ضایعة‌ ناحیة پس سری باعث نقایص مشابه در هر دو میدان می شود، در حالی که ضایعات راه اپتیک باعث نقایص هرمونیموس میدان بصورت غیر هم ارز (نامشابه) می شوند. همچنین هر چه ضایعات عقب تر باشد، احتمال مصون ماندن ماکولا بیشتر است، بنابراین، حفظ تیزبینی خوب در دو نیمه میدان محتمل تر است. البته یک همی آنوپی هومونیموس کامل باید تیزبینی سالم در میدان بینایی غیرگرفتار داشته باشد (مسیر خلف کیاسمایی سالم)، زیرا آن قسمت از میدان بینایی حاوی هر دو عمل ماکولا و شبکیة‌ محیطی است. ضایعات پس سری ممکن است باعث ناهمگونی بین آزمونهای استاتیک و کینتیک شوند (پدیدة ریدوخ (Riddoch) ).

عصب اپتیک

نوریت اپتیک

(پاپیلیت)

نوریت اپتیک و پاپیلیت واژه های گسترده ای هستند که به التهاب دژانراسیون، با میلین زدایی از عصب اپتیک به علت انواع گسترده ای از بیماریها، اطلاق می شوند. فقدان دید، شکایت اصلی است و در افتراق پاپیلیت از ادم پاپی به کار می آید زیرا ممکن است در معاینة افتالموسکوپی شبیه به آن به نظر آید.

نوریت رتروبولباریک یک نوع نوریت اپتیک است که آنقدر دور از دیسک اپتیک رخ می دهد که تغییرات اولیه در دیسک اپتیک توسط افتالموسکوپ دیده نمی شوند. تیزبینی بشدت کاهش یافته است («بیمار چیزی نمی‌بیند و دکتر هم چیزی نمی بیند»). پاپیلیت عبارت است از تورم دیسک در اثر التهاب اپتیک موضعی در سر عصب (عصب اپتیک داخل چشمی).

شایعترین علت نوریت رتروبولبار، اسکلروز مولتیپل است. در واقع، تشخیص اسکلروز مولتیپل در %60-25 بیماری که بین 20 و 45 سالگی هستند و یک حملة نوریت رتروبولبار داشته اند، داده می شود. درصد پیشرفت اسکلروز مولتیپل پس از یک حملة نوریت اپتیک با افزایش مدت پیگیری بیماران بالاتر خواهد بود. سایر علل عبارتند از مراحل آخر نوروسیفلیس، آمبلیوپی های توکسیک، سایر بیماریهای میلین زدا، آتروفی اپتیک لِبِر، دیابت ملیتوس، و کمبود ویتامین. اگر فرآیند به حد کافی مخرب باشد منجر به پیشرفت آتروفی اپتیک رو به عقب می شود و نقایص دستجات الیاف عصبی در لایة الیاف عصبی شبکیه ظاهر می شود (شکل 5-14). دیسک رنگ صورتی طبیعی خود را از دست می دهد و رنگپریده می شود. موارد راجعة شدید منجر به یک دیسک سفید گچی با حدود مشخص در یک چشم نابینا می شوند.

یافته های بالینی

معمولاً یک کاهش بینایی موقتی اما شدید رخ می دهد. ممکن است در ناحیة کرة چشم، بخصوص هنگام حرکت آن، درد وجود داشته باشد.

اسکوتوم های مرکزی شایعترین نقایص میدان بینایی هستند. آنها معمولاً دایره ای هستند و پهنا و تراکم متفاوتی دارند. اگر اسکوتوم مرکزی به محیط گسترش یابد باید به یک ضایعة فشارنده فکر کرد، گرچه می تواند در پاپیلیت شدید نیز اتفاق بیفتد. تقریباً هر تغییر میدان یکطرفه ای امکان پذیر است. رفلکس مردمک به نور، کُند است و اگر عصبهای اپتیک بطور ناقرینه گرفتار شده باشند یک نقص آوران مردمکی ممکن است موجود باشد. در افتالموسکوپی، هیپرمی دیسک اپتیک و اتساع وریدهای بزرگ، علایم اولیة پاپیلیت هستند. مبهم شدن لبه‌های دیسک و پر شدن فنجان فیزیولوژیک شایعند. روند بیماری ممکن است تا ادم شدید سر عصب پیشرفت کند، اما برآمده شدن بیش از 3 دیوپتر (mm 1) غیرمعمول است. ادم وسیع در شبکیه اطراف ممکن است وجود داشته باشد، خونریزیهای شعله شمعی ممکن است در لایه الیاف عصبی نزدیک به دیسک اپتیک رخ دهند و در پاپیلیت، سلول های زجاجیه ای را می توان در ناحیة قبل پاپیلایی مشاهده نمود.

تشخیص افتراقی

ادم پاپی شایعترین مشکل تشخیص افتراقی است (شکل 6-14). در ادم پاپی اغلب برآمده شدن سرعصب اپتیک بیشتر است، تیزبینی نزدیک به طبیعی است، رفلکس های مردمک در پاسخ به نور طبیعی است، فشار داخل جمجمه ای بالاست، و نقصی در میدان بینایی وجود ندارد بجز آنکه نقطه کور بزرگ شده است. اگر ادم پاپی حاد همراه با عدم جبران عروقی (یعنی خونریزی و لکه های پنبه ای (cotton- wool) یا ادم پاپی مزمن همراه با ایسکمی ثانویه در عصب اپتیک وجود داشته باشند، نقایص میدان بینایی بوجود می آیند که می توانند شامل نقایص دسته های الیاف عصبی و کوآدرانوپی نازال باشند. ادم پاپی معمولاً دو طرفه است در حالی که پاپیلیت معمولاً یکطرفه است. علی رغم این تفاوتهای آشکار، تشخیص افتراقی همچنان دشوار است زیرا یافته های افتالموسکوپی مشابه اند و ادم پاپی می تواند کاملاً غیرقرینه باشد و پاپیلیت در برخی وقایع پس از ویروسی می‌تواند دو طرفه باشد (مثل بیماری Devic یا (neuromyelitis optica.

درمان

سندرمهای مؤثر بر اعصاب جمجمه ای

III ، IV و VI

الف- سندرم شکاف اربیتال: تمام اعصاب محیطی خارجی چشم از شکاف اربیتال می گذرند و ممکن است توسط ضربه یا توموری که از سمت اربیتال یا جمجمه ای روی شکاف دست اندازی کند، گرفتار گردند.

ب- سندرم آپکس اربیتال: این سندرم مشابه با سندرم شکاف اربیتال است و علاوه بر آن، علایم عصب اپتیک و معمولاً پروپتوز شدیدتر و درد کمتر دارد. ناشی از تومور، التهاب و یا ضربه هایی است که اعصاب اپتیک و خارجی چشم را گرفتار سازند.

ج- افنالموپلژی کامل (ناگهانی): افتالموپلژی کامل با شروع ناگهانی می تواند ناشی از بیماری عروقی ساقة مغز، انسفالوپاتی ورنیکه، آپوپلکسی هیپوفیز، سندرم فیشر، بحران میاستنی، پولیومیلیت بولبار، دیفتری، بوتولیسم، مننژیت، و آنوریسم بازیلار سیفیلیسی یا آرتریواسکلروزی باشد.

افتالموپلژی خارجی پیشروندة مزمن

این بیماری بسیار نادر که هر سه عصب خارجی چشم را گرفتار می کند مشخص می شود با ناتوانی تدریجی و پیشرونده در حرکت چشمها و اغلب همراه است با پتوز زودرس شدید و طبیعی بودن واکنشهای مردمکی و تطابق. ممکن است در هر سنی شروع شود و طی یک دورة 15-5 ساله تا افتالموپلژی کامل خارجی پیشرفت می کند. این بیماری غالباً همراه است با ناهنجاریهای دیگر نظیر دژنراسیون رنگدانه ای شبکیه، کری، اختلالات و ستیبولار مخچه ای، تشنج، نقایص هدایتی قلب، و نوروپاتی حسی- حرکتی محیطی. هنگامی که شامل بلوک قلبی و رتینیت پیگمنتوزا باشد «ophthalmoplegia plus» یا سندرم کِرْنْز- سایِر (Kearns- Sayere S.) نامیده می شود.

تشخیص افتراقی عبارت است از افتالموپلژی همراه با بیماری نورون محرکه، فلج فوق هسته ای پیشرونده، سندرم موبیوس، دژنراسیون اسپینوسربلار، سندرم باسِن کورْنزویگ (Bassen- Kornsweig S.)‌، بیماری رِفْسام، و اسفنگولیپیدوز نوجوانان.

میاستنی گراو

میاستنی گراو مشخص می شود با خستگی پذیری غیرطبیعی عضلات مخطط پس از انقباض مکرر که با استراحت برطرف می شود و ابتدا اغلب بصورت ضعف عضلات خارجی چشم تظاهر می کند. پتوز یکطرفة ناشی از خستگی غالباً اولین علامت است، سپس گرفتاری دو طرفة عضلات خارجی چشم رخ می دهد بطوری که غالباً دوبینی یک علامت زودرس است. تظاهرات چشمی غیرمعمول عبارتند از تظاهرات بالینی که شبیه فلجهای حرکتی چشم هستند، افتالموپلژی های بین هسته ای، نیستاگموس عمودی، و افتالموپلژی خارجی پیشرونده. پس از آن، ضعف فراگیر دستها و پاها، دشواری بلع، ضعف عضلات فک، و دشواری تنفس ممکن است بسرعت در موارد درمان نشده بروز کنند. این ضعف تغییرات شبانه روزی دارد و اغلب رو به اواخر روز بدتر می شود اما می تواند با یک چرت بهبود یابد. هیچ گونه تغییرات حسی وجود ندارد.

میزان بروز بیماری 20000-1:30000 است. معمولاً افراد جوان را در سن 40-20 سالگی (%70 کمتر از 40 سالگی) گرفتار می سازد، گرچه ممکن است در هر سنی رخ دهد و اغلب به غلط هیستری تشخیص داده می شود، بخصوص به علت آنکه ضعف می تواند در وضعیتهای هیجان زدگی و پریشانی تشدید شود. بیماران مسن تر عموماً مرد هستند و بیشتر احتمال می رود که تیموما داشته باشند (به ادامة مبحث رجوع کنید).

شروع ممکن است پس از یک عفونت تنفسی فوقانی، استرس، حاملگی، یا هر گونه آسیب باشد و بیماری اغلب به عنوان یک وضعیت گذرا در شیرخواران نوزاد از مادران میاستنیک روی می دهد. این بیماری با هیپرتیروئیدی (%5)، اختلالات تیروئید (%15)، بیماریهای خودایمن (%5)، و کارسینوم متاستاتیک منتشر (%7) همراه بوده است.

تشخیص افتراقی عبارت است از افتالموپلژی هسته ای پیشرونده، ضایعات ساقة مغز، انسفالیت اپیدمیک، فلج بولبار و پسودوبولبار، فلج پس از دیفتری، بوتولیسم، اسکلروز مولتیپل، و واکنشهای توکسیک در برابر بتابلوکرها (مثل پروپرانولول) یا پنی سیلامین. بسیاری از داروهای دیگر ممکن است میاستنی گراو را آشکارا شعله ور سازند؛ آنها عبارتند از لیتیوم، آنتی بیوتیک های آمینوگلیکوزیدی، کلروکین، و ضد تشنج های فنی‌توئین.

بسیاری از شواهد نوروفیزیولوژیک نشان می دهند که بیماری از پیوستگاه عصبی- عضلانی منشأ می گیرد، بخصوص در محل بعد سیناپسی، که احتمالاً ناشی از آنتی بادی های ضد آن و ضد ناحیة قبل سیناپسی است. یک آزمون تجاری برای آنتی بادیهای ضد گیرندة‌ استیل کولین موجود است که می تواند در %90-80 بیمارانی



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نهضت ملی شدن صنعت نفت در 160 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نهضت ملی شدن صنعت نفت در 160 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست :

ایران و آمریکا 1945-1941

اشغال ایران

حضور آمریکایی ها در ایران

شکل گیری سیاست آمریکا در ایران

آمریکا و نفت ایران

ایران و آمریکا 1950 -1945 (1329 -1324ش)

تخلیة ایران از نیروهای اشغالگر

نشست شمال - دکترین ترومن

سیاست جدید آمریکا در ایران

نقش آمریکا در به قدرت رساندن رزم آرا

قتل رزم آرا و نقش آمریکا

دولت مستعجل و محلل علا

مخالفت آمریکا با عملیات نظامی انگلستان در ایران

میانجیگری آمریکا برای حل مسئله نفت

هیئت جکسن

مأموریت هریمن و طرح استوکس

تلاش آمریکا بر ای برکناری مصدق

آمریکا و دولت مصدق : دوره دوم زمامداری مصدق

حکومت آیزنهاور و دولت مصدق

کودتا : رویارویی دولت آمریکا با مصدق

مقدمه :

هر که نامخت از گذشت روزگار هیچ ناموز از هیچ آموزگار

رفتار سیاسی آمریکا در قبال نهضت ملی شدن نفت ایران ، عنوانی دیگر از «مجموعه ی ایران و قدرتهای بزرگ » با محوریت ایالات متحده آمریکاست .

این عنوان در واقع گزارشی است مستند از نحوه ی برخورد دیپلماسی دولت آمریکا در فاصله ی سالهای 1330-1332 شمسی برابر با 1950-1952 میلادی که منابع اولیه ی مورد استناد آن اینک به صورت مجموعه ای در اختیار اداره ی آرشیو «مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی » است .

بخش هایی از این گزارش بیش از گذشته این فرض را در نظر می‎آورد که دولت آمریکا از زمان حکومت ترومن موضوع براندازی دولت دکتر مصدق را در نظر داشته و حتی طراحی اولیه ی کودتا نیز از همان هنگام صورت پذیرفته بوده است . قوت گرفتن این فرض در برابر نظری که معتقد است روی کار آمدن دولت جمهوری خواه سبب گردید تا نگاه حکومت آمریکا به جریانات ایران طی آن سالها دچار دگرگونی شود طی دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از گذشته مورد توجه واقع شده است . هم چنین از بررسی اسناد و مدارک مبادله شده میان سفارت امریکا در تهران و وزارت امور خارجه ی آمریکا ، کاملاً این واقعیت نمایان می‎شود که دولت در واشنگتن و کارگزاران در تهران ، همگی به میزان قابل ملاحظه ای از یک دیدگاه مشترک در برابر ایران و مسائل آن برخوردار بودند .

چکیده ی تحقیق :

این تحقیق براساس نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران می‎باشد که در آن عنوان هایی چون اشغال ایران توسط آمریکایی ها ، انگلیسی ها و روسی ها ، حضور آمریکایی ها در ایران به قصد اجرا کردن اهدافشان در ایران و به خصوص بدست آوردن نفت ایران ، شکل گیری سیاست آمریکا در ایران ، نقش آمریکا در به قدرت رساندن رزم آرا به عنوان نخست وزیر در ایران و .. به بحث گذاشته شده است و در آخرنیز مطلبی درباره ی نفت ایران امروزی نوشته شده است که هم اکنون نفت در کشور ما چگونه مصرف و مبادله می‎شود .

اول

نگاهی گذرا بر سیاستهای آمریکا در ایران

از 1941 تا 1950

1- ایران و آمریکا 1945-1941

اشغال ایران

موقعیت استراتژیکی ایران و ضرورت حفظ منابع نفتی و ادامة جریان صدور نفت به انگلستان برای ادامة مبارزه با آلمان هیتلری در نبردی سرنوشت ساز ، پس از تهاجم آلمان به شوروی در ژوئیه 1941 (1320) ، ضررورت اشغال ایران را توسط انگلیسی ها ایجاب می کرد . کمک رسانی به شوروی برای مقاومت در مقابل تهاجم آلمان و ممانعت از دستیابی آلمانی ها به منابع نفتی قفقاز از یک سو ،‌ ولزوم حفظ و حراست از منابع و تاسیسات نفتی و بخصوص پالایشگاه آبادان که یکی از مهمترین منابع تأمین احتیاجات نفتی متفقین در عملیات جنگی علیه آلمان بود ، از سوی دیگر و بی اعتمادی نسبت به ملت و دولت ایران ، و شک و تردید موجه انگلیسی ها نسبت به عملیات چریکی و خرابکاری در تاسیسات نفتی جنوب ایران ، انگلیسی ها را مصمم به اشغال ایران کرد .

عملیات اشغال ایران و مسائل پس از آن ، به تنهایی ، از عهدة انگلستان بر نمی آمد . بنابراین ، از شوروی در خواست کرد که در اشغال ایران و عملیات کمک رسانی به آن کشور به انگلستان کمک کند . از آنجا که اشغال یک کشور بی طرف نه از نظر موازین اخلاقی و حقوق بین الملل و نه از جهت سیاسی و نظامی موجه نبود ، انگلیسی ها با به راه انداختن تبلیغات وسیعی دایر بر اینکه ستون پنجم المان در ایران سخت مشغول فعالیت علیه متفقین است و دولت ایران نه تنها از فعالیتهای آنها ممانعت به عمل نیاورده ، بلکه با آنها همکاری می‎کند ، بهانة لازم را برای تهاجم به ایران و اشغال کشور فراهم کرد .

در بامداد سوم شهریور 1320 نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال ، کشور بی دفاع و بی طرف ایران را مورد تهاجم قرار داد . طی سه روز بعد موفق به اشغال بخشهای وسیعی از خاک کشور و حتی پایتخت شدند .

این اقدامات سبب شد پس از دو سال قطع روابط ایران و آمریکا در فاصلة سالهای 17-1315 و پس از آن ، که روابط ایران و آمریکا در سطح بسیار نازل سیاسی جریان داشت ، برای دیگر بار ایران توجه خود را به آمریکا معطوف داشت . وزیر مختار ایران در واشنگتن در چهارم شهریور 1320 و یک روز پس از تهاجم شوروی و انگلستان به ایران ، از معاون وزارت امور خارجة آمریکا در خواست مداخله و میانجیگری بین ایران و انگلستان و شوروی را کرده و در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت : « مردم آمریکا باید مطمئن باشند که قوای آلمان در ایران حضور ندارد و ادعای فعالیت ستون پنجم آلمان در ایران صحت نداشته و کذب محض است . »[1]

در اقدامی دیگر ، رضاشاه خواستار مداخله و میانجیگری روزولت رئیس جمهور آمریکا شد . روزولت که در اندیشه و متوجه هدفها و منابع حیاتی متفقین بود ، در پاسخ دیرهنگام خود به رضا شاه اطلاع داد که کاری از دست او ساخته نیست . در همین حال ، وزارت امور خارجه آمریکا از دولت انگلستان خواست که با صدور اعلامیه ای مشترک از سوی انگلستان و شوروی ، استقلال و تمامیت ارضی ایران تضمین گردد . [2] در 20 مرداد 1320 وزیرمختار ایران در واشنگتن در گفت و گویی با معاون وزارت امور خارجة آمریکا در امور خاورمیانه یادآور شد که « تحولات فعلی ایران شباهت زیادی با اوضاع ایران در سال 1907 و تقسیم ایران به مناطق نفوذ روس و انگلستان دارد . روسیه و انگلستان در جنگ جهانی اول هم بی طرفی ایران را نادیده گرفتند . » وزیر مختار ایران خواهان حمایت و پشتیبانی دولت آمریکا از ایران شد.

دکتر مصدق در جبهة داخلی سخت سرگرم نبرد با مخالفان خود بود و قصد داشت به هر ترتیبی و از هر طریقی بر مخالفان خود غلبه کرده و موقعیت خود را تحکیم بخشد . مصدق تصمیم گرفت با انجام رفراندوم براساس شعار «ارادة مردم مافوق قانون اساسی است » مجلس شورای ملی را که عمده ترین سنگر مخالفان او بود ، منحل سازد . انتخاب این شعار برای مراجعه به آرای مردم ، نشانة بارز تزلزل شخصیتی مصدق است . مصدق که در طول زندگی سیاسی خود همیشه خود را مدافع قانون اساسی نشان داده بود و از حربة قانون اساسی به جنگ مخالفان خود استفاده می کرد، حالا که خود در بوتة آزمایش قرار گرفته بود ، ارادة مردم را مافوق قانون اساسی می دانست .

با توجه بیشتر به کارنامة فعالیتهای سیاسی مصدق ، به سادگی می‎توان دریافت که مصدق این معنی را خوب درک کرده بود که هر نوع مخالفتی اعم از منطقی و اصولی ویا غیرمنطقی و غیر اصولی با دولتها ورژیم حاکم مقبول و مورد پسند توده های ناآگاه خواهد بود و برای شخص مخالف محبوبیت و احترام کسب خواهد کرد . براساس همین اعتقاد مصدق تاکتیک توسل به موبوکراسی را اکیداً در دستور کار خود قرار داده بود وبه همین دلیل نیز در دوران نخست وزیری خود نه تنه اقدام مثبتی که دارای خصلت و ماهیت سازندگی باشد ، انجام نداد ، بلکه در راستای همین سیاست و با هدف حفظ استقلال ملی ایرانیان در مواجه با استعمار ، انگلیسی ها را بیرون کرد .

پس از برگزاری رفراندوم و موفقیت او در کسب آرای مردم برای انحلال مجلس شورای ملی ، آیزنهاور ، رئیس جمهور آمریکا ، در جمع فرمانداران ایالات آمریکا در شهر سیاتل در 4 اوت (13مرداد ) اظهار داشت که :

مصدق قدم های خود را برای رهایی از شر پارلمان برداشت و البته در این حرکت مصدق از حمایت حزب توده برخوردار بوده است . موقعیت ایران بسیار وخیم است و احتمال دارد ما ایران را از دست بدهیم . اگر مابه همین سادگی ایران را از دست بدهیم ، جهان آزاد چگونه می‎تواند امپراطوری ثروتمند اندونزی را برای خود حفظ کند . به هر حال ، باید یک جایی دیر یا زود جلوی این واقعه گرفته شود و این همان کاری است که ما قصد انجام آن را داریم . 1

الهیار صالح ، سفیر ایران در آمریکا ، به دستور مصدق در 11 اوت (20 مرداد ) به دیدار جرنگان ، مدیر کل امور خاور نزدیک ، وجان استاتسمن ، مسئول دفتر یونان ، ترکیه و ایران رفت . صالح خطاب به دو مسئول بلند پایة وزارت امور خارجه اظهار داشت که چنین به نظر می رسد که نوعی تغییر و تحول در سیاست دوستانة آمریکا نسبت به ایران به وقوع پیوسته که اظهارات وزیر خارجه و رئیس جمهور آمریکا نشانه و گواه این تحول است . صالح اظهار امیدواری کرد که اگر برای آمریکا امکان کمک به ایران وجود ندارد ، لااقل دولت آمریکا اقدامی به عمل نیاورد که به روابط ایران و آمریکا لطمه و صدمه ای وارد آید . 2

سفیر ایران در آمریکا ، اطلاع نداشت که در همان لحظاتی که او به اولیای وزارت امور خارجة آمریکا توصیه می‎کند که از توسل به اقداماتی که موجب وارد آمدن صدمه به روابط ایران و آمریکا می‎شود خودداری ورزند ، کرمیت روزولت ، رئیس بخش خاورمیانه سیا در تهران ، درحال سامان دادن طرح براندازی مصدق است .




خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:

مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی که نصیب غرب بویژه آمریکا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدوارکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینکه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند که چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت که این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بکار انداخت، می‌توان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.

بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یک عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور کلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است که درباره الگوهای کنش و واکنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می کند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع که درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمی‌کند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی که درخصوص چنین رخدادهایی ابراز می‌شود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممکنست «تجربی» باشد. بدین معنی که درباره آنچه که به وقوع می پیوندد ابراز می‌شود، یا ممکنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی که جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.

بسیاری معتقدند که فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص کشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است که هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می کنند. «ایزن شتات» معتقد است که نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایرکشورهای اروپایی و قاره آمریکا سرایت کرد.

بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند کرد که جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت می‌گیرد که جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیکه کشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.

مطالب ذکر شده درمورد توسعه سیاسی از یک مشکل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یک الگوی تک خطی و ثابت را مطرح می سازد که کشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یک سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می کند. بدین صورت که به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندکی را نشان می دهند. درمواقعی نیز که به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می کنند که آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی توضیح دهند.

ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یک پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیکه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.

الف- گروه های نخستین:

1-خانواده : خانواده به عنوان یک نهاد نخستین منبع یادگیری اجتماعی کودک است. خانواده گرایشهای سیاسی و اساسی کودک را به نحو بارزی تحت تأثیر قرار می‌دهد. و یکی از نهادهای کلیدی در انتقال فرهنگ سیاسی به نسل بعد محسوب می‌شود. نقش خانواده درجامعه پذیری از دو عامل مهم ناشی می شود. اول اینکه، خانواده برزندگی کودک بویژه درسالهایی که خویش سیاسی کودک درحال رشد و شکل گیری است نقش تقریباً انحصاری دارد.

دومین عامل، پیوند محکمی است که بین اعضای خانواده و روابط بین آنها وجود دارد که آکنده از احساسات و عواطف انسانی است که در سایر نهادهای نخستین دیده نمی شود.

2-گروههای همسن: تأثیر قابل ملاحظه ای که گروههای همسن درزمینه جامعه پذیری دارند از دو عامل مهم ناشی می شود که عبارتند از اول: دسترسی گسترده گروههای همسن به اعضای خود و دوم روابط عاطفی فی مابین و توام با احساس بین اعضای گروه.

گروههای همسن در حین آنکه گرایشهای سیاسی اعضای خود را شکل می دهند درهمان حال اعضای خود را با ساختها و نهادهای دومین در جامعه پیوند می دهند. زیرا آنها ساختهای خود کفا نیستند وتنها بعنوان واسطه عمل می کنند و اعضاء را با شبکه ارتباطی جامعه پیوند می دهند.

3-مدرسه، آموزش و یادگیری سیاسی: مدرسه بوسیله آموزش به دو طریق در توسعه و پیشرفت خویش سیاسی نقش دارد. یکی اینکه با ایجاد تجربیاتی در شخص در زمینه جامعه پذیری سیاسی، گرایشهای کسب شده درگذشته را شکل می بخشد. دوم اینکه آموزش مدرسه ای و سواد آموزی درک شخصی از جهان سیاست را بهبود می بخشد و تحلیلهای او را از امور سیاسی شکل می دهد.

ب-گروهای دومین :

گروههای دومین درواقع نقش واسطه بین افرادو دولتمردان را برعهده دارند وهر چه میزان پیچیدگی جامعه بیشتر بوده و توسعه یافته تر باشد، تعداد گروههای مورد نیاز به همان اندازه بیشتر خواهد بود و وظایف اجتماعی و سیاسی مهمتری را برعهده خواهند داشت. دریک تقسیم بندی کلی، گروههای دومین شامل موارد زیر است.

1- گروههایی که صرفاً به منظور اهداف سیاسی و بعضاً‌ بخاطر تعلیم سیاسی تأسیس شده اند.

2- گروههایی که غرض از تأسیس آنها اهداف سیاسی نیست ولی بطور جنبی در مسایل سیاسی شرکت می جویند و درخلال سایر فعالیتها به آموزش سیاسی اقدام می کنند و به بسیج نیروها دست می زنند. مانندگروههای مذهبی، اتحادیه ها و انجمنهای شغلی وسازمانهای برادری و ..

مشروعیت سیاسی :

مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است که نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.

زمانی یک حکومت مشروع است که ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حکومت را از آن خود بدانند و حکومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملکردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع کلیدی توسعه سیاسی است و تکامل سیاسی یک جامعه را روان می کند. تقارن منابع هیئت حاکمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش روابط مردم و حکومت است. بنابراین درهر جامعه‌ای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاکم برجامعه طبقه بندی می شود.

از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاکم محدود نمی شود. بلکه به کیفیت ارتباط بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان نیز گسترش می یابد.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1

مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3

شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9

الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10

ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11

ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12

د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13

ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14

جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15

الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17

ب.گروههای دومین........................................................................................... 18

مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20

مشارکت سیاسی............................................................................................... 21

مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22

ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22

نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26

جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30

مطبوعات و دموکراسی..................................................................................... 21

مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32

نقش مطبوعات درایجاد مشارکت..................................................................... 33

نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34

منابع.................................................................................................................. 36





خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نقش مساجد در آموزش قرآن و ارزشیابی آموزش قرآن در 15 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقش مساجد در آموزش قرآن و ارزشیابی آموزش قرآن در 15 صفحه ورد قابل ویرایش

الف) نقش و اهمیت مسجد:

مسجد هر مکانی است که در آن عبادت شود. این معنای گسترده غیر از معنایی است که اصطلاحا در ذهن ما وجود دارد و مکان خاصی که خصوصیات مشخص داشته باشد را مسجد می نامیم. زبیدی در تاج العروس همین تعریف را برای مسجد می آورد : «کل موضع یتعبد فیه فهوالمسجد»[1] این تعریف نشان می‎دهد که عبادت و سجده کردن در تعریف مسجد موضوعیت دارد و اهمیت این مکان به همین است. خداوند متعال در سوره جن آیه 18 می فرماید: «و آن المساجد لله قلاتدعوا مع الله احدا» یعنی همانا مساجد برای خداست پس با خدا کسی را نخوانید همین باعث تقدس مسجد می‎شود که فقط در آن ذکر خدا شود.

قال رسول الله – صلی الله علیه و آله- : «الا آن بیوتی فی الارض المساجد تضیء لاهل السماء کما تضیء النجوم لاهل الارض»[2]

رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: همانا خانه های من در زمین مساجد هستند که برای اهل آسمان می درخشند همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند.

پیامبر – صلی الله علیه و آله- با سخن و عمل خود مساجد رادر مرتبه بالایی از اهمیت و ارزش قرار دادند و جامعه را نسبت به این مکان مقدس متوجّه کردند.

قال رسول الله – صلی الله علیه و آله- : من اسرج فی مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائکه و حمله العرش سیتغفرون له مادام فی ذلک المسجد ضوء من السراج»[3]

رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: کسی که در مسجد پی از مساجد خدا چراغی روشن کند، ملائکه و حاملان عرش پیوسته و تا وقتی که در مسجد نوری از چراغ هست برای دو طلب آمرزش می کنند.

ب) تعلیم و تعلم در مسجد:

مساجد، مرکز تمام فعالیت های مسلمین بوده اند. این مطلب نشان می‎دهد که تمام فعالیت ها باید از عبادت خدا نشات گیرد ولا البته خواهد بود. اما در میان تمام فعالیت ها نقش فعالیت و تربیت و آموزش قرآن در مسجد خود نمایی می‎کند. قال رسول الله- صلی الله علیه و آله- : «یا اباذر! کل جلوس فی المسجد لغو اله ثلاثه: قرائه مصل او ذاکر الله تعالی او سائل من علم»[4]

پیامبرخدا- صلی الله علیه و آله- می‎فرمایند: ای ابوذر! هر نشستنی در مسجد لغو وبیهوده است غیر از این سه مورد: قرائت قرآن ، پس از نماز خواندن نمازگزار یا یادکننده خدا و یا دانشجوی علمی. هم ایشان می‎فرمایند: من الی المسجد لایرید غیره لیعلم خیرا او یعلمه ثم رجع الی بیته الذی خرج منه کان کالمجاهد فی سبیل الله غانما»[5] یعنی: کسی که بامداد یا شبانگاه به سوی مسجد رود و صرفا هدف او این باشد که راه خیری را یاد گرفته یا یاد دهد و سپس به خانه ای که از آن خارج شده باز گردد، مانند مجاهد در راه خدا در حالیکه منفعتی برده است، می‎باشد.

این حدیث نشان دهنده اهمیت تعلیم و تعلم است و مهم نیست که معلم باشی یا شاگرد، فقط مهم این است که در مسجد تعلیم و تعلیم صورت گیرد.

قال رسول الله- صلی الله علیه و آله- : «ماجلس قوم فی مسجد من مساجد الله - تعالی- یتلون کتاب الله یتدارسونه بینهم الا تنزلت علیهم السکینه و غشیتهم الرحمه و ذکرهم الله فیمن عنده»[6]

رسول خدا- صلی الله علیه و آله- فرمودند: هر قومی (گروهی) که در مسجدی از مساجد خدا بنشینند و کتاب خدا را خوانده و آن را به هم درس دهند،‌ آرامش بر آن ها نازل می‎شود و رحمت آن ها را فرا گرفته، و خدا از ایشان در میان کسانی که نزد او هستند به بزرگی یاد می‎کند.

حضرت پیامبر- صلی الله علیه و آله- خود در مسجد حضور فعالی داشتند و احادیث نشان می دهند که ایشان در نشست ها و حلقه های درسی مسلمین شرکت می کردند و ایشان را راهنمایی می فرمودند.

البته در این میان به حلقه های درسی که مربوط به قرآن می شد توجه ویژه ای داشتند. یکی از اصحاب پیامبر- صلی الله علیه و آله می گوید: «کنافی مسجد رسول الله- صلی الله علیه و آله- حلقا نتحدث اذا خرج علینا رسول الله من بعض حجره فنظر الی الحلق ثم جلس الی اصحاب القرآن فقال بهذاالمسجد امرت»[7] یعنی: ما در مسجد رسول خدا به صورت حلقه هایی سخن می گفتیم که پیامبر از یکی از حجره هایش برما وارد شده پس به حلقه ها نگاه کرد و در کنار اصحاب قرآن نشست. پس گفت: من به حضور در این مجالس مامور شده ام.

د) ارزشیابی آموختن تدبر در آیات:

تدبیر د رآیات قرآن یک امر درونی است اما نتایج و آثار و نشانه هایی دارد که معلوم می‎شود یک فرد درآیات الهی تدبرمی کند یا نه در این مورد امام صادق- علیه اسلام- می‎فرمایند:

«ینبغی لمن قرأ القرآن اذامه بآیه من القرآن فیها مساله او تخویف آن یسال عند ذلک خیرمایرجوا و یساله العافیه من النار و من العذاب»[8] یعنی: برای کسی که قرآن را قرائت می کند، شایسته است که هنگامی که به آ‎یه ای از قرآن که در آن در خواستی یا ترساندنی هست، نزد آن بهترین چیزی که امید دارد درخواست کند و از خدا سلامتی از آتش و عذاب را خواهد.

ه) ارزشیابی آموختن شیوه تحقق و پیاده کردن قرآن در خویشتن و جامعه:

این امر نیز از امور درونی است، اما آثاری در بیرون دارد که می‎توان آن را ارزشیابی کرد. امام سجّاد –علیه السلام- می‎فرمایند: لومات من بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد آن یکون القرآن معی …»[9] یعنی اگر همه افراد بین مشرق و مغرب (کل دنی) بمیرند، بعد از آنکه قرآن با من باشد نمی ترسم.

نتیجه می گیریم که هر کس قرآن در او محقق شده باشد ملاک ارزشیابی آن این است که از هیچ قدرتی جز خدا نترسد. روایات دیگری نیز هست که ملاک هایی در مورد تحقق پیام قرآن در فرد و جامعه به دست می دهند.

3- ارزشیابی آموزش عمومی قرآن:

الف) انواع ارزشیابی:

ارزشیابی می‎تواند به چهار صورت زیر انجام پذیرد:

1- آزمون کتبی: با توجه به اینکه در زمان پیامبر- صلی الله علیه و آله- نوشتن و رونق آن چنانی نداشته چنین آزمونی در سیره آن بزرگوار نیست. شاید هم به این دلیل باشد که آموزش قرآن مثل آموزش زبانی خاص شنیداری مشافهدای و ماهیت آن طوری نیست که بتوان آزمون کتبی اجرا کرد.

2- مشاهده انجام کار: اینکه فرد کاری را انجام دهد و معلم حاصل کار را ببیند و نظر دهد که به دلیل ماهیت آموزش عمومی قرآن از این مورد استفاده نمی شود.

3- مشاهده عملکرد: یعنی اینکه فرد را در حال انجام کار مورد آموزش مشاهده کنیم. یکی از راه های ارزشیابی آموزش عمومی قرآن همین شیوه است به این شکل که فرد قرآن را بخواند و مقری قرائت او را تصحیح کند. به این دلیل عمل اقراء گویند.

4- آزمون شفاهی: این نوع آزمون نیز در شیوه عرضه و اقراء آیات قرآن در ارزشیابی آموزش عمومی قرآن استفاده می‎شود.

ب) شیوه عرضه و اقراء:

همانطور که در فصل سوم گفته شد، شیوه اصلی آموزش عمومی قرآن توسط پیامبر روش شنیداری مشافهه ای بوده است. ارزشیابی این آموزش به صورت عرضه و اقراء انجام می‎شود.

در اینجا چند نمونه از روایاتی که در آن ارزشیابی به شیوه عرضه و اقراء انجام شده است اشاره می کنیم:




خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی در 39 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی در 39 صفحه ورد قابل ویرایش

نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی

پیشگفتار:

با پیشرفت تمدن بشری و توسعة فن آوری و ازدیاد روزافزون جمعیت در حال حاضر دنیا با شکلی به نام ‌آلودگی در هوا و زمین رو به رو شده است که زندگی ساکنان کره زمین را تهدید می‌کند، به طوری که در هر کشور حفاظت از محیط زیست مورد توجه جدی دولتمندان است. امروزه وضعیت زیست محیطی به گونه‌ای شده است که مردم یک شهر یا حتی یک کشور از آثار آلودگی در شهر یا کشور دیگر در امان نیستند. برفی که در نروژ می‌بارد مواد آلاینده‌ای به همراه دارد که منشأ آن از انگلستان و آلمان است یا باران اسیدی در کانادا نتیجه مواد آلاینده‌ای است که منشأ آن از ایالات متحده است. آلاینده صرفاً یک ماده شیمیایی است و در مکانی یافت می‌شود که قاعدتاً نباید در آنجا باشید، آن هم با غلظتی که از حد مجاز بیشتر است.

مهندسین و دانشمندان از رسته‌خهای مختلف در توسعه مبنای آکادمیک شناخت، مدیریت و حفظ محیط زیست دخالت داشته‌اند کنترل کیفیت آب در رشته‌های میکروبیولوژی، مهنسی بهداشت، مورد توجه بوده است. مشکلات ناشی از آلودگی هوا در مباحث مهندسی شیمی و یا مهندس میکانیک مورد بررسی قرار می‌گیرد. کنترل مواد زائد جامد، که برای مدت طولانی توسط دانشگاهیان مورد توجه قرار نگرفته، عمدتاً در حیطة عملکرد کسانی می‌باشد که مسؤلیت عملیات حمل و دفع این مواد را به عهده دارند.

ناگفته پیداست که برای مبارزه با آلودگی هوا، آب و خاک باید عواملی را که در ایجاد آلودگی مؤثرند شناسایی کنیم و چگونگی تأثیر آنها را بر محیط زیست پی ببریم که البته انجام این کار مستلزم آشنایی با علم شیمی است.

درآمدی بر شیمی محیط زیست

شیمی در محیط زیست ما نقشی اساسی دارد. در واقع در بین مردم متداول است که بیشتر مسائل آلودگی جاده‌ای به گردن مواد شیمیایی سنتزی و پدید آورندگان آنها بیندارند. اما این نکته ناگفته می‌ماند که بیشتر مسائل زیست محیطی قرنها و دهه‌های گذشته، مانند آلودگی میکروبی آب آشامیدنی، تنها زمانی برطرف شدند که روشهای علمی به طور کلی و شیمی به طور اخص در مورد آنها به کار گرفته شد. افزایش شگف‌انگیز عمر انسان و بهبود کیفیت زندگی در دهه‌های اخیر به مقدار زیاد به علت پیشرفت شیمی و پدید آمدن مواد شیمیایی جدید بوده است. محصولات فرعی اجسامی که برای بهتر شدن سلامتی و بالا رفتن استاندارد زندگی ما به کار برده شده‌اند در مواردی به وسیلة تنزیل دادن سلامتی ما و همچنین سلامتی گیاهان و حیوانات همچون شبهی ما را دنبال می‌کنند. به طور خلاصه، غلبه ما بر آلودگی گسترده زیست شناختی و بالا بردن استانداردهای سلامتی و ثروت مادی در کشورهای توسعه یافته به قیمت آلودگی شیمیایی گستردة کره زمین در سطح کم ، تمام شده است.

اولین آلاینده‌های هوا احتمالاً دارای منشأء طبیعی بوده‌اند. دود ، بخار بدبو، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها وآتش سوزی جنگلها، گرد و غبار حاصل از توفانها در نواحی خشک، مه در نواحی کم ارتفاع مرطوب و مه‌های رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالتیها انسانی محسوس باشند. کلاً جزیی از محیط زیست ما به شمار می‌رفته‌اند.

در واقع شماری از این مشکلات طبیعی، طبق تعریف پذیرفته شده زیرا از آلودگی هوایی محیط و هوای آزاد در طبقه‌بندی آلودگی هوا قرار می‌گیرند.

آلودگی هوا عبارت است از حضور یک یا بیش از یک آلاینده در هوای آزاد (به عنوان مثال گرد و خاک دود غلیظ، گاز، مه آلوده، بوی نامطبوع، دود یا بخار) به مقدار کافی، با خواص مشخص و تداوم که می‌تواند حیات انسان، گیاه یا جانوران و یا اموال انسانی را به مخاطره اندازد. و یا آنکه به نحو قابل ملاحظه‌ای در روند درست و مطلوب زندگی یا اموال انسانی ایجاد اختلال نماید.

دورریزهای جامد

دورریزیهای جامد تماماً مواد زایدی هستند که از فعالیتهای انسانی و حیوانی که معمولاً به صورت بی فایده و یا ناخواسته دور ریخته می‌شوند. حاصل می‌گردند. منظور از دورریزها دارای مفهومی فراگیر بوده، جرم ناهمگن مواد زاید دور ریختنی ناشی از فعالیتهای تجاری و مناطق مسکونی و همچنین انباشتگی‌های همگن یک صنعت ویژه را شامل می‌شود.

در این زمینه سه گروه کلی در نظر گرفته می‌شود .

1) مواد زاید شهری

2) مواد زاید صنعتی

3) مواد زاید خطرناک

تغییر اندازه به روش میکانیکی

هدف از کاهش اندازه، دستیابی به یک محصول نهای یاست که تا حد قابل قبولی یکنواخت باشد و در مقایسه یا شکل اولیه‌اش اندازه کوچکتری داشته باشد. توجه به این نکته که کاهش اندازه ضرورتاً به مفهوم کاهش حجم نیست حائز اهمیت است. در برخی از مواقع حجم کل مواد پس از کاهش اندازه ممکن است بیشتر از حجم اولیه شود. یک خرد کن که به طور عملی در سیستم فرایند مواد زاید جامدبه منظور کاهش اندازه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جداسازی اجزاء به روش میکانیکی

جداسازی اجزاء به منظور بازیابی منابع از مواد زاید جام و در مواری که انرژی و محصولات تبدیلی از مواد زاید فرایندی بازیابی می‌شوند. ضروری است. به عنوان مثال امروزه از غربالهای استوانه‌ای برای جداسازی مواد زاید فرایند نشده استفاده می‌شوند. و استفاده از غربالهای مذکور جایگزین خرد کن‌ها در مراحل فرایند مواد زاید جامد گردیده است.

خرد کن مواد زاید در وهلة اول جای خود را به غربال‌ کردن داده است زیرا:

1- خرد کن موجب شکسته شدن شیشه و بدام افتادن مواد آلی در داخل قوطی‌های قلعی می‌شود.

2- خردکن موجب آلوده شدن کاغذها توسط مالیات و مواد آلی فاسد شدنی می‌گردد.

3- عملیات خردکن نیازمند انرژی فراوانی است.

جداسازی به روش الکترومکانیکی و مغناطیسی

جداسازی مغناطیسی مواد آهنی در صنایع فلزی یک تکنیک مناسب به شمار میرود و در حال حاضر برای جداسازی مواد آهنی از مواد زاید جامد مورد استفاده قرار می‌گیرد به تازگی برخی تکنیکهای الکترومکانیکی برای جداسازی مواد متعدد غیر آهنی مورد استفاده قرار گرفته است.

خشک کردن و آبگیری

در بسیای از سیستم‌های خاکسترسازی و بازیابی انرژی از مواد زاید جامد به منظور کاهش وزن، جزء خرد شدة مواد خشک می‌شود. ارگ چه انرژی لازم به منظور خشک کردن مواد زاید بسته به شرایطی محیطی متفاوت است. اما انرژی لازم را می‌توان در حدود 4300 برای تبخیر هر کلیوگرم آب تخمین زد.

سیستم بازیافت مواد

مشخصات مواد

کاغذ- مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات آهنی و غیر آهنی از جمله مواد قابل بازیافت اصلی در مواد زاید جامد شهری هستند. در هر موقعتی تعمیم برای بازیابی هر یک از این مواد معمولاً با تکیه بر ارزیابی اقتصادی و ملاحضات محلی صورت می‌گیرد.در ارزیابی اقتصادی بازیابی مواد مشخصات مواد حائز اهمیت است.

سیتسم‌های فرایند و بازیافت

به منظور جداسازی اجرای دخلواه و انجام فرایند به مواد قابل اشتعال برای بازیابی مواد یا انرژی لازم است ودیاگرامهای عملیاتی ترسیم شود. دیاگرامهای عملیاتی برای بازیابی اجرای مواد زاید و تهیه مواد قابل احتراق به عنوان منبع سوخت به ترتیب در شکلهای ترسیم شده ارائه شده‌اند مواد سبک قابل احتراق معمولاً به نام سوخت حاضل از دورریز (RDF) خوانده می‌شود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)در 17 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)در 17 صفحه ورد قابل ویرایش

«بسمه تعالی»

یکی از انتقاداتی که به این کتاب وارد است آن است که ترجمه ایتالیایی کلمه ویرتو صورت نگرفته است. البته مترجم کتاب علت آنرا چند معنی بودن این کلمه‌ می داند و از این موضوع دفاع می‌کند و معتقد است که لفظ ایتالیایی ویرتو را خود خواننده می‎تواند آنرا با مطالعه متن کتاب منطبق سازد. یعنی خواننده قادر خواهد بود معنی درست کلمه را با توجه به متن کتاب دریابد به نظر من بهتر آن بود هر جایی که نام ویرتو ذکر می‌گردد، نویسنده کتاب معنی صحیح آنرا برای خواننده مشخص می‌نمود. وقتی که خود مترجم و یا نویسنده کتاب معنی درست ویرتو را (با توجه به جملات) نمی‌داند، چگونه انتظاری می‌رود که یک دانشجوی علوم سیاسی ویا یک خواننده عادی کتاب بتواند خودمعانی مختلف آنرا (لیاقت و استعداد، استعدادهای فطری و لیاقت ذاتی و پاک دامنی، توانایی، قدرت بازو، دلیری و…)با توجه به جملات متن کتاب استخراج نماید. البته مترجم مدعی می‌باشد که درباره معانی آن شرح و توضیح داده است ولی این توضیحات 3 اشکال دارد:‌ 1- گنگ و نامفهوم است 2 – معنی درست کلمه را مشخص نساخته است. 3- ممکن است تلقی نویسنده و مترجم صحیح نبوده و بیانگر آنچه که ماکیاولی از این واژه‌ها ارائه می‌نموده، مفهوم کلمه ویرو نباشد. مسئله بعدی آنکه ماکیاولی در عصر رنسانس می‌زیسته یعنی زمانی که علم وارد عرصه زندگی اروپاییان شد و عقاید امانیستی مطرح شد، به همین دلیل وی از امانیستها بسیار متاثر شده است. آنها اعتقاد داشتند که برای رشد و پیشرفت باید فرهنگ روم باستان را احیا نمود. این مطلب درست است که انسان محوری به جای خدا محوری حاکم شد ولی دینی در اروپا تعطیل نشد بلکه از سیاست جدا شد. عده ای معتقدند که نوشته های ماکیاولی متاثر از زمان اوست من این را قبول دارم ولی این مساله نباید توجیه یک سری مسائل دیگر شود. همیشه در تاریخ از بدو به وجود آمدن جهان تا به امروز خوبی خوب بوده، و بدی بد بوده است.ریاکاری،‌ نیرنگ و فریب، مکر و خدعه، دروغگویی، تهمت و … از صفات رذیله به شمار می‌آمده است. و متعاقب آن نیکی، سخاوت، درستی، صداقت و … از فضائل محسوب می شده است. و این مطلب را هم ماکیاولی و هم مردم فلورانس می‌دانستند ولی در عصری که ماکیاولی زندگی می‌کرد به دلیل اینکه مردم از کلیسای کاتولیک بیزار شده بودند، به اعتقاد من خود ماکیاول هم به نوعی از دین بیزار شده بود واز طرفی به خاطر به قدرت رسیدن درخاندان مریچی اقدام به نوشتن یک سری مطالب خلاف و اخلاق وانسانیت در آثار خود نمود. که این هم خود نباید به عنوان توجیه اعمال وی محسوب شود. به نظر من ماکیاول انسان خوبی نبوده است و البته انسان بدی هم نبوده است. او هم درآثار خود نکات مثبت دارد وهم منفی و هم درست وهم غلط (ومانند بسیاری از انسانهای دیگر فردی قدرت طلب بوده است. لازم به ذکر است در زمان نگارش شهریار نه ماکیاولی و نه معاصران او به هنگام خواندن آن هیچ یک احساس نمی‌کردند که برداشت او سنگدلانه است. ولی آقای اسکینر به این مطلب توجه نکرده است و مطالب این کتاب را با زمان آن روز تطبیقی نداده است. علیرغم اینکه نیت آقای اسکینر آن نبوده است. ماکیاولی به خاطر ارتباطش با اومانیستها و به خاطر دوستان و پدرش دردربار مریچی به قدرت رسید و ارتقاء‌ یافت، بعد توسط همین مدیچیها به خاطر سوء ظنی که به او پیدا کرده بودند دستگیر و زندان شد وبعد از آنان ماکیاول سعی کرد جایگاه از دست رفته خود را دوباره بدست آورد. به همین دلیل کتاب شهریار را نوشت تا آنرا به خاندان مدیچی تقدیم کند. مدتی بعد تحت تاثیر جمهوری خواهان قرار گرفت و کتاب گفتارها رانوشت. ولی همواره به خاطر کینه‌ای که نسبت به مدیچیها پیداکرده بود واز طرفی تحت تاثیر افکار جمهوری خواهی قرار داشت از آنان انتقاد می‌نمود. تا اینکه به قول خودش بخت به او رو کرد و در دربار مدیچیها ارج و قرب یافت و به نوشتن تاریخ فلورانس پرداخت. بعد از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به خاطر ارتباطش با مدیچیها از کار برکنار شد و در انزوا وتنهایی مرد تمامی این مسائل باعث گردیده است که مطالب شهریار یا گفتارها ضد و نقیص باشد در کتاب آقای اسکینر تلاش شده است تا افکار و عقاید ماکیاولی توجیه گردد. با توجه به شرایط و اوضاع زمانه (ص15و16) بهتر بود که نویسنده کتاب و دیگران آن قدر تاثیر محیط را در افکار وی دخیل نمی دانستند، هر چقدر محیط مؤثر باشد انسان نباید وجدان خود را زیر پا بگذارند مطلب دیگر آنکه نگرش ماکیاولی نسبت به اخلاق و قدرت و … به طور کامل در کتاب آقای اسکینر بیان نشده است. از این مطالب حاشیه‌ای خارج شویم. به مطلب اصلی یعنی نقد کتاب بپردازیم کتاب ماکیاولی نوشته کوئنتین اسکینر،‌ ترجمه عزت‌الله فولادوند کتابی ناقص (از نظر بیان مطالب) است و یک سری اشکالاتی اساسی دارد.

نیستید.

اسکینر: مردم دورو و پنهانکارند و در مواقع خطر می گریزند و در پی سود خویش هستند بنابراین شهریار نباید قول این مردم را اساس کار خود قرار دهد. همانطور که می بینیم آقای اسکینر در کتابش اساساً وفا به عهد و پیمان را با مردم مطرود دانسته است و مردم را ذاتاً‌ خبیث می دانسته است. ولی خود ماکیاول در شهریار گفته است اگر مردمان همگی نیک می بودند، این اندیشه شایسته نبود. یعنی نیکی را باید در برابر نیکی انجام داد و بدی را در مقابل بدی که این حرف سخن معقولی است. در کتاب شهریار ماکیاول به تفصیل در نیمة دوم فصل هجدهم مزایای ظاهر سازی، عوام فریبی و ریاکاری را شرح داده است که در کتاب آقای اسکینر به آنها اشاره کمی شده است. در کتاب شهریار در خصوص چگونگی رفتار فرمانروا با وزیران و مشاورانش سخن به میان آمده است که در کتاب آقای اسکینر حتی یک جمله هم دربارة آن اشاره نشده است. ماکیاولی در 3 فصل آخر کتاب شهریار به ویژه آخرین فصل آن یعنی فصل 26، تحت عنوان «فراخوانی به رهانیدن ایتالیا از چنگال بربران» اشاره می‎کند که در آن عشق شدید به میهن متلاشی، اسیر و ویران اشاره کرده است. ماکیاولی که قبلاً جمهوری خواه بود بی تردید به امکان تحقق حکومت جمهوری در ایتالیا از طریق استقرار آزادیهای مدنی روزگاران باستان، که به ارتش ملی ایتالیا جان می داد، اندیشیده بود تا همانگونه که تیتوس لیویوس بیان کرده است این کشور جایگزین جمهوری روم شود. ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به علائق قلبی ماکیاول نشده است (رویای ایتالیای واحد) در فصل بیست و چهارم، ماکیاولی آن دسته از شهریارانی که چون پادشاه ناپل و دوک میلان «پس از مدتها حکمرانی» سرزمینشان را از دست داده اند تحقیر می‎کند ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به آن نشده است. در فصل بیست و ششم (آخرین فصل کتاب) نویسنده تأکید کرده است که هیچگاه در ایتالیا، اوضاع برای پدید آمدن شهریاری جدید که بخواهد «درآنجا نامور شود» اینهمه مساعد نبوده است او بر آن است که خاندان مدیچی می‎تواند به رهایی ایتالیا دست یازد، به ویژه که این خاندان «از فضائل موروثی، بخت مساعد و الطاف پروردگار و مراحم کلیسایی برخوردارند. در کتاب اسکینر کوچکترین اشاره ای به این مطلب نشده است. چقدر خوب بود در کتاب آقای اسکینر در مورد سرنوشت اثر ماکیاول (شهریار) و تاثیراتی که در مدت 450 سال بعد بر جهان گذاشت توضیح داده می شد. اینکه چه مخالفتهایی با آن شد و چه افرادی از آن اثر حمایت کردند. اینکه چه جنگهایی را موجب شد و چه افرادی همچون ناپلئون، موسلینی، هیتلرواستالین از آن الهام گرفتند و…

در مجموع می‎توان گفت که کتاب آقای اسکینر کتاب ناقصی است و مطالب مهم کتابهای شهریار و گفتارها را بازگو نکرده است.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی نقد ایده دنیوی شدن در 32 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقد ایده دنیوی شدن در 32 صفحه ورد قابل ویرایش

نقد ایده دنیوی شدن

جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزه‌های مذهبی شان را با اندیشه‌های همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمال‌الدین، اقبال‌لاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزه‌های خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.

اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً‌ به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعه‌شناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً‌ همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.

الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان می‌کند که «متاسفانه واقعیات به هیچ‌وجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانه‌ای دال بر دنیوی شده به چشم نمی‌خورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام می‌دادند. 150 سال از سخنان توکویل می‌گذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً‌ برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده می‌پردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی می‌شود تا عمده‌ترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.

تعارض علم و دین

در تمامی نظریه‌های دنیوی شدن می‌توان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و…) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کرده‌اند.

یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت می‌کرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض می‌کردند. عموم نظریه‌های جامعه‌شناسی دین عنوان می‌کردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم می‌خورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیش‌فرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن می‌داند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از شکل‌گیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح می‌کردند. برگر می‌گفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهان‌بینی علمی که سریعاً‌ مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار می‌کند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین می‌کند.

امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی می‌شوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجسته‌ترین معمار تنش‌زدایی جامعه‌شناسی و دین است.

مفاهیم مترداف و جریانات موازی

با اینکه جامعه شناسی متاخر نقدهای تندی بر رهیافت‌های کلاسیک مثل مکتب تطور وارد آورده است و آنها را به جهت داشتن رویکردی جبری نسبت به واقعیت‌های سیال اجتماعی و پیشداوری و پیش‌گویی‌های غیر علمی درباره مقصد و روند تحولات اجتماعی مورد طعن قرار داده است لیکن خود نیز به طریقی دیگر و البته با مدعایی متواضعانه‌تر از اسلاف، در همین دام گرفتار آمده است. وجود برخی مناسبات تحمیل‌کننده و مقتضیات به ظاهر ناگزیر در صحنه جهانی و در پیش روی جوامع طالب توسعه همراه با نوعی سوگیری نه چندان آشکار و از پیش اراده شده جامعه‌شناسان معاصر را به نوعی بازگشت و روآوردی به سوی این نظریات کهن، البته با به کارگیری قالب‌هایی جدید و ابداع مفاهیمی نو کشانده است.

در حوزه جامعه شناسی مفاهیم بسیار با پسوند ation (شدن) که حاوی مضمونی از همان اندیشه تطورگرایانه کلاسیک است، ساخته شده و می‌شود. این مفاهیم که حامل فرضیه و نظریه خاصی درباره جهت مسیر و مقصد تحولات آتی جوامع بشری هستند به شکلی غیر قابل درک معاضد و موید یکدیگرند و همگی بر روی هم بر وجود روندی خطی و جبری به سوی مقصد تفصیلی در چرایی و چونی رشد چنین رویکردی در میان متفکران معاصر را داشته باشیم صرفاً به جهت آشنایی با برخی از این مفاهیم در حوزه مطالعات دین پژوهی و ربط و فصل معنایی هر یک با مفهوم اصلی این مطالعه یعنی عرفی شدن مروری کوتاه بر برخی از اصطلاحات رایج تر در این حوزه خواهیم داشت:

دین پژوهان و نظریه پردازانی که تحولات فروکاهنده دین و باور دینی در جامعه و فرد را دنبال کرده‌اند، در طرح نظریات خویش از واژه‌ها و مفاهیم مختلفی استفاده نمو‌ده‌اند. البته هیچ یک از این اصطلاحات قابلیت و بار معنایی واژه اصلی این موضوع یعنی عرفی شدن را ندارد؛ لیکن هریک حامل نقطه تاکیدات خاصی است که آشنایی با آنها بی‌تاثیر در شناخت پالایش یافته تر مفهوم اصلی مطالعه ما نیست.

غیر دینی شدن: ویلم می‌گوید که این اصطلاح برای فرانسه زبانان آشناتر است؛ در حالی که عرفی شدن را انگلیسی‌ زبان‌ها بیشتر استفاده می‌کنند. در عین حال او میان این دو مفهوم تفاوت قائل است. او می‌گوید که ژان بوبرو قصد داشته است تا با ایجاد یک لابراتوار تخصصی تاریخ و جامعه شناسی اندیشه غیر دینی، درباره تفاوت‌های مفهومی غیر دینی شدن و عرفی شدن به بررسی بپردازد. از فحوای سخن ویلم چنین استنباط می شود که مفهوم نخست عمدتاً ناظر به تغییراتی است که در مناسبات میان دین و نهادهای غیر دینی و مشخصاً نهاد سیاست رخ می‌دهد؛ در حالی که مفهوم دوم یعنی عرفی شدن به تحولاتی اشاره دارد که در درون دین و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی صورت می‌گیرد. (1377: 2-141)



خرید فایل


ادامه مطلب ...