پایان نامه نقش رسانه در بازتاب و پیشگیری جرائم و انحرافات
نقش رسانههای همگانی در انتقال آموزههای زندگی جمعی به مخاطبان، مورد تصدیق نظریهپردازان علوم اجتماعی قرار دارد. صاحبنظران و پژوهشگران جرمشناسی نیز به نوبه خود با تبیین نظری یا بررسی موردی رابطه جرم و رسانه، از دو منظر جرمخیزی یا پیشگیری از وقوع جرم به این موضوع پرداختهاند. با این همه ورود به بحث ارتباط جرم و رسانه به ویژه در ایران، امر خطیری است که ظرافت و پیچیدگی خاص آن نباید مورد غفلت قرار گیرد. حساسیت بحث از یکسو به ماهیت فعالیت رسانهای و از سوی دیگر به ایدئولوژیک بودن نظام جمهوری اسلامی برمیگردد. این امر چالشهای بحث رابطه جرم و رسانه را در ایران دو چندان کرده است.رسانههای ارتباط جمعی، پایگاههای اطلاعرسانی هستند که برای فعالیت مؤثر به امکانات سختافزاری و نیروی انسانی ماهر نیاز دارند که تأمین این هر دو بودجه بالایی نیاز دارد، رسانهها قبل از هرچیز به مدیریت توانمند و آشنا به جدیدترین مسائل حوزه فعالیت خود نیازمندند تا با تخصیص بودجه مناسب و گزینش نیروی انسانی ماهر به تولید پیام و اطلاعات بپردازند. نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر پیوند دین و سیاست است که احیای ارزشهای دینی را در زندگی اجتماعی مدنظر دارد، در این نظام چرخه اطلاعات و تبادلآرا و عقاید، تحت کنترل دولت قرار دارد، رادیو و تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانههای ارتباط جمعی دولتی است و بر فعالیت مطبوعات و پایگاههای اطلاعرسانی الکترونیکی نیز نظارت میشود.با توجه به ویژگیهای فوقالذکر، بحث ارتباط جرم و رسانه در کشور ما دامنه وسیعتری مییابد چرا که ضمن اینکه از جرم علیه منافع ملی تعریف خاصی ارائه میشود، جرایمی چون جرائم علیه مقدسات و ارزشهای دینی نیز موضوعیت پیدا میکند، مضافاً اینکه قابلیت رسانهها برای پیشبرد اهداف نظام نیز مورد عنایت است.اما آنچه بیان شد تمام پیچیدگی بحث را نمینمایاند، چرا که با وقوع انقلاب الکترونیکی و پیشرفت روزافزون تکنولوژی ارتباطات، ضمن اینکه دریافت تصاویر شبکههای تلویزیونی جهانی از طریق ماهواره در سراسر جهان امکانپذیر شده، قابلیت فعالیت جهانی کلیه رسانهها با اتصال به شبکه اینترنت نیز فراهم شده است؛ بنابراین مسائل جدیدی در حوزه رابطه جرم و رسانه از منظر دولت ملی پدید آمده است.گسترش ارتباطات و فرآیندی که اندیشمندان علوم اجتماعی تحت عنوان «جهانی شدن» از آن یاد میکنند، قدرت دولت – ملت را کاهش داده و اعتبار پارادایمهای علوم اجتماعی را زیر سؤال برده است از این رو بایدها و نبایدهای واضحی که در نظریههای مدرنیستی جرمشناسی و جامعهشناسی در خصوص رابطه جرم و رسانه وجود دارد و از دید سیاستگذاران جنایی و فرهنگی کشور نیر دور نمانده است، در عمل نتایج رضایت بخش به بار نیاورده است، لذا قبل از هر چیز باید به ریشهیابی این موضوع بپردازیم که چرا سیاستگذاران فرهنگی و جنایی نتوانستهاند به اهداف موردنظر خود در حوزه فعالیت رسانهای دست یابند. توجه به مطالب گفته شده، پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از:
1-با پیشرفت فناوری اطلاعات، آیا اصولاً امکان سیاستگذاری رسانهای در جهت مقاصد خاص ملی وجود دارد؟
2-رسانههای گروهی چه نقشی در پیشگیری از وقوع جرم دارند و چگونه میتوان از کارکردهای مثبت آنها در این حوزه استفاده بهینه کرد؟
فهرست مطالب
نقش رسانه های گروهی در پیشگیری از جرم. 4
جایگاه رسانههای ملی در عصر ارتباطات.. 5
راهکارهایی جهت مقابله با تأثیرات رسانههای خارجی.. 8
نقش رسانهها گروهی در افزایش جرم در جامعه. 9
نمایش خشونت بدون تفسیر انتقادی آن. 12
ضعف عزت نفس بیننده 12
نقش رسانه ها در پیشگیری از وقوع جرم. 15
نقد و بررسی محتوای برنامه ها و مطالب رسانه ها 17
منابع. 19