مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب امتحان
در 40 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب امتحان
اضطراب حالتی است که تقریبا" درهمه انسانها در طول زندگیشان به درجات مختلف بروز می کند ، به طوری که هر کس در زندگی خود حداقل یک بار این احساس را تجربه کرده است .( فایل وهاید[1] ،2012 ) وجوداندکی اضطراب درانسان هم طبیعی و هم لازم است ولی اگر از حد بگذرد برای او مشکل ساز خواهد بود ، به طوری که با داشتن اطلاعات و مهارت قادر نخواهد بود امتیاز لازم را کسب کند .( ریچاردسون و همکاران[2] ، 2011 )
کودکان و نوجوانان در جریان رشد انواع مختلفی از اضطراب به ویژه اضطراب آموزشگاهی را تجربه میکنند یکی از انواع این اضطرابها، اضطراب امتحان است. اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول و مهم آموزشی، رابطه تنگاتنگی با عملکرد و پیشرفت تحصیلی کودکان و نوجوانان دارد. ( تریفونی و شاهینی [3]، 2011 ) اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده ی شایع و مهم آموزشی، رابطه ی نزدیکی با اضطراب عمومی دارد . اضطراب امتحان نیز معمولا" با نزدیک شدن امتحانات در فرد نمایان می شود ، با این حال دارای ویژگی های خاصی است که آن را از اضطراب عمومی جدا می سازد. ( چاپل و همکاران[4] ، 2005 ) اضطراب امتحانرا حالتی از اضطراب عمومی می دانند که شامل پاسخ های پدیدار شناختی ، فیزیولوژی و رفتاری مرتبط با ترس از شکست است و فرد آن را در موقعیت های ارزیابی تجربه می کند .
پژوهشگران ، اضطراب امتحان را به عنوان صفتی نسبتا" پایدارو مرتبط با موقعیت های تهدید آمیز تعریف می کنند . ( لارسون [5]و همکاران ، 2010 ) اضطراب امتحان به جنبه های شناختی نظیر افکارمزاحم ،حواسپرتی، احساس پریشانی از ارزیابی دانشآموزان در هنگام امتحان اشاره دارد . ( کاسادی[6] ،2004 ) و خود را به صورت پاسخ های شناختی ناسازگارانه ( نظیر افکار مغشوش و افکار نامرتبط با آزمون ) به عوامل استرس زای تحصیلی نشان می دهد. در نتیجه انتظار می رود که رابطه معکوس معنا داری بین نمرات اضطرابی و نمرات امتحان وجود داشته باشد . ( یرکیز ، دادسن،1908 به نقل از دادستان ،1376 )
گاهی اوقات ، در امتحانات سرنوشت ساز و پایانی ، شاگردان دچار استرس شدید می شوند و ضربان قلبشان تند می زند ، دست هایشان می لرزد و عرق می کند و احساس می کنند که ذهنشان خالی شده است و هر چه خوانده اند فراموش کرده اند . در آن هنگام به اهمیت امتحان و عدم موفقیت خود می اندیشند و همین افکار ، اضطراب را بیشتر می کند و عملکردشان را تحت تأثیر قرار می دهد . اگر میزان اضطراب بالا و پاسخ سؤالات مشکل باشد ، در یادآوری پاسخ اختلال ایجاد می شود و به ندرت پاسخ درست به خاطر آورده می شود . این امر امروزه تحت عنوان اضطراب امتحان تلقی می شود که پدیده ای شایع محسوب می شود و دانش پژوهان را در برابر چالش آموزشی مهمی قرارداده است .
با توجه به پژوهش های انجام شده تغییر در فشار خون ، میزان ضربان فلب ، ضعف و سرگیجه ، به هم خوردن ساعات خواب و آرامش ، تغییر در میل به غذا ، تعریق و ترشح هورمون آدرنالین و نورآدرنالین در ایام امتحانات بویژه در کودکان دارای اضطراب امتحان افزایش می یابد . ( ابوالقاسمی و نجاریان ،1378 )
[1] -File &Hyde
[2] - Richardson etal
[3] - Trifoni&Shahini
[4] - Chapelletal
[5] - Larson
[6] - Cassady
...
ب ) مدل روان پویشی [1]اضطراب امتحان ساراسون
نقش والدین درایجاد اضطراب امتحان درسال های پبش از دبستان قابل انکار نیست . با بررسی واکنش دانش آموزان نسبت به اضطراب امتحان می توان این طور برداشت نمود که در کنار پیامدهای مربوط به موفقیت و شکست ، عوامل ناخودآگاه و دور از نظری وجوددارند که می تواند روی عملکرددانش آموزان در هنگام امتحان و یا موقعیت ارزیابی اثرگذار باشند . ( ساراسون وپالولا،1960 ) با در نظر گرفتن هر دو محتوای آشکار و پنهان مربوط به موقعیت های ارزیابی ، ساراسون و همکارانش ، نظریه روان پویشی اضطراب امتحان در کودکان طرح ریزی کردند که در شکل زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
شکل 2-5 : مدل روان پویشی اضطراب امتحان ساراسون ( 1972 )
بر طبق این مدل پویا ، اضطراب در مراحل آغازین برقراری ارتباط بین والدین – کودک و در دوره پیش از دبستان شکل می گیرد درست هنگامی که عملکرد کودک توسط انتظارات و توقعات بالای والدین مورد ارزیابی و قضاوت قرار می گیرد . این قضاوت و داوری نادرست سبب ایجاد احساس خصومت در کودک نسبت به والدین می گردد و کودک با سرکوبی[2] ، احساس خشم و ترس از تنبیه ، احساسات منفی نظیر احساس گناه و ترس از ارزیابی را در خود درونی می سازند که به نوبه خود سبب به وجود آمدن خود پنداره[3] منفی در کودک می گردد .
[1]- Psyehodynamic
[2]- Repression
[3] - Self concept
...
بخشی از منابع فارسی
ابوالقاسمی ، عباس. (1381). اضطراب امتحان : تشخیص ، علل و درمان مبتنی بر پژوهش . انتشارات اردبیل
استوار ،زهره و خسروی ،معصومه و اعظمی ،سعید. (1391) . اضطراب امتحان و راهبردهای مقابله با آن . تهران . نشر علم
الیس آلبرت ، جیمزنال ویلیام. (1387) .روانشناسی اهمال کاری ترجمه محمد علی فرجاد . تهران .نشر امید
آقا جانی ،طهمورث و شوقی. (1391). تحلیل روابط ساختاری بین آموزش خود متمایز سازی با اضطراب امتحان و باورهای خودکارآمدی . مقاله دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی سال پانزدهم . شماره 1 بهار 1393
باغانی ، مریم و دهقانی نیشابوری ، محسن. (1390).تاثیر انگیزش تحصیلی ، خودکارآمدی و رویکردهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان . اولین همایش ملی یافته های علوم شناختی در تعلیم و تربیت . دانشگاه فردوسی مشهد 1390
بختیار پور ، سعید و حافظی ،فریبا و بهزاد شینی ، فاطمه. (1389) . رابطه بین کمال گرایی و خود کار آمدی با اضطراب و عملکرد تحصیلی در دانشجویان . دانشگاه آزاد اسلامی .اهواز .
بیابانگرد ، اسماعیل. (1378) . اضطراب امتحان . تهران . نشر فرهنگ . چاپ دوم
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه
در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب
اضطراب عبارت است ازحا لت هیجانی منفی همراه با احساس عصبانیت، ناراحتی و تشویش که با فعالیت یا برانگیختگی جسمانی نیز همراه است (عبدلی، 1384، به نقل از زمانی، مرادی، 1388: 82)
الیس،یکی از روانشناسان، اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجهء طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی میداند.به نظر او،افکار و عواطف،کنشهای متفاوت و جداگانهای نیستند.پس تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی میماند.
انسان را اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمیکند؛بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیا دارد،سبب نگرانی و اضطراب میشود.تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات موهوم آنان سرچشمه میگیرد که از نظر تجربی معتبر نیست.(حسینی ،1375 )
الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زادهء طرز تفکر خیالی و بیمعنی انسان میداند. راجرز،روانشناس دیگر،اضطراب را نتیجهء ناهماهنگی و تضاد بین خویشتن پنداری فرد و تجربهء او میداند.در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خویش دارد،با تجربیات او مغایر است.هنگامی که فرد از خود مفهومی دارد که با تجاربش هماهنگی نسبی دارد،احساس میکند که برطبق ارزشها،خواستهها و تجارب گذشتهاش عمل میکند،پس در نتیجه از سازگاری کافی برخوردار میگردد.
اسپیلبرگ 1966 اولین کسی بود که اضطراب را به دو بعد اضطراب خصیصه ای و اضطراب حالتی تقسیم کرد. اضطراب حالتی به هیجا نات موقتی که با نگرانی و تنش همراه است، اطلاق می شود و اضطراب صفتی گرایش رفتاری نسبتاً پایدار و اکتسابی است که اغلب به عنوان یک ویژگی شخصیتی توصیف می شود. این نوع اضطراب موجب می شود تا فرد دامنة گسترده ای از شرایط غیر خطرناک را تهدیدزا و یا خطرناک درک کند.( زمانی، مرادی، 1388: 84)
2-16: اضطراب رایانه
در زندگی کنونی ، رایانه ها در همه جا حضور دارند و در نتیجه ، بسیاری از افراد با رایانه و کار با آن تجربه مستقیم یا غیر مستقیم دارند. اما استفاده از رایانه ، همیشه یک رویداد رضایت بخش و شاد نیست. در ایران ، اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه ، به طور مستقیم و غیر مستقیم در معرض تعامل با رایانه قرار گرفته اند . بدیهی است که این روند ، به دلیل گسترده بودن کاربرهای رایانه، متفاوت بودن میزان تجارب کاربران ، جدید بودن و به روز شدن فزاینده این فناوری و آشنایی کم افراد با آن ، موانعی را فرا روی کاربران در استفاده بهینه از فن آوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد داد. (غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 )
از سوی دیگر ، در طول دهه گذشته ، تاکید بر کاربرد رایانه در زندگی روزمره و حتی بیشتر از آن ، در حیات دانشگاهی وجود داشته است. کلاس های چند رسانه ای با فن آوری های وابسته به ر ایانه ، به سرعت در حال تبدیل شدن به هنجار در فضای دانشگاه هستند. دانشجویان به طورفزاینده ای ملزم می شوند تکالیفی را بر روی رایانه آماده سازند و برای پروژه های کلاسی، از نرم افزار و سخت افزار رایانه استفاده کنند. ( بایلی، میشل و پارکر ، 2001، به نقل از غلامعلی لواسانی) این تقاضای فزاینده به رایانه برای بسیاری از افراد با اضطراب و استرس همراه است .(حسن زاده، 1388 : 52 ). پدیده اضطراب رایانه ، یکی از چنین موانعی است که منجر به اجتناب افراد از مواجهه با رایانه می شود.( غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 ).
...
2-19: پیشینه ی پژوهش شکاف دیجیتالی و اضطراب رایانه
2-19-1: تحقیقات انجام شده در داخل کشور
- نجلا حریری و نسترن زمانی راد در پژوهشی با موضوع بررسی شکاف دیجیتالی بین نسل ها از نظر آشنایی،علاقه و استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات در سال 1390 انجام داده اند.به این نتیجه رسیده اند که میزان علاقه به مظاهر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز در فرزندان به نحومعنی داری بیش از والدین آن ها بود. از نظر میزان استفاده نیز میانگین استفاده فرزندان از فناوری ها بالاتر از والدین بود و تفاوت معنی داری میان میانگین استفاده والدین و فرزندان از فناوری ها مشاهده گردید.
-جواد افشار کهن و زهرا زمانی در تحقیقی با عنوان جوانان و شکاف دیجیتالی با تاکیدبر جوانان 15 تا 29 ساله همدان در سال 1388 به این نتبجه رسیده اند که میان فقدان سواد اطلاعاتی ، فقدان سواد رایانه ای و فقدان مهارت در استفاده از اینترنت و ایجاد شکاف دیجیتالی در جوانان رابطه وجود دارد. این نتایج همچنین نشان می دهد میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین و ایجاد شکاف دیجیتالی نیز رابطه معناداری وجود دارد . سطح تحصیلات جوانان نیز در دستیابی انها به اینترنت موثر است . رابطه معناداری نیز میان سطح تحصیلات افرادو ایجاد شکاف دیجیتالی دیده می شود. این تحقیق به صورت پیمایشی صورت گرفته است.
–جوادی و زنجانی زاده در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی میزان و نوع استفاده ازاینترنت و تاثیر آن بر ارزشهای خانواده در بین دانش آموزان دبیرستانی ناحیه 3 مشهد در سال تحصیلی 1382-1383تاثیر اینترنت را با استفاده از نظریات ارتباطات جمعی، پویایی گروهها، کنش - ارتباطی و نظریه نیازها مورد سنجش قرار داد. و به این نتیجه رسید که 45 % دانش آموزان(در آن سال) از اینترنت استفاده می کنند
-محمد سلطانی فر در پژوهشی با عنوان تحلیل سواد اینترنتی دانَش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران 1386-1385 در مقایسه با مربیان و والدین آنها که از نوع توصیفی بوده است به این نتایج رسیده است که در توانایی استفاده از اینترنت میان دانش آموزان ، مربیان و والدین آنها تفاوت معنا داری وجود دارد. میزان استفاده دانش آموزان از اینترنت بیشتر از والدین ومربیان آنهاست .
- سلیمانی، موسوی و پریرخ در پژوهشی با عنوان ، بررسی رابطه ی بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با ویژگی های جمعیت شناختی اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 87-88 توسط انجام شده است ، به این نتایج دست یافته اند که میانگین استفاده از رایانه و نرم افزارها، اینترنت و سرویس های اینترنتی، میزان استفاده از فناوری اطلات و ارتباطات درانجام عملکردهای آموزش میان زنان بیشتر از مردان و میزان استفاده از فناور ی اطلاعات و ارتباطات در انجام عملکردهای پژوهشی مردان بیشتر از زنان است. در رابطه با سن ، رابطه ی منفی (معکوس) وجود دارد.
- محمد احمدی ده قطب الدینی، محد مشکانی، عظیم محمد خانی در پژوهشی که با عنوان تاثیر خود کارآمدی رایانه و اضطراب رایانه بر سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس : چشم اندازهای جدید روان شناسی اجتماعی در سال 1389 انجام داده اند به این نتایج دست یافته اند که مدل دیویس ، برازندگی مناسبی با داده ها دارد و اثر مستقیم خودکارآمدی رایانه بر سهولت ادراک شده رایانه وکاربرد واقعی رایانه ، مثبت و معنادار است. همچنین ، اثر مستقیم اضطراب رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه منفی و معنا دار و بر سهولت ادراک شده کاربر رایانه منفی و معنادار نیست.مدل مطرح شده مؤید نقش خود کارآمدی رایانه و اضطراب رایانه در کاربرد واقعی رایانه توسط کاربران بودند.
....
مقایسه میزان اضطراب وسواس ، ترس مرضی شکایات جسمانی، در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های آزاد و سراسری
چکیده پژوهش :
سوال پژوهشی این است که آیا بین میزان اضطراب وسواس ، ترس مرضی شکایات جسمانی، در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های آزاد و سراسری تفاوت معناداری وجود دارد یا ندارد ؟
اهداف پژوهشی به ترتیب مبین مقایسه میزان اضطراب در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های آزاد و سراسری می باشد . بررسی مقایسه میزان وسواس در بین دانشجویان پسرو دختر دانشگاه های آزاد و سراسری می باشد . بررسی مقایسه میزان شکایات جسمانی در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه های آزاد و سراسری می باشد .
بررسی مقایسه میزان ترس مرضی در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد و سراسری می باشد .
فرضیه های پژوهش در پی آزمودن آن است که آیا در میزان اضطراب در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد و سراسری تفاوت معناداری وجود دارد ؟
آیا در میزان وسواس بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد و سراسری تفاوت معناداری وجود دارد ؟
آیا در میزان شکایات جسمانی در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد و سراسری تفاوت معناداری وجود دارد ؟
آیا در میزان ترس مرضی در بین دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد و سراسری تفاوت معناداری وجود دارد ؟
روش تحقیق پژوهش حاضر برای مطالعه ی ارتباط بین متغیرها عبارت است از روش جامعه ی آماری یا هدف در این پژوهش عبارت است از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد و سراسری.
در بیان ومعرفی نمونه می توان گفت ، در این پژوهش دو گروه نمونه شرکت خواهند داشت .
الف) دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد .
ب ) دانشجویان پسر و دختر دانشگاه سراسری.
دو گروه نمونه از دو جامعه ی متفاوت از رشته های مرتبط با علوم انسانی
تعداد نمونه های پژوهش های حاضر 90 نفر است . چون در این پژوهش دو گروه یعنی یک گروه از دانشجویان دانشگاه آزاد و گروه دیگر از دانشجویان دانشگاه سراسری با هم مقایسه می شوند . بنابراین در هر گروه 45 نمونه شرکت داده می شوند تا بتوان مقایسه ای درست از ملاک ها به عمل آورد .
روش نمونه گیری با توجه به ملاک استنباط یا استدلال آماری ، روش نمونه گیری تصادفی است . ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی Sclgor است روش آماری نتایج به دست آمده با استفاده از روش آماری آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت .
فهرست مطالب
فصل اول – کلیات تحقیق
مقدمه............................................................................................................... 9
1-2 بیان مسئله ............................................................................................ 14
1-3 اهداف و ضرورت پژوهش ................................................................. 16
1-4سوالات پژوهش .................................................................................... 17
1-5فرضیه های پژوهش ............................................................................. 17
1-6 متغیرهای پژوهش ............................................................................... 18
متغیرهای مستقل .......................................................................................... 18
متغیرهای وابسته ......................................................................................... 18
1-7تعاریف مفهومی ..................................................................................... 18
1-8تعاریف عملیاتی...................................................................................... 19
فصل دوم – پیشینه و ادبیات تحقیق
2-1 دیدگاه و و نظریه ها در رفتار ناسازگار.............................................. 21
2-2 تعاریف و دیدگاه های نظریه پردازان در رابطه با اضطراب.............. 24
2-3 اختلالات اضطرابی................................................................................ 38
2-3-1 اضطراب تعمیم یافته......................................................................... 39
2-3-2 وسواس فکری – عملی..................................................................... 40
2-3-2-1 ویژگی های اختلالات وسواس.................................................... 42
2-4 علل اختلالات اضطرابی (از دیدگاه های مختلف)................................. 43
2-4-1 دیدگاه زیست شناختی..................................................................... 44
2-4-2 دیدگاه روان پویایی.......................................................................... 44
2-4-3 دیدگاه رفتار گرایی........................................................................... 47
2-4-4 دیدگاه شناختی................................................................................. 49
2-4-5 دیدگاه انسان گرایی و اصالت وجودی........................................... 52
2-4-6 دیدگاه اجتماعی................................................................................. 57
2-5 تفاوت ها و تشابهات اختلالات اضطرابی ........................................... 57
2-6 درمان اختلالات اضطرابی.................................................................... 57
2-6-1 دیدگاه زیست شناختی..................................................................... 57
2-6-2 دیدگاه تحلیل روانی.......................................................................... 58
2-6-3 دیدگاه یادگیری................................................................................. 59
2-6-4 دیدگاه شناختی................................................................................. 61
2-7 وسواس – اجباری................................................................................ 64
2-8 ویژگی های اختلال وسواس فکری – عملی........................................ 67
2-9 نظریه ها و درمان اختلال وسواس فکری – عملی.............................. 68
2-9-1 نظریه های روان کاوی در رابطه با OCD .................................... 73
2-9-2 نظریه های رفتاری و شناختی......................................................... 74
2-9-3 درمان روانکاوی............................................................................... 75
2-9-4 درمان رفتاری هیجانی خردمندانه .................................................. 76
2-9-5 درمان شناختی.................................................................................. 76
2-9-6 درمان بیولوژیکی.............................................................................. 77
2-10 ویژگی های بالینی OCD .................................................................. 78
2-11 تشخیص اختراقی OCC ................................................................... 81
2-12 فوبی (ترس مرضی)........................................................................... 82
2-12-1 فوبی های خاص............................................................................. 83
2-13 نظریه ها و درمان فوبی خاص........................................................... 88
2-14 بیماری جسمانی یا اختلال جسمانی شکل ........................................ 95
2-15 اختلال جسمانی کردن و اختلال های مربوط.................................... 98
2-16 ویژگی های تشخیص اختلال جسمانی کردن................................... 101
2-17 نظریه ها و درمان اختلال جسمانی شکل ......................................... 102
2-18خود بیمارانگاری از لحاظ روانپزشکی ............................................. 107
2-18-1دلایل آغاز بیماری ......................................................................... 108
2-18-2 سابقه ی مشکل و شیوع آن ........................................................ 109
2-18-3 سیر بیماری................................................................................... 111
فصل سوم – روش تحقیق
جامعه آماری ............................................................................................... 116
نمونه و روش نمونه گیری ......................................................................... 116
روش اجرا ................................................................................................... 116
ابزار اندازه گیری ........................................................................................ 117
نمونه گیری آزمون ..................................................................................... 117
اعتبار آزمون ............................................................................................... 118
پایانی آزمون ............................................................................................... 119
روش جمع آوری اطلاعات ......................................................................... 121
روش آماری ................................................................................................ 121
فصل چهارم
مقدمه ............................................................................................................ 123
مقایسه میاگین ها ........................................................................................ 124
آزمون فرضیه ............................................................................................. 124
فصل پنجم
نتیجه گیری ................................................................................................. 130
محدویت ها و پیشنهادات............................................................................. 132
پیوست ....................................................................................................... 134
تحقیق ارتباط سبکهای دلبستگی و رابطه با اضطراب
فهرست:
تأثیرپذیری روان برشیوة دلبستگی
نقش سبک های دلبستگی در روابط عاطفی
شیوه های دلبستگی
رابطة احساس اضطراب در سبک دلبستگی اضطرابی
نگرش های مضطربانه دلبستگی توأم با اضطراب
"اضطراب دلبستگی" چیست؟
کردار شناختی دلبستگی
نظریات فروید در مورد دلبستگی
مراحل دلبستگی
آشنایی با اضطراب
علائم اضطراب
از خودبیگانگی انسان ، دلبستگی و اضطراب از دیدگاه هایدگر!
الکل ؛ ایجاد دلبستگی و احساس اضطراب
سبک دلبستگی دختران فراری
=============================
تأثیرپذیری روان برشیوة دلبستگی
سبکهای دلبستگی نشانگر شخصیت است و این سبکها نه تنها منشاء اثرات مهمی بر روانشناسی شخصیت و روانشناسی تحولی بوده بلکه تأثیر غیرقابل اغماضی بر آسیب شناسی روانی و ابعاد مختلف رواندرمانگری مانند خانواده درمانی، زناشویی درمانی، روان درمانگری نوجوان داشته است. امروزه این نظریه الهام بخش هزاران پژوهش درباره نقش نوع دلبستگی بر تحول شخصیت، رشد اجتماعی، انواع اختلالهای روانی مانند افسردگی، اضطراب ، اظطراب جدایی، مدرسه هراسی اختلالهای تغذیهای، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت ضداجتماعی بوده است.. مساله اساسی در این پژوهش بررسی رابطه هویت خود، سبک های دلبستگی و ویژگیهای شخصیتی است. برای دستیابی به این هدف سوالهایی مطرح شده و متغیرهای پژوهشی ذکر شده و تعاریف میان متغیرها ارائه شده است. ابتدا مفهوم کلی هویت و پایه های نظریه آن با توجه به دیدگاههای اریکسون و مارسیا مطرح و حالات یا پایگاههای هویتی چهارگانه مارسیا که عبارتند از هویت آشفته ، هویت زودرس ، هویت تعلیق و حالت هویت پیشرفت و همچنین عوامل تاثیرگذار بر هویت مورد بررسی قرار گرفته است. سپس مفهوم دلبستگی و پایه های نظری آن و سبک های دلبستگی در چرخه زندگی و کنش آنها با توجه به نظریه روان تحلیل گری فروید و دیدگاههای وینی کات مورد بررسی قرار گرفته است . همچنین در مورد تفاوتهای فردی در دلبستگی و تاثیر وضعیت اقتصادی خانواده بر دلبستگی بحث شده است...
...
رابطة احساس اضطراب در سبک دلبستگی اضطرابی
افرادی که سبک دلبستگی امن دارند احساس شادی ، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند ؛ آنها احترام به خویش بالایی دارند و احساس می کنند که دیگران آنها را دوست دارند و از آنها مراقبت می کنند . دلبستگی امن تمایل به قدردانی ، مراقبت و فداکاری را نسبت به افراد مهم زندگی پدید می آورد .افرادی با سبک دلبستگی امن به دلیل اعتماد ،احساس نزدیکی و علاقه مندی به دیگران احساس خوبی دارند، چرا که آنها نیز متقابلاً از دیگران انتظار دارند آنها هم با پذیرش ، احساس نزدیکی و صمیمیت پاسخ دهند . سبک دلبستگی اجتنابی ، مستلزم نگرش های زیر است :
- من از نزدیک شدن به دیگران ، احساس راحتی نمی کنم .
...
فصل دوم پایان نامه با موضوع اضطراب اجتماعی
در 94 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اضطراب اجتماعی
مفهوم اضطراب اجتماعی[1]
مفهوم اضطراب اجتماعی باعث سردرگمی دانشمندان در طول تاریخ شده است. داروین (1998/1872) به بحث در این باره پرداخته که انسانها چطور می توانند از مورد توجه دیگران قرار گرفتن در حالیکه دچار فقدان کلی اعتماد به نفس در موقعیت های غیراجتماعی نیستند ابراز ترس کنند. به علاوه داروین اظهار داشته که این ترس می تواند با سرخ شدن و ابرام شدید در پنهان کاری توأم باشد. در عمل افراد اقدام به پنهان کردن چهره ی خود و اجتناب از تماس چشمی مستقیم می کنند و یا این که یک استراتژی جبرانی را به صورت تماس چشمی نامناسب اتخاذ میکنند.
بعدها یانگ (1923) دو نوع نگرش را معرفی کرد که بر پایهی دو اصل متناقض استوار بودند: درون گرایی و برون گرایی. و این درون گرایی بود که افراد کمرو و منزوی اجتماعی را در بر میگرفت، نه برون گرایی. افراد دارای چنین نگرشی از جهان بیرونی ترس داشتند، در مورد خود طرز فکر منفی داشتند، از نظر رفتار اجتماعی شان ناراحت بودند و در احتیاط کاریهای غیر ضروری شرکت می کردند. متعاقباً آیزنک و آیزنک[2](1964) معیار ویژگی شخصیت را بر اساس رویکرد پردازش اطلاعات ساختند. این رویکرد نشان داد که انزوا، درون نگری، محتاط بودن ، نگرانی و دغدغه مشخصههای درون گرایی هستند (آیزنک و آیزنک، 1964).
همانطور که در بخشهای بعدی بحث می شود امکان دارد ویژگیهای شخصیت در سبب شناسی اضطراب اجتماعی مقصر باشند. با وجود این، فاکتورهای حفظ کنندهی اضطراب اجتماعی عمدتاً بررسی نشده یا تجسم نیافته به جا مانده اند. در واقع پیشرفت های زیادی در رشتههای روانپزشکی و روانشناسی حاصل شدهاند که طبقه بندی اضطراب اجتماعی از یک ویژگی شخصیت محض تا یک اختلال اضطرابی متمایز[3] را ممکن ساختهاند.
2-1-2- ملاک های تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی
2-1-2-1- کتاب راهنمای تشخیصی و آماری- چاپ دوم (DSM-II):
در علم روانپزشکی اضطراب اجتماعی تا سال 1980 که DSM-III (APA,1980) آن را در میان اختلالات اضطرابی جا داد یک اختلال متمایز محسوب نمی شد. با وجود این DSM-II (APA، 1968( تشخیص واکنش انزوایی دوران کودکی را[4] طبقه بندی کرد. این اختلال به واسطهی کمرویی[5]،گسلش[6] و مشکل در برقراری روابط میان فردی در کودکان و نوجوانان مشخص میشد. لذا کمرویی یک ویژگی شخصیت محسوب می شود و به احتمال قوی با اختلال شخصیت اجتنابی رابطهی نزدیکتری دارد.
2-1-2-2- کتاب راهنمای تشخیصی و آماری- ویرایش سوم (DSM-III)
(APA,1980) DSM-III ملاکهای تشخیصی مختص به اضطراب اجتماعی را در بر داشت که شامل ترس اساسی از زیر ذره بین قرار گرفتن یا شرمسار شدن[7] و رفتار اجتنابی مربوطه بودند. مثل سایر اختلالات اضطرابی انتظار میرفت افراد دارای اضطراب اجتماعی ترس خود را غیرمنطقی بدانند. به علاوه مطابق با مفهوم کلی ترسها، انتظار میرفت اضطراب اجتماعی صرفاً زمانی ناتوان ساز باشد که شخص با عامل ترس خود (موقعیت اجتماعی خاص) مواجه می شد. از اینها گذشته این اختلال نسبتاً نادر قلمداد میشد.
2-1-2-3- کتاب راهنمای تشخیصی و آماری- ویرایش چهارم (DSM-IV)
(APA,1994) DSM-IV اصطلاح اختلال اضطراب اجتماعی را معرفی کرد و تشخیص را به ترس از یک یا چند موقعیت اجتماعی بسط داد. به علاوه ملاک های مربوطه شامل قابلیت حملهی پانیک[8] یا حملهی هراس در موقعیت های اجتماعی بودند. انتظار می رفت درماندگی و پریشانی باعث وقفه در فعالیتهای روزمره یا مشکل زیاد در انجام آنها، در موفقیت شغلی یا تحصیلی و تعاملات اجتماعی بشود. به علاوه این کتاب راهنما تشخیص را در دوران کودکی و نوجوانی که نشانهها به مدت بیشتر از 6 ماه حضور داشتند به کار گرفت. در ضمن سنخ یا گونهی[9] تعمیم یافته ی[10] اضطراب اجتماعی نیز معرفی شد. این سنخ پیش فرض ترس در بیشتر موقعیتهای اجتماعی را داشت و متخصصین بالینی باید تشخیص اضافی اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)[11] را لحاظ کنند. اما این کتاب راهنما مشخص نکرد که منظور از «بیشتر موقعیت های اجتماعی» چه بوده است.
علاوه بر این DSM-IV در متن خود یک دور باطل تشکیل دهنده یا اضطراب انتظار، یعنی تمرکز بر روی افکار منفی و حواس بدنی منفی و تفسیرهای اجتماعی منفی را نیز پیشنهاد کرده است (APA, 1994)، و بالاخره مسائل فرهنگی[12] نظیر ترس از مسبب توهین به دیگران شدن که در ژاپن زبانزد است معرفی شدند. در میان سایر اختلالات، تشخیص افتراقی با اختلال هراس به همراه گذر هراسی[13] یا بدون آن مرتبط بود اما اضطراب جدایی[14] در کودکان تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی را از دور خارج کرد. به علاوه کتاب راهنما پیشنهاد داد که تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی میتواند تداخل عمده ای با اختلال اضطراب اجتماعی تعمیم یافته داشته باشد. نسخهی بازنگری و اصلاح شده ی (APA, 2000) DSM-IV-TR شامل تغییری در ملاک های تشخیصی اضطراب اجتماعی نبود. یک به روز سازی مرتبط با ویژگیهای همراه و همبودی بیماری در متن وجود داشت.
2-1-2-4- کتاب راهنمای تشخیصی و آماری- ویرایش پنجم (DSM-V)
پیشرفتهای اخیر در رشته های روان داروشناسی[15] و روانشناسی به یافته هایی ختم شدهاند که میتوانند مفهوم اضطراب اجتماعی در چاپ جدید DSM (مه 2013) را تغییر دهند. به عنوان مثال شماری از دانشمندان پیشنهاد دادند اختلال اضطراب اجتماعی زیر آستانه[16] گنجانده شود تا به عنوان یک اختلال یک بُعدی[17] مفهوم اضطراب اجتماعی را مورد تأکید قرار دهند (فیلهو، هتم، فراری، ترزسنیاک، مارک و ان سانتوز،[18] 2010). استین، اونو، تاجیما و مولر[19] (2004) تا آنجا پیش رفتهاند که یک مفهوم متحد اختلالات طیف اضطراب اجتماعی[20] را پیشنهاد دادند. این شامل ترسهای اجتماعی، اجتناب، دغدغه های جسمی[21]، اختلال کارکرد عاطفی و کمبودهای اجتماعی[22] می باشد. مثلاً اختلال بدشکلی بدن[23] و سندرم جدید مرجع پویایی[24] ، اختلال در خوردن و اختلالات شخصیتی که تأثیر شدیدی بر روی مردم آمیزی افراد مثلاً مردم آمیزی افراطی در اختلال ویلیامز و مردم آمیزی تفریطی در اختلال شخصیت اسکیزوئید هم میتوانند در این طیف گنجانده شوند.
بر اساس مرور شواهد مرتبط با ملاکهای تشخیصی اضطراب اجتماعی (بوگلز، آلدن، بیدل، کلارک، پین، استین و همکاران[25]،2010) و مسائل فرهنگی مربوطه (لیوایز- فرناندز، هینتون، لاریا، پاترسون، هافمن، کرسک و همکاران[26]، 2009) تغییرات زیر پیشنهاد شده اند:
استفاده از اصطلاح اختلال اضطراب اجتماعی (با اضطراب اجتماعی در پرانتز)
حذف ملاک بازشناسی ترس به عنوان غیرمنطقی؛ به جای آن متخصصین بالینی می توانند ترس به عنوان «خارج از نسبت»[27] را با در نظر گرفتن بافت فرهنگی شخص برآورد کنند.
گنجاندن ترس از توهین به دیگران[28]
حذف زیر گونه ی تعمیم یافته و استفاده از اضطراب عملکرد به عنوان یک تصریح یا مشخص کننده . ترس ها بر طبق موقعیت های اجتماعی: تعاملات اجتماعی، تحت نظر بودن، و تکالیف عملکردی گروه بندی میشوند.
گنجاندن موتیسم یا گنگی گزینشی[29] به عنوان ابزار رفتاری (اجتناب) اختلال اضطراب اجتماعی در نوزادی[30] و اوایل کودکی.
به واسطهی دغدغه های مربوط به دست کم گرفتن مشکلات میان فردی مهم در اختلالات شخصیتی پیشنهاد شد اختلال شخصیت اجتنابی یک تشخیص مجزا باقی بماند.
طول مدت (احتمالاً 6 ماه) که برای تمام سنین به کار خواهد رفت.
حذف ذکر نام حملات هراس
گنجاندن مقیاس شدت[31]
و بالاخره گنجاندن بحث در مورد رابطه بالقوهی بین اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال بدشکلی بدن و بین اضطراب اجتماعی و طبقه بندی جدید سندرم مرجع پویایی پیشنهاد شد.
2-1-2-5- دهمین بازنگری و اصلاح طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD-10)
ICD-10 (سازمان بهداشت جهانی(WHO)، 1992) اضطراب اجتماعی گسسته دربارهی موقعیتهای اجتماعی خاص و اضطراب اجتماعی منتشر دربارهی بیشتر موقعیتهای اجتماعی را متمایز کرده است. ICD-10 نیز مثل DSM-IV به شرح مفصل ماهیت یا میزان موقعیت های اجتماعی لازم برای تشخیص سنخ منتشر[32] نپرداخته است. با این حال کتاب راهنما متذکر شد این موقعیتها باید خارج از محفل خانوادگی باشند. این می تواند مختص به افراد دارای اضطراب اجتماعی باشد که در گردهمایی خانوادگی و در روابط نزدیکی فامیلی با ناراحتی مواجه میشوند.
خلاصه اینکه ملاک های تشخیص اضطراب اجتماعی عبارت بودند از:
1) این که علت اولیه نشانهها اضطراب، و نه هذیان و افکاری وسواسی باشد.
2) این که نشانهها در وهله ی اول با موقعیت اجتماعی مرتبط باشند.
3) اجتناب اجتماعی.
شرح حال جزء به جزء علائم اضطراب اجتماعی در ملاک های تشخیصی ICD-10 برای پروتکلهای تحقیقاتی[33] (سازمان بهداشت جهانی، 1993) یافت میشوند. این کتاب راهنما صریحاً ترس از جلب توجه دیگران و شرمسار شدن و همینطور اجتناب معنی دار[34] را الزام آور کرده است. به علاوه این کتاب راهنما نشانه های اختصاصی اضطراب نظیر سرخ شدن و لرزیدن و همینطور ترس از استفراغ کردن[35] را فهرست کرده و ایجاب نموده که فرد ترس را غیرمنطقی شناخته باشد.
ملاکهای اضطراب اجتماعی در ICD-10 به ظاهر شبیه به ملاک های DSM-IV (1994) هستند. اما ICD-10 بر خلاف DSM-IV سنخ ترس و واکنش های روان شناختی را مشخص کرده است. به علاوه ICD-10 طبقه بندی های جداگانه ای را برای اختلال اضطراب اجتماعی بزرگسالی و کودکی به کار بسته است. چنین تفاوت هایی این سؤال را پیش آوردند که آیا میزان شیوع تحت تأثیر ملاک های تشخیصی به کار رفته در هر مطالعه قرار گرفته یا خیر. به عنوان مثال روچا، ورکارو، یوچوآ و لیماکاستا[36] (2005) مصاحبه های بالینی کامپیوتری شده ای را برای تشخیص اضطراب اجتماعی در نمونه ای از 1221 برزیلی بالای 18 سال انجام دادند. مؤلفان دریافتند که درصد تشخیص های مبتنی بر ملاک های DSM-III-R به طرز معنی داری بیشتر از آن بر اساس ملاک های ICD-10 ، بدون در نظر گرفتن جنس بود.
[1]. Social Anxiety
[2]. Eysenck, H. J., & Eysenck, S. B. G.
[3]. distinct
1. withdrawing reaction of childhood
2. shyness
3. detachment
4. embarrass
5. panic attack
1. type
2. generalized
3. Avoidant personality disorder
4. cultural issue
5. agoraphobia
6. separation anxiety
7. Psychopharmacology
8. sub threshold
1. one-dimensional
2. Filho, A. S., Hetem, L. A. B., Ferrari, M. C. F., Trzesniak, C., Mart, N-Santos, R., et al.
3. Stein, D. J., Ono, Y., Tajima, O., & Muller, J. F.
4. social anxiety spectrum disorder
5. body focused concern
6. social deficits
7. Body dysmorphic disorder
8. new difactory reference syndrome
9. Bogels, S. M., Alden, L., Beidel, D. C., Clark, L. A., Pine, D. S., Stein, M. B., et al.
10. Lewis-Fernández, R., Hinton, D. E., Laria, A. J., Patterson, E. H., Hofmann, S. G., Craske, M. G.
11. out of propertion
12. fear of offending others
1. selective mutism.
2. infancy.
3. severity scale.
4. diffuse type.
1. research protocol
2. significant avoidance
3. vomiting
4. Rocha, F. L., Vorcaro, C. M. R., Uchoa, E., & Lima-Costa, M. F.
پیشینه پژوهش
پینتوگاویا، کاستیلهو، گالهاردو و کانها (2006) در یک مطالعه ی مقطعی در رابطه با اضطراب اجتماعی به بررسی رابطهی بین طرح واره های غیرانطباقی اولیه، اضطراب اجتماعی و سایر اختلالات پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که گروه اضطراب اجتماعی و یک گروه مختلط از سایر اختلالات اضطرابی (اختلال هراسی و اختلال وسواسی جبری) در مقایسه با گروه کنترل (جامعه ی آماری عمومی) در بیشتر طرح واره ها نمره ی بالاتری گرفتند. لذا افراد دارای اضطراب اجتماعی در طرح واره هایی نمره ی بالاتر از گروه مبتلا به سایر اختلالات را گرفتند که موضوع شان پیرامون قطع رابطه ی اجتماعی و طرد اجتماعی بود (مثل شرمساری، گناه، قصور، ناخوشایندی اجتماعی، انزوای اجتماعی و بی اعتمادی، اجحاف). به علاوه شرمساری، بی اعتمادی، اجحاف، محرومیت هیجانی و معیارهای سخت گیرانه، ترس از ارزیابی منفی را پیش بینی کردند. این مطالعه پیشنهاد داد که طرح واره های غیر انطباقی اولیه در اضطراب اجتماعی نقش دارند.
کالوت، اوروئه و هانکین، 2013 ؛ کالوت، اوروئه، کامارا و هانکین (2013) ؛ گونزالس دایز، کالوت زومالد و اوروئه سولا (2012)، کالوت و اوروئه، (2008) ؛ هینریچسن والر و امانوئلی (2004) در مطالعات جداگانه به بررسی نقش طرح واره ها در اختلال اضطراب اجتماعی پرداخته اند. در مجموع این مطالعات حکایت از آن دارند که مرتبط ترین طرح واره ها برای اضطراب اجتماعی طرح واره ی قطع ارتباط/ طرد، استقلال ناقص، و هدایت توسط سایرین هستند.
آنکوئیست، وامالا و لیندستروم[1] (2012) مطالعهای با هدف بررسی شاخصهای اجتماعی سلامت و اثر متقابل عوامل اقتصادی اجتماعی بر سلامت بر روی نمونه ای متشکل از 23153 مرد و 28261 زن 84-16 ساله انجام دادند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک چند متغیره نشان دادند که سرمایه اقتصادی و اجتماعی پایین (اعتماد بین فردی و سیاسی اجتماعی، مشارکت اجتماعی) با وضعیت پایین سلامتی مرتبط بود. مطالعه حاضر شاهدی است بر این که مشکلات اقتصادی و سرمایه اجتماعی بر پیامدهای متفاوت سلامتی تأثیر میگذارند.
استافورد، دسیلوا، استانسفلد و مارموت[2] (2008؛ به نقل از آنکوئیست و همکاران، 2012) ارتباط معناداری بین سرمایه اجتماعی محله زندگی (اعتماد، روابط متقابل و عضویت در انجمن یا تشکلها) و اختلالات روانی شایع در گروههایی که در مناطق محروم انگلستان و اسکاتلند زندگی میکردند یافتند.
نتایج پژوهش سان، رنبرگ و منگ[3] (2009) مؤید این بودند که بین فقر (حداقل کمک هزینه زندگی) و سطح فردی سرمایه اجتماعی پایین (مقیاس پنج بعدی) در مناطق روستایی چین رابطه وجود دارد. محققان همچنین یک اثر هم افزایی هماهنگ بین فقدان سرمایه اجتماعی (انسجام اجتماعی در محله) و فقر دریافتند که نشان دهندهی اثر بسیار شدیدی بر وضعیت سلامتی بود.
پروس[4] (2011) پژوهشی را با هدف بررسی تفاوت بین تأثیر طیف گسترده ای از عوامل اجتماعی بر سلامت در دو کشور آمریکا و کانادا انجام داد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان دادند که عوامل جمعیت شناختی اجتماعی و عوامل اقتصادی اجتماعی اثرات قابل توجهی بر سلامت افراد در هر کشور دارند. وضعیت اقتصادی اجتماعی واسطهی بین متغیرهای جمعیت شناختی و سلامت در هر دو کشور بودند. ارتباط بین جنسیت، نژاد، سن و وضعیت تأهل با سلامت به طور قابل توجهی پس از سازگاری افراد با وضعیت اجتماعی اقتصادی ضعیف می شد. عوامل روانی اجتماعی، خطرات رفتاری و دسترسی به مراقبت های بهداشتی از شاخص های بسیار قوی سلامت اجتماعی در هر دو کشور بودند.
محمود، روچ و هومر[5] (2012) یک مداخله شبیه سازی تغییر در سلامت، عوامل اجتماعی و نابرابری ها را از سال 2006 برای 2046 نفر طراحی کردند. بسیاری از متغیرها در این مدل بر اساس قومیت، وضعیت مهاجرت، جنس و ویژگی های بزرگسالان بین سنین 46-25 طبقه بندی شدند. مداخلات شامل دسترسی به خدمات و مراقبت های بهداشتی، درآمد، مسکن و انسجام اجتماعی بودند. مدل شبیه سازی شده سناریوهای مختلفی را برای نشان دادن تأثیر نسبی مداخلات مختلف بر نتایج ضعیف سلامت مثل میزان بیماری های مزمن، مرگ و میر و ناتوانی طراحی نمودند. نتایج نشان دادند که انسجام اجتماعی تأثیر معناداری بر پیامدهای سلامت مثل بیماریهای مزمن و ناتوانی دارد، اگرچه تأثیر بسیار کمی بر میزان مرگ و میر افراد دارد. به عقیدهی محمود و همکاران (2012) تأثیر بسیار قوی انسجام اجتماعی تا اندازهی زیادی میتواند توسط مکانیسم های علی که از طریق آنها عمل می کنند و متغیرهای پیامد را تحت تأثیر قرار می دهند، توجیه نمود. به طوری که انسجام اجتماعی ارتباط بسیار مستقیمی با مسکن و درآمد دارد و این ارتباط بسیار قوی میباشد. از آنجایی که انسجام اجتماعی تأثیر بسیاری بر درآمد دارد و درآمد نیز تأثیر مستقیمی بر سایر متغیرها بجز مرگ و میر دارد، بنابراین تأثیر انسجام اجتماعی بر سایر متغیرها به وسیله ی درآمد میانجی گری می شود. این نتیجه به این معنا می باشد که مداخلهای که انسجام اجتماعی را در سیستم بهبود ببخشد میتواند پیامدهای سلامتی را پیش بینی نماید. این نتیجه نقش بسیار مهم جوامع در بهبود سلامت، بهزیستی و رفاه مردم را نشان می دهد. نقشی که در پژوهش های مداخله ای سلامت اغلب کمتر بر آن تأکید شده است.
سونگ، پورترا، رابیناف، مارکز، مارکوئیز، اتو[6] و همکاران (2012) در بررسی خود دریافتند که افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی به واسطه ی عدم استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان و نقص در آن و در نتیجه باورهای منفی راجع به کارایی خود دارای کیفیت زندگی ضعیفی می باشند.
آکاترک و همکاران (2008) در یک بررسی بر روی 7076 نفر نمونه ی 64-18 ساله مبتلا به اضطراب اجتماعی دریافتند که تعداد ترسها رابطهی مثبتی با کاهش کیفیت زندگی و با رفتار کمک جویانه تر دارد.
در پژوهشی دیگر ونگ، سارور و بیدل[7] (2012) اظهار داشتند که اضطراب اجتماعی اختلال در عملکرد شغلی، اجتماعی و تحصیلی، اختلال در روابط رمانتیک و عاشقانه، حمایت اجتماعی پایین و شبکه اجتماعی ضعیف، اختلال زناشویی بیشتر و افزایش خطر سوء مصرف مواد را به همراه دارد. همسو با این توصیفات این افراد کیفیت زندگی بسیار پایین تری را تجربه میکنند.
روم، ملی، ثورسن، آندریسن و روزبرگ (2012) بیان میکنند که به دنبال تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، برچسب ادراک شده، شرمساری، خجالت و به دنبال آن افت نقش اجتماعی در افراد مشاهده میشود که می توانند به رشد علائم اضطراب اجتماعی کمک کنند. فرض بر این است که بینش نسبت به بیماری بر عزت نفس بیماران تأثیر منفی می گذارد که همه این عوامل در مجموع با افسردگی و کیفیت پایین زندگی در ارتباط میباشند.
باررا و نورتن (2009) در یک مطالعهی روان سنجی مقطعی که از 17 فرد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته، 23 فرد دچار اختلال هراس و 27 فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کرد دریافتند که تمام گروهها در مقایسه با نمونه ی اجتماعی غیرمضطرب نارضایتی بیشتری از کیفیت زندگی خود دارند.
الاتونجی، کیسلر و تولین[8] (2007) اظهار داشتند که تأثیر اختلالات اضطرابی برکیفیت زندگی آنقدر قوی میباشد که به نظر میرسد مستقل از شدت علائم، متغیرهای دموگرافیک، سلامت جسمی و اختلالات تشخیصی همراه باشد. در اضطراب اجتماعی افراد بیشتر در حوزههای فعالیت اجتماعی، تحصیلی، فعالیتهای اوقات فراغت، روابط و فعالیتهایی بیرون از کار و شغل آسیب میبینند.
باررا و نورتن (2009)، ویتچن، فوئش، سونتاگ، مولر و لیبوویتز (2000)،کیلتی، امرینگن، مانسینی، اکمن و فارولدن[9] (2003) نیز به طور جداگانه در پژوهش های خود اظهار داشته اند که اختلال اضطراب اجتماعی اغلبِ جنبه های زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد و بنابراین بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر مخربی دارد.
واتاناب، فوروکاوا، چن، کینوشیتا، ناکانو، اگاوا[10] و همکاران (2010) در بررسی خود بر روی 57 فرد دارای اختلال اضطراب اجتماعی مشاهده کردند که پس از درمان شناختی رفتاری گروهی و یک دوره ی پیگیری 12 ماهه علائم اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی پس از درمان و در دوره پیگیری به میزان قابل ملاحظه ای بهبود یافت.
یک مطالعهی دیگر دریافت که گروه درمانی رفتاری شناختی بر باورهای فراشناختی تأثیر دارد و این تأثیر با کاهش اضطراب اجتماعی و افسردگی در ارتباط بود (مک اووی، ماهونی، پرینی و کینگسپ،[11] 2009). این نتایج حاکی از آنند که فنون درمان فراشناختی می توانند برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی مفید باشند.
ولز و پاپاجورجیو (a2001) درمان فراشناختی که بیشتر بر S-REF متمرکز بود را در 6 فرد دارای اختلال اضطراب اجتماعی با نتایج امیدبخش آزمایش کردند. درمان بر اساس مدل فراشناختی که قبلاً تشریح شده کوتاه شد (ولز و متیوس، 1994). این درمان شامل ضبط افکار نبود و چالش با رفتارهای ایمنی کمتر بود و بر توجه متمرکز بر خویش بیشتر تأکید می شد. این درمان بر طبق پروتکل اصلی بازخورد ویدئویی داشت. به علاوه به مقابله با نگرانی و نشخوار فکری پرداخت و آزمایش های رفتاری را که باورها و پیش بینی های منفی را به چالش می کشیدند در بر داشت. درمان زمانی خاتمه یافت که تغییر خاصی در توجه متمرکز بر خویش شرکت کنندگان حاصل می شد. شرکت کنندگان به مدت 6 ماه جلسات فردی 60 دقیقه ای هفتگی داشتند. نتایج حاکی از آن بود که این نوع درمان در کاهش معیارهای خود گزارش شده اضطراب اجتماعی، سطح باورها، خودآگاهی و افسردگی مؤثر بود.
به علاوه مک اووی و همکاران (2009) دریافتند که پس از گروه درمانی شناختی – رفتاری تعداد زیادی از باورهای فراشناختی (زیر مقیاس MCQ-30 ؛ ولز و کارترایت- هاتون، 2004) به طرز معنی داری کاهش پیدا کردند. کاهش باورهای کنترل ناپذیری در مورد نگرانی با کاهش در اضطراب تعامل اجتماعی توأم بود. همچنین یافته ها نشان دادند که کاهش این باورها و باورهای مربوط به نیاز به کنترل افکار با کاهش در پردازش پس مرگی همراه بود. در خاتمه، ایشان دریافتند که کاهش در تعداد زیادی از باورهای فراشناختی با بهبود در افسردگی مرتبط بود (مک اووی و همکاران، 2009).
با وجود این یک مطالعه از فرضیه ی فراشناختی حمایت نکرد. مک اووی و پرینی (2008) شناخت درمانی گروهی با آرامش آموزی و شناخت درمانی گروهی با آموزش توجه را مقایسه کردند. نتایج نشان دادند که در بر گرفتن آموزش توجه با بهبود بیشتر از در برگیری آرامش ارتباطی ندارد. لذا این مطالعه یک پروتکل CBT (رفتار درمانی شناختی) را به کار گرفت که از آزمایش های مواجه سازی و رفتاری برای به چالش کشیدن توجه متمرکز بر خود استفاده کرده بود. پس شاید افزودن آموزش توجه بهبود تکمیلی کافی برای رسیدن به نتایج معنی دار آماری را پدید نیاورده است.
داناهی و استوپا (2007) به بررسی تفاوت در باورهای فراشناختی در بین افراد پر اضطراب و کم اضطراب اجتماعی بعد از القای تهدید[12] (گفتگو با یک همدست) پرداختند. شرکت کنندگان از یک هفته قبل در یک گفتگوی اولیه شرکت کردند و انتظار داشتند در زمانی که معیار باورهای فراشناختی را تکمیل کردند یک گفتگوی دیگر داشته باشند. نتایج نشان دادند نمره ی افراد پر اضطراب اجتماعی در خودآگاهی شناختی و در باورهای کنترل ناپذیری درباره ی نشخوار فکری پس از واقعه[13] بیشتر از افراد کم اضطراب اجتماعی بود. این نتایج مقدماتی مؤید این ایده هستند که باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی رابطه دارند.
کوکرتز و همکاران (2014) نقش واسطه ای سوگیری توجه را در اثربخشی آموزش توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد مطالعه قرار دادند. یافته ها نشان دادند که سوگیری توجه زیاد، بیشترین کاهش علائم را در شرکت کنندگانی که برنامه آموزشی اصلاح و تغییر توجه را تکمیل کرده بودند پیش بینی می کرد، اما در گروه کنترل این نتایج مشاهده نشد. به علاوه تغییر سوگیری توجه نقش واسطه ای در ارتباط بین برنامه اصلاح توجه و تغییر در علائم اضطراب اجتماعی را داشت.
هاپیت، ایلینگ ورث، مکلئود، هامپشایر، دون و مکینتاش[14] (2014) پژوهشی را با هدف ارزیابی این موضوع که آیا یک دورهی دو هفته ای اصلاح سوگیری شناختی تفسیرها[15] (CBM-I) میتواند ترس از ارزیابی منفی را در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، زمانی که دانشگاه را شروع میکنند، کاهش دهد. 69 دانشجو که در مورد شروع دانشگاه مضطرب و نگران بودند، یا مداخله با دارونما یا 5 جلسه CBM-I را در طول دو هفته دریافت نمودند. نتایج نشان دادند که CBM-I در مقایسه با گروه کنترل دارونما به میزان خیلی بیشتری ترس از ارزیابی منفی را از خط پایه تا روز شروع دانشگاه کاهش داد. همچنین پس از 4 هفته پیگیری نیز کاهش چشمگیری در اضطراب حالت و ترس از ارزیابی منفی در گروه CBM-I مشاهده شد.
برد، سایر و هافمن[16] (2012)؛ هالیون و روسیو[17] (2011)؛ هاکاماتا، لیسک، بار- هایم، بریتون، فاکس، لیبن لافت[18] و همکاران (2010) اظهار میکنند که برنامه تغییر توجه[19] (AMP) برای اختلال اضطراب اجتماعی و سایر اختلالات اضطرابی میتواند مفید و اثربخش باشد. AMP یک برنامهی کامپیوتری شده میباشد که به منظور تغییر و اصلاح آسیبهای شناختی اساسی که از عوامل مهم پایداری اضطراب می باشند، طراحی شده است و بر اساس این فرضیه میباشد که افراد مضطرب ترجیحاً منابع توجهی شان را به محرک های مربوط به تهدید اختصاص می دهند. AMP به منظور تسهیل پردازش محرکهای خنثی و بنابراین تغییر مسیر توجه افراد مضطرب از محرکهای تهدید کننده طراحی شده است.
هیرن، ریس، مک نالی و فیلیپات[20] (2012) کارایی سه نوع شرایط آموزش توجه (توجه به سوی مثبت[21]، شرایط کنترل و توجه به سوی تهدید[22]) را در کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی، رفتارهای مربوط به اضطراب اجتماعی و پاسخ های فیزیولوژیکی نسبت به استرس زاهای اجتماعی را مورد مقایسه قرار دادند. محققان دریافتند که پس از 4 جلسه آموزش توجه، هر دو گروه توجه به سوی مثبت و شرایط کنترل کاهش معناداری در علائم اضطراب اجتماعی از پیش آزمون به پس آزمون نشان دادند. اما این نتایج فقط برای گروه توجه به سوی مثبت در دوره ی پیگیری تداوم داشت. به علاوه بهبود رفتاری در نشانه های اضطراب اجتماعی و کاهش پاسخ های فیزیولوژیکی مرتبط با یک تکلیف عملکرد سخنرانی، فقط در گروه توجه به سوی مثبت مشاهده شد.
امیر، برد، تایلور، کلرمپ، الیاس، برنز[23] و همکاران (2009) اثربخشی برنامه تغییر توجه[24] (AMP) را با استفاده از نوع دیگری از تکلیف دات پروب در افراد دارای اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه دو چهره که یکی از آنها بالاتر از دیگری قرار داشت بر روی مانیتور کامپیوتر به بیماران ارائه می شد. هر جفت چهره از یک چهره با حالت هیجانی تهدید آمیز (نفرت) و یک چهره خنثی تشکیل شده بودند. پس از نمایش کوتاه مدت چهره ها، چهره ها ناپدید می شدند و سپس یکی از چهره ها با یک پروب (مثلاً حرف E یا F) جایگزین می شدند. شرکت کنندگان با راست کلیک یا چپ کلیک کردن ماوس کامپیوتر باید مشخص می کردند که پروب ارائه شده حرف E بوده یا F. در شرایط آموزشی فعال (AMP) پروب همیشه در موقعیت چهره ی خنثی در مانیتور ظاهر می شد، بنابراین مسیر توجه شرکت کنندگان از چهره تهدید آمیز دور می شد. در شرایط کنترل توجه[25] (ACC)، پروب در 50 درصد مواقع جایگزین چهره ی خنثی و در 50 درصد مواقع نیز جایگزین چهره ی تهدید آمیز می شد. امیر و همکاران پس از 8 جلسه ی 20 دقیقه ای دریافتند که 50 درصد از گروه اضطراب اجتماعیِ شرایط فعال در مقایسه با 14 درصد شرایط کنترل، تشخیص اضطراب اجتماعی را از دست دادند. همچنین شرکت کنندگانِ شرایط فعال در مقایسه با شرایط کنترل در نشانه های اضطراب اجتماعی که توسط مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز سنجیده می شد، به طور معناداری بهبود یافته بودند.
اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو[26] (2009) همین پژوهش (امیر و همکاران، 2009) را در شرایط غیر آزمایشگاهی انجام دادند. یافتههای حاصل از پژوهش آنها نشان داد که پس از 8 جلسه آموزش، 72 درصد از شرکت کنندگانِ شرایط فعال در مقایسه با 11 درصد از شرکت کنندگان شرایط کنترل ، دیگر معیارهای تشخیصی برای SAD را دریافت نمی کردند.
نتایج حاصل از پژوهش(گیکا[27] و ولز، a2009 ، b2009) نشان داد که تعداد زیادی از باورهای فراشناختی پیش بین فردی اضطراب اجتماعی هستند.
فنون دیگری که فراآگاهی[28] و نگرش ارزیابانه نسبت به فرایندهای فکری را ممکن می سازند در اضطراب اجتماعی مفید بوده اند. مثلاً ولز و پاپاجورجیو(1998) دریافتند که بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی کاهش بیشتر در سطح اضطراب و باورها را بعد از مواجه سازی ای تجربه کردند که برای افزایش توجه بیرونی منظور شده بود تا بعد از مواجه سازی مبتنی بر منطق خوگیری، مواجه سازی که توجه را به سوی محرک های بیروی هدایت کند به جمع آوری اطلاعاتی کمک میکند که هم فرضهای منفی در مورد واکنش دیگران و هم این باور که تمرکز توجه کنترل ناپذیر است را تأیید نمیکند. بالعکس، مک اوی و پرینی (2008) دریافتند که شناخت درمانی گروهی برای اختلال اضطراب اجتماعی با آموزش توجه (یک فن فراشناختی منظور شده برای افزایش انعطاف پذیری توجهی) با بهبود بیشتر از شناخت درمانی گروهی با آرامش مرتبط نبود. با این وجود این مطالعه آموزش توجه را در پروتکلی گنجاند که فنونی را برای تغییر و اصلاح توجه متمرکز بر خویش به کار گرفته بود. پس بعید بود که آموزش توجه مزیت فوق العاده ای را اضافه کند. به علاوه مطالعات فوق فنون فراشناختی مستقیم را در اضطراب اجتماعی به کار نبستند، بلکه از مواجه سازی با یک عنصر فراشناختی استفاده کردند (ولز و پاپاجورجیو، 1998) یا یک فن فراشناختی را به پروتکل CBT از قبل اثبات شده افزودند (مک اووی و پرینی، 2008). نقش بالقوهی یک فن با تمرکز فراشناختی مستقیم در درمان اضطراب اجتماعی هنوز بررسی نشده است.
کالوت، اوروئه و هانکین، (2013) پژوهشی را با هدف اثبات پیش بینی تفکرات اضطرابی خودبخود توسط طرح واره های غیرانطباقی اولیه و نشان دادن این مسئله که چنین تفکرات خودبخودی مانند واسطهای در بین طرح وارهها و تغییرات آتی در علائم اضطراب اجتماعی عمل میکنند انجام دادند. این مطالعه یک مدل وارونهی جایگزین را هم بررسی کرد که در آن طرح واره ها مانند واسطه ای بین تفکرات خودبخود و اضطراب اجتماعی عمل می کردند. در مجموع 1052 نوجوان (499 دختر و 553 پسر با میانگین سنی 43/13 و انحراف استاندارد سنی 29/1) مقیاس های طرح وارههای غیرانطباقی اولیه، تفکرات خودبخود اضطراب اجتماعی و علائم اضطراب اجتماعی را در زمان 1، 2، 3 کامل کردند. نتایج بیانگر روابط طولی دو سویه در بین طرح وارهها و تفکرات خودبخود که مضمونی سازگار داشتند، بودند (مثل طرح واره ی قطع ارتباط/ طرد یا واپس زنی و تفکرات خودبخود خودپنداره ی منفی). ضمناً تفکرات خودبخود ارزیابی انتظار منفی توسط دیگران در زمان 2 در رابطهی بین طرح واره ی هدایت سایرین در زمان 1 و علائم اضطراب اجتماعی در زمان 3 یک واسطه بود. این یافته ها با مدل های شناختی سلسله مراتبی اضطراب اجتماعی همخوانی دارند، چرا که طرح وارههای عمقی تر پیش بین تفکرات سطحی تر می باشند. این یافته ها همچنین از این که تفکرات سطحی تر به پایدار شدن طرح واره ها می انجامند، حمایت می کنند. در خاتمه نتایج نشان داند که طرح وارههای غیرانطباقی اولیه حوزهی هدایت سایرین نقش مرتبطی را در شکل گیری و حفظ اضطراب اجتماعی ایفا میکنند.
1. Ahnquist, J., Wamala, S.P., & Lindstrom, M.
2. Stafford, De Silva, Stansfeld & Marmot.
3. Sun, X., Rehnberg, C., & Meng, Q.
4. Prus, S. G.
1. Mahamoud, A., Roche, B., & Homer, J.
2. Sung, S. C., Portera, E., Robinaugh, D. J., Marks, E. H., Marques , L.M., Otto, M. W., et al.
1. Wong, N., Sarver, D. E., & Beidel, D. C.
2. Olatunji, B. O., Cisler, L. M., & Tolin, D. F.
3. Quilty, L.C., Van Ameringen, M., Mancini, C., Oakman, J., & Farvolden, P.
1. Watanabe, N., Furukawa, T. A., Chen, J., Kinoshita, Y., Nakano, Y., Ogawa, S., et al.
2. McEvoy, P. M., Mahoney, A., Perini, S. J., & Kingsep, P.
1. threat induction.
2. post- event.
1. Hoppitt, L., Illingworth, J. L., Macleod, C., Hampshire, A., Dunn, B. D., & Mackintosh, B.
2. Cognitive Bias Modification for Interpretation.
3. Beard, C., Sawyer, A. T., & Hofmann, S. G.
4. Hallion, L. S., & Ruscio, A. M.
5. Hakamata, Y., Lissek, S., Bar-Haim, Y., Britton, J. C., Fox, N. A., Leibenluft, E., et al.
6. Attention Modification Programs.
7. Heeren, A., Reese, H. E., McNally, R. J., & Philippot, P.
8. attend towards positive.
9. attend towards threat.
1. Amir, N., Beard, C., Taylor, C. T., Klumpp, H., Elias, J., Burns, M., et al.
2. Attention Modification Program.
3. Attention Control Condition.
4. Schmidt, N. B., Richey, J., Buckner, J. D., & Timpano, K. R.
1. Gkika, S., & Wells, A.
2. meta- awareness.
منابع فارسی
احتشامی اکبری، کاملیا (1383)، نقش علم بازاریابی در سلامت اجتماعی، تدبیر، شماره 153.
اصغری مقدم، محمدعلی و فقیهی، سمانه (1382). اعتبار و پایایی پرسشنامه زمینه یابی سلامت (فرم کوتاه 36 سؤالی)
در دو نمونه ایرانی. دانشور رفتار، (1)10.
افضلی، محمد حسن (1388). «مقایسه سبک ها و مکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به وسواس بی اختیاری، اختلال
اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی». مجله روان شناسی بالینی، سال اول، شماره 1، 93-79.
امینی، همایون و همکاران (1386). «روایی نسخه فارسی مصاحبه ساختاریافته تشخیصی برای اختلال های محور یک
در DSM-IV (SCID-I) ». فصلنامه پایش، سال هفتم، شماره اول، 57-49.
امینی رارانی، مصطفی (1389)، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در ایران، تهران: دانشگاه علوم
بهزیستی و توانبخشی، پایان نامه کارشناسی ارشد.
اورنگ، ملاحت (1386)، سنجش کیفیت محیط در بازسازی های پس از سانحه، مطالعه ی موردی: فضاهای عمومی
شهر بم، تهران: دانشگاه تربیت مدرس، پایان نامه کارشناسی ارشد.
بهادری، محمد حسین؛ جهان بخش، مرضیه؛ کجباف، محمد باقر؛ فرامرزی، سالار (1391). اثربخشی درمان فراشناختی
بر باورهای فراشناختی و اعتماد شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، مجله روانشناسی بالینی، سال چهارم، شماره 1 (پیاپی 13).
بهمنی، بهمن؛ تمدنی، مجتبی و عسگری، مجید (1383)، بررسی کیفیت زندگی و رابطه آن با نگرش دینی و عملکرد
تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران، طب و تزکیه، شماره 25، 32-44.
بوند، جان و کورنر، لین (1389)، کیفیت زندگی و سالمندان (ترجمه سیدحسین محققی کمال)، تهران: نشر دانژه.
پارک، جی. ای؛ پارک، ک (1380)، درسنامه ی پزشکی پیشگیری و اجتماعی (کلیات خدمات بهداشتی)، بخش
نخست، جلد دوم (ترجمه حسین شجاعی تهرانی و حسین ملک افضلی)، تهران: انتشارات سماط، چاپ چهارم.
خدارحیمی، سیامک (1373)، روانشناسی سالمندی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
خورشید زاده، محسن؛ برجعلی، احمد؛ سهرابی اسمرود، فرامرز و دلاور، علی (1390). «اثربخشی طرح واره درمانی
در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی». پژوهشهای روان شناسی بالینی و مشاوره، سال اول، شماره 2، 24-5......
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی
درمان شناختی رفتاری
اختلال اضطراب اجتماعی مبتنی بر الگوی هافمن
این درمان بدین منظور طراحی شده است تا مجموعه ی نظام داری از فرضصت ها را برای مراجعان فراهم سازد، به طوری که آنها بیاموزند موقعیتهای اجتماعی تهدید کننده نیستند، خطاهای اجتماعی مهلک و شرم آور نیستند، و نقایص و کاستیها در عملکرد اجتماعی به اندازه ای که پیش بینی می کنند فاجعه آمیز نیستند. در طی جلسات، وظیفه درمانگر این است تا، در حالی که به روش های مختلفی که درمانجو یادگیری این الگوهای جدید را از خود دریغ می کند توجه کند، این فرصتهای یادگیری جدید را نیز برای وی فراهم آورد. درمانگر به عنوان یک مربی خبره عمل می کند، فرصت های یادگیری را تنظیم می کند، درمانجو را برای اتخاذ تفاسیر صحیح از عملکرد جاری خود راهنمایی می کند، و با شوخ طبعی، انگیزه دادن، تشویق کردن و دیگر فنون، زمینه ای را برای مراجع فراهم می کند تا تفاسیر و جایگزینهای جدیدی را در مورد اکثر موقعیتهای اجتماعی ترس آور در معرض آزمایش قرار دهند. در طی پیشرفت درمان، با کمک کردن به مراجعان برای تبدیل شدن به درمانگر خودشان، ماندگاری درمان بیشتر می شود؛ این کار از طریق فهم و به کاربرد تدابیر درمانی بر روی خودشان صورت می گیرد. چنین استقلال عملی در به کار بردن مهارت های درمانی، با فراهم کردن یک الگو از اختلال توسط درمانگر آغاز می شود. این الگو یک راهنما برای دنبال کردن مداخلات فراهم می کند، و به مراجعان کمک می کند ببینند که هر جزء از مداخلات بخشی از یک طرح کلی است که عوامل نگهدارنده اختلال اضطراب اجتماعی را حذف می کند. همچنین این الگو فضایی برای مراجعان فراهم می کند تا به گونه ای به اختلال خود بنگرند که ممکن است به آنها کمک کند تا تلاش های حل مسئله ناکارآمد خود را رها کنند، و به طور متفاوتی به ناهماهنگی و هجوم علائم خود که در لحظات ترس بروز می یابند، پاسخ دهند (هافمن و اتو،2010؛ ترجمه خانزاده، سلطانی و سعیدیان اصل، 1392).
پس از این الگو آموزشی ارائه شد، ابزار اصلی برای تغییر، مواجهه گام به گام است. در اینجا وظیفه ی درمانگر کمک به یادگیری مراجعان از طریق عمل کردن است تا این مواجهه ها را انجام دهند، به اندازه کافی در موقعیت های اجتماعی قرار بگیرند، و به طور منطقی آنچه که در آن موقعیت در حال رخ دادن است را ارزشیابی کنند؛ با این کار بر ترس خود غلبه می کنند و انتظارات غلط آنها تصحیح می شود. اگر مواجهه گام به گام ابزار اصلی یادگیری درمانی باشد، بنابراین هنر تحقیق این یادگیری از توانایی درمانگر ناشی می شود تا این دیدگاه را برای مراجعان فراهم کند که اضطراب اجتماعی شان می تواند با نوعی جدید از تمرینات اجتماعی تغییر کند. این تمرینات اجتماعی، مواجهه های اجتماعی فشرده تر و پی در پی را در بر می گیرد که با یادگیری ارزشیابی بی طرفانه تر و درست تر تجارب ترکیب شده است. بینش حاصل شده از این تمرینات از مداخلات آموزشی و شناختی ناشی می شود و این حس را در مراجعان ایجاد می کند که ممکن است مواجهه اجتماعی در زمان درمان در مقایسه با مواجهه هایی که خودشان انجام می دهند تاثیرات متفاوتی را در بر داشته باشد. توجه به این نکته ضروری است زیرا اکثر مراجعان برای سالها مواجهه های اجتماعی را به سبک خود انجام می دهند و بنابراین برای وارد شدن دوباره به این موقعیتها دودل و مردد هستند.
اگر مراجعان شنسی برای خواند دفترچه پروتکل درمانی درمانگران برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی را داشته باشند، با چیزی نظیر موارد زیر مواجهه خواهند شد:
- شما باید یاد بگیرید زمانی که از اضطراب به عنوان معیاری از عملکرد اجتماعی خود استفاده نمی کنید، در موقعیتهای اجتماعی چگونه رفتار کنید.
- شما باید فرصت داشته باشید به مدت کافی در موقعیتهای اجتماعی قرار بگیرید تا به اضطراب اجازه دهید به طور طبیعی از بین برود.
تحقیق اضطراب یا نگرانی عادی
بخشهایی از متن:
مقدمه :
نگرانی یا اضطراب عادی واکنشی است طبیعی و لازم که در حقیقت جزیی از زندگی است وباعث یادگیری و رشد شخصیت و بالا بردن میزان کارآیی و هوشیاری و حتی تحریک فرد می شود . اضطراب وقتی حالت مرضی پیدا می کند که از حد طبیعی بگذرد و با شدتی غیر عادی تعادل روانی فرد را مختل و باعث نقصان کارایی و پیدایش یک سلسله اختلالات جسمانی و روانی شود .
از مشکلات و اختلالات اساسی جوانان و نوجوانان پیدایش ترس و اضطراب در آنان است . که سبب بروز دشواری هایی در کار تربیت و هدایت آنهاست . این اختلال بویژه در آغاز بلوغ بسیار به چشم می خورد . و وضع آنچنان پیچیده و درهم است که خود آنان نیز از این حالت خود در شگفت هستند بیماری و آشفتگی آنان را در مواردی از پای در می آورد . و سبب پیدایش رکود و شکست هایی در کار و رفتارشان می شود . ترس آنها اغلب بی حساب و نگرانیشان از آینده ای است که به نظرشان مبهم می آید . تأسف و تأثر از گذشته عمر و از اینکه نتوانستند امادگی لازم برای آینده فراهم کنند سبب آن می شود که از عمر خویش نتوانند استفاده نمایند اضطراب غالباً واکنشی است خودآگاه یا ناخود آگاه به ناراحتیهایی که در خانواده رخ می دهد . عقیده بر این است که ما در مضطرب تقریباً همیشه کودک مضطرب خواهد داشت . اضطراب در بسیاری از بیماری های روانی گاهی در برخی موارد اضطراب بیمار غالباً از ناراحتی های جسمانی متعددی شکایت می کند . گاهی در برخی موارد اضطراب فرد نوجوان با حالات افسردگی توام است . لیک باید متذکر شد که فرد مضطرب حتماً یک فرد افسرده نیست ولی یک فرد افسرده می تواند یک فرد مضطرب باشد . اختلالات اضطراب و افسردگی در طبقه بندی بیماری های روانی جزء اختلالات نوروتیک یا نوروزها هستند که لازم است قبل از این تعریف این دو واژه «اضطراب ـ افسردگی» اختلالات نوروتیک را شرح دهیم .
...
اضطراب چیست ؟
وقتی فشارهای زندگی روزانه بر شخص به حدی رسیدند که او دیگر نتواند تعارض های درونی و بیرونی خود را حل کند مضطرب می شود .
اضطراب : هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی ـ دلشوره ـ وحشت و ترس بیان می شود . و همة ما آدمیان درجاتی از آن را گاه تجربه می کنیم زیر بنا و عامل اساسی انواع اختلالات رفتاری در آدمی تشویش و اضطراب است .
اضطراب عبارت است از پاسخی عاطفی و فیزیولوژیکی به احساس خطر همه جانبة درونی است . که به سادگی کنار نمی رود . اضطراب عمدتاً اختلال افراد جوان است . که شروع آن معمولاً در اواسط دهة سوّم عمر است . شخص مضطرب تنش و ترس شدید و مداوم دارد او دچار احساس مستمر و مبهم و کلی و نامشخص است . که خود نیز از منبع و علت آن خبر ندارد .
فرق ترس با اضطراب چیست ؟
اضطراب نوروتیک نوعی اغراق در حالت نگرانی معمولی است . همانطوری که افسردگی از نظر کمیت ، با حالت غم معمولی متفاوت است .
مقاله استرس و اضطراب در ورزش
بخشهایی از متن:
مقدمه:
بسیار سخن و حدیث از تأثیر و اهمیت تربیت بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف رشدی چون جسم و روان شنیده ایم یا خوانده ایم. البته بیشترین کوشش در ارائه چگونگی افزایش یا تقویت قوای جسمانی بوسیله تربیت بدنی ورزشی صرف گردیده و کمتر به مشخص نمودن ویژگیهای سلامت روان پرداخته شده است.
تعریف سلامت روان
یک فرد زمانی دارای سلامت روان است که با شناخت و حفظ ویژگیهای شخصیتی، خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات، ارزشها، افکار و عواطف را تشکیل می دهد که سبب و آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی او می فهمد کیست و چیست. در تامین سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتیکی عوامل محیطی نیز تاثیر فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت کامل ویژگیهای مربوط به سلامت روان در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روانی سالم می باشند که دارای خصوصیات شاخصی گردند:
1. اعتماد به نفس دارند. از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کنند در عین اینکه به محدودیتها و نواقص خود آشنایی دارند توانائیهای خود را می شناسند و حداکثر استفاده از آن را می کنند این افراد واقعیت وجودی خود را انکار نمی نمایند بجای عذرتراشی و دلیل تراشی شکستها را براحتی پذیرفته و نگرانی به خود راه نمی دهند.
2. احتیاجات اولیه را براحتی برطرف می نمایند. برآوردن نیازهای اولیه زندگی بخصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می گردد. و با شناخت واقعیتها واقع بینانه تر با مشکلات زندگی مقابله می نمایند.
...
17 تمرینی که استرس را کاهش می دهند.
1. به پاهای خودتان نگاه کنید. پنجه پا را جمع کند و انقباض عضلانی را بررسی کنید. سپس پنجه پا را بحالت اولیه برگردانید و یکبار دیگر این کار را تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
2. پاها را بطرف بالا، بطرف صورت ببرید و سپس انقباض عضلانی را در پاها و عضلات مشاهده نموده و آن را در همان وضع نگه دارید و سپس بحالت اول برگردانده و آنرا دوباره تکرار کنید سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
3. همانندی که پاشنه ها را در شن فرو می برید، آنها را روی کف زمین فشار دهید. انها را در آن وضع نگه داشته و انقباض پشت ران را بررسی کنید. سپس بحالت اولیه برگردانده و تمرین را یکبار دیگر تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
4. ران را منقبض می کنیم و ساق پا را به ملایمت بلند می کنیم، آنرا نگه داشته و انقباض را بررسی می کنیم. سپس آنرا بحالت اولیه برمی گردانیم سپس با پای چپ این تمرین را تکرار می کنیم، دوباره این عمل را با هر دو پا تکرار می کنیم. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
5. نشیمنگاه را منقبض کنید و سپس آنرا خیلی ملایم کمی از زمین بلند کنید. آنرا مدتی بهمین وضعیت نگه داشته و انقباض آنرا مورد توجه قرار دهید. سپس بحالت اولیه برمی گردانیم. تمرین را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
6. عضلات شکم را منقبض کرده و آنرا مدتی در حال انقباض نگه دارید. سپس وضعیت انقباض را بررسی کنید. بعد بحالت اولیه برگردانده و تمرین را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
7. عضلات شکم را بطرف داخل ببرید،( نفس عمیق بکشید) سپس قسمت پائینی پشت را روی زمین بخوابانید و آنرا بهمان حالت نگه داشته تا فشار وارده به معده و قسمت پائینی پشت را احساس کنید. بعد بحالت اولیه برگردانید. عمل را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
8. نفس عمیق بکشید و آنرا در سینه نگه داشته و سپس آنرا بیرون دهید. این عمل را تکرار کنید. باید توجه داشته باشید که هوا را بحالت آرام بیرون داده و خیلی آرام بحالت اولیه برگردانید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
9. بازوهایتان را کنار بدنتان قرار داده و هر دو مشت را محکم جمع کرده و آنرا بهمین حالت نگه دارید. سپس حالت انقباض را بررسی کرده و بعد بحالت اولیه برگردانید. عمل را یکبار دیگر تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید....
راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان
چکیده:
در اوایل سال تحصیلی 95- 94 در بین دانش آموزان پایه چهارم مدرسه محدثه متوجه شدم که یکی از دانش آموزانم در کلاس درس فعال نیست و اگر از او پرسیده می شد شدت ترس و اضطراب در او به حدی بود که شروع به گریه و زاری می کرد.
تصمیم گرفتم که با مدیر مدرسه و دیگر همکاران و خانواده زینب در این زمینه صحبت کنم و ریشه ی اصلی این اضطراب را در او پیدا کنم با توجه به این که این اضطراب یا ریشه در محیط مدرسه داشت یا در محیط خانواده باید امنیت و آرامش روحی را در محیط های مذکور از طریق دادن مسئولیت – تشویق و ... فراهم می کردم.
بعد از مدتی نتایج روش های به کاربرده شده به وضوح در دانش آموز قابل مشاهده بود و وضعیت درسی و روحی او بهتر از گذشته شد.
مقدمه:
از زمان تولد تا هنگام مرگ هر انسانی در موقعیت های گوناگون بالندگی درگیر مسائل و مشکلاتی می شود که به نحوی روان او را متأثر می سازد. از جملة این مسائل می توان ترس و اضطراب را نام برد که در تمام دوره های زندگی ممکن است بر انسان چیره شود.
بخشی از رشد کودک، متضمن آموختن و کنترل اضطراب و ترس است، کودکان ترس های بسیاری دارند و ممکن است برخی از آن ها در بزرگسالی هم دچار ترس باشند. اما بسیاری از استرس های و اضطرابهای دوران کودکی در اثر گذشت زمان و تجربه از بین می روند و تنها بخشی از آنها تغییر شکل می دهد و بصورت نیرویی مؤثر در رفتار درمی آیند. اما ترس و اضطراب به یک مفهوم نیستند، ترس علت و موقعیت مشخص دارد و در اکثر موارد، کاربرد و تأثیر مثبت دارد . مثلاً کودکان با وجود ترس می تواند از جان خود حفاظت کنند. اما اضطراب هم کارکرد مثبت دارد و هم کارکرد منفی. یا به عبارت بهتر، احساس اضطراب تا یک جای خاص کارکرد افراد را بهتر می کند و از یک جایی به بعد، افزایش اضطراب باعث افت کارکرد می شود.
پروژه بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی در 66 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
اضطراب یکی از رایج ترین اختلالات در بین دانشآموزان است که
میتوان به عنوان ریشه بعضی از مشکلات از آن نام برد.
بسیار شنیدهایم که کودکان به دلیل اضطراب به مدرسه نرفتهاند. یا اضطراب از امتحان باعث افت درسی آنها شده است یا یک اضطراب اجتماعی به کنارهگیری آنان انجامیده است ، کم نیستند دانشآموزانی که حتی یک کلمه سرکلاس حرف نمیزنند.
و یا در یک بازی دستهجمعی شرکت نمیکنند ، اگر به همه این رفتارها توجه کنیم ریشهای از اضطراب را درآنها میبینیم ، قرن بیستم را قرن " اضطراب" نامیدهاند. در جوامع صنعتی انسانها دائماً در معرض حوادث گوناگون قرار دارند و نگران حال و آینده خود هستند به عبارت دیگر زندگی مدرن امروزی با پیچیدگی خاص خود شرایط زیستی بشر را تغییر داده و موجب شده است تا آدمی شیوه زندگی گذشته را رها کند و برای سازگاری با شرایط جدید تلاش نماید. کودکان و نوجوانان که بیش از هر گروه دیگر در معرض خطر روزافزون ناشی از اضطراب قرار گرفتهاند. اثر آن را میتوان در رفتارهای اجتماعی و فعالیتهای ذهنی آنها مشاهده کرد ، در یادگیریهای کلامی نوجوانان مضطرب پاسخهای نامربوط و نامفهوم میدهند و هر قدر مطلب مورد یادگیری دشوارتر باشد این نوع پاسخها شدت زیادتر میخواهند داشت گاه حتی صدای و تکلم او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد بدیهی است که اضطراب در نوجوانان مزاحمت بیشتری ایجاد خواهد کرد (عظیمی- 1363) [1]
اساساً خانواده ، مدرسه و جامعه، سه عامل مهم در بروز و ظهور اختلالات رفتاری در افراد محسوب میشوند. محیط زندگی ، طرز رفتار اطرافیان ، تصویرهایی را در ذهن نوجوان به جای میگذارد. که ممکن است اثرات مطلوب و نامطلوب آن در تمام مدت زندگی باقی بماند و نتایج آن هم تنها به خود فرد منتهی نمیشود. بلکه در چگونگی روابط او با افراد دیگر هم تاثیر میگذارد ، علمای امر تعلیم و تربیت در مورد نقش مدرسه و نوع نگرش دانشآموزان به محیط مدرسه و اهمیت تاثیر نوع روابط بین دانشآموزان و مربیان ، معتقدند که هرگاه نوجوان از اعتماد به نفس ، آرامش درون ، صفای قلب و نگرش مثبت به مربی خود ، برخوردار است آموزش نیز برایش لذت بخش خواهد بود و بالعکس ، موجب اضطراب و دلهره و مدرسه گریزی وی میگردد.
تعریف و بیان مسئله :
اضطراب در یادگیری نقش مهمی دارد. اضطراب ، ذکاوت و هوش انسانی را فعال میکند و راه حل مستحکمی برای تمرکز و رسیدن به نتیجه و پاداش رضایت بخش است. ناراحتی ناشی از اضطراب متوسط ، ما را وادار میکند تا راههای مختلف دوری از اضطراب را کشف کنیم و این فی نفسه یک فرآیند یادگیری است. با وجود این بین اضطراب و یادگیری ارتباطی پیچیده وجود دارد. افزایش اضطراب تا میزان معینی ، محرکی است برای بالابردن یادگیری ، ولی پس از این میزان معین افزایش اضطراب باعث کاهش دریادگیری میشود و اگر میزان اضطراب بازهم افزایش یابد ، باعث عدم وجود محرک یادگیری شده و به ایجاد خطر بیشتر در خطاها و اشتباهات منجر خواهد شد. این موضوع بدان معنی است که یک سطح مطلوبی از اضطراب برای یادگیری بهینه وجود دارد ، که پس از این سطح افزایش اضطراب نتیجه معکوس داده و ضد سازنده است.
اضطراب بسیار کم مساوی است با رخ ندادن چیزی و اضطراب بسیار زیاد مساوی است با اشتباه کردن.
در مورد هر فردی سطح مطلوب اضطراب از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییرمییابد ، این تفاوت ناشی از تجارب قبلی یادگیری است که میتواند فرد را به مقدار زیاد یا کم اضطراب ، حساس کند. (راس. میچل)[2]
(ارمنست- ر- هیلگارد) گاهی اضطراب را مقدم بر هر چیز و یک حالت ترس و نگرانی و ناراحتی میداند.
مقدمه :
اضطراب و ترس از بزرگترین دشمنانی هستند که بشر مجبور است با آن روبرو شود.
اضطراب درباره آسیب پذیری خودمان و ترس برای بقای خود. ما در دنیای بیرون خودمان ، از جنگ ، ومصائب دیگر درهراسیم. ولی در ضمن از درون به وسیله نیروی شوم قدرتمندی درباره آینده نزدیک خود نیز هراسانیم. با توجه به اطمینان درباره چیزی که برای ما ممکن است اتفاق بیفتد ، ما مضطرب میشویم و احساس عدم امنیت میکنیم. در زندگی ما لحظاتی وجود دارد که باعث نگرانی میشود. همه ما مجبوریم با موقعیتهای دشوار و ناراحت کننده در زندگی روزمره خود روبرو شویم ،
اضطراب وضعیت تحریک شده هیجانی است که احساس نگرانی را هم دربردارد. زمانی که نگرانیهای فرد شدت یابد ، فرد دچار اضطراب
میگردد. فرد مضطرب در مورد خود و هر چیز دیگر دچار تنش ، دلشوره و نگرانی است و پیوسته نیازمند است که به او اطمینان خاطر بدهند (دکتر منینج) در کتاب شناخت خود در مورد اضطراب مینویسد که نگرانی معمول ترین علامت بیماری یا اختلالات روانی است.
منظور از نگرانی در اینجا عدم تمرکز است که بر یادگیری تاثیر دارد.
اصولاً اضطراب یک حالت تاثیرگذار است ، از آنجا که یادگیری روندی اساساً ادراکی دارد ، اضطراب میتواند بریادگیری فقط به طور غیرمستقیم و به وسیله اثر بر روندهای یادگیری ادراکی در حالتهای مختلف اثر بگذارد. اضطراب میتواند به طرق گوناگون فرد را احاطه کند که یکی از مهمترین عوامل در مورد ارتباط بین اضطراب و روشهای ارائه مطالب با آموزش برنامهای بوده است. به طوری که آزمایش کننده در موقعیت تدریس برنامهای نسبت به روشهای سنتیتر ارائه
یافتهها ، نظارت بیشتری بر فعالیتهای ویژه دانش آموزان دارد و معمولاً امکان دارد که برآورد بهتری از آنچه را که یاد گرفته است بدست آورد تا در کلاس معمولی که ممکن است به معلم گوش دهد و یا در حال خیال پردازی باشد.
چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت اضطراب بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی در دوره راهنمایی تحصیلی در ناحیه 6و 7 مشهد در سال تحصیلی 85 پرداخته است.
جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی در ناحیه6 که 24 مدرسه بود ،1 مدرسه به نام راهنمایی تحقیقی به عنوان دانش آموز عادی و 1 مدرسه از ناحیه 7 با عنوان مدرسه راهنمایی نمونه آرمیتا مصلی نژاد (تیزهوش) در نظر گرفته شد.
نمونه آماری 150 نفر می باشد که شامل 75 دانش آموز عادی و 75 دانش آموز تیزهوش به صورت کاملا تصادفی انتخاب شده اند و از سه پایه تحصیلی اول، دوم و سوم در مقطع راهنمایی هستند.
روش تحقیق به صورت همبستگی، مقایسه ای می باشد و برای بررسی تفاوت اضطراب بین دانش آموزان ، ابتدا برای جمع آوری اطلاعات لازم در این زمینه از تست استاندارد کتل استفاده شده است، پس از تهیه و تنظیم نمره اضطراب بدست آمده و محاسبه میانگین هر گروه به صورت مستقل، بدست آوردن نمره حداکثر و حداقل هر گروه با هم مقایسه شدند و بر اساس جدول کی دو x2 و درجه آزادی مربوطه مسئله فوق مورد بررسی قرار گرفت.
فرضیه های این تحقیق 5 مورد بودند که بعد از بررسی فقط مشخص شد که محیط مدرسه مقدار کمی در اضطراب و یادگیری دانش آموزان مؤثر است و در سایر فرضیه ها بین دانش آموزان عادی و تیز هوش تفاوت معناداری وجود دارد.