مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری
در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلالات رفتاری
1-1-2 تاریخچه اختلالات رفتاری
تا سال 1997 اصطلاح (ناتوانی جدی هیجانی[1]) در قوانین آموزش ویژه مورد استفاده قرار می گرفت، در حال حاضر اصطلاح (اختلالات رفتاری) توسط)مجمع کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری([2] پذیرفته شده است و از این نظر که بر جنبه ی قابل مشاهده ی مشکلات کودکان متمرکز است بر سایر اصطلاحات برتری دارد. از آنجایی که رفتارهای مشکل ساز اغلب نابهنجار نامیده می شوند ارایه تعریفی مناسب از بهنجار و نابهنجاری به منظور تعریف و طبقه بندی اختلالات رفتاری ضروری به نظر می رسد. نابهنجاری را می توان انحراف از اعتدال (حدوسط) تعریف نمود. البته جهت این انحراف منفی است.این موضوع که اختلال، واکنش فرد به شرایط محیطی یا اختلال در کارکرد های درون فردی است، همواره مورد بحث بوده است(ماش و دوزویس[3]، 1996).
شاید جامع ترین معیار برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی باشند(بندیکت[4]، 1934). پس از مطالعات گسترده اظهار داشت که هر جامعه ای رفتارهای خاص را انتخاب می کند که مناسب آن است و افراد در آن جامعه به گونه ای پروش می یابند که رفتارهای آنان مطابق با ارزش های جامعه باشد. افرادی که به هر دلیل این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنان را منحرف قلمداد می کند. انحراف همواره به هنجارهای فرهنگی مربوط است(نلسون و ایزرائیل[5]، 2000).
جنسیت نیز بر هنجارهای فرهنگی- اجتماعی تاثیر دارد. در اغلب جوامع از مردها انتظار می رود موجوداتی پرخاشگر، سلطه گرتر، ماجراجوتر و فعال تر از زنان باشند. در مقابل از زنان انتظار نمی رود حساس تر،عاطفی تر، وابسته تر و آرام تر از مردان باشند.الگوهای جنسیت، ما را در قضاوت در مورد رفتار بهنجار یاری می دهند(نلسون و ایزراییل، 2000). سن و سطوح تحولی فرد هم، در قضاوت در مورد رفتار، مهم تلقی می شوند. در دوره نوجوانی به علت تغییرات سریع، سطح تحول بسیار تعیین کننده است، بنابراین وجود هنجارهای تحولی به ارزیابی رفتار کمک بسیار می کند.
در ارزشیابی رفتار کودکان، احساس و نگرش اطرافیان نزدیک نیز نقش دارد.بر طبق پژوهش های انجام شده، ارجاع کودکان به متخصصان بهداشت روانی به ویژگی های خانواده، معلمان و افرادی که با کودک سرو کار دارند، بستگی دارد(کاستلو و آنگلو[6]، 1995).
مطالعات بسیاری در مورد ناسازگاری های اجتماعی صورت گرفته است. در حال حاضر ناسازگاری اجتماعی، اختلال سلوک[7] و رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و ضد اجتماعی تلقی می شود. اختلال سلوک بیش از سایر اختلالات در دانش آموزانی که مبتلا به اختلالات رفتاری هستند مشاهده می شود(کلاین[8]، 1990) ...
...
[1] seriously emotionally disturbed
[2] council for children with behavioral disorder
[3] Mash & Dozois
[4] Benedict
[5] Nelson & Israel
[6] Costello & Angold
[7] conduct Disorder
[8] Cline
...
2-2 اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی
اختلال نارسایی (ADHD) یکی از شایعترین اختلال های عصب – رفتاری تشخیص داده شده در میان دانش آموزان است که با مشکلاتی در زمینه های آموزشی از جمله عملکرد ضعیف ، مردودی و ترک مدرسه همراه است و می تواند منجر به مشکلات ناسازگاری در مدرسه و رفتارهای اختلال گرگردد . ( ولریچ ، لامبرت ، بیکمن ، سیمونز ، دوفینگ [1]و همکاران ، 2004 ). نکته ی مهم این است که شناسایی و درمان به موقع این اختلال منجر به بهبودی قابل توجهی در عملکرد فردی و اجتماعی دانش آموز و کاهش نشانه های اختلال خواهد شد .
1–2-2 شیوع نارسایی توجه/ بیش فعالی
برآورد شده که 3 تا 5 درصد کودکان به(ADHD) مبتلا می شوند ( ویزومورای ، 2002 ) اگرچه این آمار بیشتر در آمریکای شمالی بدست آمده در زمینه یابی ( بریتانیای کبیر ) مشمول بر 10438 کودک سنین بین 5 تا 15 سال نتایج نشان دهنده ی این بود که 3.62 درصد پسران و 0.85 درصد دختران مبتلا به (ADHD) می باشند ( فورد ، گودمن و میتوز[2] ، 2003).
2- 2-2 سبب شناسی
نظریه های متعددی در خصوص تبیین نارسایی توجه / بیش فعالی تدوین شده است که می توان این نظریه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد ؛ نخست نظریه هایی که عمدتا بر نقش عوامل زیستی در سبب شناسی نارسایی توجه / بیش فعالی تاکید می کنند ، دوم نطریه های درون روانی که تلاش می کنند تا نشانه های بی توجهی ، بیش فعالی / تکانشگری را بر حسب یک نقص مرکز بنیادین توجیه کنند(کار،2006). ...
...
[1] Wolraich, Lambert, Bickman, Simmons, Doffing & Worley
[2] Ford, Goodman & Meitzer
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مشکلات رفتاری
در 39 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
مشکلات رفتاری
شناخت مشکلات و ناهنجاری های رفتاری از رشته هایی ست که اهمیت آن از نیمه دوم قرن حاضر شروع می شود ولی با این وجود این موضوع همیشه در طول تاریخ روانشناسی و روانپزشکی مورد بررسی بده و به طور مستمر ادامه داشته است . اما در سال های اخیر این موضوع اهمیت خود را بیشتر روی تحقیقات ، طبقه بندی، شناخت و علل ملاک ه ای تشخیص بنا نهاده است و کاربرد آن را به میان خانواده و آموزش و بالاخره راه های درمانی برده است (فرقانی،1383)
2-2-1 علل ( سبب شناسی ) مشکلات رفتاری
محققین، مشکلات رفتاری را ناشی از علل مختلفی می داند که ما اکنون به طور کلی پنج نظریۀ آنان را دربارۀ علل مشکلات و یا اختلالات رفتاری دراین جان بیان می کنیم با این توضیح که روانشناسان و روان پزشکان با توجه به دیدگاه های مختلف ، هر کدام تکیه بیشتری روی یکی از علل دارند . و اینک نظریه ها :
2-2-1-1 نظریۀ عومل بیولوژیکی1 ( زیستی یا زیستی شناختی ):
طرفداران این نظریه معتقدند که علل مشکلات رفتاری ، عومل ژنتیکی و زیستی شناختی می باشد. زیرا رابطۀ محکمی بین وضعیت جسم و رفتارها وجود دارد این گروه معتقدند که عامل زیستی حتی قبل از تولد اثرات خود را بر روان فرد باقی گذاشته است و یا در هنگام تولد و یا در دوران طفولیت بر روی کودک اثر داشته است . ریملند رابطۀ بین وضع شیمیایی بدن و رفتار نامناسب را علت و معلول می نامند و روزنتال تحقیقات خود را بر روی اثرات زمینه های ارثی و تحریکات محیطی انجام دهد و اثبات نموده که به طور مثال اختلال در غدد درون ریز، می تواند نقش اساسی در رفتار انسان ها باقی بگذارد . که به طور مثال می توان از فعال بودن غده تیروئید که ایجاد کننده رفتار هیجانی در کودکان است نام برد . اما شخص مذکور توضیح می دهد که این رفتار در صورتی آشکار می شود که عوامل محیطی به عنوان کمک کننده وجود داشته باشند(فرقانی،1383).
آقای ریملند به کمبود مواد غذایی ، ضربه های مغزی و بیماری های روانی والدین تکیه می کند.
حال این سوال پیش می آید که اگر علت اصلی اختلالات رفتاری ،ارثی می باشد پس چگونه اغلب افرادی که اختلال در رفتار دارند هیچ علت ارگانیکی برای آنها پیدا نشده است ؟ طرفداران این نظریه پاسخ می دهند : چون هنوز علم بیولوژیک کامل نگشته تا جواب کلیه ویژگی های رفتاری را بدهند (فرقانی،1383).
به طور کلی نظریات بیولوژیک ها به سه عامل اصلی اشاره می کند:
1- نامنظمی غدد داخلی که گاهی در دوران حاملگی بر اثر فشارهای وارد شده بر جنین ، اثراتی در دوران بعدی سازندگی کودک دارد.
2- فقدان بهداشت کافی در دوران قبل و بعد از تولد
3- عدم تغذیه کافی قبل و بعد از تولد
مطالعات زیادی روی عوامل فوق انجام گرفته است یکی از موردهای مورد مطالعه بیماری اسکیزو فرنی بوده است . درمقایسه بین دوقلوهای یک تخمکی و دو تخمکی تحقیقات نشان داده است که نسبت بیماری در بین دوقلوهای یک تخمکی و دو تخمکی تحقیقات نشان داده است که نسبت بیماری در بین دوقلوهای یک تخمکی بالات راز دو تخمکی ها بوده است . دلیل انتخاب مطالعه روی دوقلوها ، ایراداتی است که بر این نظریه وارد شده از جمله اینکه عوامل محیطی نقش عمده در بروز بیماری دارند که با مطالعه روی دوقلوها اولا محیط نسبتاً کنترل شده می باشد ثانیاً عامل ارث قابلیت بررسی صحیح تری دارد(فرقانی،1383). ...
...
1-Biological factors
...
2-2-2 طبقه بندی و بررسی ویژگی های مشکلات رفتاری
همان گونه که مطلع می باشید هر علمی دارای طبقه بندی می باشد، اما در ضرورت طبقه بندی مشکلات رفتاری به ویژه در کودکان و نوجوانان نظرات مخالف و موافق زیادی وجود دارد . در فصل دوم دلایل تعدادی از نظریه پردازان روانشناسی درمورد طبقه بندی کردن و برچسب زدن به کودکان بررسی گردید. آنها دلایل نظیر آسیب روانی ، عدم وجود یک مجموعه مشترک در تشخیص علت و ملاک های تشخیصی را یادآوری می نمایند در حالی که در علوم دیگر نظیر پزشکی یا شیمی با چنین مشکلاتی روبرو نمی باشند البته دو شیئی مختلف از نظر دو گروه ممکن است دو نوع طبقه بندی شود مثلا یک شمیست ، الماس و ذغال را در یک طبقه قرار دهد ولی یک جواهر فروش، نوعی دیگر طبقه بندی را انجام دهد. در هر صورت آنها نیز هر کدام در علم خود گروه بندی خاصی را با همۀ تفاوت های بین دو شیئی منظور نموده اند موافقین ضرورت طبقه بندی، دلل آن را نظیر دیگر علوم سهولت مطالعه و جلوگیری از اتلاف وقت ، بین متخصصین در صحبت و تشخیص و درمان می دانند. البته آنها اذعان دارند که طبقه بندی اختلالت با دیگر علوم متفاوت است زیرا یافتن وجوه اشتراک در اختلالات و تغییراتی که در رفتار کدکان درمراحل رشد انجام می پذیرد باعث می شودکه با احتیاط بیشتر تکیه بر طبقه بندی نموده بدین جهت پیشنهاد می کنند به جای کاربرد طبقه بندی، از تعلق داشتن به گروه بحثودکه در این صورت آسان تر می توان خصوصیات معین و مشترکبین اعضاء یک گروه را پیدا نمود (فرقانی ، 1383)
با توجه به دلایل فوق تحقیقات زیادی جهت پیدا نمودن وجوه مشتکر بین مشکلات رفتاری انجام پذیرفته و طبقه بندهای گوناگون ارائه شده است که در مقدمۀ کتاب به تعدادیاز آنها اشاره شد که هیچ کدامشان از اعتبار روائی کاملی برخودرار نیستند . درنهایت مشابه دیگر علوم جهت ایجاد نظم و ترتیب بین پدیده های متنوع و نامحدود به طبقه بندی مشکلات رفتاری می پردازیم . و طبقه بندی را انتخاب می کنیم که دارای یک اشتراک نسبی بین چند اختلال هستند . البته همان گونه که هیچ کدام از طبقه بندی ها تاکنون از اعتبار و قابلیت اطمینان کاملی برخوردار نبوده اند طقه بندی ارائه شه نیز چنین خواهد بود . ...
...
مطالب:
مشکلات رفتاری
2-2-1 علل ( سبب شناسی ) مشکلات رفتاری
2-2-1-1 نظریۀ عومل بیولوژیکی1 ( زیستی یا زیستی شناختی ):
به طور کلی نظریات بیولوژیک ها به سه عامل اصلی اشاره می کند:
2-2-1-2 نظریه روانکاوی ( تحلیل روانی ):
2-2-1-3 نظریه رفتاری یا نظریه یادگیری :
2-2-1-4 نظریه بوم شناسی ( اکولوژیکال[1] ) و جامعه شناسی :
2-2-1-5 نظریه متقابل :
2-2-2 طبقه بندی و بررسی ویژگی های مشکلات رفتاری
2-2-3 طبقه مشکلات رشدی- جسمی – روانی
2-2-4 اختلالات رفتاری کودکان
همه گیر شناسی
2-2-5 سبب شناسی اختلالات رفتاری کودکان
2-2-5-1 نقش خانواده
2-2-5-2 نقش عوامل زیستی
تحقیقات داخل:
تحقیقات خارج:
منابع و مآخذ
خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان
مقدمه
تربیت چیست
ضرورت و اهمیت تربیت
عاملان تربیت
معنی و مفهوم ناسازگاری
ناسازگار کیست
بیقراری درچه کسانی
بیقراری و شرایط مختلف
علل بیقراری
مقدمه
دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیدهای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکانپذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.
بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهلانگاری در آن عقوبتآور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر میبینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبههای روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمیکنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایههای مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است انسانی ایدهآل با اندیشههای عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.
تربیت چیست:
قبلا ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریفهای متعددی شده است از جمله آنکه گفتهاند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن در جوامع مختلف فرق میکند، چه بسا که امری در جامعهای مطلوب بحساب آید و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دورههای مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبههای علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.
ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.
ضرورت و اهمیت تربیت
تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیدهاند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.
تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.
عاملان تربیت
تربیت در خلاء صورت نمیگیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیدههاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر میرسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.
الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آنها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و یا بگونهای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.
در امر خانواده مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونهاند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مسالهای است کهدر تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشتساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برای آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.
باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که فیمابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهرهمند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگیهائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.
در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر بمراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیرهجن مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.
علت تاثیر والدین و خانواده در امر تربیت بدان خاطر است که اولا مدت توقف کودک در خانواده بیشتر از بیرون است، ثانیا کودک با پدر و مادر رابطه وراثتی دارد، ثانیا در خانواده قهر و مهر با هم آمیخته است و محبت و انضباط توام و درهمند و درچنین صورتی حاصل تربیت میتواند اعجاز آمیز باشد.
ب – محیط: منظور از محیط در این بحث همه عوامل و شرایطی هستند که طفل را در جنبه مادی یا معنوی درخود شناور کرده اند. این محیط ممکن است انسانی باشد یا غیر انسانی. منظور از محیط انسانی پدر و مادر معلم و مردمند که بگونهای در کودک اثر میگذارند و اورا تحت شرایط فرهنگ و اندیشه خود قرار میدهند و غرض از محیط انسانی پدیده ها وشیائند که آدمی بگونهای از انها هم تاثیر میگیرد.
چه بسیارند خانوادههائی که فرزندان خود را شرایط قابل قبولی می پرورانند و افرادی پاک و صالح ببار میآورند ولی کودک آنها در محیط خارج آلوده و فاسد میشود و برعکس شما و نقش مدرسه و معلم و مدیر و مستخدم، بخصوص نقش معاشران و همسالان کودک را نادیده نگیرید، چه بسیار رذایل و یا فضایلی که از این طریق به فرزندان، منتقل میشوند بدون اینکه والدین و کودکان از این امر آگاه باشند.
رفت و آمدها در خانوادههای بستگان، دوستان، معاشران، شرکت در مجامع و کلوپها، ورزشگاهها و تفریحگاهها، خود میتواند سازنده و یا ویرانگر باشد و مربی باید این مسائل را در امر تربیت درنظر گیرد.
از سوی دیگر ما تحت تاثیر ابزار و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعهایم، کتب، روزنامهها، مجلات، پوسترها، عکسها در ما اثر میگذارند و فرزندان ما را فاسد یا صالح بارمیآؤرند سینما، رادیو، تلویزیون، هنر، ادبیات، هر کدام بگونهای در اخلاق و رفتار، طرز فکر و عادات ما موثرند و ما را افرادی صالح یا طالح می سازند.
البته آب و هوا، شرایط جوی، تغذیه، داروها، مواد شیمیائی، سروصدا، محیط آرام، جنگ، صلح ترور، اختناق، فضای باز و آزاد، پستی و بلندی، موقعیت جغرافیائی، شرایط تاریخی و … هم هر کدام عاملی هستند که در ساختن و بعمل آوردن فرد موثرند و ضع بهمینگونه است درباره محیط کشاروزی با صنعتی، محیط سیاسی یا اقتصادی واجتماعی و ….
ناسازگاری امر شایع در بین خردسالان و بزرگسالان است. براساس معیارهائی که در دست است از هر صد کودک موجود در هر جامعهای حدود 7 – 8 نفر آن بنحوی دچار نوعی ناسازگاری هستند و البته این رقم در جوامع مختلف، براساس، نوع تربیتی که فرزندان از والدین و مربیان خود اخذ میکند و هم براسا شرایط متقضیات جامعه متفاوت میشود.
طرز تلقی از ناسازگای، نوع برداشتها از این کلمه و نیز نوع موضعگیری های والیدن و مربیان نیز در این امر متفاوت است ولی در کل قضیه این نکته امری مسلم است که اولیای امور از وجود چنین حالتی در فرزندان خود احساس نگرانی کرده و سعی دارند آن را بنحوی تحت کنترل درآورند.
ما نباید در این بحث ضمن بررسی اصل مسئله و علل و انگیزههای آن خواهیم کوشید راه حلهائی قابل عمل ارائه کنیم، باشد که در طریق اصلاح کودکان و آسایش خاطر والدین گامی برداشته باشیم.
معنی و مفهوم ناسازگاری
قبلا لازم است از معنی و مفهوم سازگاری سخن بمیان آوریم و برای فهم آن ضروری است مفهوم سازگاری را بدانیم و در اینجا از رای و نظر روانشناسان مدد میجوئیم.
روانشاسان پس از بررسیهائی که در زمینه شخصیت افراد بعمل میآورند آنها را دریکی از دو دسته زیر قرار میدهند:
1- گروه عادی، طبیعی، بهنجار، سازگار که از تعادل عقلی، روانی، عاطفی و از سلامت جسمانی برخوردارند.
2- گروه غیر عادی، غیر طبیعی ، نابهنجار، ناسازگار که از چنان تعادلی برخوردار نیستند و رفتارشان وغیر طبیعی است. اینان همان کسانی هستند که برای والدین و مربیان مساله میآفرینند و دشواریهائی برای زندگی پدید میآورند. و مورد بحث ما همین گروه از اطفالند.
ناسازگار کیست
در مورد این سوال از ناسازگار کیست و نظرات متفاوتی عرضه شه است ولی از جمع نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگار کسی است که رفتاریهای گوناگون، غیرعادی و غیر طبیعی، دشوار و مزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، در شرایط گوناگون نمیتواند خود را با اعضای جامعه و خانوادهاش هماهنگ سازد.
رفتار او بگونهای است که آشکارا قبول مقررات اجتماعی سرباز میزند، توقعات و معتقداتی دارد که موافق با ارزشهای مورد قبول نیست. عمل درست و واقع بینانه ندارد، درصدد ارزیابی از رفتار خود نیست که بداند ایا درست است یا نادرست. در مواردی با دیگران دعوا میکند آنچنان که همه از او گلهمند میشوند. و زمانی از جمع میگر یزد و در گوشهای منزی میشود. حال او عادی نیست و در کل روحین خوبی ندارد.
علل و انگیزههای ناسازگاری
در مورد این مساله که چه امری سبب ناسازگاری کودکان و حتی نوجوانان میشود پاسخهای متعددی قابل ذکر است. در بررسیهای مربوط میتوان از علل گوناگون نام برد که شرح وتفصیل اغلب آنها در کتب روانشناسی و تربیتی بچشم میخورد و ما در این بحث سعی داریم به مواردی از آنها با رعایت اخصار اشاره کنیم:
1- علل ارثی : گروهی از صاحبنظران معتقدند که اگر ناسازگاری و نابسامانی درفتار کودکان ریشه از ارث و کنه سرشت و طینت آنها دارد. تا حدی که قائل شدهاند در صفات ارثی و همراه ژن آنها ناسازگاران و در سطح بالاتر جنایتکاران 47 عدد است که نسبت به افراد مشابه یک کروموزوم زیادتر دارند. ولی تحقیقات بعدی نشان دادهاند که در افراد طبیعی وعادی هم گاهی کروموزوم اضافی دیده میشود.
مطالعه و بررسی عوامل موثر بر کج رفتاری زنان ویژه (با تکیه بر مفاسد اجتماعی)
مقدمه
روسپیان(زنان ویژه)
غریزه جنسی یکی از غرایزی است که ضامن نسل و تداوم بقای بشر است . کلود لوی استروس[1]مردم شناس شهیر فرانسوی در تعریف ازدواج اشاره ای مهم به این نکته دارد و عقیده دارد : « ازدواج برخودی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی » (77) ؛ به بیان دیگر جامعه می کوشد تا غریزه جنسی (طبیعت ) را مهار کرده و بر آن انگ فرهنگ زند . اما در طول تاریخ مشاهده شده است که همیشه این غریزه تحت کنترل جامعه نبوده و در طول حیات بشری بنا به دلایل گوناگون و انگیزه های متفاوت در معرض انحرافات اخلاقی و اجتماعی قرار گرفته و فحشا به عنوان یک حرفهء بسیار قدیمی ، یکی از نمود های آن است.
روسپی گری چیست و روسپی به چه کسی اطلاق می گردد ؟
روسپیگری یا فحشا را می توان به عنوان برآوردن خواهشهای جنسی در برابر پول تعریف کرد ( 78) ؛ به عبارت دقیق تر روسپیگری را به روابط نا مشروع جنسی که به طور مستمر و به انگیزه های مادی یا نفسانی رخ می دهد ، تعریف کرده اند. با توجه به این تعریف می توان گفت : روسپی به فردی اطلاق می گردد که از روابط جنسی به عنوان یک حرفهء دایمی استفاده می نماید (79)
( بیان مسئله )
چگونگی برخورد با پدیده ء روسپیگری
سیاستگذاران اجتماعی ما در شرایطی با پدیده ء روسپیگری مواجه شده اند که نه می توانند آن را به عنوان یک واقعیت تلخ اجتماعی رو به افزایش است نفی کنند و نه می توانند بنا به دلایلی چند از جمله ویژگی های فرهنگی و مذهبی جامعه آن را بپذیرند ؛ به عبارتی می توان گفت سیاستگذاران اجتماعی دچار فقر تئوریکی می باشند (82). بنابراین در برخورد با این پدیده تنها به نظارت رسمی و خشونت قانونی اکتفا می شود . بهرحال فحشا به عنوان یک واقعیت نیازمند درمان و توانبخشی است و به رویکردی آسیب شناسانه و بهداشتی احتیاج دارد؛ زیرا رویکرد اخلاقی و پلیسی مدتهاست تاثیر و کارایی خود را از دست داده است (83)؛و باید بپذیریم که بیشتر روسپیان شهر تهران ، قربانیانی هستند که فقر ، خشونت ، تجاوز و نابسامانیهای خانوادگی و .... آنها را به یک بیماری اجتماعی کشانده است که درمان آن الزاما در پشت میله های زندان امکان پذیر نیست.
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه
روسپیان(زنان ویژه)
چگونگی برخورد با پدیده ء روسپیگری
باز پروری و توانبخشی روسپیان
پیشگیری از آسیب های اجتماعی
آموزش مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی
نظریه های مربوط به انگیزش .
کار دلخواه در برابر کار اجباری
نظریه سابق .
نظریه انگیختگی :
نظریه فرآیند متضاد:
نظریه مازلو:
زنان خیابانی از سطح جامعه جمع آوری شوند :
اقلیما در خصوص راه کارهای مبارزه با این پدیده می گوید:
زنان خیابانی
معنی حق در جامعه ء ما چیست ؟
فصل دوم
تعریف انحراف ( کج روی )
مبانی نظرات انحرافات اجتماعی :
1-1- نظریه منظم اجتماعی :
2-1 آنومی اجتماعی :
عمده ترین تئوری این دید گاه : ادوین ساترلند است.
4-1 نظریه تضاد:
5-1 نظریه بر چسب:
1- نظریه های روان شناسی :
فصل سوم
فعالیت مخفیانه خانه های عفاف در تهران :
سر مست و بی قرار :
کاهش سن دختران فراری :
فرار دختر ایرانی ( گریزی از بند خشونت چند وجهی ):
اطلاعات تازه درباره دختران فراری
تنها مرکز نگهداری از دختران خیابانی تهران تعطیل شد
فصل چهارم
زنان خیابانی را باید با نگاهی تربیتی و جامعه شناختی نگریست :
برداشت خودم از زنان ویژه
وام خود اشتغالی زنان خیابانی :
بررسی علل فرار دختران از خانه
فرار از نا امنی
فرد مقصر است یا اجتماع
فصل پنجم
فهرست منابع
پرسشنامه
پایان نامه تحلیل رفتاری مغناطیسی ماشین القایی تحت ولتاژ هارمونیکی
چکیده:
به یک سیستم الکتریکی که قادر است سازگار با دیگر سیستم های الکتریکی انجام وظیفه کند و تداخلی در کار آنها ایجاد نکند و یا مستعد چنین وضعیتی نباشد «سازگار الکترومغناطیسی» با محیط اطلاق می شود. سازگاری الکترومغناطیسی یک موتور القایی از دو دیدگاه مطرح است. یکی اثر اختلال زای میدان مغناطیسی ناشی از آن در محیط پیرامون و دیگری سوء عملکرد آن که در اثر وجود منابع اختلالات الکترومغناطیسی ناشی از تجهیزات الکتریکی همچون «هارمونیک ها» ایجاد می شود. با استعمال روزافزون ادوات و تجهیزات الکتریکی و نیز مصرف تصاعدی انرژی الکتریکی این منابع الکترومغناطیسی مزاحم نیز افزایش یافته است. در این پایان نامه سازگاری الکترومغناطیسی موتور القایی، از دو دیدگاه یاد شده با استفاده از تحلیل اجزای محدود مورد بررسی قرار می گیرد. در حوزه دیدگاه اول، میدان های مغناطیسی پیرامون یک موتور القایی با مدلسازی سه بعدی موتور، محاسبه می گردد و با نوع دوبعدی آن مورد مقایسه قرار می گیرد. در حوزه دیدگاه دوم، یک مدل مناسب جهت تحلیل موتور القایی تغذیه شونده از ولتاژ غیر سینوسی معرفی می گردد. مزیت مدل فوق الذکر سادگی و دقت آن است. در انتها پایخ مدل پیشنهاد شده در حالات مختلف مورد بررسی قرار می گیرد.
مقدمه:
سازگاری الکترومغناطیسی یک موتور القایی از دو دیدگاه مطرح است. یکی اثر اختلال زای میدان مغناطیسی ناشی از آن در محیط پیرامون و دیگری سوء عملکرد آن که در اثر وجود منابع اختلالات الکترومغناطیسی ناشی از تجهیزات الکتریکی همچون «هارمونیک ها» ایجاد می شود.
در عمل وجود تجهیزات و عناصر با مشخصه غیرخطی و بخصوص ادوات الکترونیک قدرت در بخش های مختلف تولید، انتقال و مصرف موجب پیدایش اعوجاجات هارمونیکی در شکل موج های سینوسی جریان و ولتاژ در شبکه قدرت می شود و این اعوجاجات متاسفانه اثر نامطلوبی روی موتورهای الکتریکی که در صنایع به طور وسیعی مورد استفاده است، دارد.
نیاز به دقت بیشتر و بیشتر در طراحی و تحلیل ماشین های الکتریکی، استفاده از مدل های عددی جهت تعیین میدان های الکتریکی و مغناطیسی را ترویج داده است. به دلیل ساختار هندسی پیچیده ماشین و مشخصه های غیرخطی مواد بکار رفته در آن در بسیاری از موارد تنها روش حل عددی امکان پذیر است.
فصل اول
کلیات
با استعمال روزافزون ادوات و تجهیزات الکتریکی و نیز مصرف تصاعدی انرژی الکتریکی منابع الکترومغناطیسی مزاحم نیز افزایش یافته است.
بررسی آثار مخرب این منابع بر روی عملکرد تجهیزات الکتریکی مجاور نیز اهمیت بسزایی برخوردار است. ادوات الکترونیکی و کامپیوترهای شخصی امروزه در کلیه کارخانه ها و مجتمع های صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد به طوری که سیستم های الکترونیکی اندازه گیری، حفاظتی و کنترلی به سرعت جایگزین تجهیزات مشابه مکانیکی و الکترومکانیکی می شوند. این موضوع تحت عنوان «سازگاری الکترومغناطیسی» که به صورت مختصر شده با EMC نیز بیان می گردد، مورد نظر بوده و ضرورت شناخت چگونگی عملکرد تجهیزات الکتریکی در کنار یکدیگر را بیش از پیش مطرح می سازد.
سازگاری الکترومغناطیسی یک موتور القایی از دو دیدگاه مطرح است. یکی اثر اختلال زای میدان مغناطیسی ناشی از آن در محیط پیرامون و دیگری سوء عملکرد آن که در اثر وجود منابع اختلالات الکترومغناطیسی ناشی از تجهیزات الکتریکی همچون «هارمونیک ها» ایجاد می شود.
در عمل وجود تجهیزات و عناصر با مشخصه غیرخطی و بخصوص ادوات الکترونیک قدرت در بخش های مختلف تولید، انتقال و مصرف موجب پیدایش اعوجاجات هارمونیکی در شکل موج های سینوسی جریان و ولتاژ در شبکه قدرت می شود و این اعوجاجات متاسفانه اثر نامطلوبی روی موتوهای الکتریکی که در صنایع به طور وسیعی مورد استفاده است، دارد.
نیاز به دقت بیشتر و بیشتر در طراحی و تحلیل ماشین های الکتریکی، استفاده از مدل های عددی جهت تعیین میدان الکتریکی و مغناطیسی را ترویج داده است. به دلیل ساختار هندسی پیچیده ماشین و مشخصه های غیرخطی مواد بکار رفته در آن در بسیاری از موارد تنها روش حل عددی امکان پذیر است. روش اجزاء محدود (FEM) روشی عددی است که برای این منظور مناسب است. این روش در سال 1940 پیشنهاد شد، اما برای اولین بار 10 سال بعد در زمینه طراحی های مرتبط با دانش هوانوردی و تحلیل سازه بکار گرفته شد. پس از گذشت سال ها، روش اجزای محدود به طور گسترده ای در تقریبا تمام مسائل فیزیک و ریاضی به کار گرفته شد. این روش قادر است تخمین خوبی از تحلیل عملکردی وسائل الکترومغناطیسی ارائه کند.
فصل دوم پایان نامه با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
در 38 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
تعریف اختلالات رفتاری کودکان با توجه به مفهوم بهنجاری
تشخیص رفتار بهنجار از نابهنجار اغلب مشکل است. هرچند برای تعریف رفتار بهنجار چندین مدل ارائه شده است اما هیچ یک از تعاریف ارائه شده آنقدر جامع نیست که همه موارد نابهنجار یا اختلالات روانی یا رفتاری را در بر گیرد. بنابراین در این مورد اتفاق نظر کلی وجود ندارد (اتکینسون و همکاران، 2006).
در آسیبشناسی روانی کودکان و نوجوانان نیز بحث از بهنجار و نابهنجار و تعیین مرز مشخص بین این دو کار آسانی نیست. قرار گرفتن کودک در فرایند رشد، رسش و تغییرات قابل مشاهده در رفتارهای عاطفی، شناختی و هیجانی این مشکل را دو چندان میکند و ناتوانی کودک در قضاوت بین درست و نادرست و عدم کنترل برخی رفتارهای خود، تصمیمگیری در مورد رفتارهای او را دشوار میسازد. در اکثر موارد تفاوت بین رفتار بهنجار و نابهنجار در کودکان بوضوحی که در مورد بزرگسالان تعیین میشود قابل تعیین نیست. تمام کودکان گاهگاهی رفتار غیر انطباقی مانند شب ادراری یا حملات قشقرق نشان میدهند. چنین رفتاری ممکن است نتیجه استرس خاص بوده و پاسخی بهنجار در مرحله خاصی از رشد باشد. پیت[1] (1998) کودک با اختلال رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نا مناسب است که شرکت او در کلاس باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند. بر طبق نظر هرینگ (1993) کودکی که به علت جسمی یا تاثیرات محیطی به طور مزمن دارای یکی از ویژگیهای زیر باشد، کودکی با اختلال رفتاری است:
1- ناتوانی در یادگیری متناسب با بهره هوشی، توانایی حسی- حرکتی و رشد فیزیکی
2- ناتوانی در پاسخگویی به شرایط زندگی روزمره
3- ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب
4- رفتارهای افراطی (فعالیت بیش از اندازه، بیشفعالی و یا رفتارهای افسردهگونه و گوشهگیرانه).
کرک (2001) رفتاری را انحرافی و واجد اختلال تلقی میکند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم بوده و گستره آن شامل رفتارهای بیشفعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشهگیرانه است. ویژگی این رفتارها این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب با محیط کودک دارد ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران را بوجود میآورد(سیف نراقی و همکاران،1384).
ملاکهای اختلال رفتاری
با توجه به تعاریف فوقالذکر، اختلال رفتاری نیز نوعی رفتار نابهنجار میباشد که در اینجا
ملاکهای آن مورد بررسی قرار میگیرد. بر اساس نظریات مختلف، برای تفکیک رفتار بهنجار از اختلال رفتاری چندین ملاک وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تناسب با سن
کودکان در سنین گوناگون به گونههای متفاوت رفتار میکنند. بنابراین کسانی که با کودکان کار میکنند باید با دامنه رفتار در سنین مختلف آشنا باشند تا بتوانند رفتار بهنجار را از نابهنجار تفکیک کنند. به عبارت دیگر از جایی که کودکان به سرعت و غیرمنتظره تغییر میکنند، نمیتوان کارکرد آنان را بدون در نظر گرفتن هنچارهای سنی . رشدی ارزیابی کرد(نلسون و همکاران،2003).
2- تداوم
هنگام بررسی درباره اختلالات رفتاری کودکان همواره باید دقت کرد که رفتار دشوار از چه زمانی شروع شده، چه نوسانی داشته و به چه صورت ادامه داشته است. با توجه به اینکه بعضی از رفتارهای دشوار کودکان در مراحل خاصی از رشد بروز میکند، از اینرو زمانی میتوان آنها را اختلال نامید که بعد از این دوره رشد نیز ادامه داشته باشد. برای مثال مکیدن انگشت در دوره شیرخوارگی یک عمل طبیعی محسوب میشود، ولی اگر این عمل در مراحل بعدی رشد به شدت ادامه یابد و منجر به بروز مشکلات دیگر از جمله گوشهگیری، پرخاشگری و غیره شود، اختلال محسوب میشود(نلسون و همکاران،2003).
3- هنجارهای اجتماعی- فرهنگی
شاید جامعترین ملاک برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری کودکان نقش هنجارهای اجتماعی- فرهنگی باشد که سالها قبل توسط انسان شناسی به نام بندیکت[2] (1934) به صورتی موثر شرح داده شده است. وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه رفتارهای معینی را انتخاب میکند که مناسب آن است و افراد خود را به گونهای پرورش میدهند که طبق آن عمل کنند. افرادی که بر اثر موضعگیریهای قبلی، سرشت، خلق و خو و یا تجربههای اکتسابی این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنها را افرادی کجرو و منحرف میشناسد. انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده میشود. هنجارهای فرهنگی، در مورد کودکان و بزرگسالان هر دو مصداق دارد (نوابینژاد،1387).
4- دامنه اختلال
مشکلات محدود، نگرانی کمتری را ایجاد میکنند، در حالیکه مشکل هرچه فراگیر تر باشد، موجب نگرانی بیشتر میشود. علائم منحصر به فرد ممکن است جای نگرانی زیادی نداشتهباشد، در حالی که هرچه علائم شدیدتر و متنوعتر و بیشتر میشوند، مشکلات و در نتیجه نگرانیها و ناتوانیهای بیشتری را بوجود میآورند و در نتیجه قضاوت در مورد نابهنجار بودن رفتار آسانتر خواهد بود(نلسون و همکاران،2003).
5- تناسب با جنس
یکی از یافتههای بارز در زمینه اختلالهای رفتاری کودکان این است که در پسران، اختلالهای رفتاری از تنوع و گستردگی بیشتری در مقایسه با دختران برخوردار است. این گستردگی شامل اختلال شدید روانی، تحرک بیش از حد، خیس کردن رخت خواب، رفتارهای ضد اجتماعی و مشکلات یادگیری است. در دختران اختلالهای روانی بیشتر شامل مساله کمرویی شدید، ترس و اضطراب و گلایه از وضعیت جسمانی و مشابه آن است (نوابینژاد،1387).
6- موقعیت
رفتارهای نامطلوب در هر جامعه و در همه موارد تکرار میشود. به عبارت دیگر، معمولا این گونه رفتارها در هر موقعیتی از کودک سر میزند. برای مثال ترسیدن کودک غیر عادی نیست، اما اگر این ترس در موارد و موقعیتهای زیادی وجود داشته باشد، غیر عادی است. همچنین افسردگی و انزوای کودکان زمانی اختلال محسوب میشود که کودک در هر موقعیتی این حالت را داشتهباشد. اما چنانچه کودکی به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان افسرده و غمگین باشد، اختلال محسوب نمیشود. به طور کلی برای اینکه بتوانیم بگوییم یک رفتار کودک اختلال است یا نه بایستی معلوم کنیم که آیا رفتار مورد نظر در رشد و گسترش سازگاری و بهزیستی کودک تولید اشکال خواهد کرد یا نه؟ این پیشبینی مستلزم مدنظر قرار دادن فراوانی، شدت و تداوم رفتار مورد نظر است. همانطور که ذکر شد بسیاری از موارد که بعنوان مشکل رفتاری در کودکان توصیف میشوند، را میتوان به عوان مشکلی گذرا در نظر گرفت، اما آن دسته از مشکلات رفتاری که از نظر شدت، فراوانی و تداوم از سن خاص کودک انتظار نمیرود میتواند اختلال رفتاری و پیشبینی کننده آسیبهای روانی بعدی باشد(نلسون و همکاران،2003).
2-3-3. شیوع اختلالات رفتاری در کودکان
تعداد و یا درصد کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در جوامع مختلف و به طور متوسط طبق آمار سازمان بهداشت جهانی عبارت است از : یک درصد از کل کودکان. ریچمن (2001) در تحقیقات خود نشان داد که 22 درصد از کودکان پیشدبستانی دچار مشکلات حاد رفتاری هستند و در بین کودکان سنین بالاتر، آنهایی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند 25 درصد و کسانی که در شهرهای کوچک زندگی میکنند، تا نصف این رقم دارای مشکلات رفتاری هستند. در عین حال 20 درصد از نوجوانان و مخصوصا دختران نوجوان دچار مشکلات اساسی روانشناسی هستند. به عبارت بهتر، 20 درصد از کودکان و نوجوانان در هر سال مشکلات اساسی روانشناختی و ناراحتیهای روانی از خود نشان میدهند(نوابینژاد، 1387).
2-3-4. سببشناسی اختلالات رفتاری در کودکان
روابط سببی مستقیم بین عوامل زمینه ساز و مسائل آتی در کودکان وجود ندارد و ندرتا علت واحدی مسئول پیدایش اختلالات رفتاری کودکان است. آنچه میتوان گفت این است که انواعی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در پیدایش اختلالات رفتاری به گونهای متداخل درگیر و سهیم هستند. باتلر و گولدینگ دریافتند که تعداد سیگارهایی که مادر میکشد با میزان شیوع حملات قشقرق در کودکان رابطه دارد. این رابطه را نمیتوان سببی تلقی کرد، اما ممکن است مکانیزمی که هنوز شناخته نشده است، این رویدادها را به هم ربط دهد. شاید مادران تنیده بیشتر سیگار میکشند یا انجام وظیفه مادری برای این مادران دشوارتر است.عواملی را که با مسائل رفتاری کودکان مرتبط هستند میتوان در
سه طبقه عمده جای داد:
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی، بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد.
2- بیماری یا آسیب جسمی
3- عوامل محیطی شامل عوامل خانوادگی. البته این تقسیم بندی معادل تجزیه عوامل نیست، بلکه امروزه اکثر مردم بر این عقیدهاند که تعامل پیچیدهای بین این عوامل وجود دارد(نوابینژاد، 1387).
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی و قبل از تولد
الف- عوامل سرشتی و مزاجی
طبیعت و مزاج همه کودکان به یک شکل نمیباشد و تفاوتهای گسترده ای بین آنها وجود دارد. در این میان هر ترکیب واحد از خصوصیات سرشتی به سهم خود در تعیین این که کودک طی شرایط ویژهای، چه اختلال رفتاری را رشد خواهد داد، نقش مهمی ایفا میکند(لوی و جاکبسون، 1996).
ب- عوامل ژنتیکی
این عوامل هنگام تولد وجود دارد. تاکنون عوامل ژنتیکی خاصی برای بسیاری از اختلالات رفتاری کودکان شناخته نشده است. معهذا قرائن واضحی از مطالعه بر روی دوقلوها و مطالعات فرزندخواندگی بدست آمده است که عوامل ژنتیک، احتمالا پلی ژنتیک، از جمله عوامل مهم هوش و مزاج هستند، لذا جای تعجب نخواهد بود که بر جنبههای دیگر رفتار نابهنجار، یعنی اختلالهای رفتاری نیز تاثیر بگذارند. وراثتهای ژنتیکی نه تنها خصیصههای فیزیکی مثل جنسیت بلکه ویژگیهای رفتاری را نیز تعیین میکند. ولی چیزی که در این بین ناشناخته مانده است، حد و حدود این تعیین بخشی است. یک مدل پیشنهادی بنام مدل دیاتز- استرس، معرف این موضوع است که ژنهای خاص، یک دیاتز یا آسیبپذیری را نسبت به یک اختلال ایجاد میکنند و اگر این آسیبپذیری در معرض شرایط مساعد قرار گیرد، یک اختلال را به وجود میآورد (لوی و جاکبسون، 1996).
ج- بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد
پیامدهای ضایعات و صدمات داخل رحمی و زمان تولد جنین در دوران بارداری ممکن است از راههای متعددی نظیر سیفلیس، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)، سرخجه و همانند آنها، عدم کفایت جفت و نارسایی اکسیژن، اعتیاد، الکلی بودن مادر و یا صدمهها و مشکلات حین تولد، کودک را دچار آسیب سازند و در اکثر موارد به خاطر تحت تاثیر قرار دادن سیستم عصبی و خاصیت آسیبزایشان، رشد کودک را تحت تاثیر قرار میدهند و در رفتار او به عنوان عامل آسیبزا مداخله میکنند(لوی و جاکبسون، 1996).
[1] Pate
[2] Benedicate
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی
درمان شناختی رفتاری
اختلال اضطراب اجتماعی مبتنی بر الگوی هافمن
این درمان بدین منظور طراحی شده است تا مجموعه ی نظام داری از فرضصت ها را برای مراجعان فراهم سازد، به طوری که آنها بیاموزند موقعیتهای اجتماعی تهدید کننده نیستند، خطاهای اجتماعی مهلک و شرم آور نیستند، و نقایص و کاستیها در عملکرد اجتماعی به اندازه ای که پیش بینی می کنند فاجعه آمیز نیستند. در طی جلسات، وظیفه درمانگر این است تا، در حالی که به روش های مختلفی که درمانجو یادگیری این الگوهای جدید را از خود دریغ می کند توجه کند، این فرصتهای یادگیری جدید را نیز برای وی فراهم آورد. درمانگر به عنوان یک مربی خبره عمل می کند، فرصت های یادگیری را تنظیم می کند، درمانجو را برای اتخاذ تفاسیر صحیح از عملکرد جاری خود راهنمایی می کند، و با شوخ طبعی، انگیزه دادن، تشویق کردن و دیگر فنون، زمینه ای را برای مراجع فراهم می کند تا تفاسیر و جایگزینهای جدیدی را در مورد اکثر موقعیتهای اجتماعی ترس آور در معرض آزمایش قرار دهند. در طی پیشرفت درمان، با کمک کردن به مراجعان برای تبدیل شدن به درمانگر خودشان، ماندگاری درمان بیشتر می شود؛ این کار از طریق فهم و به کاربرد تدابیر درمانی بر روی خودشان صورت می گیرد. چنین استقلال عملی در به کار بردن مهارت های درمانی، با فراهم کردن یک الگو از اختلال توسط درمانگر آغاز می شود. این الگو یک راهنما برای دنبال کردن مداخلات فراهم می کند، و به مراجعان کمک می کند ببینند که هر جزء از مداخلات بخشی از یک طرح کلی است که عوامل نگهدارنده اختلال اضطراب اجتماعی را حذف می کند. همچنین این الگو فضایی برای مراجعان فراهم می کند تا به گونه ای به اختلال خود بنگرند که ممکن است به آنها کمک کند تا تلاش های حل مسئله ناکارآمد خود را رها کنند، و به طور متفاوتی به ناهماهنگی و هجوم علائم خود که در لحظات ترس بروز می یابند، پاسخ دهند (هافمن و اتو،2010؛ ترجمه خانزاده، سلطانی و سعیدیان اصل، 1392).
پس از این الگو آموزشی ارائه شد، ابزار اصلی برای تغییر، مواجهه گام به گام است. در اینجا وظیفه ی درمانگر کمک به یادگیری مراجعان از طریق عمل کردن است تا این مواجهه ها را انجام دهند، به اندازه کافی در موقعیت های اجتماعی قرار بگیرند، و به طور منطقی آنچه که در آن موقعیت در حال رخ دادن است را ارزشیابی کنند؛ با این کار بر ترس خود غلبه می کنند و انتظارات غلط آنها تصحیح می شود. اگر مواجهه گام به گام ابزار اصلی یادگیری درمانی باشد، بنابراین هنر تحقیق این یادگیری از توانایی درمانگر ناشی می شود تا این دیدگاه را برای مراجعان فراهم کند که اضطراب اجتماعی شان می تواند با نوعی جدید از تمرینات اجتماعی تغییر کند. این تمرینات اجتماعی، مواجهه های اجتماعی فشرده تر و پی در پی را در بر می گیرد که با یادگیری ارزشیابی بی طرفانه تر و درست تر تجارب ترکیب شده است. بینش حاصل شده از این تمرینات از مداخلات آموزشی و شناختی ناشی می شود و این حس را در مراجعان ایجاد می کند که ممکن است مواجهه اجتماعی در زمان درمان در مقایسه با مواجهه هایی که خودشان انجام می دهند تاثیرات متفاوتی را در بر داشته باشد. توجه به این نکته ضروری است زیرا اکثر مراجعان برای سالها مواجهه های اجتماعی را به سبک خود انجام می دهند و بنابراین برای وارد شدن دوباره به این موقعیتها دودل و مردد هستند.
اگر مراجعان شنسی برای خواند دفترچه پروتکل درمانی درمانگران برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی را داشته باشند، با چیزی نظیر موارد زیر مواجهه خواهند شد:
- شما باید یاد بگیرید زمانی که از اضطراب به عنوان معیاری از عملکرد اجتماعی خود استفاده نمی کنید، در موقعیتهای اجتماعی چگونه رفتار کنید.
- شما باید فرصت داشته باشید به مدت کافی در موقعیتهای اجتماعی قرار بگیرید تا به اضطراب اجازه دهید به طور طبیعی از بین برود.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روانشناسی درباره سیستم های مغزی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)
در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع سیستم های مغزی رفتاری
انگیزش خوشایند و انگیزش آزارنده و مکانیزمهای مغزی پاداش و تنبیه
زمینه بررسیهای نوروفیزیولوژیک انگیزش، با آزمایشهای جیمز اولدز (1965، به نقل از گری، 1991)در امریکا رشد چشمگیری یافت.در آزمایشهای وی، الکترودهایی در مناطق مختلف مغز حیوان قرار داده میشد و حیوان میتوانست با فشار دادن یک اهرم جریان الکتریکی خفیفی را در مغز خود ایجاد کند یا جریانی را که آزمایشگر از طریق الکترود به مغز او ارسال میکرد. قطع نماید. نتایج این بررسیها نشان داد که قرار گرفتن الکترود در مناطق ویژهای، موجب میشود که حیوان ساعتها مغز خود را در معرض تحریک الکتریکی قرار داده و لذت ببرد، و از سوی دیگر قرار گرفتن الکترود در مناطق دیگر، با گرایش حیوان به قطع جریان الکتریکی همراه بود. فرضیه منطقی برگرفته از این یافتهها چنین بود که در مغز دو نظام انگیزشی متفاوت پاداش و تنبیه وجود دارد. فرض بر این است که نظام انگیزشی پاداش و فعالیت آن با حالات عاطفی مثبت و فعالیت نظام انگیزشی تنبیه با حالات عاطفی منفی همراه است (فلوولز[1]، 1987).
حال اگر قوانین شرطیسازی را در نظر بیاوریم، باید بپذیریم محرکهایی که قل از وقوع یک پاداش میآیند، ظرفیت فعالسازی مکانیزم مغزی پاداش را به دست میآورند و هرچه این محرکها، از لحاظ زمانی به محرک ذاتی پاداش نزدیکتر باشند، ظرفیت کسب شده قویتر خواهد بود. مکانیزم پاداش از طریق ارتباطهایی که با سیستم حرکتی دارد(یعنی بخشهایی از مغز که فرمانها را به اندامها ارسال مینمایند)، در جهت بیشینه ساختن این تحریکهای پاداش دهنده شرطی یا ثانوی عمل میکند. بدین ترتیب در محیطی که در آن توالی محرکها با نظمی خاص جریان دارد، میتوان ارگانیزم را در جهت محرک ذاتی پاداش هدایت کرد. در واقع میتوان مکانیزم پاداش را مانند ردیاب یک موشک هدایت شونده در نظر گرفت که یک شیب حرارتی را هدف قرار داده و به سمت آن حرکت میکند(گری، 1991).
به همین ترتیب، محرکهایی که به شکل نظامدار قبل از تنبیه میآیند، از طریق شرطیسازی، ظرفیت فعال نمودن مکانیزم مغزی تنبیه را کسب میکنند. هرچه این محرکها به محرکهای ذاتی تنبیه نزدیکتر باشند، این ظرفیت قویتر خواهد بود، ساختار مکانیزم تنبیه به گونهای است که از طریق ارتباطهایش با سیستم حرکتی، در جهت کمینه ساختن درونشدهایش عمل میکند؛ این عمل را از طریق متوقف ساختن رفتار صورت میدهد و به عبارت دیگر، این یک مکانیزم اجتناب فعلپذیر است که به سیستم حرکتی، فرمان توقف میدهد[15]. در زبان سیستمهای کنترل پس خوراندی، مکانیزم پاداش یک مکانیزم پسخوراند مثبت و مکانیزم تنبیه یک مکانیزم پسخوراند منفی است(گری، 1994).
در نتیجه نظام انگیزشی خوشایند، یک سیستم پاداشطلبی یا سیستم رویآورد است که از طریق فعالسازی رفتار به مشوقهای مثبت پاسخ میدهد. این نظام انگیزشی، انرژی دهنده و جهت دهنده رفتار است. به عبارت دیگر، هم مسئولیت فعال ساختن رفتار برای موقعیتهای پاداش-روی آورد شده را برعهده دارد و هم مسئول موقعیتهای اجتناب فعال است که در آن ارگانیزم برای اجتناب از تنبیه باید پاسخ مناسبی ارائه دهد(فلوولز، 1987). البته، شاید به نظر رسد که الگوی اخیر با نوعی حالت هیجانی آزارنده همراه باشد که ارتباطی به نظام انگیزشی خوشایند ندارد. اما این استدلال نیز منطقی به نظر میرسد که پاسخ اجتناب بیشتر از طریق ویژگیهای تقویتکننده مثبت نشانههای ایمنی- محرکهایی که علامتدهنده از بین رفتن احتمال وقوع تنبیهاند-کنترل میشود و این علایم از لحاظ کنشی معادل عالیم پاداشند(مک کین توث، 1974). در این تفسیر نظام انگیزشی خوشایند، اجتناب فعال را در پاسخ به علایمی آغاز میکند که پیامد آن رساندن فرد به ایمنی است.
بنابراین، برچسبهای هیجانی که برای این دو حالت خوشایند به کار میروند عبارتند: از امید برای مقوله روی آورد به پاداش و آسودگی برای اجتناب فعال از تنبیه(مک کین توث، 1974) حال اگر به نظام انگیزش آزارنده بپردازیم، باید بگوییم که کنش آن بازداری رفتار برانگیخته شده، در شرایطی است که علامتها یا محرکهای شرطی خاصی موجود باشند و نشان دهند که ارائه پاسخ، پیامدهای منفی خواهد داشت. خاموشی، در الگوهای پاداش-یادگیری ساده و اجتناب فعلپذیر، در الگوهای تعارض روی آورد-اجتناب دو نمونه مهم از کنشهای این سیستم است. در الگوی خاموشی، ناکامی به منزله حالت آزارندهای است که در پی عدم وقوع پاداش مورد انتظار پدید میآید. علامتهایی که فقدان پاداش مورد انتظار را پیشبینی میکنند-یعنی محرکهای شریط ناکامکننده فقدان پاداش-نظام انگیزشی آزارنده را فعال میکنند و متعاقب آن بازداری رفتار روی آورد، حاصل میشود. در الگوی اجتناب فعلپذیر نیز، رفتار روی آورد(که با نوعی پاداش برانگیخته شده)در پاسخ به علامتها یا محرکهای شرطی تنبیه که ترس یا اضطراب را ایجاد میکنند، بازداری میشود(گری، 1991). همان گونه که در مورد الگوهای متفاوت نظام انگیزی خوشایند اشاره شد. در اینجا نیز فرض بر این است که ناکامی و ترس/اضطراب به فعالسازی ساختار عصب-فیزیولوژیکی واحدی مربوط میشوند(فلوولز، 1987).
اما گری(1991) اشاره میکند که در مطالعاتی که در مورد حیوانات انجام داده است، مشخص شده که حیوانات به محرکهای آزارنده شرطی و غیرشرطی به شکل متفاوتی پاسخ میدهند. حیوان در پاسخ به یک ضربه الکتریکی دردناک، افزایش فعالیت نشان میدهد؛ میدود، میپرد و به سمت هدف مناسب(برای مثال حیوانی دیگر)حملهور میشود. در حالی که، در پاسخ به محرکی که با ضربه الکتریکی همخوانی دارد، به احتمال زیاد در یک جا خشکش زده و متوقف میماند. وجود تمایز کامل بین مکانیزمهای مغزی تعدیل کننده این دو نوع واکنش را در قسمتهای بعد برجسته خواهیم کرد.
تمایز بین محرکهای شرطی و غیرشرطی در مورد محرکهای خوشایند نیز صدق میکند. پاداشهای غیرشرطی(مانند غذا، آب و جفت جنسی)در حیوان، پاسخهای پایانی خاصی[2] را برمیانگیزند که هر یک با محرک غیرشرطی مورد نظر تناسب دارند(مانند جویدن، لیسیدن و جفتگیری کردن). این پاسخهای پایانی میتوانند در یک قالب شرطی نیز ظاهر شوند؛ اما افزون بر این، محرکهای شرطی پاداش الگویی از رفتار(شامل افزایش فعالیت، روی آورد و اکتشاف) را برمیانگیزند که نسبتاً مستقل از محرکهای غیرشرطی خاصی است که با آن جفت شدهاند(گری، 1991). فرض بر آن است که مکانیزم تنبیه، پاسخهای خاص محرکهای آزارنده شرطی و مکانیزم پاداش، پاسخهای مقدماتی به محرکهای خوشایند شرطی را تعدیل میکند(گری، 1994).
گری(1991) برای ارائه تصویری روشنتر از عمکرد مکانیزمهای پاداش و تنبیه و ارتباطهای موجود بین این سیستمها و سایر مراکز، دیاگرامی را ارائه میدهد(شکل 2-1). او در این شکل، افزون بر مکانیزمهای پاداش و تنبیه و سیستم حرکتی(که به آنها اشاره شد)، یک مکانیزم تصمیم را نیز در نظر میگیرد تا در شرایط تعارض بین روی آورد و اجتناب فعلپذیر به انتخاب مبادرت ورزد.بدون چنین مکانیزمی دستورهای متعارض به طور مستقیم به سیستم حرکتی ارسال میشوند، و احتمالا پیامدهای ناگواری را پدید میآورند.عملکرد مکانیزم تصمیم مبتنی بر قواعد ریاضی است(گری و اسمیت[3]، 1969) اما آنچه در اینجا اهمیت دارد توجه به این نکته است که مکانیزم تصمیم، یا مدار اتصال بین مکانیزم پاداش و فرمان روی آورد را برقرار میسازد(سمت چپ شکل)، یا مدار اتصال بین مکانیزم تنبیه و فران توقف رفتار را برقرار میسازد(سمت راست شکل)، ولی نمیتواند هر دو جریان را همزمان برقرار کند. در این شکل همچنین سیستمی با نام مکانیزم برپایی[4] مشخص است.این سیستم درونشدهایی را از مکانیزمهای پاداش و تنبیه دریافت میکند و خود نیز برونشدهایی[5] را به قسمتهای فرمان(یکی برای روی آورد و دیگری برای اجتناب فعلپذیر)ارسال مینماید. بدین ترتیب افزایش شدت فعالیت هر یک از این فرمانها که ارتباطش با مکانیزم تصمیم برقرار گردد، بستگی به دامنه درونشدهایی دارد که مکانیزم برپایی از مکانیزمهای پاداش و تنبیه دریافت میکند. مطلب اخیر بیانگر این نکته است که اگر به عنوان مثال رفتار روی آورد حاصل شود و حیوان همزمان به تهدیدهایی مواجه شود که نشانههای تنبیه را دارند، رفتار روی آورد با قدرت بیشتری جریان خواهد یافت(گری، 1991).
[1] Fowles, D.
[2] consumatory responses
[3] Gray, J.A."P.T. Smith
[4] arousal
[5] output
مقاله نقش طلاق در اختلالات رفتاری کودکان
فهرست مطالب :
عنوان مطالب صفحه
مقدمه 2
طلاق 4
انواع طلاق در ایران 5
اختلالات رفتاری 6
طلاق و اختلالات رفتاری 8
تحولات عاطفی نوجوانان و نقش والدین در اختلالات رفتاری 9
طلاق و اختلالات رفتاری- اجتماعی 10
آمار و اختلالات ناشی از طلاق 11
منابع و مآخذ 12
///////////////////////////////////////////////////////
بخشهایی از متن:
مقدمه
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازوجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمةً انّ فی ذالک لایات لقوم بتفکرون ( 21 – روم )
برای شما ازخوداتن جفتی آفرید از او آرامش یافته و با هم انس بگیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود و در این امر نیز برای مردم با فکر و ادله و حکمت حق آشکار است .
هرچند موضوع این گزارش و تحقیق طلاق است اما لازم است قبل از طلاق به مسئله ازدواج که زمینه و بستر طلاق بر آن استوار است تا حدی روشن گردد . ازدواج اساس بقای حیات موجود انسانی و شرط تناسل در اقوام مختلف و تولد نوع بشری در مکاتب و اقوام و نحل گوناگون با سنت ها و آداب و رسوم گوناگون است و انتخاب زوج یا زوجه و ادامه زندگی و تناسل و تولد نسل جدید متضمن حفظ و اصلاح نژاد انسانی و توجه و تربیت نسل های بعدی و اداره امور جامعه و فعالیت های گوناگون فردی در تولید و توزیع اقتصادی و گردش تعاملات اجتماعی و فرایند ها فرهنگی و گردش امور سیاسی و هنریو ... مرهون این کورکان و نسل های آینده است که از ازدواج محقق می گردد .
ازدواج در کل دارای اهداف و کارکردهای زیر است : ( ستوده – 1376)
...
اختلالات رفتاری
روان شناسان و روان پزشکان اتفاق نظر دارند که اختلالات شخصیتی زاییده اختلالاتی است که در روابط بین اعضای خانواده در کودکی به وجود می آید .
مطالعات بالبی ، بروونس ، لیپتون در پس از سال هلی 1967 ثابت کرده است که دوری کودک از پدر و مخصوصاً از مادر برای مدت مدید و طولانی و یا سپردن او به پرورشگاهها تقریباً همیشه با اختلالات رفتاری در کودکی و نوجوانی همراه بوده است . ( میلانی فره 1370 )
کودکان یتیم و ترد شده از خانواده ها که در محیط های پراکنده شهری و در خانه های اقوام و بستگان به صورت تحملی رشد می کنند و یا در پرورشگاه ها و یا کانون های اصلاح و تربیت قرار میگیرند تقریباً هیچگاه نمی توانند رفتار صحیح را بیاموزند و همیشه از نظر روابط عاطفی دچار خلاء و اختلال عاطفی هستند و حتی والدینی که خود به نیازهای عاطفی فرزندان توجه ندارند اکثراً از افرادی هستند که خود در دوره کودکی و نوجوانی از عاطفه برخوردار نشده اند و یا تأمین روانی و عاطفی و شناختی آنان در فضایی از رنج و درگیری و ستیزو ... بوده است ( میلانی فر 1370 )
مقاله شناخت مشکلات رفتاری نوجوانان و جوانان
چکیده مطالب
دنیای کودکی و نوجوانی از حیث خاص بودن، شگفت آور است و بدین علت از دنیای بزرگسالان، جدا میشود. در واقع، کودکان و نوجوانان، هر کدام سلسله رفتارها، نگرشهای و افکار منحصر به خود را دارند و از این رو با هم برابر تلقی نمیشوند. بدین جهت نباید پنداشت که آنها رویدادها و پدیدهها را یکسان ادراک و تفسیر میکنند. کنجکاوی را نیز باید از خصیصههای اصلی این سنین محسوب کرد. تحقیقات، نشان میدهد که کودکان و نوجوانان، علاقه وافری به سر درآوردن از مجهولات و اتفاقات کوچک و بزرگ دارند. گرچه کنجکاوی کودکان به دلیل آن که هنوز مقررات و محدودیتهای اجتماعی را تجزیه نکردهاند از نوجوانان بیشتر است، با این حال، کودکان و نوجوانان کنجکاو به راحتی تحت تاثیر محرکات محیطی قرار میگیرند و ممکن است به سرعت، عقیده یا نظرشان عوض شود.
این نحوه از عمل در پارهای از موارد، موجب واکنشهایی میشود که همیشه برای والدین و بزرگسالان، قابل درک نیست ولی به هر حال، نگاه و انتخاب آنها را نشان میدهد.
تعریف رفتار هنجار یا رفتار سازشی
تعریف رفتار هنجار یا رفتار سازشی از تعریف ناهنجاری یا اختلال مشکلتر است و ما در این جا سعی میکنیم تفاوت ویژگیهای یک رفتار هنجار را از یک رفتار ناهنجار باز شناسیم و تعاریفی را در جهت شناخت آنها ارائه میدهیم.
1) رفتار سازشی یا انطباقی: عبارتست از هر نوع رفتاری که بتواند توانایی و مهارت ارگانیسم را برای وفق دادن فرد با یک موقعیت محیطی به خصوص افزایش دهد.
2) انطباق یا سازگاری: رابطهی یک فرد با محیط و یا خود درونی شخص را گویند.
3) به هنجار: یک فرد زمانی به هنجار است که مشخصات او در داخل محدودهی تغییرات جمعیتی که وی به آن تعلق دارد قرار گرفته باشد.
4) به هنجار: سازگاری فرد در مقابل محیط همراه با ویژگیهایی نظیر کارآمدی در ادراک، خودشناسی، توانایی در کنترل اختیاری رفتار، عزت نفس و پذیرش، توانایی در برقراری روابط محبت آمیز و با دوری در فعالیتهای کاری پس به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که فرد بدون مشکل و به هنجار فردی است که قادر باشد از مواهب زندگی به طور صحیحی بهره گرفته و از زندگی خود لذت ببرد و آن گاه تواناییهای خود را در راه سازندگی جامعه به کار گیرد و در مکانهای مختلف، رفتار معقول و قابل قبول اجتماعی گروهی را از خود بروز دهد و در هنگام شادی دیگران، در شعف آنها شرکت نمایند و در غم دیگران، به حد مناسب، اندوه نشان میدهد و متناسب با سن و جنس خود رفتار نماید،
فهرست مطالب
صفحه | عنوان |
|
1 | چکیده |
|
5 | پیشگفتار | |
6 | مقدمه | |
| فصل اول: | |
8 | تعاریف واژه ها | |
8 | رفتارهای ناهنجاری | |
15 | رفتار هنجار یا رفتار سازشی | |
| فصل دوم: | |
17 | ماهیت استرس | |
22 | ارزیابی الگوی تعاملی استرس | |
23 | استرس عاطفی | |
24 | کنار آمدن سازش با استرس | |
27 | ایمن سازی در مقابل استرس | |
| فصل سوم: | |
28 | بحران هویت در نوجوان | |
32 | بحران هویت جوانان | |
35 | تأثیر پدیدهی هویت و خودباوری | |
39 | مداخله در بحران | |
40 | بحران چیست؟ | |
41 | انواع بحران | |
| فصل چهارم: | |
43 | انتظارات نوجوان از والدین | |
46 | نوجوانان و تأثیر همسالان آنها | |
48 | تأثیرات همسالان و گروه آنها بر نوجوان | |
49 | هیجان و اثرات مختلف آن بر نوجوان | |
| فصل پنجم: | |
51 | ماهیت مسأله | |
54 | مدلهای شناختی اضطراب | |
| فصل ششم: | |
57 | عوامل روانی کودک | |
58 | طبقهبندی و شیوع بیماری روانی کودکان | |
60 | اختلالات رفتاری عاطفی کودکان | |
63 | گوشهگیری و انزواطلبی در کودکان | |
64 | روشهای اصلاح و تغییر رفتار | |
| فصل هفتم: | |
66 | دعا و فلسفه زندگی و روانشناسی در زندگی نوجوانان و جوانان | |
| فصل هشتم: | |
69 | هفت گام برای کنترل احساسات | |
76 | رشد اجتماعی | |
78 | دوستی | |
79 | نیازهای اجتماعی نوجوان | |
79 | جامعه ستیزی و بزهکاری | |
81 | رشد شخصیت نوجوانان | |
83 | نقش و پایگاه اجتماعی نوجوان | |
85 | ارتباط نقش با رشد در نوجوانی | |
88 | رشد هیجانی یا عاطفی | |
93 | رشد روانی | |
95 | محدودیت ها | |
96 | پیشنهادها | |
97 | منابع و مآخذ |