قسمتهایی از متن:
مقدمه :
مطالعه ، امری بسیار مهم است و یکی از عواملی است که باعث می شود دانش آموزان دچار افت تحصیلی شوند، مشکلاتی است که در امر مطالعه دارند . بارها والدین ، مربیان و خود دانش آموزان می پرسند: چگونه باید مطالعه کرد؟ گاهی نیز روشهای مطالعه خود را مورد بررسی وارزیابی قرار می دهند و درصدد بهبود شیوه های مطالعۀ خود بر می آیند . اما این امر زمانی تحقق پیدا می کند که آنها بر صحت و سقم روش های مطالعۀ خود وقوف یابند . از سوی دیگر یکی از اموری که باید به نحو جدی بدان پرداخت و متأسفانه کم تر مورد توجه قرار می گیرد ،آشنا کردن شاگردان با شیوه های مطالعه کردن و نحوۀ یاد گرفتن مطالب است.
شاید اغراق آمیز نباشد اگر بگویم که تمامی معلمان و دبیران دلسوزی که سالها در خدمت آن بزرگواران تلمّذ کرده ایم ، بارها تأکید می کردندکه باید مطالعه کنید ، اما به ما کم تر شیوۀ مطالعه کردن را می آموختند . به هر حال هر یک از دانش آموزان هم به گونه ای مطالعه می کرد ، یکی راه می رفت و مطالعه می کرد ، دیگری بلند بلند می خواند ، دانش آموز دیگر مطالعه خود را از کتابهای آسان شروع می کرد و چون به کتابهای دشوار می رسید دیگر توان خواندن نداشت و یکی به طور مداوم می خواند و خسته می شد . ...
...
17- قطع یکبارۀ کمکهای درسی در حین مطالعه
برخی از دانش آموزان از بدو ورود به مدرسه در کنار مادران به مطالعه می پردازند. یعنی از ابتدا این امکان را می یابند که به هنگام درس خواندن و مطالعه کردن از والدین خود و به ویژه مادران بهره بگیرند. چون این وابستگی شدت می یابد ، فرزند خانواده به این امر عادت می کند . لذا اولاً بدون حضور مادر یا پدر مطالعه نمی کند، ثانیاً با قطع کمکهای آنها به مطالعه رو نمی آورد و رفته رفته دچار افت تحصیلی می شود.لذا همواره به مادرانی که فرزندشان در کلاس اول دبستان است ، توصیه می شود که بچه های خود را به این گونه امور عادت ندهند ، چرا که ترک عادت برای آنان امری دشوار است و معمولاً دیده می شود که وقتی کمکهای والدین قطع می شود ، آنها نیز افت می کنند .
برای پیش گیری از افت تحصیلی فرزندان در مطالعه باید به گونه ای عمل کرد که آنها حالت اتکایی به هنگام مطالعه پیدا نکنند و در صورت شکل گیری حالت اتکایی ، نباید کمکها یکباره قطع شود، بلکه قطع کمکها باید تدریجی صورت بگیرد ، یعنی این امر در سنین بالاتر تحقق یابد . حتی در سالهای دورۀ راهنمایی نیز قطع کمکها به صورت یکباره منجر به افت تحصیلی جدی فرزندان شده است لذا باید کمکهای مادر به تدریج کاهش یابد .
اختلالات مواد مخدر
قسمتهایی از متن:
مقدمه
بسیاری از پیامدهای منفی در زندگی معتادان به مواد مخدر نظیر مشکلات قانونی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، آسیبهای جسمانی مثل ابتلا به بیماریهای عفونی، هپاتیت و ایدز و نیز افزایش مخارج تهیه مواد و به دنبال آن احساس خسته شدن از مصرف مواد مخدر، حداقل تعداد زیادی از معتادان را به فکر اقدام به ترک اعتیاد انداخته است.(2،3،4)
با وجود احساس نیاز به ترک، یکی از دلایل برخورد توأم با شک و تردید معتادان با پدیده ترک اعتیاد و سمزدایی از موادمخدر، داشتن احساس نگرانی از علایم ترک به خصوص علایم جسمانی آن است. این دودلی علاوه بر تأثیر قابل ملاحظه بر ورود بیماران به پروسه ترک اعتیاد، بر تکمیل درمان سمزدایی و در نهایت ورود به مرحله درمان طولانی مدت روانشناختی ـ اجتماعی نیز تأثیر میگذارد. لذا برای طراحی یک برنامه درمانی موفق، از یک طرف توجه به حداقل ناراحتی جسمی و روانی و از طرف دیگر انجام ملاحظاتی برای افزایش تعداد افراد تکمیل کننده مرحله درمان و نیز بیماران وارد شده به مرحله دراز مدت ضروری به نظر میرسد.(5،6،7) ...
...
عوامل زمینه ساز:
روزنامه انگلیسی گاردین می نویسد بر اساس نتایج یک بررسی علت اصلی 60 درصد طلاق ها در ایران مواد مخدر است.به نوشته گاردین آمار رسمی دولت ایران برآورد می کند که مواد مخدر غیرقانونی در سال 2004 مبلغ 630 میلیون پوند به اقتصاد ایران ضرر زد. از سال 1979 بیش از 3200 مامور اجرای قانون در درگیری قاچاقچیان کشته شده اند. ماموران در سال 2003 دویست و بیست تن مواد مخدر کشف کردند که 54 درصد بیشتر از سال قبل از آن بود. (تاریخ انتشار 28 اکتبر 2005). این روزنامه می نویسد حدود 500 هزار دلال مواد مخدر در ایران هستند که مواد مخدر به ارزش خیابانی 1.7 میلیارد تا 2.83 میلیارد پوند را توزیع می کنند.
در همین رابطه دو ارگان بین المللی UNO و UN آخرین آمار خود از اعتیاد و موقعیت ترانزیتی ایران برای مواد مخدر اعلام داشتند. به موجب این آمار در سال 2002 ایران دو میلیون معتاد داشته است و رشد اعتیاد در سالهای پس از آن به گونه ایست که تا 15 سال آینده ایران 9 میلیون معتاد به مواد مخدر خواهد داشت. این درحالی است که در انگلستان که جمعیتی مشابه ایران دارد، تنها 20 هزار نفر معتاد به مواد مخدر سنگنین مانند هروئین هستند. ...
....
اختلالات تیک یا تیک عصبی
قسمتهایی از متن:
نگاهی کوتاه به انواع تیکها
شاید یکی از چیزهایی که در خیابان یا در یک مهمانی یا هر جای دیگر شما را به خنده وا دارد دیدن حرکات عجیب و غریب و تکراری یک نفر باشد.(البته خندیدن کار صحیحی نیست ولی بعضی اوقات از دست آدم در میره، چاره ای نیست).امروزه به ویژه با زیادتر شدن بازیهای کامپیوتری و گیم نت ها این حرکات بیشتر شده و بخصوص در بچه هایی که زیاد بازی کامپیوتری می کنند.دیدم بد نیست نگاهی هر چند کوتاه و مختصر به این موضوع داشته باشم.امیدوارم خوشتان بیاید.
البته با تیک تیک ساعت اشتباه نگیرید که فکر کنم از آن بدتان بیاید.(چون گذر زمان را نشان می دهد.)
تعریف تیک:
حرکات غیر ارادی، اجباری، تکراری و کلیشه ای را در اصطلاح تیک می نامند.این حرکات شبیه حرکات با هدف است چون هماهنگ بوده و در عضلاتی دیده می شود که رابطه طبیعی هماهنگ با هم دارند.تیک معمولا" در صورت و شانه ها دیده می شود.این حرکات غیر ارادی، جدا از هم، تکراری، کوتاه و ناگهانی ممکن است به صورت ساده دیده شوند مانند تکان دادن بینی، چشمک زدن یا حرکات سر و یا دارای طبیعت حسی باشند و یا به صورت کلامی یا صوتی بروز کنند که در این حالت از صاف کردن گلو تا نشانه های پیچیده تر مثل تکرار غیر ارادی سخن دیگران(اکولالیا echolalia) یا ناسزا گفتن غیر ارادی و نا مناسب(کوپرولالیا coprolalia) می توانند گسترده باشند. ...
....
تیک یا اختلال حرکات بدنی
حرکات کریفورم یا رقص آسا (choreiform movements) ، به حرکات بدنی تصادفی غیر منظم و نامکرری دلالت میکند که شبیه رقص هستند.
● مقدمه
مشخصه اصلی اختلالاتی که زیر این عنوان طبقه بندی شدهاند، نوعی ناهنجاری در حرکات کلی قسمتی از بدن است که تیک نامیده میشود. تیک به عنوان نوعی حرکت سریع و غیر ارادی گروهی از عضلات تشکیل دهنده اسکلت بدن تعریف میشود. در مورد حرکت غیر ارادی عضلات حاکم بر تولید صداها یا کلمات ، نفس ایجاد صداها یا ادای کلمات به صورتی غیر ارادی تیک محسوب میشود. تیکها باید به عنوان علائم اصلی اختلالات حرکات بدنی باید از دیگر حرکات غیر عادی تشخیص داده شوند.
حرکات کریفورم یا رقص آسا (choreiform movements) ، به حرکات بدنی تصادفی غیر منظم و نامکرری دلالت میکند که شبیه رقص هستند. حرکات دیستونیک (Dystonic Movements) ، حرکات کندتر و همراه با پیچ و خمی هستند که حالات انقباض عضلانی طولانی بین آنها فاصله باشد. ...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع اختلالات رفتاری
در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلالات رفتاری
1-1-2 تاریخچه اختلالات رفتاری
تا سال 1997 اصطلاح (ناتوانی جدی هیجانی[1]) در قوانین آموزش ویژه مورد استفاده قرار می گرفت، در حال حاضر اصطلاح (اختلالات رفتاری) توسط)مجمع کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری([2] پذیرفته شده است و از این نظر که بر جنبه ی قابل مشاهده ی مشکلات کودکان متمرکز است بر سایر اصطلاحات برتری دارد. از آنجایی که رفتارهای مشکل ساز اغلب نابهنجار نامیده می شوند ارایه تعریفی مناسب از بهنجار و نابهنجاری به منظور تعریف و طبقه بندی اختلالات رفتاری ضروری به نظر می رسد. نابهنجاری را می توان انحراف از اعتدال (حدوسط) تعریف نمود. البته جهت این انحراف منفی است.این موضوع که اختلال، واکنش فرد به شرایط محیطی یا اختلال در کارکرد های درون فردی است، همواره مورد بحث بوده است(ماش و دوزویس[3]، 1996).
شاید جامع ترین معیار برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی باشند(بندیکت[4]، 1934). پس از مطالعات گسترده اظهار داشت که هر جامعه ای رفتارهای خاص را انتخاب می کند که مناسب آن است و افراد در آن جامعه به گونه ای پروش می یابند که رفتارهای آنان مطابق با ارزش های جامعه باشد. افرادی که به هر دلیل این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنان را منحرف قلمداد می کند. انحراف همواره به هنجارهای فرهنگی مربوط است(نلسون و ایزرائیل[5]، 2000).
جنسیت نیز بر هنجارهای فرهنگی- اجتماعی تاثیر دارد. در اغلب جوامع از مردها انتظار می رود موجوداتی پرخاشگر، سلطه گرتر، ماجراجوتر و فعال تر از زنان باشند. در مقابل از زنان انتظار نمی رود حساس تر،عاطفی تر، وابسته تر و آرام تر از مردان باشند.الگوهای جنسیت، ما را در قضاوت در مورد رفتار بهنجار یاری می دهند(نلسون و ایزراییل، 2000). سن و سطوح تحولی فرد هم، در قضاوت در مورد رفتار، مهم تلقی می شوند. در دوره نوجوانی به علت تغییرات سریع، سطح تحول بسیار تعیین کننده است، بنابراین وجود هنجارهای تحولی به ارزیابی رفتار کمک بسیار می کند.
در ارزشیابی رفتار کودکان، احساس و نگرش اطرافیان نزدیک نیز نقش دارد.بر طبق پژوهش های انجام شده، ارجاع کودکان به متخصصان بهداشت روانی به ویژگی های خانواده، معلمان و افرادی که با کودک سرو کار دارند، بستگی دارد(کاستلو و آنگلو[6]، 1995).
مطالعات بسیاری در مورد ناسازگاری های اجتماعی صورت گرفته است. در حال حاضر ناسازگاری اجتماعی، اختلال سلوک[7] و رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و ضد اجتماعی تلقی می شود. اختلال سلوک بیش از سایر اختلالات در دانش آموزانی که مبتلا به اختلالات رفتاری هستند مشاهده می شود(کلاین[8]، 1990) ...
...
[1] seriously emotionally disturbed
[2] council for children with behavioral disorder
[3] Mash & Dozois
[4] Benedict
[5] Nelson & Israel
[6] Costello & Angold
[7] conduct Disorder
[8] Cline
...
2-2 اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی
اختلال نارسایی (ADHD) یکی از شایعترین اختلال های عصب – رفتاری تشخیص داده شده در میان دانش آموزان است که با مشکلاتی در زمینه های آموزشی از جمله عملکرد ضعیف ، مردودی و ترک مدرسه همراه است و می تواند منجر به مشکلات ناسازگاری در مدرسه و رفتارهای اختلال گرگردد . ( ولریچ ، لامبرت ، بیکمن ، سیمونز ، دوفینگ [1]و همکاران ، 2004 ). نکته ی مهم این است که شناسایی و درمان به موقع این اختلال منجر به بهبودی قابل توجهی در عملکرد فردی و اجتماعی دانش آموز و کاهش نشانه های اختلال خواهد شد .
1–2-2 شیوع نارسایی توجه/ بیش فعالی
برآورد شده که 3 تا 5 درصد کودکان به(ADHD) مبتلا می شوند ( ویزومورای ، 2002 ) اگرچه این آمار بیشتر در آمریکای شمالی بدست آمده در زمینه یابی ( بریتانیای کبیر ) مشمول بر 10438 کودک سنین بین 5 تا 15 سال نتایج نشان دهنده ی این بود که 3.62 درصد پسران و 0.85 درصد دختران مبتلا به (ADHD) می باشند ( فورد ، گودمن و میتوز[2] ، 2003).
2- 2-2 سبب شناسی
نظریه های متعددی در خصوص تبیین نارسایی توجه / بیش فعالی تدوین شده است که می توان این نظریه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد ؛ نخست نظریه هایی که عمدتا بر نقش عوامل زیستی در سبب شناسی نارسایی توجه / بیش فعالی تاکید می کنند ، دوم نطریه های درون روانی که تلاش می کنند تا نشانه های بی توجهی ، بیش فعالی / تکانشگری را بر حسب یک نقص مرکز بنیادین توجیه کنند(کار،2006). ...
...
[1] Wolraich, Lambert, Bickman, Simmons, Doffing & Worley
[2] Ford, Goodman & Meitzer
...
تحقیق واکنشهای پسیکوفیزیولوژیکال و اختلالات شبه جسمی و خواب
دانشجو باید پس از مطالعه این بخش بتواند:
در طول تاریخ فلاسفه و دانشمندان در خصوص ارتباط بین جسم و روان بحثهای فراوان داشته اند. اخیراً موضوع اثرگذاری متقابل جسم و روان بر یکدیگر مورد توجه دوباره واقع شده است. بیشترین توجه در مورد نقش سیستم های اندوکرین و ایمنی در بروز اختلالات پسیکوفیزیولوژیک می باشد. برخی معتقدند که هر بیماری یک جزء پسیکوفیزیولوژیکال دارد. یعنی هر اختلال جسمی یک جزء پسیکولوژیکال و هر اختلال روانی یک جزء فیزیکال به همراه دارد.
در سال 1929 والترکانون تحقیق ارزشمندش را بعنوان تغییرات بدن در زمان درد، گرسنگی، ترس و خشم به چاپ رسانید. او واکنش «جنگ یا فرار» را توصیف کرد. بدنبال پژوهش کانون، سایر متخصصین نیز شروع به مطالعه واکنشهای فیزیکی به استرسورهای فیزیولوژیکال کردند. برای مثال در سال 1951 ولف و کارنجیوس تحقیقات خود را مبنی بر ارتباط بین استرس و افزایش فشار خون گزارش نمودند. آنها متوجه شدند که افزایش هیجانات منتج به افزایش فشار خون خواهد شد. هانی سلیه تئوری استرس را در سال 1959 بطور مشخص پیشنهاد کرد. سلیه یک پروسه سه مرحلهای را در واکنش به استرس توصیف کرد که بعنوان سندرم تطابقی عمومی شناخته شده است. این سه مرحله عبارت است از:
1- واکنش اخطار: این واکنش یک عکس العمل فوری به یک استرسور است. مکانیسم های آدرنوکورتیکال منتج به رفتارهایی بصورت واکنش جنگ یا فرار میشود.
2- مرحله مقاومت: در این مرحله بدن شروع به تطابق می کند که نیازمند صرف انرژی بیش از معمول برای ادامه حیات است.
3- مرحله رهایی: مکانیسم های دفاعی ضعیف شده و شکست می خورند و تأثیر منفی استرسورها به ارگانیسم داخلی گسترش می یابد.
رفتارها- بعضی رفتارها با اختلالات پسیکوفیزیولوژیکال همراه هستند. لازم است جهت توصیف مسائل واقعی ارگانیک و درمان آنها ارزیابی دقیقی به عمل آید. این گونه بیماریها نباید صرفاً بعنوان بیماری پسیکوسوماتیک مطرح شوند. اختلالات پسیکوفیزیولوژیکال جدی در صورت عدم درمان می توانند کشنده باشند. فاکتورهای پسیکولوژیکال شرایط فیزیکی هر قسمت از بدن را تحت تأثیر قرار می دهند.
...
فصل دوم پایان نامه با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
در 38 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
تعریف اختلالات رفتاری کودکان با توجه به مفهوم بهنجاری
تشخیص رفتار بهنجار از نابهنجار اغلب مشکل است. هرچند برای تعریف رفتار بهنجار چندین مدل ارائه شده است اما هیچ یک از تعاریف ارائه شده آنقدر جامع نیست که همه موارد نابهنجار یا اختلالات روانی یا رفتاری را در بر گیرد. بنابراین در این مورد اتفاق نظر کلی وجود ندارد (اتکینسون و همکاران، 2006).
در آسیبشناسی روانی کودکان و نوجوانان نیز بحث از بهنجار و نابهنجار و تعیین مرز مشخص بین این دو کار آسانی نیست. قرار گرفتن کودک در فرایند رشد، رسش و تغییرات قابل مشاهده در رفتارهای عاطفی، شناختی و هیجانی این مشکل را دو چندان میکند و ناتوانی کودک در قضاوت بین درست و نادرست و عدم کنترل برخی رفتارهای خود، تصمیمگیری در مورد رفتارهای او را دشوار میسازد. در اکثر موارد تفاوت بین رفتار بهنجار و نابهنجار در کودکان بوضوحی که در مورد بزرگسالان تعیین میشود قابل تعیین نیست. تمام کودکان گاهگاهی رفتار غیر انطباقی مانند شب ادراری یا حملات قشقرق نشان میدهند. چنین رفتاری ممکن است نتیجه استرس خاص بوده و پاسخی بهنجار در مرحله خاصی از رشد باشد. پیت[1] (1998) کودک با اختلال رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نا مناسب است که شرکت او در کلاس باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند. بر طبق نظر هرینگ (1993) کودکی که به علت جسمی یا تاثیرات محیطی به طور مزمن دارای یکی از ویژگیهای زیر باشد، کودکی با اختلال رفتاری است:
1- ناتوانی در یادگیری متناسب با بهره هوشی، توانایی حسی- حرکتی و رشد فیزیکی
2- ناتوانی در پاسخگویی به شرایط زندگی روزمره
3- ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب
4- رفتارهای افراطی (فعالیت بیش از اندازه، بیشفعالی و یا رفتارهای افسردهگونه و گوشهگیرانه).
کرک (2001) رفتاری را انحرافی و واجد اختلال تلقی میکند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم بوده و گستره آن شامل رفتارهای بیشفعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشهگیرانه است. ویژگی این رفتارها این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب با محیط کودک دارد ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران را بوجود میآورد(سیف نراقی و همکاران،1384).
ملاکهای اختلال رفتاری
با توجه به تعاریف فوقالذکر، اختلال رفتاری نیز نوعی رفتار نابهنجار میباشد که در اینجا
ملاکهای آن مورد بررسی قرار میگیرد. بر اساس نظریات مختلف، برای تفکیک رفتار بهنجار از اختلال رفتاری چندین ملاک وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تناسب با سن
کودکان در سنین گوناگون به گونههای متفاوت رفتار میکنند. بنابراین کسانی که با کودکان کار میکنند باید با دامنه رفتار در سنین مختلف آشنا باشند تا بتوانند رفتار بهنجار را از نابهنجار تفکیک کنند. به عبارت دیگر از جایی که کودکان به سرعت و غیرمنتظره تغییر میکنند، نمیتوان کارکرد آنان را بدون در نظر گرفتن هنچارهای سنی . رشدی ارزیابی کرد(نلسون و همکاران،2003).
2- تداوم
هنگام بررسی درباره اختلالات رفتاری کودکان همواره باید دقت کرد که رفتار دشوار از چه زمانی شروع شده، چه نوسانی داشته و به چه صورت ادامه داشته است. با توجه به اینکه بعضی از رفتارهای دشوار کودکان در مراحل خاصی از رشد بروز میکند، از اینرو زمانی میتوان آنها را اختلال نامید که بعد از این دوره رشد نیز ادامه داشته باشد. برای مثال مکیدن انگشت در دوره شیرخوارگی یک عمل طبیعی محسوب میشود، ولی اگر این عمل در مراحل بعدی رشد به شدت ادامه یابد و منجر به بروز مشکلات دیگر از جمله گوشهگیری، پرخاشگری و غیره شود، اختلال محسوب میشود(نلسون و همکاران،2003).
3- هنجارهای اجتماعی- فرهنگی
شاید جامعترین ملاک برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری کودکان نقش هنجارهای اجتماعی- فرهنگی باشد که سالها قبل توسط انسان شناسی به نام بندیکت[2] (1934) به صورتی موثر شرح داده شده است. وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه رفتارهای معینی را انتخاب میکند که مناسب آن است و افراد خود را به گونهای پرورش میدهند که طبق آن عمل کنند. افرادی که بر اثر موضعگیریهای قبلی، سرشت، خلق و خو و یا تجربههای اکتسابی این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنها را افرادی کجرو و منحرف میشناسد. انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده میشود. هنجارهای فرهنگی، در مورد کودکان و بزرگسالان هر دو مصداق دارد (نوابینژاد،1387).
4- دامنه اختلال
مشکلات محدود، نگرانی کمتری را ایجاد میکنند، در حالیکه مشکل هرچه فراگیر تر باشد، موجب نگرانی بیشتر میشود. علائم منحصر به فرد ممکن است جای نگرانی زیادی نداشتهباشد، در حالی که هرچه علائم شدیدتر و متنوعتر و بیشتر میشوند، مشکلات و در نتیجه نگرانیها و ناتوانیهای بیشتری را بوجود میآورند و در نتیجه قضاوت در مورد نابهنجار بودن رفتار آسانتر خواهد بود(نلسون و همکاران،2003).
5- تناسب با جنس
یکی از یافتههای بارز در زمینه اختلالهای رفتاری کودکان این است که در پسران، اختلالهای رفتاری از تنوع و گستردگی بیشتری در مقایسه با دختران برخوردار است. این گستردگی شامل اختلال شدید روانی، تحرک بیش از حد، خیس کردن رخت خواب، رفتارهای ضد اجتماعی و مشکلات یادگیری است. در دختران اختلالهای روانی بیشتر شامل مساله کمرویی شدید، ترس و اضطراب و گلایه از وضعیت جسمانی و مشابه آن است (نوابینژاد،1387).
6- موقعیت
رفتارهای نامطلوب در هر جامعه و در همه موارد تکرار میشود. به عبارت دیگر، معمولا این گونه رفتارها در هر موقعیتی از کودک سر میزند. برای مثال ترسیدن کودک غیر عادی نیست، اما اگر این ترس در موارد و موقعیتهای زیادی وجود داشته باشد، غیر عادی است. همچنین افسردگی و انزوای کودکان زمانی اختلال محسوب میشود که کودک در هر موقعیتی این حالت را داشتهباشد. اما چنانچه کودکی به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان افسرده و غمگین باشد، اختلال محسوب نمیشود. به طور کلی برای اینکه بتوانیم بگوییم یک رفتار کودک اختلال است یا نه بایستی معلوم کنیم که آیا رفتار مورد نظر در رشد و گسترش سازگاری و بهزیستی کودک تولید اشکال خواهد کرد یا نه؟ این پیشبینی مستلزم مدنظر قرار دادن فراوانی، شدت و تداوم رفتار مورد نظر است. همانطور که ذکر شد بسیاری از موارد که بعنوان مشکل رفتاری در کودکان توصیف میشوند، را میتوان به عوان مشکلی گذرا در نظر گرفت، اما آن دسته از مشکلات رفتاری که از نظر شدت، فراوانی و تداوم از سن خاص کودک انتظار نمیرود میتواند اختلال رفتاری و پیشبینی کننده آسیبهای روانی بعدی باشد(نلسون و همکاران،2003).
2-3-3. شیوع اختلالات رفتاری در کودکان
تعداد و یا درصد کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در جوامع مختلف و به طور متوسط طبق آمار سازمان بهداشت جهانی عبارت است از : یک درصد از کل کودکان. ریچمن (2001) در تحقیقات خود نشان داد که 22 درصد از کودکان پیشدبستانی دچار مشکلات حاد رفتاری هستند و در بین کودکان سنین بالاتر، آنهایی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند 25 درصد و کسانی که در شهرهای کوچک زندگی میکنند، تا نصف این رقم دارای مشکلات رفتاری هستند. در عین حال 20 درصد از نوجوانان و مخصوصا دختران نوجوان دچار مشکلات اساسی روانشناسی هستند. به عبارت بهتر، 20 درصد از کودکان و نوجوانان در هر سال مشکلات اساسی روانشناختی و ناراحتیهای روانی از خود نشان میدهند(نوابینژاد، 1387).
2-3-4. سببشناسی اختلالات رفتاری در کودکان
روابط سببی مستقیم بین عوامل زمینه ساز و مسائل آتی در کودکان وجود ندارد و ندرتا علت واحدی مسئول پیدایش اختلالات رفتاری کودکان است. آنچه میتوان گفت این است که انواعی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در پیدایش اختلالات رفتاری به گونهای متداخل درگیر و سهیم هستند. باتلر و گولدینگ دریافتند که تعداد سیگارهایی که مادر میکشد با میزان شیوع حملات قشقرق در کودکان رابطه دارد. این رابطه را نمیتوان سببی تلقی کرد، اما ممکن است مکانیزمی که هنوز شناخته نشده است، این رویدادها را به هم ربط دهد. شاید مادران تنیده بیشتر سیگار میکشند یا انجام وظیفه مادری برای این مادران دشوارتر است.عواملی را که با مسائل رفتاری کودکان مرتبط هستند میتوان در
سه طبقه عمده جای داد:
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی، بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد.
2- بیماری یا آسیب جسمی
3- عوامل محیطی شامل عوامل خانوادگی. البته این تقسیم بندی معادل تجزیه عوامل نیست، بلکه امروزه اکثر مردم بر این عقیدهاند که تعامل پیچیدهای بین این عوامل وجود دارد(نوابینژاد، 1387).
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی و قبل از تولد
الف- عوامل سرشتی و مزاجی
طبیعت و مزاج همه کودکان به یک شکل نمیباشد و تفاوتهای گسترده ای بین آنها وجود دارد. در این میان هر ترکیب واحد از خصوصیات سرشتی به سهم خود در تعیین این که کودک طی شرایط ویژهای، چه اختلال رفتاری را رشد خواهد داد، نقش مهمی ایفا میکند(لوی و جاکبسون، 1996).
ب- عوامل ژنتیکی
این عوامل هنگام تولد وجود دارد. تاکنون عوامل ژنتیکی خاصی برای بسیاری از اختلالات رفتاری کودکان شناخته نشده است. معهذا قرائن واضحی از مطالعه بر روی دوقلوها و مطالعات فرزندخواندگی بدست آمده است که عوامل ژنتیک، احتمالا پلی ژنتیک، از جمله عوامل مهم هوش و مزاج هستند، لذا جای تعجب نخواهد بود که بر جنبههای دیگر رفتار نابهنجار، یعنی اختلالهای رفتاری نیز تاثیر بگذارند. وراثتهای ژنتیکی نه تنها خصیصههای فیزیکی مثل جنسیت بلکه ویژگیهای رفتاری را نیز تعیین میکند. ولی چیزی که در این بین ناشناخته مانده است، حد و حدود این تعیین بخشی است. یک مدل پیشنهادی بنام مدل دیاتز- استرس، معرف این موضوع است که ژنهای خاص، یک دیاتز یا آسیبپذیری را نسبت به یک اختلال ایجاد میکنند و اگر این آسیبپذیری در معرض شرایط مساعد قرار گیرد، یک اختلال را به وجود میآورد (لوی و جاکبسون، 1996).
ج- بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد
پیامدهای ضایعات و صدمات داخل رحمی و زمان تولد جنین در دوران بارداری ممکن است از راههای متعددی نظیر سیفلیس، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)، سرخجه و همانند آنها، عدم کفایت جفت و نارسایی اکسیژن، اعتیاد، الکلی بودن مادر و یا صدمهها و مشکلات حین تولد، کودک را دچار آسیب سازند و در اکثر موارد به خاطر تحت تاثیر قرار دادن سیستم عصبی و خاصیت آسیبزایشان، رشد کودک را تحت تاثیر قرار میدهند و در رفتار او به عنوان عامل آسیبزا مداخله میکنند(لوی و جاکبسون، 1996).
[1] Pate
[2] Benedicate
انواع گوناگون اختلالات روانی غیر از جنون از جمله مباحث مطرح در جرم شناسی است که می تواند تأثیر شایان توجهی بر مسئولیت کیفری مجرمان و مبتلایان به این اختلالات و به تبع آن بر حقوق کیفری داشته باشد. مجموعه اختلالات روانی که طیف گسترده ای از انواع بیماری های عصبی – روانی خفیف، متوسط و شدید را در بر می گیرد، معمولاً نتیجه تأثیر عوامل زیستی – روانی – اجتماعی هستند که محیط فردی و اجتماعی شخص را می سازند. ابتلا به این اختلالات از چشم اندازهای گوناگون قابل بررسی و مطالعه است؛ از جمله چشم انداز حقوقی و به ویژه حقوق کیفری. قانون گذار با علم به این مسئله و درک آن همواره در صدد وضع قواعدی متناسب با این پدیده نامیمون برآمده و تدابیری در این رهگذر اندیشیده است. در این راستا قانون گذار نخستین قام را در قانون مجازات عمومی مصوب 1304 برداشت برداشت و در آن با اشاره به دیگر اختلالات دماغی علاوه برجنون و با پذیرش اصل نسبی بودن مسئولیت کیفری این قبیل بیماران، احکامناظر بر عدم مسئولیت کیفری و بعضاً مسئولیت کیفری تقلیل یافته ی این دسته از بزهکاران را تبیین نمود. اما امروز قانون مجازات اسلامی با کشیدن خط بطلان بر قوانین پیشین صرفاً جنون (نه دیگر اختلالات روانی) را عامل رفع مسئولیت کیفری معرفی نموده است. این در حالی است که دستاوردهای علوم پزشکی به ویژه روان شناسی و روان پزشکی حاکی از آن است که پاره ای از اختلالات روانی به دلیل سلب قدرت تعلق، درک و اراده از بین برنده مسئولیت کیفری است، عده ای از اختلالات به دلیل تأثیر گذاری و اعمال فشار بر قدرت تعقل، درک و ارادهتقلیل دهنده مسئولیت کیفری و برخی نیز به دلیل عدم تأثیر بر درک و اراده فرد، اگر چه سلامت روان او را به مخاطره می اندازد ولی تأثیر بر مسئولیت کیفری او ندارد. لذا بررسی دقیق و همه جانبه قوانین کیفری ایران به ویژه قانون مجازات اسلامی و تطبیق آن با یافته ها و دستاوردهای نوین دانش های روز چون روان شناسی و روان پزشکی در راستای شناسایی مسئولیت کیفری بزهکاران مبتلا به انواع اختلالات روانی و شیوه های مناسب و کارا مواجه با این قبیل بزهکاران امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
فهرست مطالب
مقدمه | 1 |
فصل اول: اختلالات روانی و جرم | 9 |
مبحث اول: مفهوم اختلال روانی | 11 |
مبحث دوم: گونه شناسی اختلالات روانی و ارتباط آن ها با جرایم | 15 |
گفتار اول: روان گسیختگی و جرم | 15 |
1- ماهیت روان گسیختگی | 15 |
2- رابطه روان گسیختگی و جرم | 21 |
گفتار دوم: اختلالات خلقی و جرم | 21 |
1- ماهیت اختلالات خلقی | 21 |
2- رابطه اختلالات خلقی و جرم | 24 |
گفتار سوم: روان دردمندی و جرم | 25 |
1- ماهیت روان دردمندی | 25 |
2- رابطه روان دردمندی و جرم | 31 |
گفتار چهارم: دیگر اختلالات روانی و جرم | 32 |
1- انواع اختلالات روانی | 32 |
2- رابطه این دسته از اختلالات و جرم | 41 |
مبحث سوم: رابطه بیماری صرع و عقب ماندگی ذهنی با جرم | 43 |
گفتار اول: رابطه بیماری صرع با جرم | 43 |
گفتار دوم: رابطه عقب ماندگی ذهنی با جرم | 44 |
مبحث چهارم: اختلال روانی عامل بزهکاری و بزهدیدگی | 47 |
گفتار اول: اختلال روانی عامل بزهکاری | 47 |
گفتار دوم: اختلال روانی عامل بزهدیدگی | 48 |
گفتار سوم: فراوانی انواع بزه های ارتکابی توسط بیماران مبتلا به اختلالات روانی | 49 |
فصل دوم: تأثیرات اختلالات روانی بزهکاران بر مسئولیت کیفری آن ها | 54 |
مبحث اول: مفهوم مسئولیت کیفری، ارکان و علل رافع آن ها | 56 |
گفتار اول: مفهوم مسئولیت کیفری | 56 |
گفتار دوم: ارکان مسئولیت کیفری | 57 |
گفتار سوم: علل و عوامل رافع مسئولیت کیفری | 59 |
گفتار چهارم: پذیرش مسئولیت کیفری نسبی و یا تخفیف مجازات به استناد کیفیات مخففه | 62 |
مبحث دوم: مسئولیت کیفری انواع بیماران مبتلا به اختلالات روانی | 65 |
گفتار اول: مسئولیت کیفری روان گسیختگان | 65 |
گفتار دوم: مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به اختلالات خلقی | 69 |
گفتار سوم: مسئولیت کیفری روان دردمندان | 71 |
گفتار چهارم: مسئولیت کیفری مصروعان و عقب ماندگان ذهنی | 72 |
گفتار پنجم: مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به دیگر اختلالات روانی | 76 |
الف) اختلالات روانی زائل کننده مسئولیت کیفری | 76 |
ب) اختلالات روانی کاهش (تقلیل) دهنده مسئولیت کیفری | 77 |
فصل سوم: تأثیرات اختلالات روانی بزهدیده بر مسئولیت کیفری بزهکار | 80 |
مبحث اول: نقش بزهدیده در وقوع جرم با نگاهی به یافته های جرم شناسی | 82 |
گفتار اول: سیر تحول نگرش به نقش بزهدیده در وقوع جرم | 82 |
گفتار دوم: انواع نقش بزهدیده در وقوع جرم و مؤلفه های مؤثر بر آن | 85 |
مبحث دوم: اختلالات روانی بزهدیده و تأثیر آن بر مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران | 91 |
گفتار اول: نقش اختلال روانی بزهدیده در کاهش مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران و مصادیق آن | 91 |
گفتار دوم: نقش اختلال روانی بزهدیده در افزایش مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران و مصادیق آن | 95 |
پیشنهادها (مطالب علمی پژوهش) | 99 |
نتیجه گیری | 101 |
فهرست منابع | 107 |
تحقیق اختلالات زبانی
عنوان:
اختلالات زبان
اختلالات گفتار و زبان
تکلم
لکنت زبان
منابع
اختلالات زبان
..............................................
بخشهایی از متن:
نگاه اجمالی
زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و بر طبق قواعد و دستور زبان و علم معنی بکار میرود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی میشود که بگونهای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد. یا غیر مفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی (زبانی) مورد سو استفاده (بد زبانی) قرار گیرد. کودک معمولا در حدود 12 ماهگی اولین کلمات را بر زبان میراند و حدود 18 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را میسازد. و بتدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظرات خود و درک مطالب و مفاهیمی که در صحبت دیگران نهفته است، میگردد. چنانچه در حدود سنین فوق بطور طبیعی و عادی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات متناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده تر دیر زبان باز کند، احتمالا از نظر گویایی دچار نارسایی و اختلالاتی است.
دلایل اختلالات زبان
عقب ماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی
بعضی از کودکان در زمانی که انتظار میرود، بطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالی دچار عقب ماندگی هوشی میباشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهره هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند معمولا فقط برای بیان خواستههای خود از گریه ، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده میکنند.
...
دید کلی
عمل تکلم نه تنها با دخالت دستگاه تنفسی انجام میشود بلکه به دخالت مراکز و اندامهای زیر نیز نیاز دارد.
• مراکز اختصاصی کنترل عصبی تکلم در قشر مغز
• مراکز کنترل تنفس در مغز
• تشکیلات مربوط به ادای کلمات و تشدید اصوات در دهان و حفرههای بینی
تکلم از دو عمل مکانیکی تشکیل میشود: عمل تولید اصوات (Phonation) که بوسیله حنجره به انجام میرسد و عمل ادای کلمات (articulation) که بوسیله تشکیلات دهان صورت میگیرد.
عمل تولید اصوات
حنجره
حنجره بطور اختصاصی برای عمل کردن به عنوان یک دستگاه ارتعاش کننده سازش پیدا کرده است. عنصر ارتعاش کننده چینهای صوتی است که بطور معمول طنابهای صوتی نامیده میشوند. طنابهای صوتی از جدارهای جانبی حنجره به سوی مرکز گلوت برآمدگی دارند و توسط چندین عضله خاص خود حنجره کشیده شده و در جای خود نگهداری میشوند.
چینهای صوتی
در جریان تنفس طبیعی ، چینها کاملا باز هستند تا عبور آسان هوا را امکانپذیر سازند. هنگام تولید صوت ، چینها به یکدیگر نزدیک میشوند بطوریکه عبور هوا از بین آنها موجب ارتعاش خواهد شد. ارتفاع یا فرکانس ارتعاش بطور عمده بوسیله میزان کشیده شدن چینها و همچنین توسط اینکه چینها تا چه حد به یکدیگر نزدیک هستند و نیز جرم لبههای آن تعیین میشود.
مقاله نقش طلاق در اختلالات رفتاری کودکان
فهرست مطالب :
عنوان مطالب صفحه
مقدمه 2
طلاق 4
انواع طلاق در ایران 5
اختلالات رفتاری 6
طلاق و اختلالات رفتاری 8
تحولات عاطفی نوجوانان و نقش والدین در اختلالات رفتاری 9
طلاق و اختلالات رفتاری- اجتماعی 10
آمار و اختلالات ناشی از طلاق 11
منابع و مآخذ 12
///////////////////////////////////////////////////////
بخشهایی از متن:
مقدمه
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازوجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمةً انّ فی ذالک لایات لقوم بتفکرون ( 21 – روم )
برای شما ازخوداتن جفتی آفرید از او آرامش یافته و با هم انس بگیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود و در این امر نیز برای مردم با فکر و ادله و حکمت حق آشکار است .
هرچند موضوع این گزارش و تحقیق طلاق است اما لازم است قبل از طلاق به مسئله ازدواج که زمینه و بستر طلاق بر آن استوار است تا حدی روشن گردد . ازدواج اساس بقای حیات موجود انسانی و شرط تناسل در اقوام مختلف و تولد نوع بشری در مکاتب و اقوام و نحل گوناگون با سنت ها و آداب و رسوم گوناگون است و انتخاب زوج یا زوجه و ادامه زندگی و تناسل و تولد نسل جدید متضمن حفظ و اصلاح نژاد انسانی و توجه و تربیت نسل های بعدی و اداره امور جامعه و فعالیت های گوناگون فردی در تولید و توزیع اقتصادی و گردش تعاملات اجتماعی و فرایند ها فرهنگی و گردش امور سیاسی و هنریو ... مرهون این کورکان و نسل های آینده است که از ازدواج محقق می گردد .
ازدواج در کل دارای اهداف و کارکردهای زیر است : ( ستوده – 1376)
...
اختلالات رفتاری
روان شناسان و روان پزشکان اتفاق نظر دارند که اختلالات شخصیتی زاییده اختلالاتی است که در روابط بین اعضای خانواده در کودکی به وجود می آید .
مطالعات بالبی ، بروونس ، لیپتون در پس از سال هلی 1967 ثابت کرده است که دوری کودک از پدر و مخصوصاً از مادر برای مدت مدید و طولانی و یا سپردن او به پرورشگاهها تقریباً همیشه با اختلالات رفتاری در کودکی و نوجوانی همراه بوده است . ( میلانی فره 1370 )
کودکان یتیم و ترد شده از خانواده ها که در محیط های پراکنده شهری و در خانه های اقوام و بستگان به صورت تحملی رشد می کنند و یا در پرورشگاه ها و یا کانون های اصلاح و تربیت قرار میگیرند تقریباً هیچگاه نمی توانند رفتار صحیح را بیاموزند و همیشه از نظر روابط عاطفی دچار خلاء و اختلال عاطفی هستند و حتی والدینی که خود به نیازهای عاطفی فرزندان توجه ندارند اکثراً از افرادی هستند که خود در دوره کودکی و نوجوانی از عاطفه برخوردار نشده اند و یا تأمین روانی و عاطفی و شناختی آنان در فضایی از رنج و درگیری و ستیزو ... بوده است ( میلانی فر 1370 )
مقاله بررسی اختلالات دیکتهای کودکان استثنایی در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
نام- ریحانه
فامیل- رستمی
متولد- 1378
کلاس- دوم ابتدائی
وضعیت زایمان- طبیعی
توانائی ذهنی- کاملاً عادی
ریحانه رستمی کلاس دوم نمره دیکته او معمولاً بین 14، 15 میباشد در حالیکه هوش او خوب است و توانائی کارهای انتزاعی او بالاست ولی از نظر نوشتاری ضعیف است ریحانه به صورت طبیعی به دنیا آمده و هیچگونه ناراحتی دال بر اینکه آسیب مغزی داشته باشد نیست توانایی ذهنی او هم بالاست در حد طبیعی تنها اشکال او نمرات کم دیکته او میباشد.
طی بررسیهای مکرر دیکته او و آزمونهایی که از او گرفتم متوجه شدم که ایشان از نظر شنیداری و دیداری مشکل دارند بعنوان مثال بشقاب را بشگاب می نوشت و منظور را منزور که نشان دهنده اختلال دیداری و شنیداری او بود.
هوش او طی آزمون ریون که از او گرفتم خوب بود و در حد نمرة (125) و طبق درسهایی که او تا به حال نمره آورده بود نشان می داد که در مسئله هوشی مشکلی ندارد چون به غیر از دیکته بقیه نمرات کتابهای درسی او در حد خوبی بود.
شناخت او نسبت به محیط و اطرافیانش خوب بود ولی کمی نسبت به بعضی مسائل بی دقتی می کرد و مثلاً تصاویری که به او نشان داده می شد با کمی مکث و جابه جایی بعضی از آنها را می گفت یا نسبت به بعضی حروف بی توجه بود که شاید به خاطر اختلال ضعف دیداری و شنیداری او بود.
ریحانه از نظر عاطفی دختری بود فوق العاده حساس و مسائل عاطفی را خیلی مورد توجه قرار می داد خصوصاً به تشویق هایی که می شد برایش خیلی مهم بود چون مرتب نمره های خوب و کلمات زیبایی را که آموزگاران برایش نوشته بودند نشان می داد و انتظار داشت که او را تحسین کنم و از تحسین آفرین گفتن من واقعاً لذت میبرد.
ریحانه رویهمرفته احساس خوبی داشت و بیشتر از نکات مثبت اطرافیانش یاد می کرد و اهمیتی که برایش قائل هستند و این احساس مثبت او، او را به همه چیز خوشبین کرده بود.
ریحانه اخلاق خوبی داشت و مرتب از کلمات زیبا و لبخندی ملیح که روی لبانش بود میشد اخلاقش را تا حدودی تشخیص داد و مادرش هم می گفت همیشه همینطور است مهربان و خندهرو در عین حال احساس مسئولیت در مقابل کارهای روزمره و اطرافیانش برای او مهم است.
توجه او به امور خیلی خوب بود تا جایی که با دقت کردن همه چیزها را خیلی خوب توضیح می داد ولی گاهی هم کمی از مسئله پرت می شد که شاید به خاطر ضعفهای یاد شده بود.
در مورد تمرکز کمی مشکل داشت یعنی باید حتماً به او گوشزد می شد که روی مسئله ای که باید پاسخگو باشد کمی تمرکز کند و حواسش را جمع کند بعد از یکی دوبار تذکر تقریباً درست جواب می داد.
ادراک او کمی در مقابل مسائل که برایش مطرح می کردم ضعیف بود خصوصاً در خواندن و نوشتن و خصوصاً در نوشتن مطلب ارائه شده با مشکل روبرو بود ولی در کل خوب بود یعنی با کمی تمرین و دقت درست می نوشت.
رفتار خوبی داشت بطوریکه تمام اولیا مدرسه از او راضی بودند و در خانه هم مشکلی نداشت دختر منظم و منضبطی بود.
دقت شنیداری او با مشکل مواجه بود و کمی جابه جا کلمات را به کار میبرد معلوم بود اصلاً دقت خاصی روی به کار بردن کلمات و نحوه شنیدن آنها ندارد.
کمی با اشکال روبرو بود به خاطر اینکه کارتهای تصاویر را با دیدن مرتبه اول به خوبی جواب نمی داد.
تمییز دیداری شنیداری او با مشکل مواجه بود چون با ریزه کاریهایی که در تصاویر به او نشان داده می شد اصلاً توجه نداشت و جملاتی را هم که به کار می بردم و از او می خواستم بگوید با مکث و جا انداختن ادا می کرد.
رویهم رفته خیلی خوب نبود و این مسئله را می شد از نحوه دیکته نوشتنش متوجه شد.
شناخت حیوانات خوب، رنگها خوب، کمی در اشکال شکل مشکل داشت که آنهم به خاطر حساسیت دیداریش بود.
کمی با مکث ولی خوب بود و نسبتاً در عمل مشکل نداشت.
درصد هشیاری او خوب بود و زود متوجه می شد.
انگیزه خوب و بسیار بالایی داشت و خود را به خاطر اینکه به همردیفهای کلاسی برساند آماده کرده بود و با انگیزه عالی همه تمرینها را به خوبی انجام می داد بدون احساس خستگی
کنجکاوی محیطی او خوب بود و دنبال این بود که مطالب جدید یاد بگیرد و مرتب سؤال می کرد خصوصاً راجع به محیط طبیعت و اینکه هر چیزی از چی بوده و چطور درست شده.
آری اینها نشانه های بالینی او بود که تقریباً همه مثبت بود و در حد نرمال اما در دیکته نویسی ضعیف بود و باید به دنبال علت می گشتم و پس از آزمونهای متعدد متوجه شدم که حساسیت دیداری و شنیداری او ضعیف است.
تقویت حافظه
تمرینهایی که برای تقویت حافظة دیداری بسیار مفید بودند را برای او اجرا کردم و از او خواستم که انجام دهد.
ریحانه دختر خوبی بود و دنبال این بود که مشکلش حل شود لذا بدون هیچ مقاومتی انجام می داد چند نمونه از تمرینهایی که با ریحانه کار کردم و جواب مثبتی هم گرفتم را در اینجا ذکر میکنم.
تمرین
1- ابتدا دو تصویر را که شکل های مختلفی داشت انتخاب کردم و به او نشان دادم و سپس تصویرها را در جای دیگر گذاشتم و از او خواستم آن تصاویری را که دیده نام ببرد.
2- دوباره همان تمرین اول را تکرار کردم اما این بار به جای دو تصویر سه تصویر به او نشان دادم و به همین ترتیب ادامه دادم و از او خواستم که به خاطر بسپارد. پس از اینکه او مدت زمانی را که خودش کافی می دانست به تصویر دقت کرد تصویر را برگردانده و از او خواستم که اجزای تصویر را بگوید معمولاً در دفعات اول بخشهای اندکی از جزئیات در حافظة دیداری او مانده بود و بخشهایی را به خاطر نمی آورد یا اشتباه پاسخ می داد.
سپس همان تصویر را مجدداً به او نشان دادم و از او خواستم دوباره مشاهده کند و کل اجزای آن را به خاطر بسپارد اینبار بهتر دقت کرده بود و نوع کیفیت نگاه کردنش به تصویر خیلی بهتر شده بود و تفاوت چشمگیری داشت و به نظر من همین تفاوت می توانست درمان پذیری خوبی برای او باشد خلاصه طی چند روز و روزانه چند دقیقه تمرین مجدداً اولین تصویر را به او نشان دادم و اجرای آنرا از او پرسیدم جالب بود که با کمال اطمینان و اعتماد به نفس مشاهداتش را بیان کرد و واقعاً نسبت به قبل تفاوت چشمگیری در میزان تقویت حافظه دیداری او مشاهده کردم.
راههای دیگری هم در کتاب خوانده بودم نسبتاً همه را در مورد او به کار بردم و جواب خوبی هم گرفتم.