ضرورت ادامه مبارزه طبقه کارگر با تلاش های ارتجاع برای محدود کردن حقوق کارگران
قسمتهایی از متن:
زمینه های جنبش کارگری در ایران
فروپاشی نظام زمینداری و اقتصاد سنتی ایران در دوران حکومت شاهان قاجار، یعنی قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی، کشور را از نظر اقتصادی دچار بحران کرد و بسیاری از دهقانانی که تا آن زمان با تولید محصولات کشاورزی زندگی شان را می گذراندند با بیکاری و فقر روبرو شدند.
از سوی دیگر، پیشه وران جزء که با خرده فروشی محصولات خود معاششان را تأمین می کردند، بتدریج وسیله درآمد خود را از دست دادند و تعداد روزافزونی از هردو گروه به نیروی کارگری پیوست.
از آنجا که شرایط مناسب برای اشتغال این نیروی کار عظیم در داخل ایران به اندازه کافی فراهم نبود بسیاری از کسانی که در جستجوی کار بودند به کشورهای دیگر از جمله هندوستان، ترکیه عثمانی، کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه و روسیه تزاری مهاجرت کردند.
آنچه از وضعیت مهاجران ایرانی در روسیه و بویژه منطقه قفقاز در منابع رسمی یا یادداشتهای شخصی به ثبت رسیده نشان می دهد که کارگران ایرانی در این کشور در وضعیتی طاقت فرسا به سر می بردند و از نظر مالی اغلب در مضیقه بودند.
...
جنبش کارگری وگنج مایه سرمایه داران
برنامه رژیم جهت مهار جنبش کارگری
با توجه به پتانسیل بالای مبارزاتی کارگران طی دوران یکساله سرنگونی رژیم سلطنتی، حاکمان جدید با برنامه ای از پیش تعیین شده شروع به سرکوب فعالین جنبش کارگری کردند. بدستور بهشتی، رفسنجانی و خامنه ای(2) به تعدادی از افراد جمع شده در حزب جمهوری اسلامی (چون محجوب و کمای و علی ربیعی و ...) دستورداده شد که انجمن های اسلامی در کارخانجات و صنایع را سازمان دهند. سپس شواراها و تمامی تشکلات برآمده از انقلاب را طی حکمی منحل اعلام کردند. در خلاء وجود هرگونه تشکل مستقل کارگری توسط مجلس قانون ارتجاعی شورهای اسلامی را به تصویب رساندند.