تخت جمشید را می توان تقریباً همانند ارگ ها ویا دژهای حکومتی و سکونت گاهی ایران در دوران اسلامی داشت، زیبا پادشاهان یا حاکمان ایالت ها یا شهرهای بزرگ در ایران بر اساس شیوه ای کهن، فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی خود را غالباً درون محوطه ای محصرر و دارای استحکامات دفاعی می ساختند که در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی حتی المکان در امان باشند. این گونه مجموعه ها که آن ها را دژ، کهندژ، قلعه یا ارگ می نامیده اند، افزودن بر فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی، عرصه ها و فضاهای متنوعی برای برخی از انواع فعالیت های خدماتی و نظامی داشتند. چنین الگویی در طرحی شهری از دوران پیش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسیاری از نواحی و مناطق سرزمین گسترده ایران وجود داشته است وتخت جمشید و آنچنان که داریوش در کتیبه ای به آن به عنوان یک دژ اشاره کرده است، باید نمونه ای از دین گونه ارگ های سکونت گاهی- حکومتی، تشریفاتی دانست درباره چگونگی ساختن بناهای روی صفحه هنوز اطلاعات روشنی به دست نیامده ، البته کتیبه ای از داریوش درباره شیوه ساختن کاخی در شوش وجود دارد که گویای چگونگی انجام فعالیت های بزرگ ساختمانی در آن دوران است و می توان حدس زد که در ساختن تخت جمشید از همان شیوه استفاده شده است.
مساحت کل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه کوه رحمت شرف به جلگه مردودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه به وجود آمده است. پلکان ورودی بنای تخت جمشید از تخته سنگ های عظیم تراشیده شده است. این پلکان به یک لیوان منتهی می شود که گاوه های بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می کنند. در این ایوان، کتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود. در این کتیبه نوشته شده که این « درگاه همه ملت هاست»
نازک کاری و حکاکی سراسر بناهای تخت جمشید با دقت و وسواس در خور یک بنای شاهانه و مقدس انجام گرفته است. گرچه مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری در برخی جنبه ها از نقش برجسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها، رفتار و حالت متفاوت خوشایند وعبرت آموزی به چشم می خورد. همه تصاویرها با وقار و بر کنار از زندگی هستند و در آن ها،احساس آگاهی از حضور آسمانی دیده می شود.
فهرست مطالب
مقدمه
ابزارها
مدت زمان ایجاد نوش
سازمان کار در تخت جمشید
معیار حجاران برای تناسب در تخت جمشید
مقایسه مهتدان، اسبها و ارابه ها
مقایسه قطعات مرکزی نشاندهنده ی شاه در مواقع بار دادن
قص بالدار در هخامنشی
بال ها
فهرست منابع
شخصیت جمشید در شاهنامه
جمشید ، از شاهان اسطورهای ایرانی. در میان شاهان اسطورهای پیشدادی و حتی شهریاران تاریخی ایران، جمشید بیش از همه از شکوه و آوازه برخوردار بوده است. اخبار و روایات او به تفصیل در کتابهای تاریخی و داستانهای حماسی و افسانههای عامیانه نقل شده و تنها شهریار اسطورهای است که در سرودههای گاهانی از او یاد شده است ( رجوع کنید به اوستا، یسنا ، ص 116). نام او، جم، در اوستا به صورت ییما[1] آمده است که همزاد و توأم معنی میدهد ( رجوع کنید به بارتولومه ، ستون 1300). لقب همیشگی او در اوستا [2]به معنای شاه ( رجوع کنید به گرشویچ، 1959، ص 331)، در فارسیِ نو به صورت «شید» با واژه جم پیوند خورده و بهصورت جمشید در آمده است ( رجوع کنید به همو، 1969، ج 2، ص 245؛ مایرهوفر، ص 250). شخصیت اصلی او به دوران هندوایرانی بر میگردد، زیرا در متون هندی نام او بهصورت ییما آمده و به فرّه ایزدی او اشاره و تقریباً بهصورت یکی از ایزدان تصور شده است. در ریگودا (کتاب دهم، سرودهای 14، 135)، دو سرود مستقل در ستایش از او بهجای مانده که در آنها از او درخواست شده است تا در مراسم نیایش حضور یابد و بهره خویش را از قربانی دریافت کند ( رجوع کنید به وداها، ریگودا ، ص 538، 636)، اما در آیین هند باستان هرگز صراحتاً خد[3]ا خوانده نشده است، بلکه اغلب او را شاه [4]خواندهاند که بر دیار خجستگان، که «جهان پدران» است، فرمانروایی میکند (گریزولد، ص 322؛ خوندا، ص 150). ظاهراً، به مرور، تصور هندوان از او دگرگون شده و ارتباطی که او در سنّتهای هندی، بهعنوان نخستین میرنده، با مرگ داشته، سبب شده است که اندکاندک هالهای خوفناک پیرامون چهره او پدید آید و سرانجام بهصورت خدای مرگ در آید ( رجوع کنید به مکدانل، ص 172). در روایات هندی برای او خواهری همزاد قائل شدهاند که یامی نام دارد. سرود دهم از کتاب دهم ریگودا (ص 534 - 535) به گفتگوی عاشقانه این برادر و خواهر توأمان اختصاص یافته است. محققان به این نتیجه رسیدهاند که این دو، در اصل، نخستین زوج بشر به شمار میرفتهاند و ادامه نسل آدمیان از ازدواج آنهاست و این اسطوره بهگونهای که اکنون در دست است، حاصل تغییرات بعدی است (برای نمونه رجوع کنید به کریستنسن، 1917ـ 1934، ج 2، ص 4ـ6).
[1] yima
[2] xsaeta
[3] deva
[4] rajan