مبانی نظری و پیشینه پژوهش زنان و زایمان
در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفاهیم مسأله زنان و زایمان
اهمیت بررسی مسائل زنان در دوره بعد از زیمان
زنان نیمی از جمعیت راتشکیل می دهند وسلامتی آنان زیر بنای سلامت خانوادها وجوامع است، سلامت زنان و بویژه سلامت مادران از مفاهیم زیربنایی توسعه ورفاه اجتماعی است (پرویزی و همکاران1388). هر زنی احتمالاروزی مادر خواهد شد، اگر چه این موضوع بدلیل عمومی بودن، یک موضوع عادی تلقی میشود، اما بایددانست که نه تنها حادثه کوچکی اتفاق نیفتاده، بلکه دگرگونی عمیقی در زندگی زن پدید آمده است، عده ای تصور میکنند که با تولد نوزاد، مادر دوران سخت را پشت سر گذاشته است وتوجه همه به نوزاد جلب میشود در حالی که مادر پس از دوره پر اضطراب حاملگی وزایمان یک دوره پرمخاطره و خسته کننده دیگر را ممکن است احساس کند (هادیزاده طلاساز، بحری وتوکلی زاده1383). صاحبنظران اظهار داشته اند، به طور معمول شش هفته بعداز زایمان تغییرات ناشی از حاملگی به حالت اول بر می گردند، ولی اغلب اینطور نبوده وبسیاری ازمشکلات مربوط به سلامتی مادر ماهها بعداز زایمان همچنان باقی می مانند (روحی وعلیزاده1384). بارداری یک پدیده فیزیولوژیک است، اما پایان آن یعنی زایمان حادثه ای است که همراه با درد، ترس، نگرانی وحتی وحشت از مرگ میباشد. زایمان پدیده ای چند بعدی و دارای ابعاد جسمی، هیجانی، اجتماعی، فیزیولوژیک، فرهنگی، وروانی است وبعنوان یک تجربه بحرانی در زندگی زن تلقی میشود (جمشیدی منش وهمکاران1387)و مادر در این دوره نیاز به تطابقهای روحی وسازماندهی مجدد روابط بین فردی دارد. بنابراین همواره خطر بروز بیماریهای روانی در دوره پس از زایمان وجود دارد (هادیزاده طلاساز، بحری وتوکلیزاده1383). عوامل زیادی روی کیفیت زندگی افرادتأثیر میگذارند از جمله انجام زایمان تأثیر زیادی برمادر داردوکیفیت زندگی او تحت تأثیرعوامل طبی، روانی، اجتماعی ومامایی قرار میگیرد (بهرامی وبهرامی1390). یکی از عوامل مؤثر برکیفیت زندگی در دوره بعداز زایمان نوع زایمان میباشد، در مورد ارتباط نوع زایمان با مشکلات جسمی، روانی ومیزان رضایت مندی بعداز زایمان مطالعاتی انجام شده، اما در مورد ارتباط نوع زایمان باکیفیت زندگی بعداززایمان در ایران مطالعات محدود است از طرفی پیشبرد سیاستهای تشویق بارداری مستلزم اتخاذ برنامههایی برای حمایت از زنان در دوره بارداری وبعداززایمان است؛ لذابررسی کیفیت زندگی ووضعیت روانی زنان امری ضروری است (عابدیان وهمکاران2010).
2-2-2- تعریف انواع زایمان
1. زایمان سزارین: یک عمل جراحی بزرگ برای انجام زایمان است معمولاً با بیهوشی عمومی ودر اتاق عمل از طریق برش ناحیه شکم وجدار رحم انجام میشود.
2. زایمان طبیعی: به معنای شروع خود به خود درد زایمان که با خروج نوزاد از راه واژینال[1] همراه است ودر هفته 37تا42 بارداری اتفاق میافتد.
[1]Vaginal
...
2-3- پیشینه مطالعات
مطالعات درمورد کیفیت زندگی وتن انگاره بدلیل جدید بودن مفاهیم مزبور محدود است، بخصوص در ایران درحوزه کیفیت زندگی زنان وعوامل مؤثر برآن مطالعات زیاد نیست، در مورد تأثیر نوع زایمان برکیفیت زندگی زنان مطالعات بسیارمحدود است وتنها چند مطالعه درمورد کیفیت زندگی بعداز زایمان، استرس واضطراب بعداز زایمان ومسائل جنسی بعداز زایمان صورت کرفته است، همچنین مطالعات در مورد تن انگاره چه در سطح جهانی وچه در ایران بیشتر حول عوامل اجتماعی مؤثر برتصویر بدن واعمال جراحی زیبایمتمرکز است ومطالعات خارجی بدلیل تفاوتهای فرهنگی وتفاوت در امکانات وابزار پزشکی قابل تعمیم در کشورما نیست. در ایران تنها چند مطالعه در مورد تن انگاره در دوران بارداری، ارتباط تن انگاره با درماندگی روانشناختی، ارتباط تن انگاره باعزت نفس، ارتباط تن انگاره با رضایت جنسی، انجام شده است، اما در موردتأثیر نوع زایمان بر تن انگاره زنان دردوران بعداز زایمان مطالعهای یافت نشد وبرای اولین بار است که این موضوع در استان ایلام بررسی میشود. با توجه به مطالب بالا در ذیل به برخی مطالعات داخلی وخارجی در این زمینه ونتایج آنها اشاره میشود.
2-3-1- مطالعات داخلی
ترکان وهمکاران (2009) در مطالعهای تحلیلی از نوع آینده نگرو بصورت همگروهی (50 نفرزایمان سزارین و50 نفرزایمان طبیعی)با استفاده از پرسشنامهSF-36، به بررسی مقایسهای کیفیت زندگی در مادران در دو روش زایمان طبیعی وسزارین پرداختند، نتایج نشان داد که نمره گروه زایمان طبیعی 8-6 هفته پس از زایمان، در همه ابعاد به جزسلامت عمومی، بالاتر از گروه سزارین بود. ....
...
مبانی نظری و پایان نامه روانشناسی درباره افسردگی پس از زایمان
در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع افسردگی پس از زایمان
سارتر و بـارجیوس[1] (1999)عـوارض روانـپزشکی و هیجانی پس از زایمان را به سه دسته زیر تقسیم بندی کردهاند:
غم پس از زایمان: کمترین شدت افسردگی را دارد، شروع آن در هـفته نـخست پس از زایمان است. اکثر اوقات در روز سوم یا چهارم پس از زایمان دیده میشود. یک اختلال خلقی ناپایدار است کـه 24 تـا 72 ساعت پس از تولد نوزاد رخ میدهد و با علایم خلق غمگین، غم ناپایدار، عدم توانایی هـیجانی، مـلامت و سـرزنش، اختلال خواب و اختلال خلقی ناپایدار مشخص میشود(پیت[2] 1973، یالوم[3] و همکاران، 1968). غم پس از زایمان خود محدود شـونده 7 اسـت و معمولا 10 روز پس از زایمان کاهش معنیدار در آن دیده میشود. دامنه تخمین شیوع آن بین 33 درصد(هاندلی[4] و همکاران، 1980) تا 70 درصد(هریس[5]، 1980) اسـت و ایـن مـوضوع تا اندازهای به ملاک تشخیصی بستگی دارد.
روانپریشی پس از زایمان: یک اختلال ناتوان کننده و نادر است که مـعمولا بـه بستری کردن نیاز دارد. در هر 1000 زایمان یک یا دو نفر مادر به آن مبتلا مـیشوند(هرزوک و دیتری[6]، 1976؛ کندل[7] و همکاران، 1987). در زایمان نخست در حدود 50% و در زایمان دوم در حدود 40% مادران ممکن است به این اختلال مـبتلا شـوند. این نـشانگان با نشانههایی از قبیل ناتوانی زیاد، گیجی و منگی، هذیانها و نشانههای توهم پایدار، تـحریکپذیری و بـیثباتی هیجانی و نگرانیهای وسواسگونه در مورد نوزاد، افکار خاص و میل به آزردن کودک یا خود همراه است(براکینگتون[8] و همکاران، 1981؛ هـرزوک و دیـتری، 1976). این علایم معمولا از روز سوم زایمان شروع میشوند. علایم دیگر عبارتند از سوءظن، بی ربـطی کـلام، بیعلاقگی به طفل، بی میلی نسبت بـه مـراقبت از آن و مـمکن است بیمار زایمان یا ازدواج را انکار کند و ادعـای بـاکره بودن نماید.
افسردگی پس از زایمان: افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده روانی اجتماعی است (کوروین، کوهن، جارت و ساتسفورد[9]،2010) که ممکن است حداکثر طی چهار هفته اول پس از زایمان آغاز گردد. اگر چه بعضی مطالعات شروع آن را تا 12 ماه پس اط زایمان گزارش کرده اند (مراکی و خیر آبادی، 2012). شیوع افسردگی پس اط زایمان از 13 الی 20 درصد (سمیر، ولز-نیسروم و نیسین[10]، 2013) و در شرایط خاص تا 41 درصد گزارش شده است که این تفاوت به نحوه نمونه گیری، زمان بررسی، معیارهای متفاوت تشخیصی (افسردگی ماژور با مینور)، ابراز خود گزارش دهی و روش مطالعه مرتبط است. بطوری که در یک مطالعه متاآنالیز اخیر که بر روی 41 مقاله در ایران انجام شدف شیوع کلی افسردگی پس اط زایمان 3/25 درصد گزارش شد (ویسانی، دلپیشه، سایمیری و رضاییان، 2013). جدول شماره 1 شیوع افسردگی پس از زایمان در برخی از مطالعات انجام شده در جامعه ما را نشان می دهد (خیرآبادی و همکاران، 2012؛ باقری زاده و همکاران، 1388؛ منتظری و همکاران، 2013؛ خوشه ای مهر و همکاران، 1391؛ نیک پور و همکاران، 2013).
جدول 2-1. مطالعات اخیر در مورد شیوع افسردگی پس از زایمان
نویسنده | سال | نوع مطالعه | ابزار | زمان پیگیری | شیوع |
منتطری و همکاران | 2013 | مرورسیستماتیک | BDI | 8-6 هفته پس از زایمان | 3/26 درصد |
نیکپور و همکاران | 2012 | توصیفی- تحلیلی | EPDS | 8-2 هفته پس از زایمان | 13-10 درصد |
خوشه مهری و همکاران | 1391 | توصیفی- تحلیلی | BDI | 6 هفته اول زایمان | 30 درصد |
خیر آبادی و همکاران | 2012 | کوهورت | EPD | 8-6 هفته پس از زایمان | 3/26 درصد |
باقر زاده و همکاران | 1388 | توصیفی- تحلیلی | BDI | 10 روز پس از زایمان | 5/15 درصد |
افسردگی پس از زایمان اثرات مخربی بر مادر، کودک و خانواده می گذارد (استین[11] و همکاران، 2010). علائم و نشانه های آن ممکن است به صورت تغییرات خلق، اختلال در خواب و اشتها، اختلالات روانی حرکتی، خستگی، کاهش تمرکز، احساس گناه و عدم لذت از کار و فعالیت باشد (پیتو[12] و همکاران، 2013؛ دنیز و روس، 2005؛ مراکی و همکاران، 2013) که در نتیجه آن مادر قادر به ایفای نقش مادری و همسری نبوده و در موارد شدید و عدم درمان، منجر به خودکشی و فرزندکشی می گردد (سیت، سلتمان و ویسنر[13]، 2011). افسردگی پس از زایمان را باید از علائم گذرای گرفتگی خلق افتراق داد که با گریه، تحریک پذیری، بدخوابی و واکنش های عاطفی مادر مشخص می شود (جدول شماره 2) (هیرست و موینتر[14]، 2005). به علاوه، این نوع افسردگی را باید از سایکوز پس از زایمان و علایم مشابه با افسردگی پس از زایمان که شروع آن تا 6 ماه بعد از زایمان می باشد نیز افتراق داد (اوهارا و مک کوبی[15]، 2013). اگر در تعدادی از مطالعات از درمان های دارویی و غیر دارویی در پیشگیری و درمان افسردگی پس از زایمان حمایت شده است، ابهامات و تناقضات زیادی در میزان اثربخشی هر یک از مداخلات وجود دارد. بررسی ها نشان می دهد تحقیقات معدودی پیرامون مداخلات درمانی چند جانبه، درمان های جایگزین، جنبه های پیشگیری در سطوح مختلف، دارو درمانی و میزان ایمنی آن برای مادر و شیرخوار نیز انجام شده است (میلر و لاروس[16]، 2013). همچنین ابزار شناسایی مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان ناکافی (زوبران، اسچوماچر، روکسو و فورستی[17]، 2011) و افتراق آن از انواع دیگر اختلالات افسردگی نیز چندان مشخص نبوده و در اغلب موارد، حتی بررسی های بالینی توسط متحصصین مربوطه نیز انجام نشده است (عظیمی لولاتی و همکاران، 1384). به نظر می رسد متغیرهای متععدی که در ابتلای مادر به افسردگی پس از زایمان نقش مهمی دارند به طور کامل شناسایی نشده اند (روبرستون، گریسی، والینگتون، استی وارت[18]، 2004).
[1] Sutter A.L, Bourgeois M
[2] Pitt, B
[3] Yalom.D
[4] Handle Y.S.L
[5] Harris B
[6] Herzog A.& Detre, T
[7] Kendell, R.E
[8] Brockington, I.F
[9] Corwin EJ, Kohen R, Jarrett M, Stafford B
[10] Seimyr L, Welles-Nystrom B, Nissen E
[11] Stein A
[12] Piteo AM
[13] Sit D, Seltman H, Wisner KL
[14] Hirst KP, Moutier CY
[15] O'Hara MW, McCabe JE
[16] Miller LJ, LaRusso EM
[17] Zubaran C, Schumacher M, Roxo M,Foresti K
[18] Robertson E, Grace S, Wallington T,Stewart DE
پایان نامه بررسی تأثیر کلاسهای آمادگی بارداری برکاهش افسردگی پس از زایمان زنان ساکن تهران
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کلاس های آموزشی دوران بارداری بر افسردگی پس از زایمان زنان ساکن تهران انجام شد. این مطالعه از نوع مطالعات شبه تجربی بود. در این پژوهش میزان افسردگی خانم های مراجعه کننده از طریق پاسخ به تست بک انجام شد و سن آزمودنی های مورد پژوهش حداقل 18 و حداکثر 39 سال بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 120 خانم بود که در گروه 40 نفری مورد مطالعه قرار گرفتند و همچنین این گروه ها خود به دو دسته بارداری اول و بارداری دوم نیز تقسیم شدند، که در سال 85-84 به درمانگاه قدس، بیمارستان بوعلی و مطب خانم دکتر محمدیاری مراجعه کرده بودند و به صورت غیر تصادفی، در دسترس و داوطلب، انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل نمودند.
فرضیه اصلی محقق عبارت بود از:
بین میزان شرکت در کلاس های آمادگی دوران بارداری و میزان افسردگی پس از زایمان رابطه وجود دارد. نتایج تحلیل آزمون T نشان داد که کلاس های آمادگی دوران بارداری در کاهش افسردگی پس از زایمان تأثیر داشت.
همچنین فرضیه های فرعی محقق عبارت بودند از:
- بین خانم هایی که در کلاس آمادگی دوران بارداری شرکت می کنند با خانم هایی که در کلاس آمادگی دوران بارداری شرکت نمی کنند از نظر میزان افسردگی تفاوت وجود دارد. نتایج تحلیل آزمون T نشان داد بین خانم هایی که در کلاس آمادگی دوران بارداری شرکت کرده اند و آنهائی که در چنین کلاس هایی شرکت نداشتند از نظر افسردگی تفاوت معناداری وجود داشت.
- بین خانم هایی که به مطب خصوصی مراجعه کردند با خانم هایی که به درمانگاه دولتی مراجعه کردند تفاوت وجود دارد. نتایج تحلیل آزمون T نشان داد که بین این دو وضعیت ذکر شده تفاوت معنا داری وجود نداشت. یعنی عامل اقتصادی – اجتماعی تأثیری در میزان افسردگی پس از زایمان نداشت.
- بین بارداری های اول و دوم از نظر میزان افسردگی تفاوت وجود دارد. در این فرضیه نیز با استفاده از نتایج تحلیل آزمون T مشخص شد که بین بارداری اول و دوم از نظر میزان افسردگی تفاوت معنا داری وجود نداشت.
کلید واژه ها:
- افسردگی
- افسردگی پس از زایمان
- کلاس های آمادگی دوران بارداری