مبانی و پیشینه نظری مادران کودکان کم شنوا و نا شنوا (فصل دوم پژوهش)
در 37 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
در ابتدا به ارائه تعاریف کم شنوایی، ناشنوایی و شیوع آن پرداخته میشود. سپس به مشکلات خانوادههای کمشنوا و درنهایت به تحقیقات پیشین انجامشده در مورد «مادران» که مرتبط با تابآوری و بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی بوده است، پرداخته خواهد شد.
تعریفی که نورثر و داونز (2002) در مورد آسیب شنوایی ارائه کردهاند، همهی کودکانی را شامل میشود که کاهش شنوایی آنها بهاندازهای است که بهنوعی آموزش ویژه نیاز دارند. ازنظر سیف نراقی و نادری (1387) ناشنوا فردی است که با استفاده از وسایل کمکی یا بدون بهرهگیری از آنها نمیتواند گفتار دیگران را از طریق حس شنوایی بشنود، بهعبارتدیگر میزان ناتوانی حس شنوایی این گروه از افراد 70 دسیبل[1] یا بیشتر است و لذا از فراگیری زبان پیرامون خود از طریق حس یادشده محروم میشوند و به لحاظ مقاصد آموزشی کمشنوا شخصی است که با استفاده از وسایل کمکی یا بدون بهرهگیری از آنها در شنیدن گفتارهای دیگران مشکل دارد. بهعبارتدیگر میزان ناتوانی حس شنوایی اینگونه افراد بین 69-25 دسیبل است. از سوی دیگر میلانی (1385) افراد ناشنوا را، افرادی تعریف میکند که 95 دسیبل از بالاترین حد شنوایی خود را ازدستداده باشند و افراد کمشنوا را افرادی میداند که 30 تا 90 دسیبل از حد شنوایی برخوردارند.
15 تا 26 درصد جمعیت جهان دارای نقص شنوایی هستند، بوبیکو و همکاران (2007) این میزان را در کشورهای جهان سوم بالاتر گزارش کردند. بر اساس گزارش بوبیکو و همکاران از هر 1000 نفر، 7 نفر دارای کم شنوایی شدید تا عمیق هستند که معمولاً کم شنوایی در آنها قبل از شکلگیری زبان اتفاق افتاده است. حدوداً یک کودک در 2700 کودک با نقص شنوایی متولد میشود و شیوع این اختلال در سال اول زندگی افزایش مییابد و به حدود یک نفر در 1000 نفر میرسد (هیندلی، 2005).
خانواده، در حیات اجتماعی کودک نقش و تأثیر فوقالعادهای دارد. وظیفه خانواده، مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباط سالم اعضا باهم و کمک به استقلال کودکان است، حتی اگر کودک مشکلدار داشته باشد. امروزه خانواده بهعنوان نظامی تعاملی و وابسته به هم مطرح میشود که فرد فرد اعضای آن ارتباط متقابل با یکدیگر دارند؛ بهگونهای که هر عاملی بر یک عضو از خانواده اثر گذارد بر دیگر اعضای خانواده و درنهایت بر کل خانواده مؤثر خواهد بود (رایفه و تروگت[2]، 2006).
[1] Decibel
[2] Rieffe, C., & Terwogt, M. M
....
تشخیص کم شنوایی در یک کودک پیامدهای گوناگونی بر خانواده دارد که کل خانواده را متأثر میکند. هدف اصلی در این موقعیت حفظ تعاملات هنجار و مناسب در محیط خانه است. مسئولیت این کار بر عهده همه اعضای خانواده است. روند سازگاری خانواده با کمشنوایی فرزند به دنبال برنامههای غربالگری شنوایی در سالهای اخیر تغییر بسیار کرده است زیرا والدین از بدو تولد از کم شنوایی فرزند خود آگاه میشوند و فرصت زندگی با یک کودک طبیعی را از دست میدهند (دس جرج[1]، 2003؛ کورتزر- وایت و لوترمن[2]، 2003).
عموماً پس از شناسایی کم شنوایی کودک، والدین وارد مرحله سوگواری و غم میشود و غم کم شنوایی فرزندشان را بهمثابه غم از دست دادن یک کودک «کامل» و یک زندگی «هنجار» برای او و کل خانواده در نظر میآورند. نخستین مرحله انکار والدین است که تصور میکنند تشخیص اشتباه بوده است. سپس به دنبال درمانهای مختلف میافتند و کودک را از یک متخصص به متخصص دیگر میبرند. پسازآن وارد مرحله خشم، غم و تأسف، احساس گناه و ناامیدی میشوند. مراحل سوگواری طبیعی و برای والدین سودمند است و در افراد مختلف باشخصیتهای مختلف بسیار متفاوت است (هاو[3]، 2006؛ ون الدیک و همکاران، 2004). باید تأکید نمود این احساسات والدین گذرا است. پس از رفع شوکهای اولیه، والدین تلاش میکنند اطلاعات بیشتری در مورد کم شنوایی به دست آورند و با کمشنوایی فرزند بهگونهای کنار آیند (هینترمیر، 2006). تنها پس از پذیرش کامل کم شنوایی فرزند است که والدین بهتدریج برای فرزندشان ارزش قائل میشوند، او را به خاطر خودش دوست دارند و تلاش میکنند زندگی خود را بهگونهای تغییر دهند که بتوانند نیازهای ویژه فرزندشان را برآورده کنند.
توانایی مادر در کنار آمدن با کمشنوایی فرزند، زندگی کودک را به طرق مختلفی متأثر میکند. مادرانی که اعتماد و اطمینان بیشتری به خود دارند، فرزندشان در سالهای بعد پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. برای اینکه کودک کمشنوا کودکی هنجاری را پشت سر بگذارد نیازمند آن است که والدینش موضوع کم شنوایی او را بپذیرند. درواقع بهندرت قوانینی قابلتعمیم به همه کودکان کمشنوا در مورد نوع آموزش، توانبخشی و غیره وجود دارد. نگرش والدین نسبت به فرزند کمشنوای خود اثرات مهمی بر پیشرفت تحصیلی آتی و رشد هیجانی و اجتماعی او دارد و کودک کمشنوا باید مانند کودکان شنوا با والدین خود تعامل داشته باشد و تجربیاتی مشابه کسب کند (آرام، موست و مایافیت[4]، 2006). ...
...
[1] DesGeorge, J
[2] Kurtzer-White, E., & Luterman, D
[3] Howe. D
[4] Aram, D., Most, T., & Mayafit, H
...