مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی
قسمتهایی از متن:
خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود 727-792 هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در 727 (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در 717 (تاریخ عصر حافظ) می دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال ها و حدود 710 هجری قمری تخمین می زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 روی داده است. ...
...
یکی دیگر از ارکان سخنوری حافظ که منتقدان به آن کمتر توجه داشته اند « سلامت نحوی» سخن اوست که فی المثل کمتری محفضات را به کار می برد یا اجزاء جمله را بیهوده و از سر ناچاری ناشی از قید قافیه و سلطه ی وزن جا به جا نمی کند. به طوری که جملاتش غالباً در یک مصراع یا یک بیت ادا می شود و از نظر نحوی فرصتی با نثر ندارد.
سالها پیروزی مذهب رندان کردم | تا به فتوای خرد حرمی به زندان کردم |
اگر این ابیات را به نثر در آورید به حداقل جا به جایی الفاظ و فعل و فاعل و مفعول نیاز دارید.
یکی دیگر از ویژگیهای سخنورانه ی حافظ در این است که به اهمیت ردیف ( کلمه تکرای و پایانی قافیه و قافیه های چند کلمه ای ) توجه یافته است و به مضانها بودن تأثیر و زنی و عروضی و موسیقایی آن. و بسیار هوشمندانه دریافته بوده است که ردیفهای اسمی ( مانند چشمه وابرد که اتفاقاً با اینها هم غزل دارد ) دارساز نیست بلکه ردیفهای فعلی کارساز است چون جای سازمانی و طبیعی فعل در جمله ی فارسی در آخر جمله است.
مقاله شرح زندگی نامه سعدی شیرازی
سعدی در شیراز در میان خاندانی که از عالمان دین بودند ولادت یافت. دولتشاه می نویسد که: « گویند پدر شیخ ملازم اتابک بوده » یعنی اتابک سعدبن زنگی ، و البته قبول چنین قولی با اشتغال پدر سعدی به علوم شرعیه منافات ندارد. سعدی از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت ؛ ولی در کودکی یتیم شد و ظاهراً در حضن تربیت نیای مادری خود که بنابر بعضی اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطب الدین شیرازی بوده ، قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمه ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود ، گویا در حدود سال 620 هجری اتفاق افتاده است ؛ زیرا وی اشاره ای دارد به زمان خروج خود از فارس در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود.
سعدی بعد از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسه ی معروف نظامیه ی آن شهر به ادامه تحصیل پرداخت. چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین مدرسان و مشایخ عهد ، تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجاز و شام و لبنان و روم آغاز کرد و بنا به گفتار خود در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشه ای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشه ای برداشت.
مقاله بررسی خواجه حافظ شیرازی در 19 صفحه ورد قابل ویرایش
خواجه حافظ شیرازی
(وفات سال 791 هجری)
خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی فرزند بهاء الدین مشهورترین شاعر عارف ایرانی که در قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی) میزیسته و یکی از بزرگترین شاعران ایران است که معروف جهان شده اند.
درباب این استاد فناناپذیر و بی نظیر که او را لسان الغیب و ترجمان الاسرار لقب داده اند اشارتهایی در بسیاری از کتابها مانند تذکره الشعراء دولتشاه سمرقندی که بعد از فوت اوست تا مجمع الفصحا و ریاض العارفین تالیف رضاقلی خان هدایت همه مشتمل بر نام و شرح مختصری از حالات وی میباشد. و لیکن هیچیک از آنها مطالب مفصلی که جزئیات احوال او را نشان بدهد ندارند. تنها اثر از معاصران حافظ که مورد توجه و اهمیت قرار گرفته مقدمه ایست که یکی از دوستان حافظ که جامع اشعار او بوده، موسوم به محمد گلندام، نوشته، وی در آنجا پس از اطناب کلام در ذکر صفات شریفه و محبوبین او نزد خاص و عام و شهرت جهانگیری که حتی در زمان حیات حاصل کرده و قوافل سخنهای دلپذیرش از فارس نه تنها بخراسان و آذربایجان بلکه به عراقین و هندوستان رفته چنین می نویسد:
«اما بواسطه محافظت درس قرآن و ملازمت شغل سلطان و بحث کشاف و مصباح و مطالعة مطالع و مفتاح و تحصیل قوانین ادب، و تحقیق دو اوین عرب، بجمع اشتات غزلیات نپرداخت و به تدوین و اثبات ابیات مشغول نشد و مسوداین اوراق اقل انام محمد گلندام عفی الله عنه ماسبق در درس گاه دین پناه مولانا و سیدنا استاد ابوالبشر قوام المله والدین عبدالله اعلی الله درجاته بکرات و مرات که بمذاکره رفتی در اثنا محاوره گفتی که این فرائد فواید را همه در یک عقد می باید کشید و این غرر درر را یک سلک می باید پیوست، تا قلاده جید وجود اهل زمان و تمیمه و شاح عروسان دوران گردد. و آن جناب حوالت رفع و ترفیع این بنابر نادرستی روزگار کردی و به عذر اهل عصر عذر آوردی تا در تاریخ سنه احدی و تسعین و سبعمائه (791 هجری) ودیعت حیات به موکلان قضا و قدر سپرد.»
اطلاع دقیقی از خانواده حافظ در دست نیست. جد حافظ را شیخ غیاث الدین و پدر وی را بعضی بهاء الدین و از اهل کوپای اصفهان و برخی کمال الدین و از مردم تویسرکان نوشته اند. در شغل پدر و اجداد او نیز اختلاف است: ریاض العارفین آنان را از علما و فضلا می داند و تذکرة میخانه نویسد: شغل پدر او تجارت و صاحب ثروت و مکنت بود. جد حافظ یا پدر وی از مسقط الرأس خود در زمان اتابکان فارس عازم شیراز شد و در آن شهر توطن گزید. مادر او بگفته عبدالنبی مولف میخانه از مردم کازرون بود ودر محلة دروازه کازرون شیراز خانه و مسکن داشته. پس از وفات پدر خواجه سه پسر از او بجا ماند که کوچکترین آنان محمد بود. برادران مدتی باهم زیستند و سپس جدا شدند و فقر و مسکنت بر ایشان مستولی گشت. از دو برادر یکی را حافظ خود بنام «خواجه خلیل عادل» می خواند و شاید «خلیل الدین عادل» نام داشته است. حافظ ماده تاریخ ذیل را بیاد او گفته:
بقرآنی که اندر سینه داری
همچنان که مولوی شبلی نعمانی اشاره کرده است فرق مابین حافظ با غالب مدیحه سرایان بزرگ مانند انوری و ظهیر فاریابی و سلمان ساوجی و دیگران آنست که وی هیچوقت وسایل خوار و فرومایه برای جلب مال و کسب معاش بکار نبرده و نه مانند آنان وقتی که مدح مؤثر نمی افتاده به هجو سرایی می پرداخته است. دیگر از خصوصیات حیات وی علاقه قلبی اوست به شیراز موطن وی که هیچوقت از مدح آب رکناباد و گلگشت مصلی خسته نمی شد و در وصف آنها می سرود:
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گلگشت مصلی را.
و نیز می گفت:
فرق است ز آب خضر که ظلمات جای اوست
تا آب ما که منبعش الله اکبر است.
هر چند اشعار حافظ سرودهایی است در وصف گل و بلبل و می و معشوقه و غالباً از جمال ازلی که تمام اشیا نیک و دلپذیر عکسی از چهره اوست سخن گفته ولی گاهگاه از بزرگان و رجال و علما که در ظل حمایت ایشان می زیسته است نیز نام میبرد از آن جمله اند : حاجی قوام الدین حسن، خواجه جلال الدین، شاه یحیی، نصرت الدین که علاوه بر سلاطین سابق الذکر در اشعار او یاد شده اند. اگرچه وی در همه فنون شعر مانند مثنویات و مقطعات و قصاید و رباعیات آثاری از خود گذاشته لیکن در فنی که به مرتبه کمال رسیده است همانا غزل سرایی میباشد. دیگران که بعد از وی در این رشته سخن گفته اند مانند صائب و سلیم و عرفی همه برهانی قاطع بر نهایت کمال و برتری او هستند. از میان کسانیکه به این نکته اشاره کرده اند سرگور ازلی در کتاب «یادداشت های تاریخی در باب شعرا ایران» صفحه 23 از همه بهتر میگوید: «سبک سخن وی روشن و متناسب و بی عیب است و مراتب کمال علم و بلوغ دانش او را نشان میدهد که چگونه بر باطن و حقایق اشیا مانند ظواهر امور بصیرت مغان «مرشد معنوی» میباشد. برای خواننده انگلیسی زبان که بخواهد این سبک تحقیقی را پیروی کند باید به ترجمه انگلیسی نثری کاملی که ویلبرفورس کلارک از دیوان حافظ کرده است به انضمام حواشی فراوان و یک شرح مفصل جامع آن ، رجوع کند. در باب معنوی رمزی اصطلاحات و اشارات شعرا صوفی یا صوفی نمای ایران، کتاب نفیس و محشای ترجمه گلشن راز شیخ شبستری طبع وینفلد و همچنین کتاب کوچک مرحوم پروفسور پالمر موسوم به عرفان در شرق دو کتاب نافع و سودمند است که به هر دو مراجعه میتوان کرد و برای دانستن اصل و مبادی و صفات عامه تصوف خواننده را حواله می کنیم به فصل سیزدهم (صفجه 416) از جلد اول کتاب نویسنده موسوم به تاریخ ادبی ایران.
از مطالبی که انحصاراً درباره دیوان حافظ قابل توجه است موضوع رواج تفأل بدانست. فال گرفتن از دیوان حافظ سنتی تازه نیست بلکه از دیرباز در میان آشنایان بدین دیوان- از فارسی زبانان و غیرآنان- متداول بود. و چون در هر غزلی از آن میتوان به هر تاویل و توجیه، بیتی و عبارتی را حسب حال تفأل کننده، یافت، بدین سبب گوینده دیوان را «لسان الغیب» لقب داده اند.
آرامگاه حافظ در باغ زیبایی در شیراز واقع شده است که به حافظیه معروف است و این مقبره را ابوالقاسم بابر تزیین کرده و در وقتی که به سال 856 هجری (1452 میلادی) به شیراز آمد ساختن آن مقبره را به مولانا محمد معمائی رجوع فرمود رجوع به دولتشاه صفحه 308 شود. در ازمنه اخیره آن مقبره را کریم خان زند که یکی از بهترین پادشاهان ایران بوده است مرمت کرده و بر زینت و جمال آن بیفزوده است و سنگی که هم اکنون بر روی قبر حافظ قرار دارد به امر آن پادشان از یک پارچه مرمر بسیار زیبا تراشیده شده و در آنجا نصب کرده اند و بعضی ابیات این غزل بر آن منقوش است.