SPECULATIONS ON THE NEUROBIOLOGY OF EMDR
قسمتهایی از متن:
این مقاله کاوشی است در یافته های جاری عصب زیست شناسی در حیطه سیستم لیمبیک[1]،خواب نا به روال[2] و آسیب های روانشناختی[3]. ساخت و قوام حافظه و عاطفه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. تحقیقات آناتومی واسطه و فیزیولوژی خواب نا به روال رابه تفصیل بیان می کند، بخصوص عملکرد خواب نا به روال در پردازش خاطره. گذرگاه های آسیب روانی مختصرا شرح داده می شود. سپس فرضیه های مبتنی بر این یافته ها همچون فرضیه هایی در مورد مکانیزم های زیربنایی "ای.ام.دی.آر"[4] ارائه می شوند.
فرضیه های مطرح شده دراین مقاله ارائه شده اند تا بحث و پژوهش بیشتری را در مورد مکانیزم های زیربنایی "ای.ام.دی.آر" برانگیزند. این فرضیه ها حاصل یافته های تجربی اخیر در حیطه سیستم لیمبیک ، عصب زیست شناسی آسیب روانی وخواب نا به روال هستند. این مقاله در احتمال اینکه پردازش "ای.ام.دی.آر" تدریجا قابلیت بالاتر عملکردهای مغزی را جهت لغو درونداد ساخت های لیمبیک فراهم می کند و از این رهگذر تسهیل کاهش فعالیت لیمبیک، کاهش برافروختگی و در نتیجه تلفیق تالاموس، آمیگدال،هیپوکامپال و عملکرد مغزی منسجم را به دنبال دارد به کاوش می پردازد.
[1] Limbic system
[2] REM
[3] Psychological trauma
[4] EMDR
...
شیفر[1] و همکاران (1997) با استفاده از نگارهْ الکتریکی مغز با تمرکز بر صوت حاصل از پتانسیلهای برانگیخته مطالعه ای را برروی الگوهای برتری جانبی نیمکره ای در دو گروه کنترل و گروه آسیب دیده روانی ( مورد سو استفاده قرار گرفته ) انجام دادند. نتایج در گروه آسیب دیده فرونشینی پتانسیل برانگیخته نیمکره راست را نشان داد ، سبب برتری جانبی قابل توجه موافق با نیمکره راست و همایندی (همراهی) کاهش یافته عملکرد نیمکره چپ در خلال یادآوری خاطرات ناراحت کننده شد. جالب است بدانید در خلال تکلیف فکر کردن به یک خاطره معمولی (بدون بار عاطفی) پتانسیلهای برانگیخته قویاً در کورتکس چپ فرونشانده شدند و این علامتی گواه بر بهبود فعالیت کورتکس چپ بود. آزمودنیهای گروه کنترل در خلال یادآوری خاطرات ناراحت کننده برتری جانبی معناداری را نشان ندادند. محققین بیان می دارند که عملکرد دو نیمکره در بیماران قربانی سواستفاده دوران کودکی باخودمختاری بیشتر(با همزمانی ضعیف) صورت می گیرد.
تیشر[2] وهمکاران(1997) از انسجام نگارهْ الکتریکی مغز استفاده کردند تا بر روی برتری جانبی پانزده کودک بستری با تاریخچه سو استفاده جنسی یا بدنی شدید مطالعه کنند. این افراد با داوطلبین "سالم" همان گروه سنی مقایسه شدند. از انسجام نگارهْ الکتریکی مغز جهت معلوم ساختن درجه ارتباط بین نواحی مختلف مغز استفاده شد. کودکان قربانی سو استفاده بصورت معناداری از کودکان گروه کنترل متفاوت بودند. آنها سطوح بالاتر انسجام[3] نیمکره چپ و عدم تقارن معکوس[4] را نشان دادند و انسجام نیمکره چپ آنها به صورت معناداری بیشتر از نیمکره راست بود. تحلیل های مفصل این مسئله را مطرح می کرد که انسجام افزایش یافته نیمکره چپ نشاْت گرفته از نقصی در عملکرد بخش قشری چپ است.
نیکوزیا[5] (1994) با تحلیل کمی نگارهْ الکتریکی مغز مراجعینی که "ای.ام.دی.آر" را بعنوان یک درمان دریافت کرده بود متوجه شد که فعالیت موج پایین تر مغز در کورتکس دو نیمکره به وضعیت عادی باز گشته است. او بیان داشت که مرحله ارتباط دو نیمکره با ناتوانی در بازداری نورآدرنالین در هم گسیخته می شود. نیکوزیا شبیه به وینسون ( 1993 ) عنوان کرد که میزان بالای نورآدرنالین رها شده در قسمت جلوی مغز در خلال آسیب روانی ، علت بازداری خواب نابه روال و فروپاشی فعالیت راهنما[6] در سلولهای دیواره می باشد . او خاطر نشان می کند که بررسی ضریب نگارهْ الکتریکی مغز یک بیمار که تحت درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش قرارگرفته بود تقریباً پنج انحراف استاندارد انسجام ضعیف نشان داده است که به لحاظ درون نیمکره ای در کمتر از نود دقیقه از طریق مداخله درمانی"ای. ام. دی. آر " برطرف شد . ...
...
[1] Schiffer
[2] Teicher
[3] Coherence
[4] Reversed asymmetry
[5] Nicosia
[6] Pacemaker activity
مقاله ارتباط مغز( ذهنیت) و بدن در علم فیزیولوژی
پژوهشهای فیزیولوژیکی که روانشناسی نوین را تحرک بخشید و به آن جهت داد، دست آورد اواخر قرن نوزدهم است. کوشش در این زمینه نیز مانند همه زمینههای دیگر پیشینه خودش را داشت، یعنی کارهای اولیهای که زیر بنای فیزیولوژی قرار گرفتند. فیزیولوژی در خلال سالهای دهه 1830 به صورت یک رشته علمی مبتنی بر آزمایش در آمد و این کار در وهله نخست تحت نفوذ یوهانی مولد فیزیولوژیست آلمانی که از بکار بستن روشهای آزمایشی در فیزیولوژی جانب داری میکرد، صورت پذیرفت.
نظریه مولد درباره انرژیهای خاص اعصاب، هم در فیزیولوژی و هم برای روان شناسی در خور اهمیت است. چندین نفر از فیزیولوژیستهای اولیه خدمتهای قابل توجهی به مطالعه درباره کارکردهای مغز کرده بودند. کار آنان به سبب کشف مناطق خاص مغز و توسعه روشهای تحقیق که بعدها بطور گستردهای در روان شناسی فیزیولوژیکی بکار بسته شد. برای روان شناسی اهمیت دارد. مارشال هال یکی از پیشروان پژهش درباره رفتار بازتابی از آزمایشات خود نتیجه گرفت که سطوح مختلف رفتار به قسمتهای مختلف مغز و نظام عصبی وابسته است.
در نیمه قرن نوزدهم رویکردهای جدید آزمایشی مطرح شدند، تحت عناوین روش بالینی و تحریک برقی ، روش بالینی توسط بروکا روی مردی که سالها نتوانسته بود بطور قابل فهمی صحبت کند، انجام گرفت و به این طریق بروکا توانست منطقهای از مغز را که در تکلم نقش عمده دارد شناسایی کند. با کاربرد روش تحریک مغزی نیز مناطقی از مغز شناسایی شدند که در احساس لذت ، تنفر ، گرسنگی و تشنگی و ... ، دخالت دارند. در ادامه این آزمایشات پژهشهایی درباره نظام عصبی ، چگونگی در طول نظام عصبی و ... ، انجام شد.
...
نظریه ارسطو
ارسطو اعتقاد داشت که جسم و روان دو جنبه متفاوت از یک جوهر هستند. جسم ماده این جوهر و روح صورت این جوهر است. او به استقلال جسم و روح از یکدیگر اعتقاد داشت.
نظریه دکارت
دکارت به وجود دو جوهر مستقل اعتقاد داشت. یکی جوهر جسم و دیگری جوهر روح. از نظر او جسم و روح دو امر جداگانه هستند که هیچ یک بر دیگری تاثیر ندارد. نه علتهای روانی میتوانند معلولهای جسمی بوجود آورند و نه علتهای جسمی قادر به ایجاد معلولهای روانی هستند.
نظریه لایپ نیتس
لایپ نیتس (Liebnitz) اعتقا داشت، روح و جسم مستقل از یکدیگر هستند، اما در مسیرهای موازی حرکت میکنند...
...
مقاله بررسی میکوریزا،سمینار درس فیزیولوژی همزیستی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
میکوریزا به عنوان یکی از مهمترین و گسترده ترین انواع همزیستی گسترش و تکامل گیاهان عالی را تحت تاثیر خود قرار می دهد قارچهای میکوریزی از نظر اکولوژیک مهمند زیرا آنها در داخل و روی ریشه گیاهان میزبان ارتباط همزیست برقرار می کنند. گیاه میزبان منابع کربن محلول را برای قارچ فراهم می کند و قارچ باعث افزایش ظرفیت جذب آب و مواد غذایی از خاک توسط گیاه می شود. معلوم شده بخش عمده ای از گیاهان حاوی قارچهای میکوریزایی هستند. بعضی از وابستگی ها بسیار اختصاصی هستند و برخی دیگر بسیار وسیعند. نود تا نود و پنج درصد از گیاهان خشکی زی نوعی ارتباط همزیستی دارند. به نحوی که میکورریزاها ونه ریشه ها، اندام اصلی جذب عناصر غذایی خاک توسط گیاهان هستند.
گسترده وسیعی از گیاهان میزبان شامل نهاندانگان بازدانگان، نهانزادان آوندی و بعضی خزه ها ، پنجه گرگیان با گروه نسبتا کوچکی از قارچهای رشته ای فاقد دیواره عرضی این ارتباطات را برقرار می کند.
تاریخچه میکوریزا مراحل تکوین و عمل سیستم های اکتومیکوریزی:
اولین مورد استفاده از قارچهای میکوریزا در قرن 18 می باشد در آن زمان از بازیدوکارپ قارچهای خوراکی Traffle fungi در گودال های کشت نهال بلوط استفاده می کردند در سال 1885 فرانک مشاهده کرد که بر روی ریشه گیاهان عالی قارچهایی فعالیت می کنند که هیچ نوع بیماری در گیاه ایجاد نمی کنند و از یک رابطه همزیستی واقعی با ریشه گیاه برخوردارند اولین قارچ ها را قارچ ریشه یا اصطلاحاً میکوریزا نامید که از دو کلمه mycete به معنای قارچ و rhizae به معنای ریشه گرفته شده است او بعدا متوجه شد که برخی از این قارچ ها در درون سلول، برخی از سطح ریشه و بین سلولها فعالیت می کنند که آنها را اندومیکوریز و اکتومیکوریز نامید.
همزیستی میکوریزی:
ریشه گیاه زیستگاه مناسبی برای بیشتر ارگانیسم های خاک فراهم می کند و به طور طبیعی بیشتر گیاهان در طبیعت با قارچهای همزیست ریشه رابطه دارند. در این نوع همزیستی قارچ با فرستادن و نفوذ ریشه های خود به درون بافت ریشه ای میزبان بدون ایجاد پاسخ های دفاعی ونکروز شدن بافت های گیاهی میزبان با گیاهان ارتباط غذایی برقرار می کند به طوری که قارچ از منابع هیدرات کربن میزبان استفاده کرده و از طریق شبکه میسیلیوم گسترده ای که در خاک دارد گیاهان را در تامین آب و عناصر مورد نیاز خود کمک می کند این قارچها به وسیله هیف های منفرد و هیف های توسعه یافته شبکه ای، کمک به جذب منابع سیال و غیر سیال کمک می کند. هیف های شبکه ای عموماً دریافت منابع غذایی سیال را در بعضی از گیاهان افزایش می دهند و به وسیله تغییراتی که در فیزیولوژی گیاه میزبان ایجاد می کنند باعث رشد بهتر و سریع تر گیاه در شرایط مختلف می شوند و به این ترتیب به شیوه های متفاوتی در رشد و تولید گیاهان موثر هستند میکوریزا از عوامل عمده افزاینده جذب عناصر از خاک به شمار می آیند.
فرق اساسی میکوریز با عوامل بیماریزا این است که در میکوریزا هم میزبان و هم میهمان حالت طبیعی خود را حفظ می کند و از سلامت کامل برخوردارند. همچنین فرق اساسی ارتباط میکوریزا و ارتباط عمومی جانوران و گیاهان در این است که نه تنها سطح ریشه در ریزوسفر با قارچهای میکوریز ارتباط نزدیک دارند بلکه نفوذ درون بافتی نیز دارند.
با توجه به این مسئله که بین گیاهان برای به دست آوردن آب و مواد غذایی رقابت وجود دارد قارچ های میکوریز از طریق تنظیم دریافت منابع غذایی می توانند در تنظیم ساختمان و توزیع احتمالی گیاه شرکت کنند. این نوع همزیستی یکی از مهمترین و مستحکم ترین همزیستی بر روی زمین است که در طول 300 میلیون سال کمتر دستخوش تغییر وتحول شده است.
گروهی از محققین معتقدند که پیدایش این قارچ ها همزمان با افزایش co2 اتمسفر که تقریباً معادل 20-10 برابر مقدار کنونی بوده است می باشد. در این زمان میزان تولیدات گیاهی بسیار بیشتر از تجزیه آنها بوده است و مهمترین عامل محدود کننده رشد برگ کمبود مواد معدنی بویژه P,N بوده است بنابراین به نظر می رسد که پیدایش و تکامل قارچ های میکوریزی در جهت رفع این محدودیت و افزایش میزان رشد گیاهان در چنین شرایطی بوده است در اکوسیستم های طبیعی، بیشتر سیستم های ریشه ای می توانند با قارچهای میکوریزی همزیست شوند و این نوع همزیستی تقریبا در تمام اکوسیستم ها از جمله بیابان های خشک و سوزان، مرداب، مناطق قطبی و جنگلی های پرباران گرمسیری و جنگل های حاره نیز مشاهده شده است وجود میکوریزا برای پایداری رشد برخی از گونه های گیاهی ضروری است.
طبقه بندی میکوریزا
این طبقه بندی براساس نوع قارچ و گیاه وچگونگی ارتباط بین میسلیوم قارچ با رشد گیاه صورت می گیرد و به 3 گروه اصلی تقسیم می شوند .
1- اکتومیکوریزا 2- اندومیکورزیرا 3- اکتندومیکوریز ectendomycarrihzed
البته آندومیکروریزا براساس چگونگی ارتباط غذایی و اندام های قارچی به 3 گروه فرعی تقسیم می شوند 1- میکوریزای وزیکولار آربوسکولار 2- میکروریزای ارکیده ایی و 3- میکوریزای اریکوئید
بسیاری از باکتریها با تولید اسید های آلی یا آنزیمهای فسفاتازی موجب حل شدن اشکال مختلف فسفر معدنی و آلی شده و امکان دسترسی گیاه به منابع غیرقابل استفاده فسفر را فراهم میکنند از طرف دیگر، قارچهای میکوریزی میتوانند اشکال آزاد و محلول فسفات را بخوبی و در سطح وسیعی جذب کنند. بنظر می رسد بین قارچهای میکوریزی و باکتریهای حل کننده فسفات رابطه وجود داشته باشد. مشاهده شده است که در ریزوسفر گیاهانی که با قارچهای میکوریزی همزیست بودهاند، جمعیت باکتریهای حل کننده فسفات بیشتر شده است (Paulitz 1991) .
در مطالعات مختلف دیده شده است که هنگامی که در اطراف ریشه گیاهان هم باکتریهای حل کننده و هم قارچ میکوریزی حضور داشته باشد، میزان رشد گیاه بیشتر از زمانی است که هر یک از آنها به تنهایی وجود دارند. روشن است که قارچهای میکوریزی نقش بیشتری در افزایش جذب و انتقال فسفات دارند.
از طرف دیگر، باکتریهای حل کننده فسفات در هیدرولیز ترکیبات نامحلول فسفات و افزایش میزان فسفات محلول نقش دارند. بنابراین حضور این دو در کنار هم حالت مکملی در افزایش فسفات محلول و سپس جذب و انتقال آن به گیاه دارد.
تعداد زیادی از عوامل بیماریزای گیاهی مانند قارچها، باکتریها، ویروسها و نماتدهای انرژی مورد نیاز خود را از ریشه گیاه بدست میآورند. نتیجه تحقیقات سالهای اخیر نشان می دهد در صورتی که گیاه میزبان با یک قارچ آندومیکوریز همزیست شده باشد مقاومت بیشتری را در مقابل بیماریها از خود نشان میدهد. البته در برخی موارد نیز مشاهده می شود آندومیکوریز زمینه را برای پیشرفت یک بیماری گیاهی فراهم میکند. مقابله با بیماری و با پیشرفت دادن آن توسط آندومیکوریز ناشی از برآیند نیروهایی است که در سیستم سه جانبه میکوریز – عامل بیماریزا – میزبان وجود دارد. تغییر در محیط خاک مخصوصا میزان مواد غذایی و آب آن می تواند رشد و رفتار بیماریزایی میکروارگانیسمهای مختلف موجود در خاک را تحت تاثیر قرار دهد.
الف – آندومیکوریز و قارچهای بیماریزا
گیاهی که با قارچ آندومیکوریزی همزیست باشند در مقابل بیماریهای قارچی مانند آماسها و پوسیدگیهای ریشه ای مقاومت بیشتری را از خود نشان میدهند. بعنوان نمونه در مرکبات، دانه رستهای دارای میکوریز که بوسیله فیتوفتورا پارازیتیکا آلوده شده اند در مقایسه با دانه رستهای بدون میکوریز میزان جذب فسفر و رشد بیشتری داشته اند. به نظر می رسد حضور قارچ آندومیکوریزی موجب ظهور یک مکانیسم دفاعی بوسیله گیاه میزبان شده و از آلودگی قارچ بیماریزا جلوگیری میکند.
در رابطه با گیاه گوجه فرنگی مشخص شد که همزیستی ریشه با Glomus تحت تاثیر حضور قارچ بیماریزای فوزاریوم قرار میگرد. اما گستردگی قارچ بیماریزای فوزاریوم در گیاهان دارای میکوریز کمتر از گیاهان بدون میکوریز بوده است و همچنین میزان تباهی ریشه بوسیله فوزاریوم در حضور آندومیکوریز کاهش می یابد. در چنین شرایطی ضریب همزیست شدن آندومیکوریزی افزایش پیدا میکند.
همانطور که اشاره شد آندومیکوریز موجب مقاومت گیاه میزبان در مقابل بیماریزاهای قارچی شده و درصد آلودگی به قارچ بیماریزا را کاهش می دهد. در مورد چگونگی ایجاد این مقاومت و مکانیسم آن تحقیقات زیادی صورت گرفته است . عده ای آنرا ناشی از روابط غذایی و افزایش جذب فسفات و مواد غذایی دیگر میدانند. به عبارت دیگر ممکن است افزایش فسفات و مواد معدنی دیگر در گیاه با افزایش مقاومت گیاه و کاهش بیماری رابطه داشته باشد. اما در بسیاری از موارد گزارش شده است که مقاوم شدن گیاهان بوسیله آندومیکوریز به عوامل دیگری غیر از بهبودی تامین مواد غذایی بستگی دارد.
مقاله آتونومی خودمختاری- هدفی مربوط به تخصصی شدن فیزیولوژی ورزش
موضوعات پیچیده مربوط به تخصصی نمودن مقررات خاص علوم ورزشی در تلاشهای اخیری که به منظور پیشرفت فیزیولوژی حرکتی، ورزش های حرفه ای صورت گرفته، واضح است. سؤالات مربوط به اینکه چه کسی در آینده این مقررات را کنترل می کند باعث شده تا سازمان انجمن آمریکائی فیزیولوژیست های ورزشی (ASEP) تشکیل گردد، سازمانی متشکل از فیزیولوژیست هایی که هدف اصلی آنها حرفه ای کردن فیزیولوژی ورزش است. در بین مشکلات عنوان شده توسط اعضاء ASEP این موضوع مهم است که تنها فیزیولوژیست ها باید بر مسیر مورد نظر، نظارت کنند. نکته مهم در بحث های مستمر امروزی آن است که آیا کالج آمریکایی درمان مشکلات ورزشی(ACSM)- سازمانی منتخب، مختص علوم ورزشی و متشکل از حداقل 56 شغل (شامل فیزیولوژی ورزش)- به عنوان متخصص حق و توانایی نظارت بر توسعه فیزیولوژی ورزش را دارد. (در این زمینه باید به تلاش های مداوم و جدید ACSM برای پیشرفت ثبت تخصصی فیزیولوژیست های درمانی ورزش توجه نمود).
ضوابط اخلاقیACSM
اصول و اهداف
مقدمه: این اصول برای کمک فردی و اشتراکی به اعضاء و افراد کالج منظور می شود تا سطح بالایی از رفتار اخلاقی را حفظ نمایند. این موارد قانون نیستند بلکه استانداردهایی هستند که توسط آنها یک فرد یا عضو می تواند تناسب رفتاری خود، ارتباط با همراهان، با اعضاء تخصص های مربوطه، با عموم مردم و نیز با تمامی افرادی که یک رابطه حرفهای را ایجاد نموده اند، را مشخص نماید. هدف اصلی کالج، ایجاد ترویج دانش مربوط به تمامی جنبه های افراد شرکت کننده در تمرین می باشد البته با رعایت احترام نسبت به مقام انسانی آنها.
بخش1: اعضاء باید پی در پی کوشش کنند تا دانش و مهارت خود را بهبود بخشیده و امکان بهره مندی از دستاوردهای حرفه ای خود را برای هم قطارانشان فراهم نمایند.
حفظ ثبات مناسب در تخصص های تعیین شده
به هر فرد یا عضوی باید به طور قانونی مجوز داده شود، تائید شود و یا حتی توسط هر اداره دولتی کنترل شود تا در زمینه حرفه خود فعالیت نماید و باید قبل از آنکه آن اداره به عنوان شرط عضویت دائم کالج آن را بپذیرد در ثبات خود باقی بماند. چون ممکن است تنبیه انضباطی توسط کالج برای هر فرد اعمال شود، هر گونه اخراج، تعلیق، مجازات یا مصوبه دیگری توسط چنین اداره دولتی اجرا می گردد.
تشهیر (افشاء عمومی) وابستگی
به غیر از فعالیت اقتصادی، هر عضو یا فرد(FACSM) ممکن است وابستگی خود را در هر زمینه شفاهی یا مستند، با کالج افشاء کند، مشروط به اینکه به طور رایج صحت داشته باشد.
گواهی یا پروانه
در سال1975، ACSM اولین راهنماها را برای دستور آزمایش نمره دار (مدرج) ورزشی منتشر ساخت(3). در این مقاله موضوعات رفتاری (فرآیند ذهنی غیربصری) و موضوعات آموزشی خاص (رفتار برحسب موارد قابل مشاهده تعریف می شود) برای پزشکان، مدیران برنامه و متخصصین ورزشی عنوان شد، مطالب تحت سرفصل های آناتومی کارکردی، فیزیولوژی ورزشی، فیزیولوژی رفتاری و دینامیک های گروهی، اقدامات فوریتی، تمرینات درمانی، دستورات تمرینی و تکنیک های آزمایشگاهی ورزشی منظم شد.
مقاله آناتومی و فیزیولوژی بافتهای پیوندی خاص
استخوان
سلولهای استخوانی
ترکیبات استخوان
شکلگیری استخوان
پروتئین مورفوژنتیک استخوانی
بیومکانیک و بیولوژی شکستگی
آناتومی و فیزیولوژی بافتهای پیوندی خاص
استخوان
استخوانها، بخش ضروری سیستم جنبنده را تشکیل میدهند و به عنوان دستههای اهرم طی حرکت و مقاومت نیروی جاذبه عمل میکنند. در ضمن استخوانها بافتهای هم جوار و اندامهای بدن را محافظت و نگهداری میکنند. علاوه بر عملکردهای مکانیکی، آنها عملکرد مهم شیمیایی را هم بر عهده دارند که آن تهیه منبع تعادل معدنی است.
استخوانها شامل چندین ناحیه مجزای عملکردی میباشند. در سطوح مفصلی دارای غضروف مفصلی است. پوشش کامل استخوان دارای ساختمان شامهای یا پیرااستخوان است. پوشش ناحیه محصور غضروف (کپسول) مفصلها و همچنین پوشش نیامهای تاندون، غشاهای مفصلی هستند که غضروف مفصلی را هنگامی که به عنوان دیواره حفاظتی عمل میکند، تغذیه و نرم میکنند. استخوان متصل به هم، تیغک مانند و مشبک در زیر فیزیس درون یک استخوان برون لایهای، فشرده و دگر بافتی قرار دارد که حفره مغز استخوان را در ناحیه استخواندار محصور کرده است.
سلولهای استخوانی
سه نوع اصلی سلول در استخوانها وجود دارد: استخوانزاها، کیستهای استخوانی، و استخوان شکنها. استخوانزاها به طور کلی سلولهای گرد و درشتی هستند که به همراه مقدار بسیاری آندوپلاسم میباشند. آنها مسئول بافت زایشی استخوانی ترکیب شده (استخوان مانند) هستند. این سلولها بر روی سطح نواحی استخوانسازی بافت میشوند و به عنوان مجموعه کانالهای هاورس شناخته شدهاند که درون استخوان یکپارچه بافت زایشی رگهای خونی را احاطه کردهاند. استخوان زاها در پوشش معدنی به استخوانهای سخت بافت یا کیست استخوانی تبدیل میشوند. استخوانهای سخت بافت با پوشش مواد معدنی از بین نمیروند در عوض از طریق فرایندهای طولانی با دیگر سلولهای پوشش دار معدنی و سلولهای غیر پوششدار ارتباط برقرار میکنند. سلولهای چند هستهای بزرگ با لبههای چینخوردهای که بر روی سطح بافت زایشی معدنی شده قرار دارند، استخوان شکنها میباشند. استخوان شکنها سنسورهای مکانیکی در بافت زایشی استخوانی هستند. این سلولهای عظیمالجثه (20 تا 100 قطر) مستقیماً مسئول از بین بردن مواد معدنی و بافت زایشی (جذب مجدد استخوانی) هستند. استخوان شکنها از طریق ترشح اسیدها و سپس آنزیمها (اسید فسفات، کلاژنها، کاتپسینها، پروتئازهای خنثی) مواد معدنی را در خود حل میکند و موجب کاهش بافت زایشی میشود. در استخوان سالم، فعالیتهای استخوان شکن و استخوانزاها در هم ادغام میشود (از طریق پروتئینی که از استخوان آزاد میشود): در نتیجه با جذب مجدد تشکیل استخوانهای جدید صورت میگیرد. (30) لیگاند استخوان پروتگرین (51) نیز عامل حلالی است که به عنوان کنشگر گیرنده فاکتور هستهای KB لیگاند، فاکتور متمایز استخوان شکن و فاکتور فعالیت تومور مردگی بافت که موجب سیتوکین میشود، شناخته شده است و از طریق استخوانزاها تولید میشود. لیگاند استخوان پروتوگرین موجب تشکیل استخوان شکن از سلولهای قبلی میشود و بوسیله ادغام با یک گیرنده حلال (استخوان پروتگرین) بر روی سطح استخوان شکن، استخوان شکنهای رشد یافته را فعال میسازد. لیگاند استخوان پروتگرین با نوع پوک آن، موجب گسترش پوکی استخوان میشود این بیماری نمایانگر افزایش غلظت استخوان در ارتباط با شکلدهی مجدد استخوان میانی استخوان شکن است. برخلاف انواع اشکال پوکی استخوان که میتواند با افزایش فاکتورهای رشد یا سلولهای مغز استخوان نجات یابند، لیگاند استخوان پروتگرین فقط میتواند از طریق افزایش لیگاند استخوان پروتگرین نجات یابند و این بدان معناست که این عامل برای تشکیل استخوان شکن ضروری است. (51 و 52)
بررسی مشکل و ساختمان استخوان در پروتونگاریها و یا در بخشهای پوششی استخوانی، الگویی را آشکار میسازد که برای مقاومت در برابر فشار طراحی شده است. فشارها، در یک استخوان متحمل وزن الگوی رادیوگرافی شده از ساختمان استخوان را متعادل میکند. توانایی استخوان برای تنظیم شکل بیرونی و نمای آن از طریق جذب مجدد و شکلدهی مجدد در واکنش به چنین فشارهایی، یکی از خصوصیات منحصر به فرد این گونه بافتهاست.
ترکیبات استخوان
تمام انواع استخوانها، اعم از بلند، تخت، درون شامهای، یکپارچه و فشرده، بر اساس اشکال بافتهای پیوندی و شکل و عملکرد آنها مشخص شدهاند و مانند دیگر بافتهای پیوندی به سازمندی و تعامل عناصر بافت زایشی برون یاختهای بستگی دارند. مواد معدنی بخشی از بافت زایشی استخوان برون یاختهای است که از دیگر بافتهای پیوندی متمایز بوده و جهت اجرای عملکردی منحصر بفرد خود آن را توانمند میسازد.
مواد معدنی موجود دو استخوان، آنالوگی است که بطور طبیعی هیدروکسیل آپرتیت معدنی Ca10(Po4)6(OH)2 را بوجود میآورد. کریستالهای معدنی استخوان، برخلاف کریستالهای آپرتیب زمینشناسی (اندازه آن از سانتی متر به متر است)، بسیار کوچک میباشند (بزرگترین ابعاد آن 20 تا 40 mm است). کریستالهای میکروسکپی در مواد معدنی استخوانی یافت میشوند آنها به خاطر اندازه کوچک خود گرایش دارند تا بیش از آپرتیتهای زمینشناسی حلال باشند و ناخالصیها و همچنین خلل و فرج بیشتری نسبت به کریستالهای هیدروکسیل آپرتیت خالص داشته باشند. مواد معدنی استخوانی هیدروکسیدی ناقص است و شامل مقادیر متغیر ولی قابل اندازهگیری کربنات، منیزیم، سدیم، فلوراید و سیترات به علاوه دیگر ناخالصیها است. (16)
این مواد معدنی به همراه کل بافت زایشی استخوانی بطور مداوم بوسیله استخوان شکنها از بین میروند و بوسیله استخوان زاها مجدداً شکل میگیرند و این امر در واکنش به فشارهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مکانیکی طبیعی صورت میپذیرد. مواد معدنی استخوان در تعادل مایعات بدن نقش دارد. کانی زدایی شدن استخوان هنگامی اتفاق میافتد که پذیرش یونهای معدنی برای شکلدهی استخوان کافی باشد (مثل نرمی استخوان در اثر کمبود ویتامین D) و یا هنگامی که کاهش شدید کلسیم بوجود آید (مثل پاراتیروئید پرکار).
تعادل یونی مواد معدنی
تنظیم غلظت سرم (خونابه) یونهای مواد معدنی (تعادل) اصولاً با سه هورمون کنترل میشود: هورمون پاراتیروئید، کلسیتونین و ویتامین D. هورمون پاراتیروئید نوعی پپتیر است که بوسیله غده پاراتیروئیدی تولید میشود که میزان کلسیم در حال جریان را حفظ و افزایش میدهد. (27)
پایان نامه کالبدشناسی و فیزیولوژی دستگاه تناسلی نریان
قسمتی از متن:
کالبدشناسی دستگاه تناسلی نریان را میتوان از سه جنبه زیر مورد بررسی قرار داد:
اول: اسپرماتوژنز در بیضهها،دوم: بلوغ،ذخیره و انتقال اسپرمها در مجاری تناسلی و سوم: چگونگی تخلیه منی در دستگاه تناسلی ماده مادیان بوسیله آلت تناسلی.
چند رباط کوچک بین تشکیلات مختلف داخل کیسه بیضه وجود دارد. رباط اصلی بیضه، قطب شکمی بیضه را به دم اپیدیدیوم متصل میکند که با رباط عقبی( دمی) اپیدیدیوم به غشای مهبلی هم میچسبد. این رباطها از گویرناکولوم[1] مشتق شدهاند. بالاخره در سطح داخلی کیسه اسکروتوم که لایه غشای مهبلی وجود دارد که یکی جداری که به سطح داخلی اسکروتوم چسبیده و دیگری اخشایی که به سطح خارجی بیضه چسبیدهاند متصل میکند(6).
بیضهها در خارج از بدن در ناحیه مغابنی[2] درون کیسه بیضه قرار دارند برای اینکه تولید اسپرم با موفقیت انجام شود و تحت تأثیر استرسهای حرارتی نباشد میبایست دمایی بیضه کمتر از دمای بدن باشد از اینرو سیستمی توسعه یافته به نام پدیده تنظیم درجه حرارت[3] که این امر را محقق سازد. بخش درونی اسکتروم بوسیله ماهیچههای کرماستر[4] دارتوس[5] پوشانده شدهاست که در هوای سرد بطور خودکار تحت کنترل عصبی منقبض میشود و بیضهها را به طرف بدن نزدیک میسازد، برعکس در هوای گرم منبسط شده و آنها را از بدن دور میسازد(6).
(1-1) کیسه[6] بیضه
دستگاه تناسلی دام نر از کیسه بیضه، بیضهها، بند بیضه، اپیدیدیم، غدد ضمیمه جنسی و آلت تناسلی تشکیل شده که در ذیل ساختار آناتومیکی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. ( شکل 1)
[1] - Gubernaculum
[2] -inguinal Region
[3] - Thermoregulation Phenomenon
[4] - Cremaster
[5] - Dartus
بخش اول : ۱
کالبدشناسی و فیزیولوژی دستگاه تناسلی نریان.. ۱
فصل اول : ۲
کالبدشناسی دستگاه تناسلی نریان.. ۲
(۱-۱) کیسه بیضه. ۴
(۱-۲) بیضه. ۵
(۱-۳) اپیدیدیم. ۷
(۱-۴)بند بیضه و رگها و اعصاب بیضه. ۹
(۱-۵) آلت تناسلی( قضیب). ۱۱
(۱-۶) غدد ضمیمه. ۱۵
(۱-۶-۱) غدد وزیکولی.. ۱۵
(۱-۶-۲) غدد پروستات.. ۱۶
(۱-۶-۳) غدد پیازی – پیشابراهی.. ۱۶
فصل دوم : ۱۷
فیزیولوژی تناسلی نریان.. ۱۷
(۱-۲-۱) فیزیولوژی بیضه. ۱۸
هورمون شناسی.. ۱۸
(۲-۲-۱)( اسپرماتوژنز). ۲۰
(۳-۲-۱) فیزیولوژی اپیدیدم. ۲۴
(۴-۲-۱) رفتار جفتگیری در نریان.. ۲۶
بخش دوم : ۲۷
بررسی ارزیابی توانایی تولیدمثل در نریان.. ۲۷
فصل سوم: ۲۸
بررسی و ارزیابی توانایی تولید مثل در نریان.. ۲۸
(۱-۳-۲) اهداف آزمایشات.. ۲۹
(۲-۳-۲) مراحل اصلی آزمایش… ۳۰
(۳-۳-۲) معاینه عمومی.. ۳۲
(۴-۳-۲) معاینه دستگاه تناسلی نریان.. ۳۴
طناب بیضه. ۳۶
( ۵-۳-۲) بررسی اندام تناسلی داخلی نریان.. ۳۷
(۶-۳-۲) مشاهده میل جنسی و توانایی جفتگیری نریان.. ۳۹
(۷-۳-۲) بررسی بیماریهای مقاربتی.. ۴۰
فصل چهارم : ۴۴
جمعآوری و بررسی منی.. ۴۴
(۱-۴-۲) انواع مهبل مصنوعی در دسترس… ۴۵
(۴-۱-۱)مهبل مصنوعی مدل میسوری.. ۴۶
مهبل مصنوعی مدل ژاپنی.. ۴۷
مهبل مصنوعی مدل کلورادو. ۴۸
مهبل مصنوعی مدل CSU ومهبل مصنوعی مدل لن.. ۴۸
مهبل مصنوعی مدل لهستانی : ۴۹
(۲-۴-۲) آمادهسازی مهبل مصنوعی برای استفاده. ۵۰
پرش اسب نر. ۵۵
(۳-۴-۲) جمعآوری منی.. ۵۷
(۴-۴-۲) ارزیابی منی.. ۵۹
(۵-۴-۲) تأثیر سن برروی میزان تولید اسپرم. ۶۷
(۶-۴-۲) تأثیر چرخش بیضهای بر روی تولید اسپرم. ۶۷
(۷-۴-۲) تأثیر باکتریهای پاتولوژیک بر روی اسپرم. ۶۸
فصل پنجم : ۶۹
«تستهای آزمایشگاهی سودمند». ۶۹
(۱-۵-۲) تجزیه و تحلیل کاریوتیپ.. ۷۱
(۲-۵-۲) بررسی شیمیایی پلاسمای منی.. ۷۴
(۳-۵-۲) بررسی اسپرم با میکروسکوپ الکترونی.. ۷۶
(۴-۵-۲) بررسی ساختاری کروماتین اسپرم. ۷۷
(۵-۵-۲) تست های آنتی بادی ضد اسپرم. ۷۸
فصل ششم: ۸۱
آزمایشات هورمونی و نمونه برداری از بیضه. ۸۱
(۱-۶-۲) اندازه گیری های هورمونی.. ۸۲
(۲-۶-۲) نحوه نمونه گیری خون برای بررسی های هورمونی.. ۸۵
(۳-۶-۲) آزمایش تحریک هورمونی.. ۸۷
(۴-۶-۲) نمونه برداری از بیضه ها ۸۹
فصل هفتم: ۹۵
پیش بینی باروری نریان.. ۹۵
(۱-۷-۲) ملاک های دسته بندی.. ۹۷
(۲-۷-۲) ویژگیهای اسبان نر طبیعی (از نظر تولید مثلی). ۹۸
(۱-۲-۷-۲) تعداد اسپرم و کیفیت منی.. ۹۹
(۳-۷-۲) توصیه برای اسب هایی که در گروه طبیعی قرار نمی گیرند. ۱۰۲
فهرست منابع. ۱۰۶
عناوین
آناتومی قلب
شریانهای کرونری
لایه های قلب
فیزیولوژی عضله قلبی
تشریح فیزیولوژیک عضله قلبی
الکترو فیزیولوژی قلب
اعمال قلب به دلیل چهار ویژگی اصلی زیر امکان پذیر است
گره سینوسی – دهلیزی
گره دهلیزی بطنی
شاخه ی هیس
رشته های پورکینژی
پتانسیل های عمل در عضله قلبی
سرعت هدایت سیگنال در عضله قلبی
مرحله تحریک ناپذیری عضله قلبی
رابطه تحریک – انقباض
اثر فرکانس ضربان قلب روی مدت انقباض
دوره قلبی
سیتول و دیاستول
رابطه الکتروکاردیوگرام با دوره قلبی
تغییرات فشار دهلیزها
سیستول
مرحله انقباض ایزوولمیک
مرحله خروج خون
دیاستول
تعریف سلولی
تعریف مکانیکی
حجمهای قلبی
ایمپدانس
ضربان قلب
اثرکاتکولامینها
برونده قلب هنگام تمرین
بازگشت وریدی
منشا ضربان قلب و فعالیت الکتریکی قلب
انتشار تحریک قلبی
الکتروکاردیوگرام
صداهای قلب
عصب گیری قلب
جریان خون قلب
تنظیم عمل قلب
پیش بار و پس بار
قسمتهای عملکردی گردش خون
تئوری اساسی عملکرد گردش خون
روابط بین فشار، جریان و مقاومت
برون ده قلب
تفاوت جنس در ساختمان و کار قلب
مکانیسمهای کنترل جریان خون
تنظیم هومورال گردش خون
تنظیم عصبی گردش خون
اثر تحریک سمپاتیک بر روی عمل قلب
آزمونهای آزمایشگاهی
پپتید ناتورتیک مغز