مجموعه نکتههای کنکوری عربی 1و2 در 57 صفحه ورد قابل ویرایش
خلاصه مطالب درسی
و نکات کنکوری
انواع کلمه:
کلمه در زبان عربی بر 3 قسم است: 1- اسم 2- فعل 3- حرف
1- اسم: آن است که به تنهایی در جمله معنا دارند و بدون داشتن زمان در جمله ایفا میشوند. مانند تلمیذ- رجل
اسم از لحاظ جنس و تعداد حروف به چهار دسته تقسیم میشوند.
1- اسم یا مفرد، مثنی، جمع
2- اسم یا مذکر، مونث
3- اسم یا مجازی، حقیقی
4- اسم یا معرفه، نکره
1- اسم مفرد: تنها بر یک نفر، یا یک شیء دلالت میکند مانند: مسلم، کتاب، رجل
مفرد هیچ علامت و نشانه ای ندارند.
2- مثنی: (تثنیه): بر 2 نفر یا دو شیء دلالت میکنند علامت آن در عربی (انِ، ینِ) به آخر مفرد مذکر است مانند: طالب طالبانِ ، طالبینِ
نکته: هرگاه بخواهیم از اسم مفرد مونث مثنی مونث بسازیم از طریق زیر عمل میکنیم:
1- ة گرد را از آخر آن حذف می کنیم.
مومنة مؤمن مومنت مومنتانِ- مومنتینِ
2- به جای آن (ت) می گذاریم.
3- سپس علامت مثنی را به آخرش می افزائیم.
3- اسم جمع: بر بیش از 2 ، 3 نفر یا بیشتر دلالت میکنند.
1- جمع مذکر (سالم)
جمع بر 3 نوع است 2- جمع مونث (سالم)
3- جمع مکسر (تکسیر)
1- جمع مذکر (سالم): علامت آن (ونَ - ینَ) به آخر اسم مفرد مذکر.
مانند: مسلم مسلمونَ - مسلمینَ طالب طالبونَ - طالبینَ
2- جمع مونث (سالم): علامت آن (اتِ) به آخر اسم مفرد مونث.
نکته: هیچگاه از مفرد مذکر، جمع مونث ساخته نمیشوند.
«طریقه ساختن اسم جمع مؤنث»
1- جمع مونث: از مفرد مونث ساخته میشوند
مجتهدة مجتهد مجتهداتِ
بدین ترتیب
1- ة گرد را از آخر آن حذف می کنیم.
2- به جای آن نشانه جمع مونث (اتِ) به آخرش می افزائیم.
نکته: برخی از کلمات هستند که با (ات) جمع بسته میشوند اگر با این وزنها بر جمع مکسر می باشند.
3- جمع مکسر: (تکسیر)
وزنهای جمع مکسر عبارتند از:
1- هر کلمه ای که بر وزن (اَفْعالْ ، فَعُولْ) باشند جمع مکسرند.
نکته: هر کلمه با 3 حرف (ف ، ع ، ل) خلاصه میشوند که جزء حروف اصلی نامیده میشوند.
حروف زائد: یک یا 2 حرف به 3 حرف اصلی اضافه شوند را حروف زائد گویند.
مانند:
اَشرار شرر= شرّ ذَنوُبْ ذنب
2- هر کلمه ای که بر وزن (فِعالْ) باشند جمع مکسرند.
عِبادْ عَبدْ قبار قبر
نکته: دو کلمه ای از قبیل (ایّام - اسماء) این دو کلمه بر وزن جمع مکسر می روند اما برای مفرد پیدا کردن طبق (ف . ع . ل) مفردشان بدست نمی آیند که مفردشان «یوم، اسم» میباشد.
3- هر کلمه ای که بر وزنهای زیر باشند جمع مکسرند.
وزن: «مَفاعِلْ ، مَفاعِیلْ ، اَفاعِلْ ، اَفاعِیلْ ، فَواعِلْ ، فَواعِیلْ ، فُعَلاء»
مثال: مَساجِدْ ، مکاتیب ، اَکابِر ، اَقاریر ، شواعِرْ ، تواریخ ، شُعَراء
مفرد: مَسْجِدْ ، مَکْتَبْ ، کِبْرْ ، قدر ، شعر ، تاریخ ، شِعْر
اسم مذکر، مونث:
1- اسم مذکر : بر جنس نر یا مذکر دلالت می کند، هیچ علامت و نشانه ای ندارند.
مانند : مسلم - علی - تلمیذ
2- مونث : برجنس زن، یا یکی از نشانه های مونث را به خود دارا باشند مونث است.
نشانه های مونث عبارتند از:
1- ـة گرد در آخر کلمه : شهادة - عالمة - مومنة
2- کلیه اسمهای زن : مریم - زینب - …
3- هر کلمه ای که در آخر آن (ی: الف مقصوره) ، (اء : الف ممدوده) ذکر شوند مونث است.
مانند کبری- صغری- موسی- دنیا (دنیی) ، زهراء - حمیراء - شعیراء
4- ت در فعل . در ماضی آخرین حرف، در مضارع به اولین حرف
ذَهَبَ ذَهَبَتْ یَذْهَبُ تَذْهَبُ
5- اعضای زوج بدن که عبارتند از:
(یَدْ): دو دست ، (رِجْلْ): دوپا ، (الاذن): دوگوش ، (العین): دو چشم
6- اسامی شهرها و کشورها، قبایل، ایران، طهران، کویت، قریش
7- بیشتر جمع مکسر غیراشخاص: مَدارسْ، مَنازِلْ، مَکاتِبْ
8- کلماتی از قبیل: (شَمْس، نَفْس، الارضْ، حَربْ، بَیت، دار، نار) : مونث اند.
اسم مجازی، حقیقی
1- اسم حقیقی: به کلیه اسمهایی که جاندار باشند چه انسان، چه حیوان، چه گیاه جاندار را اسم حقیقی گویند. جواد، الدیک، شجر)
2- اسم مجازی: به کلیه اسمهاییکه جاندار نباشند اسم مجازی گویند مانندالجدار، قلم، کتاب.
نکته: اسم مذکر، مونث خود بر چند شاخه تقسیم میشوند:
1- اسم مذکر: بر 2 نوع است:
2- اسم مونث خود بر 4 نوع است:
1- مونث حقیقی : آن است که علامت مونث را به خود داشته باشند و جاندار
مانند: دجاجة - فاطمة - لیلی
2- مونث مجازی: آن است که علامت مونث داشته باشند و بی جان.
مانند: محفظة (کیف)، منضدة (میز)، املاء ، انشاء ، عاشوراء ، تاسوعاء
3- مونث لفظی : آن است که علامت مونث را به خود داشته باشند اما در واقع بر جنس مذکر دلالت کنند. مثل : موسی، معاویة، حمزة ، مصطفی، طلحة
4- مونث معنوی : آن است که علامت مونث نداشته باشند اما در واقع خودشان مونث اند.
مانند: الام (مادر) ، أختْ (خواهر) ، بنت (دختر)
نکته: اعضای زوج بدن، اسامی شهرها و کشورها و کلماتی استثناء از قبیل:
«شَمسْ ، نَفسْ ، الارضْ ، حربْ ، بیت ، دار ، نار» مونث معنوی به شمار می روند.
«اسم معرفه ، نکره»
1- اسم معرفه : اسمی که بر تمامی اشخاص شناخته شده باشد.
2- اسم نکره : اسمی که ناشناخته باشد را نکره گویند.
نشانههای معرفه عبارتنداز: (مَعارِفْ شش بُوَد مُضْمِرْ اضافه عَلَمْ و ذو لام و موصول، اشاره)
1- داشتن «ال» در ابتدای کلمه : التلمیذ – الرجل – الشجاع
2- کلیه اسمهای عَلَمْ (مرد، زن، شهر، کشور) معرفه به عَلَمْ گویند. محمد، زینب، ایران، تبریز
3- کلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام معرفه اند. هو – الذی – ذلک – اَیْنَ
4- هر کلمه ای که مضاف بر کلمه بعدش باشد آن کلمه مضاف بواسطه کلمه بعدش معرفه بهاضافه گویند.
(یک اسم نکرهای که با یک اسم معرفه بیاید آن اسم نکره به واسطه کلمه بعد معرفه بهاضافه گویند.
بابُ الحوائج درسَــهم
«ضمایر» بر دو نوع اند:
صرف چهارده صیغه ضمایر منفصل و متصل
|
| منفصل | متصل |
|
| منفصل | متصل |
غائب مذکر | مفرد | هو | ـه | غائب مونث | مفرد | هی | ـها |
مثنی | هما | ـهما | مثنی | هما | ـهُما | ||
جمع | هم | ـهم | جمع | هُنَّ | ـهُنَّ |
|
| منفصل | متصل |
|
| منفصل | متصل |
مذکر مخاطب | مفرد | اَنْتَ | ـکَ | مخاطب مونث | مفرد | اَنْتِ | ـکِ |
مثنی | انتما | ـکُما | مثنی | انتما | ـکُما | ||
جمع | انتم | ـکُمْ | جمع | انتنَّ | ـکُنَّ |
|
| منفصل | متصل |
متکلم | وحده | انـا | ی |
مع الغیر | نَحْنُ | ـنا |
ضمایر منفصل و متصل خود بر چند نوع اند:
1- ضمایر منفصل بر دو نوعند:
2- ضمایر متصل
برسه نوعند:
2- نکره : ناشناخته:
نشانه های نکره:
1- تنوین ً ٍ ٌ در آخر کلمه تلمیذً - رجلٌ – شجاعٍ
2- داشتن کلمهای که در آخر آن َ ِ ُ باشند و آن در صورتی نکره است که کلمه دارای (ال) نباشد.
نکته: هیچگاه 2 نشانه در یک جمله نمی آیند.
المدرسةٍ = این کلمه غلط است درست آن بدین صورت است: المدرسةِ - مدرسةٍ - مدرسةِ
نشانه های اسم:
1- داشتن «ال» در ابتدای کلمه مانند التلمیذ – الرجل
2- کلیه اسمهای عَلَمْ (به کلیه اسم های مرد- زن- شهر- کشور- علی- مریم- ایران- تبریز)
3- کلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام
4-
|
هر کلمه ای که مضاف بر کلمه بعدش باشند آن کلمه مضاف اسم است. بابُ الحوائج
5- هر کلمهای که بعد از حرف جر (فی– مِنْ- الی- عَلی- لِـ- بـِ ) ذکر شود اسم است.
|
|
مِنْ صنادیق
سوالات تجزیه اسم (التحلیل الصرفی)
1- چه نوع اسمی است (مفرد، مثنی، جمع) 2- مذکر، مونث
3- مجازی، حقیقی 4- معرفه، نکره
5- مبنی، معرب 6- منصرف، غیرمنصرف
7-جامد، مشتق (درصورت مشتق بودن ازچه نوعی میباشند)
8- ممدود الاخر، مقصور الاخر، منقوص الاخر، صحیح الاخر
از شماره تجزیه 1 تا شماره 4 قبلاً توضیح داده شد.
«مبنی، معرب»
مبنی: آن است که حرکت حرف آخرش ثابت است.
معرب: آن است که حرکت حرف آخر آن تغییر می کند.
اقسام مبنی ها در اسم عبارتند از : (1- کلیه ضمایر 2- موصول 3- اشاره 4- استفهام)
نکته: فقط «اسم اشاره و مثنی» قسمت مثنی معرب اند.
اسم اشاره: نزدیک : «هذانِ، هذینِ – هاتانِ، هاتینِ»
|
دور: «ذانکَ، ذینک- تلکانِ، تلکینِ»
اسم موصول خاص: (الذانِ، اللذینِ، اللتانِ، اللتینِ) : قسمت مثنی معرب اند.
اسم جامد، مشتق:
1- اسم جامد: تمامی اسم های مفرد را جامد گویند.
2- اسم جامد بر دو نوع است:
الف- 1- جامد مصدری: تمامی اسمهای مفرد به غیر از مشتقات را جامد گویند که مشتق را در پیرامون مشتق توضیح خواهیم داد. التلمیذ- الرجل
نکته: اسم های جمع مکسر غیرعاقل جامد مصدری گویند. الاسماء – الایام
ب – جامد غیرمصدری: (کلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام را جامد غیرمصدری گویند و همچنین لفظ (الله) را جامد غیرمصدری گویند.
2- مشتق: آن است که تنها از بن فعل تشکیل شده باشند.
1- اسم فاعل، مفعول
2- اسم زمان و مکان
اقسام مشتق عبارتند از : 3- اسم آلت
4- اسم تفضیل
5- صفت مشبهه
6- صیغه مبالغه (اسم مبالغه)
1- اسم فاعل، مفعول: در ثلاثی مجرد بر وزن خودشان ساخته می شوند.
نَصَرَ : ناصر (اسم فاعل) ، منصور (اسم مفعول)
ثلاثی: فعلی که ریشه آن دارای سه حرف باشد را ثلاثی گویند: کِتِبوا – نَصَرَ – یَذْهَبانِ
ثلاثی بر دو نوع است:
2- ثلاثی مجرد: به اولین صیغه اصلی فعل که ریشه آن دارای سه حرف باشند را ثلاثی مجرد گویند. کَتَبوا - خَرَجَ
2- ثلاثی مزید : علاوه بر ریشه اصلی فعل یک یا دو حرف به سه حرف اصلی اضافه شوند را ثلاثی مزید گویند. یَسْتَخْدِمونَ : از سه حرف بیشتر باشد ثلاثی مزید
نکته : «اسم فاعل ثلاثی مجرد»
نکته 1 :
1- هرگاه دومین حرف از حروف اصلی آن (و ، ی) باشند برای ساختن اسم فاعل در ثلاثی مجرد (و، ی) به (ائـ) تبدیل میشوند اما برای ساختن اسم مفعول طبق این قاعده بر وزن خودش ساخته میشوند.
|
قَوَمَ قائم مقووم (اسم مفعول)
نکته 2 – هرگاه سومین حرف از حروف اصلی آن (و) باشند برای ساختن اسم فاعل در ثلاثی مجرد (و) به (ی) ختم می شود اما برای ساختن اسم مفعول طبق این قاعده بر وزن خودش می بریم. وقتی که آنرا بر وزن خودش بردیم در اینجا (و، ی) در کنار یکدیگر می آیند که (و) را در (ی) ادغام می کنیم و «ی» تشدید می گیرد.
اسم فاعل اسم مفعول
رَضَوَ راضی مرضوی مرضّی
دَعَوَ داعی مدعوی مدعّی
هَدَوَ هادی مهدوی مهدّی
نکته :
اما برای ساختن«اسم فاعل، مفعول در غیر ثلاثیمجرد (ثلاثیمزید) از طریق زیر عمل میکنیم:
|
1-ازفعل مضارع ساخته میشوند بدین ترتیب مثلاً (از کلمه «قَلَبَ» اسم فاعل، مفعول) باب انفعال
2-
|
حروف مضارعه را از اول آن حذف می کنیم. نْقَلِبُ
3- به جای آن (مُ) می گذاریم. مُنْقَلِبُ
4- حرکت یک حرف مانده به آخر برای ساختن اسم فاعل ( ِ ) مُنْقَلِبْ
و برای ساختن اسم مفعول ( َ ) می گذاریم مُنْقَلَبْ
5- حرکت حرف آخر چه برای اسم فاعل، چه برای اسم مفعول ( ْ ) ساکن می کنیم.
نکته: «نشانه اسم فاعل، مفعول در جمله ثلاثی مزید»
کلمه ای که در جمله «مُ» باشد آن کلمه مشتق یا اسم فاعل، اسم مفعول است.
اِنَّ اللهَ لایُحِبُّ المُسْتَکْبِرینَ و یُرْسِلُ الاَنْبِیاءَ مُبَشِّرینَ و مُنْذَرینَ
طریقه ساختن فعل ماضی، مضارع معلوم به مجهول
1- حرکت حرف اول فعل ماضی یا مضارع را برای مجهول کردن ( ُ ) میدهیم.
2- حرکت یک حرف مانده به آخر برای مجهول کردن در ماضی ( ِ ) و در مضارع ( َ ) میدهیم.
3- حرکت حرف آخر چه در ماضی، چه در مضارع ثابت باقی می ماند.
کَتَبَ (فعل معلوم) ، مجهول آن: کُتِبَ یَسْتَخْرِجُ (فعل معلوم) ، مجهول آن : یُسْتَخْرِجُ
طریقه ساختن جمله معلوم به مجهول
1- فعل جمله را به مجهول تبدیل می کنیم.
2- فاعل جمله معلوم را برای مجهول کردن حذف می کنیم.
3- مفعول جمله معلوم را برای مجهول کردن به جای فاعل جمله مجهول می آوریم و علامت فاعل را به آن میدهیم.
4- دیگر مفعول جمله معلوم را که به جای فاعل جمله مجهول آوردیم در ترکیب بعنوان فاعل فعل مجهول ذکر نمی کنیم بلکه به عنوان نائب فاعل فعل مجهول ذکر می کنیم.
کَتَبَ التلمیذ الدرسَ (جمله معلوم) مجهول آن : کُتِبَ الدرسُ
«طریقه ساختن جمله معلوم به مجهول»
1- فعل جمله را به مجهول تبدیل می کنیم.
2- فاعل جمله معلوم را برای مجهول کردن حذف می کنیم.
3- مفعول جمله معلوم را برای مجهول کردن به جای فاعل جمله مجهول می آوریم و علامت فاعل را به آن میدهیم.
4- دیگر مفعول جمله معلوم را که به جای فاعل جمله مجهول آوردیم در ترکیب بعنوان فاعل فعل مجهول ذکر نمی کنیم بلکه به عنوان نائب فاعل فعل مجهول ذکر می کنیم.
کَتَبَ التلمیذُ الدرسَ (جمله معلوم) (مجهول آن) کُتِبَ الدرسُ
|
یَسْتَخْرِجُ الطلابُ الصَفَ (جمله معلوم) (مجهول آن) یُسْتَخْرِجُ الصفُ
|
نکته 1 :
هرگاه بخواهیم جمله معلوم را به مجهول تبدیل کنیم وقتی که فاعل جمله معلوم را حذف کردیم مفعول جمله معلوم را که به جای نائب فاعل آوردیم اگر به صورت مونث بود فعل ما هم به صورت مونث آورده میشوند.
نَصَرَ علـیُ فاطـمةَ (جمله معلوم) (مجهول آن) نُصِرَتْ فاطـمةُ
نکته 2 :
هرگاه بخواهیم جمله معلوم را به مجهول تبدیل کنیم وقتی که فاعل جمله معلوم را حذف کردیم مفعول جمله معلوم را که به جای نائب فاعل آوردیم اگر به صورت جمع مذکر باشد چون نائب فاعل مرفوع است جمع مذکر هم در حالت رفعی به جای ُ با (ونَ) ختم میشود.
یَصَـلِّیُ المسلمونَ العالـمین (جمله معلوم) (فعل مجهول) یُصَـلَّیُ العالـمونَ
نکته:
فعل های متعددی همه مجهول می باشند به هیچ وجه فعل لازم نمی تواند مجهول واقع شوند.
کَتَبَ (متعددی) (مجهول آن) کُتِبَ
یَسْتَخْرِجُ (متعددی) (مجهول آن) یُسْتَخْرِجُ
«خَرَجَ ، جَلَسَ» لازم است بنابراین نمی تواند فعل لازم را مجهول کرد.
«فعل معتل، صحیح»
1) فعل معتل: فعلی که یکی از حروف اصلی آن حروف عله باشند را معتل گویند.
حروف عله : (و - ا - ی) قَوَمَ - اَخَذَ - یَسَرَ
1- فعل صحیح: فعلی که هیچ یک از حروف اصلی آن عله نباشد را صحیح گویند.
کَتَبَ - جَعَلَ - هَبَبَ (هَبَّ) - أمَرَ
نکته:
هرگاه دومین حرف از حروف اصلی آن «و» یا «ا» باشند برای مجهول کردن در ماضی «و»، «ا» به جای حرف یکی مانده به آخر که ( ِ ) کسره میگیرد «و» ، «ا» به (یـ ) ختم میشود و حرف قبل آن هم به کسره ختم میشود.
عَوَشَ (فعل معلوم) (مجهول آن) عِیْشَ
زاد (فعل معلوم) (مجهول آن) زیدَ
و اما اگر فعل مضارع باشند به جای حرف یکی مانده به آخر که «و - ی» باشد «و» یا «ی» به «ا» ختم میشود.
گزارش کارآموزی آسفالت-فورفورال درشرکت نفت ایرانول،پالایشگاه روغن سازی تهران در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
خوراک این بخش به نام از برج تقطیر پالایشگاه تهران به مقدار 5000 شبکه در روز تامین می شود. این بخش وظیفه جداسازی آسفالت خشک از روغن DAO(Deasphalted oil) را که روغنی با ویسکوزیته بالا و بسیار گران قیمت است دارد. آسفالت خشک نیز که بسیار با ارزش و گران قیمت است نهایتاً به صورت جامد وارد بازار می شود. به صورت کلی عملکرد واحد PDA به دو مرحله تقسیم میشود: در مرحله اول با حضور حلال مربوطه (پروپان) آسفالت و روغن جدا می شوند مرحله بعد که بخش اعظم این بخش را تشکیل میدهد شامل بازیافت حلال پروپان از روغن و آسفالت است.
|
خوراک توسط پمپ چرخدندهای 5001 gear pump از مخزن V-5002 (vessel) یا در حالت خاص مستقیماً از زیر برج تقطیر درخلا به مخزن یکنواخت کننده V-lll5 وارد می شود. وظیفه این مخزن علاوه بر یکنواخت سازی جریان و جلوگیری ازتلاطم بیش از حد این است که به ما این امکان را میدهد تا اولاً از بکارگیری یک پمپ قوی به جای P-5001 جلوگیری شود و ثانیاً از قرارگرفتن به صورت سری جلوگیری شود. در این مخزن یک کنترل کننده سطح Level indicator) controllev ( LIC- 1101 قرار دارد وقتی ارتفاع به مقدار لازم رسید دریچه خروجی را باز می کند همچنین در این Vessel دو شاخه عبوری Steam وجود دارد که روغن در مجاورت لولههای بخار مافوق گرم تا 95 درجه گرم میشود. تا حرکت آن درمسیر راحتتر انجام شود خوراک خروجی از V-1115 توسط پمپ lll2 که آن نیز یک gear pump است به مبدل آب گرم E- ll01 Exchanger می رود قبل از رسیدن خوراک به مبدل جریان توسط یک شیر کنترل تنظیم می شود (FRC 1101) اگر جریان ورودی به پمپ کاهش یابد شیر کنترل باز شده مقداری از جریان خروجی پمپ به قبل از پمپ باز میگردد از آنجا که این پمپها برای مواد با ویسکوزیته بالا طراحی شده اند و یکطرفه میباشند باید دقت کرد که حتماً خروجی پمپ باز باشد. همچنین خود پمپ توسط بخار 60 پوندی گرم می شود تا از ماسیدگی روغن که در این لحظه دارای واکس- آسفالت و مواد آروماتیک است و به راحتی ماسیده میشود جلوگیری کند. فشار در این پمپ تا حدود (160-180) پوند بالا میرود. دلیل گرم کردن اولیه ما اولاً هوازدایی و ثانیاً راحتتر شدن کار پمپ بود. سپس از E-ll01 شروع بر سردکردن خوراک میکنیم ابتدا در E-ll01 به وسیله آب گرم 60o دمای آن را تقریباً تا 75 درجه پایین میآوریم. علت استفاده از آب گرم این است که سردکردن ناگهانی روغن باعث بوجود آمدن واکس جامد و همچنین ماسیدگی آسفالت و روغن درمبدل میشود در نتیجه باید به آرامی خوراک را سرد کنیم.
از طرفی چنانچه درمبدل E-ll01 آن را خنک نکنیم به محض ورد پروپان در دمای بالا آسفالت جدا شده به مسیر میچسبد و باعث مسدود شدن آن می شود.
پس از عبور خوراک از E-ll01 به مقصود پایین آمدن ویسکوزیته و راحتی کار جداسازی یک شاخه پرویان به نسبت یک به یک به خوراک میزنیم از آنجا که دما برای ورود به مخزن جدا ساز V-ll01 (extractor) هنوز بالا است نخست آن را وارد مبدل کرده و سپس وارد extractor میکنیم. extractor دارای 26 سینی بصورت ناوادانی میباشد و شماره سینیها از بالا به پایین است خوراک به سینی 9 و 13 و پروپان به سینی 21 و 26 که در انتها قرار دارد وارد می شوند حلال پروپان ثانویه ورودی به extractor که وارد سینی های 24 و 26 می شود حلال با نسبت یک به خوراک است. حلال بخار شده به سمت بالا و خوراک به سمت پایین حرکت میکنند حلال ذرات روغن را در خود حل کرده به بالا می برد، آسفالت جدا شده از روغن که در پروپان کم تر میشود و سنگین است به پایین اکستراکتور آمده از آنجا خارج می شود. روغن خروجی نیز از بالا خارج میشود %70 حلال ما از بالا با روغن و %30 حلال همراه آسفالت از پایین خارج میشود.
در داخل extractor4 مسیر 3 شاخهای بخار مافوق گرم کنترل دمای بالا و پایین extractor وجود دارد تا شیب حرارتی موجود در این وسل (Vessel) را حفظ کند دمای بالای extractor تقریباً 70oC دمای پایین آن تقریباً است علت اصلی جدا شدن روغن از آسفالت همین شیب حرارتی و استفاده از دمای جوش محلول پروپان و روغن است.
همچنین در بالای (اکستراکتور) شیر اطمینان قرار دارد که چنانچه فشار از 32 باربالاتر رود شیر اطمینان باز می شود تا فشار کاهش یابد هدف ما نگه داشتن فشار در حدود تقریباً 30 بار است.
عمل بازیافت حلال بوسیله گرم کردن محلول و سپس پایین آوردن فشار جزئی بخار با استفاده بخار آب و پایین آوردن فشار سیستم انجام میگیرد.
آسفالت همراه پروپان از پایین (V-1101) extractor tower بوسیله پمپ P1111 بعد از عبور از شیر کنترل FRC- ll03 که مقدار جریان مایع خروجی از ته اکسترکتور را کنترل میکند وارد کوره 1101 می شود. وظیفه control valve قرار گرفته در انتهای اکستراکتور (FRC-1103) این است که level آسفالت ته extractor را کنترل کند. و چنانچه جریان کم شود ازبعد از پمپ P-llll مقداری جریان را به پایین extractor برگرداند دمای آسفالت و پروپان در کوره به o260 میرسد در پمپ p-llll فشار تا 200 GPM بالا رفته بود. در کوره یک TC (کنترل کننده دما) وجود دارد که چنانچه دما پایین بیاید فرمان می دهد که گاز بیشتری وارد کوره برای سوختن شود آسفالت در دیواره کوره جریان پیدا کرده و در تماس مستقیم با شعله در جریان نیست آسفالت بعد از خروج وارد و V-1107 با نام میشود . در گذشته مادهای به نام آنتی فوم به مسیر بعد از کوره اضافه می شده که پف و موم آسفالت را بگیرد اما از آنجا که ما امروزه نمیتوانیم این ماده را در کشور تولید کنیم لذا آسفالت از کناره V-ll07 به درون آن سرازیر می شود و در اینجا فوم آن گرفته شده و گازها از بالای فلش درام و آسفالت همراه با مقداری حلال از پایین آن خارج می شوند.
طریقه شستن فیلتر:
ابتدا مبدل حرارتی را با باز کردن خطSteam و خط Solvent وارد سرویس میکنیم در این تبادل solvent تا دمای 60-80 درجه گرم می شود به ترتیب ابتدا solvent سرد برگشتی و feed و نیز کمپرسور و black Valve را می بندیم و شیر ورودی Solvent داغ به فیلتر را در حد یک دقیقه باز میکنیم سپس solvent گرم را بسته ابتدا کمپرسور و black Value را باز میکنیم بعد solvent سرد و feed را. در این کار solvent گرم وظیفه شستن تمام مواد باقیمانده را انجام میدهد در این حالت در درون فیلتر تغییردمایی از تا الی داریم که نشانگر مقاومت بالای سیستم در برابر تغییر دمای ناگهانی است در این میان یکی از پمپهای مربوط به موم را خاموش میکنیم تا آزاد نکند و فشار موم را داشته باشیم. سپس مواد شوینده را که در تانکی دخیره شدهاند به کمک دو پمپ به سیر feed بر میگردانیم تعداد دفعات شستشوی فیلتر بستگی به نوع feed ما دارد مثلاً برای DAO در یک روز 5-4 بار هر فیلتر شستشو می شود و برای روغن 10 شاید حتی یکبار هم نشود زمان شستشو از اتاق کنترل با توجه به فشار value black و ورودی موم به پمپ مشخص می شود.
برای DAO ما از پمپ 1326 استفاده نمیکنیم از پمپ 1319 استفاده می کنیم و حلال ثانویه نیز نمیزنیم.
توضیحی بر مسیر solvent:
گاز حلال که از مسیر خارج شده و به صورت Dry در آمده در مخزنDry قرار داشته و دمایی بین 45-50 درجه دارد در نتیجه برای استفاده مجدد باید دمای آن را تا 20 درجه پایین آوریم. سپس آن را وارد دو چیلر پروپان کرده در چیلر اول تا +4 و در چیلر دوم تا –17 سرد میکنیم این چیلرها به صورت مبدل تیوب و tube & Shell است و در آن پروپان فیلتر شده روغن و آب احتمالی موجود در آن گرفته می شود حلال خالص به عنوان FR 76,80 وارد پایین فیلترها می شود در صورتیکه reciever از سرویس خارج باشد، یا سطح آن پایین باشد. به عنوان حلال ثانویه تزریق میشود.
توضیحی برمسیر gasblanket
از آنجا که وجود اکسیژن و برخورد آن با حلال میتواند باعث آتش سوزی شود نباید در طول مسیر این دو با هم در ارتباط باشند لذا ما در مسیر از گاز طبیعی که اکسیژن آن را سوزاندهایم استفاده میکنیم. بدین ترتیب که ابتدا درکوره 1303 گاز طبیعی را سوزانده وارد یک مخزن جنبی میکنیم و در آنجا ذخیره سازی میشود. از آنجا این گاز در سر تا سر شبکه توزیع می شود در فیلترها، مخازن و … برای جلوگیری از ورود هوا باید فشار این گاز از فشار هوا بیشتر باشد بدین منظور در انتهای مسیر آن راوارد کمپرسور دو مرحله ای 1306 میکنیم و نهایتاً پس از عبور از صافی مجدداً به مسیر برمیگردانیم.
فهرست
عنوان ................................................................................................................... صفحه
واحد آسفالت گیری (PDA)................................................................................... 1
واحد فورفورال .................................................................................................... 12
واحد موم گیری (M.E.K)...................................................................................... 20
واحد هیدروژن زدایی (H.F.U)................................................................................. 31
رساله بررسی مصطلحات اسلامی در شعر از آغاز تا قرن پنجم در 200 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
تحولات اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی و سیاسی که در پی ظهور اسلام در جامعه عربی، ایجاد شد به خودی خود، عرب را با مفاهیمی نو روبرو ساخت. و طبیعی است که به تبع نیاز جامعه، موضوعات جدیدی شکل گرفت و به دنبال آن نیاز به تولد لغاتی نو، جهت پاسخگویی به این نیاز ایجاد شده در سطح وسیع، در جامعه عربی، احساس شد. ایجاد واژگان جدید تنها راه پاسخگویی به این نیاز نبود، بلکه بهترین راه، بارور کردن و تلفیق واژگان و عبارات با یکدیگر، به قصد بیان مفاهیم نو بود.
بنابراین مادة اولیة مصطلحات اسلامی، همان ریشههای لغوی موجود در عصر جاهلی است که قالبهای اسلامی، در پی نیاز جامعه آن را وسعت داد.
البته نظر به اهمیت بالای مفاهیم اسلامی موجود در واژگان مولد، مجموعههای مختلفی در قالب فرهنگ نامههای گوناگون، در زمینه علوم اسلامی، به طور تخصصی شکل گرفت. از اینرو فرهنگهای متنوعی در زمینه اصطلاحات فقهی یا لغات و مصطلحات اصول اسلامی و یا در باب حقوق اسلامی و... تألیف گردید.
اما کیفیت کاربرد مصطلحات اسلامی در اشعار شعراء و اساساً میزان تأثیرپذیری شعر از آن، امری است در خور بررسی، که کمتر بدان پرداخته شده؛ از این رو به آن شدیم که پژوهشی در این باب انجام دهیم، تا نه به عنوان کاری کامل و در خور تقدیر بلکه در حد تحقیقی قابل نقد و بررسی، خدمت اهل نظر ارائه شود.
از آنجا که دامنه موضوع و حیطه زمانی مورد بررسی، وسیع بود، در انتخاب مصطلحات اسلامی، دست به گزینش زدیم؛ به این ترتیب معیار را در این گزینش، اصول و فروع دین و مباحث مربوط به آن قرار دادیم و همین معیار نیز، در طبقهبندی ارائه شده در خصوص مصطلحات، در نظر گرفته شد.
کلید واژهها: مصطلحات، اصطلاحات، وضع، معنی، نقل، مخضرم، اموی، عباسی، اسلامی.
مقدمه
عرب جاهلی زندگی ساده قبیلهای داشت. قبیله تنها عنصر وحدت اجتماعی اعراب جاهلی محسوب میشد؛ قبیلهای که عرب خود را وابسته به آن میدانست، از آن دفاع میکرد و نسبت بدان تعصب داشت. این قبایل، پیش از اسلام در جنگها و درگیریهای خونین دائمی به سر میبرند. تا اسلام آمد و در پی ظهور آن، واژه (امت) متولد شد. و به این ترتیب با تمسک به آیه شریفه: «إن هذه أمتکم أمه واحده و أنا ربکم فاعبدون»1، (امت) جایگزین (قبیله) شد؛ امتی که در سایه آن، مطامع و منافع قبیلهای رنگ باخت و افراد را با توجه به عقاید و عواطف و اهداف مشترک، زیر چتر حمایت خود گردآورد. امت واحد اسلامی که اجزاء آن هریک در جهت یاری یکدیگر و سوق دادن جامعه به سمت و سوی خیر و راستی در حرکت بودند که: «کنتم خیر أمته أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر».2
تحولات اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی و سیاسی ایجاد شده در جامعه عربی، خود بخود عرب را با مفاهیمی نو چون؛ جهاد فی سبیل الله، اعتصام بحبل الله، ایثار در راه خدا و ترجیح مصلحت امت بر مصلحت فرد و قبیله، انفاق در راه خدا و... روبرو ساخت؛ و به تبع این مفاهیم نیاز به تولد لغات جدیدی که بتواند پاسخگوی نیاز ایجاد شده در سطح وسیع باشد، بیش از پیش احساس شد.
برای پاسخگویی به این نیاز، تنها راه، ایجاد واژگان جدید نبود؛ بلکه بهترین راه بارور کردن و تلفیق واژگان و عبارات با یکدیگر به قصد بیان مفاهیمی نو بود. لذا در بسیاری موارد، مفهوم واژة به کار رفته در عصر جاهلی، با معنای آن در عصر اسلامی یکی است. البته به تبع وسعت و پیشرفت فکری، فرهنگی اجتماعی عرب در پی پذیرش اسلام، دامنة مفاهیم لغات موجود نیز گسترش یافت.
بنابراین مادة اولیه مصطلحات اسلامی، همان ریشههای لغوی موجود در عصر جاهلی است که قالبهای اسلامی، در پی نیاز جامعه، آن را وسعت داد.
البته گاه برخی واژگان در عصر جاهلی نیز، در همان معنای مذهبی به کار رفتة در دورة اسلامی، استعمال شده است با این تفاوت که کاربرد آنها در معانی مذهبی در عصر جاهلی بسیار قلیل و محدود بود به گونهای که شاید استعمال آنها تنها در دایرة اشعار، شعرای اهل کتاب یا مخضرمین، آن هم به صورت اندک و دور از چشم، دیده میشد.
در عصر اسلامی، این قبیل واژگان نیز در زمرة مصطلحات اسلامی قابل بررسیاند. زیرا این واژگان و ترکیبات اسمی در قالب فرهنگ اسلامی توانستند، در معنای مذهبی خود، رخ نمایند و شکل غالب و گسترده یابند به گونهای که در سایة فرهنگ اسلامی، معانی دیگر این واژگان رنگ باخت و اندک اندک از رواج افتاد و یا به طور کامل فراموش شد. مثلاً واژهای چون: الرب، هرچند پس از اسلام نیز در معانی چون: صاحب و دارنده و... استعمال شد، اما به طور عمده الرب و ترکیبات دیگرش ـ چون رب هذا البیت، رب العالمین و... مختص و منحصر به (الله) واحد گردید. این غلبه یک معنا بر دیگر معانی، تنها در سایه فرهنگ اسلامی میسر شده بود. و یا استعمال اسماء فرشتگان در اشعار که پیش از اسلام به صورت قلیل و نادر تنها منحصر به شعرای اهل کتاب ـ مثلاً امیه بن ابیالصلت شاعر حنیف عصر جاهلی دیده میشد، در عصر اسلامی شکلی گسترده و متداول به خود گرفت.
از اینرو هرچند واژگانی چون الرب و ترکیبات آن و یا اسماء فرشتگان زاییدة اسلام و فرهنگ اسلامی نبود و کاربرد آن پیش از اسلام نیز ریشه در ادیان آسمانی داشته است، اما از آنجا که در پی ظهور اسلام این واژگان قلیل استعمال در معانی مذهبی به شکل عام و رایج وارد عرصه ادبیات شد لذا این قبیل واژگان نیز در دایرة مصطلحات اسلامی قابل ذکراند. که البته به دلیل محدودیتهای موجود در ارائه مطلب، از پرداختن به این مقوله صرف نظر شد.
نظر به اهمیت بالای مفاهیم اسلامی موجود در واژگان مولد، کتبی چند در این باب تألیف شده است. این کتب از نظر ارزش علمی و لغوی بسیار سودمند است و به صورت کاملاً تخصصی به بررسی واژگان میپردازد. به این صورت که مؤلف شاخة خاصی از شاخههای گوناگون علوم اسلامی را بر میگزیند و آنگاه به تناسب آن علم به بررسی واژگان در آن حیطه مشخص میپردازد.
به این ترتیب فرهنگهای متنوع در زمینه لغات و اصطلاحات فقه اسلامی، فرهنگ لغات و مصطلحات اصول اسلامی، فرهنگ لغات حقوق اسلامی و... شکل میگیرد .
اما کیفیت کاربرد مصطلحات اسلامی در اشعار شعراء و اساساً میزان تأثیرپذیری ادبیات به خصوص شعر، از مصطلحات اسلامی، امری است مهم و در خور بررسی، نظر به این امر، نیز با توجه به این که در باب کاربرد مصطلحات اسلامی در شعر، کمتر کاری انجام شده است؛ از این رو تصمیم بر آن شد که پژوهشی در خصوص مصطلحات اسلامی از آغاز تا سده پنجم انجام شود.
از آنجا که امپراطوری قدرتمند عباسی دویست سال پایانی حیاتش را در ضعف و خمود ادبی پشت سر گذاشت، اصل کار را تا قرن پنجم قرار دادیم، به این ترتیب و شواهدی که در ذیل هر واژه آمده از شعرای دورههای مختلف، از مخضرمین و صدر اسلام تا شعرای اموی و عباسی میباشد؛ از این رو در ذیل هر واژه حداقل سه یا چهار بیت شعر، از ادوار مختلف در کنار مفهوم لغوی و اصطلاحی، بیان و بررسی میشود.
به یقین بررسی تمامی مصطلحات با توجه به وسعت دامنه آن، طی پنج قرن کاری است وسیع؛ وسعت موضوع در کنار بررسی اشعار شعرای پنج قرن اول اسلامی، دشوار، دقیق و زمان بر است ضمن این که زمینة گستردة بحث خودبخود امکان دسترسی به همة منابع و حتی بخش عمدهای از منابع موجود در زمینة علوم مختلف اسلامی را از ما سلب میکند. به گونهای که انجام آن حداقل تدوین چندین و چند مجلد عظیم را توسط اهل فن میطلبد؛ اما انتخاب پنج سده اول از آن رو بود که بتوان سیر تحول و تطور یک واژه را بررسی کرد، از آغاز شکلگیری واژه تا زمان تحول آن؛ و سپس بعد از تحول، به مقتضای شرایط اجتماعی و میزان فاصله زمانی ایجاد شده بین تولد لغت تا زمان کاربرد آن.
البته این کار، نه به عنوان کاری کامل و در خور تقدیر، بلکه در حد تحقیقی قابل نقد و بررسی خدمت اهل نظر ارائه میشود.
اما در خصوص روش کار در این تحقیق ذکر نکات زیر ضروری مینماید:
اولاً: مصطلحات اسلامی زیادند و متعدد؛ در اینجا تنها به ذکر و بررسی برخی از مهمترینها، بسنده شده است.
ثانیاً: منظور از مصطلح در اینجا تنها آنچه شرع آن را در بر میگیرد نیست، بلکه مصطلح در اینجا هم شامل شرع و آنچه در بردارنده اصول و فروع دین است، میشود و هم شامل اموری است که جزء شرع و اصول و فروع دین نبوده، بلکه صرفاً اموریاند که بعداً به مناسبت، اصطلاح گردیده و در فرهنگ اسلامی به کار گرفته شدهاند؛ دلیل پیدایش چنین مصطلحاتی، تحولات و حوادث تاریخی، اجتماعی، عقیدتی و فکری بوده که در جامعه پدید آمد؛ این قبیل مصطلحات اغلب ارتباط مستقیمی با شرع نداشت و این گونه نبوده که شارع آن را وضع کرده باشد، بلکه ماهیت دین جدید، اقتضای تولد این مصطلحات را در بطن جامعه، داشت؛ کلماتی چون:
الکتاب ← به عنوان علم برای کلام الله
القرآن ← کتاب آسمانی مسلمین
امیرالمؤمنین ← علم برای حضرت علی (ع)، نیز لقب همه خلفای اسلامی
دامنه وسیع موضوع و حیطه گسترده پنج قرن، اجازه بررسی بسیاری از مصطلحات را نمیداد، همین امر باعث شد که در انتخاب و بررسی مصطلحات اسلامی دست به گزینش بزنیم. به این شکل که معیار در گزینش و انتخاب، مصطلحات اصول و فروع دین و مباحث مربوط به آن قرار گرفت.
ثانیاً: بعد از تتبع بسیار پیرامون این موضوع، از آنجا که رسالهای در این باب، پیش از این تألیف نشده، نیز کتاب یا مقالة دیگری که به طور تخصصی به موضوع بررسی مصطلحات اسلامی در 5 سده اول بپردازد، به دست نیامد، لذا با مراجعه به کتب تاریخی و جغرافیایی، ادبی، لغوی، دیوانهای شعراء،کتب فقهی، اصولی و حقوقی، به حول و قوه الهی این رساله تدوین گردید.
ثالثاً: در رساله حاضر، برای بررسی معنای هر مصطلح، از کتب قدیم و جدید، حتی به مناسبت از فرهنگ نامههای تخصصی حقوقی، قرآنی، فقهی استفاده شده.
رابعاً: عادت بر این جاری شده است که در آوردن اسامی منابع مطالعه، به ذکر هرچه بیشتر نام کتابها، دست زنند یعنی در منابع به کمیت اهمیت میدهند. حال آنکه در این مجموعه تقریباً از تمامی مجلدات فرهنگ بزرگ لسان العرب، به عنوان مرجعی ثابت و اصلی در بیان معنای لغوی و اصطلاحی همه واژگان مطرح شده در این مجموعه استفاده شده است و در کنار آن از فرهنگهای جدیدتر دیگری چون: فرهنگ بزرگ جامع نوین، الرائد، همچنین از فرهنگنامههای قدیمی غیر از لسان العرب چون: تهذیب اللغه، مجمع البحرین، المفردات و فرهنگهای تخصصی علوم قرآنی و اسلامی چون فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی سید محمد حسینی، لغتشناسی قرآن کریم نوشته دکتر محمد بیستونی و... به مناسبت و متغیر استفاده شده است.
خامساً: در ذیل اغلب مصطلحات شواهدی از قرآن یا حدیث نبوی ذکر شده، و نیز از هر دوره از مخضرمین و صدر اسلام، شعرای اموی و عباسی شاهد شعری بیان شده است و گاه در صورت نیاز شاهد شعری از عصر جاهلیت نیز آورده شده است.
سادساً: در تقسیم مصطلحات و دستهبندی آن در این تحقیق، آن چنان که اشاره شده دست به گزینش جهت تحلیل آنها زدیم.
اصل در تقسیمبندی را بر پایه اصول و فروع دین و مصطلحات و مباحث وابسته به آن قرار داده و واژگان بر این مبنا دستهبندی شده است به این ترتیب مثلاً اسامی مختلف کلام الله همچون القرآن، کتاب الله، الفرقان همه در یک راستا در ذیل، اصل نبوت، به عنوان یکی از مباحث مربوط به آن ذکر شدند. و یا بحث الاسلام نیز در ذیل نبوت بررسی شده و رب در ذیل توحید و...
سابعاً: شواهد شعری که در ذیل هر واژه، آمده، به ترتیب تقدم و تأخر زمانی (سال تولد و حیات شاعر) تنظیم و ذکر شده است.
رساله حاضر در چهار بخش تنظیم شده است و هر بخش خود مشتمل بر فصولی چند است:
در بخش اول: که تحت عنوان «مصطلحات اسلامی و مباحث مربوط به آن» مطرح میشود، موضوعات چون بررسی مفهوم «اصطلاح» در لغت، در عرف علمی و فنی و نیز پیوند مفهوم لغوی اصطلاح با معنای علمی و فنی همچنین اقسام وضع، تقسیمات الفاظ، کلمه و ساختار معنایی آن، چند معناییها یا هم آواها مطرح میشود ضمن اینکه پیرامون مباحثی چون: عدم وجود مصداق ثابت و واحد برای واژگان و نیز، منشأ کلمه و ساختار عملی و معنایی و علل پیدایش چند معناییها آن بحث میشود.
در بخش دوم: به بررسی رابطه بین مصطلحات و موضوعات شعری میپردازیم در این بخش به بیان عوامل مؤثر در تحول موضوعات ادبی و تغییر ساختار واژگان پرداخته میشود و نقش اوضاع اجتماعی، قرآن و حدیث در جامعة عربی و گسترش مرزهای جغرافیایی در شکلگیری واژگان جدید مورد بررسی قرار میگیرد به ویژه تأثیر قرآن در ایجاد وحدت زبانی عرب و پیدایش مصطلحات جدید، و شکلگیری علوم علمی و ادبی بیان میشود؛ نیز وجود جریانهای داخلی دینی ـ سیاسی و بازتاب آن در ادبیات عصر اسلامی، طی 5 قرن مورد بررسی واقع میشود و در پایان این بخش ریشههای اصلی تحولات ادبی عصر عباسی و تقلیل مصطلحات اسلامی در آن مورد بحث قرار میگیرد عواملی چون: جریانهای فکری بیگانه، فقدان پیشینه علمی ـ فرهنگی لازم در رویارویی با جریانهای بیگانه، پیامد سیاستهای تبعیض گرایانه امویان در جامعه عربی و...
در این بخش میبینیم که چگونه تأثیر نهضت ترجمه در عصر عباسی و انحراف عقیدتی وکنار گذاشتن ائمه از سیاست بر کیفیت واژگان مستعمل در اشعار اثر گذاشت و باعث تقلیل مصطلحات اسلامی در برخی زمینهها گردید. سپس بیان میشود که چگونه مقتضیات جامعه، سبب ایجاد موضوع و به تبع شکلگیری موضوع، باعث استعمال واژگان منطبق با آن موضوع میشود. در بحث رابطه بین مصطلحات و موضوعات عمده موضوعات شعری، دورههای اموی و عباسی و ارتباط آن با واژگان مستعمل بررسی میشود و در پایان بیان میشود که چگونه محیط فکری، فرهنگی در گزینش و زایش واژگان تأثیرگذار خواهد بود.
اما در بخش سوم که بخش اصلی کار را تشکیل میدهد به بررسی برخی مصطلحات مهم اسلامی در باب اصول دین شعر 5 سده اول اسلامی میپردازیم. در این بخش هر کلمهای که تحت عنوان مصطلح اسلامی از آن یاد میشود ابتدا مورد بررسی لغوی قرار گرفته و بعد مفهوم اصطلاحی آن بررسی میشود، ساختار صرفی و مشتقات مربوط به آن در صورتی که بیارتباط با موضوع نباشد بیان و بررسی شده، به مناسبت شواهدی از قرآن یا حدیث برای آن ذکر میشود.
و آنگاه در خصوص هر واژه شواهد شعری از شعرای دورههای مختلف: از مخضرمین و صدر اسلام تا اموی و عباسی ذکر میشود و در صورت کاربرد واژه با همان کیفیت در عصر جاهلی شاهد شعری آن از جاهلیت نیز بیان میشود، البته در مورد برخی مصطلحات، در صورت نیاز به توضیح بیشتر، کیفیت تطور واژه در قالب بحث تاریخی ـ اجتماعی ـ فرهنگی آن مطرح میشود.
اما در بخش چهارم که آن را به موضوع بررسی مصطلحات فروع دین اختصاص دادیم جهت جلوگیری از اطالة مطلب تنها به بیان و بررسی اولین فرع از فروع دین ـ (الصلاة) ـ بسنده شد. البته در این فصل نیز در بررسی و تحلیل واژه، روش کار و کیفیت آن، همان روش کلی مطرح شده در این رساله میباشد. که در باب اصول دین نیز به کار گرفته شده است.
الف ـ «اصطلاح»
«اصطلاح» و «مصطلح» در لغت
اصطلاح مصدر باب افتعال است از ریشه صلح یصلح و صلح یصلح به معنای نیک گردید [شایسته گردید]. به این ترتیب مصطلح اسم مفعول از همین باب به معنای پسندیده و نیکو شده است.
تاء زائده در باب افتعال در اصطلاح به طاء و گاه به صورت اصّلاح، طاء قلب به صاد میگردد که در معانی: به هم دیگر نیکی کردن و آشتی نمودن، و فراهم آمدن قومی بر امری، به کار گرفته میشود.1
«اصطلاح» در عرف علمی و فنی
معنی اصطلاح در عرف علمی و فنی عبارت از آن است که گروهی و قومی اتفاق و اتحاد نمایند که کلمهای از معنای لغوی به معنی مطلوب و منظور خود در آورند.
برخی گویند: اصطلاح آن است که کلمهای از معنای لغوی به معنای مناسب آن در آورند. و بعضی دیگر گفتهاند که: اصطلاح آن است که گروهی به اتفاق، لفظی در برابر معنایی وضع نمایند، و همین طور گفته شده است که: اصطلاح لفظی معین میان گروهی معین است.2
چگونگی پیوند معنای لغوی (اصطلاح) با مفهوم علمی و فنی آن
با توجه به آنچه که از معنای لغوی و اصطلاحی یاد گردید، روشن میشود که میان معنای لغوی و اصطلاحی مناسبت برقرار است و میتوان چنین بهره گرفت که گروهی برای مطلوب و منظور خود، لفظی را شایسته (صلح) میبیند پس اتفاق میکنند که آن لفظ را بر منظور خود، اطلاق نمایند و مطلوب خود را به آن نام نهند. بنابراین از مجموع آنچه در اینجا یاد گردید ناگزیر از تفسیر و تعبیر معنی وضع و نقل هستیم و میباید اقسام گوناگون آن را در قالبها و اشکال متنوع: وضع تعیینی و وضع تعینی و منقول عرف خاص و منقول عرف عام، بررسی کنیم.
اما از آنجا که الفاظ منقول، یکی از اقسام پنجگانة الفاظاند، پس از بررسی مفهوم وضع و نقل، به بیان اقسام الفاظ و تعاریف مربوط به آن میپردازیم.
ب ـ «وضع»
معنی لغوی و اصطلاحی «وضع»
وضع در لغت به معنی «نهادن» و در متعارف علوم با لحافظ اندک تناسبی به معانی دیگر انتقال یافته است.
وضع عبارت از تخصیص دادن چیزی به چیز دیگر است.
به معنای «قرار دادن» است و در اصطلاح نیز تقریباً به همین معنی آمده و مقصود از آن قرار دادن لفظی در برابر معنایی است.
مثلاً کسی نام فرزند خویش را حسین میگذارد، در این مورد فرزند، «موضوع له» و کلمه حسین، «موضوع»، پدر «واضع» و عمل او را، «وضع» گویند.
پس از انجام یافتن وضع، لفظ بر معنی دلالت مینماید. بنابراین وقتی میگویند «حسین»، کسانی که از مراسم نامگذاری اطلاع کسب نمودهاند، میفهمند که منظور نوزاد است.1
وضع تعیینی و تعینی
لفظ منقول به اعتبار وضع و واضع آن، یعنی چگونگی عامل و منشأ تحقیق علاقه و رابطه یاد شده، بر دو گونه است: تعیینی و تعینی؛ زیرا نقل لفظی از یک معنی به معنایی دیگر گاه توسط ناقل معینی از روی قصد و اختیار صورت میگیرد؛ مانند بیشتر الفاظ منقولی که در علوم و فنون مختلف وجود دارد. این قسم «منقول تعیینی» نامیده میشود؛ یعنی وضع لفظ برای معنای دوم با تعیین شخص و یا دستهای خاص تحقق یافته و شکل گرفته است.1
شواهد شعری از دورههای مختلف
اعشی شاعر مخضرم
آن چنان که در بیان مفهوم لغوی واژه بدان اشاره شد، گاه (الصلاه) به معنای دعا و استغفار به کار برده میشود همچون قول اعشی، آنجا که در توصیف خمر زبان به ستایش میگشاید و خمر چند ساله سر به مهر را هنوز سالم و خالص میداند به گونهای که گذر زمان، باعث تغییر طعم و ترش یا فاسد شدن آن نشده است از این رو در مقام اعجاب و تحسین، در برابر مهر سر خم شراب با عبارت (صلی علی دنها)، بر آن درود و رحمت میفرستد و به ستایش از آن میپردازد:
و صهباء طاف یهودیها و أبرزها، و علیها ختم
و قابلها الریح فی دنها و صلی علی دنها و ارتسم2
میبینیم که مراد از (صلی علی دنها و ارتسم) این است که: (دعالها أن لاتمحض و لاتفسد) است.
و باز در قصیدهای دیگر اعشی خطاب به همسرش او را به دعا فرا میخواند و از او میخواهد که با چشم پوشی از خواب شبانگاهی برای دعا برخیزد و شاعر را آن گونه دعا کند که گویی برای خویشتن دعا میکند و آنطور برایش طلب خیر کند که برای خود آن گونه طلب میکند.
علیک مثل الذی صلبت فاغتمضی نوماً، فإن لجنب المرء مضطجعا1
ترجمه مقاله بررسی آی پی IP در 30 صفحه ورد قابل ویرایش
فن آوری (تکنولوژی)
این بخش، جنبه ها (جهتها) فن آورانه و فنی، TCP,IPوابسته به پروتکل و همچنین محیط، کار کردن و موثر بودن پروتکل را تعریف میکند، زیرا کانون (مرکز) اصلی این مدرک (پروتکل) فرستادن به راه (مسیر)معینی میباشد(عملکرد رده 3)، بحث و گفتگو (پروتکل رده 4)TCP تا اندازهای مختصر است.
TCP
TCP، یک پروتکل حامل (حمل کننده) همسازی اتصال میباشد، که یافته ها (دادهها) را مانند زنجیره (جریان) سازمان نیافته بایت، منتقل میکند.
با استفاده کردن از اعداد زنجیرهوار (متوالی) و پیامهای تصدیق شده، (تصدیق پیامها)، TCP میتواند، انتقال گره (بند) را همراه با تحویل دادهها، در مورد انتقال دادن بسته کوچک به پایانه گره (بند) فراهم کند.
جایی که (پایانهای) که دادهها (یافتهها)، در انتقال دادن از منشا به پایانه، گم شده باشند، در این حالت، TCP میتواند دادهها (یافتهها) را دوباره انتقال داده، آن هم تا موقعی که زمان درست، دلخواه، به دست آمده باشد یا، تا موقعی که تحویل دادن موفقیت آمیز، حاصل شده باشد. TCP همچنین، میتواند پیامها مکرر را تشخیص داده و آنها را به صورت درست و شایسته رها کند. اگر کامپیوتر انتقال دهنده، خیلی سریع، یافتهها (دادهها) را به کامپیوتر گیرنده، منتقل کند، TCP میتواند مکانیسم (نظام) مهار کردن جریان را به کار گرفته، و دادهها (یافتهها) را به آهستگی منتقل کند.
TCP همچنین میتواند تحویل دادهها را به لایه (رده) فوقانی، انتقال داده و از کاربرد آنها محافظت کند.
شکل1- نسبت (پیوند) مجموعه پروتکل اینترنت به نمونه به خصوص از مرجع (نشان) OSI نشان داده شده است.
نمونه خاص مرجع= OSI
IP، لایه (رده) 3 اصلی و بنیادی پروتکل در مجموعه اینترنت است.
علاوه بر انتقال میزان کار اینترنت، IP همچنین گزارش دادن خطا، و فروپاشی و مونتاژ دوباره، قسمتهای دادهها را مهیا میکند، این قسمت از دادهها، به نام نگاره (نوشتن)، دادهها، میباشد، که برای انتقال طی (در خلال) شبکه کامپیوتر طبق، اندازه متفاوت حداکثر تا اندازه حداقل میباشد. IP نشان دهنده مرکز (اصل) مجموعه پروتکل اینترنت است.
نشانی دادن IPبه طور جهانی فوق العاده میباشد، تعیین کردن (نسبت دادن) اعداد 32- بیت توسط مرکز اطلاعات (دادههای) شبکه کامپیوتری است. نشانی دادن IP، به طور فوقالعاده جهانی، شبکه کامپیوتر، را در هر جا از جهان برای ارتباط داشتن با یکدیگر، مجاز شناخته است.
نشانی دادن IP به طور جهانی، فوق العاده به سه قسمت تقسیم شده است قسمت اول، به نشانی دادن شبکه کامپیوتر اختصاص دارد.
قسمت دوم، به نشانی دادن به جز نتیجه نهایی (پیامد) اختصاص دارد و قسمت سوم IP، به نشانی دادن، برای اجرا برنامه کامپیوتر اختصاص دارد.
و قسمت سوم IP به نشانی دادن برای اجرای برنامه کامپیوتر اختصاص دارد. نشانی دادن IP از سه (3) رده بندی متفاوت، شبکه کامپیوتر حمایت میکند. رده بندی A شبکه کامپیوتر عمدتا، برای استفاده کردن در تعداد معدودی، برای کامپیوترهای بسیار بزرگ، در نظر گرفته شده است. زیرا آنها فقط 8 (هشت) بیت برای نشانی دادن وسعت (زمینه) کامپیوتر، پیش بینی میکنند. رده بندی B شبکه کامپیوتری به 16- بیت اختصاص دارد. و رده بندی C، شبکه کامپیوتری به 24- بیت برای وسعت کامپیوتر نشانی داده شده، اختصاص داده. رده بندی C شبکه فقط 8- بیت را برای وسعت اجرا برنامه کامپیوتر پیش بینی میکند، به هر حال، تعداد اجرا برنامه در هر شبکه کامپیوتری میتواند یک عامل محدود کننده باشد. در همه ردهبندیهای شبکه کامپیوتری (A,Bو C) اکثر بیتهای چپ، نشان دهنده، نوع شبکه کامپیوتر است.
نشانی دادن IP در طرح اعشاری، و با نقطه مشخص شده است.
برای مثال 34.0.0.1 شکل 2 نشان دهنده، طرحهای نشانی داده، برای ردهبندی A، شبکه کامپیوتر است.
شبکه کامپیوتری IPهمچنین میتواند به واحدهای کوچکتر تقسیم گردد این واحدهای کوچکتر به نام «سبک کارجز نتیجه نهایی (پیامد) نامیده میشود، که البته میتوان آن را هم، به نام «جز نتیجه نهایی» هم نامیده شود.
این جز نتیجه نهایی (جز پیامد) میتوان برای مجری (اداره کننده) شبکه کامپیوتر، انعطاف پذیر اضافی مهیا کند. برای مثال، در نظر بگیرید که، یک شبکه کامپیوتر برای نشانی دادن ردهبندی A اختصاص داده شده است، و همه بندها (گرههای) در شبکه کامپیوتر آنکه، نمایش (بازنمایی) مشخص کردن با نقطه چین و اعشاری، این شبکه کامپیوتر این است که با34/0.0.0 نشانی داده شده است.
(همه صفرهای در وسعت اجرا برنامه یک نشانی دادن ویژه در تمام شبکه کامپیوتری است) مجری (اداره کننده) می تواند با استفاده کردن از جزء نتیجه نهایی، شبکه کامپیوتر را مجددا تقسیم کند.
ادامه دادن BGPشد.
آخرین تجدیدنظر (اصلاح) BGP؛ طرح ریزی کردن BGP4 جهت مهار کردن (اداره کردن)، و دسته بندی معضلات (گرفتاریهای) مربوط به رشد و توسعه اینترنت بود.
به کارگیری (اجرا)IP/TCP Cisco’s علاوه بر حمایت کردن Ciscoاز TCP و IP، به کارگیری (اجرا) IP/TCPCisco از ARP، RARP ، ICMP، و نماینده ARPهم حمایت (محافظت میکند) در وضعی که مسیر پی در پی مانند یک خدمات رسان، از جانب طرح (شیوه) دیگر عمل میکند)، رها کردن، انعکاس صدا و خوب وارسی (بررسی کردن) (یک پروتکل جداسازی نشانی داده توسط شرکت Hewlett-packard IEEE 802.3) توسعه یافته و در شبکه های کامپیوتری مورد استفاده میباشد. مسیرهای پی در پی Ciscoهمچنین میتواند به وضع خاصی برای استفاده کردن در سیستم آوازه قلمرو، DNS (Domain Name system)) باشد، آن هم موقعی که نمایش (بازنمایی) مجری برنامه بودن، نشانی دادن - به- اسم مورد نیاز باشد.
یک شبکه کامپیوتری اینترنت کوچکIP/TCP را در نظر بگیرید، این شبکه اینترنتی متشکل شده از یک جز (بخش) فضا خالص و سه تا بند (گره)میباشد. عدد IPشبکه کامپیوتر برای این جز فضا خالص، برابر است با 2001.2. اعداد مجری برنامه بودن برای A,B,Cبه ترتیب عبارتند از A=1، B=2 و C=3 ، که آنها طبقه کردن نشانی دادن Cمیباشند، و بنابراین، برای متجاوز از 254 بند (گره)در این جز (بخش) از شبکه کامپیوتری مجاز شناخته شدهاند.
هر یک از این بندها (گرهها)دارای نشانی دادن فضا خالص مطابق با آن، میباشند که دارای طول شش (6) بایت میباشد آنها معمولا به شکل شش اعشاری نوشته میشوند، و توسط خط تیره (-) از هم جدا میشوند (برای مثال O2-FE-8V-4A-8C-A9)در نمودار بالا و نمودارهای بعدی، ما برای اهمیت دادن عدد بخش IP- نشانی دادن شبکه کامپیوتر آن را با رنگ قرمز نشان دادیم.
This section describes technical aspects of TCP, IP, related protocols, and the environments in which these protocols operate. Because the primary focus of this document is routing (a layer 3 function), the discussion of TCP (a layer 4 protocol) will be relatively brief.
TCP is a connection-oriented transport protocol that sends data as an unstructured stream of bytes. By using sequence numbers and acknowledgment messages, TCP can provide a sending node with delivery information about packets transmitted to a destination node. Where data has been lost in transit from source to destination, TCP can retransmit the data until either a timeout condition is reached or until successful delivery has been achieved. TCP can also recognize duplicate messages and will discard them appropriately. If the sending computer is transmitting too fast for the receiving computer, TCP can employ flow control mechanisms to slow data transfer. TCP can also communicate delivery information to the upper-layer protocols and applications it supports.
Figure 1. Relationship of the Internet Protocol Suite to the OSI Reference Model
IP is the primary layer 3 protocol in the Internet suite. In addition to internetwork routing, IP provides error reporting and fragmentation and reassembly of information units called datagrams for transmission over networks with different maximum data unit sizes. IP represents the heart of the Internet protocol suite.
IP addresses are globally unique, 32-bit numbers assigned by the Network Information Center. Globally unique addresses permit IP networks anywhere in the world to communicate with each other.
An IP address is divided into three parts. The first part designates the network address, the second part designates the subnet address, and the third part designates the host address.
IP addressing supports three different network classes. Class A networks are intended mainly for use with a few very large networks, because they provide only 8 bits for the network address field. Class B networks allocate 16 bits, and Class C networks allocate 24 bits for the network address field. Class C networks only provide 8 bits for the host field, however, so the number of hosts per network may be a limiting factor. In all three cases, the leftmost bit(s) indicate the network class. IP addresses are written in dotted decimal format; for example, 34.0.0.1. Figure 2 shows the address formats for Class A, B, and C IP networks.
تحقیق بررسی کشف قانون تناوبی در 11 صفحه ورد قابل ویرایش
مندلیف دانشمند مشهور روسی و لوتارمیر دانشمند آلمانی، به طور همزمان و بدون اطلاع از کار یکدیگر، بررسیهای دقیق و بسیار اساسی در مورد ارتباط جرم اتمی عنصرها و خواص آنها به عمل آوردند که سرانجام منجر به کشف پدیدهای شد که امروزه قانون تناوبی نام دارد.
مندلیف در سال 1869 جدولی از عنصرهای شناخته شده زمان خود منتشر کرد که با جدول نیوزلندز، مشابهت داشت.
لوتارمیر نیز در همان سال و کمی پس از نشر جدول مندلیف، جدول مشابهی تنظیم و در سال 1875 منتشر کرد که تا اندازهای با جدول مندلیف مشابهت داشت.
در فاصله بین سالهای 1869 تا 1871، لوتارمیر بررسیهای گستردهای انجام داد و نمودار تغییرات بسیاری از خواص فیزیکی عنصرها را نسبت به جرم اتمی آنها رسم و مشاهده کرد که این تغییرات روندی تناوبی دارند. برای نمونه نشان داد که حجم اتمی عنصرها، نسبت به جرم اتمی آنها، مطابق شکل به طور تناوبی تغییر میکند.
در همین فاصله، مندلیف نیز با بررسی خواص عنصرها و ترکیبهای آنها از جمله ترکیبهای دوتایی هیدروژندار و اکسیژندار آنها، دریافت که تغییرات خواص شیمیایی عنصرها مانند خواص فیزیکی آنها، نسبت به جرم اتمی، روند تناوبی دارد. از این رو جدولی را که در سال 1869 منتشر کرده بود، به صورت جدیدی در هشت ستون و دوازده سطر منظم کرد. بدین ترتیب، مندلیف و لوتارمیر به کشف قانون تناوبی دست یافتند که در سال 1871 منتشر شد و مفهوم آن چنین است: «خواص عناصر، تابعی از تناوبی از جرم اتمی آنها است».
براساس این قانون، جدول طبقهبندی عنصرها که توسط مندلیف منظم شده بود، «جدول تناوبی عناصر» نیز نامیده شد.
مندلیف، با توجه به اشکالات و نارساییهای جدول نیولندز و لوتارمیر و حتی جدولی که خود وی در سال 1869 منتشر کرده بود، جدولی تقریباً بدون اشکال ارائه داد که فراگیر و ماندنی شد. در این جدول به ابتکارات و نوآوریهای جالبی به شرح زیر دست زد:
1- شک در درستی جرم اتمی برخی از عنصرها و ارزیابی دوباره آنها.
2- توجه به اصل تشابه و مقدم شمردن بر جرم اتمی، به حکم ضرورت. بر همین اساس؛ مثلا با وجود این که جرم اتمی کبالت از نیکل بیشتر بود آن را پیش از نیکل قرار داد.
3- خالی گذاشتن برخی از خانههای جدول، به منظور رعایت هر چه بیشتر اصل تشابه و پیشبینی وجود عنصرهای ناشناخته.
4- پیشگویی خواص عنصرهای ناشناخته با توجه به خواص عنصرهای مجاور و طبقهبندی سه تاییهای دو بر اینر.
5- تقسیم عنصرهای هر ستون به دو گروه اصلی و فرعی (a و b) به منظور رعایت هر چه بیشتر اصل تشابه.
مثلا در سال 1869، مس، نقره و طلا را مانند فلزهای قلیایی در ستون اول قرار داده بود، اما کمی بعد، عنصرهای این ستون را به دو گروه اصلی a (فلزهای قلیایی) و فرعی b (مس، نقره و طلا) تقسیم کرد.
شیشهگری بنا نهاد.
به خاطر کارهای مهمی که در زمینه گازهای کمیاب انجام داده بود، جایزه نوبل شیمی سال 1904 را به وی دادند.
دوشانکورتوا، الکساندرمیل بگویر
(de Chancoortios, Alexander Emile Beguer/ 9886- 1820م)
شیمیدان و زمینشناس فرانسوی بود. وی در سال 1862 عنصرهای شیمی را بر حسب جرم اتمی بر روی خط مارپیچی جای داد و طرح تازهای از طبقهبندی عنصرها به نام پیچ تلوریک را ارائه داد.
موزلی، هنری گوین جفریز (Moseley, H.G.H/ 1915-1888م)
فیزیکدان انگلیسی بود. وی چهار ساله بود که پدرش درگذشت. فردی بسیار باهوش بود. در سال 1914 یعنی حدود 50 سال پس از کشف جدول مندلیف، ضمن بررسی خواص پرتوهای X عنصرها و یافتن ارتباط بین جابجایی خطوط طیفی این پرتوها با شماره خانه عنصر در جدول تناوبی، عدد اتمی عنصرها را به مفهوم امروزی آن کشف کرد. وی در این زمینه چنین پیشنهاد کرد که هر عنصر با شمارهای نشان داده شود که این شماره دو مطلب گوناگون را نشان دهد:
- شماره واحد بارهای مثبت در هسته اتم آن.
- موقعیت آن عنصر در جدول تناوبی.
تحقیق بررسی اپیدمیولوژی Myocardial Infarction در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست:
مقدمه................................................................................................................ 5
پاتو فیزیولوژی................................................................................................. 6
اتیولوژی .......................................................................................................... 9
عوامل خطر....................................................................................................... 10
تظاهرات بالینی.................................................................................................. 11
یافته های آزمایشگاهی .................................................................................... 13
تشخیص ........................................................................................................... 14
درمان .............................................................................................................. 15
عوارض............................................................................................................. 15
اپیدمیولوژی: .................................................................................................... 16
شیوع ................................................................................................................ 16
عوامل تعیین کننده وفور بیماری ..................................................................... 17
پیشگیری اولیه ................................................................................................. 24
پیشگیری ثانویه ............................................................................................... 24
پیشگیری ثالثیه ................................................................................................. 26
فرایند پرستاری ............................................................................................... 27
تغذیه ................................................................................................................ 34
آماردر جهان و ایران ...................................................................................... 38
آمار در بیمارستان شهید لبافی نژاد................................................................. 57
منابع.................................................................................................................. 78
مقدمه:
بیماری کرونر قلب سرآمد علل مرگ درکشورهای پیشرفته اقتصادی است بنابر این موضوع بسیاری از مطالعات اپیدمیولوژیک می باشد این واژه که با بیماری ایسکمیک قلب مترادف می باشد توسط سازمان جهانی بهداشت به عنوان «ناتوانی قلب ـ حاد یا مزمن ـ ناشی از کاهش یا توقف خونرسانی به میوکارد همراه با روند بیماری در سیستم سرخرگی کرونر» تعریف شده است. بیماری کرونر قلب معمولاً به مشابه تصلب یا آتروم (Atheroma) می باشد این حالت شامل رسوبات چربی در دیواره سرخرگ است که به آهستگی اندازه آن زیاد شده و مجرای سرخرگ را تنگ میکند اینها ممکن است کلسیفیه شده یا زخمی شوند و سطح اولیه ای را برای تشکیل ترومبوزفراهم آورند که می توانند آمبولیزه شوند یا مجرا را مسدود نمایند. تنگی شدید سرخرگ به وسیله آتروم، ترومبوز و یا اسپاسم باعث ایسکمی و انفارکتوس ناحیه ای از میوکارد می شود که زمینه ساز آریتمی های کشنده قلبی است.
انواع بیماریهای کرونر قلب شامل موارد زیر می باشد: (Athero Sclrosis)
1ـ آترواسکلروز: پاسخ فیبروپرولیفراتیو التهابی به آسیبهای وارده به آندوتلیوم عروق که در واقع یک اصطلاح کلی برای ضخیم و سخت شدن دیواره شریانی می باشد.
2ـ آنژین صدری: (Angina pectoris)
عبارت است از یک سندرم بالینی به علت ایسکمی میوکارد که با جملات ناراحتی یا احساس فشار در ناحیه جلوی قلبی مشخص می گردد به طور تیپیک با فعالیت تشدید یافته و با استراحت یا نیتروگلیسیرین زیر زبانی تسکین پیدا میکند که خود آنژین به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از:
a ـ آنژین پایدار (Stable Angina)
b ـ آنژین ناپایدار (Unstable Angina)
c ـ آنژین پرینز متال یا واریانت (Prinz metals Angina or Variant Angina)
3ـ انفارکتوس میوکارد
انفارکتوس میود کارد(MI ) Myocardial infarction
تعریف: عبارت است از نکروز ایسکمیک میو کارد که معمولاً در اثر کاهش ناگهانی جریان خون کرونری سگمانی از میوکارد به وجود می آید این بیماری به بیماری کرونر قلب اختصاص دارد.
پاتو فیزیولوژی:
انفارکتوس میو کارد عموماً زمانی رخ میدهد که پس از بروز انسداد ترومیوتیک در یکی از شریانهای کاروتید جریان خون کرونری به طور ناگهانی مختل می گردد. تنگی شدید اما با گسترش کند شریانهای کرونری معمولاً زمینه ساز بروز انفارکتوس حاد نیست در عوض ترمبوز شریان کاروتید به طور سریع ودر محل آسیب عروقی باعث انفارکتوس حاد می شود در بیشتر موارد انفارکتوس زمانی پدید می آید که
پلاک آترواسکلروتیک دچار پارگی شده یا زخمی می گردد که در این مواقع در محل پارگی یک ترومبوز دیواره ای تشکیل شده و سبب انسداد شریان کرونری می شود. اصولاً MI یک بیماری بطن چپ است و لی آسیب حاصل می تواند به بطن راست یا دهلیزها نیز گسترش یابد. معمولاً انفارکتوس بطن راست از انسداد شریان کرونری راست یا شریان سیرکمفلکس چپ ناشی می شود. و با فشار پرشدگی بالای بطن راست مشخص می گردد و غالباً با رکورژ یتاسیون شدید دریچه تری کوسپید و برون ده قلبی پایین همراه است. در هر بیمار دچار انفارکتوس تحتانی ـ خلفی وهیپوتانسیون یا شوک و Jvp برجسته باید انفارکتوس بطن راست را در نظر داشت. در انفارکتوس های ترانس مورال تمام ضخامت میوکارد از اپیکارد تا آندو کارد درگیر می شود و در روی ECG با امواجQ غیر طبیعی مشخص می گردد. انفارکتوس های غیر ترانس مورال یاساب آندوکارد از عرض جدار بطن تجاوز نکرده و فقط در سگمان ST و موج T ناهنجاری ایجاد می کنند . انفارکتوس های ساب آندوکارد معولاً داخلی میوکارد را در گیر می کند. آنجا که فشار وارده بر جدار بیشتر بوده و جریان خون میوکارد در مقابل تغییرات به دنبال گردش خون قابلیت آسیب پذیری بیشتری دارد. هم چنین ممکن است به دنبال هیپوتانسیون طولانی به هر علت نیز انفارکتوس ساب آندوکارد اتفاق افتد از آنجا یی که نمی توان به طور بالینی وسعت آناتومیک نکروز را تعیین کرد لذا انفارکتها را از لحاظ الکتروفیزیولوژی به انواع (Q-wave) و(non Q wave) تقسیم می کنند.
می توان از روی میزان و طول مدت افزایش CK حجم میو کارد آسیب دیده را تخمین زد. توانایی قلب درجهت ادامه عملکرد خویش به عنوان یک پمپ مستقیماً به میزان آسیب میوکارد بستگی دارد بنابراین بررسی های حاصل از اتوپسی نشان میدهد که کسانی که به علت شوک کاردیوژنیک فوت میکنند معولاً یک انفارکت یا مجموعه ای از اسکار و انفارکت جدید دارند که بیش از 50% توده بطن چپ را درگیر کرده است به علاوه انفارکت های قدامی بزرگتر بوده و در مقایسه با انفارکتهای خلفی تحتانی پیش آگاهی بدی دارند. معمولاً انفارکتهای قدامی به علت انسداد درخت شریانی کرونری چپ مخصوصاً شریان نزولی ـ قدامی است. انفارکتهای خلفی ـ تحتانی بیان گر انسداد شریان کرونری راست یا انسداد شریان سیرکمفلکس چپ می باشد.
اپید میولوژی :
بیماری قلبی ـ عروقی بالاترین درصد مرگ و میر به خود اختصاص میدهد که در این میان بیماری کرونر قلب سرآمد علل مرگهاست.
انفارکتوس میوکارد از شایع ترین تشخیصها در بیماران بستری در بیمارستان در کشورهای صنعتی می باشد.
شیوع:
در ایالات متحده حدود 5/1 میلیون مورد انفارکتوس میو کارد در هر سال رخ میدهد میزان مرگ و میر انفارکتوس حاد حدود 30% می باشد که بیش از نیمی از موارد مرگ مربوط به زمانی است که بیمار هنوز به بیمارستان نرسیده است.
در اکثر کشورهای غربی موارد مرگ منتسب به بیماری قلبی عروقی 50% از کل مرگ و میر و بیماری کرونر قلب این نسبت را تشکیل میدهد. اختلافات در میزان مرگ ومیر ناشی از بیماریهای کرونر به علل، مناطق، طبقات اجتماعی و گروه های قومی، سن و جنس بستگی دارد. بیماری کرونر قلب در میان سالی به طور بارزی مشکل مردان است خطر تجمعی مرگ ناشی از بیماری کرونر قلب در مردان تا سن 65 سال 9% و تاسن 75 سال 19% می باشد. از هر 25 بیماری که از بیمارستان مرخص می شود یک نفر در طی سال اول پس از انفارکتوس می میرد.
مقاله ماه همسایه ما در کیهان در 14 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
ماه همسایه ما در کیهان
1.ماه از زمین چقدر فاصله دارد؟
2.چرا فاصله ماه و زمین تغییر میکند؟
3.چرا خورشید و ماه، طلوع و غروب میکنند؟
4.اندازه ماه چقدر است؟
5.چرا ما از روی زمین فقط نیمی از ماه را می بینیم؟
6.هلال و بدر چگونه ایجاد میشود؟
7.ماه طی چه مدت یک دورکامل به دور زمین می گردد؟
8.رابطه ماه با «جشن عید پاک» چیست؟
9.آیا ماه نیز شب و روز دارد؟
10.چرا جزر و مد اتفاق می افتد؟
11.چرا ماه به روی زمین سقوط نمی کند؟
12.مه گرفت یا خسوف چیست؟
13.خورگرفت یا کسوف چیست؟
ماه، همسایه ما درکیهان
1.ماه از زمین چقدر فاصله دارد؟
ماه دریک فاصله متوسط 384.400 کیلومتری به دور زمین می چرخد. به عنوان مثال، یک فرد پیاده می تواند این مسافت را در 11 سال، یک ترن مترو در 5 ماه و یک جمبوجت در20 روز طی کند. یک فضاپیما این مسافت را درچند روز و یک علامت نوری یا راداری آن را فقط درمدت 3/1 ثانیه می پیماید. به همین خاطر گفته میشود که ماه از زمین 3/1 ثانیه نوری فاصله دارد. این فاصله اگر چه برای ما انسانهای یک مسافت بسیار طولانی است، اما درمقایسه با ابعاد کیهان فاصله بسیار کمی محسوب میشود. سیاره زحل یا کیوان (از سیاره های منظومه شمسی که بعد از مشتری بزرگترین سیاره است و هشت قمر دارد) یک ساعت نوری و نزدیکترین خورشیدٍ همسایه سال نوری با ما فاصله دارد. سریعترین فضاپیماهای ما برای رسیدن به آنجا دهها هزار سال در راه خواهند بود.
2.چرا فاصله ماه و زمین تغییر می کند؟
اگر مدار ماه به دور زمین یک دایره دقیق بود، فاصله ماه تا زمین همواره ثابت میماند؛ ولی مدار ماه به صورت یک بیضی است. دراین مدار، فاصله زمین- ماه به طور دائم در تغییر است. ماه درقسمتی از مدار که نزدیک به زمین است، فقط 356.500کیلومتر، و در قسمتی از مدار که دور از زمین است، 406.700 کیلومتر از ما فاصله دارد. به همین خاطر بزرگی ماه درطول زمان متفاوت به نظر می رسد. زمین و ماه با همدیگر به عنوان «سیاره های دوگانه» سالیانه یک بار به دور خورشید میچرخند. اگر فضانوردی بتواند از فضا زیادی منظومه شمسی ما را نگاه کند، مدار ماه به دور خورشید درنظر او به صورت یک دایرة دندانه دار جلوه خواهد کرد.
3.چرا خورشید و ماه طلوع و غروب می کنند؟
زمین ما، مثل یک چرخ فلک بزرگ هر 24 ساعت یک بار به دور خود می چرخد. ما انسانها روی سطح کره زمین زندگی می کنیم و به همراه زمین می چرخیم. هنگامی که سرزمین ما مستقیم درطرف خورشید قرار دارد، این پدیده را «روز» می نامیم. وقتی که سرزمین ما چرخیده و از شعاع تابش خورشید خارج میشود، آن را «شب» نام می گذاریم. زمانی که شب در حال پایان است، در واقع درحال گردش در جهت خورشید هستیم تا آنکه در افق ظاهر میشود. دراین زمان می گوییم که خورشید سربرآورده یا به عبارت دیگر طلوع کرده است. درمورد ماه هم مسئله به همین شکل است. ماه خودش به هیچ وجه درشرق طلوع و یا درغرب غروب نمی کند، بلکه زمینی که ما روی آن زندگی می کنیم، از غرب به شرق به دور خود می چرخد. به این خاطر ما اینطور استنباط می کنیم که ماه درجهت مخالف به دور ما می چرخد؛ در افقِ شرق طلوع میکند، از شرق به غرب در آسمان سیر میکند و بالاخره درغرب غروب میکند. به هر حال به خاطر وضعیت خاصِ مدار ماه، طول و غروب آن دقیقاً درنقاط شرق یا غرب اتفاق نمی افتد.
ماه می تواند مانند آنچه درمورد خورشید مشاهده می کنیم، کاملاً درشمال شرقی و یا جنوب شرقی طلوع کند. علاوه برآن چون ماه به آهستگی از غرب به شرق به دور زمین می چرخد، هرروز 50 دقیقه دیرتر از پیش طلوع میکند.
4.اندازه ماه چقدر است؟
قطر ماه تقریباً 3500 کیلومتر است (دقیقاً 3474 کیلومتر در خط استوا). این مقدار کمی بیشتر از یک چهارم قطر زمین است و مساحت فرضی بین مسکو تا لیسبون را می پوشاند. البته سطح ماه فقط سطح زمین است که مساحتی معادل چهار برابر قارة اروپا را دربر می گیرد. تقریباً 50 کره ما را می توان در زمین جا داد. اگر ماه را روی یک ترازوی بزرگ قرار می دادیم، مشاهده می کردیم که فقط زمین وزن دارد. انسان برروی ماه فقط وزن واقعی خود را دارد، بنابراین اگر روی ماه را برویم، می توانیم 6 متر بالا بپریم و یا یک تخته سنگ 100 کیلوگرمی را به راحتی بلندکنیم. همچنین سنگینترین لباسها و تجهیزات فضانوردی برای فضانوردان سبک به نظر خواهد رسید.
اگر مسابقات ورزشی المپیک برروی ماه اجرا می شد، رکوردهای جهانی درپرش ارتفاع به حدود 8 متر، درپرش با نیزه به حدود 30 متر و درپرتاب نیزه به حدود 500 متر می رسید. با وجود این همه حقایق، زمین نسبت به سیارات دیگر دارای قمر نسبتاً عظیمی است. برای مقایسه، به عنوان مثال بزرگترین قمر سیاره برجیس (مشتری) فقط 4% آن سیاره قطر دارد، و بزگترین قمر سیاره مریخ فقط یک صخره سنگی به طول 27 کیلومتر است. ماه ما درآسمان همچون خورشید به نظر می رسد. البته خورشید 400 بار بزرگتر از ماه است، اما درعوض چهار صد بار نیز از ماه به زمین دورتر است.
.رابطه ماه با «جشن عید پاک» چیست؟
اگر چه ماه درسیستم تقویمی میلادی نقشی برای آغاز ماه بازی نمی کند، با این همه لااقل با کمک آن تاریخ «جشن عیدپاک» را تعیین میکنند. «جشن عیدپاک» همیشه در روز یکشنبه پس از اولین «ماه نو» و بعد از آغاز فصل بهار برگزار میشود. حال «ماه نو» می تواند به عنوان مثال در روز 20 ماه مارس (ماه سوم میلادی برابر با 29 اسفند ماه هر سال) و یا در روز 21 مارس (اول فروردین ماه) که آغاز بهار نجومی نیز هست واقع گردد. درصورت اول، جشن عید پاک خیلی دیر و درصورت دوم خیلی زود فرا می رسد. زودترین موعد برای عید پاک 22 ماه مارس (اول فروردین هرسال) ودیرترین موعد، 25 آوریل (ماه چهارم میلادی برابر با 5 اردیبهشت هرسال) است.
9.آیا ماه نیز شب و روز دارد ؟
تا کنون دریافتیم، که ماه نیز به دور خود می چرخد. البته چرخش ماه به دور خود مانند زمین هر 24 ساعت یک بار نیست، بلکه تقریباً هرماه یک بار است. یک منظره یا نقطه بخصوص ازماه تقریباً دو هفته مداوم در معرض تابش نور خورشید باقی می ماند. سپس به همین نحو، شب دو هفته ای ماه آغاز میشود. فقط هر 5/29 روز زمینی، یک غروب خورشید درماه مشاهده میشود. در طول روز، سطح کره ماه می تواند تا 120 درجه سانتیگراد حرارت یابد و درطول شب طولانی، دمای کره ماه می تواند تا 150- درجه سانتیگراد کاهش یابد.
مقاله عوامل شکست اوپک در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده:
اوپک به عنوان یک سازمان بینالمللی متشکل از تعدادی از کشورهای جهان سومی در 1960 به منظور دفاع از منافع کشورهای تولیدکننده نفت پا به عرصه حیات گذاشت اما این سازمان در طول حیات خود اثرگذاری چندانی بر بازار جهانی نفت نداشته است. دلایل این شکست را میتوان در سه سطح تحلیل خرد، سازمانی و کلان بررسی کرد. در سطح تحلیل خرد اختلافات اراضی میان اکثر اعضاء، تضادهای قومی، مذهبی و ایدئولوژیک کشورهای عضو و ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی و اقتصادی آنها را میتوان برشمرد که انسجام سازمان را تضعیف کرده است. در سطح تحلیل سازمانی تناقضات اساسنامه اوپک و اشکالات ساختاری سازمان را میتوان نام برد و در سطح تحلیل کلان سیاستهای آژانس بینالمللی انرژی، ایالات متحده آمریکا و شرکتهای چند ملیتی قدرت اوپک را محدود ساخته است.
کلید واژه: اوپک، عدم ثبات سیاسی روابط اعضا، تناقضات اساسنامه، ساختار اوپک، سیاست کشورهای صنعتی.
دلایل تأسیس اوپک:
بعد از اکتشاف نفت در سال 1859 در آمریکا و گسترش روند اکتشاف آن در کشورهای مختلف جهان، بعضی از کشورهای جهان به سرعت تبدیل به صادرکنندگان عمده این ماده استراتژیک شدند.
این کشورها که اکثراً از توسعه نیافتگی رنج میبردند به شدت به درآمد حاصل از نفت نیاز داشتند و متعاقب اکتشاف نفت در هر یک از این کشورها به علت بیلیاقتی کارگزارانشان امتیازات نفتی به شکل کاملاً ناعادلانه به شرکتهای چند ملیتی که از طرف کشورهای صنعتی حمایت میشدند اعطاء شد.
استثمار نفتی کشورهای صادرکننده نفت، ضرورت ایجاد سازمان متشکل از صادرکنندگان نفت را ایجاب میکرد و در نتیجه اوپک در 1960 تشکیل شد. در پیدایش این سازمان عوامل مختلفی نقش داشتهاند که عبارتند از:
قراردادهای نفتی یک طرفه، ظهور قشر تکنوکرات در کشورهای صادر کننده نفت و درک روزافزون آنها از مسائل نفتی، تلاشهای برخی از تولیدکنندگان برای همکاری و تشکیل سازمان برای حفظ و ایجاد قیمتگذاری مشترک، سیاست نفتی شرکتهای چند ملیتی، تلاشهای پیگیر عبدا… طریقی مسؤول امور نفتی عربستان و دکتر آلفونز و مسؤول نفت ونزوئلا، خیزشهای ضداستعماری در کشورهای صادر کننده نفت و لاینحل ماندن مشکلات مربوط به مواد اولیه در چارچوب سازمان ملل.[1]
عناصر قدرت اوپک:
نفت به عنوان یک ماده خام استراتژیک محسوب میشود و کشورهای دارنده این ماده خام را دارای توانایی تأثیرگذاری بر رفتار بازیگران وابسته به نفت میکند.
این قدرت نفت بود که توانست همانطور که مورگت میگوید کشورهای تولیدکننده نفت را - که بواسطه آنچه میتوان تعارفات لفظی خواند، دولت محسوب میشوند- یک شبه به مناطق مهم و حتی قدرتمند در سیاست جهانی تبدیل کند.[2]
پس به طور کلی استراتژیک بودن نفت را میتوان یکی از عناصر مهم قدرت اوپک به شمار آورد. لذا میتوان قدرت اوپک را توانایی این سازمان در تأثیرگذاری بر بازار نفت در جهت دستیابی به اهداف بدانیم.
هدف اصلی سازمان ایجاد هماهنگی و وحدت از خط مشیهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوهها برای تأمین منافع فردی و جمعی آنان است، اوپک در دهه 1980 عملاً به دو قطب مخالف تقسیم شده بود. گروهی از کشورهای عضو به رهبری عربستان که اصطلاحاً آنها را جناح محافظهکار اوپک مینامند با افزایش قیمت نفت مخالف بودند و گروهی از کشورها مانند لیبی، ایران و الجزایر که آنها را جناح تندرو اوپک مینامند خواهان به حداکثر رساندن قیمت نفت بودهاند. این اختلافات به حدی اوج پیدا کرد که در 1982 در حالیکه قیمت نفت در حدود 37 دلار بود عربستان نفت خود را بشکهای 32 دلار به فروش میرسانید. یا اینکه اوپک قادر به انتخاب دبیر کل نبود و چند سال اوپک بدون پست دیر کلی بود.
طبق اساسنامه اوپک تصمیمات این سازمان تنها به اتفاق آراء همه اعضا اتخاذ میشود و اگر تنها یک کشور حاضر در اجلاس وزراء رأی موافق ندهد، هیچ تصمیمی تصویب نخواهد شد. طبیعی است کمتر پیش میآید که تمامی اعضاء، بر یک موضوع، اتفاق نظر داشته باشند و به همین دلیل اغلب توافقات اوپک ضعیف و خنثی است. یعنی موضوعات با بحثهای طولانی دو پهلو شده و بالاخره همه بر روی آن توافق میکنند. این مشکل در رابطه با مسائلی که آثار و تبعات گسترده و طولانی مدت دارد مؤثرتر و جدیتر است و تصمیمات اوپک را دچار روزمرگی مینماید.
د) اعتبار اصول و اهداف اوپک:
بسیاری از اهداف و اصول مذکور در اساسنامه زمان اوپک مربوط به دهه 1960 و تحت تأثیر شرایطی بود که تقابل کاملی میان منافع کشورهای صاحب نفت و شرکتهای عامل نفتی (هفت خواهران) به وجود میآورد. در حالیکه اکنون این موضوع منتفی است، این رویارویی از بین رفته، شرایط دگرگونی شده و امروز اوپک با کشورهای اصلی مصرف کننده که اغلب در IEA سازمان یافتهاند رو به رو است. بنابراین با گذشت چند دهه و متحول شدن شرایط جهانی اصول و اهداف اوپک نیازمند تجدیدنظر اساسی است.
مقاله علم احتمال در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
تاریخچه................................................................................................................. 1
احتمال.................................................................................................................... 4
احتمال تجربی........................................................................................................ 5
احتمال ذهنی.......................................................................................................... 6
محاسبه احتمال...................................................................................................... 6
جمع حوادث سازگار............................................................................................. 7
ضرب حوادث مستقل............................................................................................ 7
ضرب حوادث وابسته............................................................................................ 8
اصول اساسی قانون ضرب.................................................................................. 9
جایگشت (تبدیل)..................................................................................................... 11
ترتیب..................................................................................................................... 13
قاعده ترتیب........................................................................................................... 14
ترکیب.................................................................................................................... 15
هیچ کس نمی داند که اعتقاد به شانس برای نخستین بار در چه زمانی و مکانی مطرح شد. در هر حال این امر در دوران ماقبل تاریخ ریشه دارد. با این حال، اسناد کافی نشان می دهد که انسانهای اولیه برای توجیه حوادث تصادفی به وسایلی متوسط می شده اند. برای مثال در آسیای صغیر در آیین پیشگویی مرسوم بود که پنج قاپ را بیندازند. ترتیب ممکن از قاپها، نام خدایی را به همراه داشت (مارکس و لارسن، 1990). برای مثال چنانچه ترتیب (4، 4، 3، 1) به دست می آمد (قاپ شش وجه دارد و به هر وجه آن یک شماره اختصاص داده می شد). گفته می شد زئوس منجی آمده است و چنین ترتیبی پنشانی از قوت قلب تلقی می شد و تفسیر آن این بود که آنچه در سر داری، بی مهابا به انجام برسان. یا اگر ترتیب 4، 4، 4، 6، 6 ظاهر می شد معنای آن این بود که در خانه ات بمان و به هیچ کجا مرو.
به تدریج پس از گذشت هزاران سال، تاس جانشین قاپ شد. در مقبره های مصر که 2000 سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده اند، تاسهای سفالی به دست آمده اند. متداول ترین تاس بازی آن زمان هازاد نام داشت. هازاد توسط سربازانی که از جنگهای صلیبی بازگشتند، به اروپا آورده شد. ورق برای نخستین بار در قرن چهاردهم رواج پیدا کرد.
مورخان در مورد این که اعتقاد به احتمال شروع نامشخصی دارد اتفاق نظر دارند. شاید دلیل این امر ناسازگاری آن با عامل بارز موثر در تحول فرهنگ غرب، یعنی فلسفه یونان و خداشناسی مسیحیان در صدر مسیحیت باشد. یونانیان به عقیده شانس اکتفا می کدرند در صورتی که مسیحیان چنین اعتقادی نداشتند. در قرن شانزده احتمال سر از خاک برداشت. سازماندهی و احیا آن توسط جرولامو کاردان انجام گرفت. علاقه کاردان که ظاهراً تحصیلاتی در رشته پزشکی داشت، به قوانین احتمال، ناشی از میل وافر او به قمار بود. او در صدد دستیابی به یک الگوی ریاضی بود تا با کک آن بتواند حوادث اتفاقی را تشریح کند. آنچه که او سرانجام تدوین کرد تعریف کلاسیک احتمال است. به این صورت که در صورتی که تعداد نتایج ممکن حادثه ای که همه دارای احتمال یکسان هستند را با n نشان دهیم و چنانچه m نتیجه از n نتیجه ممکن اتفاق بیفتد، احتمال آن حادثه مساوی است. برای مثال در صورتی که تاسی بدون اریبی باشد، 6 ممکن (6= n) خواهد شد (نتایج 5 و 6) و احتمال 5 یا بزرگتر از آن مساوی یا خواهد بود.
کاردان ابتدایی ترین اصول احتمال را مطرح کرده بود. الگویی که او کشف کرده بود ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد اما حاکی از گامی عظیم بود. بسیاری از مورخان نقطه آغاز علم احتمال را سال 1654 می دانند. در پاریس قمار باز ثروتمندی به نام شوالیه دمور از چند ریاضی دان برجسته از قبیل بلز پاسکال سوالهایی پرسید که معروفترین آنها درباره نقاط بود.
دو نفر، الف و ب، موافقت می کنند که بدون تقلب مجموعه ای بازی را تا زمانی که یک نفر از آنها شش دست برنده شود، ادامه دهند. هر کدام از این دو نفر بر سر مبلغ یکسانی شرط بندی می کنند با این قصد که برنده کل، تمام مبلغ شرط بندی (بانک) را برنده شود. حال فرض کنید به هر دلیلی این بازیها قبل از موقع پایان پذیرد، مثلا در نقطه یا مرحله ای که فرد الف 5 دست و فرد ب 3 دست برنده شده باشد. در این مرحله یا نقطه از بازی، پول شرط بندی شده چطور باید تقسیم شود؟ پاسخ صحیح این است که فرد الف باید کل مبلغ شرط بندی شده را دریافت کند. چرا مبلغ شرط بندی شده باید به این ترتیب تقسیم شود؟
با طرح سوالهای دمور، حس کنجکاوی پاسکال برانگیخته شد و نظر خود را با پیر فرما، کارمند دولت و احتمالاً برجسته ترین ریاضی دان اروپا، در میان گذاشت. فرما با روی گشاده از نظر پاسکال استقبال کرد و از همان موقع بود که نظریه معروف تناظر پاسکال- فرما نه تنها برای حل مسائل نقاط مطرح شد بلکه شالوده ای برای کارهای اساسی تر گردید.خبر آنچه که فرما و پاسکال یافته بود انتشار یافت و دیگران هم به مطالعه این مساله پرداختند. معروفترین آنها دانشمند و ریاضی دان هلندی کریستیان های جنز است که نام او بیشتر به خاطر کارهایش در نورشناسی و نجوم در خاطرها مانده است. توجه های جنز در همان اوایل کارش به مسائل نقاط جلب شد. وی در سال 1657 کتاب محاسبات در بازیهای احتمالی را منتشر ساخت که قریب 50 سال به عنوان کتاب درسی درباره نظریه احتمال تدریس می شد (لارسن و مارکس، 1990). طرفداران های جنز او را بنیانگذار احتمالات می دانند.
فرض کنید n عنصر کاملا متمایز وجود دارد . به چند طریق می توان از آنها دسته های r تایی تشکیل داد؟ همان طور که قبلا بحث شد، به طور کلی n عنصر متمایز را در (1) (2)(3) … (2-n) (1-n) n صورت مختلف می توان مرتب کرد که به آن تبدیل یا جایگشت گفته می شود و آنرا با n! نشان می دهند. اما تعداد دسته های r تایی که می توان از مجموعه ای از عناصر متمایز انتخاب کرد به شرطی که هر عنصر بیش از یکبار تکرار نشده باشد به صورت nPr نشان داده می شود و تعداد آن مساوی است با :
(2-9)
مثال:
مجموعه {A , B , C , D , E, F , G} را در نظر بگیرید. با حروف تشکیل دهنده این مجموعه چند کلمه چهار حرفی (اعم از بامعنی یا بی معنی) می توان ساخت؟
ترکیب:
ترتیب و تبدیل همیشه در مجموعه و اشیا شاخص معناداری نیستند. هنگامی که 5 کتاب مختلف داشته باشیم نحوه چیدن آن 5 کتاب تغییری در ماهیت کتابها نخواهد داد. مجموعه اشیا یا عناصر بدون ترتیب را ترکیب تعداد r می نامند. اگر از n عنصر به صورتی گروهها یا دسته های r تایی تنظیم کنیم که هر دسته با دسته دیگر لااقل در یک عنصر تفاوت داشته باشد، صورتهایی را که به این ترتیب درست می شوند ترکیبهای r تایی n شی گویند.
مقاله طبقه بندی محیط برنامه ریزی سازمان در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
جهان امروز را میتوان جهان پرتلاطم تغییر نام نهاد، سازمانهای گوناگون به خصوص سازمانهای تولیدی برای تامین هدفهای خود یعنی بقاء، توسعه و رقابت نیاز شدیدی به استفاده از الگوهای علمی داشته و در صورت عدم شناخت، کاربردی و انجام تحقیقات پویا از صحنه محو خواهند شد. میتوان سیستم را کل نگری، مدیریت را هنر و تولید را به عنوان سلاح رقابتی تلقی کرد. اما علیرغم اهمیت رو به تزاید این مهم، تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه مدیریت و عملیات در صنایع کشور توجه کمی نسبت به توسعه دانش تولید، تفاوتهای محیطی و کاربرد آن در سیستمهای مورد تصدی خود مبذول میدارند و از این روست که توان رقابتی خود را از دست داده وبه سازمانهای منفعل تبدیل گردیدهاند، امروزه برای اداره کارخانه و برنامه ریزی تولید سیستمهای متنوع تولیدی معرفی و به کار گرفته شدهاند و در چهار چوب هر یک از این سیستمها، روشهایی جهت برنامهریزی در سطوح مختلف و موضوعهای متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. در این بین یکی از عواملی که تاثیر بسزایی در موفقیت سازمان بازی میکند انتخاب روش برنامهریزی صحیح و متناسب با خصوصیات محیط برنامهریزی آن است. ایجاد چنین انطباق بدون شناخت محیط و تفکیک منطقی آن امکان پذیر نخواهد بود.
واقعیت این است که انتخاب روش مناسب جهت برنامهریزی به ابزاری نیاز دارد که بتواند به صورت پویا انطباق مورد نیاز را به وجود آورده و مدیران سازمانها به خصوص مدیران تولد و عملیات ما را یاری کند، تا ابزارهای مناسب را برای برنامهریزی با توجه به ویژگیهای محیط برنامهریزی برگزینند. مقاله حاضر خلاصهای از رساله دکتری نویسنده است که در تاریخ 29/8/81 ازآن دفاع کرده است.
تعاریف محیط برنامهریزی
1- محیط برنامهریزی سازمان به کلیه عواملی اطلاق میشود که بر سازمان اثر گذاشته و از آن تاثیر میپذیرند.
2- محیط شامل تمام عوامل خارج از مرز سازمان است که ممکن است بالقوه بر سازمان اثر گذار باشد.«نجف بیگی 1380)
3- محیط برنامه ریزی سازمان به تعامل ابعاد درونی سازمان با یکدیگر و با عوامل خارج از سازمان اطلاق می گردد.
محیط و کار عمومی: بنا بر عقیده صاحبنظران مدیریت، محیط را می توان به محیط کار و محیط عمومی تقسیم کرد. محیط کار به محیطی گفته میشود که سازمان به طور مستقیم با عوامل اساسی آن در ارتباط است و از آن تاثیر میپذیرد، مانند بازار، رقبا، بخش تهیه مواد اولیه، منابع انسانی، سهامداران و اتحادیههای کارگری، محیط عمومی به عواملی تاکید دارد که به طور غیر مستقیم بر سازمان عملکردهای آن تاثیر می گذارد، مانند عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فناوری.
مکتب اقتضایی ونگرش آن نسبت به محیط برنامه ریزی: نظریه اقتضایی بر این مبنا استوار است که رابطه یک سازمان با سازمانهای دیگر و انتخاب روشهای برنامه ریزی آن میبایست با توجه به مجموعه عوامل متشکله محیط برنامه ریزی صورت پذیرد. طبق این نگرش، نظریه پردازان و مدیران باید در فرایند تصمیم گیری و برنامه ریزی انعطاف و ابتکار بیشتری از خود نشان دهند. بنابراین، تئوری اقتضایی اصول نظریات کلاسیکها کلیه مکاتبی که عقاید شبیه آنان را دارند رد میکند، زیرا سازمانها و شرایط محیطی آنها نیز به تبعیت از تغییرات محیطی، متفاوت خواهد بود.
«هوج» عوامل تشکیل دهنده محیط سازمانها را به سه دسته تقسیم میکند که عبارتند از:
· محیط کلان که شامل فرهنگ، رقبا، اقتصاد سیاست وفناوری است؛
· محیط واسطهای؛
· محیط خرد که عوامل درونی سازمان را مدنظر قرار میدهد.
نکته مهم و قابل بررسی در تقسیم بندی فوق توسط «هوج» رد این است که اکثر سازمان های کشور ما در محیط خرد و کوچک و حداکثر در محیط میانی در جهان فعالیت دارند و تعداد سازمانهای تولیدی ما که با محیط کلان جهانی ارتباط برقرار باشند، بسیار محدود است.
پژوهش خانم وود وارد: این پژوهش اولین تحقیق منظم و جامع درباره فناوری به عنوان یک عامل محیطی و رابطه آن با ساختار سازمانی است که اواسط دهه 1960 انجام شد. نتیجه حاصل از تحقیق وی نه تنها توجه به عوامل محیطی را در مطالعات آکادمیک افزایش داد بکله نشان داد که :
الف: بین طبقه بندیهای تکنولوژیک و ساختار سازمانی همبستگی وجود دارد؛
ب: اثر بخشی سازمانی به تناسب صحیح بین فناوری و ساختار سازمانی وابسته است.
نظریات (برنز) و (استاکر): سازمانها از نظر محیط برنامهریزی توسط (برنز) و (استاکر) در دو طیف مکانیکی و پویا قرار داده شده اند. در واقع از نظر آنان درجه تغییر پذیری سازمانها ممکن است از حالت مکانیکی یا ماشینی افزایش یابد و به حد سازمانهای پویا برسد، سازمانهای مکانیکی آنهایی هستند که محیط خارج سازمان بر آنها تاثیر چشمگیری نخواهد داشت، مانند صنعت کانتینرسازی که محیطی تقریبا ثابت دارد. اما هر قدر سازمانی از حالت مکانیکی به سمت ارگانیکی حرکت کند، اثرمحیط بر آن بیشتر خواهد شد. از نظر محقق در چنین محیطی استفاده از روشهای برنامه ریزی مواد و قطعات میبایست انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند تا بتواند همگام با تغییرات محیطی واکنش نشان داده و فرایندهای سازمان را در زمینه تامین به موقع نیاز واحدهای تولیدی و در نهایت مشتریان تعدیل کنند.
نتیجه گیری :
مقاله حاضر حاوی چکیدهای از بررسیهای عمیق صورت گرفته در زمینه تک تک متغیرهای معرفی شده و موثر در رابطه با محیط برنامهریزی بوده است به عبارتی روشنتر این مقاله مشتمل بر اطلاعات اساسی و بنیادی مربوط به محیط برنامه ریزی است که خواننده را با مطالعات تحقیقات و نوشته های اندیشمندان دیگر در این زمینه آشنا می کند و ابعاد جدیدی را برای گسترش مطالعات و تحقیقات بعدی فراهم میسازد.
مقاله مذکور بیانگر گستردگی مفاهیم مربوط به مدیریت محیط و برنامهریزی محیطی است. لذا نتیجه تحقیق چیزی جز لزوم شناخت محیط برنامه ریزی و ایجاد انطباق بین روشهای برنامه ریزی با آن نیست. به عبارت روشنتر نتیجه تحقیقات برشمرده در این مقاله به وضوح بیان می دارند که برای کسب حداکثر بهرهوری در سازمان راهی جز کشف محیط برنامه ریزی تفکیک و طبقهبندی آن و همچنین انتخاب روشهای متناسب با هر محیط وجود نخواهد داشت.