شورش علویان در زمان مامون عباسی
قسمتهایی از متن:
"عباسیان" با ادعای انتساب به خاندان پیامبر و شعار جلب رضایت و احقاق حقوق از دست رفته آنان قدرت را به دست گرفتند. گروهی از شیعیان پس از دوران سختی که در زمان امویان پشت سرگذاشته بودند به عباسیان که با شعار "الرضا من آل محمد" بر سرکار آمده بودند، امید بستند.
بعدها رویگردانی عباسیان از این شعار و تحت فشار و شکنجه قرار گرفتن علویان موجب جدایی این دو جریان شد و قیامها و شورشهای مختلفی در نواحی مختلف در دوران خلفای عباسی به رهبری علویان سازماندهی شد.
انگیزۀ قیامها
انگیزۀ اصلی این قیامها در دست گرفتن حکومت و احقاق حقوق از دست رفته علویان و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت ظلم و جور عباسی بوده است. هر چند انگیزههای غیرالهی نیز در مواردی دیده میشد، اما هدف بیشتر این قیامها و افرادی که آن را همراهی میکردند اهداف اصلاحی بود، به هر حال درگیری بین دو حزب علوی و عباسی در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده و سرانجام به مرحلۀ عمل و میدان جنگ کشیده شد.[1]
نخستین قیام علویان
نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان در زمان خلافت منصور، قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" در سال 145 هـ ق بود که شیعیانش او را "نفس زکیه" و "المهدی" مینامیدند. محمد خلافت را حق خود میدانست از این رو با گروهی از یارانش از بیعت با سفاح امتناع کرد. محمد موفق شد حمایت گروه زیادی از مردم مکه و مدینه از جمله فقیهانی چون مالک بن انس را به خود جلب کند. ...
...
تلاش برای کسب قدرت سیاسی
سامانیان نسبت به نام سامان خدات بانی و کد خدای ده سامان در ناحیه بلخ و یا سمرقند،از خاندانهای دهقان ایرانی بودند. با ورود اسلام به آن نواحی در اواخر قرن اول ه.ق مردم به اسلام روی آوردند. در دوره امارت اسد بن القسری بر خراسان، سامان خدات از ترس دشمنانش به مرو گریخت و ازوی درخواست کمک کرد. وی به حمایت از سامان برخاست و با سرکوب کردن مخالفان دوباره سامان خدات در بلخ به قدرت رسید. به این سبب سامان خدات به اسلام روی آورد. از ابتدای قرن سوم حکومت برخی از نواحی خراسان و ماوراءالنهر به واسطه همکاری سامانیان با خلفا به آنان واگذار شد. حکومت نصر بن احمد از همان آغاز مورد تاًیید دستگاه خلافت بود، چون خلیفه واثق با الله طی منشوری تمتمی ماوراءالنهر را به وی داد.
ایام حکومت نصر بن احمد با تحولات بسیار مهمی مصادف که از ظهور صفاریان و سقوط طاهریان ناشی می شد. سقوط طاهریان فرصت مناسبی بود برای استقلال سامانیان در ماوراءالنهر . مهمترین خطری که بخارا را مواجه می شد، حملات خوارزمیها به آنجا بود که پس از تسلط به قتل و غارت گسترده ای پرداختند و به علت نداشتن یک رهبر سیاسی و نظامی قدرتمند مجبور شدند که برای برقراری نظم و امنیت از سامانیان کمک بگیرند. به این طریق موفق شدند تا تسلط نسبتاً ضعیف صفاریان را پایان دهند.
امیر اسماعیل با حمله به مرکز حکومت ترکان نتایج بسیار زیادی در برداشت. فتح طراز، نوعی آرامش در مرزهای شمالی سامانیان به وجود آورد و همچنین با گرایش امیر طراز و بسیاری از دهقانان آن ناحیه به اسلام و تبدیل کلیسای آنجا به مسجد جامع زمینه نفوذ اسلام در آن ناحیه فراهم که خود اعتبار معنوی قابل توجهی برای سامانیان داشت. همچنین اسماعیل غنایمی به دست آورد که می توانست امکانات نظامی او را برای لشکرکشیهای بعدی فراهم کند. ...
...