زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر اجتماع هستند که گاه عواملی چون طلاق ، فوت ، اعتیاد همسر ، از کار افتادگی او ، رها شدن توسط مردان مهاجر ویا بی مبالات ، موجب آسیب پذیر تر شدن این طیف وسیع از جامعه می شود. بر اساس آمارهای رسمی کشور ، امروزه زنان ، سرپرستی 4/9 درصد خانوارهای ایرانی را به عهده دارند(غفاری ،1382:6). در آمد کمتر زنان سرپرست خانوار ، موجب فقر نسبی آنان نسبت به مردان سرپرست خانوار شده است ، به طوری که 29 درصد خانوارهای دهک اول اقتصادی را خانوارهای بی سرپرست یا زن سرپرست تشکیل می دهند(مدنی ،1381:11).
متأسفانه در جامعه کنونی ما ، زندگی زنان پس از ترک شوهر( به دلیل فوت، طلاق و...) غالباً با ابهامات و مخاطراتی روبروست؛ از جمله سرپرستی فرزندان به تنهایی و گاه به سختی، مشکلات اقتصادی،زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی ، هم چنین نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بیوه در فقدان همسرانشان، آنان را در روابط اجتماعی وحضور در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبه رو می کند.
فهرست مطالب
مقدمه
دیدگاه های نظری مرتبط با زنان سرپرست خانوار
ضرورت آموزش والدین
فرضیه تحقیق
روش پژوهش
جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
شرح مختصر جلسات
شیوههای آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات
شیوه اجرای پژوهش
یافته های پژوهش
یافته های استنباطی پژوهش
توضیح مفصل شیوه اجرا
منابع