مقاله شیوه های فرزند پروری
بخشهایی از متن:
خانواده سمبل امنیت و آرامش
بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا این تنها مادر است که باید خانه داری کند ، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است . در این گونه موارد کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند . این گونه روابط ( که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند . اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت ، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد . ...
...
همیاری و تعاون
هنگامی که کودک سخن گفتن را یاد می گیرد و به اطرافش نگاه می کند دو نفر را بیش از همه مدنظر دارد و آن دو ، کسی جز پدر و مادرش نیستند . وقتی که مادر به بستر بیماری می افتد ، پدر ظرف ها را می شوید و غذا می پزد و یا زمانی که پدر خسته و کوفته از سرکار باز می گردد، مادر غذا را پخته و حتی در تعویض لباس هم به وی کمک می کند و این همان تعاون و همگامی شمرده می شود ؛ زیرا کودک متوجه می شود که دو تن برای تکمیل کردن زندگی و شاد و خشنود ساختن همدیگر چقدر به هم عنایت دارند و با توجهات کم و بیش ، زندگی مشترکشان را سرشار از صمیمیت و یکدلی ساخته و زندگانی را برای یکدیگر دلنشین می کنند.
معمولاً کودکان بیشترین ساعات روز را با مادران خویش به سر می برند و حتی هنگامی که مادرشان سرگرم کار می شود ، آنها تنها با خودشان بازی می کنند چرا که همبازی ندارند و با بچه های دیگر تماس نمی گیرند و در نتیجه در بزرگی به زحمت با دیگران انس و الفت می یابند چون در خردسالی تدریجاً این طور آموخته اند . برای بچه ها بیش از همه ، بازی با بچه های همسایگان منزلشان اهمیت دارد ؛ چرا که همسایگان پس از خانواده ، نزدیکترین افرادی هستند که وجودشان برای بچه ها ارزنده است . ...
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش جانشنین پروری در مدیریت
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
تاریخچه جانشین پروری[1]
تاریخچه انتخاب جانشین مناسب به هزاران سال پیش، زمانی که پادشاهان قبل از مرگ خود به فکر انتخاب جانشینی برای اداره مملکت بعد از خود می افتادند باز می گردد. خانواده کشاورزانِ مالک هم به نوبه خود همواره درگیر مسأله جانشینی بوده اند و زمین معمولا به جانشینی ارث میرسیده که از نظر نوبت تولد، جنسیت و مهارتهای خاص، امتیازاتی داشته باشد.فایول[2] (1916) از جمله اولین نویسندگانی است که نیاز به برنامه ریزی جانشین پروری را در سازمان ها شناسایی کرد.یکی از 14 نکته مدیریت کلاسیک فایول که برای اولین بار در اوایل قرن بیستم بیان شد آن است که مدیریت برای تداوم ثبات شغلی کارکنان مسؤولیت دارد. فایول اعتقاد داشت که اگر این نیاز فراموش شود، سرانجام سمتهای کلیدی توسط کارکنانی که به روش غلط آماده شده اند، اشغال خواهد شد.( بخشی ، 1387 )
بخش قابل توجهی از ادبیات حوزه جانشین پروری به جانشینی رهبری سازمان اشاره دارد؛ در این خصوصکنسر[3] وسیورا[4] (1995)سه فازمتمایز را در تحقیقات مربوط به جانشینی رهبری در مطالعات جامع خود شناسایی نمودند: دهه 1960، فاز ظهور مطالعات این حوزه که در آن، توجه محققان بر خاستگاه جانشین، ارتباط اندازه سازمان و نرخ جانشینی، نرخ جانشینی و عملکرد سازمان پس از جانشینی و شرایط رخداد جانشینی متمرکز بود. دردهه 70 با فاز رشد مطالعات، تلاش های محققان علاوه بر خاستگاه جانشین، بر ویژگی های جانشین، تناوب انتخاب جانشین، ارتباط جانشینان و هیأت مدیره و چارچوب و گونه شناسی جانشینی متمرکز بود. در دهه های 80 و 90 ، یعنی فازهای مرور مطالعات و رشد فزاینده تحقیقات مربوطه، محققان، حوزه هایی مانند واکنش بازار سهام به تغییر مدیریت سازمان، برنامه ریزی جانشین پروری، فرایند جانشین پروری، نتایج جانشینی، و تطابق مدیران را مورد توجه قرار دادند. همانطور که مشخص است نیاز به برنامه ریزی سیستماتیک برای جانشین پروری و نگاه فرآیندی به آن ، از دهه 80 به بعد مورد توجه خاص قرار گرفته است.( اتحادنژاد ، 1380 )
مفهوم شناسی جانشین پروری
در مورد جانشین پروری تعاریف مختلفی وجود دارد. هوانگ[5] ( 2001)جانشین پروری را همانند امتداد جانشینی تخت سلطنتی بر طبق برنامه ریزی فرد قبلی می داند. جانشین پروری در برگیرنده انتخاب مناسب ترین کارکنان برای احراز پست های بالاتر مدیریتی در سازمان ها از میان جمعی از کاندید های با مهارت است. این تعریف تنها به انتخاب افراد با مهارت اشاره دارد اما در مورد این که این افراد چگونه و به چه دلیل انتخاب می شوند توضیحی نمی دهند.(حسینینیا ، 1385 ) ...
...
[1] -Succession planning
[2] -Fayol
[3] -Konser
[4] -Sevra
[5] -Houang
...
مطالب:
تاریخچه جانشین پروری[1]
مفهوم شناسی جانشین پروری
هدف اصلی مدیریت کردن استعدادها
برنامه های جایگزین پروری و مدیریت استعدادها
یکپارچه کردن برنامههای توسعه شغلی کارکنان
تشویق برنامه های توسعه پیشگیرانه و قابل پیگیری
ارزیابی راهکارهای تکنولوژی
دشواریهای برنامههای جانشینی
محدود کردن پرورش افراد برای تصدی یک شغل و مسئولیت مدیریتی
شناسایی و معرفی افراد بدون بهرهگیری از روشهای معتبر
رها کردن فرایند توسعه کارکنان پس از گزینش افراد مستعد
فقدان حمایت و تقویت مدیریت ارشد سازمان از برنامههای جانشینی
ابعاد اصلی یک سیستم جانشین پروری موفق
استراتژی سازمان
متولیان و حامیان سیستم جانشین پروری
شناسایی استعدادها و تشکیل خزانه استعدادها
مدل های اصلی در برنامه ریزی و مدیریت جانشین پروری
مدل مرشد-مریدی
مدل کانال رهبری
مدل ستاره هفت
ایجاد تعهد
ارزیابی الزامات کار فعلی
ارزیابی عملکرد فردی
ارزیابی الزامات کار آینده
ارزیابی استعداد های آتی فرد
پر کردن خلا پرورشی
ارزیابی برنامه ریزی جانشینی
ریسک های موجود در برنامه ریزی جانشین پروری
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده داخل کشور
تحقیقات انجام شده خارج از کشور
منابع فارسی
منابع انگلیسی
زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر اجتماع هستند که گاه عواملی چون طلاق ، فوت ، اعتیاد همسر ، از کار افتادگی او ، رها شدن توسط مردان مهاجر ویا بی مبالات ، موجب آسیب پذیر تر شدن این طیف وسیع از جامعه می شود. بر اساس آمارهای رسمی کشور ، امروزه زنان ، سرپرستی 4/9 درصد خانوارهای ایرانی را به عهده دارند(غفاری ،1382:6). در آمد کمتر زنان سرپرست خانوار ، موجب فقر نسبی آنان نسبت به مردان سرپرست خانوار شده است ، به طوری که 29 درصد خانوارهای دهک اول اقتصادی را خانوارهای بی سرپرست یا زن سرپرست تشکیل می دهند(مدنی ،1381:11).
متأسفانه در جامعه کنونی ما ، زندگی زنان پس از ترک شوهر( به دلیل فوت، طلاق و...) غالباً با ابهامات و مخاطراتی روبروست؛ از جمله سرپرستی فرزندان به تنهایی و گاه به سختی، مشکلات اقتصادی،زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی ، هم چنین نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بیوه در فقدان همسرانشان، آنان را در روابط اجتماعی وحضور در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبه رو می کند.
فهرست مطالب
مقدمه
دیدگاه های نظری مرتبط با زنان سرپرست خانوار
ضرورت آموزش والدین
فرضیه تحقیق
روش پژوهش
جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
شرح مختصر جلسات
شیوههای آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات
شیوه اجرای پژوهش
یافته های پژوهش
یافته های استنباطی پژوهش
توضیح مفصل شیوه اجرا
منابع
1-1 مقدمه
طی چند دهه گذشته علاقه و توجه به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان پیش دبستانی و کودکستانی افزایش یافته است. پیش از این والدین، متخصصان و پژوهشگران بر این باور بودند که مشکلات کودکان ناشی از نارسایی های رشدی آنها است و این گروه از کودکان این مشکلات را پشت سر خواهند گذاشت. واقعیت این است که دوران کودکستان و پیش دبستان دورانی است که با رشد و تغییر بسیار همراه است، از این رو پاره¬ای ناپایداری های رفتاری را می توان انتظار داشت. با این وجود کاملاً روشن است که بسیاری از کودکان که در سال های اول کودکی مشکلات عاطفی و رفتاری دارند در طی زمان و شاید تا دوران بلوغ و حتی در بزرگسالی نیز مشکلاتشان ادامه خواهد یافت (خسروی و همکاران، 1389).
زندگی خانوادگی نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارد. خانواده دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. در بین تمامی نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، خانواده مهمترین، ارزشمندترین و اثربخش ترین نقش ها را داراست. خانواده طبیعی ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی به شمار می آید؛ زیرا همه اعضای جامعه را در بر می گیرد. افراد از سوی خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد، هستی و قوام می یابد و از آن رو که نهاد خانواده مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی است از ارکان عمده و نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود (نوابی نژاد، 1381).
در این میان شیوه ها فرزندپروری از یک طرف و وجود مشکلات روانی برای مادران همانند استرس از طرف دیگر می تواند بر رفتار کودک تأثیر گذار باشد. شیوه های فرزندپروری مجموعه-ای از نگرش های والدین نسبت به کودک است که از نهاد خانواده نشأت می گیرد و منجر به جو هیجانی می شود که در آن جو رفتارهای والدین بروز می نماید. در واقع فرزند پروری فعالیتی پیچیده و در برگیرنده رفتارهای خاصی است که کودک را تحت تأثیر قرار می دهد (دارلینگ و گرولینگ 1993؛ به نقل از اسلمی، 1385). و از آنجا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، بنابراین مهم ترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده داشته و به عنوان کانون سلامتی یا بیماری کودک محسوب می شود. کودکان با مشکلات رفتاری و والدین نه تنها بر یک دیگر تأثیر متقابل دارند، بلکه سایر اعضای خانواده یعنی دیگر فرزندان را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. تحقیقات نشان داده است که اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. و این ارتباط نشان دهنده این مطلب است که خانواده و خصوصاً رفتار والدین در دوران کودکی نقش مهمی در بروز اختلال های رفتاری در دوران کودکی و بزرگسالی دارد (ظروفی، 1380). به عبارت دیگر وجود مشکلات رفتاری کودک به منزله روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روشهای تربیتی نادرست والدین و تعاملات معیوب آنها با فرزندان ارتباط دارد (بیرامی، 1388).
به طور کلی امروزه دیگر نمی توان کودک را به عنوان موجودی کاملاً منفعل که صرفاً متأثر از دیگران است در نظر گرفت، چرا که ویژگی های خلقی او نیز در تعامل هایی که با اطرافیان (به ویژه والدین) دارد، بسیار تأثیر گذار است. از این رو امروزه متخصصان بالینی و پژوهشگران، کیفیت این تعامل را در روابط والدین و کودکان مورد توجه ویژه قرار داده اند و این نکته را پذیرفته اند که برخی از ویژگی های والدین، همانند سلامت روان و متغیرهای چارچوب خانوادگی، همانند شیوه های فرزندپروری بر چگونگی پاسخگویی والدین به نیازهای فرزندانشان تأثیر گذار است. لذا ارائه روش هایی که بتوان بر اساس آن چگونگی روابط والدین- کودک را مشخص کرد، به ویژه در شرایطی که این رابطه دچار تنیدگی و مشکل است، می تواند به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری در نظر گرفته شود (زرگری نژاد و یکه یزادن دوست، 1386).
با توجه به موارد گفته شده هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط ارتباط شیوه های فرزندپروری و استرس مادران با مشکلات رفتاری در کودکان پیش دبستانی می باشد.
1-2 بیان مسئله
دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی و شکل می گیرد. اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی است. این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود. مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد گردد، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان طرد می شوند و در مدرسه مرتب از آنها گله و شکایت دارند (براون و پرسی ، 2007). لذا توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان یکی از موضوعات حائز اهمیت بوده و شناسایی سریع و به موقع اختلالات، امکان درمان سریعتر آنان را مهیا می سازد.
مطالعات انجام شده در فرهنگ های مختلف نشان داده است که درصد قابل توجهی از کودکان سنین مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشکلات رفتاری هستند (هارلند، ریجنولد، بروگمن، ورلو- وانهوریک و ورهاست ، 2002). مطالعات نشان داده است که این مشکلات باعث اختلال در کارکرد فرد و خانواده می شود و آثار منفی بر یادگیری، ارتباط و کارایی اجتماعی آنان دارد (رواقی و همکاران، 1379؛ به نقل از خدام و همکاران، 1388). نتایج پژوهش ها بیانگر این موضوع است که تداوم مشکلات رفتاری کودکان باعث می شود که در نوجوانی عزت نفس پایینی را تجربه کنند (آنولا و همکاران ، 2000)، روابط تیره تری با والدین داشته باشند (ریچموند و استوگر ، 2006)، از لحاظ اجتماعی بیشتر از سوی همسالان طرد شوند و علکرد ضعیفی را در مدرسه نشان دهند (پدرسون و همکاران ، 2007؛ آنسری و لاتر ، 2009) و ناتوانی های اجتماعی، هیجانی و روانی عمیقی را تجربه کنند (ریوتل و همکاران ، 2011).
پژوهش ها در حوزه مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نشان می دهند که مجموعه ای از عوامل از قبیل ژنتیک، اجتماعی و خانوادگی در بروز این مشکلات نقش دارند. هر چند هر یک از این عوامل در بروز و تداوم این مشکلات دخیل هستند، با این حال عوامل خانوادگی بیشتر از سایر عوامل مورد توجه پژوهشگران بوده (محمد خانی و اسکندری، 1384؛ به نقل از زرگر، بهرام آبادی و بساک نژاد، 1391). در واقع کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و اجتماعی می شود (حسینی نسب و همکاران، 1387؛ به نقل از زرگر و همکاران، 1391). نتایج پژوهشی حاکی است که خانواده محیط مهمی است که با طیف وسیعی از رفتارهای اجتماعی و هیجانی فرزندان ارتباط دارد (ماینیر و همکاران ، 2011). از جمله فرایندهای خانوادگی که می تواند در شدت و یا کاهش مشکلات رفتاری کودکان تأثیر داشته باشد، شیوه های فرزندپروری است. محیطی که کودکان در آن پرورش می یابند در شکل گیری رفتارهای آن مؤثر است و شیوه های فرزندپروری والدین پیامدهای مهمی برای سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان هستند و بر پایه ترکیب پاسخ دهی و چشم داشت های والدین، به سه نوع اقتدارمنش ، استبدادی و سهل گیر تقسیم بندی می شوند (حسین پور، 1381). در شیوه تربیتی اقتدار منش، والدین از نظر پاسخ دهی و چشم داشت ها در سطح بالایی قرار دارند. در شیوه تربیتی استبدادی، والدین قوانین سختی را برای فرزندان خود تعیین می کنند اما صمیمی و حمایت کننده نمی باشند و در شیوه تربیتی سهل گیر، والدین از نظر پاسخ دهی در سطح بالایی قرار دارند، ولی چشم داشت های آنها از فرزندان بسیار اندک است. کاتز و گاتمن (1993) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که والدینی که برای حل تعارض های خود سبک های خصمانه ای به کار می برند، فرزندانی دارند که دارای نشانه های رفتار ضد اجتماعی تری هستند (آهنگرانزابی و همکاران،1390). انگریست و همکاران (1996) بیان نمودند که سبک های فرزند پروری در کاهش رفتارهای پر خطر کودکان و نوجوانان مؤثر است. مطالعات نشان داده است که هر چه میزان حمایت و پاسخدهی والدین در شیوه تربیتی بالاتر باشد، میزان مشکلات رفتاری فرزندان نیز کمتر است (بیر و گوسونس ، 1999؛ آنولا و همکاران ، 2000؛ به نقل از رحمانی و همکاران، 1385).نتیجه تحقیق ویلدر و والت (2002) بیانگر این است که والدینی که وقت بیشتری را صرف سرپرستی فرزندانشان می کنند، دارای فرزندانی هستند که کمتر به سمت رفتارهای پرخطر و نامناسب متمایل می شوند.
دکوریک و همکاران (2004) در پژوهش خود نشان دادند که کیفیت منفی روابط بین والدین و فرزندان، نظیر تعارض زیاد و پیوند عاطفی کم، با سطوح بالاتر مشکلات رفتاری ارتباط دارد. ارگیز و رس (2006) نشان دادند که از لحاظ آماری بین سبک های فرزند پروری و مشکلات رفتاری نوجوانان ارتباط معنی داری وجود دارد. عبدالله زاده و سامانی (2010) در پژوهش خود نشان دادند که فرایندهای خانواده (مانند سبک های تربیتی، انسجام خانوادگی، انعطاف پذیری خانواده و...) بر اضطراب، افسردگی و فشار روانی کودکان و نوجوانان مؤثر است. نتیجه پژوهش آهنگرانزابی و همکاران (1391) نشان داد که بهترین روش فرزند پروری برای کاهش پرخاشگری فرزندان سبک دموکراتیک است.
از سوی دیگر سلامت روان والدین به خصوص مادر به عنوان اولین کسی که نوزاد با او ارتباط برقرار می کند و مهمترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و به عنوان کانون سلامتی یا بیماری کودک محسوب می شود، بسیار حائز اهمیت است. عدم استرس به عنوان یکی از فاکتورهای مورد نیاز برای سلامت روان قابل توجه است چرا که بدیهی است استرس عملکرد فرد را در قلمرو اجتماعی، روان شناختی، جسمانی و خانوادگی دچار اختلال می کند و باعث تغییرات روان شناختی مانند افزایش تحریک پذیری، اضطراب، تنش، حالت عصبی و ناتوانی در مهار خود، روابط اجتماعی و خانوادگی می شود و در ایفای نقش حرفه ای یا پدری و مادری، مانع به وجود می آورد (استورا، 1377؛ به نقل از اصانلو و همکاران، 1390). در تعریف استرس می توان گفت هر عاملی که باعث شود وحدت روان- زیستی انسان تهدید شود، استرس نامیده می شود (طریقتی، 1367؛ به نقل از اصانلو و همکاران، 1390). تحقیقات نشان داده است که مشکلات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. به بیان دیگر، هر چقدر مشکل روانی والدین شدیدتر باشد، ظهور اختلال های رفتاری کودکان نیز سریع تر خواهد بود. یافته ها بر اهمیت سلامت روان مادران بر بهزیستی کودک تأکید داشته و بیان می کنند که بیماری روانی یکی از والدین احتمال ابتلا کودک به بیماری های روانی را افزایش می دهد (سندرس ، 2002). نتایج مطالعات بیانگر است که کودکان با والدین دچار اختلالات روانپزشکی، مشکلات رفتاری بیشتری دارند (والر و همکاران ، 2000؛ وامبوت و ریس ، 2006). مداوس وهمکاران (2007) در تحقیقی نشان دادند که اضطراب، افسردگی و استرس مادران با افزایش اختلالات نظیر اضطراب و افسردگی، نقص توجه و بی اعتنایی مقابله ای در کودکان رابطه دارد. نتایج پژوهشی حاکی است که استرس، افسردگی و شیوه های مقابله ای ضعیف در والدین با مشکلات رفتاری سازگاری، تعامل اجتماعی ناکارآمد، خود اثرمندی پایین و مشکلات تحصیلی در کودکان همراه می باشد (کولمن و کاراکر ، 2003؛ جونز ، 2006 ؛ سالو وهمکاران ، 2009). همچنین جان و همکاران (2006) و کوهن و همکران (2009) هر کدام در تحقیقات جداگانه نشان دادند که بیماری جسمی یا روانی والدین می تواند در بروز رفتارهای ناهنجار در فرزندان نقش داشته باشد. ریاحی و همکاران(1391) در پژوهش خود نشان دادند که بین مشکلات رفتاری کودکان و اختلال روانی مادران همبستگی بالایی وجود دارد.
پروپوزال نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان
عنوان پایان نامه به انگلیسی:
The role of parenting styles in prediction of test anxiety and social anxiety in students
فرزند پروری - اضطراب امتحان- اضطراب اجتماعی
پرسش اصلی پژوهش :
آیا سبک های فرزند پروری در پیش بینی اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان موثر است ؟
بیان مسئله:
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه جوامع، به عنوان یک پاسخ مناسب و سازگار تلقی میگردد .فقدان اضطراب یا اضطراب بیمارگونه ممکن است ما را با مشکلات و خطرات زیادی مواجه سازد . اضطراب در حد متعادل و سازنده ما را وا می دارد که برای انجام امور خود، به موقع و مناسب تلاش کرده، بدین ترتیب زندگی خود را بادوام تر و بارورتر سازیم(1).
بندرت اتفاق می افتد که در خلال فرآیند نوجوانی بحرانهای اضطراب مشاهده نگردند، گاهی این اضطراب به طور ناگهانی و زمانی به صورت تدریجی ظاهر می شود . گاهی فراگیر است و زمانی بالعکس در خلال چند ساعت پایان می پذیرد . بنابراین، اضطراب به منزله بخشی از زندگی کودکان و نوجوانان ، یکی از مولفه های ساختار شخصیت آنها را تشکیل می دهد و از این زاویه است که پاره ای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را می توان بهنجار تلقی کرد و تاثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت . چون این فرصت را برای افراد فراهم می آورد که مکانیزم های سازشی خود را در جهت مواجه با منابع استرس زا و اضطراب آور گسترش دهند . بالعکس ، اضطراب مرضی نیز وجود دارد که به منزله منبع شکست و سازش نایافتگی به شمار می رود و طیف وسیعی از اختلالهای شناختی و بدنی تا ترسهای غیر موجه و وحشتزدگی را شامل می شود و فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند(2).
بین تمام سندرمهای مورد مطالعه روانشناسی، ناهنجاری اختلالات اضطرابی از همه شایعتراست(9)در مطالعات مختلف، شیوع اضطراب بر حسب جنسیت ، متفاوت گزارش شده است(10).
پایان نامه نقش سبک های فرزند پروری در هویت یابی و از خود بیگانگی دانش آموزان
هدف از پژوهش حاضر نقش سبک های فرزند پروری در هویت یابی و از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی است جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی شهرستان اردبیل که در سال تحصیلی 92-93مشغول به تحصیل هستند. نمونه آماری تحقیق به روش تصادفی ساده استفاده شده است . نمونه پژوهش تعداد 30 نفر از دانش آموزان مدارس دولتی و 30 نفر از دانش آموزان مدارس غیر دولتی بودند.روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق میدانی می باشد.ابزارگرد آوری اطلاعات مقیاس از خود بیگانگی ، پرسشنامه شیو ه های فرزندپروری و دیاناباوم ریند، پرسشنامه هویت یابی می باشد .نتایج نشان داد سبک فرزند پروری در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی از نظر یکی از متغییر ها تفاوت معناداری وجود دارد. شیوه فرزند پروری سهل گیرانه در دانش آموزان مدارس دولتی و سهل گیرانه در دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی بیشتر است. از خود بیگانگی در دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی از نظر یکی از متغییر ها تفاوت معناداری وجود دارد مقیاس های هنجاری و ناتوانی و انزوا در دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و غیر انتفاعی متفاوت است و متغیر هنجاری در دانش آموزان مدارس عادی و ناتوانی و انزوا در دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی بالاتر است. خرده مقیاس های آشفته،زود شکل گرفته ،پیشرفته در دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و غیر انتفاعی متفاوت است و متغیر آشفته و زود شکل گرفته و تعویق افتاده در دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی و متغیر هویت پیشرفته در دانش آموزان مدارس عادی بالا گزارش شده است . بین هویت به تعویق افتاده در دانش آموزان مدارس عادی و غیر انتفاعی تفاوتی مشاهده نشده است.
فهرست مطالب
چکیده. د
فصل اول : کلیات پژوهش
بیان مسئله. 1
اهمیت وضرورت پژوهش.... 6
اهداف پژوهش.... 6
فرضیه ها: 7
فرضیه اصلی: 7
تعریف نظری وعملیاتی متغیرها 8
تعریف مفهومی و عملیاتی فرزند پروری.. 8
ادبیات و پیشه پژوهش.... 11
فصل دوم : ادبیات و پیشینه پژوهش
مقدمه. 12
فرزند پروری.. 12
تاریخچه شیوه های فرزند پروری.. 15
نظریه های شیوه های فرزندپروری.. 16
نظریه اریکسون. 16
نظریه آدلر. 18
ابعاد شیوه های فرزندپروری.. 19
بعد گرم بودن والدین.. 19
بعد کنترل. 20
جنبه های منفی والدین.. 20
پیامدهای شیوه های فرزندپروری.. 22
شیوه های فرزند پروری.. 25
روش فرزند پروری استبدادی.. 25
روش فرزند پروری مقتدرانه (دموکرتیک) 26
روش فرزند پروری سهل گیر. 28
روش فرزندپروری بی اعتنا یابی مسئولیت... 29
از خود بیگانگی.. 30
تاریخچه از خود بیگانگی.. 30
تعریف جامع از خود بیگانگی.. 32
قلمرو روانشناسی اجتماعی از ازخود بیگانگی.. 34
اشکال پنج گانه سمین از خود بیگانگی عبارتند از. 37
هویت... 41
نظریه های هویت... 42
نظریه اریکسون. 42
نظریه مارسیا 44
دیدگاه کگان. 47
نظریه برزونسکی.. 48
پیشینه پژوهش.... 51
فصل سوم : روش شناسی پژوهش
روش پژوهش.... 56
جامعه آماری.. 56
حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 56
روش جمع آوری داده ها 58
ابزارگرد آوری اطلاعات... 58
روش تجزیه و تحلیل داده ها 60
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
الف-ویژگی های جمعیت شناختی.. 62
ب- یافته های توصیفی.. 65
ج- یافته های استنباطی.. 66
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری.. 73
محدودیت های پژوهش.... 77
پیشنهادات پژوهشی.. 77
پروپوزال سبک های فرزند پروری والدین در بیماران مبتلا به اختلال بی اشتهایی و پراشتهایی روانی
عنوان به زبان انگلیسی/(آلمانی، فرانسه، عربی):
تذکر: صرفاً دانشجویان رشتههای زبان آلمانی،فرانسه و عربی مجازند عنوان پایاننامه خود را به زبان مربوطه در این بخش درج نمایند و برای بقیه دانشجویان، عنوان بایستی به زبان انگلیسی ذکر شود.
Comparison of positive / negative affectis and parents’ child rearing styles of patient with anorexia nervousa and bulimia nervousa
ب – تعداد واحد پایاننامه: 6 واحد
ج- بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق به صورت مستند) :
بیان مسئله:
امروزه مباحثی همچون تغذیه و ارتباط آن با نگرش های فرد به خود،جهان و آینده مورد نظر بوده و چه بسا همین امر منجربه بروز اختلالاتی در خوردن و تغذیه گردد.با وجود اهمیت آشکاری که این مساله در زندگی افراد دارد و آنگونه که ضرورت این مساله اقتضا می کند، چندان مورد توجه روانشناسان مخصوصا روانشناسان ایرانی قرار نگرفته است(شریفی فرد، امل1377). اختلالات خوردن[1] یکی از اختلالات عصبی و روانی به شمار می رود که آمار مرگ و میر ناشی از آن بسیار زیاد است. و شامل بی اشتهائی عصبی[2] و پر اشتهایی عصبی[3] می باشد(آزاد1385).
بی اشتهائی عصبی به معنی فقدان میل به غذا و تحریک پذیری البته به معنای«عصبی بودن»است. بنابرین این اختلال را می توان روان رنجوری فقدان اشتها نامید. این اختلال حایز نشانه های از قبیل: کاهش افراطی وزن به دلیل روزه داری های افراطی، مشکلات طبی با غذا و ترس شدید از چاق شدن ،ادراک خویش به صورت چاق، علی رغم اینکه وزن کمتر از حد به هنجار بوده، ومبتلایان به پر اشتهایی عصبی کسانی هستند که کنترل برخوردن نداشته و معمولا اضافه وزن افراطی دارند. این افراد دارای ویژگی هایی ازقبیل: وزن در محدوده طبیعی- گر چه ممکن است کمی بیشتر یا کمتر از حد عادی باشد، داشتن اضافه وزن معنی دار، دوره های مکرر خوردن افراطی بدون داشتن کنترل می باشند( محمود علیلو ، 1387).
اختلالات خوردن معمولا تحت تأثیر عوامل مختلفی ایجاد می شود. این عوامل تحت عنوان فشارهای فرهنگی،عوامل زیست شناختی و عوامل روان شناختی طبقه بندی شده اند(محمود علیلو،1387).
مطالعات نشان می دهد که یک عامل ارثی قابل ملاحظه ای در ایجاد اختلالات خوردن نقش دارد. کسانی که در سابقه خانوادگی خود افسردگی ویا می بارگی دارند در مقایسه با دیگران بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات خوردن قرار دارند(به نقل ازمحمود علیلو،1387). وهم چنین در این افراد سطح انتقال دهندگان سروتونین و نوراپی نفرین مانند افسردگی کاهش یافته است(به نقل از آزاد، 1385).
از سویی اختلالات خوردن اغلب نشانه ای از وجود مشکلاتی از قبیل کمال گرائی، فقدان مهارت های ابراز وجود، ویا پایین بودن احساس ارزشمندی است و برای بعضی از افراد مواجهه با فشارهای زندگی خیلی سخت است. بویژه اگر آنها با فشارهای اضافی ناشی از انتظارات زیاد خانواده مواجهه باشند(محمود علیلو،1387). بنابراین انتظارات خانواده، نحوۀ رابطه والدین با فرزندان و به عبارت دیگر سبک های فرزند پروری والدین بر اختلالات خوردن فرزندان تأثیرگذار است. سبک های فرزند پروری روش هایی هستند که والدین در برخورد با فرزندان اعمال می کنند و در شکل گیری و رشد آنان در دوران کودکی و خصائص شخصیتی و رفتاری آن ها تأثیر فراوان وعمیقی دارد (شعاری نژاد، 1364؛ نقل از مومنی و امیری، 1386).
[1] - Eating disorders
[2] - Anorexia nervous
[3]- Bulimia nervous
چکیده :
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شیوههای فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان ( )پرداخته شده است . در پژوهش تعداد 60 نفر به عنوان گروه نمونه به شکل انتخاب در دسترس دبستان کیمیای سعادت منطقه 3 تهران انتخاب شده است.
برای سنجش روش فرزند پروری از آزمون بامریند و برای سنجش رشد اجتماعی کودکان از آزمون وایلند استفاده گردیده است و بدین منظور هر دو آزمون توسط والدین پاسخ داده شده است و داده های آماری بدست آمده توسط روشهای آماری توصیفی و استنباطی محاسبه گردیده است .
نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین سه سبک فرزند پروری ( مستبدانه ، سهل گیرانه ، آزاد منشانه ) فقط بین سبک فرزند پروری آزاد منشانه با رشد اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد . به این معنا که انتخاب سبک فرزند پروری آزاد منشانه از سوی والدین به افزایش رشد اجتماعی کودکان منجر می شود .
فهرست
چکیده : ۱
فصل اول : ۲
کلیات پژوهش… ۲
مقدمه : ۳
طرح مسأله : ۴
ضرورت و اهمیت پژوهش… ۵
اهداف پژوهش : ۶
پرسش پژوهش : ۷
فرضیههای پژوهش : ۸
متغیرهای پژوهشی : ۸
تعاریف پژوهشی : ۸
۱- شیوه سهل گیر. ۹
۲- شیوه مقتدرانه. ۹
۳- شیوهی استبدادی : ۱۰
رشد اجتماعی : ۱۰
فصل دوم : ۱۲
مقدمه : ۱۳
الف )رشد اجتماعی ۱۴
رشد اجتماعی در دورانهای مختلف : ۱۶
مرحله اول : ۱۷
مرحله دوم : ۱۷
مرحله سوم : ۱۷
رشد اجتماعی در دورهی پیش دبستانی : ۲۱
رشد اجتماعی کودک در دبستان : ۲۵
رشد اجتماعی در دوره نوجوانی : ۲۶
اهداف رشد اجتماعی.. ۲۹
نظریههای یادگیری اجتماعی « بندورا». ۳۲
مطالعات عروسک بوبو: ۳۳
تاریخچه فرزند پروری : ۳۴
شیوههای فرزند پروری از نظر باوم مریند: ۳۶
شیوه مقتدرانه. ۳۷
شیوه سهل انگاری.. ۳۸
شیوه خودکامه : ۳۹
اقتدار منطقی.. ۴۲
مردم سالار : ۴۲
دستوردهنده : ۴۳
استبدادی - آمرانه : ۴۳
غیر متعهد : ۴۳
نظریههای مربوط به شیوههای فرزند پروری : ۴۴
نظریه اریکسون : ۴۴
مرحله اول : ۴۴
اعتماد در برابر عدم اعتماد : ۴۴
مرحله دوم : ۴۵
استقلال عمل در برابر شرم و تردید : ۴۵
مرحله سوم: ۴۵
ابتکار در برابر احساس گناه : ۴۵
مرحله چهارم : ۴۶
تحقق عمل در برابر احساس کهتری : ۴۶
مرحله پنجم: ۴۶
احراز هویت در برابر پراکندگی نقش : ۴۶
مرحله ششم: ۴۶
دیگر آمیزی در برابر مردم گریزی یا انزوا طلبی : ۴۶
مرحله هفتم : ۴۷
پدیدآورندگی در برابر راکد ماندگی : ۴۷
مرحله هشتم : ۴۷
شکستگی و رشد یافتگی در برابر نومیدی : ۴۷
پژوهشهای انجام شده در خارج کشور : ۴۷
فصل سوم. ۵۱
روش پژوهش… ۵۱
مقدمه. ۵۲
جامعه آماری پژوهش : ۵۲
نمونه و روش نمونهگیری : ۵۲
ابزار پژوهش : ۵۳
روایی : ۵۴
پایایی ۵۴
تهیهی نسخهی فارسی : ۵۵
نمره گذاری : ۵۶
پایایی : ۵۸
اعتبار : ۵۹
روش جمع آوری دادهها ۵۹
روش آماری : ۶۰
تحلیل داده ها : ۶۱
فصل چهارم. ۶۲
مقدمه : ۶۳
فصل پنجم : ۷۸
نتایج پژوهش… ۷۸
بحث و نتیجه گیری : ۷۹
محدودیت های پژوهش : ۸۰
پیشنهادها : ۸۱
فصل ششم : ۸۲
خلاصه پژوهش : ۸۳
فهرست منابع : ۸۶