مبانی نظری سبک دلبستگی و نظریات مختلف دلبستگی (فصل دوم پژوهش)
در 65 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
2-2-13-1- تعاریف دلبستگی
به طور کلی دلبستگی را می توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک با مراقبش تعریف کرد. نتیجه ی عمده ی کنش متقابل بین کودک و مادر ایجاد نوعی دلبستگی عاطفی به مادر است، طوری که باعث می شود وقتی با او تعامل دارد، احساس شادی و شعف کرده و به هنگام استرس از این که او را در کنار خود دارد، احساس آرامش کند (برک[1]، 1388).
دلبستگی به پیوند هیجانی میان افراد اطلاق می شود. در واقع افراد برای ارضاء نیاز های عاطفی خود بر یکدیگر تکیه می کنند ( ربر[2]، 1985؛ به نقل از گلی نژاد، 1380) .
دلبستگی بیشتر به معنای دوست داشتن یا علاقه (رابینسون و دیویدسون[3]، 2000؛ به نقل از نصوحیان، 1391) و در واقع یک احساس قوی از علاقه نسبت به کسی یا چیزی است (هورنبای[4]، 2002؛ به نقل از یوسفی، 1389).
دلبستگی، پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یا مادر و یا افرادی که نوزاد در تعامل منظم و دائم با آنها است ایجاد می شود ( پاپالیا[5]، 2002).
دلبستگی به عنوان پیوندی قوی تعریف شده است که میان والد و کودک برقرار می شود و بعداً به روابط رمانتیک فرد با دیگران منتقل می شود (بالبی، 1969).
بر طبق نظر شافر و امرسون[6] (1964) دلبستگی یک رابطه ی هیجانی نزدیک میان دو نفر است که به وسیله علاقه دو طرفه و تمایل به نزدیکی مشخص می شود (به نقل از یوسفی، 1389).
جانسون و ویفن[7](1999) دلبستگی را اینگونه تعریف کرده اند : یک سیستم کنترل رفتار که هدفش حفظ محیطی امن و قابل پیش بینی است، به گونه ای که تعادل فیزیکی امکان پذیر شود.
دلبستگی به طور کلی رابطه ای دو سویه و پایدار بین مراقب و کودک می باشد که هم کودک و هم مراقب سهمی در کیفیت این روابط دارند ( فرالی[8]، 2003؛ میلز[9] و همکاران، 2007).
دلبستگی عبارت است از یک موقعیت پایدار و عمیق بیولوژیکی، روان شناختی و اجتماعی که بر اساس ارتباط بین کودک و مراقب در سال های اولیه شکل می گیرد (اینسورث، 1973؛ به نقل از جانسون و ویفن، 1388).
دلبستگی، پیوند هیجانی میان شیرخوار و مراقبش یا میان دو بزرگسال است؛ به گونه ای که فرد دلبسته، موقع ناراحتی به آن شخص دیگر پناه می برد، از او نمی ترسد و به خصوص در مرحله ای که حضور بیگانه ها اضطراب آفرین است، نسبت به مراقبت شدن توسط آن فرد علاقمند است و هنگام جدایی از او مضطرب می شود (فرمهینی فراهانی، 1378). ...
...
[1]-Berk
[2]-Reber
[3]-Robinson & Dividson
[4]- Hornby
[5]-Papalia
[6]- shafer & Emerson
[7]- Jonnson&Whiffen
[8]- Fraley
[9]- Millls
...
2-2-13-5- مبنای نظری دلبستگی
پیدایش دلبستگی و رشد آن را می توان از دیدگاههای روان تحلیل گری، کردار شناسی، رفتار گرایی و شناختی بررسی نمود. همه این نظریه های تحولی به گونه ای به رابطه اولیه کودک – مادر و تأثیر سازنده یا مخرب آن بر هیجانات، عواطف و رفتار و در مجموع شخصیت کودکی و بزرگسالی افراد تأکید داشته اند. رابطه مادر – کودک مهم ترین اصلی است که در رشد شخصیت انسان مورد تاکید اکثر روان شناسان قرار گرفته است (ماسن[1] و همکاران، 1380).
نظریه بالبی نشان دهنده کوشش وی برای معنا بخشیدن به داده های تجربی و نظریه ها بوده است. به طور مثال او از پژوهش های اشپیتز[2]، لورنز[3]، هارلو [4]و ... سود برده است. او در طی یک دوره چهل ساله، نظریه اش را برای تطبیق داده های جدید تنظیم کرد (فلاناگان[5]، 1999). بنا بر این در این قسمت برای جمع بندی مطالب و ارزیابی نظریه دلبستگی در پرتو شواهد تجربی به بحث درباره نظریه های دلبستگی قبل از بالبی پرداخته و سپس به بیان نظریه ی بالبی خواهیم پرداخت.
2-2-13-5-1- نظریه های دلبستگی
2-2-13-5-2- نظریه روان تحلیل گری فروید
اکثر کار هایی که در زمینه تحول دلبستگی انجام گرفته به طور مستقیم یا غیر مستقیم متأثر از نظریه ی روان تحلیل گری است. زیر بنای نظریه دلبستگی در واقع همان مبحث روابط موضوعی است که در روان تحلیل گری مطرح شده است (هاریس[6]، 2004). بر طبق این دیدگاه فعالیت های مراقبتی از قبیل شیر دادن که برای حیات کودک ضروری است، در شکل دهی دلبستگی نقش اساسی دارد. به ویژه این ادعا ی فروید که نوزاد انسان نیاز فطری برای مکیدن دارد که باعث تعامل می شود و همراه با تجارب شیر خوردن واقعی ارضاء می شود. نیازی که نوزاد به ارضای دهانی از طریق مکیدن و شکل های دیگر تحریک دهان دارد، باعث می شود که به پستان ارضاء کننده مادر و در نهایت خود مادر دلبستگی پیدا کند. از نظر روان تحلیل گران، نخستین روابط کودک، پایه و اساس شخصیت او را تشکیل می دهد. بر طبق نظر آنها کودک به این دلیل به چهره دلبستگی (مادر) علاقه مند شده و به او وابسته می شود که به تدریج در می یابد، مادر مسئول ارضا ء نیاز های دهانی اوست( بالبی، 1969). ...
[1]- Masen
[2]-Spitz
[3]-Lorenz
[4]-Harlow
[5]- Flanagan
[6]-Harrris
....
مبانی و پیشینه نظری خود تنظیمی یا خود نظم دهی (فصل دوم پژوهش)
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
در رویکردهای شناختی- رفتاری، تاکید بر ترغیب دانشآموزان به وارسی، اداره و تنظیمکردن رفتار خود است. تا اینکه به آنان اجازه دهند تا بهوسیله عوامل بیرونی کنترل شوند. در بعضی از مجامع، این روش "اصلاح شناختی رفتار" نامیده شده است. رویکرد شناختی رفتار هم از روانشناسی شناختی(با تاکیدش بر اثرات تفکر بر رفتار) و هم از رفتارگرایی(با تاکیدش بر فنون تغییر رفتار) نشأت میگیرد. رویکردهای شناختی رفتار سعی میکند تا بدفهمیهای دانشآموزان را تغییر دهند، مهارتهای کنارآمدن وی را تقویت نمایند، خود- کنترلیشان را افزایش دهند و خود انعکاسی سازنده را تشویق کنند(دوم ژان[1]،2002، ترجمه بیابانگرد،1384).
مفهوم خودسازماندهی یا یادگیری خودتنظیمی، یکی از مفاهیم مورد تاکید نظریه شناختی-اجتماعی بندورا است. یادگیری خودتنظیمی یک سازه مهم در تعلیم و تربیت است که دورنمای جدیدی را در یادگیری ارائه مینماید. اولین بار، اصطلاح خودتنظیمی توسط بندورا [2]در دهه1960مطرح گردید( به نقل ازکدیور،1380). اصطلاح خودتنظیمی در یادگیری از سال 1980معمول شده است، چون از آن زمان به بعد شکلگیری خودتنظیمی دریادگیری و مسئولیت و تعهد نسبت به یادگیری در دانشآموزان تاکید شده است(به نقل از ارجی، 1385).
نظریههای خودتنظیمی رفتار ریشه در نظریه های اجتماعی- شناختی رفتار دارند. خودتنظیمی رفتار شامل سه فرایند است(بندورا، 1991):
1-خودنگری یاخود بازنگری
2-خودسنجی یا خود داوری
3-خود واکنشی یا خود مشوقی
خودنگری(خودبازنگری): قبل از این که بتوانیم رفتاری را تغییر دهیم باید نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. هر چه بتوان رفتار خود را منظمتر بازنگری کرده، سریعتر می توان خودآگاهی بهدست آورد. اگر در عملکرد خود دقیق شدیم، اهدافی را انتخاب میکنیم که منجر به پیشرفت تدریجی میشوند.
خودسنجی(خودداوری): در این مرحله تصمیم میگیریم که آیا بیـن آنچه هستیم یا آنچه میخواهیم باشیم و ملاکهای شخصی همخوانی وجود دارد یا نه؟ منشأ ملاکهای شخصی را می توان در اطلاعاتی جستجو کرد که در مورد افراد دیگر کسب میکنیم. بر اساس نظریه شناختی- اجتماعی، بیشتر افراد دانش قابل ملاحظهای درباره بهترین شیوه کار برای بدست آوردن نتیجهای خاص دارند؛ اما، درباره نتیجه کاری که مشغول آن هستند،آگاهی ندارند و افراد وقتی از نتـایج کار خود آگاه می شوند، می توانند درباره تغییر رفتار خود تصمیم بگیرند.
خودواکنشی معمولا با واکنشهای عاطفی همراه است. وقتی کاری خوب پیش میرود یا هدفی در دسترس قرار میگیرد، معمولا انسان احساس شادمانی و رضایمندی میکند. اماوقتی شکست میخورد یا عملکرد ضعیفی نشان میدهد، معمولا خلق منفی یا نارضایتی را تجربه میکند. کسانی که موفق به خودنظم بخشی رفتاری شوند، با سلسله اعمال از پیش تعیین، مانند آنچه برای هدفشان مورد نیاز است، به صورت مؤثری از خود مشوقی استـفاده میکنند.
یادگیری خودتنظیمی:
خودتنظیمی،"تولید و هدایت اندیشه، هیجانها و رفتارها توسط خود فرد بهمنظور رسیدن به هدف است"(سانتروک[3]، 2004، ترجمه سیف، 1389). گرین و آزودو[4](2007، ترجمه سیـف، 1389) میگویند: " اگرچه بر سر تعریف خودتنظیمی در میان صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد، اما همه آنها بر این باورند که یادگیرندگان خودتنظیم جو فعال هستنند و به کمک نظارت و راهبرد، یادگیری خود را بطور مؤثر تنظیم میکنند." ....
[1] - Doom Jaan
[2] -Bandura
[3] -Suntrook
[4] -Green & Azvedo
...
نظریهها و الگوهای یادگیری خودتنظیمی:
نظریه ویگوتسکی:
پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی، انتقال از تنظیم توسط دیگری به خود خودتنظیمی را از طریق چهار مرحله اصلی تبیین میکنند(ویگوتسکی، 1981).
اولین مرحله، میتواند به وسیله محدودیتهای درک یادگیرنده از تکلیف و تنظیمهای بزرگسال دیگر یا فرد با تجربهتر فهمیده شود. یادگیرنده و فرد مجربتر دیگر، از طریق گفتار، نمادها و بازنماییهایی که با تعریف یادگیرنده از موقعیت پیوند میخورد، درک مشترکی را گسترش میدهند.
در طی دومین مرحله، یادگیرندگان بهصورت موفقیتآمیز و از طریق ابزارهای میانجی، شروع به مشارکت در ارتباط میکنند، و پیـوندهایی را بیـن سخن بزرگـسال و موقـعیت تکلیـف برقرار میسازند. در این مرحله، بهعنوان نمونه، یادگیرنده با هدایت یک بزرگسال، برای درک و تکمیل تکالیف، شروع به تمرین نمادها و بازیها میکـنند. حال، درک آنان به موقــعیت تکلیف، محدود میشود و مسئولیت تنظیم رفتار هنوز برعهده بزرگسال است.
در سومین مرحله تنظیم، از نقش و کارکرد ابزارهای میانجی که آنها را قادر میسازد تا تکالیف را بهطور مستقلانه و با مسئولیت بیشتر انجام دهند، آگاه میشوند. با این وجود تنظیمشان هنوز وابسته به راهنمای بزرگسال است. برای مثال، یادگیرندگان میتوانند سؤالات یا مثالهایی به منظور کمک به درک خود و تکمیل تکالیف با راهنمایی بزرگسال، تولید کنند.
در مرحله آخر، از طریق تعامل اجتماعی، استفاده از ابزارهای فرهنگی به بخشی از سازمان درونی یادگیرنده تبدیل میشود.در این مسیر، آنها شروع به کسب مسئولیتهای ارتباطی و تنظیمی از افراد با تجربه تر دیگر میکنند و سعی در رشد صلاحیت خودتنظیمی خود هستند.
در حالی که هدف نهایی، خودتنظیمی است، پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی از اصطلاحاتی مانند یادگیری انطباقی، یا تنظیم اشتراکی به منظور تاکید بر نقش تعاملات جاری میان افراد و بافت، در رشد خودتنظیمی استفاده میکنند. برای مثال، مدل تنظیم اشتراکی به مسئولیت مشترک میان معلمان و دانشآموزان در استقرار و نگهداری روابطی که خودتنظیمی را ارتقا میدهند، تاکید می کند. در این مدل، مسئولیت دانش آموزان در این است که جهان اجتماعی چندگانه و اهداف را سازمان میدهند؛ در حالیکه، معلمان مسئول تدارک حمایت سکوسازی و فرصتهایی هستند که میانجی تنظیم دانشآموز است(ترنر[1]، 2002، به نقل از مردعلی، 1387). ....
[1] Turner
مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس و خود پنداره
در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف عزت نفس
درجه تصویب، تایید و پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود یا خویشتن احساس میکند. این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد و یا مستقل از آنان باشد. میتوان نحوه شکل گیری عزت نفس را از طریق تفکر در مورد( خود ادراک شده) و ( خود ایده آل) مورد آزمایش قرار داد.خود ادراک شده همان خود پنداره است، یعنی یک دیدگاه عینی درباره مهارت ها، صفات و ویژگیهایی که در یک فرد وجود دارد یا فرد فاقد آنهاست.خود ایده آل عبارت است از تصوری که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد که لزوما پندارس پوچ و بیمعنی نیست بلکه یک تمایل صادقانه برای داشتن نگرشها و اسنادهای خاص است. زمانی که خود ادراک شده و خود ایده آل او این است که آدم مشهوری باشد ولی در واقع دوستان انگشت شماری دارد از عزت نفس پایین برخوردار خواهد بود( وجود و شکاف و فاصله بین خود ادراک شده و خود ایده آل عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود میآورد)(بیابانگرد،1372).
استور بر اساس مکتب روان پویایی ، فرمولی را برای عزت نفس تهیه نمود که این چنین است : نوزاد پس از تولد به طرز فزاینده ای از وابستگی و ناتوانی خود و نیاز به بزرگسالان آگاه می شود . اگر نوزاد در خانواده ای متولد شده باشد که آن خانواده پذیرنده ی وی باشد و مورد محبت ، نوازش و علاقه قرار گیرد به تدریج در طی رشد و تکامل خود احساس ارزشمندی می کند و والدین را به عنوان موضوعات خوب درونی می سازد . حال اگر این نوزاد در خانواده هایی به دنیا آمده باشد که مورد پذیرش ، لطف و نوازش قرار نگیرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزشمندی می گردد و این نقیصه در طی فرآیند رشد روانی به گونه های مختلف بر رفتار فرد تاثیر می گذارد که این موارد در بچه های بی سرپرست که والدینی ندادند بیشتر به چشم می خورد و در گروه کسانی قرار می گیرند که از ابتدای تولد مورد پذیرش، لطف و نوازش والدین قرار نگرفته اند.
1-6-2 تاریخچه عزت نفس
عزت نفس خواستگاهی گران پایه دارد. بیش از صد سال پیش، ویلیام جیمز[1]، پدر روانشناسی نوین چنین فرمولی برای عزت نفس ارائه داده بود. عزت نفس = (آمال و انتظارات )+ ( موفقیت). مفهوم عزت نفس، نزدیک به هفتاد و پنج سال پس از آنچه که جیمز درباره آن بیان کرد به همان صورت و بدون تغییر باقی ماند. اما در دهه 1960 در علوم اجتماعی تغییر چشمگیری رخ داد. برای توضیح رفتار انسان، اختیار فردی مطرح شد و بتدریج تاثیر پذیرفتن از قوای بیرونی به صورت تبیینی از مد افتاده درآمد در عوض نیروهای بیرونی هدایت فرد از درون به صورت اصلی ترین تبیینی درآمد که روشن می ساخت که انسانها به چه دلیل آنگونه عمل می کنند. دیگر زمان مناسبی برای زنده کردن مفهوم عزت نفس فرارسیده بود و در سال 1967 استانلی کوپر اسمیت چنین مطرح ساخت که عزت نفس در تربیت فرزندان نقش تعیین کننده دارد(بیابانگرد، 1372).
2-6-2 اهمیت عزت نفس
اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس( ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد میدانند. این باور گسترش یافته و دارای تاریخچه طولانی تیز هست. ابتدا روانشناسان و جامعه شناسان از جمله ویلیان جیمز، هریرت میدچالز بر اهمیت عزت نفس مثبت تاکید داشتند. چندی بعد صاحب نظرانی چون سالیوان و هودنی( خودپنداره) را در نظریه های شخصیتی شان وارد کردند. خلاصه اینکه عزت نفس یک جنبه خیلی مهم در کارکرد یا کنش کلی فرد است و یا زمینه های دیگر چون سلامت روانی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی در ارتباط است. شیوه های تعاملی عزت نفس به این صورت است که هم میتواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد که در زمینه دیگر حاصل شده است باشد(محمودی، 1378). ...
[1] William james
...
6-6-2 دیدگاه نظریه پردازان درباره عزت نفس
تئوری شخصیتی ادلر جزء مباحثی از روانشناسی است که اختصاصا به عزت نفس می پردازد و آنرا به عنوان یک متغیر بانفوذ و با اهمیت عنوان می نماید ( اسمیت ، 1987 ) . شیوه ی زندگی ترکیبی مشخص و منحصر به فرد از انگیزه ها ، خصلت ها ، علایق و ارزشها است که درهر عملی که فرد انجام می دهد ، متجلی می شود که تعیین کننده ی نحوه ای اندیشیدن ، آموختن و رفتار کردن است . بنابراین ، این طرح از پیش تعیین شده که زیربنای تمام زندگی روانی را تشکیل می دهد و تمام رفتار فرد از آن نشأت می گیرد . در سال های نخست زندگی فراهم می شود که نقطه ی عطف آن بر نحوه ی کیفیت روابط والدین وکودک استوار می گردد .( منصور ، 1379 ) .
7-6-2 چهار عامل مهم در تحول عزت نفس کودک از نظر کوپر اسمیت:
الف . ارزشی که کودک از سوی دیگران ، از طریق ابراز مهر و محبت ، تحسین و توجه دریافت می کند .
ب . تجربه همراه با موفقیت کودک ، مقام یا موقعیتی که خودش را درارتباط با محیط می بیند .
ج . تعریف شخصی کودک از موفقیت یا شکست .
د . شیوه ی کودک در ارتباط با بازحورد منفی یا انتقاد .
...
مبانی و پیشینه نظری اهمال کاری (فصل دوم پژوهش)
در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مانند بسیاری از اصطلاحات روان شناختی، اهمالکاری نیز به اندازه تعداد محققانی که در رابطه با این موضوع پژوهش کردهاند بسیار متنوع و متعدد میباشد(فراری، 1995به نقل از پورکمالی،1392).در واقع، تعریف واحد عملیاتی پذیرفته شده ای درباره اهمالکاری وجود ندارد و هر یک از صاحبنظران از منظر خود به این موضوع نگریسته، تعریفی از آن ارائه کرده اند. هر چند، تعاریف متعدد از ابعاد و جوانب مختلف اهمالکاری ارائه شده است، با این وجود، هیچ یک از این تعاریف با هم در تناقض نمی باشند(آسیف،2011). در ادامه به برخی از این تعاریف اشاره میشود.
از منظر روانشناسی، اهمالکاری به معنی بهتعویق انداختن کاری است که قصد انجام آن را داریم در واقع اهمالکاری به این معنا است که شخص تصمیم میگیرد به انجام کاری مبادرت کند، اما انگیزه لازم برای انجام آن فعالیت در چارچوب زمانی مورد انتظار و تعیین شده را ندارد.
البته این موضوع مبرهن است که تمام اصطلاحاتی که به نوعی با اهمالکاری ارتباط دارند، بیانگر به تعویقانداختن و به فردا موکول کردن کارها میباشد. بر این اساس، هنگامیکه افراد به طور مکــرر، شروع و یا به اتمــام رساندن وظایف در زمان معینی را به تعویق میاندازند، دچار اهمالکاری می شوند. اهمالکاری اغلب بهعنوان تأخیر غیرمنطقی رفتار، مورد بررسی قرار میگیرد و اینگونه تعریف میشود:"عمل به تأخیرانداختن کارها، به ویژه بدون دلایل مناسب" نیز، اهمالکاری را یک نوع گرایش غیرمنطقی به تأخیر در انجام کارهایی که باید به اتمام برسند، تعریف کرده است. معتقدند که اهمالکاری تحصیلی را میتوان هر نوع آگاهی در نظر گرفت که بهوسیله آن یادگیرنده فرض میکند و یا شاید حتی میخواهد یک تکلیف درسی را انجام دهد اما نمیتواند آنرا در چارچوب زمانی زمانی مناسب یا مورد انتظار برساند.دورا[1](2007، به نقل از آسیف،2011) معتقد است که به تأخیر انداختن و یا اجتناب از انجام هرگونه تکلیف که ناشی از اختلاف رفتار بین قصد و رفتار واقعی(عمل) است و برای فرد نتایج منفی به همراه داشته باشد، اهمالکاری می باشد.
الیس و ناس(2002). نیز اهمالکاری را به تمایل به اجتناب از فعالیت، محول کردن کار به آینده و استفاده از عذرخواهی و پوزش برای توجیه به تأخیر انداختن در انجام فعالیت تعریف کردند(به نقل از فراری، 1998). اهمالکاری را عقب انداختن انجام عملی به دلیل ناخوشایندی و ملالآوری آن تعریف میکند. از نظر فراری و تایس(2000) نیز اهمالکاری مبین تأخیر در آغاز یا ادامه کار است.
در نهایت میتوان گفت: گرچه در میان پژوهشها هیچگونه وفاق و اجتماعی در مورد تعریف اهمالکاری وجود ندارد(سولومون و راث بلوم، 1984 به نقل از پورکمالی، 1392)، اما یک ویژگی مشترک و عمومی میان همگی این تعاریف دیده میشود و آن مؤلفه"به تأخیر انداختن" است؛ به طوریکه، در همه این معانی و تعاریف نوعی "این دست و آن دست کردن" نهفته است. ...
...
[1] -Dowra
...
دیدگاهها و نظریات عمده در مورد اهمالکاری:
اهمالکاری به عنوان یک مسئله رفتاری:
اهمالکاری به عنوان یک مسئله شناختی :
اهمالکاری به عنوان یک مسئله انگیزشی:
نظریهخود ارزشی:
نظریه مدیریت زمان :
عوامل موثر در بروز اهمالکاری:
الف) علل شخصیتی اهمالکاری:
ب) علل وابسته به تکلیف اهمالکاری تحصیلی :
ج) علل مربوط به ادراک تواناییها:
ویژگیهای افرادسهلانگار:
پیامدهای اهمالکاری:
پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور:
Refrences
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اثربخشی سازمانی
در 57 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف و مفهوم اثربخشی سازمانی
اثربخشی سازمانی یک مفهوم واحد و منفرد نیست، بلکه موضوعی بسیار پیچیده است که مشتمل بر ترجیحات و انتظارات متفاوتی میباشد (کاتسیکی و همکاران[1]، 2011). اثربخشی سازمانی روشی است که سازمانها چگونگی تحقق موفقیتآمیز ماًموریتهایشان را از طریق راهبردهای سازمانی مورد ارزیابی قرار میدهند (کیو و لین[2]، 2011). به عبارت سادهتر اثربخشی سازمانی، معمولاً در قالب میزان یا درجهای است که در آن، یک سازمان اهدافش را به دست میآورد (کیم و همکاران[3]، 2011).
دیدگاه برخی از صاحبنظران در مورد اثربخشی:
اتزیونی[4] (1964) معتقد است اثربخشی واقعی یک سازمان خاص به وسیله درجه و میزانی که سازمان به اهدافش دست مییابد، تعریف میشود.
پرایس[5] (1968) اثربخشی را به عنوان درجه و میزان دسترسی به اهداف تعریف نمود.
پیتر دراکر (1974) اظهار میدارد که اثربخشی در واقع انجام صحیح کارها است.
ففر و سالانسک[6] (1978) اثربخشی را درجه و میزانی که سازمانها نیازها را برآورده میسازند و یا ارضاء معیارهای ارزیابی افراد خارج از سازمان نسبت به سازمان، تعریف میکنند.
کوئین و روباف[7] (1983) در قالب مدلهای روابط انسانی، سیستم باز، هدف عقلایی و فرایند داخلی، اثربخشی سازمانی را تعریف مینمایند. از دید مدل روابط انسانی با ابعاد انعطاف و کانون توجه داخلی، سازمان با ابزار انسجام و روحیه در پی هدف رشد منابع انسانی است. در مدل سیستم باز با ابعاد انعطاف و کانون توجه خارجی، سازمان با ابزار انعطاف و آمادگی به دنبال اهداف رشد و کسب منابع است. در مدل عقلایی با ابعاد کنترل و کانون توجه خارجی، سازمان با ابزار برنامهریزی و هدفگذاری به دنبال اهداف بهرهوری و کارایی است. در مدل فرایند داخلی با ابعاد کنترل و کانون توجه داخلی، سازمان با ابزار مدیریت اطلاعات و ارتباطات در پی اهداف ثبات و کنترل میباشد.
رابینز (1990) اثربخشی سازمانی را به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را تحقق بخشیده و همچنین حدی که توانسته است ذینفعان استراتژیک خود را شناخته و خواستههایشان را برآورده کند تعریف میکند (رابینز، ترجمه الوانی و دانایی فرد، 1391).
هوی و میسکل ( 1994) اثربخشی را این گونه تعریف کردهاند: توانایی مدیر برای داشتن موقعیت ممتاز در مذاکرات با محیط خود برای کسب منابع کمیاب و با ارزش. در این تعریف برای اثربخش بودن به رقابت در کسب منابع با ارزش و مذاکره با محیط اشاره دارد (عباسزادگان، 1382).
دفت (1998) اثربخشی سازمانی عبارت است از درجه یا میزانی که سازمان به هدفهای موردنظر خود نایل میآید. اثربخشی مفهومی کلی دارد و به صورت ضمنی دربر گیرنده تعدادی از متغیرهاست. هنگام تعیین اثربخشی سازمان، حدود یا میزانی که هدفهای چندگانه تأمین شدهاند، سنجیده و مورد قضاوت قرار میگیرد (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391).
لژینو و واس[8] (2009) اثربخشی را درجه و اندازهای که اهداف نهایی سازمان با توجه به برخی محدودیتها تحقق پیدا کند میدانند، که نقش مهمی در توسعه سازمانی ایفا میکند.
اثربخشی دارای سطوح فردی، گروهی، سازمانی میباشد.
اثربخشی فردی
سه دیدگاه در مورد اثربخشی شناسایی و مشخص شده است. اساسیترین سطح اثربخشی فردی است. اثربخشی فردی بر عملکرد وظیفهای کارمند یا اعضای خاص یک سازمان تاًکید میکند مدیران بهطور روزانه اثربخشی فردی را از طریق فرایندهای ارزیابی عملکرد که مبنایی برای افزایش حقوق، ترفیعات و سایر پاداشهای قابل دسترسی در سازمان هستند، ارزیابی میکنند. کارمندان اغلب در گروهها کار میکنند و این دیدگاه دیگری در زمینه اثربخشی ایجاد میکند (گیبسون[9] 1992 به نقل از مجیدیان، 1389).
اثربخشی گروهی
دیدگاه دیگر اثربخشی گروهی است. اثربخشی گروهی مشارکت تمام اعضای سازمان است. گروه اثربخش، گروهی است که سطوح عالی عملکرد کاری و حفظ و نگهداری نیروی انسانی را طی زمان کسب کند. ....
[1]. Katsikea and et al
[2]. Qiu and Lin
[3]. Kim et al
[4]. Etzion
[5]. Price
[6]. Pfeffer and Salancik
[7]. Quinn and Rohrbaugh
[8]. Lejeune and vas
2. gibsoon
...
روشهای نوین برای اثربخشی سازمانی
در این روشها چندین شاخص اثربخشی در یک چهارچوب منحصر بهفرد ادغام میشوند.
1- روش مبتنی بر تأمین رضایت گروههای ذینفع[1]:
جدیدترین دیدگاه ارائه شده در خصوص اثربخشی سازمانی رویکرد ذینفعان استراتژیک است. از این دیدگاه، سازمانی اثربخش است که خواستههای عوامل محیطی خود را که تداوم حیات سازمان مستلزم حمایت آنها است، برآورده کند. گروه ذینفع یکی از گروههای داخل یا خارج از سازمان یا سازمان دیگری است که در عملکرد سازمان نقش و سهمی دارد (رابینز، ترجمه الوانی و داناییفرد، 1391). تعیین میزان رضایت این گروهها به عنوان شاخص عملکرد سازمان به حساب میآید. هریک از این گروههای ذینفع، برای محاسبه اثربخشی دارای شاخص ویژهای میباشد. زیرا، منافع ویژهای در سازمان دارد. برای تعیین اینکه آیا سازمان از دیدگاه یک گروه خاص عملکرد خوبی داشته است یا خیر باید روی آن گروه تحقیق کرد. مزیت روش مبتنی بر رضایت گروههای ذینفع این است که در اجرای روش مزبور با دیدگاه بسیار وسیعتری به اثربخشی سازمان توجه میشود و عوامل محیطی و درون سازمانی مورد ارزیابی قرار میگیرند. (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391). این دیدگاه از آنجایی که به عوامل محیطی توجه میکند، شبیه دیدگاه سیستمی است. اما تفاوت آنها در این است که دیدگاه عوامل یا حوزههای استراتژیک- همانطور که از عنوانش پیداست - صرفا میخواهد خواستههای کسانی را که در محیط سازمان قرار داشته و میتوانند بقای سازمان را تهدید کنند را برآورده نمایند. دلیلی ندارد همه عوامل محیطی در نظر گرفته شود، تنها عواملی در نظر گرفته میشود که دارای نیروی قوی بر سازمان هستند و میتوانند تداوم و حیات سازمان را به خطر بیاندازند (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1385).
2- روش مبتنی بر ارزشهای رقابتی[2]:
دو پژوهشگر به نامهای رابرت کویین و جان رورباخ[3] شاخصهای عملکرد مختلف را که مورد استفاده مدیران و پژوهشگران قرار میگیرد در هم ادغام کردند و برای تعیین اثربخشی سازمان روشی را به نام روش مبتنی بر ارزشهای رقابتی ارائه کردند. در اجرای این روش یک گروه متخصص فهرستی جامع از شاخص های عملکرد تهیه کردند و به آنها نمره دادند (دفت، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1391). ...
...
[1]. Satisfaction interest group approach
[2]. Competing values approach
[3]. Robert Quinn and John Rohrbaugh
...
پیشینه داخلی و خارجی پژوهش
پیشینه داخلی
با توجه به محدود بودن پیشینه داخلی در رابطه با موضوع این پژوهش متغیرهای تحقیق به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت لذا پژوهشهایی در رابطه با سازمان یادگیرنده و اثربخشی سازمانی صورت گرفته که در ذیل بیان شده است:
رستهمقدم (1383) پژوهشی تحت عنوان" مطالعه دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان سازمان یادگیرنده از دید مدیران" انجام داده است. که این پژوهش از نوع توصیفی – زمینهیابی بوده و جامعه آماری آن کلیه مدیران گروههای آموزشی و رؤسای دانشکدهها که 44 نفر بوده است، میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کلیه ابعاد سازمان یادگیرنده، بین وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه تفاوت معنیداری وجود دارد.
حاجعلی (1388) پژوهشی تحت عنوان "بررسی رابطهی بین مدارس یادگیرنده و اثربخشی سازمانی در دبیرستانهای دولتی دخترانه شهر تهران" انجام داده است. جامعه آماری آن 8187 نفر بوده است که نمونههای آن بر مبنای نمونه گیری طبقهای نسبتی 409 انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سازمان یادگیرنده و اثربخشی سازمانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. و از بین مؤلفههای سازمان یادگیرنده، نیروی انسانی بیشترین قابلیت را برای سنجش اثربخشی سازمانی داراست. ...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارزشیابی تکوینی
در 40 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
ارزشیابی[1]
نظام تعلیم و تربیت نیز همانند سایر نظام ها دارای اصول و ویژگی های خاص خود است. یکی از ویژگی های اساسی و لاینفک آن ارزشیابی است که به واسطه ی آن می توان به بررسی نیازها، تعیین اهداف و راهبردها ،سنجش عملکرد و....پرداخت؛ به عبارت دیگر، ارزشیابی فعالیتی است که در تمام ساز و کارهای این نظام به کار برده می شود ومیزان کارایی واثربخشی فعالیت ها راروشن می سازد و هرگز نمی توان ازآن بی نیاز بود(سادلر[2]، 2010).
ارزشیابی تکوینی اشاره به آن نوع ارزشیابی دارد که به طور خاص به قصد ارائه ی با ز خورد مؤثر به دانش آموز جهت بهبود و تسریع در عملکرد تحصیلی به عمل می آید(سادلر، 1998). بنابراین بررسی ارزشیابی و آگاهی به مبانی و مفاهیم آن، چهارچوب مناسبی برای تصمیم گیری و اجرای دقیق برنامه های آموزشی فراهم می سازد ودر هر نظام آموزشی هدف از آن بیش از هر چیز دیگر آگاهی دادن و کمک به مربیان برای تبیین ضرورت و اهمیت درک ماهیت علمی ارزشیابی در جریان فعالیت یاددهی و یادگیری است(یارمحمدیان،1379).
نگاهی مختصر به سیر تحول (تاریخچه ) ارزشیابی آموزشی:
ارزشیابی در طول تاریخ به نوعی وجود داشته است و انسانها همواره به اشکال گوناگون ابعاد زندگی خود را مورد ارزیابی قرار داده اند. از نظر قدمت تاریخی به استناد منابع موجود ،مقامات چینی قریب 4000 سال پیش برای انتخاب کارکنان خود آزمون برگزار می کردند(پاپهام،1975به نقل از کیامنش،1370). در حوزه تعلیم و تربیت نیز اندازه گیری و ارزشیابی تاریخچه ای بس طولانی دارد. در ایران باستان در عهد شاپور، پادشاه ساسانی، در جندی شاپور جلساتی برای آزمون دانشجویان پژشکی برپا می کردند و اعطای گواهینامه پژشکی، موکول به موفقیت آن ها در آن امتحان می گردید(کیامنش،1370). در اوایل دوره ی قاجاریه نیز در مدارسی که بیشتر علوم دینی در آن تدریس می شد، ارزشیابی به عمل می آمد و آن به این ترتیب بود که در حضور علما و رجال شهر و اولیای دانش آموزان از میزان تسلط آنان به تعلیمات دینی و شرعی به صورت شفاهی و فردی، امتحان به عمل می آمد(راوندی،1364). اگر بخواهیم به فعالیت های نظامدار ارزشیابی که برای اولین بار به شکلی مدون انجام گرفته است، نگاهی گذرا داشته باشیم، ناگزیر باید به مطالعۀ جوزف مایر رایس اشاره کرد. وی این مطالعه ی منسجم را در زمینه ی ارزشیابی آموزشی در فاصله سالهای 1898-1987در کشور امریکا انجام داد و با آن عملکرد درست نویسی 3000 دانش آموز را مورد بررسی قرار داد(کیامنش،1370). در قرن بیستم به تدریج ارزشیابی در شاخه های مختلف علوم اجتماعی آموزشی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت. با توسعه علوم مختلف فعالیت ها و پژوهش های مربوط به ارزشیابی از دهه ی 1950گسترش یافت و بعدها به عنوان شاخه ای علمی با متدلوژی ویژه پا به عرصه وجود گذاشت. ...
...
[1]- Evalution
[2] - Sadler
...
ارزشیابی تشخیصی:
این ارزشیابی را می توان نوعی از ارزشیابی تکوینی به حساب آورد که هدف آن تشخیص وبررسی مشکلات ونارسایی های یادگیری دانش آموزان در یک موضوع درسی وهمچنین تعیین وجود یا عدم وجود مهارت های پیش دانسته برای هر درس جدید می باشد. البته برای تشخیص مشکلات یادگیرندگان دانش آموزان آزمون های تشخیصی وابسته به ملاک از آزمون های تشخیصی وابسته به هنجار کار سازتر هستند(سیف، 1380) .
ارزشیابی تراکمی (پایانی ):
این نوع ارزشیابی با نام های دیگری چون ارزشیابی نهایی،تجمعی یا پایانی نیز به کار برده شده است.ارزشیابی تراکمی به قضاوت وتصمیم گیری میزان تحقق یافتن هدف های نهایی آموزش می پردازد و منظور اساسی و اصلی از اجرای ارزشیابی تراکمی آنست که ببینیم آیا در پایان تدریس نتایج مورد انتظار وهدف های نهایی آن درس حاصل شده است یا خیر ؟ ارزشیابی تراکمی بیشتر از نوع آزمون های هنجاری یا وابسته به هنجار است زیرا در این ارشیابی ها هدف عمده مقایسه ی میزان پیشرفت میان افراد شرکت کننده است. ابتدا به توضیح تقریباً کاملی از ارزشیابی تکوینی از دیدگاه دانشمندان وصاحب نظران در این حوزه می پردازیم ودر نهایت به بازخورد وشیوه های آن در ارزشیابی های تکوینی خواهیم پرداخت .
ارزشیابی تکوینی از دیدگاه دانشمندان وصاحب نظران:
امروزه بحث درباره ی این موضوع که ارزشیابی برنامه های آموزشی باید به عنوان عامل تعیین کننده ی سودمندی هر گونه برنامه، توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی،اجتماعی و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد،به شدت رایج است ....
مبانی نظری نرم افزار آموزشی و رابط کاربر (پیشینه و فصل دو پژوهش)
در 74 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
حدود پنجاه سال از ظهور رایانه ها می گذرد. در همین مدت کوتاه، پیشرفتهای زیادی در جهت کامل تر و قدرتمند تر شدن این دستگاه صورت گرفته است به نحوی که در حال حاضر، به یکی از کارآمد ترین ابزار های بشر تبدیل شده است. کمتر زمینه ای از زندگی انسان را می توان یافت که رایانه بدان راه نبرده باشد و از ازخود اثر نیکویی در ساده تر کردن و سریع تر کردن کارها بر جا نگذاشته باشد، ازجمله فرایند یاددهی _یادگیری و فعالیت های جنبی آن نیز از حیطه نفوذ رایانه بر کنار نمانده است، به گونه ای که امروز رایانه به عنوان یکی از رسانه های آموزشی معتبر در موقعیت های آموزشی و غیر رسمی مطرح شده است (فیضی، 1381). عصر حاضر را سده «رایانه و ارتباطات» نیز نامیده اند، زیرا استفاده از رایانه در کلیه ابعاد زندگی انسان، با کاربردهای متنوع، رونق فراوانی یافته است. یکی از کاربردهای رایانه کاربرد آن در آموزش است. رایانه از نقاط ضعف نیروی انسانی مانند خستگی، فراموشی و سایر عواملی که باعث افت بازده آموزش می شود، مبراست و با دقت، سرعت و ویژگی های منحصر به فرد خود می تواند، نقش مهمی در فرایند یاددهی و یادگیری ایفا کند، بدین ترتیب رویکردهای گوناگون استفاده و بهره گیری از رایانه ها، ما را به این امر رهنمون می سازد که به طور صحیح از آن در جهت ارتقای سطح امور آموزشی و بازدهی مطلوب تر بهره مند شویم. با کاربرد رایانه در آموزش، برنامه درسی با شرایط و ویژگی های یادگیرنده هماهنگ می شود و مشکل تفاوت های فردی که از دیر باز در تعلیم و تربیت مطرح بوده است، کاهش می یابد ( فاضلیان و سعادتمند، 1383). رایانه به شکلهای مختلف و با روشهای جذاب و فعال، اطلاعاتی را در اختیار یادگیرنده قرار می دهد که وی باید آنها را یاد بگیرد و موقعیت هایی را فراهم می کند تا یادگیرنده با تمرین و تکرار، تبحر لازم را به دست آورد و در مورد مطالب آموزش داده شده پرسشها یا فعالیت هایی را طرح می کند که یادگیرنده باید به آنها پاسخ دهد یا آنها را انجام دهد؛ به عبارت دیگر چگونگی یادگیری یادگیرنده را مورد ارزیابی قرار می دهد (آراسته،1381).
رایانه ها را در حیطه آموزش از دو نظر می توان بررسی کرد: اول از نظر محتوایی که حیطه آموزشی از طریق آنها ارائه می شود که از این دیدگاه می توان به همان محتوای ارائه شده به وسیله نرم افزار های مختلف یا سی دی های آموزشی اشاره کرد، از دیدگاهی دیگر می توان به نوع و کیفیت سخت افزار و میزان کارایی آن در حیطه آموزش اشاره نمود ( احمد وند و ترک زاده، 1381). امروزه استفاده از رایانه ها نه تنها یک فرصت و امتیاز محسوب می شود، بلکه به عنوان یک نیاز مطرح است. البته این نکته قابل توجه است که رایانه نمی تواند عملا« جایگزین معلم» شود، بلکه به عنوان یک وسیله و رسانه ای مهم و پیشرفته بهبود قابل ملاحظه ای در کیفیت یادگیری ایجاد می کند. بسیاری از نویسندگان بر این باورند که برای تأمین خواسته های جامعه فناورانه کنونی لازم است تغییراتی در ساختار مدرسه های ما صورت گیرد. به عقیده پاپر حضور رایانه این امکان را فراهم می سازد که محیط های یادگیری خارج از مدرسه را به گونه ای تغییر دهیم که دانش آموزان بتوانند دانشی را که در مدرسه با مشقت فراوان و با صرف هزینه های زیاد کسب می کنند، با آموزش سازمان یافته بیاموزند. این مطلب به طور ضمنی حاکی از آن است که در جامعه فردا ، مدرسه کنونی ما جایگاهی نخواهد داشت. (فاضلیان، 1379).
نرم افزارها محصولاتی هستند که توسط شرکتهای نرم افزاری، برنامه نویسان، و توسعه دهندگان نرم افزارهای آزاد جهت انجام هدفی خاص طراحی و ساخته می شوند. نرم افزارها غیر قابل لمس بوده و در حافظه کامپیوتر اجرا می شوند مانند آهنگی که در برنامه مدیا پلیر اجرا می کنید ( مدیا پلیر یک نرم افزار از نوع مولتی مدیا است ) و یا ویندوز ایکس پی یا ویندوز 7 که استفاده می کنید یک نوع نرم افزار از نوع سیستم عامل است. یعنی به طور ساده تر هرچیز غیر قابل لمس نرم افزار به شمار می رود. نرم افزار را می توان به نوعی ( تعریف شخصی ) روح سخت افزار و کامپیوتر نامید چراکه سخت افزارها بدون نرم افزار تقریبا غیر قابل استفاده هستند. یعنی نرم افزار پل رابط شما با سخت افزار است و امکان بهره مندی کامل از سخت افزار را فراهم می کند[1]. ...
...
[1]http://mehr-se.ir برگرفته شده از سایت
...
ارزیابی واسط ، فرایند برآورد قابلیت به کارگیری واسط است و کنترل می کند که خواسته های کاربر بر آورده می شود یا خیر. لذا ، باید به عنوان بخشی از فرآیند وارسی و اعتبار سنجی سیستم های
نرم افزاری باشد .
در حالت ایده ال ، ارزیابی باید بر اساس مشخصات قابلیت به کارگیری و با توجه به صفات به کارگیری انجام شود. می توان ملاک هایی را برای این صفات قابلیت به کارگیری در نظر گرفت . به عنوان مثال ملاک قابلیت یادگیری ممکن است بیان کند که اپراتوری که با این کار آشنا است ، باید پس از3 تا4 ساعت آموزش ، 80 در صد از عملکرد سیستم را بفهمد . اما معمولا قابلیت به کارگیری به صورت کمیت بیان می شود . لذا، طراحان در ارزیابی واسط باید از تجربیات و قضاوت خود استفاده کنند .
تکنیک های ساده و ارزانی برای ارزیابی واسط کاربر وجود دارند که می توانند معایب طراحی واسط را پیدا کنند:
1- پرسشنامه هایی که اطلاعاتی راجع به نظر کاربران در مورد واسط جمع آوری می کند.
2- مشاهده کاربران در حین کار با سیستم .
3- عکس فوری از عملکرد خاص سیستم .
4- اضافه کردن کلی به سیستم که اطلاعاتی راجع به متداولترین خطاها و پر استفاده ترین امکانات جمع آوری می کند.
استفاده از پرسشنامه ارزان است . پرسش ها باید دقیق باشند ، نه کلی از طرح این نوع پرسش خود داری کنید’ راجع به قابلیت به کارگیری واسط توضیح دهید‘، زیرا پاسخ می تواند وسیع باشد و نتیجه خاصی را ارائه نکند . پرسش های خاصی مثل’ لطفا" قابلیت درک پیام های خطا را با مقیاس 1تا5 مشخص کنید‘ را مطرح نمایید . 1 به معنای بالا بودن قابلیت درک و 5 به معنای پایین بودن درک است.
باید از کاربران در مورد تجربه و زمینه کاری آنها سوال شود . بدین ترتیب، طراحان می توانند تشخیص دهند که کاربرانی با زمینه کاری و تجربه خاص ، با واسط مشکل دارند. ...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رفتار اطلاع یابی
در 58 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعاریف رفتار اطلاع یابی
ویلسون (2000) رفتار اطلاعیابی انسان را عبارت از فرایندی میداند که در تعامل دائمی با افراد، شبکههای اجتماعی، موقعیتها و بافتهای گوناگون شکل گرفته و معتقد است که این بافت و موقعیت اجتماعی است که بهوجود آورنده نیاز اطلاعاتی است و فرد را به استفاده از منابع دسترسپذیر مشخصی محدود میکند.
در دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، نیز رفتار اطلاعیابی چنین تعریف شده است: به الگوهای پیچیده رفتار و فعل و انفعالهای متقابل انسان هنگام جستوجوی هر نوع اطلاعات، رفتار اطلاعیابی اطلاق میشود. این اصطلاح به شیوههای گوناگون برای اشاره به هر بستری به کار میرود که در آن، اطلاعات جستوجو میگردد و تمام شکلهای اطلاعیابی را دربرمیگیرد. جزء «اطلاعیابی» این اصطلاح ممکن است، بیش از آن که به طور ضمنی میزان فعالیت مثبتی را برساند، از فعالیتی حکایت کند که توسط مطالعات فردی یا گروهی نتیجه نداده باشد. درحالیکه اصطلاح خنثای «گردآوری اطلاعات» ممکن است توصیفی عینیتر از «اطلاعیابی» ارائه دهد. جزء «رفتار» در این اصطلاح نیز ممکن است به سبب معنای ضمنی «رفتارگرایی» کمی مبهم جلوه کند (نوشین فرد، 1381).
2-3. تاریخچه رفتار اطلاع یابی
پس از جنگ جهانی دوم و با افزایش اطلاعات علمی و فنی در زمینه های گوناگون، بحث رفتار اطلاع یابی برای اولین بار در کنفرانس اطلاعات علمی انجمن سلطنتی انگلستان در سال ١٩٤٨ مطرح شد .دراین کنفرانس، مطالعاتی درباره نحوه استفاده کاربران از اطلاعات ارائه و آغازگر رویکردی جدید در مطالعه رفتار اطلاع یابی انسان شد. ده سال بعد، در سال ١٩٥٨ ، کنفرانس بین المللی اطلاعات علمی در واشنگتن، مطالعات رفتار اطلاعیابی را پیگیری کرد. پیش از ظهور رایانه برای ذخیره و بازیابی اطلاعات و در فاصله دهة ١٩٤٠ تا ١٩٦٠ محور اصلی بر استفاده از اطلاعات متمرکز شده بود .اولین پژوهش در این زمینه در سال ١٩٧٢ انجام گرفت که موضوعات آن درباره نیازهای اطلاعاتی جامعه شهری، چگونگی تأمین آنها، و امکان تأمین بهتر این نیازها از سوی سازمان ها بود. به نظر می رسد برای اولین بار پالمر [1]در اواخر دهة ١٩٨٠ به رفتار اطلاعاتی گروهی از دانشمندان پرداخته است. نتایج پژوهش وی نشان داد که رشته تخصصی، سازمان یا محیط شغلی و شخصیت، بر رفتار اطلاع یابی مؤثر است (ویلسون،2000).
البته در اواسط دهة ١٩٨٠، در پاسخ به ابراز نیاز به تمرکز بیشتر بر کاربران به جای نظام، حوزه رفتار اطلاع یابی تغییر عمده ای را هم در مفهوم آفرینی و هم در طراحی پژوهش ها تجربه کرد .اکثر مطالعات حوزه استفاده و کاربران با به کارگیری رویکردهای کا مل تر در مطالعه رفتار اطلاع یابی، به بررسی رفتار اطلاع یابی تغییر شکل داد. مشخصه این امر، تغییری در ماهیت جمع آوری داده ها از بررسی گروه های بزرگ از طریق پرسشنامه یا مصاحبه ساخت یافته به مطالعه گروه های کوچک از طریق مشاهده و مصاحبه های ساخت نیافته بود. همچنین، مشخصه مهم دیگر آن تحول در ماهیت رویکرد تحلیل، بویژه با تلاش آشکار برای تولید الگوهای اطلاع یابی افراد یا گروه ها بود ( مهو و تیبو، 2003). ...
[1] . Palmer
...
2-5-11. الگوی بلکین
الگوی بلکین (1984) بر این فرضیه استوار است که نیاز به اطلاعات نتیجه «ناهمگونی در وضعیت علمی» یک فرد است، چون افراد نمیتوانند آنچه را که نمیدانند یا جایش خالی است بهآسانی بیان کنند. سؤالهایی که طبق درخواست آنها به نظامهای اطلاعاتی ارجاع میشود، نمیتواند گویای نیازهای اطلاعاتی واقعیشان باشد. برای حل این مشکل، بلکین توجه خود را بر عبارت بیان مسئله متمرکز میکند ـ یعنی عبارتی که افراد برای توصیف چگونگی پیدایش نیاز اطلاعاتی از آن استفاده میکنند. در اینجا، بلکین زمینه و عناصر موقعیتی نیاز اطلاعاتی را در نظر داشته، و در این نکته با دروین هم عقیده بوده است که پی بردن به موقعیت کاربر، کلید حل معماست و پیبردن به «فاصله» (آنچه بلکین ناهمگونی مینامد) حایز اهمیت بسیار است. بلکین برای فهمیدن اینکه کاربر چگونه مسئله خود را بیان میکند، از رویکرد شناختی سود میبرد.
در این الگو، زمینه یا موقعیت همانگونه که در عبارت مرتبط به بیان مسئله منعکس میگردد، به سلسلهای از کلمات و شاخهها تبدیل شدهاست. در این شبکه، فراوانی هر کلمه مبین نزدیکی آن با موضوع موردنظر است. عوامل و تحرکات خارجی تصویر ذهنی را تغییر میدهند و این تصاویر ذهنی به نوبه خود در وقایع دنیای خارج تأثیر میگذارد (موریس، 1375). ....
مبانی نظری و پیشینه پژوهش آزمون های تحصیلی
در 42 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
آزمون وسیله ای است عینی و استاندارد شده که برای اندازگیری نمونه ای از رفتار یا خصایص آدمی به کار میرود.در این تعریف مراد از عینی بودن این است که روش اجراء، نمره دادن وتعبیر وتفسیر نتایج آزمون براساس قواعدی معین و مشخص صورت میگیرد و قضاوت و نظر شخصی در آن بیتأثیر است.برای هر آزمون دستورالعمل خاصی در مورد نحوه اجرا، طول مدت آزمایش ، دستورهای شفاهی ونحوه ارائه مثالها و روش تفسیرنمرهها تهیه میشود.اصطلاح استاندارد شده بدین معناست که آزمون قبلاًدر مورد گروه نمونه ای از افراد مورد نظر، در بوته آزمایش گذاشته شده است و نتایج پژوهشهای مربوط به آن از راه روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و روایی[1] و اعتبار[2] آن تعیین شده است.یک آزمون خوب دارای جدول نرم یا هنجارهایی است که نمرههای خام آزمون بر مبنای آن مورد تعبیر و تفسیر قرار میگیرند. مقصود از نمونهایی از رفتار یا خصایص،آن است که در هر آزمون نمونههای کوچکی از رفتار یا خصایص فرد که به دقّت انتخاب شده است، مورد مشاهده و اندازهگیری قرار میگیرد.همچنان که یک متخصص شیمی، برای تعیین مواد محلول در آب قطرهای از آن را مورد آزمایش قرار میدهد، یک روانشناس نیز مثلاًبرای اندازه گیری استعداد ریاضی یک فرد می تواند نمونههایی از توانایی وی را در حل مسایل،محاسبات کمی ریاضی مورد مطالعه قرار دهد.معرّف بودن[3] محتوای آزمون و قدرت تشخیص و پیشبینی آن بسته به این است که ماهیت و تعداد پرسشهای آزمون با چه دقتی از میان پرسشهای ممکن انتخاب شده و تا چه اندازه نمونههای واقعی رفتار مورد نظررا مورد سنجش قرار میدهد. به عنوان مثال،هرگاه در یک تحقیق معلوم شود که بین نمرههایی که گروهی از آزمودنیها با پاسخ دادن به پرسشهای یک آزمون فنی به دست میآورند و میزان موفقیّت آنها در مسایل فنی همبستگی معنیدار وجود دارد، در این صورت گفته میشود که آزمون مذکور دارای قدرت تشخیص و پیشبینی است.به همین دلیل است که گفته میشود مواد آزمونها باید با رفتارهای مورد پیشبینی، مشابهت داشته باشند.علاوه بر موارد بالا، باید به این نکته مهّم اشاره کنیم که نتایج آزمون تنها در مورد گروهی از افراد یا جامعه معتبر است که این آزمون قبلاًدر مورد افراد نمونهای استاندارد شده باشد که از نظر خصایص و متغیّرهای مؤثّر در نتایج آزمون کم و بیش مشابه گروه یا جامعه مورد نظر باشد. یکی از متغیّرهای بسیار مؤثّر در نتایج آزمونهای اجرا شده عامل فرهنگی است.نتایج آزمونی که براساس عوامل فرهنگی حاکم بر جوامع غرب استاندارد شده است، نمی تواند در مورد کودکان و نوجوانان و جوانان ایرانی از اعتبار و روایی کافی برخوردار باشد،مگر این که پرسشهای آن با شرایط فرهنگی ایران تطبیق داده شود و بررسیها و تحلیلهای آماری لازم در مورد نتایج حاصل از اجرای آزمون در باره گروههای نمونهای از کودکان و نوجوانان ایرانی انجام گیرد. بنابراین یک آزمون روانی باید مثل هر وسیله اندازهگیری دیگر، ویژگیهایی داشته باشد.ویژگیهای یک آزمون خوب را می توان به دو گروه بزرگ تقسیم کرد: ویژگیهای اصلی و ویژگیهای فرعی(گنجی،1385). ...
...
[1] validity
[2] reliability
[3] representativeness
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تربیت اخلاقی
در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف مفهوم اخلاق:
واژه اخلاق جمع خُلق و خَلق است و در لغت به معنی "مفاهیم خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی، طبع، مروت، خوشرفتاری" (دهخدا، 1357)
ابوعلی ابن مسکویه که از عالمان پیشین است در تعریف علم اخلاق چنین می گوید: "خُلق همان حالتی است که برای نفس انسانی حاصل می گردد که نفس را به جانب افعال آن و بدون تفکر و تامل به سوی کارهایی تحریک و فرا می خواند" (ابن مسکویه، 51:1415) "در آن هیئت نفسانی و حالت راسخه ای که خُلق نامیده می شود، اگر کانون افعال نیکو باشد، آن را خُلق حَسَن و اگر مصدر اعمال زشت باشد، آن را خُلق قبیح می نامند" (همان؛ 25)
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری بیان کرده است:
"خلق ملکه ای نفسانی است که باعث صدور افعال بدون فکر و تامل است و در حکمت نظری روشن شده است که از کیفیات، آنچه به سرعت از بین می رود، آن را حال خوانند و آنچه زوال آن به کندی باشد، آن را ملکه گویند. پس ملکه کیفیتی بوَد از کیفیات نفسانی و این ماهیت خُلق است". (طوسی؛1364؛101)
فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء نیز علم اخلاق را علمی می دانند که :"به کمک آن از حالات مختلف قلب اطلاع حاصل می شود که برخی از آنها پسندیده است، مانند صبر، شکر، اخلاص و شماری دیگر مذموم و قبیح است مانند حد و خیانت". (فیض کاشانی؛ بی تا: 31)
3.2. دیدگاه ها و مکاتب موجود در مورد اخلاق :
امروزه علم اخلاق دارای شاخه های متعددی است که هر بخش با رویکرد خاص به توضیح و تبیین علم اخلاق می پردازد که عمدتاً در سه شاخه اصلی طبقه بندی می شوند:
3.2. 1. اخلاق توصیفی [1]
3.2. 2. اخلاق هنجاری [2]
3.2. 3. فرا اخلاق [3]
3.2. 1.اخلاق توصیفى
اخلاق توصیفى چیزى است که جامعه شناسان، روانشناسان، مورخان و انسان شناسان به آن مىپردازند، در اینجا تنها به گزارش، توصیف وتبیین پرداخته مىشود و از هر گونه توصیه یا امر و نهى پرهیز مىگردد. در اخلاق توصیفى به اخلاق ملتها و اقوام مختلف و حتى اخلاق نحل توجه مىشود و مسایل و نظامهاى پذیرفته شده از سوى آنها توصیف و تبیین مىگردد. مثلاً مسائل اخلاقی را از دیدگاه اسلام یا مسیحیت بررسی می کند؛ گزاره هایی مانند «عدالت خواهی خوب است»، «دروغگویی بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. اگر چه ممکن است از سوی بعضی از دیدگاه های فرهنگ غرب، نظری متناقض با این گزاره ها ابراز گردد. هر گزاره اخلاقی را که در صدد توصیف اخلاقی یک فعل انسانی، از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا به طور کلی، از یک دیدگاه خاص است، اخلاق توصیفی می نامند.( پالمر، 1995: ص 11) ....
[1]- Deseviptive Ethics
[2]- Normative Ethics
[3]-Meta Ethics
....