هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار
چکیده
این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمانها میپردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه میشود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح میشوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی میشود. همچنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوشبینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته میشود.
منبع : روزنامه همشهری، پنجشنبه 24 شهریور 1384، سال سیزدهم، شماره 3801، صفحه 12.
کلیدواژه : هوش هیجانی؛ هوش تحصیلی؛ هوش بین فردی؛ مدیریت بازار
قسمتی از متن:
طرح تحقیقی هوش هیجانی
زندگی برای کسانی که فکر می کنند کمدی و برای کسانی که احساس می کنند تراژدی است
در واقعیت امر ما دو ذهن داریم، یکی که فکر می کند و دیگری که احساس می کند. این دو راه متفاوت شناخت، در کنشی متقابل، حیات روانی ما را می سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستیم. ولی در کنار آن نظام دیگری نیز برای دانستن وجود دارد، نظامی تکانشی و قدرتمند و گهگاه غیرمنطقی، یعنی ذهن هیجانی. تقسیم ذهن به دو بخش هیجانی و خردگرا تقریبا مانند تمایزی است که عوام میان «قلب» و «سر» قائلند. احساس یقین حاصل از «گواهی قلبی» بر درست بودن چیزی، متفاوت با گواهی عقلی و تا حدودی عمیق تر از آن است. نسبت کنترل عقلانی ذهن بر بخش هیجانی آن روند یکنواختی دارد; هر چه احساس شدید تر باشد، ذهن هیجانی مسلط تر و ذهن خردگرا بی اثر تر می گردد. به نظر می رسد که این ترتیب، از امتیازی سرچشمه می گیرد که تکامل طی اعصار متمادی به احساسات و ادراک های شهودی ما داده است تا راهنمای پاسخ های آنی ما در موقعیت های مخاطره آمیز باشند; زیرا گاها لحظه ای تامل برای فکر کردن درباره کاری که باید انجام شود، ممکن است به قیمت از دست دادن زندگی ما تمام شود. این دو ذهن در اکثر موارد بسیار هماهنگ عمل می کنند اما با این وجود، دو ذهن خردگرا و هیجانی نیروهای نسبتا مستقل از هم هستند. عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن خردگراست. ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ کند تا بررسی کند که چه می کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند. نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرایانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است، سرعت عمل آن است. اعمالی که از ذهن هیجانی سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل روش جاری و آسان گیر ذهن هیجانی در نگریستن به اطراف است که می تواند برای ذهن خردگرا کاملا مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد و غبار یا حتی در میانه راه متوجه می شویم که داریم از خود می پرسیم «راستی چرا آن کار را کردم؟» این سوال نشانه ای از آن است که ذهن خردگرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی. از متداول ترین پاسخ های هیجانی سریع و نپخته، ازدواج های غلط است; چرا که در حالات هیجانی (emotional) ذهن انسان از تفکر منطقی خالی می شود و پس از فروکش کردن هیجان ها تازه می فهمیم که چه بلایی سر خود آورده ایم. ذهن هیجانی همانند یک شمشیر دولبه است; امتیاز بزرگ ذهن هیجانی در این نکته است که می تواند واقعیت هیجانی رادر یک لحظه دریابد (او از دست من عصبانی است، او دروغ می گوید، او فکر خطرناکی در کله دارد)، و دریک آن به قضاوتی شهودی دست بزند که به ما می گوید در مقابل چه کسی باید احتیاط کنیم، به چه کسی باید اعتماد کنیم و چه کسی درمانده است. ذهن هیجانی رادار ما برای اعلام خطر است. اگر ما (یا پیشینیان ما در طول دوران تکاملی) در برخی از این موارد منتظر ارزیابی عقل خردگرا می ماندیم نه تنها ممکن بود اشتباه کنیم، که حتی شاید زنده هم نمی ماندیم. اما همین ذهن هیجانی ممکن است دردسرساز شود; مشکل اینجاست که این برداشت ها و قضاوت های شهودی از آنجا که در یک لحظه صورت می گیرند ممکن است اشتباه یا گمراه کننده باشند. حال با این مقدمه بهتر می توانیم مفهوم «هوش هیجانی» را دریابیم.
تعریف هوش هیجانی
زنگ تفریح یک مرکز پیش دبستانی است و عده ای پسربچه روی چمن ها می دوند. امیرعلی زمین می خورد، زانویش زخمی می شود و گریه می کند; اما پسرهای دیگر به دویدن ادامه می دهند به جز اردشیر که توقف می کند. وقتی گریه امیرعلی فروکش می کند، اردشیر نیز خودش را زمین می زند و زانویش را می مالد، وی فریاد می زند «زانویم زخمی شده است!» روانشناسان اردشیر را نمونه ای از افرادی می شمارند که از هوش هیجانی و بین فردی خوبی برخوردار است. به نظر می رسد که اردشیر در «شناخت احساسات» همبازی های خود و برقرار کردن «ارتباط سریع و هموار» باآنان توانایی بالایی دارد. فقط او بود که به درخواست کمک و درد امیرعلی توجه کرد و فقط او بود که سعی کرد دوست زمین خورده اش را تسلی دهد، هر چند تنها کاری که توانست بکند، مالیدن زانوی خودش بود. این حرکت جسمانی جزیی از استعدادی در برقرار کردن ارتباط حکایت دارد، یعنی مهارتی عاطفی که برای حفظ ارتباط های نزدیک در ازدواج، دوستی یا ارتباط حرفه ای اساسی است. این مهارت ها در کودکان پیش دبستانی تازه جوانه زده اند و در طول زندگی شکفته خواهند شد. با این وصف تعریف هوش هیجانی چنین است: «توانایی زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال خود». بنابراین هوش هیجانی مجموعه مهمی از یک سری توانایی هاست: توانایی هایی مانند اینکه فرد بتواند انگیزه خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانش های خود را به تعویق بیندازد و آنها را کنترل کند، حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکرش را خدشه دار سازد، با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد. هوش منطقی (IQ) و هوش هیجانی (EQ) تضادی با یکدیگر ندارند بلکه فقط با هم متفاوتند. دانستن اینکه شخصی فارغ التحصیل ممتازی است تنها به این معنی است که او در جنبه هایی که با نمره سنجیده می شوند بسیار موفق بوده است و احتمالا فردی با هوشبهر (IQ) بالاست، اما درباره اینکه او به فراز و نشیب های زندگی چه واکنشی نشان می دهد، چیزی به ما نمی گوید و مشکل در همین جاست. هوش تحصیلی - کلا کالا هوشبهر یا IQ - در مواقع بروز بحران و گرفتاری های زندگی، عملا هیچ نوع آمادگی ای در افراد پدید نمی آورد. با وجود آنکه هوشبهر بالا تضمین کننده رفاه، شخصیت اجتماعی یا شادکامی در زندگی نیست، با این حال مدارس و فرهنگ ما صرفا بر توانایی های تحصیلی تاکید می کنند و هوش هیجانی، یعنی مجموعه ای از توانایی ها و صفاتی که بی اندازه در سرنوشت افراد اهمیت دارند را نادیده می گیرند. نتیجه این وضع خیل عظیم فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در سطوح بالای دانشگاهی دارای مدرک اند ولی در پیش پا افتاده ترین روابط عاطفی و اجتماعی خود به شدت دارای مشکل اند. زندگی هیجانی حیطه ای است که مانند ریاضیات یا ادبیات می تواند در آن مهارتی کم یا زیاد داشت و مجموعه توانش های خاص خود را می طلبد. میزان شایستگی فرد در آن زمینه برای درک این مطلب که چرا فردی در زندگی پیشرفت می کند و فرد دیگری با همان میزان استعداد، در نیمه راه متوقف می شود. برخلاف هوشبهر که سابقه حدود یک صد سال تحقیق بر صدها هزار نفر را به همراه دارد، هوش هیجانی مفهوم جدیدی است. در حالی که عده ای معتقدند که هوشبهر را نمی توان از طریق تجربه یا آموزش چندان تغییر داد، ولی هوش هیجانی و قابلیت های عاطفی مهم را می توان به کودکان آموخت و سطح آن را در بزرگسالان ارتقا داد.
پایان نامه راهبردهای تنظیم هیجانی و تیپ شخصیتی D در پیش بینی وضوع وعدم وقوع بیماری های قلبی – عروقی
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی نقش راهبرد های شناختی تنظیم هیجانی وتیپ شخصیتی D درپیش بینی عدم وقوع بیماری های قلبی و عروقی صورت گرفت . پژوهش حاضرازنوع علمی – مقایسه ای می باشد . جامعه اماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به بیمارستان تبریز بوده که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی – عروقی دریافت کرده اند وازبین آنها تعداد 80 نفر به عنوان نمونه پژوهشی وبه روش تصادفی انتخاب شدند وبا پرسشنامه زیر مورد بررسی قرار گرفتند : 1- پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان 2- مقیاس تیپ شخصیتی Dوداده های پژوهشی با آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . نتایج پژوهشی نشان داد که مولفه های راهبرد های شناختی تنظیم هیجان وتیپ شناختی D می تواند دروقوع و عدم وقوع بیماری های قلبی و عروقی نقش داشته باشند. به عبارت دیگر مولفه های این دومتغیر پژوهشی به احتمال می توانند وقوع وعدم وقوع بیماری های قلبی و عروقی راپیش بینی کنند)01/0 >(P ونتایج به دست آمده با یافته های پژوهشی های دیگر مرتبط ، همخوانی داشت .
مقدمه
سالانه 17 میلیون نفر در دنیا به علت بیماری های قلبی – عروقی فوت می کنند و این بیماری ها، عامل 10 میلیون مرگ از 40 میلیون مرگی است که سالانه در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد؛ علاوه بر آن، یکی از علل عمده ناتوانی نیز می باشد (سازمان بهداشت جهانی[1]،2002؛ نقل از هاشمی،1390). در ایران نیز بیماری های قلبی – عروقی شایع ترین علل مرگ ومیر را به خود اختصاص داده است (صدربافقی، شهریاری،میر باقری، حقیقتف، نماینده، 1382). در مطالعه ای که در بیرجند در سال 1382، انجام شد بیماری های قلبی – عروقی با 1/24درصد موارد فوت به عنوان مهمترین علت فوت تعیین گردید. (کاظمی و شریف زاده، 1382). عوامل بسیاری در بروز بیماری های قلبی موثر می باشند.
از سویی این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشند که تحقیقات بسیاری را نیز متوجه خود ساخته اند. (دنولت[2]، 2003؛ خوسفی، 2008؛ بیاضی، 2005).
از جمله عوامل شخصیتی موثر در بروز بیماری های قلبی تیپ شخصیتی D می باشد. در این راستا تحقیقی که توسط دنولت و همکاران (2003) صورت گرفت، نشان داده شد که تیپ شخصیتی D، مستقل از عوامل دیگر، پیش بینی کننده مهمی برای بیماران عروق کرونری است.
همچنین، علاوه بر عوامل شخصیتی، عوامل روانی – اجتماعی نیز ارتباط تنگاتنگی با بیماری های قلبی عروقی دارند. از جمله این عوامل روانی – اجتماعی می توان به راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی[3] اشاره کرد. راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیب زا برای آنها اطلاق می شود (گروس[4]، 2008). طی تحقیقی که (ذوقی شیشوان، 1390) به عنوان بررسی نقش راهبردهای تنظیم هیجان و تیپ شخصیتی Aو D در پیش بینی آسیب پذیری روانی در بیماران ایسکمیک و نارسایی های قلبی مزمن صورت گرفت، بین تنظیم هیجانی با آسیب پذیری روانی هم در بیماران ایسکیمیک و هم بیماران نارسایی های قلبی مزمن، رابطه مثبت معنی داری بدست آمد.
این پژوهش نیز با هدف بررسی نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و تیپ شخصیتی D در پیش بینی وضوع وعدم وقوع بیماری های قلبی – عروقی صورت گرفت.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه پیام نور در 88 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
مقدمه:
آیا تا به حال با افرادی روبرو شده اید که از هوش کافی برخوردار بوده اما در زندگی اجتماعی و شغلی خود موفق نبوده اند؟
این پرسش نشان می دهد که ما از مطالعه جنبه های مهمی از توانمندیهای انسان در ارزیابی هوش غافل مانده ایم.
حتماً تا به حال درباره IQ [1] یا همان بهره هوشی، خیلی چیزها شنیده اید و حتماً شنیده اید که اگر کودکی IQ بالاتری داشته باشد، حتماً در بزرگسالی انسانی تحصیل کرده و موفق تری خواهد بود. شاید به همین خاطر است که تعداد زیادی از والدین، از همان دوران قبل از مدرسه رفتن، نگران کیفیت یادگیری فرزند دلبند خود و مدارسی که قرار است او در آنها درس بخواند هستند. غافل از این که امروزه تحقیقات علمی نشان می دهد که تنها داشتن هوش عقلانی زیاد برای کسب موفقیت کافی نیست و علاوه بر IQ ، کیفیات دیگری نیز لازم است که امروزه به آن هوش هیجانی[2] می گویند ( ابراهیمی 1387 ).
معدود زمینه هایی در روان شناسی هستند که به اندازه هوش هیجانی علاقمندی عمومی را برانگیخته باشند. در چند سال گذشته هوش هیجانی موضوع پر فروش ترین کتاب ها، مجله ها و مقاله های روزنامه ها بوده است.
فهرست مطالب صفحه
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات پژوهش
بیان مسئله .................................... 2
اهمیت وضرورت موضوع پژوهش ...................... 3
اهداف پژوهش ................................... 6
فرضیه های تحقیق ............................... 7
متغیرها........................................ 8
تعاریف نظری وعملیاتی متغیرها .................. 9
الف ) تعاریف نظری ............................. 9
ب) تعاریف عملیاتی ............................. 11
فصل دوم :پیشینه تحقیق
پیشینه موضوع پژوهش درایران ................... 13
پیشینه موضوع پژوهش در جهان .................... 14
مبانی نظری تحقیق............................... 17
تعریف هیجان ................................ 17
تعریف هوش .................................. 19
ریشه های تاریخی هوش هیجانی ................. 19
هوش هیجانی وبهره هوشی ...................... 23
آموزش هوش هیجانی ........................... 26
آیامی توان هوش هیجانی را آموخت وآموزش داد .. 27
برنامه های آموزشی که مستقیماً درمورد هوش هیجانی می باشند 28
رشد تنظیم هیجانی ........................... 30
عوامل موثر در قابلیت هیجانی ................ 31
نقش خود..................................... 31
مهارت های قابلیت هیجانی .................... 32
هوش هیجانی در محیط کار ..................... 34
هوش هیجانی وتفکر انتقادی ................... 39
تمایز بین احساسات سازنده ومخری ............. 42
استفاده از عواطف برای تعیین اهداف .......... 44
طبقه بندی هیجانی ........................... 45
انگیزش وهیجان .............................. 46
ترس هیجان .................................. 46
دلیل اهمیت عواطف چیست ...................... 47
چگونگی شکل گیری هوش هیجانی ................. 48
انواع هوش .................................. 51
مدل های هوش هیجانی ......................... 54
ویژگیهای آزمون هوش هیجانی .................. 55
آزمونی Eqi ................................. 57
زمینه های تاریخی هوش هیجانی ................ 61
نظریه سالوی ................................ 67
هوش هیجانی وهوشبهر بالا...................... 69
خلاقیت چیست ................................. 71
تعریف خلاقیت ................................ 72
مراحل خلاقیت ................................ 75
نظریه های خلاقیت ............................ 77
رویکردتداعی گری و رفتار گرایی .............. 78
رویکرد شناختی .............................. 79
رویکرد روان کاوی ........................... 80
رویکرد انسان گرایی ......................... 81
رویکرد روان سنجی ........................... 83
ویژگیهای افراد خلاق ......................... 84
موانع خلاقیت ................................ 86
موانع خلاقیت در مدرسه ....................... 86
محیط کلاسی مناسب برای پرورش خلاقیت ........... 88
نقش معلم درپرورش خلاقیت دانش آموزان ......... 90
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
مقدمه ......................................... 93
روش تحقیق ..................................... 93
جامعه آماری ................................... 93
نمونه وروش نمونه گیری ........................ 93
ابزار جمع آوری اطلاعات ......................... 94
الف: آزمون هوش هیجانی بار-آن (Bar-on).................... 94
ب: ـآزمون خلاقیت عابدی ...................... 95
روش آزمون خلاقیت عابدی ......................... 95
چگونگی اجرای تحقیق ............................ 96
شیوه نمره گذاری ابزار اندازه گیری خلاقیت ....... 97
روش آماری ..................................... 97
روش تجزیه وتحلیل داده ها ...................... 97
فصل چهارم : تحلیل یافته های پژوهش
مقدمه :........................................ 99
شاخص های آماری مربوط به کل آزمودنی ها.......... 100
نمودار هوش هیجانی ............................. 101
نمودار خلاقیت .................................. 102
آزمون فرضیه اصلی .............................. 104
نمایش گرافیکی همبستگی هوش هیجانی با خلاقیت ..... 105
نتایج آزمون همبستگی ........................... 106
آزمون فرضیه های فرعی .......................... 107
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی دختران وپسران ............................................... 108
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی ........................ 109
یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات خلاقیت رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی............................. 110
یافته های مربوط به میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم ...................................... 111
یافته های مربوط به میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم........................................... 112
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دختران( جدول 4-4) 113
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی پسران ( جدول 5-4) 113
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه اول دبیرستان (جدول 6-4) ................................... 114
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه دوم وسوم ( جدول 7-4) .......................................... 115
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه تجربی وریاضی ( جدول 8-4) ..................................... 115
همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه علوم انسانی ( جدول 9-4) ..................................... 116
فصل پنجم : نتیجه گیری
مقدمه ......................................... 118
پیشنهادات
الف : پیشنهادات مبتی بر فرضیه های بررسی شده 121
ب: پیشنهادات برای تحقیقات بعدی ............. 122
ج: پیشنهادات جانبی ......................... 122
محدودیتها ..................................... 122
منابع فارسی ................................... 124
منابع انگلیسی ................................. 129
پیوست ......................................... 130
پرسشنامه هوش هیجانی بار –آن ................... 131
پرسشنامه خلاقیت عابدی .......................... 134