پایان نامه بررسی و شناخت علل تفاوت بین مالیات های ابزاری تشخیصی قطعی و ارائه راهکارهای لازم جهت بیرون رفت از این متشکل
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی و شناخت علل و تفاوت بین مالیات های ابزاری تشخیصی و قطعی و ارائه راهکاری لازم جهت برون رفت از این مشکل پرداخته و آنرا مورد مطالعه قرار داده است، برای نمونه گیری از روش تصادفی منظم استفاده شده و تعداد نمونه تحقیق 120 شرکت انتخاب گردیده است که اطلاعات پس از استخراج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و همچنین برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استیودنت استفاده شده است که نتایج به صورت ذیل حاصل شده است:
نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول چنین تبین کرد با افزایش سهمیه وصولی حوزه های مالیاتی، مالیات بر در آمد تشخیصی حوزه های مالیاتی به همان نسبت افزایش می یابد. یعنی سهمیه وصولی بر رفتار ماموران مالیاتی تاثیر دارد.
بر اساس نتایج آزمون فرضیه دوم، اختلاف بین مالیات بر در آمد تشخیصی با سهمیه وصولی کمتر از اختلاف بین مالیات بر در آمد تشخیصی و مالیات ابزاری است. نتایج این فرضیه نیز با نتایج آزمون فرضیه اول هم راستاست و موید آن است که سهمیه وصولی رفتار ماموران مالیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد.
بر اساس نتایج آزمون فرضیه سوم، بین مالیات بر در آمد قطعی و مالیات بر در آمد تشخیصی تفاوت معنی داری وجود دارد که می توان این طور تفسیر کرد که به دلیل رفتار ماموران تشخیص، در مراحل شکایتهای مودیان سبب تعدیل مالیات تشخیصی می شود و در نتیجه شاید بتوان گفت رفتار ماموران در مرحله تشخیص مرّ قوانین و مقررات نیست و البته شاید بتوان نوعی فر آیند چانه زنی را در این مرحله متصوّر شد.
« فهرست مطالب »
عنوان :
فصل اول : طرح تحقیق
1 . 1 مقدمه
1 . 2 بیان مسئله تحقیق
1 . 3 سوال اصلی تحقیق
1 . 4 اهمیت تحقیق و هدف آن
1 . 5 فرضیه های تحقیق
1 . 6 روش گرد آوری اطلاعات
1 . 7 آزمون فرضیات
1 . 8 تعریف اصطلاحات
فصل دوم : مروری بر ادبیات موضوعی و پیشینه تحقیق
1 . 2 مقدمه
2 . 2 بخش اول: کلیات
2 . 2 . 1 . اهمیت مالیات
2 . 2 . 2 .نقش مالیات در جامعه
2 . 2 . 3 . مالیات و جایگاه آن در اقتصاد
2 . 2 . 4 . نگاهی بر در آمد های مالیاتی
2 . 2 . 5 . سهم مالیات از بودجه کشور
2 . 2 . 6 . سطح در آمد مالیاتی
2 . 2 . 7 . انتخاب نظام مالیاتی مطلوب
2 . 2 . 8 . وصولی مالیات بر اشخاص حقوقی در بودجه
2 . 2. 9 . نحوه تعیین بودجه مالیاتی استان ها
2 . 3 . بخش دوم : مالیات در ایران و اشخاص حقوقی
2 . 3 . 1 . تاریخچه مالیات در ایران
2 . 3 . 2 .تعریف مالیات، نظام مالیاتی ایران و عملکرد آن
2 . 3 . 3 . اصول وضع مالیات
2 . 3 . 4 . ساختار یک نظام مالیاتی
2 . 3 . 5 . کلیات نظری درباره ویژگی ها و جایگاه مالیات
2 . 3 . 6 . انواع مالیات
2 . 3 . 6 . 1 . انواع مالیات های مستقیم
2 . 3 . 6 . 2 . انواع مالیات های غیر مستقیم
2 . 3 . 7 . مالیات بر در آمد اشخاص حقوقی
2 . 3 . 8 . در آمد مشمول مالیات
2 . 3 . 9 . اشخاص مشمول مالیات
2 . 4 . بخش سوم : بررسی فرآیند های قانونی و اجرائی مالیات بر اشخاص حقوقی
2 . 4 . 1 . نحوه تشکیل پرونده مالیاتی
2 . 4 . 2 . فعالیت شرکت، تسلیم اظهار نامه، اعلام و پرداخت مالیات
2 . 4 . 3 . نحوه رسیدگی و تشخیص مالیات
2 . 4 . 4 . چگونگی قطعیت مالیات
2 . 4 . 5 . مرحله وصول مالیات
2 . 5 . بخش چهارم : تحقیقات انجام شده در مورد مالیات
فصل سوم : روش تحقیق
3 . 1 . مقدمه
3 . 2 . فرضیه های پژوهش
3 . 3 . جامعه مورد پژوهش
3 . 4 . حجم نمونه
3 . 5 . نمونه گیری
3 . 6 . روش و ابزار گرد آوری اطلاعات
3 . 7 . روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات
3 . 8 . تعداد نمونه
3 . 9 . ابزار و وسایل اندازه گیری
3 . 10 . روش آماری
3 . 11 . توضیحاتی در مورد روش های آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات
4 . 1 . نتایج یافته های پژوهش
4 . 2 . بیان توصیفی داده ها
4 . 3 . تحلیل نتایج آزمون فرضیه ها
4 . 4 . یافته های مربوط به فرضیه اول
4 . 5 . یافته های مربوط به فرضیه دوم
4 . 6 . یافته های مربوط به فرضیه سوم
4 . 7 . جمع بندی
فصل پنجم : خلاصه مطالب و نتیجه گیری
5 . 1 . بحث و نتیجه گیری
5 . 2 . بحث در نتایج
5 . 3 . نتیجه گیری
5 . 4 . تفسیر نهایی و پیامد ها
5 . 5 . پیشنهادات برای تحقیقاتی آتی
5 . 7 . محدودیت های پژوهش
منابع و مآخذ
ضمائم
هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار
چکیده
این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمانها میپردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه میشود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح میشوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی میشود. همچنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوشبینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته میشود.
منبع : روزنامه همشهری، پنجشنبه 24 شهریور 1384، سال سیزدهم، شماره 3801، صفحه 12.
کلیدواژه : هوش هیجانی؛ هوش تحصیلی؛ هوش بین فردی؛ مدیریت بازار
قسمتی از متن:
فن بیان تصویری ، با تکیه بر دانش فنی ، ابزاری کار آمد در دست مشاوران تبلیغاتی
مقدمه
هنر، یکی از بارزترین جلوههای اسرارآمیز فرهنگ و تمدن انسانی است که همواره بر حیات انسانی سایه افکنده است. هر جا کاوشهای تاریخ تمدن و باستانشناسی، نشانی از تمدن و فرهنگ بشری و تجلی آن کشف میکند، در هر سرزمینی که تمدنی به عرصه ظهور میرسد، آثار و مظاهر گوناگون هنری، اعجاب پژوهشگران تاریخ تمدن و هنر را برانگیخته است و رموز ناپیدای آن، حکیمان را به اندیشه و تأمل فرو برده است. یک محقق تاریخ هنر، با مطالعه آثار هنری و جلوههای آن، سیمای روشنی از تمدن و فرهنگ بشری در سرزمینهای پیشین به نمایش میگذارد. هنر، از اسرار آفرینش و حیات فرهنگی انسان است که اندیشمندان علوم انسانی را به پژوهش بیشتر فرا میخواند.
معنای هنر
در تاریخ فرهنگ و هنر انسانی، معنای هنر با نوعی الهام و اشراق همراه بوده است که گاهی عقل و ادراک انسانی از درک سرّ آن عاجز است. این موضوع نمایانگر این نکته است که هنر بیشتر با جان پاک هنرمند و یا سبک بیان او پیوند دارد، نه با صورتهای ذهنی و خیالی وی.
هنر در فرهنگ ایران
کالبد هنر و ادبیات به خاطر انس با فرهنگ الهی و سنتی، جلوه و نمود معنوی و انسانی یافته است. این دریافت از هنر در ادبیات فارسی[1] و عرفانی، به ویژه در زبان حافظ و مولانا، تجلی بارزتری از خود به نمایش گذارده است، چنانکه از این غزل حافظ، نوع بینش وی از هنر را میتوان درک کرد:
قلندران طریقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است
نگاه مولانا در مورد هنر نیز در این شعر عیان است
خود هنر دادن، دیدن آتش عیان
نی گپ دل علی النار دخان )مثنوی(
از دیدگاه حافظ و مولانا، عرفان نوعی علم ذوقی و هنری است و هنر نیز نوعی الهام و اشراق است و هنرمند هم از ذوق اشراقی بیبهره نیست. اکثر اندیشمندانی که درباره تعریف هنر به تأمل پرداخته و یا اظهار نظر نمودهاند، از حل رموز آن فرو ماندهاند. در واقع، غالب سخنان زیبا و دلنشین درباره هنر که گوش آدمی را نوازش میدهد، به غیر از ابهام و ادراکناپذیری آن، از حیث اندیشه در فضای محدودی سیر میکنند؛ چرا که این تعاریف، هر کدام از زاویهای خاص، هنر را توصیف کرده و نوعی بینش خاص را تداعی میکنند که گاهی، معنای کلی و روشنی از نفس هنر نمیانجامند.[2] هگل در این باره میگوید: تعریف هنر اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است.
معنای هنر
البته برای هنر، نمیتوان مانند اشیا و عناصر طبیعی، فرمول یا ضابطه خاص تعیین نمود، و از نظر منطقی، جنس، فصل و حد آن را ترسیم نموده و تعریف علمی از آن ارائه داد؛ چرا که هنر، امری معنوی است و در دل آن نوعی اشراق و شهود نهفته است.
توضیح اینکه، در جهان هستی امور معنوی قابل تعریف منطقی نیستند البته برای درک امور ذوقی و روحی به ارائه تعریف روشن از آنها نیاز نیست. درک و کشف ذوقی و وجدانی هنر و یا دریافت بی واسطه از آن مهم است، نه تعریف انتزاعی و منطقی. این موضوع تنها به هنر و زیبایی محدود نمیشود بلکه بسیاری از معانی بسیط و مجرد مانند وجود، حکمت، علم، عرفان، ادب، محبت، عدالت را نیز در بر میگیرد. از این امور نمیتوان تعریف حقیقی ارائه نمود زیرا این تعاریف در محدوده و قالب علوم میگنجد و امور شهودی و ذوقی را شامل نمیشود. به همین علت است که ذات هنر در دنیای امروز، هنوز به عنوان پدیدهای اسرارآمیز در ابهام باقی مانده و تعریف جامع و گویایی از آن ارائه نشده است. گویی هنر چونان قلهای دست نیافتنی است که انسان هرچه برای سلوک به آن تلاش به عمل میآورد، کمتر به کشف و شهود آن دسترسی پیدا میکند.[3]
اکنون به ارزیابی پارهای از تعاریف درباره هنر میپردازیم، هر چند در نگاه ابتدایی، این جملهها، جذاب و دلنشین به نظر میرسند اما با نظر دقیقتر ملاحظه میشود که در میان این تعاریف، هیچگونه انسجام و هماهنگی وجود ندارد.
تعریف هنر از زبان اندیشمندان
الف. هنر، انعکاس تخیل و تصور هنرمند است.[4]
ب. هنر، آفرینش زیبایی است به نیروی دانایی. [5]
پ. هنر، گزارش و ترجمهای است از روح هنرمند.[6]
ث. هنر دعوتی است به سوی سعادت. (شیلر)[7]
ج. عنوان هنر را بایستی به چیزهایی اعطا نمود که با آزادی به وجود آمدهاند. (امانوئل کانت)[8]
چ. هنر، گل زندگی است و هنرمند دوستدار واقعی بشر.[9]
ح. هنر، فعالیتی است طبیعی در قلمرو حیوانیت و از امیال جنسی سرچشمه گرفته است. (اسپنسر انگلیسی)[10]
خ. هنر، لذت و شوری است که عینیت یافته است.[11]
د. هنر، تشبیهی از جهان است که ما از آن لذت میبریم.[12]
[1] ـ سعدی، شاعر بزرگ فارسی میسراید: از نفسپرور، هنرپروری نیاید، فرهنگ دهخدا، حرف هـ، تهران، 1347 هـ ش.
[2] ـ چنانکه زیبایی مانند هنر قابل تعریف نیست از نظر حکمت انسانی نفس زیبایی نیز قابل توصیف است و نه تعریف. فلسفه اخلاق، شهید مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، آبان 1383 هـ ش.
[3] ـ از این نگاشته نباید چنین تصور شود که ما علم منطق را مفید نمیدانیم و یا به قیاس و استدلال منطقی ارج نمینهیم؛ بلکه مقصود این است که علم و بینش هنر، در غایت امری حضوری و شهودی است و به علم حضوری باز میگردد نه علم حصولی. ذوق و ادراک و خیال در هنر پس از گذر از مراحل حسی و خیالی و گذر از طبیعت، نوعی تجلی و تمثیل در روح هنرمند است. هنر از نظر منطقی ذاتاً قابل تعریف نیست بلکه قابل توصیف است. نظراتی که در مورد معنا و نفس هنر ارائه شده جنبه توصیف دارد و در ظرف منطق و حد و رسم آن به طور دقیق نمیگنجد. این موضوع تنها به مقوله هنر اختصاص ندارد. برای هستی تعریفی وجود ندارد و آنرا فقط با علم شهودی و احساس درونی میتوان دریافت. این همان «حقیقت وجود» است که جهان را پوشانده است. البته ما گاهی «مفهوم وجود» را فقط در ذهن مییابیم ولی آنرا نباید با حقیقت وجود خارجی اشتباه کرد؛ زیرا احکام این دو متفاوت است. در مورد نفس هنر نیز عین همین تمثیل وجود دارد. گاه مفهوم هنر را در ذهن مییابیم اما ذات و نفس هنر که جهان را فرا گرفته، چیز دیگری است.
[4] ـ این نوع از هنر بر اساس تخیل استوار است و علاوه بر اینکه تعریف به اخص است در این توصیف هنر ترسیم دقیقی صورت نگرفته است و تنها مستلزم تخیل هنری هنرمند است.
[5] ـ در این تعریف نیز نوعی ابهام وجود دارد. اینکه هنر، آفرینش زیبایی با نیروی دانایی است، یک تعریف کلی با در نظر گرفتن جنبه معرفتی هنر میباشد، در عین حال، توصیف جامع و دقیق از هنر به شمار نمیآید.
[6] ـ این تعریف، از هنر دور است، چرا که توصیف هنر به ترجمه روح هنرمند بازگشت میکند. در هر حال، معنای هنر در نوعی از ابهام قرار میگیرد.
[7] ـ در این تعریف، شیلر به غایت هنر توجه کرده است نه به ذات و محتوای هنر، لذا این توصیف از نظر معرفت غایتشناسانه قابل تأمل است؛ در عین حال بازگشت آن به اخفا است زیرا معنای سعادت دست کم به نظر برخی پنهانتر از معنای هنر است. نکته دیگر مانع نبودن تعریف شیلر است، زیرا غیر از هنر، امور دیگری مانند حکمت اخلاق نیز انسان را به سوی سعادت دعوت میکند.
[8] این تعریف کانت قابل نقد است و ابهام دارد، زیرا جای این پرسش وجود دارد که آیا تنها هنر با آزادی به وجود آمده است و یا چیزهای دیگری هم با آزادی به وجود آمدهاند. اگر مراد از آزادی اختیار انسان است، این تعریف هنر، مانع نیست؛ زیرا طبق نظریه کانت، همه اعمال ما اعم از اعمال هنری یا غیرهنری تابع اختیار و آزادی است و چون این تعریف شامل اعمال غیرهنری نیز میشود؛ بنابراین این تعریف نیز مانع نیست.
[9] این توصیف جنبه ذوقی و ادبی دارد؛ در واقع از تخیل سرچشمه میگیرد و هیچ گونه تعریف روشنی از معنای هنر به دست نمیدهد.
[10] ـ توصیف اسپنسر از هنر، انسان را به یاد نظریه پوپنهاور می اندازد که هنر و منشأ آن را در لذتگرایی حسی، میداند و در واقع، هنر را از جنبه آسمانی به مرتبه زمینی تنزل میدهد، تقریرات درس استاد فرزانه دکتر غلامرضا اعوانی، انجمن حکمت و فلسفه، تهران، 1378 هـ ش.
[11] این عبارت نیز دشوار، مبهم و ادراکناپذیر است و توصیف روشنی از هنر ارائه نمیدهد.
[12] این توصیف مبهم است و وجه تشابهی با ادبیات دارد؛ به علاوه توصیفی غیر جامع و مانع است. باز جای این پرسش باقی است که مراد از لذت، لذت جسمانی است یا لذت روحانی و یا هر دو. همچنین بیان روشنی از هنر ارائه نمیدهد که آیا به جنبه غریزی انسان بر میگردد یا به جنبه الهی و انسانی او.