خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

خرید و دانلود فایلهای علمی

انواع تحقیق پروژه پاورپوینت مقاله و سایر فایلهای مجاز

مبانی نظری موسیقی (فصل دوم)

در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتی از متن مبانی نظری

موسیقی

موسیقی و عناصر آن

موسیقی زبان جهانی شناخته شده ای است که قادر است سدهای فرهنگی، آموزشی، زبانی، ذهنی و هیجانی را از میان ببرد و با خط مشی فکری، حسی و عاطفی، خطوط ارتباطات بین فرهنگی را ارتقاء بخشد و تعاملات بین اقوام را تسهیل نماید (جانسون و رهولی دیویس[1]، 1996). اثر موسیقی در بیان و القای عواطف و هیجانات باعث شده تا افراد وقت زیادی را صرف شنود آن کنند (جاسلین و اسلوبودا[2]، 2001). در حقیقت بخش مهمی از ادراک موسیقی به خاطر پاسخ القاء شده هیجانی آن می باشد و این خود انگیزه ای قوی را برای تداوم شنود موسیقی فراهم می کند (پانسب[3]، 1995).

استفاده از موسیقی در جهت مطالعه اثرات آن بر انسان تحت دو فاکتور اصلی موسیقایی یعنی صورت (فرم) و معنا (محتوا) مورد بحث و تامل می باشد. فرم و معنا دو عنصر سازنده موسیقی هستند که بنابر تبعات متفاوت ساختاری مایه های متنوعی از عواطف و هیجانات را در شنوده موجب می شوند. صورت در موسیقی شامل عناصر و ارکانی چون ریتم، اکسانت، طنین، اجرا، تمپو، و معنا نیز دربر گیرنده ساختار فواصل، زیرایی و مدگردی می باشد (زاده محمدی، 1384). از ترکیبات همزمان این عناصر شاخه های متنوعی از موسیقی شکل می گیرد. اگر چه هر یک از این عناصر موسیقی در ایجاد شکل زیبا شناسی ملودی نقش دارند اما عدم ترکیب برخی از این عناصر تداخلی را در مفهوم موسیقی ایجاد نخواهد کرد. در مقابلف اساس موسیقایی یک قطعه بر ترکیب دو رکن اولیه موسیقی یعنی ریتم و ملودی قرار دارد (ساتو[4] و همکاران، 2007). علاوه بر این، ضرباهنگ یا همان تمپو عنصر مهم دیگری است که شکل ریتمیک یک ملودی را در سرعت زمانی خاص تنظیم می کند. در حقیقت بخش اصلی القای هیجانات منوط به سرعت اجرایی ریتم در یک قطعه موسیقایی می باشد.

ریتم الگوی زمانی فواطل در درون عبارت موسیقی است که درک قوی و ضعیف ضرباهنگ را به وجود می آورد (زاتر[5] و همکاران، 2007). در ملودی نیز توالی زیرایی موسیقی است که باعث شکل گیری عبارت موسیقایی می شود. اگر چه ملودی در زمان ساخته می شود و به نوعی ساختار و عبارت زمانی خود را دارد ولی مشخصه اصلی یک ملودی مربوط به ارتباط یک نت با نت بعدی آن می باشد (لیمب[6]، 2006). در حقیقت دو بعد اصلی یک ملودی شامل فواصل (فاصله در زیرایی بین دو نت) و بدنه ملودی (مسیر اصلی زیر ایی) است (پترو[7] و همکاران، 2004). از ترکیب این فواصل در موسیقی غربی، دو مد مینور و ماژر شکل می گیرد که دو مد مهم در موسیقی غربی می باشد. تفاوتی که بین مد مینور و ماژور وجود دارد در نوع قرار گیری فواصل آنها است، بدین صورت که فواصل در مد مینور نسبت به مد ماژور کوچک تر و بسته تر است (یعنی فاصله دو نت، نزدیک به هم است). در حالی که در مد ماژور فواصل بازتر هستند (فاصله دو نت از یکدیگر زیاد است). دستگاه موسیقی ایرانی نیز حاصل ترکیب این فواصل است که از نتیجه ترکیب این فواصل هفت دستگاه اصلی شکل می گیرد. در واقع، تفاوت دستگاه ها در نوع قرار گیری متفاوت فواصل است به شکلی که برخی از دستگاه ها مثل چهار گاه و ماهور دارای فاصله ای بازتر هستند (همانند مد ماژور فاصله دو نت از یکدیگر زیاد است).

در نگاهی کلی صورت، ظاهر و سطح موسیقی و معنا، محتوای احساسی و شهودی و فکری آن را به وجود می آورد. در هر اثر موسیقی صورت و معنا با هم تلفیق شده و هویت و حال خاصی را ساخته و گونه ای از موسیقی را به وجود می آورد. به طور کلی ریتم در موسیقی خاستگاهی فیزیولوژیک و بدنی دارد. انرژی فوق العاده ای را تهییج و به جریان می اندازد و در ضربهای ملایم انرژی را آرام و تسکین می کند و مسیر را برای تاثیرگذاری ملودی هموار می کند و یا آن را متوقف می سازد. به عبارت دیگر ریتم در موسیقی می تواند به گونه ای بکار گرفته شود که تسهیل کننده مسیر ملودی و تامل درونی و یا بازدانده آن باشد، به گونه ای که هیجان آن سدّی برای صور خیالی و توجه و تامل فکری شود(زاده محمدی، 1384). ...

....


[1] Johnston, K., Rohaly-Davis, J

[2] Juslin P., Sloboda J.A

[3] Pansepp J

[4] Satoh, M

[5] Zatorre, R.J

[6] Limb J.C

[7] Pietro, M.D

...

موسیقی

موسیقی و عناصر آن

گونه های موسیقی ایران

موسیقی و هیجان

موسیقی درمانی

تاریخچه موسیقی‌درمانی

تعاریف موسیقی‌درمانی

اصول نظری موسیقی درمانی

گونه‌های موسیقی درمانی

موسیقی درمانی غیر فعال‌ ( PMT )

موسیقی درمانی فعال‌ ( AMT )

موسیقی و مشاوره‌

موسیقی و موضوع‌های تحولی و آموزشی

موسیقی و تحریک

موسیقی همراه با‌ بازخورد‌ زیستی

فعالیت‌های گروهی موسیقایی

اهداف موسیقی درمانی

فنون موسیقی درمانی

رهیافت تم درمانی به رواندرمانی

رهیافت تم درمانی در موسیقی

طبقه‌بندی روانشناختی تم‌های موسیقی

منابع



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی

در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

موسیقی:

لغت موسیقی از واژه های هند و اروپایی است. نوشتار آن (Musiqus) با لغت «ذهن» (Mind) هم ریشه است(لطفی، 1377، ص 104).در همه ی تمدن های کهن، موسیقی نه تنها یکی از شاخه های مهم علوم محسوب می شده، بلکه درباره ی جنبه متافیزیکی و ارتباط موسیقی با جسم و روح و روان انسان ها نیز نظرات شگفتی وجود داشته که بخش هایی از آنها حتی به صورت مکتوب به ما رسیده است. در کانون های اصلی تمدن های باستانی (هند و چین،بین النهرین،مصر و ایران) جلوه های متافیزیکی موسیقی و تاثیر گذاری روانی آن، مهمترین جنبه های موسیقی محسوب می شده است. این جنبه ها که در بیشتر موارد در هم تنیده شده اند و از آمیزش آنها تاثیرات غایی و نهایی مورد نطر گرفته می شده است، در دو بعد کلی قابل تفکیک اند: جنبه های عام تاثیر گذاری موسیقی که حاصل از آن بهجت و سرور معنوی انسانی است، جنبه های خاص تاثیر گذاری موسیقی که اختصاصا در حوزه های موسیقی درمانی قابل تبیین است(مرادی، 1389، به نقل از درویشی، 1379، ص 39و40). موسیقی شکلی از هنر است که احساس، ادراک، عاطفه و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند و موسیقی درمانی به معنای استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقیایی برای توانبخشی تمامی بیماران (جسمی و روانی) است(اشمیت پرز، 1384).

3-2- موسیقی نیاز انسان :

موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیاز ها ریشه گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است.موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد.
ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی و خیال انگیزی است به این دلیل کوچک ترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد و تحریک می کند. از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم و ملودی وجود و مغز به هماهنگی، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلف مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیکره راست هماهنگی و کل(گشتالت) صدا و عواطف آن را درک می کند(زاده محمدی، 1380، به نقل از گینز و برادشو، 1977). به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقایی, ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است. شایان ذکر است کشش های قسمت راست مغز توسط سیستم لیمبیک(مرکز عواطف) توسعه می یابد. و نیمکره راست را در خواندن بدون کلام، درک الگوی کلی، رنگ آمیزی، بلندی صدا، ساختار هارمونی صداها و جنبه غیر کلامی آن موثر می داند.از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی، الهام و... در آمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است.اما بیش از هر چیزی موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.موسیقی سیستم عواطف (لیمبیک) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی، که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت بخشد. همچنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیزد موسیقی نیروی همدلی است به همین خاطر قدرت وحدت و پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقه ملی بهره جست و محبت و همدلی را در جامعه تقویت کرد. در مقیاس و دیدی وسیع تر موسیقی طنین وحدت عالم است(زاده محمدی، 1380). ...

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

تحقیق موسیقی هندی

تحقیق موسیقی هندی

فهرست:

آغاز سخن.............................. 2

فصل اول

جنبه های تاریخی....................... 3

جنبه های عرفانی و معرفت شناسانه....... 6

تجربه زیباشناسانه موسیقی درهند........ 15

فراگیری موسیقی هندی................... 17

بررسی اسطوره شناسانه راگاها در موسیقی هندی 19

ناگاوارالی و پوناگاتودی، راگا......... 21

وارالی، راگا.......................... 21

مگارانگینی یا مگ مالر، راگا........... 21

دیپاکا، راگا.......................... 22

گونداک ری آ، راگا..................... 24

آهی ری، راگا.......................... 26

سخن آخر............................... 29

فصل دوم

رقص (Dance)............................. 31

شرح اسلایدها........................... 53

منابع و مآخذ.......................... 55

======================= بخشهایی از متن:

جنبه های تاریخی:

با نگاهی به تاریخ بشر سبک های گوناگون و مشخصی را در پهنه وسیع زندگی موسیقایی انسان مشاهده می کنیم که همیشه هم در حال تحول بوده اند. ما شاهد رشد و پیشرفت گامهای پنتاتونیک[1] در شرق آسیا، صورت های ظریفی از اوزان چندآوایی در به صدا در آوردن ناقوسها[2] و دیگر آلات موسیقی ضربی[3] در نواحی اطراف اندونزی و جنوب شرقی آسیا هستیم. در غرب آسیا، محدوده عربی زبان شمال آفریقا، ایران، پاکستان، هند و بنگلادش چنان نظام ملودیکی به ثمر رسیده است که در نهایت زیبایی و هماهنگی قرار دارد و در آن از صدای انسان به عنوان زیباترین و رساترین عنصر موسیقایی استفاده می شود.

آنگاه می رسیم به سیاهان آفریقا و در آنجا شاهد کهن ترین اوزان بشری هستیم که از آنها به عنوان ضروری ترین عناصر اجتماعی استفاده می شده، اجتماعی که در آن زندگی بشر پوشیده در اصوات بوده و این اصوات بودند که در عملی ترین و در عین حال رویایی ترین وجه ممکن به زندگی بشر آن دوره معنی می دادند.

حتی همین نواحی جغرافیایی وسیع نیز تقسیم بندی های خاص خود را دارند و هر تقسیم بندی به نوبه خود زیر مجموعه ها و گروه بندی های متعدد دیگری را می‌طلبد، هر کدام از این مجموعه ها در نوع خود منحصر به فرد و غالباً دارای یک ویژگی بومی هستند.

برای شناسایی فرهنگ های مختلف، بوم شناسی نقش مهمی بازی می کند. بعضی از این فرهنگ های موسیقایی دوره اوج شکوفایی خود را صدها سال پیش طی کرده اند و تاثیرات به سزایی در تفکر و خلاقیت موسیقایی کشورها و سرزمین های اطراف خود داشته اند، سرزمین هایی که جنگ ها و پیروزی های متعدد را از سرگذرانده اند، سیل‌ها و خشکسالی ها به خود دیده اند ولی همچنان سنن خود را حفظ کرده اند.

یکی از ستبرترین این سنتها که هرگز دوام خود را از دست نداد بلکه هم از طریق قوای درونی و هم به وسیله تفکرات و تصورات و پالایشهای خارجی خود را غنی کرد، سنت موسیقی هندی است.

ریشه های این سنت به 6000 سال پیش بر می گردد، البته این تاریخ گذاری بر مبنای شواهد تاریخی مکتوب است و چه بسا این سنت دارای قدمت بیشتری نیز باشد. اولین نظام دقیق موسیقایی مربوط به سومریان است. موسیقی جزء ضروری آیین ها و مراسم مختلف در زندگی سومریان بوده، ایشان درمعابد و مقبره ها از موسیقی و آلات موسیقایی استفاده می کردند.


[1] Pantatonic Scales

[2] Gongs

[3] Percussion Instruments

...

جنبه های عرفانی و معرفت شناسانه:

موسیقی جزء عناصر باستانی فرهنگ و تمدن هندی است، حتی خیلی پیشتر از ظهور مسیحیت، موسیقی هندی دارای قوانین مشخص و نظام های دقیقی بوده که موجب به ثمر رسیدن تجربیات موسیقایی اصیل و قابل توجهی شده اند.

در جای جای متون باستانی هند در مورد موسیقی مطالبی آمده است و در آنجا از موسیقی به عنوان فعالیتی تعبیر می شود که توسط «راسا[1]» رهبری می شود.

«راسا» به معنی عطر، طعم و چاشنی است، عنصری که به کار هنری تشخص می‌بخشد و کیفیت آن را تعیین می کند؛ پس موسیقی هندی را باید چشید، نباید تنها به آن گوش کرد بلکه باید آنرا بویید، باید آن را با تمام وجود پذیرفت و جذب کرد همانگونه که شاگردان هندی در گذشته چنین می کردند، اینان با دقت تمام ابعاد موسیقی را از محرکهای جسمانی گرفته تا لذات زیباشناسانه آن مطالعه می کردند، آنها طبیعت احساس را تحلیل می کردند و حتی به مطالعه شرایط و عواملی می پرداختند که احساس ها تحت تاثیر آنها به وجود می آیند، از کنار هیچ چیز با بی اعتنایی و ساده انگاری نمی‌گذشتند، برای مثال وقت زیادی را صرف مطالعه ضمیر ناخودآگاه و احساس های ناخواسته می کردند، موضوعی که علم جدید در غرب چندی بیش نیست که به اهمیت آن پی برده است.

البته وقتی در اینجا سخن از تحلیل و مطالعه به میان می آید باید توجه لازم را داشته باشیم که منظور مطالعه و تحلیل به معنای امروزی و غربی کلمه نیست بلکه آنها با رجوع به دنیای درون و از طریق شهود حقایق را می جستند، ...


[1] Rasa

...

فراگیری موسیقی هندی:

دکتر آناندا کوماراسوامی[1] معتقد است که تاریخ هنر هندی، تاریخ تلمذ پیوسته و خالصانه شاگردان هنر در محضر اساتید می باشد.

او می گوید هنر موسیقی که امروزه ما وارثان آن هستیم زادة مستقیم آن مکتب‌های باستانی است که سینه به سینه منتقل شده اند، مکتب هایی که سنن مربوط به آنها همواره همراه با شرح و تفصیل به هنرجویان تازه نفس به ارث رسیده است.

در شرح گفته دکتر کوماراسومی باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که در اینجا منظور از شرح و تفصیل، کتابت و نظام تعلیمی امروزی نیست بلکه این شرح و تفصیلی است که فقط در یک رابطه نزدیک و استثنائی بین استاد و شاگرد معنا می‌یابد، رابطه ای که در هیچ مدرسه ای یافت نمی شود و هرگز قابل تکرار نیست و به تعداد معلمان و شاگردان قابل تصور می توان شروح وتفاصیل متفاوت را تصور کرد.

این، بنیاد فراگیری موسیقی سنتی هندی است که تجسم و شکوفایی آنرا تنها در نظام «Gurukula» می یابیم.


[1] Dr.Ananda Coomaraswamy



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقالةگرایش موسیقی با شخصیت

مقالة: گرایش موسیقی با شخصیت

فهرست:

گرایش موسیقی با شخصیت

گرایش شخصیت های عرفانی به موسیقی

موسیقی و مذهب

موسیقی نشان دهنده شخصیت افراد

ملودی های انتخابی و نوع شخصیت

برگردان شخصیت افراد با موسیقی درمانی

موسیقی و شخصیتی آرام

نظر مولانا در ارتباط با موسیقی

ــــــــــــ--------------------------ــــــــــــــ

گرایش شخصیت های عرفانی به موسیقی

موسیقی از آن جا که با روح و قوای روحانی سر و کار دارد از دیر باز مورد توجه ادیان و مذاهب مختلف قرار داشته است و پیروان هر دینی از موسیقی در اجرای مراسم دینی خود استفاده می کرده اند:هندو ها نماز و عباداتشان همه توام با سرودهای مذهبی و تشریفات خاص در معابد با ساز و موسیقی انجام می پذیرد هم چنین نقوش باقی مانده از دوران عظمت ایلام(مربوط به حدود قرن هشتم قبل از میلاد)کاهنان معبدی را نشان می دهد که قر بانی خود را هدیه میکنند و سه نوازنده ی چنگ نواز با سازی شبیه دف مشغول نوازندگی هستند.در دیانت یهود مراسم مذهبی بیش تر با نوای نی توام می شود و لغت "مزمار"به معنی نی و "مزمور"سرودها و اشعاری را می گویند که با نی نواخته می شودو مزامیر حضرت داوود و نحوه ی اجرای آن نمونه ی بارزی است از کاربرد موسیقی در دیانت یهود.در دیانت مسیح مراسم مذهبی ابتدا به صورت" آکاپلا"(بدون همراهی ساز) وسپس با همراهی سازهائی مثل ارگ اجرا شد .در دیانت زرتشت به هنگام خواندن سرود های مذهبی از موسیقی خاصی استفاده می شود .در سبک های باز مانده از نیایش در آتشکده های قدیم نیز وزنی یکنواخت و ابتدائی خودنمائی می کند و هر نت موسیقی در مقابل یک هجا قرار دارد.در اسلام گرچه در مدح وذم موسیقی-هردو-مطالب متعددی موجود است اما به نظر می ر سد آنچه در اسلام مورد نکوهش یا حرمت واقع شده همان چیزی است که کم و بیش در ادیان دیگر نیز مورد تایید قرار نگرفته است.در دیانت بابی، موسیقی کم کم ارج و قرب از دست رفته ی خود را به دست می آورد و این روند در دیانت بهائی ادامه می یابد تا جائی که در بسیاری از آثار دینی بهائی اهمیت و مقام متعالی موسیقی صریحأ مورد تائید قرا ر می گیرد. ...

...

ملودی های انتخابی و نوع شخصیت

تحقیقات دانشمندان ثابت کرده است که نوع زنگ انتخابی افراد بر گرفته از شخصیت آنها است. بسیاری از افراد برای فرد یا گروه خاصی از تماس گیرندگان ملودی خاصی را در نظر می گیرند. انتخاب این ملودی ها نیز ارتباط مستقیمی با خاطرات تلخ و شیرین وی با تماس گیرنده دارد. مثلا شنیدن نوعی ملودی که برای فردی خاص در نظر گرفته شده سبب خنده ی ملیحی بر روی لبان صاحب گوشی می شود که این صحنه را به راحتی می توان در کوچه و خیابان دید.

حالت Silent: این نوع انتخاب که هیچ نوع ملودی را در بر نمی گیرد و حالت سکوت مطلق موسیقی است مربوط به شخصیتهایی است که دوست ندارند جلب توجه کنند. افرادی آرام و ساکتی هستند. علاقه زیادی به آرامش دارند و دوست ندارند چندان در جمعیت باشند. همچنین در برقراری ارتباط با دیگر افراد بسیار محتاط هستند و برای همه کارهای روزمره خود برنامه یی دقیق می چینند. اگر زنگ انتخابی شما این است، پیشنهاد می کنم که کمی وارد جامعه شوید و به همه با چشم شک و تردید نگاه نکنید. ...

...



خرید فایل


ادامه مطلب ...

تعریف موسیقی

تعریف موسیقی

فهرست

واژه موسیقی

اجرای موسیقی

موسیقی نظری (تئوریک)

آشنایی با علم نتیک موسیقی

علائم ثبت زبان موسیقی

انواع موسیقی

موسیقی محلی

موسیقی کلیسایی یا روحانی

موسیقی مذهبی ایرانی

موسیقی یکنواخت

موسیقی توصیفی

موسیقی دراماتیک

موسیقی سنتی

موسیقی کلاسیک

موسیقی معماری

موسیقی نظامی

موسیقی اتاقی

موسیقی باستانی

موسیقی تاریخ موسیقی تک صوتی موسیقی صوتی

موسیقی چند صوتی

موسیقی نمایشی

موسیقی افقی

موسیقی الکترواکوستیک

موسیقی الکترونیک

موسیقی تصادفی

موسیقی ایرانی

دستگاه در ایرانی

درآمد موسیقی

نغمه

گوشه

رنگ

آواز اصلی و آواز فرعی

ترانه

تصنیف در موسیقی

مقامات موسیقی ایرانی

سازهای موسیقی ایران

موسیقی کلاسیک و ارکستراسیون

سازهای موسیقی کلاسیک

واژه موسیقی

لفظ موسیقی از واژه ایی یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند «یک» در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و غیره، پسوند نسبت و منسوب است اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود مثل: موزیکو- موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل یافته آن در تلفظ فارسی به مزقان (مزغان) و مزغانجی به معنی موزیک، و موزیک چی یا مطرب و نوازنده ساز می باشد.

به تعابیر دیگر لفظ موسیقی در اصل به قاف مفتوح و الف مقصوره است که آن را مخففی از موسیقار از واژه های عرب می دانند که در زبان عرب ترکیبی است از (موسی) به معنی نغمه و (قی) به معنی خوش و لذت انگیز ذکر شده. کلمه موسیقی طبق گفته ها از قرن سوم هجری در ایران رایج شده و حکمای قدیمی معتقد بودند که موسیقی معلول صداهای ناشی از تحرک و جنبش افلاک است. موسیقی علم تالیف الحان و ادوار و نغمات می باشد. همچنین این واژه به آهنگی که گروهی از نغمات پی در پی و ترکیبی باشد اطلاق می شود. به هر صورت موسیقی را هنر بیان عواطف و احساسات به وسیله اصوات گفته اند و مهمترین عامل آن را صدا و وزن ذکر نموده اند و همچنین صنعت ترکیب اصوات به لحنی خوش آیند که سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد نامیده شده است. ارسطو موسیقی را از شعب علم ریاضی می‌دانست و ابوعلی سینا نیز در بخش ریاضی کتاب شفا موسیقی را ذکر نموده. به هر طریق موسیقی امروز علم و هنری (یا صنعت) وسیع و جهان شمول است که دارای بخشهای بسیار متنوع و تخصصی مانند موسیقی ارکستریک، موسیقی جاز، موسیقی محلی، موسیقی آوازی، موسیقی سازی، موسیقی مذهبی، موسیقی عامیانه، موسیقی محلی، موسیقی معماری، موسیقی الکترونیک و غیره می شود.

اجرای موسیقی

اجرای موسیقی از جهت روش ارائه بر دو نوع کلی آواز و نوازندگی تقسیم می‌شود. که در اصطلاح موسیقی سازی و آوازسازی گفته می شود. موسیقی آوازی را برحسب چگونگی اشعاری که آهنگ روی آنها ساخته شده و از منظور اشعار معرفی شده تقسیم بندی می کنند مثل غزل خوانی، نوحه خوانی، قصیده خوانی، قطعه خوانی و غیره؛ اما نوع دوم از اجرای موسیقی برحسب نوع، نحوه و تعداد آلات موسیقی که نواخته می شوند صحبت می کنند.

موسیقی نظری (تئوریک)

شامل مجموعه قواعد و علائمی است که به وسیله آنها ما قادر به ثبت و نوشتن اصوات خواهیم شد و از طریق این علائم و زبان خاص می توانیم اصوات را نظم داده و با یکدیگر ترکیب و تلفیق کنیم. مهمترین فصول مورد بحث تئوری موسیقی شامل: 1- قواعد و علائم نت نویسی و نت خوانی. 2- علم فیزیک صدا و صوت شناسی و آکوستیک. 3- علم هماهنگی هارمونی و ترکیب اصوات است که اصطلاح ایتالیایی آن آکورد می باشد و بر پایه تلفیق و اجرای همزمان اصوات مختلف استوار است. 4- علم سازشناسی که خود شامل دو بخش الف- شناخت ساختمان، ساختار و چگونگی کارآیی ساز و ب- نحوه بکارگیری و استفاده از هر ساز می باشد.

علوم متفرعه دیگر هستند که اهم آنها عبارتند از آهنگسازی، ارکستراسیون و رهبری ارکستر و همین طور تاریخ نگاری موسیقی، آواشناسی، شناخت موسیقی محلی و فولکلوریک و سایر علوم جدید مربوط مانند: پارتیسیون، کامپوزیشن، فلسفه و ادبیات موسیقایی.

آشنایی با علم نتیک موسیقی

پایه و اساس موسیقی کلاسیک و متاخرتر موسیقی ایرانی را نتها و علائمی تشکیل می دهند که به منزله الفبای موسیقی هستند و با یاری این نتها که بر خطوط حامل (قالب در برگیرنده و نگهدارنده نتها یا الفبای موسیقی) تشکیل می شوند و با وسیله این ابزار نوازنده، خواننده و آهنگساز احساسات درونی خود را به وسیله اصوات بیان می کند. در این میان نت شناسی در واقع رکن و اساس مهم یادگیری موسیقی می باشد و برای هر هنرجو به منزله اعداد ریاضی و الفبای فارسی است همانگونه که یک کودک به وسیله حروف و اعداد تحصیل می کند و می آموزد یک هنرجوی موسیقی نیز با نت می آموزد و فراگیری نتها و سایر علائم موسیقی هنرجو را یاری می کند تا پس از مدتی همچون یک محصل موسیقی را یاد بگیرد و همچون نوشتن و شعر گفتن به تصنیف و تنظیم قطعه موسیقی و آهنگ قادر شده و بدین وسیله اصوات را ثبت نماید.

علائم ثبت زبان موسیقی :

همان گونه که هر زبان و گویشی به منظور ایجاد ارتباط بصری و تقریر و ثبت گفتار از حروف و علائم خاص خود بهره می گیرد و هر زبان دارای الفبای مخصوص به خود می باشد در علم و هنر موسیقی نیز برای ثبت اصوات علائم و اشکال خاصی تنظیم گردیده است تا صداهایی را که از تارهای صوتی و یا انواع متفاوت سازها خارج شده و گوش قادر به شنیدن آنها است را بتوان به آسانی و سهولت بر روی کاغذ نوشت. این اشکال بصری در واقع همان الفبا و علامات بصری موسیقی هستند. نتها علاماتی هستند که اصوات موسیقی به وسیله آنها نوشته، ثبت و اجرا می شوند.

اسامی نتها : دو-ر-می-فا-سل لا- سی که به طریق معکوس نیز نوشته یا خوانده می شوند.

سی-لا-سل فا- می-ر-دو.

انواع موسیقی

موسیقی محلی

این نوع موسیقی در برگیرنده قطعات، آهنگها، آوازها و ترانه هایی است که مربوط به مردم یک منطقه و محل خاص در نزد ملل می باشد که بیشتر در مناطق دور از شهر، روستاها، و حتی توسط کوچ نشینان وجود دارد مانند موسیقی محلی لری- گیلکی- کردی و یا موسیقی جنوب که در آنها از یکی دو ساز محدود استفاده می شود و معمولاً با تک خوانی یا گروه خوانی روستائیان همراه بوده و اغلب با حرکات نمایشی گروهی همراهی می شود.

نغمه های دل انگیز- ملودی های طبیعی و دلنشین و نواهایی بدوی و ساده این نوع موسیقی اغلب ملل جهان امروز، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار شده است و اغلب موسیقی دانها این ملودی ها و مایه های موسیقی محلی را دستمایه ساختن آهنگهای موفق و زیبا نموده اند.

موسیقی ضربی- ضرب‌دار

این نوع موسیقی دارای تک مایه های ضربی و پر تحرک است و دارای وزن و ضرب معین است و انواع رقصها، مارشهای نظامی و موزیکهای پر ضرب و مهیج در این گروه قرار می گیرند. این موسیقی قابلیت تحرک و تهییج زیادی داشته به نحوی که در موقع اجرا هر شنونده ای را بر می انگیزد. ریتم شاد و سرزنده و فرح بخش این نوع موسیقی قادر به ایجاد احساسات وی و پر شکوه و باوقار می باشد نوع موسیقی ضربی به دلیل خصلت بسیار شاداب و غم زدای خود در ایجاد حس شادی و سرزندگی موثر است. موسیقی سنتی ما بدون ضرب محزون بوده و برخلاف موسیقی ضربی که برای ایجاد شادی سرور و هیجان و دور شدن از غم و اندوه نواخته می‌شود، دارای ریتم یکنواخت و غم افزایی بوده. بهترین نمونه موسیقی بدون ضرب انواع ردیف‌ها و دستگاههای موسیقی آوازی ایران است که این نوع موسیقی به دلیل ماهیت عارفانه و شاعرانه خود (غالب بودن مضمون شعری بر نوع موسیقی) تفکر برانگیز و محزون کننده است.

موسیقی کلیسایی یا روحانی

این نوع قطعات موسیقی بیشتر به منظور ایجاد حس دوستی و شفقت و همینطور حس نوعدوستی،خداجویی وحالات روحانی و معنوی ساخته واجرا میشوند. که در کلیساهای کوچک به صورت تک نوازی ارگ یا پیانو و در کلیساهای بزرگ به شکل ارکستر اجرا شده که وظیفه اصلی در این نوع موسیقی نیز بر عهده ارگ یا پیانو می باشد. در این هماهنگی اغلب تک سرایی یا گروه کر نیز با موسیقی همراه می‌شوند. نوع اصوات کشیده و ممتد، زیر و بمهای اصوات موسیقی و گروه کر و همین طور وقار و شخصیت نهفته در صداها همگی در خدمت ایجاد حس روحانی و مهرجویی و مهربانی شنوندگان می باشد.

موسیقی مذهبی ایرانی

به طور کلی این نوع موسیقی به سه بخش عمده تقسیم می شود.

1- انواع موسیقی و سرودهای مذهبی که امروزه باب شده و بیشتر الهام گرفته از روحیات و خصوصیات مذهبی مردم سازها شروع به اجرا می کنند و گاهاً خوانندگانی با اشعار و مضامین مذهبی و یا اشعار شعرا و ادیبان مشهور ایرانی موسیقی را همراهی می کنند.

2- نوع‌دوم و قدیمی‌تر موسیقی‌مذهبی و روحانی ایرانی بیشتر به شکل تعزیه‌خوانی و روضه خوانی، شبیه خوانی، مرثیه های آهنگین، نوحه خوانی و عزاداریها اجرا می‌شود و در آنها از سازهای محدود برای همراهی خواننده یا خوانندگانی که نقش اصلی و عمده را در اجرای این نوع موسیقی دارند بکار گرفته می شود.

3- انواع تک خوانی بدون ساز که در خواندن مناجات نامه ها، مرثیه ها، اجرای اذان و تلاوت و قرائت قرآن مجید با آهنگی مطبوع و دلنشین صورت می گیرد و با آهنگ محزون و جدایی این موسیقی سعی در تلطیف روحیه و ایجاد آرامش و روحانیت در دل مومنین و شنوندگان می نماید.

موسیقی یکنواخت

موسیقی یک تن، یکمایه و یکنواخت نوعی از موسیقی است که همیشه مایه و تن آن یکنواخت و تکراری بوده و هیچگونه تنوع و تغییری در آن دیده نمی شود. مانند اقسامی از موسیقی ایرانی مانند ابوعطا، بیات ترک و… هیچ گونه تغییری در آن وجود ندارد. در موسیقی اغلب ملل مایه ها و تنالیته هایی وجود دارد که از قدیم الایام به همان شکل یکنواخت و تکراری خود اجرا شده و این نوع دقیقاً برعکس موسیقی کلاسیک، موسیقی مدرن و موسیقی الکترونیک می باشد.

موسیقی توصیفی

نوعی از موسیقی به همراه صحنه یا در صحنه نمایش که وصف کننده حالات انسانی می باشد این نوع موسیقی ملهم از حقایق زندگی است که اگر با کلام نباشد با صحنه های نمایش آن حالات و عواطف و احساسات همراه و بیان می شود. این نوع موسیقی دارای فهم بصری و حضوری می باشد.

موسیقی دراماتیک

از انواع موسیقی نمایشی و یا داستانی که بر پایه یک درام تاریخی و غیره و به منظور نمایان تر نمودن خط اصلی داستان و درام و ماجراهای نمایشی درست می‌شود. این نوع موسیقی می تواند از انواع موسیقی سازی، آوازی، ترکیبی، رقصی، سمفونیک و مجلسی باشد که با مقدمه یا اراتوریو، موسیقی زمینه و موسیقی متن و موسیقی نهایی ترکیب شود.

موسیقی سنتی

این نوع موسیقی ریشه در سنت قومی ملتها و تمدنها با فرهنگهای متغیر شده و یا پیشرفته شده دارد. در محور این موسیقی نکاتی چند مانند تداوم اجرای آن برای شنونده همراه با ایجاد جو و فضای تأثیر کننده و حاکم بر شنونده در محدوده قوانین و قواعد تئوریک مدون و ارائه توسط موسیقی دانان و اساتید حرفه ای که سعی در ارائه تسلط خود به همراه بیان سنن گذشته دارند، مشاهده می شود.

تسلط بر مراحل شناخت و اجرای موسیقی سنتی ملل و اقوام مستلزم سالها شناخت، و جمع ‎آوری و بررسی اصول گذشته این هنر است مثل موسیقی سنتی ایران که در مجموعه ای از ردیفها، قوانین اجرایی و تئوریک در قالب آوازی، سازی، و درک مفاهیم ابعاد و حرکت ملودیها و از طریق آواز دستگاهها و ردیفها و گوشه‌ها صورت می پذیرد.

موسیقی کلاسیک

نوعی موسیقی که در آن عامل زیبایی و تناسب حرف اول را در مقابل بیان احساس
می بزند و در این مفهوم این موسیقی در مقابل موسیقی رومانتیک قرار می گیرد. در دوره شناسی موسیقی غربی به اسامی مانند موسیقی باستانی قرون وسطی، کلاسیک، رومانتیک، امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، نئوکلاسیسم، و غیره برخورد می‌کنیم که مانند ادبیات هر کدام سبک، روش و طریقه خاص اجرا و بیان آثار موسیقایی غربی است.

موسیقی معماری

در چند دهه اخیر نکات مشابهی بین موسیقی و معماری به دست آمده و به صورت فرضیه تدوین شده. این موسیقی به ارتباط بین عناصر کلی و جزئی معماری گذشته و حال با موسیقی گذشته و حال می‌پردازد. و مفاهیمی چون فضا در معماری و موسیقی، معماری بومی و موسیقی عامیانه، معماری مذهبی موسیقی مذهبی معماری منومونتال موسیقی یادمانی‌معماری سودبخش موسیقی تبلیغاتی و سرگرم‌کننده، تقلید، رنگ‌آمیزی، سنگینی و ثقل، تقارن و توازن در معماری و موسیقی، کشش در موتیفهای بنا و قرینه‌سازی در بنا و موسیقی و بسیاری از مضامین دیگر که در این نوع موسیقی مطرح می شود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی رابطه روانشناسی با موسیقی

مقاله بررسی رابطه روانشناسی با موسیقی

بخشهایی از متن مقاله:

موسیقی و شخصیت افراد

تحقیق نشان داد علاقه به انواع موسیقی، نشان دهنده شخصیت افراد است. به گزارش پایگاه اینترنتی عرب آنلاین ، محققان انگلیسی گفتند یک چهارم علاقمندان به موسیقی کلاسیک به استعمال دخانیات علاقمندند.
ادریان نورث از دانشگاه انگلیسی لیسیستر گفت: بین علاقه به موسیقی و شیوه زندگی افراد، ارتباط ناگسستنی وجود دارد.

کسانی که به سبک موسیقی "هیپ هاپ" و رقص علاقه دارند کم دین اند و درجه آگاهی آن ها از محیط اطراف بسیار اندک است. پنجاه درصد این افراد نیز اقرار کردند زمانی در زندگی خود، جنایتی انجام داده اند.
دوستداران موسیقی آرام نیز کمتر نوشیدنی های الکلی می خورند و در فعالیت های خیرخواهانه و عام المنعفه شرکت می کنند

روانشناسی تمهای موسیقی:حواس وسیله ارتباط آدمی با عالم خارج است.تحریکات محیط توسط گیرنده های حسی به صورت پیامهای الکترمغناطیسی به مرکز عصبی انتقال می یابد

پیام عصبی وقتی از گیرنده های حسی مانند چشم،گوش و پوست به مرکز عصبی یعنی کرتکس مغز (قشرمغز) منتقل می شود فرایند احساس شکل می گیرد.اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می رسد و حواس و عواطف را تحریک می کندو با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می شوند.
نغمه های موسیقی بر حسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلولهای عصبی،احساس و انگیزه ای را تقویت و یا منتقل می سازد.

...

حواس وسیله ارتباط آدمی با عالم خارج است. تحریکات محیط توسط گیرنده‌های حسی به صورت پیامهای الکترمغناطیسی به مرکز عصبی انتقال می‌یابد. پیام عصبی وقتی از گیرنده‌های حسی مانند چشم ، گوش و پوست به مرکز عصبی یعنی کورتکس مغز منتقل می‌شود، فرایند احساس شکل می‌گیرد.اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می‌رسد و حواس و عواطف را تحریک می‌کند و با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می‌شوند. نغمه‌های موسیقی بر حسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلولهای عصبی ، احساس و انگیزه‌ای را تقویت و یا منتقل می‌سازد.
تحریک تخیل و عواطف توسط موسیقی
بطور کلی موسیقی از طریق تحریک تخیل و تداعی و تهیج عواطف در روحیه شنونده اثر می‌گذارد. وقتی یک قطعه موسیقی را تجزیه و تحلیل می‌کنیم، به اجزا و ارکانی می‌رسیم که هر کدام به نوعی در تاثیرگذاری نقش دارند. ریتم و ملودی دو رکن اساسی موسیقی می‌باشند. ریتم در موسیقی به صورت ضرب آهنگ‌های منظمی احساس می‌شود. با موسیقی می‌توان ریتمهای متنوعی را بوجود آورد و انرژیهای مختلفی را در شنونده تحریک کرد.
اثرگذاری ریتم و ملودی بر احساسات انسان
از فعالیتهای ریتمیک در تحریک بسیاری از قوای حسی و حرکتی و کاهش و افزایش انرژی اشخاص استفاده می‌شود. کار اصلی ریتم ، تحریک و تهییج احساسات است که انرژی روانی را تولید می‌کند و انرژی این تحریک با کمک ملودی به جریان می‌افتد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران در 39 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران در 39 صفحه ورد قابل ویرایش

آنالیز قطعه:

فرم مارش:

این قطعه برای یک ارکستر 32 نفره نظامی (meliterj Barnd) تنظیم شده است که شامل Clarinet Eb, Basson, Baritone Sax, Tenorsux, Alto sax, oboe, Flute, Piccolo هر کدام یک عدد clarinet Bb I,II,III نه عدد / Horninf I,II چهار عدد/ cornet دو عدد/ turmpet Bb یک عدد، Snar drum, Symbals, tuba, Euphoinm, Bass trombon, teror tromban, tromban / Bass drum هر کدام یک عدد.

قسمت مقدمه A با ارکستراسیون کامل و از درجه V گام سی بمل ماژور شروع می‌شود و در میزان 8 با کاوش کامل روی درجه T حل می‌شود. شدت اجرای مقدمه FF می‌باشد در قسمت a ارکستراسیون تغییر نمی‌کند ولی شدت اجرای آن یک F کاهش می‌یابد.

این قسمت با درجه I شروع می‌شود و از درجات VI,V,IV,II نیز در حل هارمونی این قسمت استفاده شده که نهایتا در ولت دوم از چند نت آلتره استفاده شده و با یک کاهش V به I خاتمه می‌یابد.

قسمت b در ارکستراسیون تغییری اعمال نشده ولی از لحاظ هارمونی متغیر است در این قسمت با یک مدولاسیون به گام F ماژور می رسیم که در ابتدا قسمت B درجه I این گام آمده است و در سه میزان پایانی این قسمت با یک کاونس کامل به تنالیته اصلی باز می‌گردد.

پس از خاتمه A با یک مقدمه چهار میزانی که تنالیتة Mib ماژور را مهیا می‌کند، وارد قسمت B یا trio می‌شویم و در این قسمت ساختار ارکستری تغییر می‌کند و شدت اجرا به MF کاهش می‌یابد و نیز تعدادی از سازها سکوت می‌کنند. این سازها عبارتند از : oboe, Flut, Piccolo و هر سه trombon . همچنین سعی شد از نتهای کشیده تری نسبت به دو بخش قبلی استفاده شود. هارمونی این قسمت که با درجه Mib I ماژور شروع می شود نهایتاً با یک مدولاسیون در ولت I به تنالیته Sib ماژور برمی‌گردد.

فهرست مطالب

عنوان .................................................................................................................... صفحه

فصل اول ..............................................................................................................

1- تقدیم ...............................................................................................................

2- تشکر ..............................................................................................................

فصل دوم (بخش تحقیق) .....................................................................................

بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران ............................................

فصل سوم ............................................................................................................

آنالیز مارش رویش ..............................................................................................

نت نگاری قطعه ....................................................................................................

تقدیم به :

پدرم، که دستش از دنیا کوتاه است

مادرم، که هم پدر بود و هم مادر

و همسرم که دریچه‌ای دیگر به رویم گشود.

سپاس

سپاس خدای را که یاریم دارد تا در حد بضاعتم توشه ای هر چند ناچیز را از دریای بیکران هنر موسقی برگیرم.

و سپاس بندگان خدا را که نقش معلم و استاد را در زندگیم ایفا کردند. اساتید تقی ضرابی – سیاوش بیضائی – شهرام مظلومی – مهران پورمندان – اتابک الیاسی – جعفر زعیمی نیکو – حمید دیبازر- حسین میثمی و خانم مهرداد پی

و نیز جناب سرهنگ نصرت الله زهدی که تحصیل تمام دانشجویان موسیقی نظام مدیران ایشان است و سپاس از کادر آموزشی دانشگاه و تمام کسانی که در تعلیم من نقش داشته و در این سطور از قلم افتاده اند.

این مقاله مطالعه‌ایست دربارة تأثیر موسیقی نظامی بر هنر موسیقی ملی ایران. تاریخ نیست ولی ضرورتاً باید موضوع را به شیوه‌ای تاریخی بررسی کرد و تصوری از چگونگی تأثیر تجربه‌ها و حرکت تکاملی و آکادمیک موسیقی جوامع غربی از طریق وسیله‌ای که در آن زمان یکی از معدود راه‌های حیات موسیقی در ایران بود را در ذهن خواننده آفرید.

به نظر «شوپنهاور» هنر، راه برگذشتن از وحشت هستی از زیستن در جهان آرام نبوغ و ژرف اندیشی است. او عالیترین هنر را تراژدی و والاترین هنر را موسیقی می‌داند، زیرا موسیقی هیچ ایده‌ای از ایده‌هائی که عینیت یافتگی بی‌میانجی خواست است را نشان نمی‌دهد. بلکه نشان دهندة خود خواست وماهیت « شیء در ذات خویش» است. به گفته شوپهناور اگر می‌توانستیم همة آنچه را که موسیقی بدون مفاهیم بیان می‌کند به درستی با مفاهیم بیان کنیم به «فلسفه راستین» می‌رسیدیم.

یقیناً شوپنهاور تنها فیلسوفی نیست که در مورد هنر موسیقی نظریات خویش را به جامعه عرضه کرده است. در میان فلاسفه می‌توان به نیچه، فین کنشتاین، زیگموند اسپات، هگل و کاپلستون اشاره کرد که به مقوله هنرموسیقی به طور جدی نگریسته‌اند و این خود بیانگر نقش و اهمیتی است که این هنر در جامعه داراست و به لحاظ داشتن همین نقش و اهمیت همواره در طول تاریخ دچار تغییر و نوساناتی بوده که ناشی از شرائط اجتماعی- فرهنگی- مذهبی و حتی سیاسی بوده است.

زمانی که انسان بدوی و وحشی به رشته‌های اصوات سازمان نایافته گوش فرا می‌دهد احتمالاً ریتم را تنها عامل مورد نیاز برای نشان دادن و ثابت نگه داشتن زمان می‌داند چنانکه در موسیقی پست مدرن نیز کم و بیش این نظر تکرار می‌شود.

زیگموند اسپات درک موسیقائی انسان وحشی توسط پاهایش را بسته به سطح تجربیاتش منطقی می‌داند و ننگی برای آن نمی‌داند اگر موسیقی را توسط پاهایش می‌شنیده، زیرا ریتم ساده‌ترین و در عین حال اساسی‌ترین عاملی است که صورت را به سوی زیبائی می‌کشاند. ولی اهمیت و نقش متقابل و اساسی موسیقی و مخاطب و شرایط، زمانی آغاز می‌شود که انسان این پدیدة هنری را توسط قلب و عقل نیز درک می‌کند و همین درک باعث بوجود آمدن انواع موسیقی از قبیل موسیقی کار، موسیقی خواب، موسیقی انقلاب، موسیقی نظامی و … می‌شود.

نوع تأثیر و تأثر پذیری موسیقی در جوامع و زمانهای مختلف تقریباً شبیه به هم بوده، به عنوان مثال می‌توان اروپای سده‌های میانه را با ایران زمان صفویه مقایسه کرد.

به عقیدة انگلس «کلیسا در سده‌های میانه»‌تمام شکلهای ایدئولوژی، فلسفه، سیاست، حقوق و هنر را به الهیات مربوط کرده و آنها را به صورت تقسیمات فرعی الهیات در آورده بود. [1]

در همین دوران در سال 1325 میلادی پاپ جان دوازدهم با صدور فرمانی «مکتب جدید» موسیقی را محکوم کرد. زیرا این موسیقی: «به جای خواندن ملودیهای قدیمی، ملودیهای جدید را بافت نویسی تازه ابداع کرد، سرعت را به موسیقی مقدس تحمیل کرد، ملودی را به کمک تزئین، سکون و پلیفونی تحلیل برد و کلمات مقدس را بر آهنگ‌های نامقدس افزود. خلاصه آنکه از جان گذشتگی را متلاطم ساخت، گوش را خمار و شنونده را از راه به در کرد.»[2]

همچنین حدود قرون 17 و18 میلادی، اختراع فرم های «کنسرتو» و «اپرا» شورشی در برابر سلطه کلیسا بر موسیقی بود. رشد چشمگیر موسیقی سازی را نیز می‌توان شورشی در برابر سانسور اپرا توسط اشراف نامید.[3]

در این راستا می‌توان به نمونه‌های بسیار زیاد دیگری در اروپا اشاره کرد که طی آن با تغییر شرائط جامعه از لحاظ گوناگون موسیقی نیز به شدت متأثر شده است که ذکر آن در این مقال ضرورتی ندارد.

در ایران نیز موسیقی در ادوار مختلف تقریباً با همین فراز و نشیب‌ها به حیات خود ادامه داده که در کیفیت این تغییر وتحولات به علت متفاوت بودن در ساختار فرهنگی و اجتماعی با اروپا تفاوت دارد. بنابر اسناد و نوشته‌های موسیقی شناسان بزرگ ایرانی که عمدتاً‌ در قرن چهارم تا اواسط قرن نهم هجری بدست آمده – مانند فارابی، ابن زیله، ارموی و ابن غیبی، موسیقی در ایران دارای ساختار علمی بوده است.

«قدمای موسیقی شناس ایران از نظام و روشهایی که هندی ها و چینی ها در ارائه نغمه ها و آوازهای موسیقی به کار می بردند، مطلع بودند. آنان با دسترسی به خط موسیقی یونانی، احتمالاً با طرز نت نویسی موسیقدانان سرزمین های غربی آن روزگار نیز کم و بیش آشنایی داشتند و خود شیوة خاصی در ضبط المان و نغمه‌ها به کار می‌بردند.[4]»

تا زمان «ابن زیله اصفهانی» ( وفات 440 هـ..ق) روش نغمه نگاری خاصی که براساس حروف ابجد و با همان نظم و ترتیب طبیعی ابجدی بود به کار می‌رفت که ابن زیله روشی ابتکاری در نغمه نگاری ابجدی به وجود آورد و موسیقی دانان و موسیقی شناسان پس از او این روش را پذیرفته و در آثار خود به کار بردند. «عبدالمومن صفی الدین ارموی» موسیقیدان قرن هفتم ه.ق، شیوة نغمه نگاری‌ «ابن زیله» را کمال بخشید. این روش کاملترین شیوة نغمه نگاری موسیقی ایران به شمار می‌رود. آن هم به شیوه‌ای که بعد از او مورد پیروی همة موسیقیدانان ایرانی و دیگر کشورهای اسلامی قرار گرفته است.[5]

حرکت علمی‌ای که در موسیقی ایران شکل گرفته بود تا زمان صفویه ادامه داشت. در دورة صفویه به دلیل نابسامان بودن شرایط سیاسی – اجتماعی و تحریمهای شرعی و مذهبی محیط نامناسبی برای رشد و پرورش و تحول موسیقی ایجاد شد و از لحاظ هنری و علمی و نظری ارزش خود را از دست داد.

«اوژن فلاندن » که در زمان محمد شاه در سال 1256 تا 1258 قمری در ایران بوده است، موسیقی ایرانی را بسیار ابتدائی و عقب افتاده توصیف می کند. او علت این عقب‌ماندگی را علمی نبودن موسیقی ایرانی ذکر کرده است. [6]

در این دورة طولانی، موسیقی در جوامع شهری به صورت تقلیدی- شفاهی در میان سه گروه دوام و استمرار یافت:

نخست : هنرمندان خانواده‌های سرشناس وقشرهای میانه یا بالای اجتماع که بنا به ذوق و علاقة شخصی به موسیقی روی آورده و آنرا آموخته بودند. افراد این گروه، که هر یک معمولاً یک یا چند ساز می نواختند، جز در محافل خانوادگی یا خصوصی و بعضاً در محفل‌های درباری و اعیانی ساز نمی‌نواختند و آواز نمی خواندند،

گروه دیگر هنرمندانی از اقشار پائین اجتماع که موسیقی را همچون حرفه‌ای برای گذران زندی فراگرفته بودند و در مجالس عمومی و بزم و شادی مردم نوازندگی و آواز خوانی می‌کردند.

هنرستان موسیقی (هوخشوله) گذراند.

در سال 1302 هـ ش به تهران برگشت و مدرسه عالی موسیقی وزیری را بنیان نهاد و در سال 1303 هـ ش کلوپ موزیکال را تاسیس کرد. ابولحسن صبا، سنجری، روح الله خالقی، موسی معروفی، سلیمان سپانلو و بسیاری از هنرمندان دیگر شاگردان مدرسه عالی موسیقی وزیری بودند. در سال 1307 (هـ ش) پس از سالار معزز ریاست مدرسة موزیک را بر عهده گرفت. وی موسیقی نظام را از برنامة مدرسه موزیک حذف و آنرا به اداره کل موزیک ارتش سپرد و نام مدرسه را به مدرسه موسیقی دولتی تغییر داد که بعدها مدرسه موسیقار و هنرستان عالی موسیقی نامیده شد.

وی در زمان حیاتش آهنگهای بسیاری ساخت و همه آنها را به نت نوشت همچنین شاگردان بسیاری را تعلیم داد که بعدها از اساتید بنام موسیقی ایران شدند.

یکی از کارهای بسیار بزرگ علینقی وزیری بنیانگذاری نت نویسی موسیقی ایران براساس نظام نت نویسی غربی است وی فواصل ربع پرده را با نامگذاری سری و کرن وارد نظام نت نویسی کرد. همچنین نظام 24 ربع پردة کروماتیک را طراحی نمود و نظریاتی دربارة هارمونی ایرانی ارائه کرد و فصل تازه ای را در موسیقی ملی ایران باز کرد. زندگی پربار استاد در شهریور 1358 پایان یافت.

غلامحسین خان: فرزند دوم سالار معزز مانند پدر و برادرش علاقه بسیاری به موسیقی داشت. از تحصیلات ابتدائی به مدرسة موزیک دارالفنون رفت و دوره این مدرسه را به پایان برد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله علل گرایش جوانان به موسیقی غربی ودوری ازموسیقی اصیل ایرانی

مقاله علل گرایش جوانان به موسیقی غربی ودوری ازموسیقی اصیل ایرانی

فهرست:

مقدمه

علل گرایش جوانان به موسیقی غربی ودوری ازموسیقی اصیل ایرانی

راههای برقراری ارتباط بین موسیقی اصیل وجوانان

منابع

..........................................................

چکیده قسمتهایی از متن:

مقدمه

هنر اسلامی گرایشات فطری و انسانی را تحریک و شکوفا می کند و او را به سمت تعالی سوق می دهد.
هنر در مکاتب و دیدگاههای گوناگون به تعریفی از انسان و ابعاد وجودی وی برمیگردد.
در نگاه اسلامی بعد اصیل وجود انسان همان بعد فطری است که در واقع گرایشات عالی انسانی و تعالی طلب او را تشکیل می دهد. لذا هنر اسلامی تعالی بخش بعد فطری انسان است و زمینه ساز شکوفایی استعداد های عالی فطری وی می باشد و موانع رشد آن ها را برطرف می نماید.
گرایشات عالی انسانی میل به تعالی و برخاستن از عالم پست مادی و عروج به کمال دارد لذا هنر اسلامی هنری است که این میل را در آدمی تشدید کرده و از پایبندی به عالم و ماده رها می سازد و به عالم کمال و قرب حضرت حق می رساند اما نقطه مقابل آن نگاهی که در دنیای جدید (غرب ) به مسئله انسان دارد ریشه در تفکرات اومانیستی داشته به عالم پست مادی و حیوانی گرایش دارد و بعد اصیل انسان را غریزی می داند لذا هنر هم درنگاه آنها به مجموعه تدابیر واقداماتی اطلاق می شود که آتش عزیزی او را شعله ور نماید.

...

علل گرایش جوانان به موسیقی غربی ودوری ازموسیقی اصیل ایرانی

آن چیزی که باعث علاقه جوانان به موسیقی غربی شده نه فقط هیجان و یا شادی صرف است بلکه شاید یکی از دلایل آن توع نگاه غرب به موسیقی است. یک نوع نگاه پویا و خلاق. وجود سبکهای مختلف موسیقی ،تلفیق آمیزه های مختلفی از فرهنگ غرب و شرق و پیدایش سبکهای جدید و اهمیتی که به نوآ وری در زمینه موسیقی داده میشود. موسیقی هم مانند هر هنر دیگر برای بقا به نوعی آزاد اندیشی و فضای باز برای جولان دادن نیاز دارد. موسیقی ایرانی چنین فضایی را در اختیار نداشته صرفا در یک فضای بسته زندانی شده و لاجرم دچار رکود و تکرار شده.

....



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله موسیقی شعر معروف الرصافی

مقاله موسیقی شعر معروف الرصافی

چکیده:

در بررسی موسیقی شعر رصافی می توان به انتخاب بحرهای مناسب برای اشعار اشاره نمود. انتخاب بحر طویل که دارای موسیقی آرام، متین و ویژگیهای امتداد نفس، و قابلیت تفصیل سخن است، برای موضوعاتی چون استبداد ستیزی، بیان حال تهیدستان، رثاء، و بیان شکوه تاریخی و فرهنگی ملتها، نشان از ذوق سلیم و توانای رصافی دارد. البته گاه شاعر شکیبایی خود را از دست می دهد، و نمی تواند متانت موسیقی شعر خود را چنانکه در بحر طویل حفظ می کرد، پاس بدارد. بنابراین شعرا و کاسه لبریز شده صبرش را بروز دهد. افزون بر این دو بحر، وی از بحرهای خفیف، رمل و دیگر بحرها با مهارت تمام، به گونه ای که قدرت و توانایی شعری او را به رخ می کشد، استفاده کرده است.

در موسیقی درونی نیز وی با بکارگیری جناس، تکرار حروف هم صفت یا با صفت های نزدیک به هم، تکرار حرف روی در طول بیت، استفاده از ویژگی حرکات، و نیز کلمات هموزن موسیقی درونی شعر خود ر ایجاد کرده است.

تضاد، مقابله، عکس، حسن تعلیل و برخی دیگر از آرایه های معنوی، موسیقی معنوی شعر او را شکل داده است.

واژه های کلیدی:

بحر شعری، امتداد نفس، واج آرایی، مخارج حروف، آرایه های معنوی.

مقدمه:

معروف عبدالغنی الرصافی (1875م – 1945 م) شاعر معاصر و نامدار عراقی است که دوران زندگی او با رخدادهای اجتماعی و سیاسی بسیار در کشورش همراه شد. رصافی نیز مانند بسیاری از عراقیها از تحولات جامعه خود متأثر گردید. تلاشهای او برای تجدد و مقابله با استبداد و استعمار چهره ای مبارز از او ترسیم کرد. همین گرایش به بیان مشکلات اجتماعی بود که شعرش را آئینه تمام نمای جامعه عراق گردانید، بگونه ای که او را شاعر آزادی نامیدند.

موسیقی بیرونی

این نوع موسیقی محصول بکارگیری اوزان شعری و بحرهای عروضی است. وزن در واقع هیأتی است تابع نظام ترتیب و حرکات و سکنات و تناسب میان آنها (خواجه نصیرالدین طوسی، معیارالاشعار، ص 3). بنابراین یکی از معیارهای سنجش موفقیت و توانائی شاعر وجود تناسب میان وزن حاصل از این چینش خاص حروف و حرکات و سکنات، با معنا و مفهوم بیت است. از این رو در بررسی موسیقی بیرونی اشعار رصافی، هر جا سخن از موفقیت در انتخاب بحرهای عروضی است، تعمد شاعر در انتخاب آنها مورد نظر نیست. زیرا انتخاب آگاهانه بحر شعری، نوعی تکلف است، و از جایگاه شعر می کاهد. این در حالی است که شاعر موفق کسی است که وزن را بطور طبیعی از نفس موضوع الهام بگیرد، و هنگامی که موضوع به خاطرش می رسد، وزن نیز همراه آن آید، به بیان دیگر طبع شاعر به خودی خود وزن را تعیین کند. (اسماعیل عزالدین، الاسس الجمالیه فی النقد الادبی، ص 299) بنابراین سخن از انتخاب بحر مناسب در این مقاله، سخن از بحری است که در جریان جوشش عاطفه و احساس، و همراه آن آمده و بیانگر توانایی و مهارت شعری صاحب خود گردیده است.

موسیقی درونی :

افزون بر موسیقی بیرونی که از وزن و بحر شعری حاصل می شود، موسیقی و آهنگی خاص نیز در درون بیت احساس می شود که موسیقی درونی نام دارد. موسیقی درونی به آهنگ برآمده از واژه ها، و نیز امتداد صوتی حاصل از مصوّتها مربوط می گردد(محمد زکی العمشاوی، قضایا النقد الادبی، ص 309)، و همانگونه که وزن موسیقی بیرونی بیت را ایجاد می کند، ایقاعات کلمه ها نیز موسیقی درونی آن را شکل می دهد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پژوهشی پیرامون موسیقی و رقص در 18 صفحه ورد قابل ویرایش

پژوهشی پیرامون موسیقی و رقص در 18 صفحه ورد قابل ویرایش

موسیقی و رقص

از جدیدترین آهنگهای سوینگ که در سالن های امروزی نواخته می‎شود تا نواهای بدوی و ساده ضربات طبل که اجداد و پیشینیان ما در نقطه ای از فلات دور افتاده و فراموش شده آسیای مرکزی به پای آنها جست و خیز می‌کردند موسیقی پیوسته با ضرب پاهایی که در حال رقص بوده اند همراه بوده است. قبایل بدوی افریقا که در موسیقی آنان از آنچه ما ملودی می نامیم نشانی دیده نمی‎شود به کمک طبل نواهایی می نوازند و به پای آن نواها به وضع جالب و مهیجی می رقصند. همچنانکه آن قهرمان افسانه ای اساطیر یونان هر بار که می خواست نیرویش را تجدید کند به زمین می آمد و پا بر سر آن می نهاد، آهنگسازان بزرگ و برجسته نیز هر چند یک بار به سوی رقص روی می آورند تا از نیروی انگیزش آن از اشکال متنوع ضربهای آن و قوه تحرک پایان ناپذیر آن برای قویتر ساختن آثار خود مدد گیرند.

بتهوون، باخ، برامس، موزار، سیبلیوس و چایکوفسکی، همه این آهنگسازان بزرگ در برابر رقص یا این جدیدترین و کهن ترین فرم موسیقی سر تعظیم فرود آورده اند.

لازم است از یک پزشک، از یک عالم مردم شناس یا از یک متخصص امراض روحی استفسار شود چرا همه ما بی اختیار در برابر ضرب یک آهنگ از خود عکس العملی نشان می‎دهیم. شاید علت این موضوع بسیار ساده باشد و با عمل بیولوژیکی بسیار ساده ای که عبارت از ضربان منظم قلب ماست ارتباط داشته باشد. به هر حال موسیقی رقص یک شکل از هنر موسیقی است و هر کس که چند صباحی در این دنیا زیسته، با آن آشنایی پیدا کرده و از آن لذت برده است. زیرا که قدمت رقص به قدمت پیدایش انسان در روی کره خاک می رسد و شاید هم از آن زودتر پدید آمده باشد و علی رغم کلیه ظرافت کاریهای فنی و ریزه کاری های موسیقی مدرن، هم جدیدترین آهنگهای بوگی ووگی برادوی و هم اثر شگفت آور متعلق به استراوینسکی به نام «تقدیس بهار» بیشتر از آنچه ما باورمان می‎شود به نواهایی که اجدادمان در جنگها با طبل می نواختند شباهت دارد.

  • موزار منوئه از سنفنی در می بمل ماژور
  • واگنر رقص شاگردان از اپرای (ک 543) شماره 29 (دی مایسترسینگر)
  • یوهان اشتراوس والس (دانوب آبی)
  • چایکوفسکی موومان سوم از سنفنی پنجم
  • ریچارد اشتراوس رقص هفت نقاب از «سالومه»
  • راول لاوالس
  • استراوینسکی رقص قربانی از بالت تقدیس بهار

در اثر ظرافت طبع و ذوق زنان چند نسل پیش اروپا و مردان آراسته و خوش لباس کلاه گیس داری که در دربارها به گرد آنان پروانه وار می گشتند، در قرن هجدهم رقص جالبی به وجود آمد که آهنگ زیبای آن در شاهکارهای موزار، هایدن و بتهوون نیز منعکس گردیده است و تا به امروز گوشهای ما را نوازش می‎دهد. زیرا فرم منوئه فقط مرسوم و مورد علاقة دربارهای مجلل و پرشکوه ترین قرن هیجدهم نبود و این فرم در دست آهنگسازان بزرگ نسلهای بعد وسیله مطبوع و دلپذیری جهت بیان احساسات شاد و فرح انگیز آنان گردید. در دورة موزار زنان به آهنگ منوئه سنفنی در می بمل ماژور اثر وی می رقصیدند و هر آینه خواستها و مقتضیات زمان ایجاب نمی کرد که در هر سنفی موومانی به فرم منوئه گنجانده شود این موومان از سنفنی شماره 39 موزار نیز به فرم دیگری تصنیف می شد.

فرم منوئه دوران طولانی و همراه با تحولات جالبی را پیموده است. مدتها به عنوان رقص محبوب وسیله سرگرمی و انبساط خاطر کسانی بوده است که به آهنگ آن می رقصیدند و پس از آن نیز در سنفی های آهنگسازان بزجسته به اشکال متنوع و جالبی نمودار شده است. ولی در همان زمان که موزار سنفنی در می بمل خود را تصنیف می کرد و در موومان سوم آن فرم منوئه را به کار می برد، این رقص از جانب رقص شورانگیز و مورد توجه دیگری که در روستاهای اطراف شهر وین مرسوم و معمول بود مورد تهدید قرار گرفت. صدها سال بود که روستاییان اتریشی به رقص مهیج و پرنشاط سه ضربی که لاندلر نامیده می شد دل بسته بودند. همین رقص بود که بعدها از طرف واگنر در پرده سوم اپرای خوانندگان استاد به کار رفت تا به اپرای مزبور رنگ و بوی محلی داده شده باشد. اصل و ریشه فرم لاندلر نیز احتمالا چندان اصیل و قابل احترام نبوده است ولی در اواسط قرن هیجدهم این رقص تا بدان پایه آراسته و منزه شده بود که توانست در شهرهای پراگ و وین نفوذ نماید . در شهر اخیر بود که این فرم به والس تغییر یافت.

کوارتت (quartet) :

کوراتت، مجموعه ای مرکب از چهار بخش سازی یا آوازی و همچنین قطعه ای که برای این مجموعه نوشته شود. ما بین مجموعه های مختلف سازهای چهارگانه، مهمترین آنها عبارتست از «کوارتت زهی» مرکب از دو ویولن، یک ویولا و یک ویولن سل. و نیز قطعاتی برای «کوارتت پیانو» مرکب از یک پیانو، یک ویولن، یک ویولا و یک ویولن سل که توسط آهنگسازان رومانتیک نوشته شده است. کوارتت آوازی (مرکب از چهار بخش صدای انسانی) در قرون چهاردهم تا شانزدهم به فراوانی نوشته شده است.

کوارتت زهی

تاریخ کوارتت زهی، به همان اندازه تاریخ سمفونی پیچیده و غامض است. در این مورد آهنگسازان متعددی به تکامل آن کمک کرده اند و در بیشتر مواقع همان آهنگسازان که به پیشبرد سمفونی کمک کردند کوارتت زهی را اعتلا بخشیدند:‌ در واقع این دو شکل در جهت رشد مضاعف و شانه به شانه حرکت می کردند. هر یک از آن دو، حالت های ممتاز دیگری را می گرفت، جذب می کرد یا دستخوش دگرگونی قرار می داد اما یکی از آنها عمومی و ارکستری و دیگری خودمانی و مجلسی بود. این وجه تمایز خاص که در سمفونی ها و کوارتت های زهی بتهوون به اوج کمال خود می رسد، تا اواسط قرن هجدهم ناشناخته بود. اولین «کوارتت زهی»، در واقع به مفهوم کلاسیک کلمه، اصلا کوارتت نبودند بلکه در عمل سمفونی های ایتالیایی بودند که هم چهار نوازنده می توانستند آنها را بنوازند و هم یک ارکستر کوچک زهی. کوادروهای جوسپه تارتینی (از 1692 تا 1770) سمارتینی و ایتالیایی های دیگر که در سالهای 1740 یا قبل از آن ساخته شده از این دست باصطلاح کوارتت محسوب می‎شوند. یک شکل اشتقاقی از این موسیقی برای سازمان زهی در چهار صدا بوسیله امانوئل باخ در برلین، گاسمان و دیگران در وین، و بیشتر از همه بوسیلة مانهایمی ها پرورش داده شد. در اینجا نیز مفهوم کار، ارکستری بود و برای ویولا استقلال زیادی قائل نمی شدند بلکه عموما به صدای ویلن سل ضمیمه می گشت که طبعا بر آن نیز برچسب باس زدند که غالباً کنتینو بود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...