مقاله تاریخ مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی
قسمتی از متن:
پژوهش حاضر نگاهی است به روند پیدایش ، رشد، فراز و فرود و افت و خیز مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، هدف از این پژوهش گردآوری و ثبت پیشینه مطبوعاتی اراک است که در هراستان و شهری یکی از بایستههای فرهنگی آن استان و شهر به شمار میرود. متاسفانه تا کنون در این زمینه جز مقاله محققانه اما مختصر آقای سعید رجبی فروتن با عنوان (مطبوعات استان مرکزی تاکنون) کار در خور توجهی صورت نگرفته است. تحقیق حاضر نیز بر اساس منابع و ماخذ موجود و با تلاش و تکاپوی فراوان از طریق دستیابی به اطلاعات پراکندهای که نزد بعضی پیشکسوتان هنوز زنده این عرصه موجود بود، چرا که اصولا دستیابی به پارهای آگاهیهای لازم به دلیل نبودن ماخذ و مدارک قابل اعتماد و استناد، برای پژوهندگان مقدور نگردید.
نکاتی که پیش از مطالعه این پژوهش نیاز به یادآوری دارد به قرار زیر است:
1-از پارهای نظریات که در این تحقیق نام برده شده متاسفانه حتی یک نسخه نیز باقی نمانده و اصولا بعضی از نشریات حتی منتشر نشدهاند و صرفا فردی به عنوان صاحب امتیاز، مجوز چاپ نشریهای را گرفته اما نشریه به هر دلیل به مرحله چاپ نرسیده است که حتی المقدور با استفاده از آگاهیهای موجود سعی شده است شرح حال صاحب امتیاز یا هر گونه اطلاع مفید دیگر به دست داده شود.
2- تنظیم فهرست الفبایی نشریات بر اساس اطلاعات مندرج در دو کتاب زیر صورت گرفته است:
الف- تاریخ جراید و مجلات ایران، تالیف محمدصدر هاشمی
ب- چهره مطبوعات معاصر ایران، تالیف غلامحسین صالح یار
و اگر نام جریدهای در این ماخذ نبود، بر اساس نمونه موجود آن جریده را معرفی کردیم.
3- سعی شده است درباره هر نشریه ابتدا شناسنامه آن، در حد آگاهیهای موجود آورده شود. سپس یک مقاله بعنوان نمونه کار و پس از آن یادداشتها و توضیحات پژوهندگان. نکته در خور توجه آن است که کوشش شده انتخاب مقالات به گونهای باشد که علاوه بر نشان دادن سبک و سیاق نوشتاری و محتوایی حاوی آگاهیهایی درباره روال کار و نحوه انتشار خود نشریه نیز باشد.
4- در نحوه انعکاس مقالات سعی شده است ضمن تمایز مقاله با استفاده از حروف شکسته رسم الخط نشریه نیز حفظ شود. گر چه این التزام- به خاطر رعایت امانت- پارهای ناهماهنگیها و حتی اشتباهات نگارشی را نیز به دنبال داشته که به پژوهندگان نیز پوشیده نیست و امید است که خوانندگان این نقص را بر ما ببخشایند.
5- اطلاعات و آگاهیهایی که بر اساس گفتار شفاهی افراد تهیه شده و بیشتر جنبه نقل به مضمون دارد، در گیومه « » قرار داده نشده است.
اما در هر صورت نام منبع و مرجع مورد استناد ذکر شده است.
6- در انتخاب متون، به ویژه اشعار، بیشتر جنبههای اجتماعی و آگاهی بخشی اثر از محتوی و روال نشریه مورد نظر بوده و قوت و ضعف اثر به لحاظ ادبی ملاک انتخاب نبوده است. به همین دلیل چه بسا نظمی سست و مخدوش نیز به عنوان نمونهای از یک نشریه انتخاب شده باشد.
این رساله تمام آنچه که باید باشد نیست. چیزی است که ما توانستهایم نه آنچه که میخواستهایم بنابراین کاستیهایش بسیار و ناگفتههایش فراوان است و امید آنکه آیندگان به رفع نواقص این اثر به تلاش برخیزد که همه چیز را همگان دانند.
7-از دو نشریه به جز عنوان نشریه و نام صاحب امتیاز آن هیچ گونه اطلاعاتی به دست نیاوردیم و ذکر آنها را در بخش شرح تفصیلی مطبوعات ضروری ندانستیم.
1- راهنمای اجتماعی اراک- صاحب امتیاز احمد محمدی عراقی
2- سعادت اراک- صاحب امتیاز بانو سلطنت استاد آقا
اولین روزنامه نگار اراکی
تا آنجا که اطلاع داریم- به احتمال قریب به یقین- میرزا محمد صادق خان امیری ملقب به ادیب الممالک اولین سلطان آبادی (اراکی) است که در خارج از اراک اقدام به انتشار نشریه کرده است. جرایدی که به مباشرت و مدیریت ادیب الممالک منتشر میشده، به شرح زیر است:
1-ادیب الممالک در سال 1316 قمری نایب رئیس مدرسه لقمانیه تبریز شد و در همان حال جریده «ادب» را در تبریز منتشر کرد .روزنامه «اطلاع» در شماره 457 خود که روز چهارشنبه منتشر شد هشتم رجب سال 1316 انتشار یافته درباره «ادب» چنین مینویسد:
«در این هفته نمره اول روزنامه ادب مصوب پست دارالسلطنه تبریز به اداره انطباعات ایران پرتو وصول افکند.
به شرف مطالعت آن نایل شدیم، همانا این جریده فریده از نتایج دانش و افکار و نسایج کلک سحار ادیب اریب و فاضل لبیب آقا میرزا صادق خان و ادیب الممالک پیش خدمت حضور همایون از احفاد مرحوم مبرور قائم مقام است که صاحب فضل حسب و وراث علم و ادب و به یقین از کان جز زرناب و از عمان جز در خوشاب چیزی نزاید و بر نیاید. این روزنامه منحصرا «از علوم و معارف بحث و نگارش خواهد نمود..
امیدواریم آثار بدیعه و مطالب رفیعه از افکار آن جناب در صحایف روز این جریده به یادگار بماند و دانش طلبان از آن بهرهمند گردند.»
ادیب الممالک تا زمانی که در تبریز بود 22 شماره از نشریه (ادب) را در آنجا منتشر کرد.
3- ادیب الممالک درسال 1318 قمری ناچار به ترک تبریز شد. ابتدا به قفقاز رفت و پس از چندی به مشهد آمد و در ارض مقدس مجددا نامه (ادب) را منتشر کرد. انتشار نامه (ادب) مشهد از 4 رمضان 1318 تا شوال 1320 قمری ادامه داشت . دیباچه اولین شماره (ادب) مشهد شعری است از ادیب الممالک با این مطلع:
چون دانا ز گنجینه در واز کرد |
| به نام خدا نامه آغاز کرد |
جهت اطلاع از نوع نثر ادیب الممالک قسمتی از سرمقاله (ادب) مشهد را نقل میکنیم.
«بعضی در نفیسه و لئالی بی همتا در قعر بحار جراید به نظر غواصان خامه دبیران مملکت غرب رسیده است که همواره در طلب آن سر از پا نشناخته در تک رویاهای ژرف متلاطم و گردابهای هایل خطرناک فرورفته و به وسایل گوناگون آن جواهر رنگارنگ بر سر ممالک خود کشانیده و دوش و بنا گوش عروسان فکر ابنای وطن را بدان لئالی پر بهار آرایش دهند. وقتی با کمال دقت به چشم بصیرت در مینگریم میبینم که میزان ترقی و تنزل هر مملکتی از وضع و ترتیب و رواج بازار جراید آن سامان و مقیاس فکرت روزنامهنگاران و فوائد و آثار مترتبه از نشر جراید در آن قلمرو به دست میآید. پس به این اعتبار میتوان گفت که روزنامه هر مملکتی نماینده و مرات افکار و خیالات مردم آنجا است…
این بنده درگاه از دیرگاه میخواست گمشده وطن را که خانمانش بر باد و نام و نشانش از یاد رفته است، در طی اوراق جراید به دست آوردو چشم فرزندان سعادتمند را به دیدار پدر مهربان روشنی بخشد.
امید که بزرگان به این خیال خرده نگیرند و بنده را جاهل و بوالهوس نشمارند. زیرا جراید همچنان که بیان کردیم آیینه افکار عالم اند و نقاد قلب بنیآدم و بسیاری دیدهایم که مردمان نام و نشان گمشده خود را در اوراق مجلات اعلان کرده و به اندک زمانی از وی خبر و اثر یابند این کرت سیم است که بدین کار شگرف و خیال مقدس پرداختهام و انصاف همی دهم که چون در ایام سلف اعتمادم بر این خامه ابتر و اعتضادم بر توجه ابنای بشر بود، تایید الهی در پیشرفت امورم مساعدت نفرمودی، چنان که در وهله اول کودک فکرم قبل از اوان ترضیع زبان در کام کشید. دفعه آخری در رحم مادر سقط گردید ولی اینکه سپری ساختهام که سهم حوادث بر وی کارگر نشود. زیرا که ملازم حصن ولایت است و چراغم شمع هدایت، آن را که روی امید به آستان قدس حضرت ثامن الائمه و سراج الامه مولانا علی بن موسی الرضا علیه و آبائه و اولاده آلاف التحیه والثنا باشد، البته با ثابت و سیار در ستیزد و از گردش لیل و نهار نپرهیزد.»
ادیب الممالک در سال 1321 قمری به تهران آمد و نامه (ادب) را در آنجا منتشر کرد. نخستین شماره (ادب) تهران روز دوشنبه 27 رجب، عید مبعث حضرت الرسول (ص) منتشر شد.