مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:
مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی که نصیب غرب بویژه آمریکا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدوارکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینکه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند که چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت که این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بکار انداخت، میتوان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.
بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یک عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور کلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است که درباره الگوهای کنش و واکنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می کند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع که درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمیکند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی که درخصوص چنین رخدادهایی ابراز میشود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممکنست «تجربی» باشد. بدین معنی که درباره آنچه که به وقوع می پیوندد ابراز میشود، یا ممکنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی که جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.
بسیاری معتقدند که فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص کشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است که هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می کنند. «ایزن شتات» معتقد است که نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایرکشورهای اروپایی و قاره آمریکا سرایت کرد.
بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند کرد که جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت میگیرد که جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیکه کشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.
مطالب ذکر شده درمورد توسعه سیاسی از یک مشکل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یک الگوی تک خطی و ثابت را مطرح می سازد که کشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یک سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می کند. بدین صورت که به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندکی را نشان می دهند. درمواقعی نیز که به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می کنند که آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی توضیح دهند.
ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یک پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیکه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.
الف- گروه های نخستین:
1-خانواده : خانواده به عنوان یک نهاد نخستین منبع یادگیری اجتماعی کودک است. خانواده گرایشهای سیاسی و اساسی کودک را به نحو بارزی تحت تأثیر قرار میدهد. و یکی از نهادهای کلیدی در انتقال فرهنگ سیاسی به نسل بعد محسوب میشود. نقش خانواده درجامعه پذیری از دو عامل مهم ناشی می شود. اول اینکه، خانواده برزندگی کودک بویژه درسالهایی که خویش سیاسی کودک درحال رشد و شکل گیری است نقش تقریباً انحصاری دارد.
دومین عامل، پیوند محکمی است که بین اعضای خانواده و روابط بین آنها وجود دارد که آکنده از احساسات و عواطف انسانی است که در سایر نهادهای نخستین دیده نمی شود.
2-گروههای همسن: تأثیر قابل ملاحظه ای که گروههای همسن درزمینه جامعه پذیری دارند از دو عامل مهم ناشی می شود که عبارتند از اول: دسترسی گسترده گروههای همسن به اعضای خود و دوم روابط عاطفی فی مابین و توام با احساس بین اعضای گروه.
گروههای همسن در حین آنکه گرایشهای سیاسی اعضای خود را شکل می دهند درهمان حال اعضای خود را با ساختها و نهادهای دومین در جامعه پیوند می دهند. زیرا آنها ساختهای خود کفا نیستند وتنها بعنوان واسطه عمل می کنند و اعضاء را با شبکه ارتباطی جامعه پیوند می دهند.
3-مدرسه، آموزش و یادگیری سیاسی: مدرسه بوسیله آموزش به دو طریق در توسعه و پیشرفت خویش سیاسی نقش دارد. یکی اینکه با ایجاد تجربیاتی در شخص در زمینه جامعه پذیری سیاسی، گرایشهای کسب شده درگذشته را شکل می بخشد. دوم اینکه آموزش مدرسه ای و سواد آموزی درک شخصی از جهان سیاست را بهبود می بخشد و تحلیلهای او را از امور سیاسی شکل می دهد.
ب-گروهای دومین :
گروههای دومین درواقع نقش واسطه بین افرادو دولتمردان را برعهده دارند وهر چه میزان پیچیدگی جامعه بیشتر بوده و توسعه یافته تر باشد، تعداد گروههای مورد نیاز به همان اندازه بیشتر خواهد بود و وظایف اجتماعی و سیاسی مهمتری را برعهده خواهند داشت. دریک تقسیم بندی کلی، گروههای دومین شامل موارد زیر است.
1- گروههایی که صرفاً به منظور اهداف سیاسی و بعضاً بخاطر تعلیم سیاسی تأسیس شده اند.
2- گروههایی که غرض از تأسیس آنها اهداف سیاسی نیست ولی بطور جنبی در مسایل سیاسی شرکت می جویند و درخلال سایر فعالیتها به آموزش سیاسی اقدام می کنند و به بسیج نیروها دست می زنند. مانندگروههای مذهبی، اتحادیه ها و انجمنهای شغلی وسازمانهای برادری و ..
مشروعیت سیاسی :
مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است که نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.
زمانی یک حکومت مشروع است که ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حکومت را از آن خود بدانند و حکومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملکردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع کلیدی توسعه سیاسی است و تکامل سیاسی یک جامعه را روان می کند. تقارن منابع هیئت حاکمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش روابط مردم و حکومت است. بنابراین درهر جامعهای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاکم برجامعه طبقه بندی می شود.
از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاکم محدود نمی شود. بلکه به کیفیت ارتباط بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان نیز گسترش می یابد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1
مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3
شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9
الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10
ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11
ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12
د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13
ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14
جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15
الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17
ب.گروههای دومین........................................................................................... 18
مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20
مشارکت سیاسی............................................................................................... 21
مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22
ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22
|
نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26
جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30
مطبوعات و دموکراسی..................................................................................... 21
مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32
نقش مطبوعات درایجاد مشارکت..................................................................... 33
نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34
|
منابع.................................................................................................................. 36
|
مقاله بررسی تاریخ مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی در 78 صفحه ورد قابل ویرایش
فرود و افت و خیز مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، هدف از این پژوهش گردآوری و ثبت پیشینه مطبوعاتی اراک است که در هراستان و شهری یکی از بایستههای فرهنگی آن استان و شهر به شمار میرود. متاسفانه تا کنون در این زمینه جز مقاله محققانه اما مختصر آقای سعید رجبی فروتن با عنوان (مطبوعات استان مرکزی تاکنون) کار در خور توجهی صورت نگرفته است. تحقیق حاضر نیز بر اساس منابع و ماخذ موجود و با تلاش و تکاپوی فراوان از طریق دستیابی به اطلاعات پراکندهای که نزد بعضی پیشکسوتان هنوز زنده این عرصه موجود بود، چرا که اصولا دستیابی به پارهای آگاهیهای لازم به دلیل نبودن ماخذ و مدارک قابل اعتماد و استناد، برای پژوهندگان مقدور نگردید.
نکاتی که پیش از مطالعه این پژوهش نیاز به یادآوری دارد به قرار زیر است:
1-از پارهای نظریات که در این تحقیق نام برده شده متاسفانه حتی یک نسخه نیز باقی نمانده و اصولا بعضی از نشریات حتی منتشر نشدهاند و صرفا فردی به عنوان صاحب امتیاز، مجوز چاپ نشریهای را گرفته اما نشریه به هر دلیل به مرحله چاپ نرسیده است که حتی المقدور با استفاده از آگاهیهای موجود سعی شده است شرح حال صاحب امتیاز یا هر گونه اطلاع مفید دیگر به دست داده شود.
2- تنظیم فهرست الفبایی نشریات بر اساس اطلاعات مندرج در دو کتاب زیر صورت گرفته است:
الف- تاریخ جراید و مجلات ایران، تالیف محمدصدر هاشمی
ب- چهره مطبوعات معاصر ایران، تالیف غلامحسین صالح یار
و اگر نام جریدهای در این ماخذ نبود، بر اساس نمونه موجود آن جریده را معرفی کردیم.
3- سعی شده است درباره هر نشریه ابتدا شناسنامه آن، در حد آگاهیهای موجود آورده شود. سپس یک مقاله بعنوان نمونه کار و پس از آن یادداشتها و توضیحات پژوهندگان. نکته در خور توجه آن است که کوشش شده انتخاب مقالات به گونهای باشد که علاوه بر نشان دادن سبک و سیاق نوشتاری و محتوایی حاوی آگاهیهایی درباره روال کار و نحوه انتشار خود نشریه نیز باشد.
4- در نحوه انعکاس مقالات سعی شده است ضمن تمایز مقاله با استفاده از حروف شکسته رسم الخط نشریه نیز حفظ شود. گر چه این التزام- به خاطر رعایت امانت- پارهای ناهماهنگیها و حتی اشتباهات نگارشی را نیز به دنبال داشته که به پژوهندگان نیز پوشیده نیست و امید است که خوانندگان این نقص را بر ما ببخشایند.
5- اطلاعات و آگاهیهایی که بر اساس گفتار شفاهی افراد تهیه شده و بیشتر جنبه نقل به مضمون دارد، در گیومه « » قرار داده نشده است.
اما در هر صورت نام منبع و مرجع مورد استناد ذکر شده است.
6- در انتخاب متون، به ویژه اشعار، بیشتر جنبههای اجتماعی و آگاهی بخشی اثر از محتوی و روال نشریه مورد نظر بوده و قوت و ضعف اثر به لحاظ ادبی ملاک انتخاب نبوده است. به همین دلیل چه بسا نظمی سست و مخدوش نیز به عنوان نمونهای از یک نشریه انتخاب شده باشد.
این رساله تمام آنچه که باید باشد نیست. چیزی است که ما توانستهایم نه آنچه که میخواستهایم بنابراین کاستیهایش بسیار و ناگفتههایش فراوان است و امید آنکه آیندگان به رفع نواقص این اثر به تلاش برخیزد که همه چیز را همگان دانند.
7-از دو نشریه به جز عنوان نشریه و نام صاحب امتیاز آن هیچ گونه اطلاعاتی به دست نیاوردیم و ذکر آنها را در بخش شرح تفصیلی مطبوعات ضروری ندانستیم.
1- راهنمای اجتماعی اراک- صاحب امتیاز احمد محمدی عراقی
2- سعادت اراک- صاحب امتیاز بانو سلطنت استاد آقا
اولین روزنامه نگار اراکی
تا آنجا که اطلاع داریم- به احتمال قریب به یقین- میرزا محمد صادق خان امیری ملقب به ادیب الممالک اولین سلطان آبادی (اراکی) است که در خارج از اراک اقدام به انتشار نشریه کرده است. جرایدی که به مباشرت و مدیریت ادیب الممالک منتشر میشده، به شرح زیر است:
1-ادیب الممالک در سال 1316 قمری نایب رئیس مدرسه لقمانیه تبریز شد و در همان حال جریده «ادب» را در تبریز منتشر کرد .روزنامه «اطلاع» در شماره 457 خود که روز چهارشنبه منتشر شد هشتم رجب سال 1316 انتشار یافته درباره «ادب» چنین مینویسد:
«در این هفته نمره اول روزنامه ادب مصوب پست دارالسلطنه تبریز به اداره انطباعات ایران پرتو وصول افکند.
به شرف مطالعت آن نایل شدیم، همانا این جریده فریده از نتایج دانش و افکار و نسایج کلک سحار ادیب اریب و فاضل لبیب آقا میرزا صادق خان و ادیب الممالک پیش خدمت حضور همایون از احفاد مرحوم مبرور قائم مقام است که صاحب فضل حسب و وراث علم و ادب و به یقین از کان جز زرناب و از عمان جز در خوشاب چیزی نزاید و بر نیاید. این روزنامه منحصرا «از علوم و معارف بحث و نگارش خواهد نمود..
امیدواریم آثار بدیعه و مطالب رفیعه از افکار آن جناب در صحایف روز این جریده به یادگار بماند و دانش طلبان از آن بهرهمند گردند.»
توضیحات:
1- آقای محمد علی صفاری برادر محمد تقی صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفتهنامه قیام اراک در گفتگویی به ما گفت:
پس از صعود دکتر مصدق به نخست وزیری جبهه ملی فعال شد و ما جمعیت طرفداران جبهه ملی را اراک تشکیل دادیم.
طرفداران این جمعیت در اراک ابتدا حدود پنجاه شصت نفر بودند که از اهداف جبهه ملی دفاع میکردند و بعد از مدتی گروه کثیری به ما پیوستند. ما برای گسترش مناسبات خود مالا جبهه ملی با مردم،اقدام به نشر روزنامه کردیم، و چون آقای رضا قلی فولاد وند مدیر هفتهنامه «افق اراک» از همفکران ما بود، قسمتی از دفتر «افق اراک» را در اختیار ما گذاشت. هفتهنامه «قیام اراک» تا مرداد سال 1332 مرتبا منتشر میشد و تیراژ آن در هفته حدود پانصد شماره بود. سرمقالههای «قیام اراک» بیشتر توسط سردبیر مهندس حسین دستوری و رضا قلی فولادوند و سید مرتضی هزاوهای نوشته میشد و مقالات حسین واعظ زاده را هم زیب بخش روزنامه رسمی میکردیم. آقای عباس حمیدیان نیز یکی از دوستان ما و از طرفداران جبهه ملی بود و با ما همکاری صمیمانه داشت. پس از 28 مرداد و هجوم شاه پرستان به دفاتر و جراید ملی، قسمت اعظم آثار موجود در دفتر هفتهنامه از میان رفت و آنچه که باقی مانده بود در سختگیریهای بعدی معلوم شد.
این نکته را هم اضافه کنم که چون برادرم ساکن تهران بود امور روزنامه را در اراک من اداره میکردم.
2-تاکنون پیرامون هفتهنامه هائب که در دوره دکتر مصدق از حکومت ملی دفاع میکردند به کرات سخن گفتیم و از تکرار آن خودداری میکنیم.
3- وکلای اراک در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی حسین خاکباز و یوسف شکرایی بودند، و انتخابات اراک در دوره هفدهم به سبب اختلافات شدید محلی انجام نشد. کاندیدای دوره هفدهم، مجلس شورای ملی از سوی جبهه ملی در اراک عزت الله خان بیات و حبیب الله بیک لیک بودند که هر دو از فئودالهای بزرگ اراک به شمار میآمدند، با این تفاوت که عزت الله خان بیات داماد دکتر مصدق بوده و رفتار حبیب الله بیک لیک با مالکان دیگر تفاوت داشت.
مقاله تاریخ مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی
قسمتی از متن:
پژوهش حاضر نگاهی است به روند پیدایش ، رشد، فراز و فرود و افت و خیز مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، هدف از این پژوهش گردآوری و ثبت پیشینه مطبوعاتی اراک است که در هراستان و شهری یکی از بایستههای فرهنگی آن استان و شهر به شمار میرود. متاسفانه تا کنون در این زمینه جز مقاله محققانه اما مختصر آقای سعید رجبی فروتن با عنوان (مطبوعات استان مرکزی تاکنون) کار در خور توجهی صورت نگرفته است. تحقیق حاضر نیز بر اساس منابع و ماخذ موجود و با تلاش و تکاپوی فراوان از طریق دستیابی به اطلاعات پراکندهای که نزد بعضی پیشکسوتان هنوز زنده این عرصه موجود بود، چرا که اصولا دستیابی به پارهای آگاهیهای لازم به دلیل نبودن ماخذ و مدارک قابل اعتماد و استناد، برای پژوهندگان مقدور نگردید.
نکاتی که پیش از مطالعه این پژوهش نیاز به یادآوری دارد به قرار زیر است:
1-از پارهای نظریات که در این تحقیق نام برده شده متاسفانه حتی یک نسخه نیز باقی نمانده و اصولا بعضی از نشریات حتی منتشر نشدهاند و صرفا فردی به عنوان صاحب امتیاز، مجوز چاپ نشریهای را گرفته اما نشریه به هر دلیل به مرحله چاپ نرسیده است که حتی المقدور با استفاده از آگاهیهای موجود سعی شده است شرح حال صاحب امتیاز یا هر گونه اطلاع مفید دیگر به دست داده شود.
2- تنظیم فهرست الفبایی نشریات بر اساس اطلاعات مندرج در دو کتاب زیر صورت گرفته است:
الف- تاریخ جراید و مجلات ایران، تالیف محمدصدر هاشمی
ب- چهره مطبوعات معاصر ایران، تالیف غلامحسین صالح یار
و اگر نام جریدهای در این ماخذ نبود، بر اساس نمونه موجود آن جریده را معرفی کردیم.
3- سعی شده است درباره هر نشریه ابتدا شناسنامه آن، در حد آگاهیهای موجود آورده شود. سپس یک مقاله بعنوان نمونه کار و پس از آن یادداشتها و توضیحات پژوهندگان. نکته در خور توجه آن است که کوشش شده انتخاب مقالات به گونهای باشد که علاوه بر نشان دادن سبک و سیاق نوشتاری و محتوایی حاوی آگاهیهایی درباره روال کار و نحوه انتشار خود نشریه نیز باشد.
4- در نحوه انعکاس مقالات سعی شده است ضمن تمایز مقاله با استفاده از حروف شکسته رسم الخط نشریه نیز حفظ شود. گر چه این التزام- به خاطر رعایت امانت- پارهای ناهماهنگیها و حتی اشتباهات نگارشی را نیز به دنبال داشته که به پژوهندگان نیز پوشیده نیست و امید است که خوانندگان این نقص را بر ما ببخشایند.
5- اطلاعات و آگاهیهایی که بر اساس گفتار شفاهی افراد تهیه شده و بیشتر جنبه نقل به مضمون دارد، در گیومه « » قرار داده نشده است.
اما در هر صورت نام منبع و مرجع مورد استناد ذکر شده است.
6- در انتخاب متون، به ویژه اشعار، بیشتر جنبههای اجتماعی و آگاهی بخشی اثر از محتوی و روال نشریه مورد نظر بوده و قوت و ضعف اثر به لحاظ ادبی ملاک انتخاب نبوده است. به همین دلیل چه بسا نظمی سست و مخدوش نیز به عنوان نمونهای از یک نشریه انتخاب شده باشد.
این رساله تمام آنچه که باید باشد نیست. چیزی است که ما توانستهایم نه آنچه که میخواستهایم بنابراین کاستیهایش بسیار و ناگفتههایش فراوان است و امید آنکه آیندگان به رفع نواقص این اثر به تلاش برخیزد که همه چیز را همگان دانند.
7-از دو نشریه به جز عنوان نشریه و نام صاحب امتیاز آن هیچ گونه اطلاعاتی به دست نیاوردیم و ذکر آنها را در بخش شرح تفصیلی مطبوعات ضروری ندانستیم.
1- راهنمای اجتماعی اراک- صاحب امتیاز احمد محمدی عراقی
2- سعادت اراک- صاحب امتیاز بانو سلطنت استاد آقا
اولین روزنامه نگار اراکی
تا آنجا که اطلاع داریم- به احتمال قریب به یقین- میرزا محمد صادق خان امیری ملقب به ادیب الممالک اولین سلطان آبادی (اراکی) است که در خارج از اراک اقدام به انتشار نشریه کرده است. جرایدی که به مباشرت و مدیریت ادیب الممالک منتشر میشده، به شرح زیر است:
1-ادیب الممالک در سال 1316 قمری نایب رئیس مدرسه لقمانیه تبریز شد و در همان حال جریده «ادب» را در تبریز منتشر کرد .روزنامه «اطلاع» در شماره 457 خود که روز چهارشنبه منتشر شد هشتم رجب سال 1316 انتشار یافته درباره «ادب» چنین مینویسد:
«در این هفته نمره اول روزنامه ادب مصوب پست دارالسلطنه تبریز به اداره انطباعات ایران پرتو وصول افکند.
به شرف مطالعت آن نایل شدیم، همانا این جریده فریده از نتایج دانش و افکار و نسایج کلک سحار ادیب اریب و فاضل لبیب آقا میرزا صادق خان و ادیب الممالک پیش خدمت حضور همایون از احفاد مرحوم مبرور قائم مقام است که صاحب فضل حسب و وراث علم و ادب و به یقین از کان جز زرناب و از عمان جز در خوشاب چیزی نزاید و بر نیاید. این روزنامه منحصرا «از علوم و معارف بحث و نگارش خواهد نمود..
امیدواریم آثار بدیعه و مطالب رفیعه از افکار آن جناب در صحایف روز این جریده به یادگار بماند و دانش طلبان از آن بهرهمند گردند.»
ادیب الممالک تا زمانی که در تبریز بود 22 شماره از نشریه (ادب) را در آنجا منتشر کرد.
3- ادیب الممالک درسال 1318 قمری ناچار به ترک تبریز شد. ابتدا به قفقاز رفت و پس از چندی به مشهد آمد و در ارض مقدس مجددا نامه (ادب) را منتشر کرد. انتشار نامه (ادب) مشهد از 4 رمضان 1318 تا شوال 1320 قمری ادامه داشت . دیباچه اولین شماره (ادب) مشهد شعری است از ادیب الممالک با این مطلع:
چون دانا ز گنجینه در واز کرد |
| به نام خدا نامه آغاز کرد |
جهت اطلاع از نوع نثر ادیب الممالک قسمتی از سرمقاله (ادب) مشهد را نقل میکنیم.
«بعضی در نفیسه و لئالی بی همتا در قعر بحار جراید به نظر غواصان خامه دبیران مملکت غرب رسیده است که همواره در طلب آن سر از پا نشناخته در تک رویاهای ژرف متلاطم و گردابهای هایل خطرناک فرورفته و به وسایل گوناگون آن جواهر رنگارنگ بر سر ممالک خود کشانیده و دوش و بنا گوش عروسان فکر ابنای وطن را بدان لئالی پر بهار آرایش دهند. وقتی با کمال دقت به چشم بصیرت در مینگریم میبینم که میزان ترقی و تنزل هر مملکتی از وضع و ترتیب و رواج بازار جراید آن سامان و مقیاس فکرت روزنامهنگاران و فوائد و آثار مترتبه از نشر جراید در آن قلمرو به دست میآید. پس به این اعتبار میتوان گفت که روزنامه هر مملکتی نماینده و مرات افکار و خیالات مردم آنجا است…
این بنده درگاه از دیرگاه میخواست گمشده وطن را که خانمانش بر باد و نام و نشانش از یاد رفته است، در طی اوراق جراید به دست آوردو چشم فرزندان سعادتمند را به دیدار پدر مهربان روشنی بخشد.
امید که بزرگان به این خیال خرده نگیرند و بنده را جاهل و بوالهوس نشمارند. زیرا جراید همچنان که بیان کردیم آیینه افکار عالم اند و نقاد قلب بنیآدم و بسیاری دیدهایم که مردمان نام و نشان گمشده خود را در اوراق مجلات اعلان کرده و به اندک زمانی از وی خبر و اثر یابند این کرت سیم است که بدین کار شگرف و خیال مقدس پرداختهام و انصاف همی دهم که چون در ایام سلف اعتمادم بر این خامه ابتر و اعتضادم بر توجه ابنای بشر بود، تایید الهی در پیشرفت امورم مساعدت نفرمودی، چنان که در وهله اول کودک فکرم قبل از اوان ترضیع زبان در کام کشید. دفعه آخری در رحم مادر سقط گردید ولی اینکه سپری ساختهام که سهم حوادث بر وی کارگر نشود. زیرا که ملازم حصن ولایت است و چراغم شمع هدایت، آن را که روی امید به آستان قدس حضرت ثامن الائمه و سراج الامه مولانا علی بن موسی الرضا علیه و آبائه و اولاده آلاف التحیه والثنا باشد، البته با ثابت و سیار در ستیزد و از گردش لیل و نهار نپرهیزد.»
ادیب الممالک در سال 1321 قمری به تهران آمد و نامه (ادب) را در آنجا منتشر کرد. نخستین شماره (ادب) تهران روز دوشنبه 27 رجب، عید مبعث حضرت الرسول (ص) منتشر شد.
پایان نامه تاریخ مطبوعات و سانسور در ایران
مقدمه:
تاریخ مطبوعات
آغاز تاریخ مطبوعات به معنای اعم را در ایران، باید از سال 1232 هـ .ق که نخستین اثر چاپی از کتاب در تبریز پدید آمد و یا به طور اخص از سال 1253 هـ .ق دانست که روزنامه میرزاصالح در تهران انتشار یافت١. اولین روزنامه ایران به نام کاغذ اخبار از سال 1253 هـ .ق تا چند سال بعد به طور نامنظم و به فاصلههای طولانی چند شماره منتشر شد، در سال 1267 هـ .ق میرزا تقی خان وقایع اتفاقیه را منتشر کرد، از شماره 472 به نام روزنامه دولت علیه ایران موسوم گردید.
سپس این میرزا حسین خان مشیرالدوله بود که در زمان تصدی وزارتخانههای عدلیه و جنگ، روزنامههای علمیه و نظامیه را منتشر کرد که هر دو از روزنامههای خوب آن عهد محسوب میگردند ـ در روزنامه نظامیه سه موضوع خاطرنشان شده بود که بیسابقه بود قید غیردولتی بودن نشریه، درخواست شرکت مردم در تحریر مقالات ـ و تشکیل هیات تحریریه ـ روزنامه نظامی به طور هفتگی انتشار مییافت ولی عمر آن به دو سال نکشید و تعطیل شد، مشیرالدوله به انتشار یک روزنامه دوزبانه به نام وطن هم دست زند که امورات آن قرار بود توسط بارون دونرمان بلژیکی انجام شود و امتیاز هم به نام او صادر شد اما این روزنامه فقط یک شماره منشتر شد و شاه از مطالب آن دلگیر شده و دستور تعطیلی آن را صادر کرد.
بعد از تهران و شیراز و تبریز و اصفهان که صاحب روزنامه شدند نمیتوان از ذکر نام ارومیه چشم پوشید. البته در این شهر تا پیش از نهضت مشروطه روزنامهای به زبان فارسی اعم از دولتی یا ملتی انتشار نیافت اما به اعتبار انتشار یک نشریه مذهبی عیسوی از طرف مبلغین مذهبی آمریکائی به زبان سُریانی برای آشوریهای تغییر مذهب داده از نسطوری به پرتستانی در ارومیه به نام «زاراریت باهرا» به معنی فروغ روشنائِی، ارومیه را باید شهر پنجم ایران از نظر روزنامهنگاری دانست.
بند ب: عهد مظفری
در زمان مظفرالدین شاه که از 1314 هـ .ق تا 1324 هـ .ق به طول انجامید علاوه بر روزنامههای دوران پیشین، دهها روزنامه هفتگی و ماهیانه و روزانه انتشار یافت که معروفترین آنها دو روزنامه تربیت و ادب بود که اولی در تبریز و مشهد و تهران و دومی فقط در تهران به طور متوالی انتشار یافت، روزنامههای این دوره بیش از جرائد دوران ناصرالدین شاه از آزادی گفتار و وسعت حوزه بحث برخوردار بودند.
از فرمان مشروطه تا پایان حکومت قاجار
بند الف: روزنامههای صدر مشروطه
در زمانی که فرمان مشروطیت صادر شد، در تهران نشریههای ایران، اطلاع، تربیت، ادب، شاهنشاهی، مجموعه اخلاق و در تبریز حدید، کمال و در بوشهر مظفری منتشر میشد. در شوال 1324 هـ .ق پس از صدور فرمان مشروطه سه نشریه به طبع رسید ابتدا روزنامه مجلس در تهران که امتیاز آن طی دستخط شاه به میرزا محسن صدرالعلماء داده شد، این روزنامه که در زیر نام خود عبارت جدید «به کلی این روزنامه مطلق و آزاد است» را داشت.
با آغاز سال 1325 هـ .ق ـ کمتر از یک ماه از شروع زمامداری محمدعلی شاه میگذشت. در این سال به واسطه انحلال وزارت انطباعات ناگهان 99 نشریه وارد صحنه نشر کشور شدند.
مطبوعات این سال و چند سال بعد نسبتاً در خدمت حرکت اجتماعی بودند و صحنه انعکاس اندیشهها و عقاید مختلف مردم محسوب میگردیدند ـ سبک نگارش جدید ـ نثر روان و قابل فهم و بیان افکار به زبان ساده نیز موجب شده بود تا این نشریات حمایت عامه مردم را بدست آورند.
مقالههای مختلف روزنامهنگاران علیه محمدعلی شاه که به اعلام جرم وی علیه مدیران مطبوعات میانجامید، همین امر باعث توقیف مطبوعات شد و روزنامهنگاران مخالف شاه به حبس افتادند.
پس از سقوط محمدعلی شاه، احمد شاه به جای وی نشست و کشور توسط نائبالسلطنه اداره میشد. روزنامهنگاران مهاجر به کشور بازگشتند و در عرصه روزنامهنگاری ایران رونقی پدیدار شد مجلس، تهران، ندای وطن، مظفری، انجمن اصفهان، حبلالمتین و چند نشریه دیگر فعالیت خود را از سر گرفتند، چند نشریه از جمله نجات، شرق، ایران نو و پلیس ایران و ... نیز از جمله نشریاتی بودند که در سال 1327 پس از خلع محمدعلی شاه منتشر شدند و مطبوعات ایران وارد مرحله تازهای شدند.
بند ب: دهه آخر حکومت قاجاریه
براساس ضبط نویسندگان تاریخ مطبوعات از 1252 ق = (1215ش) تا 1304ش یعنی آغاز سلطنت پهلوی بیش از 983 نشریه ادواری که 179 نشریه نام اصلی و نام فرعی داشتهاند و بیش از 90 شبنامه در ایران منتشر شده است همچنین بیش از 130 نشریه فارسیزبان در خارج از کشور انتشار یافته است، 138 نشریه از مجموع این نشریات در طول 90 سال زبان احزاب، گروهها، جمعیتها، انجمنها و اتحادیههای دولتی بودهاند، 139 نشریه در شکل مجله منتشر شدهاند، و در بعد از مشروطیت بدون احتساب سال 1304، سال 1325 ق با ظهور 99 نشریه پربارترین سال و سال 1321ق با انتشار 14 نشریه فقیرترین سال به لحاظ تعداد است از این نشریات برخی عمر کوتاهی داشتهاند ـ برخی طفل یک روزه بودهاند ـ تعدادی سالیان دراز دوام آوردهاند ـ و پارهای هرازگاهی به تعطیلی کشیده شدهاند و دوباره انتشار یافتهاند.
تعاریف قانونی مطبوعات
بند الف: قوانین اساسی
1- قانون اساسی مشروطه: اصل ســیزدهم قانون اســاسی مشـروطه چنین اشــعار میداشــت: ... عموم
روزنامجات مادامیکه مندرجات آنها مخل اصلی از اصول اساسیه دولت و ملت نباشد مجاز و مختارند که مطالب مفیده عامالمنفعه را ... به طبع رسانیده و منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامجات و مطبوعات برخلاف آنچه ذکر شد و به اغراض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افترا بزند قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد.١
هر چند در این اصل تعریف به خصوصی از مطبوعات رائه نشده اما آمدن واژه مطبوعات به دنبال روزنامجات نشان میدهد که مراد از مطبوعات معنی اعم آن است یعنی هر آنچه طبع و چاپ میشود.
2- قانون اساسی جمهوری اسلامی: اصل یکصد و بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به مطبوعات اختصاص دارد و اشعار میدارد، نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه محل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند، تفضیل آن را قانون معین میکند.٢
از آن جائی که در هیچ کدام از اصول دیگر قانون اساسی اشارهای به کتاب و دیگر مواد نوشتاری نشده است علیالقاعده باید منظور از نشریات و مطبوعات در قانون اساسی، کلیه مواد چاپی اعم از روزنامهها، مجلات، کتب و غیره باشد به خصوص که در اصل یکصد و شصت و هشتم قانون اساسی رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی را علنی و با حضور هیأت منصفه اعلام نموده است. در این صورت چنانچه منظور قانون اساسی از مطبوعات صرفاً مجلات و نشریات با همان تعریفی که قانون مطبوعات از آن به دست میدهد باشد، تخلفات و جرائم ناشی از چاپ و انتشار کتب و دیگر مواد چاپی لزوماً در محاکم دادگستری و با حضور هیات منصفه و به طور علنی مورد رسیدگی قرار نخواهند گرفت.
بند ب: قوانین عادی و آییننامهها
1- قوانین مطبوعات پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
اولین قانون مطبوعات ایران مصوب محرم 1326 هـ .ق واژه مطبوعات را به معنای اعم آن به کار برده است و از این واژه کتب «و روزنامجات» را مراد کرده است. فصل دوم و سوم این قانون به ترتیب به «طبع کتب» و «روزنامجات مقرره» اختصاص دارد به عبارت دیگر از نظر این قانون مطبوعات به دو قسم اصلی بخش شدهاند کتب و روزنامجاب. و با عنایت به اینکه در برخی مواد این قانون از اوراق چاپی دیگر نیز اسم برده شده است، میتوان نتیجه گرفت که این قانون ناظر بر کلیه مواد مکتوبی بوده است که از چاپ خانه خارج شده و منتشر میشدهاند.
1- آغاز پیدایش روزنامه به زبان فارسی را باید از هند دانست، ... مرآتالاحوال بوسیله «راموهان روی» مصلح مذهبی در 1280 میلادی مطابق با 1224 هـ .ق در کلکته منتشر شد که بر تاریخ ظهور روزنامه در ایران توسط میرزا صالح قریب سی سال تقدم زمانی دارد. به نقل از محیط طباطبائی، محمد: تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران ـ تهران ـ بعثت 1363 ـ ص 16.
2- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل انتشارات و تبلیغات، شهریورماه 1368.