مبانی نظری و پیشینه پژوهش کمرویی در روانشناسی
در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کمرویی:
کمرویی پدیده ای جهانی است. پایه ای ترین یافته ی تحقیقات، راجع به کم رویی رایج، کاملاً گسترده و جهانی است. روان شناسان در تعریف می گویند: «کسی کم رو است که فاقد جرات است» یا به عبارتی کسی که تحت تأثیر فلج روانی قرار گرفته است. تأثیر کم رویی در توجهات است در «فعالیت های بدنی» و در «فعالیت های فکری» و فعالیت های «احساسی».
علت کم رویی: افراد کم رو عموماً به خاطر عدم تسلط برمهارت های اجتماعی و یا فقدان اعتماد به نفس، کم رو می باشند. برخی از افراد بر مهارت های اجتماعی لازم جهت تداوم بخشیدن به حرکت نرم و روانِ ماشین ارتباطات بشری تسلط ندارند. آنان نمی دانند که یک گفت وگو را چگونه آغاز کنند یا در کلاس درس چگونه از سخن گو بخواهد بلندتر صحبت کند. در فعالیت های بدنی، کم رویی قربانی خود را از لحاظ روش، پخمه و چلمن، و از لحاظ رفتار غیرطبیعی و از لحاظ حرکات بی دست و پا می کند. تا آن جا که شخص بی دلیل سرخ شده و لرزش و طپش قلب می گیرد. در فعالیت های فکری هم کم رویی افکار قربانیان خود را مشوش کرده، آنان را از گفت وگوی منطقی ناتوان می سازد. از این جا اشتباهات و خبط هایی حاصل می شود که از همان افراد کم رو سر می زند، هم چنین سبب گنگی و دلسردی آنان می شود.
فرد کم رو باید در درجه ی اول، دقیقاً خود را مورد آزمایش و بررسی قرار دهد و قضاوت های غلط و نادرستی را که منشاء ناراحتی اش می باشد پیدا و کشف کند
در فعالیت احساسی، کم رویی مانع از آن می شود که قربانیانش احساس درونی خود را به راحتی بیان کنند و ظاهری بی احساس به آن ها می دهد. دیگران تصور می کنند که افراد کم رو، فاقد قلب و روح می باشند در حالی که آن ها سرشار از محبتند ولی جرات ابراز آن را ندارند. شخص کم رویی می گوید: «من یک وکیل معروف هستم با این حال هر بار سخن می گویم احساس می کنم که شهرتم در خطر قرار می گیرد. این حالت چه در دادگاه یه در یک مهمانی ساده در من ایجاد می شود. حضور دیگران اعتماد به نفس مرا از بین می برد». شخص دیگری می گوید: «هنگامی که در جلسه امتحان شفاهی حاضر می شوم متانت استاد شخصیت مرا خرد می کند». از دیدگاه روان شناسان خجالت همیشه نشانه ای از ناراحتی عمیق تر روانی است.
کمرویی یک پدیده پیچیده و مرکب ذهنی، روانی و اجتماعی است که به دلایل بیشمار در طول دوران رشد به تدریج پدیدار میشود و با دارو برطرف نمی شود . کمرویی اساساً رفتاری اکتسابی و آموخته شده است و برای درمان و برطرف کردن آن باید یاد گیری زدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود. اگر در مورد رفتار غیراجتماعی این قبیل جوانان چارهای اندیشیده نشود فرد دچار استرسهای شدید شده و احتمالاً خطرناکترین و حادترین وضع را برای ابتلا به بیماریهای شدید روانی مانند اسکیزوفرنی و یا افسردگی خواهد داشت (زیمباردو و رادل،2001).
کمرویی یک مشکل فردی بی سر و صداست و چنان شایع گشته که می توان آن را یک بیماری اجتماعی نامید؛ زیرا کمرویی موجب اضطراب اجتماعی، هراس اجتماعی، عدم اعتماد به نفس، نداشتن مهارتهای اجتماعی و عدم سازگاری با جمع میشود(زیمباردو، 2000).کمرویی یک ناتوانی و معلولیت فراگیر اجتماعی است. در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان با این اختلال رفتاری و بازدارندة رشد شخصیت اجتماعی مواجهند. در بسیاری از مواقع، کمرویی، اصلیترین مانع شکوفایی قابلیتها، خلاقیتها و ایفای مسئولیتها است (افروز، 1381 ). زیمباردو(1977) بر این باورند که کمرویی یک توجه افراطی به خود، اشتغال ذهنی به افکار، احساسات و واکنشهای جسمانی خود است که میتواند حداقل شامل یک ناراحتی اجتماعی ضعیف تا یک ترس اجتماعی بازدارنده و شدید باشد . زیمباردو (2000) بر این باور است که کمرویی احتیاط مفرط در روابط بین فردی است. به ویژه افراد کمرو از ابراز وجود میهراسند، دربارة شیوة واکنش دیگران به خود بس یار حساسند و به سرعت دستپاچه میشوند و نشانه های جسمانی اضطراب مانند بالا رفتن ضربان قلب، سرخ شدن چهره و ناراحتی معده را تجربه میکنند.
2-2-1-علل کم رویی
شخص کم رو یا خودش برای خودش ارزشی قایل نیست یا تصور می کند که دیگران برای او ارزشی قایل نیستند. هیچ کس دوست ندارد مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد و ترس از این که چنین وضعی پیش بیاید شجاع ترین افراد را هم دچار کم رویی می کند. ولی باید گفت که افراد کم رو فاقد ارزش نمی باشند، چنین افرادی نه مضحک و مسخره هستند و نه دست و پا چلفتی و پخمه، فقط تصور می کنند که چنین هستند تا موقعی که این فکر غلط در مغز و نهادشان نقش بسته است و آن را از سر بیرون نکنند و اصلاح نشوند نخواهند توانست از این ضعف و زبونی نجات پیدا کنند.
...
قسمتهایی از فهرست منابع:
احمدی، علی و محبوبه رضوانی 1375،تأثیر آموزش گروهی به روش گروهی واقعیت درمانی بر بحران هویت دانشجویان دانشگاه شیرزا، دانشگاه آزاد اسلامی شیراز.
احمد وند ، محمدعلی ، مهجور ، سیامک،1380 ، «آشنایی بافعالیت های اجتماعی»، انتشارات پیام نور.
احمد وند ، محمدعلی ،1380 ، « روانشناسی بازی»، انتشارات پیام نور.
افرزو، غلامعلی، 1381، روانشناسی کم رویی و روشهای درمان آن. تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، چاپ هشتم.
اکبری، جعفر، 1389، کمرویی چیست؟، ماه نامه ی تربیت.
اکبری، ابوالقاسم، 1387، مشکلات جوانی و نوجوانی. تهران، انتشارات رشد و توسعه.
حسین نژاد ، محمد ،1379 ، «مشاوره با کودکان» ،انتشارات سپند هنر تهران.
خاکیه ، پرویز ،1372 ، «روانشناسی کودک» ،انتشارات آشنا ، تبریز.
افروز ، غلامعلی ،1385،روان شناسی کمرویی و روش های درمان آن ،چاپ نهم.
رضایی، میترا ،1385، پایان نامه تاب آوری ،دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان.
شولتز، دوان،1381، «نظریههای شخصیت»، مترجمان: کریمی، یوسف، جمهری ، فرهاد... ، انتشارات ارسباران.
شارتیه ، ژان ،1373 ، «کمرویی و راه های درمان آن » ، نشر پویا.
شفیع آبادی ، عبدالله ،1389 ، «راهنمایی و مشاوره کودک» ، انتشارات تهران.
شفیع آبادی، عبدالله،1383، تأثیر آموزش به شیوه واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب دانش آموزان دختر، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
شه ناسی، مریم،1382،نارسایی هیجانی، برگرفته از پایان نامه کارشناس روانشناسی بالینی، استاد راهنما: دکتر معصومه خسروی، دانشگاه سمنان.
قائمی ، علی ،1374 ، «خانواده و نابسامانی های روانی» ، انتشارات امیری.
گلاسر، ویلیام ،1389 ، «مدارس بدون شکست» ، ترجمه حمزه ساده ، انتشارات رشد.
گلاسر، ویلیام،1386، «واقعیت درمانی» ، ترجمه هوشمند ویژه، محمد. انتشارات خجسته.
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش معنی شناسی در روانشناسی
در 34 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
معنی درمانی:
در شهر وین ، پایتخت اتریش و در قاره اروپا سه مکتب روانشناسی بنیاد گذاشته شده است . مکتب روانکاوی فروید ، مکتب روانشناسی فردی آدلر و مکتب معنا درمانی فرانکل . فرانکل بنیان گذار مکتب معنا درمانی لوگوتراپی در بیست و ششم مارس سال 1905 در وین متولد و در دوم سپتامبر سال 1997 در سن 92 سالگی در همان شهر در گذشت . آلمانی ها ، فرانکل را در سن 37سالگی دستگیر کردند و به اردوگاه وحشتناکی منتقل کردند . در اردوگاه که همه چیز را از او گرفته بودنداین شیوه تفکر در فرانکل بوجود آمد که می گفت .مهم آن نیست که من چه می خواهم باشم ، مهم آن است که من چه کسی باید باشم . در ارتباط با مفهوم بودن برای او سؤال انسان بودن مطرح شد . او معتقد بود که انسان بودن ، یعنی مسئول بودن ، تصمیم گیرنده ، موضع گیرنده و ارزشیابی کننده بودن . ازابتدا مفاهیمی چون : زندگی ، روح و معنا ذهن فرانکل را به خود مشغول کرد . به عقیده او، ما انسان ها سؤال کننده نیستیم ، جواب دهنده هستیم . ما باید به سؤال هایی که زندگی از ما می کند با آزادی احساس مسئولیت کامل جواب دهیم . در انتخاب جوابی که انسان به سرنوشت خود می دهد و انتخاب نگرشی که در مقابل سرنوشت خود بر گزیند، آزاد است . در نتیجه مسئول جوابی است که به سرنوشت می دهد و مسئول شیوه تفکر و نگرش ی است که انتخاب می کند .انسان باید پاسخی بدهد که در شأن انسان است فرانکل روزی به شاگردان خودگفت من معنای زندگی خود را در این می بینم که به دیگران کمک کنم تا آنها در زندگی خویش معنا بیابند او همیشه با انسان هایی روبرو می شد که پرسش هایی در باره معنای مطرح می کردند. فرانکل معتقد بود مشکل انسانامروز بی معنی زندگی بودن زندگی ، خلا وجودی و ناکامی وجودی است. انسانی معنا خواه است معنا خواهی قویترین نیرودر انسان است. معنا چشمه ای است که هرگز خشک نمی شود . اما طراوت انسان بودن آن خشک می شود(هدایتی ،1385 )
اصول معنا درمانی:
فرانکل سه قانون بنیادی را در معنا درمانی مطرح می کند :
1:معنا در زندگی وجود دارد و آن را می توان جستجو و کشف کرد . اما انسان نمی تواند معنا را به دلخواه بوجود
آورد و آن را در افکارش بسازد . انسان جستجو کننده معناست و نه بوجود آورنده آن .
2:معنا وسیله ای برای کامروایی انگیزه ها و یا دستاویزی برای رسیدن به هدف نیست . تحقق معنا خود هدف
است.
3:علت بیماریها و اختلالات روانی بی معنایی زندگی است . کار وفعالیت زیاد باعث بیماری روانی نمی شود ، بلکه علت بیماری بی معنا بودن زندگی است )کوهی ،1388 )
نظریه معنی درمانی( لوگوتراپی ) ویکتور فرانکل:
ریشه های معنی درمانی به نوعی به کارهای آلفرد آدلربر می گردد. آدلر اولین روانشناسی است که در مورد معنا در زندگی به بحث پرداخت. او در سال 1931 کتاب معنای زندگی را نوشت. فرانکل رهبر اصلی معنا درمانی و رولو می از بزرگان هستی گرایی به خاطر وارد کردن این مبحث به روانشناسی نسبت بهآدلر ابراز دین کرده اند. فرانکل بنیانگذار مکتب معنا درمانی در بیست و ششم مارس سال(1905)در وین متولددر دوم سپتامبر 1997 در سن 92 سالگی در همان شهر درگذشت. به هر حال ریشه معنا درمانی به کوششهای اولیه فرانکل برای یافتن معنا در زندگی خودش بر می گردد.( نیلسون.2001؛ ترجمه: بهفر ، 1384 (لوگوتراپی روشی است که در آن بیمار در جهتی راهنمایی می شود که معنی زندگی خود را بیابد.بنابراین اصول لوگوتراپی تلاش برای یافتن معنی در زندگی است که اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست به طور کلی در این روش درمانی فرد « فرد روان نژند اندیشه زاد » هدایت می گردد تا معنا و منظور زندگی خویش را دریابد. از آنجا که جستجوی معنا وظیفه ای مبارزه جویانه است تنش درونی فرد را افزایش می دهد و او را به تلاش برای آنچه باید به دست آورد وا می دارد . این سطح از تنش نه تنها در جریان درمان اختلال ایجاد نمی کند بلکه برای رهایی فرد از احساس دلتنگی ، بی دردی وغلبه بر « خلاء وجودی » لازم است تکاپوی حاصل از تنش معناجویی ، یاس انسان روان نژند رابه احساس موفقیت و امید مبدل سازد( رحیمیان 1385. )
....
قسمتهایی از منابع :
-بوئری،جرج .(1385). نگاهی به آثار ویکتور فرانکل (رنج ،اما زیستن ). ترجمه : مسعود فریامنش.
-پروچسکا، جیمز،ا.(1381) نظریه های روان درمانی . ترجمه : یحیی سید محمدی. تهران ، انتشارات رشد.
-پور ابراهیم، تقی و همکاران (1388) . مقایسه اثر بخشی دو شیوه مشاوره گروهی معنا درمانی با مشاوره فردی
چند الگویی بر کاهش افسردگی سالمندان آسایشگاههای تهران . پایان نامه دکترای روانشناسی .تهران . دانشگاه
علامه طباطبایی.
-ترخان ، مرتضی (1385)، اثر بخشی شیوه شناختی – رفتاری بر کاهش پرخشگری دانشجویان و بررسی اثر
بخشی این کاهش بر سلامت عمومی آنها . ارایه شده در دومین کنگره روانشاسی ایران . دانشگاه علوم بهزیستی
و توانبخشی
-جونز، نیلسون(2001). نظریه معنا درمانی ویکتور فرانکل. فصلی از کتاب نظریه های پیشرفته ی مشاوره و روان درمانی . ترجمه: سید محمد حسین بهفر(1384)
-جونز، نیلسون ( 2001 ). نظریه وجود گرایی (درمان وجودی). فصلی از کتاب نظریه های پیشرفته ی مشاوره و روان درمانی .ترجمه : نظامی. (1383.)
-خلعتبری ، جواد (1387). آمار و روش تحقیق .تهران. انتشارات پردازش
-حسینیان، الهه (1386). بررسی اثر بخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید به زندگی بیماران سرطانی بیمارستان شفای شهر اهواز. مجله علوم رفتاری . دوره 3. شماره 4
-فرانکل، ویکتور، امیل(1955). انسان در جستجوی معنای غایی ترجمه: احمد صبوری و عباسی شمیم (1381).
تهران . انتشارات صدرا.
-فرانکل، ویکتور امیل(1384). .پژوهش در معنا درمانی ، ترجمه: نهضت صالحیان و مهین میلانی. انتشارات صدرا
-پور یزدی.، احمد رضا (1385)، دکتر امیل فرانکیل( بنیانگذار معنا درمانی) فرا دیدی بر روانشناسی و روان درمانی وجودی . چاپ اول . انتشارات دانش.
....
سایت اینترنتی سالمند مرکز تحقیقات سالمندان-www.iranian.aging.com
Adults TAC WWW.Samhsa.gov/older
1-carson. V.B. (2000):mentalth nursing.2ed.hiladelphid:saundevs: 693
2-chid-jungh sieh(.2010).the effect of reminiscence musi therapy sessions on changes in
depre ssive symptoms in elderiy person with dementid,page of 83-94
3-hsieh hf,wangjj.(2003) Effect of reminiscence therapy on depression in older adults
:asgstematic review .int jnurs stud.(2003).:40(4):335-450
4-hanaoka.h.oka murah.study on effects of life revied actities on the qulity of life of the
elderly :arando mized control lled.psyohother pshchoson( 2004):73(5):302-11
5-Ernest,bohlmeijer )2007(.thesis of reminiscence and depression in latar life
6-Elrord h.wilison f .mckee kj ,chung mc,Bolton g. goudie fp , (2005): sychosocial bene fits of solitary reminiscence writing: an exploratory study aging ment health 9(4):305-14
7-satokes sA. (2003):Gordon sE.common stressors experienced dg the well elderly clihical implications.JGerontol nurs 29(5):38-46
...
مبانی نظری تحول در روانشناسی (پیشینه و فصل دو)
در 99 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفهوم و ماهیت تحول
تحول از جمله واژههایی است که بعضاً مترادف کلمۀ رشد به کار میرود در حالی که مفهوم تحول تغییرات کمی و کیفی را در بر میگیرد و به هر نوع تغییری در طول زمان اطلاق میگردد. مفهوم رشد تغییرات کمی را شامل میشود از این رو تحول اعم از رشد است (مصباح و همکاران، 1374).
اگرچه از تحول تعاریف بسیاری شده است اما یکی از عامترین تعاریف بدین شرح میباشد: تحول عبارت است از همۀ تغییرات و تحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ روی میدهد. تحول؛ حرکتی مستمر، دائمی و پیوسته بوده گاهی آهسته و زمانی همراه با جوش و خروش است. کیفیت تحول ممکن است ملموس نباشد ولی نباید تصور کرد که جریان تحول متوقف شده است (احدی و بی جمالی، 1388). ماسن[1]، تحول را تغییرات منظم و نسبتاً مداوم در ساختهای جسمی و عصب شناختی، فرایند تفکر و رفتار در طول زمان مینامد (ماسن، ترجمۀ یاسایی، 1388). شرفی (1371) نیز تغییرات کمی و کیفی که در طول زمان در طبیعت و ساخت و رفتار انسان اتفاق میافتد تحول مینامد. بنا به نظر او این تغییرات و دگرگونیها در هر دورهای از زندگی، تواناییها، نیازها و دشواریهایی را به وجود میآورد.
سندستروم[2] (1973) نیز از واژۀ تحول برای تشریح فرایند تأثیرات بی شمار داخلی و خارجی بر انسان از اولین لحظات زندگی تا بزرگسالی و مرگ استفاده میکند (به نقل از مصباح و همکاران، 1374). همچنین وولفلک[3] (2005) نیز تغییرات منظم و سازگارنهای که به طور مستمر در طول زندگی ارگانیسم، از لحظۀ نطفه تا لحظۀ مرگ به وجود میآید، را تحول مینامد (به نقل از سیف، 1386). رایس[4] (1992) نیز تحول را به مثابۀ فرایندی مادام العمر میداند که از تعامل عوامل ارثی و محیطی تأثیر میپذیرد، و از آغاز لقاح و تا مرگ (یا پس از مرگ، آن گونه که بسیاری معتقدند) ادامه یابد (رایس، 1922، ترجمۀ فروغان، 1388).
بنابراین با توجه به تشابهات تعاریفی که صاحبنظران در مورد مفهوم تحول ارائه کردند،به نظر میرسد تحول عبارت است از تغییرات کمی و کیفی نسبتاً پایدار، منظم و فراگیر قابلیتها، ساخت و رفتار انسان تحت تأثیر رسش و تعامل با محیط، که از لحظۀ لقاح تا مرگ به وجود میآید.
1. Mussen
1. Sandstrom
2. Woolfolk
3. Rice
...
3-1-4- تحول روانی- جنسی[1]
افراد در طی زندگی با تعارض بین سایقهای زیستی و انتظارات اجتماعی مواجه میشوند. طبق نظریۀ روانکاوی نحوهای که این تعارضها حل میشوند، توانایی افراد برای آموختن، کنار آمدن با دیگران، و مقابله کردن با اضطراب را تعیین میکند. گرچه افراد متعددی به نظریۀ روانکاوی کمک کردند، زیگموند فروید و اریک اریکسون[2] از مشهورترین این افراد به شمار میروند (برک، ترجمۀ سید محمدی، 1384). زیگموند فروید بنیانگذار نظریۀ روانکاوی بود. او ابتدا، از هیپنوتیزم برای درمان اختلال عصبی سود جست، اما بعد به کندوکاو بیشتر در افکار بیمارانش پرداخت و از طریق تداعی آزاد[3] به روشن کردن علل آشفتگیهای هیجانی آنها پرداخت. علاوه بر این فروید از تعبیر خواب نیز برای کندوکاو در ضمیر ناهشیار استفاده نمود (الیس، 1922، ترجمۀ فروغان، 1388). فروید معتقد بود که امیال جنسی، غرایز و سائقهای پرخاشگرانه عوامل اصلی تعیین کنندۀ رفتار هستند. از این رو نظریههای جدی در مورد رابطه جنسی و تمایلات جنسی از نظریۀ فرویدآغازشد.فروید، اساساً یک تحولگرا بود. او معتقد بود که تغییرات روانشناختی به وسیلۀ نیروهای درونی، به ویژه رسش زیست شناختی[4] هدایت میشود.
براساس نظریۀ او شخصیت از سه جزء نهاد[5]، خود[6]، فراخود[7] تشکیل میشود. نهاد از زمان تولد وجود دارد و از غرایز و امیال اساسی که در پی ارضای فوری، بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن، تشکیل میشود. تکوین خود نیز از سال اول زندگی آغاز میشود. خود از فرایندهای ذهنی، نیروهای استدلال عقل سلیم تشکیل میشود و نقش آن هدایت انرژی نهاد، براساس محدویتهای زندگی است. جزء سوم فرا خود میباشد که نتیجۀ نهایی رسش، همانندسازی با والدین و سرمشقگیری، و بالاخره آموزش هیجانی است. فراخود در پی تأثیرگذاری بر رفتار به منظور منطبق کردن آن با انتظارات جامعه به وجدان تبدیل میشود (الیس، 1922، ترجمۀ فروغان، ص 39). فروید نه تنها نظریهای را دربارۀ ساختار شخصیت تدوین کرد، بلکه خطوط کلی نظریۀ روانی-جنسی تحول را ترسیم نمود. بنا به نظریۀ فروید تمام انسانها از مراحلی روانی-جنسی عبور میکنند. بدین ترتیب که ابتدا علایق جنسی آنها از دهان به مقعد و سپس به منطقۀ آلتی تغییر مییابد؛ و در نهایت بعد از دورۀ نهفتگی، دوباره بر ناحیۀ تناسلی متمرکز میشود (همان).
1. Psychosexual development
2. Erik Erikson
[3].free association: در این روش بیمار به گفتن هرچه به ذهنش خطور می کند ترغیب می شود تا بازگویی غیر ارادی افکار ناهشیار امکان پذیر شود.
4. Biological maturation
1. id
2. ego
3. superego
...
بخشی از منابع فارسی:
1) احدی، ح، بنی جمالی، ش. (1388). روانشناسی رشد (مفاهیم بنیادی در روانشناسی کودک). تهران: جیحون.
2) احدی، ح، جمهری، ف. (1382). روان شناسی رشد نوجوانی، بزرگسالی (جوانی، میانسالی، پیری). تهران: پردیس.
3) احمدپناه، م. (1377). بررسی و مقایسه تحول شناختی و اخلاقی در کودکان شهری و روستایی. روانشناسی. (8): 387-369.
4) اسحاق نیا، س. (1372). بررسی تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری عاطفی، عاطفی کودکان دبستانی در شهرستان تربیت حیدریه- استان خراسان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.
5) اسعدی، س، امیری، ش، و مولوی، ح. (1386). بررسی تحول شناخت اجتماعی و رابطۀ آن با طراز تحول شناختی در کودکان. مطالعات تربیتی و روانشناسی. 8 (1): 154-137.
6) ال سولسو، ا (1381). روانشناسی شناختی (ترجمۀ فرهاد ماهر). تهران: رشد.
...
بخشی از منابع انگلیسی:
1. Agger, C. (2007). Conservation of Number Task with Small and Large Quantities on Male and Female Preschool Children. Indiana Undergraduate Journal of Cognitive Science, 28.
2. Aguilar, R., & Tansini, R. (2010). Pre-School Education and School Performance .The Case of Public Schools in Montevideo. rapport nr.: Working Paper Economics 434.
3. Amsel, E., & Byrnes, J. P. (Eds.). (2002). Language, literacy, and cognitive development: the development and consequences of symbolic communication. Psychology Press.
4. Anderson, L. M., Shinn, C., Fullilove, M. T., Scrimshaw, S. C., Fielding, J. E., Normand, J., & Carande-Kulis, V. G. (2003). The effectiveness of early childhood development programs: A systematic review. American journal of preventive medicine, 24(3), 32-46.
5. ARI, M., BAL, S., TUGRUL, B., UZMEN, S., & AYDOGAN, S. (2000). HELPING SIX YEAR OLD KINDERGARTEN CHILDREN TO ACQUIRE THE CONCEPT OF CONSERVATION THROUGH TRAINING. Hacettepe Universitesi E? itim Fakültesi Dergisi, 18, 17-25.
6. Arthur J. Reynolds, Judy A. Temple, Dylan L. Roberston, Emily A. Mann, MSSW, (2001): Long-term Effects of an Early Childhood, Intervention on Educational Achievement and Juvenile Arrest, A 15- Year Follow- up of Low- Income Children, in Public schools, American Medical Association JAMA, 283 (18), 23-39.
7. Bakhurst, D., & Shanker, S. G. (Eds.). (2001). Jerome Bruner: Language culture and self. Sage.
8. Bakken, L., Thompson, J., Clark, F. L., Johnson, N., & Dwyer, K. (2001). Making conservationists and classifiers of preoperational fifth-grade children. The Journal of Educational Research, 95(1), 56-61.
...
روش تحقیق روانشناسی شغل
مقدمه:
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: بهداشت روانی در دوران مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری باعث عقب ماندگی نیست.
معیار اصلی قضاوت درباره بهداشت روانی شخص این است که او بتواند با محیط خود مبادلات هماهنگ داشته باشد.
انسان سالم توانایی را دارد که به طور دائم به دنبال رفع نیازهای خود برود و در محیط به جستجو بپردازد. برای نیل به این هدف او به همکاری دو عنصر حیاتی نیاز دارد: شخص و محیط.
اگر خود شخص را کنار بگذاریم هرچه در اطراف باقی می ماند محیط محسوب خواهد شد. بنابراین برای هر شخص محیط های مختلفی وجود دارد: مدرسه، محیط کار، محل سکونت و غیره.
می توان عوامل تشکیل دهنده محیط کار را به دو گروه عمده تقسیم کرد: عوامل فیزیکی و عوامل انسانی.
جای تردید نیست که هر دو عامل می توانند بر بهداشت روانی مدیران اثر مثبت یا منفی داشته باشند.
امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور به وجود آورنده امراض روحی، جسمی و رفتاری انسانها توجه پزشکان روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف نموده به طوری که باید عنوان نمود که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می کند.
مدیران به واسطه سختی کار و مسئولیت زیاد عوامل تحت فشار می باشند، استرس بازده مدیران را کاهش می دهد و براساس یافته های مطالعات متعدد، استرس ضمن کاهش بازدهی کار مدیران لذت زندگی را از افراد سلب می کند. در نتیجه بر بازده کل نظام آموزشی اثر می گذارد.
بیان مسأله
عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی و در هر گروه وجهی، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه اعم از کارگر، محصل، پزشک و مهندس، زارع استاد دانشگاه و غیره خطر ابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد. البته دانستن اینکه هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت روانی فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلکه هدف اصلی آن پیشی گرفتن از وقوع ناراحتی ها می باشد. پیش گیری به معنای وسیع آن، عبارت می باشد از به وجود آوردن عواملی که مکمل زندگی سالم و نورمال است. به علاوه درمان اختلالات جزئی رفتار، به منظور جلوگیری از وقوع بیماری های شدید روانی است.
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشورهای جهان علاقه مخصوصی هم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است. اگرچه هنوز مدت زمانی از این توجه و علاقه نگذشته ولی اثرات آن در بهبود اوضاع بیمارستان های روانی و به کار بردن روش های صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. با وجود این پیشرفت های محسوس می توان گفت که مردم ما هنوز از فهم و درک صحیح ماهیت و علل اختلالات روانی به درستی آگاهی ندارند. و متأسفانه آمارهای دقیق مربوط به این موضوع نیز در دسترس نیست. برحسب آمارهایی که کشورهای مختلف ارائه داده اند معلوم شده است که تعداد بیماران روانی به طور مداوم رو به ازدیاد می باشد. بعضی از تحقیقات ابتدائی در ایران نیز رشد روزافزون بیماری های روانی را تایید می کند.
«فهرست مطالب»
عنوان | صفحه |
فصل اول |
|
مقدمه |
|
بیان مسأله |
|
هدف تحقیق |
|
فرضیات تحقیق |
|
اهمیت و ضرورت تحقیق |
|
پیشینه تحقیق |
|
تعاریف عملیاتی |
|
فصل دوم |
|
مقدمه |
|
تنیدگی حرفه ای |
|
منابع وابسته به محیط کار |
|
تنیدگی حرفه های کنترل و نگهبانی |
|
تنیدگی وابسته به افراط یا تفریط در کار |
|
منابع وابسته به تطبیق فرد با محیط |
|
تنیدگی ارتباطی |
|
الف- مدیران |
|
ب- افراد تابع |
|
سبک مدیریت و روابط انسانی |
|
تامین بهداشت روانی |
|
ویژگی های افرادی که سلامت روانی دارند |
|
عملیاتی که سلامتی روانی را به خطر می اندازد |
|
روابط میان فردی |
|
خستگی ناشی از شغل |
|
فشا رناشی از کار |
|
اهمیت رضایت شغلی |
|
نگرش کلی فرد نسبت به شغلش |
|
فصل سوم |
|
تعریف آمار |
|
جامعه آماری |
|
روش نمونهگیری آماری |
|
روش جمع آوری اطلاعات |
|
ابزار پژوهش |
|
فصل چهارم |
|
تفسیر نتایج و تجزیه و تحلیل نتایج کمی و کلی پژوهش |
|
فصل پنجم |
|
نتیجه گیری |
|
فهرست منابع |
|
مقاله روانشناسی اشتغال و مشاورة شغلی
فهرست:
مقدمه
روانشناسی صنعتی ( اشتغال)
مشاوره چیست؟
مشاوره شغلی چیست؟
مشاوره شغلی و اهداف کاربردی آن
زندگی تحصیلی و زندگی شغلی
نتیجه گیری
========================
مقدمه:
ورود به دنیای کسب و کار در عصر حاضر که جهان وارد دوره ای از فرصتها و چالش های بزرگ شده است ، نیاز به دانش ،مهارت و ویژگیهای خاص دارد . در هزاره جدید عوامل مؤثر بر موفقیت و خوشبختی افراد ، سازمان ها و ملت ها به سرعت در حال تغییر است و در چنین دوره ای موفقیت، به برخورداری از آخرین دانش و توانایی بکار گیری آن به شیوه ای نو آورانه و موثر بستگی دارد . دیگر شرایط پایدار برای دنیای کسب و کار وجود نخواهد داشت ،لذا لازم است افراد را در طول تحصیلات برای انتخاب زندگی شغلی و مقابله با بحران ها و چالش ها آماده نمود . در این مقاله سعی بر آن شده تا با معرفی رشته مشاوره شغلی و طیف گسترده خدمات آن به نقش مهم آن در پیوند زندگی تحصیلی به زندگی شغلی و انتخاب زندگی شغلی اشاره شود.
روانشناسی صنعتی ( اشتغال)
روانشناسی صنعتی دانش بررسی رفتار انسان در محیط کار است. این دانش میکوشد تا با به اجرا گذاشتن نتایج و روشهای روانشناختی به کارگران و سازمانها کمک نماید. به این شاخه از روانشناسی گاه روانشناسی کار و روانشناسی شغلی هم گفته میشود.از جمله مباحث مطرح در این شاخه از روانشناسی میتوان به رفتار سازمانی، توسعه و بالندگی سازمان، مشاوره شغلی وحرفهای، روانشناسی مصرف کنندگان، روانشناسی تبلیغات و بازاریابی، روانشناسی منابع انسانی، روانشناسی استخدامی، روانشناسی بهرهوری اشاره کرد.
این رشته را در امریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology میشناسند.
...
مبانی نظری و پایان نامه روانشناسی درباره افسردگی پس از زایمان
در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع افسردگی پس از زایمان
سارتر و بـارجیوس[1] (1999)عـوارض روانـپزشکی و هیجانی پس از زایمان را به سه دسته زیر تقسیم بندی کردهاند:
غم پس از زایمان: کمترین شدت افسردگی را دارد، شروع آن در هـفته نـخست پس از زایمان است. اکثر اوقات در روز سوم یا چهارم پس از زایمان دیده میشود. یک اختلال خلقی ناپایدار است کـه 24 تـا 72 ساعت پس از تولد نوزاد رخ میدهد و با علایم خلق غمگین، غم ناپایدار، عدم توانایی هـیجانی، مـلامت و سـرزنش، اختلال خواب و اختلال خلقی ناپایدار مشخص میشود(پیت[2] 1973، یالوم[3] و همکاران، 1968). غم پس از زایمان خود محدود شـونده 7 اسـت و معمولا 10 روز پس از زایمان کاهش معنیدار در آن دیده میشود. دامنه تخمین شیوع آن بین 33 درصد(هاندلی[4] و همکاران، 1980) تا 70 درصد(هریس[5]، 1980) اسـت و ایـن مـوضوع تا اندازهای به ملاک تشخیصی بستگی دارد.
روانپریشی پس از زایمان: یک اختلال ناتوان کننده و نادر است که مـعمولا بـه بستری کردن نیاز دارد. در هر 1000 زایمان یک یا دو نفر مادر به آن مبتلا مـیشوند(هرزوک و دیتری[6]، 1976؛ کندل[7] و همکاران، 1987). در زایمان نخست در حدود 50% و در زایمان دوم در حدود 40% مادران ممکن است به این اختلال مـبتلا شـوند. این نـشانگان با نشانههایی از قبیل ناتوانی زیاد، گیجی و منگی، هذیانها و نشانههای توهم پایدار، تـحریکپذیری و بـیثباتی هیجانی و نگرانیهای وسواسگونه در مورد نوزاد، افکار خاص و میل به آزردن کودک یا خود همراه است(براکینگتون[8] و همکاران، 1981؛ هـرزوک و دیـتری، 1976). این علایم معمولا از روز سوم زایمان شروع میشوند. علایم دیگر عبارتند از سوءظن، بی ربـطی کـلام، بیعلاقگی به طفل، بی میلی نسبت بـه مـراقبت از آن و مـمکن است بیمار زایمان یا ازدواج را انکار کند و ادعـای بـاکره بودن نماید.
افسردگی پس از زایمان: افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده روانی اجتماعی است (کوروین، کوهن، جارت و ساتسفورد[9]،2010) که ممکن است حداکثر طی چهار هفته اول پس از زایمان آغاز گردد. اگر چه بعضی مطالعات شروع آن را تا 12 ماه پس اط زایمان گزارش کرده اند (مراکی و خیر آبادی، 2012). شیوع افسردگی پس اط زایمان از 13 الی 20 درصد (سمیر، ولز-نیسروم و نیسین[10]، 2013) و در شرایط خاص تا 41 درصد گزارش شده است که این تفاوت به نحوه نمونه گیری، زمان بررسی، معیارهای متفاوت تشخیصی (افسردگی ماژور با مینور)، ابراز خود گزارش دهی و روش مطالعه مرتبط است. بطوری که در یک مطالعه متاآنالیز اخیر که بر روی 41 مقاله در ایران انجام شدف شیوع کلی افسردگی پس اط زایمان 3/25 درصد گزارش شد (ویسانی، دلپیشه، سایمیری و رضاییان، 2013). جدول شماره 1 شیوع افسردگی پس از زایمان در برخی از مطالعات انجام شده در جامعه ما را نشان می دهد (خیرآبادی و همکاران، 2012؛ باقری زاده و همکاران، 1388؛ منتظری و همکاران، 2013؛ خوشه ای مهر و همکاران، 1391؛ نیک پور و همکاران، 2013).
جدول 2-1. مطالعات اخیر در مورد شیوع افسردگی پس از زایمان
نویسنده | سال | نوع مطالعه | ابزار | زمان پیگیری | شیوع |
منتطری و همکاران | 2013 | مرورسیستماتیک | BDI | 8-6 هفته پس از زایمان | 3/26 درصد |
نیکپور و همکاران | 2012 | توصیفی- تحلیلی | EPDS | 8-2 هفته پس از زایمان | 13-10 درصد |
خوشه مهری و همکاران | 1391 | توصیفی- تحلیلی | BDI | 6 هفته اول زایمان | 30 درصد |
خیر آبادی و همکاران | 2012 | کوهورت | EPD | 8-6 هفته پس از زایمان | 3/26 درصد |
باقر زاده و همکاران | 1388 | توصیفی- تحلیلی | BDI | 10 روز پس از زایمان | 5/15 درصد |
افسردگی پس از زایمان اثرات مخربی بر مادر، کودک و خانواده می گذارد (استین[11] و همکاران، 2010). علائم و نشانه های آن ممکن است به صورت تغییرات خلق، اختلال در خواب و اشتها، اختلالات روانی حرکتی، خستگی، کاهش تمرکز، احساس گناه و عدم لذت از کار و فعالیت باشد (پیتو[12] و همکاران، 2013؛ دنیز و روس، 2005؛ مراکی و همکاران، 2013) که در نتیجه آن مادر قادر به ایفای نقش مادری و همسری نبوده و در موارد شدید و عدم درمان، منجر به خودکشی و فرزندکشی می گردد (سیت، سلتمان و ویسنر[13]، 2011). افسردگی پس از زایمان را باید از علائم گذرای گرفتگی خلق افتراق داد که با گریه، تحریک پذیری، بدخوابی و واکنش های عاطفی مادر مشخص می شود (جدول شماره 2) (هیرست و موینتر[14]، 2005). به علاوه، این نوع افسردگی را باید از سایکوز پس از زایمان و علایم مشابه با افسردگی پس از زایمان که شروع آن تا 6 ماه بعد از زایمان می باشد نیز افتراق داد (اوهارا و مک کوبی[15]، 2013). اگر در تعدادی از مطالعات از درمان های دارویی و غیر دارویی در پیشگیری و درمان افسردگی پس از زایمان حمایت شده است، ابهامات و تناقضات زیادی در میزان اثربخشی هر یک از مداخلات وجود دارد. بررسی ها نشان می دهد تحقیقات معدودی پیرامون مداخلات درمانی چند جانبه، درمان های جایگزین، جنبه های پیشگیری در سطوح مختلف، دارو درمانی و میزان ایمنی آن برای مادر و شیرخوار نیز انجام شده است (میلر و لاروس[16]، 2013). همچنین ابزار شناسایی مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان ناکافی (زوبران، اسچوماچر، روکسو و فورستی[17]، 2011) و افتراق آن از انواع دیگر اختلالات افسردگی نیز چندان مشخص نبوده و در اغلب موارد، حتی بررسی های بالینی توسط متحصصین مربوطه نیز انجام نشده است (عظیمی لولاتی و همکاران، 1384). به نظر می رسد متغیرهای متععدی که در ابتلای مادر به افسردگی پس از زایمان نقش مهمی دارند به طور کامل شناسایی نشده اند (روبرستون، گریسی، والینگتون، استی وارت[18]، 2004).
[1] Sutter A.L, Bourgeois M
[2] Pitt, B
[3] Yalom.D
[4] Handle Y.S.L
[5] Harris B
[6] Herzog A.& Detre, T
[7] Kendell, R.E
[8] Brockington, I.F
[9] Corwin EJ, Kohen R, Jarrett M, Stafford B
[10] Seimyr L, Welles-Nystrom B, Nissen E
[11] Stein A
[12] Piteo AM
[13] Sit D, Seltman H, Wisner KL
[14] Hirst KP, Moutier CY
[15] O'Hara MW, McCabe JE
[16] Miller LJ, LaRusso EM
[17] Zubaran C, Schumacher M, Roxo M,Foresti K
[18] Robertson E, Grace S, Wallington T,Stewart DE
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره کودکان تیزهوش
در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع کودکان تیزهوش
2-1 تیزهوش
2-1-1. تعاریف تیزهوش
تعبیرهای متفاوت بسیاری از تعریف کودکان تیزهوش برای جامعه ما وجود دارد و تعبیری که در زیر می آید. به اندازه هر تعبیر دیگری قابل قبول است. این تعبیر، دریافت جاری از این پدیده را به همراه ابعاد گوناگونی از تیزهوشی منعکس می کند(گلاگر ، 1984؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، 1381).
کودکان تیزهوش و بااستعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیتدار و اهل فن به دلیل استعداد های برجسته خود قادر به عملکرد های عالی هستند. این کودکان به خدمات و برنامه آموزشی متفاوتی و رای آنچه معمولاً از طریق برنامه عادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود واقف شوند. کودکان برخوردار از عملکرد بالا شامل کسانی می شوند که در هر یک از زمینه های زیر دارای موفقیتی مشهود و یا توانایی بالقوه ای باشند:
1- توانایی ذهنی عام
2- استعداد تحصیلی خاص
3- تفکر سازنده یا خلاق
4- توانایی رهبری
5- هنرهای نمایشی و دیداری
6- توانایی روانی-حرکتی
توانایی در به کار گیری سیستمهای نمادی آموخته شده ذهنی را شاید بتوان شرط لازم برای تیزهوشی دانست. این توانایی به دانش آموز تیزهوش اجازه می دهد که بدون انتظار از معلم یا محیط مطالب را با اتکای به خود فرا گیرد و اشکال و نتایج نوینی را تصور و خلق کند. بدین ترتیب این سیستمهای نمادی به یادگیرنده استقلال می بخشد(گلاگر ، 1984؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، 1381).
گرچه نمرهء آزمون هوش میتواند ملاک نسبتا خوبی برای تعیین و تعریف کـودکان تـیزهوش باشد اما باید توجه داشت که اینگونه آزمونها قادر به اندازهگیری همهء جنبههای هـوش نـیستند، برای مـثال، یکی از ویژگیهای کودکان تیزهوش که در تعریف و شناسایی آنان بهکار میرود، قدرت رهبری و مدیریت و نیز خلاقیت آنان است کـه تـستهای هوشی نمیتوانند این ویژگیها را اندازهگیری کنند. اربن[1](1990)در تعریف خلاقیت میگوید: "خلاقیت توانایی پدید آوردن یک چـیز جـدید،غیرمعمول و شـگفتآور است". بهگفتهء اسمیت، نیزورت و هانت(1976)، در اصلاحیهء تربیتی 1978 قانون عمومی 561-95 بخش 902 آموزش و پرورش آمریکا،کودکان تیزهوش چنین تعریف شدهاند:
کودکان و نوجوانان سنین قـبل از دبـستان، دبستان یـا دبیرستان که دارای توانایی هوشی بالا، خلاقیت، توانایی در یک موضوع علمی خاص و توانایی مدیریت و رهـبری هـستند و به خدمات آموزشی خاص نیاز دارند.بههرحال، ضریب هوشی یکی از ملاکهای بسیار مناسب برای شناسایی کودکان تیزهوش بهحساب میآید. ضریب هـوشی 140-130 مـلاک تعیین کودکان تیزهوش است (ملک پور، 1380).
2-1-2. ضوابط و معیارهای شناخت کودکان تیزهوش
باهوش دانستن کودکان براساس نتایج کار عملی آنان و یااستعداد و توانایی شگرف ایشان در دروس نظری، بدون توجه به سایر عـوامل، معنی چـندانی نـخواهد داشت. در مراحل تعیین کودکان باهوش بـاید قـدرت خـلاقه، استعداد رهبری، استعداد آموختن زبان خارجی وعلوم و ریاضیات ارزشیابی شود. ...
...
بخشی از منابع فارسی
افروز، غ؛ ارجمندنیا، ع. ا؛ تقی زاده، ح؛ قاسم زاده، س؛ اسدی، ر. (1392). بررسی مقایسه ای باورهای خودکارآمدی و سلامت روان در میان دانش آموزان تیزهوش و عادی. مطالعات ناتوانی، دوره 3 ، شماره 3 : 34-24. از صفحه 0 تا صفحه 0
بشارت، ح. (1391). آموزش و پرورش کودکان تیزهوش. رشد معلم، شماره 267: 28-26.
حق شناس، ح؛ چمنی، ا. ر؛ فیروزآبادی، ع. (1385). مقایسه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دانش اموزان دبیرستان های تیزهوشان و دبیرستان های عادی. فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هشتم، شماره بیست و نهم و سی ام: 66-57.
ریاسی، ح. ر؛ مقرب، م؛ صالحی ابرقوئی، م؛ حسن زاده طاهری، ع؛ حسن زاده طاهری، م. م. (1391). مقایسه افسردگی دانش آموزان عادی و تیزهوش شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 88-1387. مراقبت های نوین، 9 (2): 103-95.
سیف نراقی، م و نادری، ع. (1387). کودکان و دانشآموزان استثنایی. تهران: انتشارات آگاه.
شریفی، ح. (1391). نظریه و کاربرد آزمون های هوش و شخصیت. تهران: سخن.
شهریاری احمدی، م؛ افروز، غ؛ شریفی، ح. پ؛ دوایی، م. (1391). مقایسه خلاقیت و سلامت روانی دانش آموزان تیزهوش و عادی. تحقیقات روانشناختی، دوره 4 ، شماره 15 : 34-24.
صادقی، ا. (1380). بررسی اثربخشی آموزش گروهی کـنترل خـشم بـه شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان. پایاننامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه اصفهان.
...
بخشی ازمنابع لاتین
Anolik, S. (1979).Personality, education and criminological characteristics of bright delinquents.Psychological Reports 44:727-340.
Betroth,John Carlo&McClure,Charles R.(1998). Moving toward more effective public Internet access:the 1998 national survey of public library outlet internet connectivity.Washington,D.C.:National Commission on Libraries and Information Science.
Chan, L.K.S. (1988). The perceived competence of intellectually talented students. Gifted Child Quarterly, 32(3), 310-314
....
مبانی نظری و نمونه پایان نامه روانشناسی درباره شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT
در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT
بارزترین و رایج ترین شیوه مراقبه در CBT به طور کلی «آموزش ذهن آگاهی» نامیده می شود. پژوهشگران به صورت تجربی نشان داده اند که آموزش ذهن آگاهی، در یاری دادن بیماران جهت مقابله با هیجان های دشوار، کارآمد است. به همین دلیل درمانگرانی که در جستجوی گسترش دامنه CBT جهت بهبود تنظیم هیجان هستند، علاقه خاصی به آموزش ذهن آگاهی دارند. هدف آموزش ذهن آگاهب، عبارت است از تشویق بیماران به تجربه کردن هیجان ها با سعه صدر، در همان لحظه، و بدون واکنش پذیری شدید رفتاری. امروز آموزش ذهن آگاهی به عنوان یکی از ویژگی های اصلی مقابله با تنظیم هیجان و تحمل عواطف، به طور فزاینده ای در رویکردهای برجسته رفتاری و شناختی مانند ACT (هیز و همکاران، 1999)؛ شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یا همان MBCT (سگال، ویلیامز، و تیزدل، 2002) مورد استفاده قرار می گیرد(لی هی، تیرچ، ناپولیتانو، 2007؛ ترجمه منصوری راد، 1393).
ذهن آگاهی به معنی توجه کردن به زمان حال به شیوه ای خاص، هدف مند و خالی از قضاوت است (کابات زین[1]، 1990). ذهن آگاهی یعنی بودن در لحظه با هر آنچه اکنون هست، بدون قضاوت و بدون اظهار نظر درباره آنچه اتفاق می افتد؛ یعنی تجربه واقعیت محض بدون توضیح (سگال و همکاران، 2002). این فرآیند شامل ایجاد روش خاصی از بذل توجه به تجربیات ما است که کم و بیش با روش متداول و روزمره بذل توجه ما به زندگی خود تفاوت دارد. ذهن آگاهی، بیانگر نوعی مشاهده متمرکز، انعطاف پذیر، و لحظه به لحظه آشکار شدن جریان افکار، احساسات، و حس های جسمانی است که خود را در حیطه هوشیاری ما عرضه می کند. از دیدگاه فرد ناظر آگاه و بردبار، ما افکار را به صورت افکار، هیجان ها را به صورت هیجان، حس های جسمانی را به صورت حس های جسمانی تجربه می کنیم. در ذهن آگاهی از ما خواسته می شود تا اولاً قضاوت خود درباره این تجربیات را به حالت تعلیق در آوریم، و ثانیاً آگاهی خود را برای چندمین بار با جدیت و در عین حال به آرامی، به جریان رویدادهایی معطوف داریم که در حیطه هوشیاری ما قرار دارند (لی هی و همکاران، 2007؛ ترجمه منصوری راد، 1393).
2-4-1. تکنیک های ذهن آگاهی
2-4-2-1. مواجهه
اولین مطالعه ای که اثرات کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR)( کبات زین، 1982) را مورد توصیف قرار داد، کاربرد آن در درمان بیماران مبتلا به درد مزمن بود. MBSR تا حدی مبتنی بر تمرینات سنتی مراقبه است، و غالبا شامل دوره های وسیع نشستن بدون حرکت می باشد. اگر چه یک وضعیت نسبتا آرامش یافته ای ایجاد می شود، اما عدم تحرک طولانی می تواند منجر به ایجاد درد در عضلات و مفاصل شود. در دستور العمل هایی که به مراجعان در مراقبه داده می شود، تاکید می گردد که وضعیت خود را برای رهایی از درد تغییر ندهند، بلکه در عوض مستقیماً توجه دقیقی بر حس های درد داشته باشند و با نگرش های بدون قضاوت به این حس ها توجه کنند؛ همچنین شناخت ها، هیجانات و کنش هایی که غالباً با حس های درد همراه هستند را مورد توجه دقیق و پذیرش قرار دهند. اعتقاد بر این است که توانایی مشاهده بدون قضاوت، حس های درد و پریشانی همراه با درد را کاهش می دهد(امیدی و محمد خانی، 1387).
2-4-2-2. تغییر شناختی
مولفین متعددی مطرح ساخته اند که تمرینات حضور ذهن می تواند باعث ایجاد تغییراتی در الگوهای فکری، یا نگرش های فرد در مورد افکارش شود. برای مثال، کبات- زین (1990و1982) توصیه می کند که مشاهده بدون قضاوت درد و افکار مرتبط با اضطراب ممکن است منجر به فهم و درک این نکته گردد که اینها «فقط افکارند» و نمایانگر حقیقت یا واقعیت نیستند، و لزوماً نباید باعث فرار یا رفتار اجتنابی شوند(امیدی و محمد خانی، 1387). لیهان (1993) نیز خاطر نشان می سازد که مشاهده افکار و احساسات و به کار گرفتن برچسب های توصیفی برای آنها، این درک و فهم را به وجود می آورد که آنها همیشه نمایانگر صحیحی از واقعیت نیستند. برای مثال احساس ترس به این معنی نیست که خطر قریب الوقوع وجود دارد، و تفکر «من مقصرم» لزوماً واقعی نیست. کریستلر و هالت (1990، 1999)، در مطالعه ای با استفاده از تکنیک های MBSR در مورد بیماران مبتلا به پورخوری مرضی، نظریه هیترتون و بومیستر (1991) در خصوص این دسته از بیماران در نظر گرفتند، در این نظریه پرخوری به عنوان فرار از آگاهی از خود مطرح شده و آموزش حضور ذهن می تواند منجر به پذیرش بدون داوری شرایط ناخوشایندی گردد که باعث می شود این بیماران از آن فرار می کنند(ویلیامز و سگال، 2002؛ ترجمه محمد خانی و همکاران، 1385).
تیزدل (1999) و تیزدل و همکاران (1995) در بحث خود از MBCT ادعا نمودند که آموزش ذهن اگاهی باعث عدم محوریت ذهن فرد نسبت به الگوهای فکری تکراری و هم چنین کاهش نشخوار فکری می گردد. این نوع تفکر خاص بیماران افسرده است (نولن-هکسما، 1991). یعنی مهارت ذهن آگاهی، بیمارانی را که سابقه افسردگی دارند، متوجه افکار افسردگی زای خود می سازد، و مجدداً افکار انها را به سایر جنبه های زمان حال، نظیر تنفس، راه رفتن همراه ذهن آگاهی یا صداهای محیطی، معطوف می سازد و از این طریق باعث کاهش نشخوار فکری می گردد. تیزدل این پدیده را «بینش فراشناختی» می نامد. تیزدل و همکاران (1995) هم چنین متذکر می شوند که مزیت عملی مهارت های ذهن آگاهی در ترغیب تغییرات شناختی این است که همیشه تمرینات حتی در دوره های بهبودی قابلیت انجام دارند. دوره هایی که افکار افسردگی زا ممکن است به ندرت رخ دهند کمتر می توان از تکنیک های سنتی شناخت درمانی نظیر چالش با افکار و تحریفات شناختی استفاده نمود.به عبارتی، دیدگاه مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد کلیه افکار فرد می تواند کاربرد داشته باشد(ویلیامز و سگال، 2002؛ ترجمه محمد خانی و همکاران، 1385).
2-4-2-3. اداره- خود
مولفین متعددی اظهار داشته اند که مشاهده –خود بهبود یافته ناشی از آموزش ذهن اگاهی می تواند استفاده از مهارت های مقابله ای را ارتقا بخشد. برای مثال کبات-زین (1982) مطرح می سازد که اگاهی فزون یافته از حس ای درد و پاسخ های استرس، افراد را قادر می سازد که در انواع پاسخ های مقابله ای درگیر شوند.
کریستلر و هالت (1999) ادعا می کنند که توسعه مهارت های مشاهده – خود در طی آموزش های ذهن اگاهی باعث بهبود شناخت سرنخ های سیری در پرخورها می گردد، به همین ترتیب توانایی مشاهده کشش های مربوط به پرخوری را افزایش می دهد. مارلات (1994) اثرات مشابهی را در معتادان رو به بهبود بیان می کند. تیزدل و همکاران (1995) خاطر نشان ساختند که آموزش حضور ذهن باعث آگاهی از کلیه رویداد های هیجانی و شناختی آم گونه که رخ می دهند، می گردند، به ویژه در کسانی که ممکن است نشانه های اولیه عود افسردگی را تجربه کنند. از این رو، اموزش ذهن آگاهی می تواند بازشناسی اولیه نشانه های یک مشکل را ارتقاء بخشد و کاربرد این مهارت ها به احتمال بسیار در پیشگیری از مشکل می تواند موثر باشد(ویلیامز و سگال، 2002؛ ترجمه محمد خانی و همکاران، 1385).
[1] Kabat – zinn, J
مبانی نظری و پیشینه پایان نامه روانشناسی درباره خودنظم دهی
در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع خودنظم دهی
یادگیری خودنظم بخش
یادگیری خود نظم بخش نوعی فرایند ساختاری فعال است که از طریق آن یادگیرندگان اهدافی را برای یادگیری شان تعیین می کنند سپس می کوشند تا شناخت، انگیزش، و رفتارشان را نظارت، تنظیم و کنترل کنند (پنتریج، 2000؛ به نقل از شانک[1]، 2005). این فرایند مستلزم فراگیرانی است که به طور مستقل یادگیری شان را طراحی، نظارت و ارزیابی می کنند. بسیاری از پژوهش های اولیه در مورد خود نظم بخشی ماهیت درمانی دارند که طی آنها پژوهشگران به آزمودنی هایشان آموزش می دادند تا رفتارهایی از قبیل پرخاشگری، اعتیاد و سایر مشکلات رفتاری خود را تغییر دهند (شانک، 2005). با این حال پژوهشگرزان اکنون اصول خودنظم بخشی را برای مطالعه تحصیلی و دیگر شکل های یادگیری از قبیل مهارت های اجتماعی و حرکتی به کار می برند (بوکارتس، پنتریچ و زیدنر،2000؛ زیمرمن و شانک، 2001؛ به نقل از شانک، 2005).
تعاریف و مدل های گوناگونی از یادگیری خود نظم بخش وجود دارد که در آنها سعی شده است که نحوه خود نظم بخشی دانش آموزان در فرایند یادگیری تبیین شود. به طور کلی در این دیدگاه ها بر نقش فعال دانش آموز در فرایند یادگیری تاکید می شود. براساس این نظریه ها، یادگیری چیزی نیست که توسط دیگران برای دانش آموز اتفاق می افتد بلکه آن چیزی است که توسط خود دانش آموز صورت می گیرد. ویژگی های خاصی که اغلب به یادگیرندگان خود نظم بخش نسبت داده می شود مرتبط با باورهای انگیزشی یا نگرش ها، استفاده از راهبردهای شناختی و توانایی فراشناختی شان است. به عبارت دیگر، یادگیرندگان خود نظم بخش دانش آموزانی هستند که از لحاظ انگیزشی، شناختی، فراشناختی و رفتاری برای پیشرفت تحصیلی خود به فعالیت می پردازد. از لحاظ انگیزشی، تصور می شود که یادگیرندگان خود نظم بخش مجموعه ای از باورها و نگرش های انطباقی دارند که تمایل آنان را برای درگیرشدن و پایداری در تکلیف تحصیلی شکل می دهند. برای مثال، دانش آموزان خود نظم بخش گرایش به خود بسندگی دارند، بر افزایش سطح تسلط شان تمرکز دارند و موضوعات درسی را ارزشمند، جالب و مفید می دانند (شانک و ارتمر، 2000؛ ویگ فلد، 1994؛ به نقل از ولترز[2]، 2003). از لحاظ شناختی، یادگیرندگان خودنظم بخش خزانه ای غنی از راهبردهای شناختی دارند و می توانند آنها را با آمادگی و مهارت برای انجام تکالیف مختلف تحصیلی ره کار برند. برای مثال، این دانش آموزان در راهبردهای شناختی یادگیری از قبیل مرور کردن، بسط دادن و سازمان دهی کردن ماهر هستند (الکساندر، گراهام و هاریس، 1998؛ وینشتاین و می یر، 1986؛ به نقل از ولترز، 2003). این دانش آموزان از لحاظ فراشناختی، اندوخته ای بزرگ از دانش فراشناختی درباره راهبردهای یادگیری (به طور خاص) و درباره فرآیند یادگیری (به طور عام) دارند (زیمرمن، 1986؛ بورکواسکی، کار، ریلینگر و پرسلی، 1990؛ پنتریج، ولترز و بکستر، 2000؛ به نقل از ولترز، 2003). آنان قادر به نظارت بر یادگیری و تولید بازخورد درونی درباره پردازش شناختی شان هستند (باتلر و وین، 1995؛ به نقل از ولترز، 2003). همچنین آنان از لحاظ اصلاح رفتارهای یادگیری شان در پاسخ به تغییر مطالبات موقعیتی یا مقتضیات تکلیف ماهر هستند (زیمرمان[3]، 1998).
پنتریچ (2000؛ به نقل از پاستینین و پال کینین[4]، 2001) نوعی چارچوب مفهومی برای مطالعه یادگیری خود نظم بخش ارائه کرده است که به اندیشه ها و مطالعات مربوط به آن انسجام می بخشد. مطابق این چارچوب، یادگیری خود نظم بخش دارای چهار مرحله یا فاز است. این مراحل بیانگر فرایندهای تعیین هدف، نظارت، کنترل و تنظیم و هم چنین فرایندهای تاملی است که بسیاری از مدل های دیگر خود نظم بخشی نیز در آنها مشترک اند.
[1] Schunk, D. H
[2] Wolters, C. A
[3] Zimmerman, B. J
[4] Puustinen, M., & pulkkinen, L.
خودنظم بخشی در انگیزش
انگیزش به عنوان تعیین کننده ای قاطع از یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در قرارگاه های تحصیلی تلقی می شود (گراهام و واینر، 1996؛ پنتریچ و شانک، 2002؛ به نقل از ولترز و همکاران، 2003). با این حال، فقدان انگیزش مسئله ای است که دانش آموزان در تمام سطوح سنی آن را تجربه می کنند. در محیط های تحصیلی عواملی از قبیل سر و صدا و عوامل بر هم زننده تمرکز حواس، مواد درسی یا تکالیفی که از سوی دانش آموز خسته کننده، دوباره کاری، دشوار، یا بی اهمیت تلقی می شوند، از عوامل موثر در کاهش انگیزش تلقی می شوند. علاوه براین، چالش حاصل از انجام تکالیف درسی در بیرون از مدرسه و در محیط خانه می توانند شناخت شان را تنظیم کنند، انگیزش و عاطفه شان در خصوص تکالیف تحصیلی را نیز می توانند تنظیم کنند. تنظیم انگیزش به عنوان فعالیت هایی توصیف می شود که افراد از طریق آنها به طور عمدی اقدام می کنند تا تمایل شان را برای شروع یا تکمیل یک تکلیف به کار اندازند، حفظ کنند یا افزایش دهند و فعالیت یا هدف خاصی را به انجام برسانند (ولترز، 2003). به عبارت دیگر، تنظیم انگیزش در برگیرنده افکار، اقدامات یا رفتارهایی است که دانش آموزان به طور عمدی سعی می کنند از طریق آنها بر جنبه های مختلف انگیزش خودشان در مورد یک فعالیت معین تاثیر بگذارند. به عقیده ولترز (2003) تاثیر باورهای انگیزشی بر عملکرد و رفتار فرد، فرآیندی انگیزشی تلقی می شود؛ در حالی که اگر این فرایندها با قدی آگاهی و اداره عمدی از سوی فرد همراه شوند به عنوان فرایند تنظیم انگیزشی تلقی می شوند. بوکرت (1992؛ به نقل از ولترز، 2003) معتقد است که نظریه های انگیزش بر کنترل انتزاعی دانش آموزان تاکید می ورزند. کنترل انتزاعی به معنای این است که باورها، ادراک ها و نگرش های فرد بر اعمال و اقدامات وی تاثیر می گذارند. در مقابل تنظیم انگیزش بر کنترل فعال تاکید دارد که به معنای کنترل فعالانه دانش آموزان بر فرآیندهای انگیزشی اثر گذار بر اعمال شان است. با این حال ولترز (2003) خاطر نشان می کند که تمایز بین انگیزش و تنظیم انگیزشی جنبه تئوریکی دارد و این دو در عمل رابطه ای متقابل و پیچیده احتمالاً خطی یا انحنایی) دارند. این رابطه در صورتی دو جانبه و خطی است که در آن انگیزش دانش آموزان بر استفاده آنان از راهبردهای تنظیم انگیزش اثر گذار باشد و در عین حال استفاده از راهبردهای تنظیم انگیزش نیز بر انگیزش جاری آنان موثر باشد. از سوی دیگر رابطه انگیزش و تنظیم انگیزشش در صورتی انحنایی است که این رابطه در میان دانش آموزان دارای سطح متوسط انگیزش اولیه قوی تر و برای دانش آموزان دارای سوح خیلی بالا یا خیلی پایین انگیزش، ضعیف تر باشد.
پیامد دادن به خود
پیامد دادن به خود راهبردی است که داشن آموزان طی آن انگیزش خود شان را از طریق تدارک پیامدهایی برای رفتارشان، تنظیم می کنند (ولترز، 2003). این راهبرد در برگیرنده شناسایی و اداره تقویت ها و تنبیه های بیرونی برای رسیدن به اهداف خاصی در ارتباط با انجام دادن تکلیف است. برای مثال، این که دانش آموزان هنگام مطالعه به خود می گوید: «در صورتی که خواندن این فصل را به پایان برسانم برای خودم بستنی می خرم»، از راهبرد پیامد دان به خود استفاده کرده است. این فرایند در برخی از پژوهش ها«تقویت خود» نیز نامیده شده است. با این حال، دانش آموزان می توانند از پاداش ها یا تنبیه های عینی و هم چنین اظهارت کلامی (مثلاً تحسین خود) به عنوان پیامدهایی برای رفتارشان استفاده کنند. جکسون و ملودی (1983، 1985؛ به نقل از ولترز، 2003) پی بردند، دانش آموزانی که برای خودشان پاداش هایی تدارک می بینند، نسبت به دانش آموزانی که برای خودشان تنبیه هایی تدارک می بینند یا دانش آموزانی که پیامد دادن به خود را ندارند، مساول ریاضی بیشتری را حل می کنند.
مبانی نظی و فصل دوم پایان نامه روانشناسی در مورد عملکرد خانواده
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع عملکرد خانواده
2-1 عملکرد خانواده
2-2-1 مفهوم خانواده
خانواده صرفا حضور تعدادی از افراد که در یک فضای فیزیکی و روان شناختی در کنار هم قرار دارند، نیست. خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی-فرهنگی تلقی می شود که در کنار همه ی خصوصیات دیگرش، دارای مجموعه ای از قواعد است و هر یک از اعضایش نیز نقش خاصی دارند. این سیستم دارای یک ساختار قدرت است که ه وسیله ی آن، اشکال مختلفی از ارتباط را بروز می کند. هر خانواده روش خاصی برای مواجهه با مشکلات دارد. اعضای این سیستم با هم رابطه ای عمیق و چند لایه ای دارند. همچنین اعضای خانواده تا حدود زیادی پیشینه ی مشترک، ادراکات درونی شده ی مشترک، مفروضات و دیدگاههای درباره ی دنیا و برداشت مشترکی از اهداف زندگی دارند (نظری، 1393).
در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیر پا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).
ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). در داخل این سیستم، حلقه های عاطفی قدرتمند، پایدار و متقابلی افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ی کی (1985) خانواده ها صاحب اعضای جدیدی می شوند و به مرور آنها را از دست می دهند، اما روابط خانوادگی همچنان پابرجا باقی می ماند. نفوذ خانواده باعث می شود، حتی زمانی که اعضاء در اثر فاصله های فیزیکی و یا گاهی مرگ از هم جدا می شوند، حلقه های عاطفی و ارتباطی اعضاء باقی بماند. به عبارتی عضو یک خانواده هرگز نمی تواند به طور کامل و واقعی، عضویت در آن خانواده را از دست بدهد (نظری، 1393).
بر خلاف اعضای متعلق به نظام های غیر خانوادگی که عمدتا می توان در غیاب آنها عضو جدیدی را جایگزین ساخت،اعضای خانواده تعویض ناپذیر هستند. این امر در وهله نخست به خاطر آن است که ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). خانواده ها از نطر سازمانی، سیستم عاطفی پیچیده ای دارند که ممکن است حداقل مرکب از سه نسل باشند. البته امروز به دلیل افزایش طول عمر، خانواده ها مرکب از چهار نسل هم وجود دارند (نظری، 1393).
هر خانواده به صورت اجتناب ناپذیری تلاش می کند تا به خودش به عنوان یک گروه نظم دهد. این تلاش برای نظم دادن به خود می تواند به صورت سنتی یا نو گرایانه، سازگارانه یا ناسازگارانه و منظم یا نا منظم باشد(نظری، 1393).
اعضای خانواده در حین رشد به هویت اختصاصی و یکتای خود دست می یابند. اما باز هم به گروه خانوادگی دلبستگی دارند و لذا هویت یا تصویر جمعی خاص خود را حفظ خواهد کرد.